هنر جواب آواز

جواب آواز یک هنر است ، هنری که همه ی نوازندگان موسیقی را ـ ولو اینکه در نوازندگی و گروه نوازی در مرتبه ای شاخص قرار داشته باشند ـ  یارای رسیدن به مراتب عالی این هر نمیباشد . قدرت و تکنیک بالا در نوازندگی مقوله ای جدا و درک و هنرنمایی در جواب آواز مبحثی دگر است . حافظه ی تاریخی مکتب آواز ایران همان سان که هنرنمایی  بزرگانی همچون سید احمد سارنگ ساوه ای و سید حسین طاهرزاده را شاهد بوده است ؛ در عرصه ی (( جواب آواز )) نیز کسانی آمدند و رفتند که همنوازیهایشان در زمره  ی بهترین آثار هنری این مرزو بوم ثبت شده است . جواب آواز یا همنوازی با آواز  به مانند خود اواز ایرانی در هم تنیده با شعر و غزل عارفانه و عاشقانه میباشد . تکنواز آواز نیز میبایست به مانند یک استاد آواز خوان ، درکی درست و شمه ای از رایحه ی غزل ایرانی را بر مشام  هنری خویش رسانیده باشد .  اهمیت جواب آواز تا بدان حد است که گاهی جبران کننده  ی کمبودهای کار آوازخوان بوده ، و حتی برخی اساتید جواب آواز در حین اجرا به مثابه ی دانشگاهی برای آوازخوانان کم تجربه تر اما تیزهوش ، ظرایف آواز ایرانی را به آنان انتقال داده اند .این هنر نیز به مانند دیگر مراتب موسیقی از اصول و قواعد خاص و دقیقی بهره مند میباشد که معمولا کمتر به آن پرداخته شده است .  به عنوان مثال  اگر ملاک کار در اجرای یک دستگاه آواز ایرانی برروی شعر شاعران غزل سرای این مرز و بوم را  ، " نغمه پردازی موزون "   و   "  تفهیم مقصود شاعر و  مفهوم شعر "   قرار دهیم ؛ بیشک لازم است که قرابت و تلفیق درست شعر و موسیقی را از نظر دور نگردانیم . اهمیت توجه به ظرایف شعر و انتقال درست مفهوم آن در اواز ایرانی  تا بدان حد است که برخی از مکاتب موسیقی حتی تحریرهای نابجا و طولانی را در وسط اجرای یک بیت شعر مطرود دانسته و آنرا در تعارض با مفهوم رسانی شعر و کلام عنوان نموده اند . در اغلب مکاتب ،  موسیقی و شعر دو بال پروازند برای هنر و هنر نمایی ، و هیچ گاه یکی بر دیگری ارجحیت نداشته است . با این دیدگاه جای سوال است که چرا برخی نزاع کودکانه ی نوازنده سالاری یا خواننده سالاری را دامن میزنند ؟ چنین طرز فکری حتی گاهی باعث میشود که به عنوان مثال یک نوازنده ( همنواز آواز ) در حین جواب به آواز خواننده ، مدت نواختن را طولانی نموده و حتی در فاصله ی یک مصرع از یک بیت شعر به نواختن چهار مضراب میپردازد . این عمل در صورتی که در یک دستگاه آواز به تناوب تکرار شود ، شالوده ی شعر و مفهوم رسانی را به مخاطره خواهد انداخت .  اگر قرار باشد که شنونده ی آواز ایرانی شاهد یکه تازی ( حال چه از سوی نوازنده و چه از سوی خواننده ) بوده و از تمرکزی که لازمه ی شنیدن و  دریافت است بی بهره بماند ؛ بهتر است که به تکخوانی یا تکنوازی مجریان موسیقی گو ش داده و چه نیازی است که خود را در معرض چنین کشمکش هایی قرار دهد  . سخن از قواعد و ظرایف جواب آواز بود ، و نمونه ای دیگر از این ظرافت همانا (( لحن )) یک بیت شعر از یک غزل ( اعم از : لحن سوالی بودن ، حیرت ، شِکوه ، سرمستی و ... ) ؛ و نحوه ی اجرای هنرمندانه ی آن ارزیابی میگردد . مثلا میدانیم اجرای ابیاتی که حالت سوالی و پرسشگرانه دارند کاری دشوار برای آوازخوان بوده و به همین ترتیب این دشواری برای نوازنده ای که وظیفه ی جواب اواز  را برعهده دارد ، صدق نموده و اجرای درست آن به چیره دستی هنرمند باز میگردد . در البوم معمای هستی ، خواننده بیت زیر را که حالت سوالی  ـ انهم پرسشی فیلسوفانه و حکیمانه را در بطن خویش دارد ـ با همان چیره دستی  ذکر شده به آواز در می آورد :

