کار و اشتغال بانوان از منظر فقهی

مقدمه: کار واشغال زنان از جمله مسائلی است که می توان آن را از زوایای مختلفی مورد بحث وبررسی قرار داد با توجه به اینکه جامعه ما یک جامعه اسلامی است واسلام برای همه ابعاد زندگی بشری برنامه دار، دین مبین اسلام وخاصه شیعه امامیه که مترقی ترین وبرجسته ترین نماینده مکتب اسلام است با فقه پویا وهمیشه بیدار خود پابه پای زمان حرکت می کند بدون اینکه جوهره اصلی خویش را از دست بدهد، از طرف دیگر ما (حوزه های علمیه و طلاب علوم دینی) نیز وظیفه داریم که نسبت به همه مسائل مخصوصا مسائل روز ونوظهور حساسیت خاصی داشته باشیم ، امروز ارزش یک  مکتب به اندازه قدرت پاسخ گویی اواز ابعاد مختلف زندگی بشری است، ازجمله مسائل نوظهور مسئله اشتغال زنان در بیرون ازمنزل است  وماباید به این مسئله پاسخ گوباشیم که کار واشتغال زنان در بیرون ازمنز ل  درکارگاه ها وسازمانهای دولتی وغیردولتی ازنگاه فقهی چه حکمی دارد؟  در سال های نه چندان دور جوامع مخصوصا جوامع اسلامی  یک حالت سنتی داشتند و وظائف هریک از زن ومرد مشخص بود؛ مرد بعنوان نان آور خانه وزن نیزداخل خانه کارهای داخل منزل را بدوش داشتند، اگرهم زن در بیرون ازخانه کار می کرد خیلی محدوبود مثل اشتغال زنان در کار های کشاورزی ودام پروری  اما بعد از صنعتی شدن جوامع و روی آوردن قشراناث به دانشگاه ها ومراکزعلمی ونیز تحولات وجریانات فکری که درچند ده اخیر نسبت به همه مسائل از جمله نگاه به زن به وجود آمد، این فکر را به وجود آورد که اساسا ما چرا ملزم باشیم که زن ومرد را دومو جود کاملامتفاوت بدانیم؟ زنان هم بعنوان انسان مثل مردان می توانند بدون هیچ قید وشرطی درهمه عرصه های که مردان حضور دارند حضور پیداکنند .

واژگان محورى

كار: «كار» در لغت، به معناى شغل،عمل، آنچه از شخصی یاشیئ صادرشود، آنچه که کرده شود،[1]. الفاظ مترادف آن، شغل، پیشه، صنعت، هنر، امر وشاءن هستند،[2]. ودر اصطلاح اقتصادى، يكى از عوامل توليد است که دربرگیرنده همه فعالیت های انسان می شود،[3]. ودر جای دیگر گفته است: «نيروى كار يكى از عوامل عمده توليد و متشكّل است از اعمال قوّه فكرى يا دستى كه در برابر آن مزد، حقوق، معاش، يا حق‏الزحمه كار و كسب گرفته مى‏شود.»[4]. ونیز در تعریف دیگرآمده است:

 « هرفعالیت فکری یا بدنی که به موجب قوانین جاری کشور مجاز باشد وبه منظور کسب درآمد( نقدی، غیرنقدی) صورت پذیرد وهدف آن تولید کالا یا ارائه خدمت باشد.[5]» بر اساس اين تعاريف، فعاليت های كه در برابر آن مزد پرداخت نشود كار محسوب نمى‏شود. به همين سبب، كارى كه زنان در خانه انجام مى‏دهند فعاليت اقتصادى به شمار نمى‏آيد و زنان خانه‏دار در جمعيت غير فعّال و بيكار قرار مى‏گيرند.[6].

 اشتغال: در لغت، بکاری پرداختن، مشغول شدن، بکاری در شدن، بکاری سرگرم بودن است.[7] . ودرفرهنگ‏نامه‏هاى اقتصادى، به معنی «مجموع مشاغل موجود جامعه که به طور مستقیم وغیر مستقیم در افزایش تولیدات ملی موثرند.[8]. »

اما برخى از اقتصاددانان قيد مزد و پاداش را نيز بر تعريف اشتغال افزوده و بيان داشته‏اند: «اشتغال مشغول بودن به كارى است كه پاداش و مزد در برابر آن وجود داشته باشد.» بر اساس اين تعريف، مفهوم «اشتغال» محدودتر شده و فقط شامل كارها و فعاليت‏هايى مى‏شود كه در قبال آن دستمزدى پرداخت شود. اما تلاش‏هايى كه مجانى صورت مى‏گيرند مثل برخى از كارهاى زنان در خانه، مشمول اشتغال نخواهند بود.[9]. مقصوداز اصطلاح رایج نیزهمین معناست.

 محل بحث

كار زنان در دو عرصه مطرح است: يكى در عرصه خصوصى و فعاليت‏هايى كه زنان براى سامان‏دهى منزل درداخل خانه انجام مى‏دهند؛ مانند پخت وپز، شست‏وشو، رسيدگى به همسر و فرزندان كه از ديرباز به عنوان كارِ خانه شناخته شده‏اند؛ دوم كار در عرصه عمومى و اجتماعى كه از آن به «كار بيرون» تعبير مى‏شود. چنانچه گفته شد، واژه‏هاى «كار» و«اشتغال»، در اصطلاح رايج كنونى، شامل فعاليت‏هايى كه زنان در خانه انجام مى‏دهند نمى‏شود.[10]. بحث ما نیزدر اين مقاله درارتباط با نوع دوم از كار است؛ زيرا آنچه امروزه به عنوان يك مسئله مطرح است و موافق و مخالف در ارتباط با آن در كتاب‏ها و مقالات به بحث و بررسى مى‏پردازند، اشتغال زنان به كار و فعاليت در مراكز توليدى و خدماتى و ادارى در بیرون ازخانه است، شاغل بودن زنان، يکي از مسائلي است که در اجتماع مطرح است و زنان به علل گوناگون به کار روي مي آورند و مجبور گشته اند علاوه بر مسئوليت هاي خود در خانه و تربيت فرزندان، مسئوليت هاي اجتماعي را نيز پذيرا گردند. در اينجاست که ما با قشري به عنوان «زنان شاغل» روبه رو مي شويم؛ سؤال اصلى اين است كه آيا زنان از الحاظ شرعی مى‏توانند همانند مردان در عرصه های اجتماعى، فعاليت اقتصادى داشته باشند، يا تلاش در عرصه های جتماعى،  كار و توليد و تجارت و بازرگانى و ارائه خدمات عمومى، ويژه مردان است؟ در پاسخ به اين پرسش(،باتوجه به ابعاد وزوایای مختلفی که به این مسئله نگرسته شده است،) ديدگا هاونظرات موافق ومخالفی ارائه شده‏اند؛ که دراین مقاله ما تنها به بررسی فقهی این مسئله می پردازیم.

