نامه يک دبيربه رئيس آموزش وپرورش درگز

به نام خداوند بخشنده و مهربان

                 آنچه بود طالب آن كردگار            خدمت خلق است در اين روزگار

         با سلام و احترام حضور مديريت محترم آموزش و پرورش درگز جناب آقاى مصيبى

جناب آقاى مصيبى : خدمت كردن به مردم شهر درگز، شهر شير مردان، شهر كهن و تاريخى ابيورد، شهر دلاوران جبهه هاى جنگ  مخصوصآ صياد شيرازى نه تنها افتخاريست براى شما ،بلكه اين افتخار براى همه ى ما مديران و معلمان است كه براى اين مردم مظلوم و اين دانش آموزان عزيز ، خدمات شايسته اى داشته باشيم.

انتظار داشتم تا در اين مدتى كه شما به عنوان رياست اداره ميهمان شهر ما شديد ، جلسه اى داشته باشيد تا بتوانيم نظرات خود را ابراز نماييم اما تا ايجاد اين فرصت ، خواستم به طور كتبى با شما گفتگو نمايم چرا كه معتقدم بعضى وقت ها انسان غير مستقيم بهتر ميتواند حرف ها و نظرات خودش را به ديگران ارائه كند.سعى مى كنم جز از زبان حقيقت و درستى سخن گزاف ديگرى نگويم و  بشكند اين قلم كه به قصد رعونت چيزى را بر صفحه ى كاغذ بنگارد.

از مجموع چند بارى كه جناب عالى  صحبت هايى را  در چند جلسه بيان داشته ايد اين طور برداشت كردم كه شما قصد اصلاح مجموعه آموزش و پرورش و خدمت دلسوزانه در اين شهر را داريد و انتظار هم از شما همين است.

اينجانب قصد ندارم كه بد گويى كسى را بكنم و معتقدم كه در مجموعه ى آموزش و پرورش اصلآ آدم بدى وجود ندارد و آن كسانى كه  از ديدگاه ما  يا ديگران بد شده اند و انتظارات را برآورده نكرده اند ،هم ناشى از مديريت نامناسب بوده است و وقتى كه ما  به فردى  در جايى سمتى يا مسئوليتى واگذار كنيم كه متناسب با توانايى آن شخص نباشد و ضعيف عمل نمايد او مقصر نيست بلكه مقصر آن مقام مافوق است كه از او متناسب با جايگاه و ظرفيتش استفاده نكرده است.

جناب آقاى مصيبى در مجموعه ى آموزش و پرورش شهر من افراد دلسوز و كار آمد زياد است. اما بعضى وقت ها نيت برخى افراد آنقدر ضعيف بوده كه نتوانسته اند از اين مجموعه ى كار آمد در جهت رشد، عزت و سربلندى آموزش و پرورش شهر استفاده نمايند. برخى ملاحظه كارى ها و كج سليقه گى ها باعث شده كه افراد دلسوز و توانمند فريادشان يا در نيامده ويا اصلا شنيده نشده است.

برخى از ماها براى رسيدن به اين مسئوليت هاى كم ارزش دست و پا مى زنيم و نگاهى به توانايى هاى خود نداريم كه آيا اگر مسئوليتى به من سپرده مى شود ميتوانم در حد موفقيت تلاش كنم يا اينكه فقط در مقابل ديگران جولان بدهم كه به من پستى داده اند و بعد مديرى شوم بى برنامه كه فقط كليدى به در مدرسه يا اتاقى بيندازم و سر ساعت  يا زودتر هم در راببندم وبروم پى كارم تا روز بعد، ماه بعد، سال بعد وتا تغييرات مديريتى كلان، در مجموعه بمانيم و عده اى را هم همراه خود فسيل نموده و عقب مانده نگه داريم ،كه چه بشود.