چیست این سقف بلند ساده ی بسیار نقش    زین معما هیچ دانا در جهان اگاه نیست

 و  نوازنده در حین جواب آواز ، همین چیره دستی  را با سه تار  به رخ میکشاند . در تشریح ظرافتهای جواب اواز ، میتوان از  " سرعت عمل " در پاسخ های کوتاه و بموقع نیز یاد نمود . گاهی پیش می اید که اواز خوان در فاصله ی اجرای یک بیت شعر ، مکثی کوتاه به فاصله ی مکث در حد یک ویرگول مینماید ؛ و در چنین نقاطی است که سرعت و دقت همنواز آواز میتواند جلوه گری ویژه  ی خویش را به معرض نمایش بگذارد .   به عنوان مثال در البوم " عشق داند "     خواننده در حین خواندن بیت زیر در نقطه  ویرگول مکث کوتاهی مینماید :

عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا                           ما همه بنده و ، این قوم خداوندانند

     و ظرافت کار همنواز آواز   ،  پس از خواندن (( ما همه بنده و ، )) و مکث کوتاه اواز خوان ، خود را بخوبی نشان میدهد .  شاید چنین مواردی بظاهر کم اهمیت   تلقی شوند ، اما سرجمع همین چیره دستی هاست که کلیت یک دستگاه آواز را شنیدنی مینماید  . در بخش دیگر ، به توضیح در مورد برخی از انواع جواب اواز  میپردازیم :

1.  جواب آواز  مو به مو  : 

 در این نوع از جواب اواز ، نوازنده  تمامی حالتها و نغمات اجرا شده توسط اواز خوان را عینا و مو به مو مینوازد . شاید تاکید برخی از اساتید بر این نوع  جواب اواز  همان تاکید بر رساندن بیشتر " مفهوم و معنای شعر "  و قرار دادن بیشتر مخاطب در حال و هوای شعر اجرا شده محسوب گردد . به عنوان بهترین نمونه از این نوع جواب اواز میتوان از اجراهای جلیل شهناز در برنامه های گلها یاد نمود .

2.  جواب اواز همدوش با اواز :

در این نوع جواب ، نوازنده  پله به پله و همدوش با خواننده به پیش میرود ؛ به این ترتیب که همنواز اواز در حین اجرای خواننده منتظر اتمام یک مصرع یا یک بیت نبوده و همزمان در لابلای مکثها و توقفها به هنرنمایی و همراهی میپردازد . و مهمتر از ان پس از اتمام یک بیت توسط خواننده ، همنواز اواز  پس از جوابگویی به ان بیت ، درست در آخرین نقطه ی پاسخ ، وارد پرده ی بالاتری شده و یک مقدمه چینی موسیقایی و پیش زمینه ی اجمالی را برای شنونده در مورد گوشه ی بعدی آواز پایه ریزی مینماید .  در واقع  در این نوع جواب آواز ، خواننده و نوازنده هر کدام دوش به دوش همدیگر حرکت نموده و پایه ی آواز را پله پله بالا میبرند .

به عنوان نمونه رجوع شود به آلبوم  " عشق داند "  غزل :

در نظر بازی ما بیخبران حیرانند  ....   .   و آلبوم  " معمای هستی  "  غزل :

زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست  ....    )  .  

 3 . جواب از پیش تعیین شده :

این نوع همنوازی اواز ، به مانند آهنگسازی برای یک تصنیف عمل مینماید . بطوری که آهنگساز یا نوازنده در آن ، تمامی لحنها و حتی تحریرها را از قبل طراحی نموده و خواننده همان را عینا به اواز در می آورد . برخی از  جواب اوازهای مرحوم وزیری از این دست جواب اواز به حساب می اید . 