  اشتغال زنان از دیدگاه اسلام

بررسی اشتغال زنان از دیدگاه متون مذهبي نشان مي‌دهد كه  اسلام نسبت به اشتغال زنان دید منفی ندارد و كار و تلاش اقتصادی را در خانه یا در بیرون از خانه برای زن ممنوع نكرده است، اما براي کار کردن زنان خارج از منزل شرايط وقيودي را وضع کرده است که اگر زن مسلمان به دنبال اشتغال باشد بايد اين شرايط و ضوابط شرعي را مدنظر داشته و بدان پابند باشد،نمونه عيني اين موضوع در نگاهي به وضعيت اشتغال زنان در عصر پیامبر(صلی الله علیه وآله) است که به شکلی گسترده زنان در تمامی شغل های رایج آن زمان، حضور داشتند. زنان در این دوره به مشاغلی از قبیل پزشکی، تجارت و صنایع دستی اشتغال داشتند.

دلایل قرآنی بر جواز اشتغال زنان: آقای طاهری نیا در مقاله تحت عنوان «فعالیت اقتصادی زنان ازدید گاه قرآن » ابتندا واژه های قرآنی«فعل » «عمل » و«کسب » را بررسی می کند وبه این نتیجه می رسد که از این آیات نمی توان اشتغال مادی واقتصادی زنان را رد ویا اثبات کرد بلکه اکثر این آیات که مشترک بین فعالیت زنان ومردان است رویکرد اخروی دارند مگر یک آیه که می که می توان ازآن قعالیت اقتصادی را فهمید. «واژه «كسب» نيز 67 بار در قرآن به كار رفته، ولى معمولاً به معناى كار اقتصادى نيست. تنها در يك مورد در آيه «للرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ ممّا اكْتَسَبْنَ» (نساء: 32) (مردان را نصيبى است از آنچه به دست مى‏آورند و زنان را نصيبى) به معناى تلاش مادى و كسب درآمد استعمال شده است كه مى‏توان براى اثبات مشروعيت فعاليت اقتصادى زنان به آن استناد كرد؛»[11]. وبعد ایشان تحلیلی دارد به اینکه  از دلالت التزامی  آیات می توان فعالت اقتصادی زنان را فهمید واین آیات را ایشان به چهار دسته تقسیم می کند: «آيات ديگرى كه در اين موضوع مى‏توانند ما را يارى دهند آياتى هستند كه واژه‏هاى به كار رفته در آن‏ها به صراحت، به معناى كار نيست، اما به دلالت التزامى، معناى كار و تلاش مادى از آن‏ها استفاده مى‏شود. اين آيات رامى‏توان درچهارگروه بررسى كرد: نخست، آياتى كه انسان‏ها را به وفاى به عهدموظف كرده است؛ دوم، آياتى كه كار و تلاش مادى را براى انسان‏ها مجاز دانسته است. در اين آيات، بيشتر از واژه تركيبى «ابتغاء فضل» استفاده شده است؛ سوم، آياتى كه برخى از معاملات را حلال و برخى را حرام كرده است؛ چهارم، آياتى كه مى‏توان از آن‏ها برخى از اشتغالات خاص را استفاده كرد.[12]»

گروه اول آیات وفای به عهد : «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ» (مائده: 1)؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، به پيمان‏ها و قراردادها وفا كنيد. «وَفى» و«اَوْفى» هر دو به معناى تمام كردن و كامل كردن د.[13]. « اين آيه از دو جهت فراگير است: نخست از جهت مصداقِ عقد؛ زيرا در آن عقد خاصى ذكر نشده است. بنابراين، هر گونه معامله و پيمانى را كه شرعيت آن از سوى شارع رسيده باشد، شامل مى‏شود، خواه از عقود لازم باشد ـ مثل بيع و اجاره و مزارعه و مساقات ـ يا از عقود جايز ـ مثل قرض و وديعه. دوم از جهت مخاطب كه زن و مرد را شامل مى‏شود. [14]. » و... «استفاده مشترك زن و مرد در وجوب وفاى به عقود شرعى، به اندازه‏اى روشن بوده است كه فقيهان در سراسر فقه، براى لزوم وفاى به عقد به اين آيه استدلال كرده و در هيچ موردى از دخالت جنسيت در الزام آيه شريفه، بحثى نكرده‏اند. ديده نشد كه فقيهى ترديد كرده باشد در اينكه اگر زنى عقد اجاره يا بيع يا مضاربه و يا هر عقد مشروعى با ديگرى امضا كرد لازم الوفا است و بايد به آن پايبند باشد. اين سخن بدان معناست كه حكمى كه در آيه بيان شده ميان مرد و زن مشترك است.[15]» و... « بنابراين، لزوم وفاى به عقود و اشتراكِ زن مرد در اين خطاب، دليل بر جواز مشاركت زنان در فعاليت‏هاى اقتصادى و تحصيل درآمد از طريق اجاره يا تجارت وبازرگانى و عقود شرعى ديگر است.»[16].