اصلاح امورى كه جناب عالى مد نظر داريد جز با نظم وانضباط كارى و به كارگيرى همكارانى كه شيفته و دلسوز كار باشند حاصل نمى شود. بنده معتقدم كه براى خدمت به اين فرزندان و دانش آموزان عزيز بايد زندگى خودمان را وقف كنيم.بايد با درس گرفتن از رفتار شهدا بذر ايثار و فداكارى را در مجموعه ى آموزش و پرورش بپاشيم و از آن پاسدارى كنيم تا به ثمر برسد. درد ما همواره اين بوده است در بيشتر موارد حرف زده ايم و وقتى پاى عمل به ميدان آمده ضدو نقيض بوده ايم. درد ما اينست كه ما نتوانسته ايم متواضع باشيم و نتوانسته ايم  غرور كذايى خود را براى خدمت عاشقانه بشكنيم و زير پا له كنيم. درد ما اينست كه ما به مدرسه دير رفته ايم و زود آمده ايم و از بابت پايمال كردن حقوق دانش آموزان  هم به خود باليده ايم. درد ما اينست كه براى رسيدن به يك پست و مقام، اول از همه به فكر حقوق و مزاياى آن جا بوده ايم تا اينكه چقدر ميتوانيم مفيد باشيم. درد ما اينست كه در نگه دارى بيت المال دل سوزى لازم را به خرج نمى دهيم و در برخى جا ها منافعى را به سمت جيب خود هدايت مى كنيم. درد ما اينست كه از قدرتمان سوء استفاده مى كنيم و حق را به حق دار نمى دهيم. درد ما اينست كه موفقيت هاى يكديگر را تحمل نمى كنيم و تا مي خواهى تلاشى و دويدنى  براى موفقيت داشته باشى، زليخا هايى پيدا مى شوند و لباسى از پشت مى درند و هزار ها تهمت كه نبايد از ما جلو بزنى. درد ما اينست كه وقتى مى خواهى تو مدرسه و مجموعه ات از نظم و قانون حرفى بزنى و عده اى تلنگرى بهت مى زنند كه براى كى ؟مى خواهى كار كنى. درد ما اينست كه وقتى دور هم جمع مى شويم و جلسه اى مى گذاريم  و تا مى خواهيم براى موفقيت يكديگر تلاش كنيم و از تجربه هاى هم استفاده كنيم و سطح دانش خود را بالا ببريم، در باد انتقاد هاى ديگران قرار مى گيريم و محو مى شويم. درد ما اينست كه بچه ها و دانش آموزان را فرزندان خود نمى دانيم اما وقتى پاى بچه ى خودمان مى آيد دنبال بهترين معلم و مدرسه مى گرديم تا خداى ناكرده فرزند ما  از غافله ى زمانه عقب نماند اما پس بچه هاى زير دست ما چه؟. درد ما اينست كه در برخى موارد از زحمت كشان واقعى تقدير به عمل نمى آيد. درد ما اينست كه در بيشتر موارد فقط غرولند مى كنيم اما خود هيچ گامى براى موفقيت برنمى داريم و دست روى دست مى گذاريم تا ديگران كارى برايمان بكنند. درد ما اينست كه موفقيت مجموعه را موفقيت خود نمى دانيم و چوب لاى چرخ ها مى گذاريم تا ديگران هم به زمين بخورند. درد ما اينست كه در برخى موارد برحسب لياقت و شايستگى به جايى نمى رسيم بلكه از نردبان حقير تملق و چاپلوسى بالا مى رويم. درد ما اينست كه پست و مقام ها  به دنبال ما نمى آيند، بلكه ما به دنبال چنگ زدن به آن ها هستيم. درد ما اينست كه حاضر نيستيم از ثانيه و دقيقه ى وقت خود به خاطر دانش آموز بگذريم و براى وقت هاى اضافى هزينه طلب مى كنيم. درد ما اينست كه  نه تنها حمايت هاى لازم را از يكديگر انجام نمى دهيم بلكه در برخى موارد زير پاى هم را هم مى زنيم.