4.  جواب اواز خلسه گونه  :

همنواز اواز در اینجا ، با لحنی خیال آمیز و مضرابهای خلسه گونه به اواز خواننده پاسخ میدهد . نوازنده در این نوع اجرا ، فواصل را کمی بلند و طولانی نموده و مدت جوابگویی و نوازندگی وی نیز معمولا  بیش از دیگر  تکنوازیها میباشد .  در واقع دراین نوع جواب اواز ، آوای خواننده میدان بیشتری را ـ نسبت به دگر جواب آوازها ـ  برای بیان مطلب خویش پیدا مینماید . 

بطور معمول در چنین همنوازی ، حتی آوازهای اوج همراه با تحریرهای پر صلابت آواز خوان ، نه با مضرابهای محکم و پر طنین ؛ بلکه با همان حال و هوای ذکر شده در فوق نواخته میشود .

برخی از اجراهای برنامه گلها و بخصوص جواب اوازهای فرهنگ شریف ، در زمره ی این نوع جواب اواز هنرمندانه قلمداد میشود .

5 .  جواب آواز ریتمیک :

این بخش جواب اواز خود شامل دو قسمت میباشد :

الف ـ  در حین جوابگویی توسط همنواز آواز ، سازهای ضربی نظیر دف و تنبک و حتی چند ساز مختلف در کنار یکدیگر وارد میدان شده و با نواختن چهار مضراب یا نغمات ضربی ؛ آوای خواننده را همراهی مینمایند .

(  مانند برخی اجراهای گروه دستان در همراهی با همایون شجریان ، گروه عارف و ... )

گاهی نیز  نوازنده بدون همراهی با سازهای دیگر ، خود به تنهایی  نغمه ای ریتمیک را در حین همراهی با آواز خواننده  مینوازد . (  مانند روی دوم آلبوم " آتش در نیستان "  و  همنوازی جلال ذوالفنون  با  آواز ناظری  ؛ در این غزل :   آن کیست کز روی کرم با من وفاداری کند ....  )  .

ب ـ  در این نوع جواب آواز ، نوازنده با حس و حالی ریتمیک به همراهی با آواز میپردازد . این مورد به معنای آن نیست که نوازنده یک نغمه ی ضربی را مینوازد ؛ بلکه لهجه ی ساز و لحن نوازندگی وی از یک حس ریتمیک نهفته در درون خویش بهره مند میباشد  .

(  مانند بیشتر جواب آوازهای  محمد موسوی  و لطفی  ) .

در پایان اضافه میشود که همه ی انواع جواب آوازها  حس و حال خاص خویش را دارا بوده و در زیر چتر یک فرهنگ واحد  به حیات و هنر نمایی خویش ادامه میدهند .

 نویسنده:علی کتولی

 

 


مطالب مشابه :


شعر درمانی

حضور هنر در جوامع با کمک شعر ها به بحث در مورد شده در عمرش یک بیت شعر




شعر و شاعری

علم و هنر است که در مورد هر یک بحث می شعر خودم را در مورد فرمولی بیت از استاد




در ترجمه ناپذیری شعر... دکتر شفیعی کدکنی

ادبستان فرهنگ و هنر - در در مورد مخاطب فرنگی صادق است؛یعنی گیرم در حاشیهء یک شعر ما




پایان شعر

یا مخزنی برای هنر در که بیت پایانی یک شعر در حقیقت بیت مورد، شعر در پس خود




چند خطی در باب شعر

که کدام یک از بیت های شعر مورد نظر شاعر، که در شعر به دور شدن شعر از عالم هنر




تحلیل نظرات دوستان در مورد شعر قبلی ، یک اثر چلیپا نستعلیق ، یک غزل جدید

تحلیل نظرات دوستان در مورد شعر قبلی ، یک اثر هنر) سجاد رحیمی که یک اثر چلیپا هست و دو




آشنایی با اصطلاحات ادبی

این مورد در شعر فارسی کاربردی ندارد ادبی نیمی از یک بیت شعر یا هنر




هنر جواب آواز

جواب آواز یک هنر است طولانی را در وسط اجرای یک بیت شعر مطرود در مورد برخی




شعر رودکی‌ در ترازوی نقد

شعر«در مرثیهء پارهء دوم یک بیت از شعری است که بهای شاعر در مورد هر یکی از




برچسب :