 گروه دوم: آيات تحليل و تحريم برخى از معاملات

آيه «أَحَلَّ اللّهُ الْبَيْع» (بقره: 275) (خدا بيع را حلال كرد) خريد و فروش را، كه نوعى كسب و تلاش اقتصادى است، حلال كرده. آيات «حَرَّمَ الرِّبَا»(بقره: 275) (ربا را حرام كرد.)؛ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافا مُّضَاعَفَةً» (آل عمران: 130) (اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، ربا را چند برابر نخوريد.) و آيات فراوان ديگر با تعبيرهاى گوناگون؛ به مبارزه با ربا برخاسته و ربا خوارى را، كه راهى براى تحصيل درآمدوافزايش سرمايه است، ناروادانسته‏اند. آيات مزبور، به طور مطلق، جنس بيع را حلال، و جنس ربا را حرام كرده‏اند. از سوى ديگر، آيه يا روايتى كه بر دخالت جنسيت در اين حكم دلالت داشته باشد، نداريم. بنابراين، حكمى كه براى بيع و ربا بيان شده، از احكام مشترك ميان زن و مرد است؛ چنان‏كه مرد مجاز است با ديگران قرارداد خريد و فروش امضا كند و از اين طريق، تجارت كند و سودى ببرد، براى زن نيز چنين است. آيات مزبور، به طور مطلق، جنس بيع را حلال، و جنس ربا را حرام كرده‏اند. از سوى ديگر، آيه يا روايتى كه بر دخالت جنسيت در اين حكم دلالت داشته باشد، نداريم. بنابراين، حكمى كه براى بيع و ربا بيان شده، از احكام مشترك ميان زن و مرد است؛ چنان‏كه مرد مجاز است با ديگران قرارداد خريد و فروش امضا كند و از اين طريق، تجارت كند و سودى ببرد، براى زن نيز چنين است.[17].

 

 

گروه سوم: آيات امر به كار و تلاش مادى

دسته‏اى ديگر از آيات به رغم اينكه مشتمل بر واژگان رايج در اقتصاد و فقه نيستند، اما مى‏توان از آن‏ها جواز فعاليت اقتصادى و اشتراك ميان زن و مرد را نتيجه گرفت؛ مانند آيات ذيل: «رَّبُّكُمُ الَّذِى يُزْجِى لَكُمُ الْفُلْكَ فِى الْبَحْرِ لِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ إِنَّهُ كَانَ بِكُمْ رَحِيما» (اسراء: 66)؛ پروردگار شما كسى است كه كشتى را در دريا براى شما به حركت در مى‏آورد تا از نعمت او بهره‏مند شويد. اونسبت به شما مهربان است. «وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ»(اسراء: 12)؛ ما شب و روز را دو نشانه قرار داديم، سپس نشانه شب را محو كرديم و نشانه روز راروشنى‏بخش ساختيم تا فضل پروردگارتان را بطلبيد (و به تلاش زندگى برخيزيد.) «وَمِن رَّحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» (قصص: 73)؛ و از رحمت اوست كه براى شما شب و روز را قرار داد تا هم در آن آرامش داشته باشيد و هم براى بهره‏گيرى از فضل خدا تلاش كنيد و شايد شكر نعمت او را بجا آوريد. «فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلاَةُ فَانتَشِرُوا فِى الأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (جمعه: 10)؛ و هنگامى كه نماز پايان گرفت در زمين پراكنده شويد و از فضل خدا بطلبيد و خدا را بسيار ياد كنيد، شايد رستگار شويد. «لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ»(بقره: 198)؛ گناهى بر شما نيست كه از فضل پروردگارتان طلب كنيد. مفسّران «ابتغاء فضل» را در جملاتِ «لتبتغوا من فضله»، «لِتبتَغوا فضلاً مِن رَبّكم» و «وابتغوا من فضله» به تجارت و كسب و تلاش اقتصادى تفسير كرده‏اند.(15) از سوى ديگر، آيات ياد شده از جهت مخاطب اطلاق دارند بر اين معنا كه مخاطب در فعل «تبتغوا» و «ابتغوا» خصوص صنف مردان نيست، بلكه نظير ساير خطاباتى كه در قرآن شريف آمده‏اند، ميان زن و مرد مشتركند، مگر در جايى دليلى بر اختصاص آن به مردان داشته باشيم. همچنين از حيث نوع اشتغال نيز آيه در مقام بيان شغل خاصى نبوده است. از اين‏رو، مى‏توان گفت: با توجه به ترغيب و تشويق عمومى، كه از سوى خدا براى طلب فضل صادر شده است، هرگونه تلاش اقتصادى، كه مشروع و مصداق «تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ» باشد، براى زن و مرد مجاز است. بدين روى، بر اساس اين آيه، اصل اوّلى جواز انواع تصرّفات زن در طبيعت و معاملات و تجارات است، مگر آنچه به دليل قطعى خارج شده است. [18]»

گروه چهارم: اشتغالات خاص

گروه ديگر آياتى است كه مى‏توان از آن‏ها جواز اشتغال زنان به برخى از حرفه‏هاى خاص را استفاده كرد. تأكيد بر اين نكته ضرورى است كه آياتى كه از آن‏ها ياد خواهد شد، در مقام بيان حرفه يا شغلى براى انسان‏ها نيست، بلكه در اين دسته از آيات، انجام برخى از كارها مجاز اعلام شده است؛ كارهايى كه اشتغال به آن‏ها در ميان مردم عصر نزول رايج بوده و هم اكنون هم انسان‏هايى به آن كارها اشتغال دارند. با توجه به مجوّزى كه قرآن براى انجام آن كارها به انسان‏ها داده و اين اجازه را به گروه يا صنف ويژه‏اى اختصاص نداده است، مى‏توان جواز اشتغال زنان به آن كاررا ازديدگاه قران استفاده كرد.اين كارهاعبارتنداز :1. صيادى: «وَ إِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُواْ» (مائده: 2)[19].

2و3. ماهى‏گيرى و غوّاصى: «وَ هُوَ الَّذِى سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُواْ مِنْهُ لَحْما طَرِيّا وَ تَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا»(نحل: 14)[20].

4. دايگى: «فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُن» (طلاق: 6) در اين آيه، به مردانى كه زن خود را طلاق داده‏اند و كودك شيرخوار دارند و مادر كودك حاضر است به آن شير دهد، امر كرده كه اگر زنان به فرزندان شما شير دادند، مزد آنان را بدهيد.[21].