درد ما اينست كه راز موفقيت خود را كوچك شدن در مقابل رئيس مى دانيم و نمى خواهيم با حسن انجام وظيفه و درست كار كردن سر افراز و سر بلند باشيم. درد ما اينست كه براى حفظ موقعيت خود نمى خواهيم مافوق خود را ذره اى برنجانيم و برخى حق ها را  مثل آب خوردن پايمال مى كنيم. درد ما اينست كه در مدرسه  و محيط كار خودمان پارچه ى مندرسى بر نمى داريم كه حداقل گرد و خاك ميز خود را تميز كنيم اما براى حفظ موقعيت خودمان دستمال هاى خوبى بر مى داريم. درد ما اينست كه بايد مواظب حرف زدنت هم باشى تا خداى نا كرده! حرف حقيقت از زبانت بيرون نيايد تا به اطوى كت و شلوار كسى بر بخورد و بعد ازت ناراحت بشوند. درد ما اينست كه تا مى خواهى جديت و صداقت لازم را در كارت  داشته باشى عده اى دادشان در مى آيد كه اى بابا كسى نتونست درست كنه تو ميخواهى درست كنى. درد ما اينست كه در برخى موارد با كج سليقه گى و عدم دلسوزى كافى و باند بازى خيانت هاى لازم را در حق  دانش آموزان انجام مى دهيم. درد ما اينست كه امروز كه آقاى مصيبى رئيس اداره است به به و چه چه اش را مى كنيم و روزى كه رفت پشت سرش مى گوييم چه خوب شد كه رفت آدم خوبى نبود. درد ما اينست كه يك مدير يا معلم كمتر به فكر افزايش سطح دانش و تجربه خود است تا بتواند در سال هاى بعد خدمت بيشترى به دانش آموزانش نمايد.درد ما اينست كه در انجام امور خود مى ترسيم و شجاعت لازم را نداريم و نمى خواهيم اراده ى خود را پشتوانه خود قرار دهيم بلكه ديگران را براى خود مان پشتوانه مى دانيم.

آرى درد ما اينست، درد ما اينست ................................... و هزاران درد ديگر.....................

آقاى مصيبى : شما با اين درد ها چه مى كنيد؟      

(از طرف يك معلم ساده )            عباس ميرزاده   

به اميد فرداهاى بهتر و تلاش هاى دلسوزانه و عاشقانه براى فرزندان ايران زمين


مطالب مشابه :


مقاله

هنرآموز رشته علوم دام از هنرستان کشاورزی شهید هاشمی نژاد مانه وسملقان. آموزش وپرورش




تاريخچه آموزش و پرورش بجنورد

مرور اين شهرها داراي آموزش وپرورش مستقل سال 1361,مانه وسملقان در سال1363 و راز و




فراخوان طرح های خلاق وشیوه های نو آموزشی

آموزش وپرورش مانه وسملقان اداره کل آموزش وپرورش خراسان




طرح آموزش همرا با تولید

مركزي ايران براي وزارت آموزش وپرورش افتتاح شده است و ارسال وپرورش مانه وسملقان




مقاله

آموزش وپرورش مانه وسملقان اداره کل آموزش وپرورش خراسان




پارک لاله آشخانه مرکزشهرستان مانه وسملقان(۲)

سازمان آموزش وپرورش خراسان پارک لاله آشخانه مرکزشهرستان مانه وسملقان(۲)




نامه يک دبيربه رئيس آموزش وپرورش درگز

اداره کل آموزش وپرورش خراسان فعالیت های قرآنی شهرستان مانه وسملقان . فقط برای تو(زهرایی)




رونمايي دوباره از مشکلات مانه و سملقان؛ وسيع ترين شهرستان استان

سازمان آموزش وپرورش فعالیت های قرآنی شهرستان مانه وسملقان . حال مانه و سملقان با 103




بستر سرمایه گذاری را در خراسان شمالی فراهم کنید

مانه وسملقان وجاجرم در مجلس شورای اسلامی عمده مشکلات این استان را کمبود کتابخانه شهری در




نه هرکه چهره برافروخت دلبری داند

سازمان آموزش وپرورش بجنورددریکی ازروستاهای مانه وسملقان درحال تحصیل است دارای




برچسب :