5. دام‏دارى: «وَلَمَّا وَرَدَ مَاء مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأتَيْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِى حَتَّى يُصْدِرَ الرِّعَاء وَأَبُونَا شَيْخٌ كَبِير»(قصص: 23)؛ و هنگامى كه به چاه آب مدين رسيد، گروهى از مردم را در آنجا ديد كه چهارپايان خود را سيراب مى‏كنند و در كنار آنان دو زن را ديد كه مراقب گوسفندان خويشند. به آن دو گفت: كار شما چيست؟ گفتند: ما آن‏ها را آب نمى‏دهيم تا چوپانان همگى خارج شوند و پدر ما پيرمرد كهنسالى است. البته ممكن است گفته شود عمل دختران شعيب عليه‏السلام نمى‏تواند مستند جواز اين‏گونه كارها براى زنان باشد؛ زيرا دختران حضرت شعيب عليه‏السلام از باب ضرورت و نبود فرد ديگرى دست به اين عمل مى‏زدند. بنابراين، وقتى حضرت موسى عليه‏السلام از آنان مى‏پرسد: براى چه اينجا ايستاده‏ايد، آنان مقصود خود را گفتند و با اين جمله كه «پدر ما پير سال‏خورده است»، عذر خود را نسبت به انجام اين كار ذكر كردند و آن را به عنوان يك ضرورت براى خود بيان نمودند. بنابراين، كار كردن دختران حضرت شعيب عليه‏السلام در بيرون از خانه به سبب شرايط ويژه خانه آنان بود، نه اينكه در شرايط عادى، آنان اين كار را انتخاب كرده باشند.[22].

شواهد روايى بر جواز فعاليت‏هاى اقتصادى زنان: به گفته بزرگان وراویان بزرگ درزمان پیامبر ونیز ائمه علیهم السلام زنان به کار های گوناگو می پرداخته اند وقبل از بعثت پیامبر نیز زنان به کارهای رائج آن زمان حتی حضور در جنگ وجبه ونیز تجارت می پراخته اند که نمونه آن حضرت خدیجه همسر پیامبرگرامی اسلام است که قبل از ازدواج با پیامبر به حرفه تجارت مشغول بود ، از این شواهد بدست می آید که زنان در آن زمان به کار های گوناگونی مشغولیت داشته اند وبعد از بعثت پتیامبر گرامی اسلام نیز منعی صادر نشد.

ائمّه اطهار عليهم‏السلام نیز نه تنها آنان را از كار و تلاش نهى نمى‏كردند، بلكه در برخى موارد، لحن سخن يا طرز برخورد پيامبر يا امام با زنان شاغل به گونه‏اى بود كه تشويق به ادامه كار نيز از آن استفاده مى‏شود. دمقاله اینترنتی تحت عنوان «بررسي شرايط و محدوديت هاي حق کار زنان از منظر فقه و حقوق » در استدلال به جواز اشتغال زنان چنین آمده است: « رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) مي فرمايد: «طلب الحلال فريضه علي کل مسلم و مسلمه»  که طلب مال حلال از راه کسب و کار را نيز شامل مي شود. در جاي ديگر آمده است: «رخص رسول الله (صلي الله عليه و آله) في خروج النساء العواتق العيدين للتعرض الرزق»  (فرستاده خدا (صلي الله عليه وآله) به زنان جوان اجازه دادند تا در مراسم عيد فطر و قربان از منازل خود خارج شوند و براي تهيه يروزي، بساط بگسترانند).سيره و نوع رفتار پيامبر (صلي الله عليه و آله) با اشتغال زنان در عصر رسالت، به خوبي گوياي جواز کار زنان است و جواز بسياري از کارها براي زنان امضا شده، صنايع دستي، نخ ريسي، پارچه بافي، تجارت، بازرگاني، فروشندگي، پرستاري و امدادگري، نانوايي و چوپاني از جمله مشاغل زنان در عصر رسالت بوده و حضرت از اين کارها نهي نفرموده و آن را در چارچوب احکام اسلام امضا کرده اند.»[23]. ونیز ایشان درهمین مقاله با استناد به گفته های علام طباطبایی چنین می گوید: «در تفسير الميزان آمده است: امور غير عامه از قبيل تعليم و تعلم، کسب، و پرستاري بيماران و مداواي آنان، پيامبر زنان را از آن منع نفرموده سيرت نبويه بسياري از اين کارها را امضا کرده است [24].» ودر ادامه می گوید: اشتغال زنان در عصر رسالت به شکل گسترده به چشم مي خورد و تقريباً در بسياري شغل هاي رايج آن زمان، زنان حضور داشتند. مي توان از آيات و روايات اين گونه استنباط کرد که زنان حق دارند برخي مشاغل را عهده دار گردند؛ زيرا اطلاقات و عمومات آيات، روايات و سيره، بر اين امر دلالت دارند، مگر دليل خاصي آنها را مقيد، و شغل خاصي را براي زنان ممنوع سازد .[25]تاکنون دلایلی که عرض شد دلایلی بودند که بطور عام دلالت بر جواز اشتغال زنان درصدر اسلام داشتند اما اشتغال زنان بصورت امروزی که نوع شغل ها با زمان صدر اسلام تفاوت های اساسی دارند از نگاه فقهای عصر حاضردر این جا مورد برسی قرار می گیر د: اشتغال زنان از نظر فقها باالاتفاق جایز است (جواز به معنی اعم) البته این اطلاق درتحقق شرایطی است که در این جا به شرایط  اشتغال زنان پرداخته می شود وبپیرامون آن نص فتوای مراجع عظام را زکر می کنیم: بیان این نکته هم عرض شود که در رابطه با حضور اجتماعی زن بسیاری از فقها فتوا به عدم جواز دانسته اند اما به نظر این جانب فتوای آنها در مجموع به عدم احرز شرایط که ذکر خواهد شد برمی گردد یعنی اگر این شرایط رعایت نشود قعا کار زنان وفعالیت های اجتماعی او از لحاظ شرعی موجه نیست. البته در کم وکیف این شرایط میان فقها اختلافاتی وجود دارد که درذیل به آنها اشاره خواهد شد.

شرایط اشتغال زنان در خارج ازمنزل:

1)                       خروج ازمنزل به اذن شوهر: به گفته آقای محمد صادق باقری  در باب حق خروج از منزل و حق اشتغال زن بدون اذن شوهر ميان علماي ديني اهل تشيع اتفاق نظر وجود ندارد. فتاوي مراجع ديني شيعيان در اين مورد به دو دسته قابل دسته بندي است: الف) فتاوي مراجع ديني سنتي يا فتواي مشهورفقهاي اماميه؛ ب) فتاوي برخي از مراجع ديني متاخر شيعيان.[26].

بعد ایشانتبیین می کندکه فتواي مشهور مراجع ديني شيعيان، به خصوص مراجع سنتي ديني اجمالا حرمت مطلق خروج زن بدون اذن شوهر ازمنزل مي‌باشد.« در اين ديدگاه خروج زن بدون اجازه شوهر از منزل نشوز تلقي گرديده و باعث محروميت او از نفقه مي‌شود. »[27]. و می افزاید: «براساس فتواي اين دسته از مراجع تقليد اهل تشيع منع خروج از منزل حالت اطلاق دارد و تمام موارد خروج بدون اذن را، تحت هر عنوان و انگيزه‌اي که باشد، شامل مي‌شود. طبيعي است که کار در بيرون از منزل يکي از مصاديق بارز خروج از منزل مي‌باشد و بنابراين، در صورتي که بدون اذن شوهر باشد مي‌تواند مشمول حکم کلي اين فتوا گردد.»[28]. ایشان علمای سلف وبعضی ازمراجع عصر حاضر را نام می برند که اینها فتوی به حرمت بی قید وشرط خروج زن بدون اذن شوهر را داده اند :

 « شهيد ثاني، علامه حلي، محقق حلي، و صاحب جواهر الکلام ، وبرخي از مراجع ديني متاخر نيز به پيروي از فتواي مشهور علماي سلف به تکليف بي‌قيد و شرط عدم خروج زن از منزل بدون اذن شوهر فتوا داده‌اند. به طور مثال مرحوم آيت الله فاضل لنکراني بر اين باور است که «‌‌زني که عقد دايمي شده‌باشد نبايد بدون اجازه شوهرش از خانه بيرون رود.»[29]. « سؤال:  آیا زن برای كار كردن در بیرون از منزل نیاز به اذن شوهر دارد؟ جواب: بلی، نیاز به اذن شوهر دارد مگر اینكه قبل از عقد شاغل بوده و عقد بر مبنای كار كردن او در خارج از خانه منعقد شده باشد. » [30]آيت الله بهجت نيز عين همين فتوا را داده‌اند. آيت لله لنکراني در جواب سوال زني که مي‌پرسد آيا بايد براي صله رحم با بستگان نزديک و يا حتا با پدر و مادر و خانواده خود، از شوهرم اجازه بگيرم يا مي‌توانم به قدر انجام صله رحم بدون اذن شوهرم از خانه خارج شوم، فرموده است: «خروج ازخانه حتا اگر براي صله رحم باشد و يا ديدن پدر و مادر و بستگان نزديک باشد، بدون اجازه شوهر حرام است.» حضرت ايشان در جواب سوال ديگري که مي‌پرسد اگر مردي براي انتقام گرفتن از زن خود به او اجازه خروج ازمنزل را ندهد آيا زن بايد اطاعت کند؟ مثلا هميشه اجازه مي‌داده به محلي برود ولي حالا براي انتقام اجازه نمي‌دهد، اظهار مي‌دارد: «انتقام گرفتن مرد از همسر خود مناسب اخلاق انساني و اسلامي نيست. ولي اگر به هر جهت اجازه خروج نداد، بر زن واجب است که اطاعت کند.»[31]. آيت الله مکارم شيرازي «از مراجع تقليد موجود اهل تشيع نيز بر اين نظر است که بدون اذن شوهر زن حق خروج از منزل را ندارد. زن در صورت خارج شدن از خانه بدون اذن و رضايت شوهر ناشزه مي‌شود و در نتيجه حق نفقه او ساقط مي‌شود و مرد مي‌تواند نفقه او را نپردازد.[32].» آقای باقری از مسوده احوال شخصیه اهل تشیع انتقاد کرده ومی گویدمواد يکصدوسي‌وسوم و يکصدهفتادوهفتم مسوده قانون احوال شخصيه اهل تشيع مطابق فتوای مشهور فقهای امامیه است. در نقد فتوای فتوای مشهور می گوید باتوجه به موانع زیادی که این فتوا دارد نمی توان این فتوارا مبنای وضع قانوحقوقی قرار داد «به نظر مي‌رسد فتواي مشهور مورد بحث از حيث مفهومي با چند دليل معارض يا به عبارت ديگر با چند مانع مواجه مي‌باشد و در نتيجه نمي‌توان آن را مبناي وضع قانوني قرار داد که بخشي از حقوق و آزادي‌هاي فردي زنان را به شدت محدود مي‌کند»[33]. ایشان (باقری) موانعی را نام می برد که ازجمله این موانع فتوای مخالف این فتواست، که اذن شوهر در صورتي ضرور است که با شوون و يا حق زناشويي شوهر در تعارض باشد.[34].

فتوای غیرمشهور بعضی از علمای عصرحاضر:

« آيت الله موسوي اردبيلي: در جواب سوالي که مي‌پرسد: «در اشتغال زوجه در صورتي که با حق زوج به ويژه حق استمتاع منافات نداشته‌باشد، آيا اذن زوج لازم است؟»،‌ مي‌فرمايد: «اگر اشتغال منافي با حقوق و شوون شوهر نباشد اذن لازم نيست و حق ندارد مانع ادامه چنين کاري شود.» آيت الله شبيري زنجاني: مي‌فرمايد : «در کاري غير منافي با حق زوجيت منع زوج اثري ندارد.» آيت الله سيستاني: در پاسخ به سوالي که مي‌پرسد: «زن پس از ازدواج بدون اذن شوهر قرارداد اشتغال منعقد مي‌کند و اشتغال وي هيچ منافاتي با حقوق زوج ندارد. آيا براي زوج ممانعت او از اشتغال جايز است؟» مي‌فرمايد: «نمي‌تواند منع کند ولي مي‌تواند از بيرون رفتن براي کار منع نمايد. ولي اگر بيرون رفتن را اجازه داد يا کار او متوقف بر بيرون رفتن بود نمي‌تواند مانع شود.» آيت الله تبريزي: ايشان دليل اجتهادي براي منع زن از چنين اشتغالي نمي‌يابد. از طرف ديگر فتواي مشهور را نيز نمي‌تواند کم اهميت تلقي کند. بنابراين به احتياط حکم مي‌کند.»[35]. وهمین طور آقای باقر در نقد  فتوای مشهور که مبنی قانون احوال شخصه اهل تشیع است می گوید: «ونیز کساني که عدم خروج از منزل بدون اذن شوهر را از باب احتياط بر زوجه لازم مي‌دانند. عده‌اي ديگر از مراجع تقليد شيعيان دراصل موضوع، مثل گروه قبلي، حرمت خروج از منزل بدون اذن شوهر را به عدم تعارض با حق زوجيت شوهر مشروط کرده‌اند اما با اين تفاوت که در موارد که تعارض با حق شوهر هم نداشته باشد احتياط نموده و فرموده‌اند که در اين صورت احتياطا بايد زن بدون اذن شوهر از منزل خارج نشود. مبناي اين احتياط همان شهرت فتوايي است که به تفصيل مطرح شد. آيت لله خويي که يکي از مراجع بسيار برجسته تقليد شيعيان در نيمه دوم قرن گذشته بوده است، برهمين نظر است.[24] از آيت الله تبريزي نيز در همين گروه مي‌توان نام برد. ايشان در پاسخ به اين سوال که: «در صورتي که اشتغال زوجه با حقوق زوج به ويژه حق استمتاع منافات نداشته‌باشد، آيا اذن زوج لازم است؟» اظهار مي‌دارد: «احتياط اين است که در فرض سوال بدون اذن او از منزل خارج نشود.»[36]. ایشان همینطور از برخی فتاوی غیر مشهور وحتی شاذ نام برده وآن را به عنوان مانعی درمقابل فتاوای مشهور می داند از جمله به فتوای آقای صانعی اشاره می کند که ایشان کار را بر زنان آسان گرفته وحرمت خروج آنانر ا منوط به عدم اذیت وآزار زنان کرده است. « برخي ديگر از مراجع تقليد معاصر شيعيان فتواداده‌اند که منع خروج زن از خانه بدون اذن شوهرتا آنجا اعتبار دارد که باعث اذيت و آزار زن نگردد. از آيت الله صانعي در اين گروه مي‌توان نام برد. ايشان فقيهي است که به اصل اجتهاد پويا و تاثيرات زمان و مکان در استنباط احکام شرع عميقاً اعتقاد دارد. به همين اساس در حوزه‌هاي مختلف احکام و تکاليف ديني از جمله در حوزه حقوق و تکاليف زنان (ازدواج، طلاق، تعدد زوجات، سن بلوغ، ارث، ديه، برابري زن و مرد و...) نظريات جديدي ارايه داده‌است. يکي از نظريات جديد ايشان همين نظريه است که براي تکليف شرعي منع خروج زن از منزل بدون اذن شوهر حدي قابل فهم عرفي تعيين مي‌کند و مي‌فرمايد اذن شوهر براي خروج از منزل تا آنجا شرط است که باعث اذيت و آزار او نشود.»[37]. شرط که تاکنون مورد بحث واقع شد مربوط به زنان متاهل است وشامل زنان غیر متاهل نمی شود.

2- حفظ حجاب وعفاف: شرط دوم حضور اجتماعی زنان و اشتغال زنان حجاب وعفاف است که این شرط یک شرط عام است که شامل همه مواردی می شود که زنان بانامحرمان در تماس باشند، وقبل ازهمه دلیل بر وجوب حفظ حجاب آیات قرآن کریم است: «قل للمؤمنین یغضو من ابصارهم ویحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون . [38]وقل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن ویحفظن فروجهن ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها»[39]

به مؤمنان بگو، چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند، این برای آنان پاکیزه تر است; خداوند از آنچه انجام می دهند آگاه است.

نگاه مراجع نسبت به حجاب: امام خمینی رحمه الله علیه  که در عصر حاضر از هر نظر الگو می باشند در مورد رعایت حجاب حتی حفظ حجاب در داخل  خانواده بسیار دقیق و مراقب بودند ومسلم است که نگاهش به حضور زن در بیرون از منزل هم می تواند باشد؛ دختر گرامی ایشاناین دقت و مراقبت را چنین بیان کرده اند: «ایشان در مقابل بیرونی و نامحرم خیلی سخت گیرند. الآن پسرهای من و احمد آقا 15- 16 ساله اند و ما یک روز اگر منزل آقا برای ناهار دعوت شویم، پسرها حق آمدن ندارند یا اگر هم بیایند، ما خانه ی خانم (همسر حضرت امام) می نشینیم و سفره می اندازیم و آن ها منزل احمد آقا آن هم برای این که پسرها و دخترهای اهل فامیل و خانه باهم غذا نخورند نه فقط سر سفره بلکه حتی سلام هم به هم نکنند، چون واجب نیست. من خودم پانزده ساله بودم که آقای اشراقی با خواهرم ازدواج کرد و داماد ما شده بود. یک روز ما دعوت داشتیم منزل ایشان، همین جور که من و آقا باهم وارد شدیم، دیدم آقای اشراقی دارند می آیند استقبال. در یک باغچه ای بود که ما داشتیم جلو می رفتیم، من گفتم سلام بکنم؟ امام گفتند: «واجب نیست » من هم رویم نشد که سلام نکنم، زدم و از تو باغچه رد شدم که با آقای اشراقی رو به رو نشوم. و یا حتی مادر من ، وقتی آقا را گرفتند و بردند ترکیه; یعنی، چهل سال بعد از زندگیشون اولین سلام را به برادر شوهرشون کردند! ماجرا هم این بود که وقتی عمویم می خواستند بروند ترکیه خدمت آقا، آمدند از پشت در گفتند: «من می خواهم با خود خانم صحبت کنم اگر بخواهند پیغامی بدون واسطه برای آقا داشته باشند» . که مادرم ناچار شد، سلام کنند و بعد یادم هست آمد و گفت ناراحتند چون که اولین سلام را در نبودن آقا کرده اند آن هم با این لفظ که «اگر راضی نباشد چه؟» من هم گفتم «نه حالا دیگر شما سنی ازتان گذشته و مجبور بودید.» البته امام در مورد کار واجب و ضروری حرفی ندارند، این را بدانید!»[40]. در این جا به استفتات حضرت امام را جع به حدوحدو حجاب وحضور زنان در جامعه می پردازیم: سوال1: اگر زن در دست خود زینت داشته باشد نظیر حلقه ی ازدواج یا انگشتر یا در وجه خود آرایش کرده باشد آیا بر این زن واجب است که وجه و کفین خود را بپوشاند یا نه؟ ج : «پوشاندن از نامحرم در فرض مذکور واجب است »

سوال2: حدود حجاب اسلامی برای بانوان چیست؟ و برای این منظور پوشیدن لباس بلند آزاد و شلوار و روسری کفایت می کند؟ و اصولا چه کیفیتی در لباس و پوشش زن در برابر افراد نامحرم باید رعایت شود؟ ج : «واجب است تمام بدن زن به جز قرص صورت و دست ها تا مچ از نامحرم پوشیده شود و لباس مذکور اگر مقدار واجب را بپوشاند، مانع ندارد ولی پوشیدن چادر بهتر است و از لباس هایی که توجه نامحرم را جلب کند، باید اجتناب شود» .

سوال3: آیا سرمه کشیدن یا ابرو چیدن، انگشتر عقیق، ساعت، عینک طبی زیبا، برای زنان زینت حساب می آید که پوشش آن لازم باشد؟ ج : «هر چه در نظر عرف مردم زینت محسوب می شود، اظهار آن در برابر نامحرم جایز نیست » . سوال4: حنای دست زن را اگر نامحرم ببیند، چه صورت دارد؟ ج : «باید از نامحرم مستور کند» . سوال5: نگریستن به مرد نامحرم چه حکمی دارد؟ ج : «نگاه کردن زن به اندام مرد نامحرم بجز صورت و دستها تا مچ حرام است باقصد لذت یا بدون قصد اما نگاه کردن به صورت و دست ها تا مچ چنانچه با قصد لذت باشد، حرام است و اگر بی قصد باشد اشکال ندارد» .

سوال6: آیا مراجعه زن به پزشک مرد در صورتی که بتواند پزشک زن در آن رشته بیابد، جایز است؟ البته با توجه به این که غالبا به او نگاه شده و گاهی هم از او معاینه به عمل می آید؟

ج : «جایز نیست » . سوال7: وضو گرفتن زن آنجا که نامحرم او را ببیند، چگونه است؟

ج : «نباید آنجا وضو بگیرد، چنانچه گرفت، وضو صحیح است ولی گناه کرده است » .

سوال8: گفتگوی زن با مرد نامحرم چه حکمی دارد؟ ج : «سخن گفتن اگر مهیج باشد حرام است و اگر مهیج نبوده و خوف فتنه هم در کار نباشد، احتیاط مستحب آن است که ترک نماید، (مگر ضرورتی باشد) بخصوص اگر طرف سخن او جوان باشد» . سوال9:  مراد از لباس شهرت چیست؟ ج : «اگر لباس به واسطه ی داشتن خصوصیتی جلب توجه عموم و انگشت نما باشد، آن را لباس شهرت می نامند. (بنابر احتیاط واجب باید انسان از پوشیدن لباس شهرت که پارچه یا دوخت آن برای کسی که می خواهد آن را بپوشد، معمول نیست، خود داری کند) . سوال10: حکم نگاه کردن به فیلم های ورزشی برای خانم ها چیست؟ ج : «با تلذذ و ریبه جایز نیست » . سوال11: «آیا حجاب از ضروریات اسلام است و منکر آن و کسانی که بر این دستور الهی به ویژه در جامعه اسلامی بی اعتنایی می کنند، چه حکمی دارند؟ ج : «اصل حکم حجاب از ضروریات است و منکر آن حکم منکر ضروری را دارد و منکر ضروری محکوم به کفر است مگر این که معلوم باشد، منکر خدا یا رسول نیست » [41]ازمجموع بیانات امام بدست می آید که ارتباط غیرضروری زن ومرد جائز نیست هر چندکه برخی می کوشند تا هر طور شده به امام نسبت دهد که ایشان در امر حضور زنان در هرجا وهرشغلی مشکلی نداشته واین نص حرف های دختر ایشان بود که بیان داشتیم.

نگاه فقهای دیگر نسبت به حفظ حجاب وعفاف:

 سوال: آرایش زنان در خیابان ها و بیرون گذاشتن مقداری از موها و پوشیدن جوراب بدن نما و لباس های محرک چه صورتی دارد؟ حضرت آیة الله فاضل لنکرانی: حرام است. حضرت آیة الله بهجت: حرام است. حضرت آیة الله صافی گلپایگانی: حرام است. حضرت آیة الله مکارم شیرازی: بدون شک جایز نیست. حضرت آیة الله تبریزی: جایز نیست. حضرت آیة الله سیستانی: جایز نیست. حضرت آیة الله مظاهری: حرام است و گناه آن خیلی بزرگ است. حضرت آیة الله صالحی مازندرانی: حرام است. حضرت آیة الله نوری همدانی: حرام است. حضرت آیة الله علوی گرگانی: تمام فروض مذکور حرام است[42].

3)    عدم اختلاط و رعايت حريم:  که عدم رعايت آن، خطر شکستن حصار عفاف و پاک دامني را در پي دارد. شهيد مطهري در اين زمينه مي نويسد: سنت جاري مسلمين از زمان رسول خدا (صلي الله عليه و آله) همين بوده است (نه حبس و نه اختلاط)، که زنان از شرکت در مجالس نهي نمي شدند؛ ولي همواره اصل حريم رعايت مي شده است. [43]

4)  عدم تصدی بعضی ازمشاغل خاص: درامرقضاوت  و خدمت در ارتش نظر اکثر قريب به اتفاق فقها بر آن است که زنان نمي توانند شغل قضاوت اختيار نمايند؛ چنان که علامه طباطبائي در اين زمينه مي نويسد :منصب قضا را اسلام براي زن ممنوع کرده است. [44]. صاحب جواهر مي نويسد :مرد بودن يکي از شرايط قضاوت است و اين شرط مورد اتفاق فقهاي شيعه است. نيز مرحوم نراقي در مستند الشيعه و شهيد ثاني در مسالک  يکي از شرايط قضاوت را «مرد بودن» مي دانند .[45]قانون اساسي تعيين شرايط قاضي را به قانون عادي محول کرده است.  در همين زمينه، قانون شرايط قضات، مصوب 1361 مقرر داشته است: قضات از ميان مردان واجد شرايط انتخاب مي شوند. اما تحولات بعدي سبب گرديدند نقش زنان در دستگاه قضايي افزايش يابد. بر اساس اصلاحيه ي سال 1374 بر تبصره ي پنج ماده ي واحده قانون مزبور، زنان حق دارند در چارجوب و الگوي جديد شغلي، برخي از امور مرتبط با امر قضاوت را عهده دار گردند و در پست هاي مشاور ديوان عدالت اداري، دادگاه مدني خاص، قاضي تحقيق، مستشار اداره ي حقوقي و نظاير آن انجام وظيفه نمايند. در نتيجه، محدوديت شغلي زنان در امر قضاوت مربوط به دادگاه و صدور حکم به معناي خاص آن است .[46]از سويي، در اسلام زنان مکلف به جنگ و جهاد ابتدايي نيستند. ، مستفاده از ماده ي32 قانون ارتش جمهوري اسلامي ايران، مصوب 1366/7/7 و ماده ي20 قانون مقررات استخدامي سپاه پاسداران، مصوب 1370/7/21 اين است که زنان به صورت محدود در مشاغل درماني، بهداشتي و نظاير آن ممکن است استخدام شوند. در مشاغل سنگين در ارتباط با سلاح و به کارگيري آن، از نيروي زنان استفاده نمي شود. .[47]

5)   مفسده نداشتن حضور اجماعی: این شرط برداشت شخصی نویسنده است که البته اگر بایک دیدکلی نگاه کنیم می توان با دلایل عقلی و نقلی آن را به اثبات رساند. عدم اهميت به خانه داري در ميان ساير مشاغل است از جمله دلائلی است که هرروز مارا از حقیقت اسلامی مان دورمی کند وزمینه تهاجم فکری ورفتاری بیگانه گان را فراهم ترمی کند. کار زنان در خانه از اهميت بسياري برخودار است که متأسفانه ـ چون همواره زنان کارهاي خانه را انجام داده اند ـ اهميت آن ناديده گرفته شده و در نتيجه، نقش زن در خانه کم ارزش تلقي گرديده است و معمولاً به چشم نمي آيد. اما در اسلام، کار زنان در خانه، در بُعد معنوي، هم سنگ جهاد مردان تلقي شده است، و در بعد مادي نيز زنان مي توانند درخواست اجرت نمايند.عدم توجه به هنجارهای حقوقی و ارزشی اسلام و جایگزین شدن الگوهای غربی در مورد کار زنان، پیامدهای نامطلوبی در پی دارد که اکنون از چالش های جدی جوامع غربی به شمار می آید. از هم پاشیدگی خانواده ها، رو آوردن به زندگی فردی، کم ارزش شدن نهاد مقدس خانواده، فقدان روابط عاطفی میان اعضای خانواده، کاهش سن مجرمان، و نبود آرامش روحی و روانی برای اعضای خانواده، به ویژه زنان شاغل، از چالش های جدی است که غرب بیش از جوامع اسلامی درگیر آن است و نتوانسته راه حل جدی بر اساس مبانی فکری اش، برای آن ارائه کند. الگوپذیری نسنجیده و بدون اندیشه و تأمل از غرب، و رها کردن ارزش های حقوقی و اخلاقی اسلام ـ در ابعاد گوناگون از جمله در موضوع کار زنان ـ می تواند جوامع اسلامی را نیز به سرنوشت بازگشت ناپذیر غرب دچار سازد. بحران هایی که غرب اکنون با آنها رو به روست ـ در صورت تقلید غیر منطقی از غرب و رها کردن ارزش های حقوقی و هنجاری اسلام در موضوع کار بانوان ـ دامنگیر جوامع اسلامی نیز خواهد شد. در غرب کار واشتغال زنان در تمام عرصه ها بدون هیچ گونه تبعیضی بعنوان مهم ترین حق زن قلمداد می شود وبرای آن بیانیه ها و قطع نامه ها صادر کردند اما اکنون با چالش های زیادی مواجه اند. به گفته یکی از نویسندگان « امروزه در جوامع غربي آن چنان به اشتغال زن در خارج توجه مي‏شود که اين امر به عنوان اولين و مهم‏ترين نقش زن مطرح شده است و نقش مادري و همسري و ادامه سنّت‏هاي فرهنگي به عنوان نقش دوّم و فرعي مدّنظر قرار مي‏گيرد.[48] ».  یکی از عوامل مهم جلوگیری از بحران های مزبور، در کنار دیگر عوامل، حاکمیت هنجارهای حقوقی و اخلاقی اسلام است. امروزه شعار های بسیار افراطی در را بطه با تساوی حقوق زنان ومردان سرمی دهند ومی خواهند که زنان که فطرتا ضعیف و ناتوان خلق شده اند  را یک باره درست یک مرد تمام عیار درتمام عرصه های کاروزار واردکنند، مثل اینها مثل آن کسی است که می خواست ابرورا درست کند اما نه تنها درست کرد بلکه چشمانش را نیزکور کرد.

نتیجه نهایی: در يک نگاه کلي، اسلام به کار زنان با شرايطي که براي آن مقرر شده، مخالف نيست؛ اما در تعارض ميان کار زنان و ارزش هاي مهم و بنيادي تر، نگاه اسلام به کار زنان متفاوت خواهد بود. سعي بر آن است که در کنار کار زنان، ارزش هاي بنيادين و اساسي صيانت و حمايت شود. وقتی کار اقتصادی زنان را با نقش مهم او درخانه مقایسه می کینم به این نتیجه می رسیم که مهم ترین رسالت زنان پرورش وتر بیت سالم فرزندان است که نقش آن در جامعه ظاهر می شود اگر افراد یک جامعه در درون خانواده درست تربیت شوند جامعه مترقی، سعادتمند، خلاق و سالم خواهد بود واین مسئله فقط در دامان خانواده سالم اتفاق می افتد درخانواده زمانی این مهم اتفاق می افتد که مادر خانواده بدور ازهرگونه


مطالب مشابه :


سفره خانه سنتی

اخذ جواز تاسیس و خرید و فروش جواز صنایع - سفره خانه و با توجه به شرایط روز بازار




طرح توجیهی سفره خانه سنتی

طرح توجیهی سفره خانه جواز تاسیس واقعی و با توجه به شرایط روز بازار داخلی و




طرح توجیحی رستوران و سفره خانه سنتي

طرح توجیحی رستوران و سفره خانه جواز تاسیس، اخذ به معیارها و شرایط خاص متقاضیان به




اعتکاف، هنگامه طلب و نیاز (1)

به نام خداوند علم و قلم اینجانب ناصر پوربافرانی مدیر اموزگار دبستان فرخی انارک و مدرس هنر و




کار و اشتغال بانوان از منظر فقهی

سنتی داشتند و وظائف هریک از زن ومرد مشخص بود؛ مرد بعنوان نان آور خانه جواز اشتغال




پدیده‌ای به نام مجوز فروشی

هرچند با توجه به شرایط عمومی دریافت جواز کسب از میلیون، سفرهخانه سنتی




برچسب :