مقاله زنده یاد رضا گلستانی پیرامون سید محمد مرتضوی در سال 1380

/**/

golestani_va_mortazavi.jpg

فقیه فقید، جناب آقای سید محمّد مرتضوی فرزند مرحوم سید محمدتقی می‌باشند. سید محمدتقی خود از اعاظم و افاضل دوران و صاحب کرامت بوده‌اند و در نجف اشرف تحصیل کرده و در آن جا زنی از اعراب را به همسری برگزیدند که حاصل ازدواج آن سید محمد مرتضوی گردید. از میزان تحصیلات حوزوی مرحوم سید محمدتقی اطلاعات کافی و وافی در دسترس نیست.

سید محمد مرتضوی متولد 1229 هجری شمسی و متوفای 1319 هجری شمسی می‌باشند. عمر مبارک ایشان 90 سال بوده است. ایشان تحصیلات مقدماتی را نزد پدر بزرگوارش سید محمدتقی فراگرفتند و خلق و خوی خود را آراسته به فضایل نمودند. ایشان سپس برای تکمیل اطلاعات و تحصیلات عازم تهران شدند و در تهران مطالعات حوزوی خود را پیگیری نمودند؛ سپس جهت ادامه تحصیلات  از تهران عازم نجف اشرف، دیار مادری خود گردیدند و در نزد دایی‌های خود مدتی اسکان گزیدند. ایشان به مدت 10 سال از عمر پرارزش خود را نزد اساتید بنام آن زمان در نجف، جهت اکتساب علوم فقهی و حوزوی صرف نمودند.

آن بزرگوار در نجف اشرف با دو تن از ایرانیهای مقیم نجف به نامهای علی‌اصغر اتابک و میرزاباقر امین‌زرع آشنا گشتند که در کسب علوم همپایه ایشان بودند.

پس از مراجعت سید محمد مرتضوی به ایران،  این دو رفقیق ایشان به دربار راه یافتند. علی اصغر اتابک که بعدها معروف به میرزا علی‌اصغر و ملقب به امین‌السلطان شد از روشنفکران زمان خویش بوده که خود ناشر روزنامه معروف قانون در آن زمان بود و چاپ این روزنامه مقارن با اعطای امتیازات بی حد و حصر ناصرالدین شاه قاجار به بیگانگان بوده است؛ و رفیق دیگر ایشان میرزا‌باقر امین‌زرع  در ضرابخانه شاهنشاهی دخیل بود.

در زمانی که میرزای شیرازی مرجع تقلید وقت، در قبال اعطای امتیازات بی حد وحصر ناصرالدین شاه که از آن جمله امتیاز توتون و تنباکو بود حکم تاریخی خود در تحریم استعمال توتون و تنباکو به این مضمون که «الیوم استعمال توتون و تنباکو بِاَیّ نحو کان درحکم محاربه با امام زمان (عج) می‌باشد» اعلام کرد، جناب سید محمد مرتضوی به زادگاه خود رجوع نمودند و مشغول تحریر و تألیف و تربیت دانش‌آموزان و ترویج احکام دینی گردیدند.

 اوراق مورد استفاده ایشان از جانب میرزا علی‌اصغر ارسال می‌گردیده است؛ این اوراق از ایالت خانبالق چین که گویا در حال حاضر مشهور به پکن است برای دربار ارسال می‌گردیده است.

کارهای سید محمد مرتضوی در زمینه تهیه جُنگ احادیث قدسیه، تحریر ادعیه، علوم سماوی و اجرام، مثلثات، فلسفه، منطق، پزشکی (طب)، تفسیر آیات قرآنی، ادبیات، حکمت، تاریخ، گیتاشناسی و غیره بوده است. آن جناب آشنا به خطوط کوفی، پهلوی و سریانی نیز بوده و آثاری  به خط کوفی از آن جناب باقی مانده است.

در علوم کیمیاگری تبحری عجیب داشته است که شواهد و قراین و نوشته‌های آن مرحوم گویای این مطلب می‌باشد. در خوشنویسی خطوط ثلث، نستعلیق (تحریری-شکسته)، نسخ، سیاه مشق و ریحان ید طولائی داشته که آثار در دست، موید این مطلب می‌باشد.

در زمینه هنریِ چهره‌نگاری، تذهیب وتزئین حواشی قرآن نیز آن بزرگوار تبحر خاصی داشته که تمثال مبارک آن حضرت که به دست خودشان ترسیم گردیده و همچنین قرآن دستنویس ایشان که بعداً به شکل مفصل‌تری ذکر خواهد شد موید این مطلب است. با توجه به تمثال ترسیم شده، مشخص است که ایشان آشنایی کاملی در زمینه انعکاس نور، رعایت سایه‌های روشن و ... در طراحی داشته‌اند.

آن جناب در سن 42 سالگی یعنی در سال 1271 هجری شمسی شروع به تحریر قرآن معروف و اعجازآمیز خود نمودند که مدت 14 سال از عمر شریف خود را در تحریر آن صرف نمودند. این قرآن در موزه قرآن آستان قدس رضوی که بنابه وصیت ایشان اهداء گردیده است جهت بازدید علاقه‌مندان به آثار و نُسَخ قرآنی، بایگانی و نگهداری می‌شود.

این قرآن دارای ویژگیهای منحصر به فردی می‌باشد که از آن جمله می‌توان به این موارد اشاره نمود:

1-      در تذهیب اوراق از رنگهای طبیعی، زعفران و رنگهای ثابت استفاده شده است.

2-      کلیه صفحات آن دارای 9 سطر می‌باشد.

3-      شروع آیات قرآنی در قالب سوره با «بسم الله الرحمن الرحیم» در ابتدای صفحه قرار گرفته است.

4-      وزن این مصحف یک من تبریزی می‌باشد.

5-      با خط نسخ با رعایت کامل اعراب به طرز شگفت‌انگیزی تحریر گردیده است.

6-      پوست آهو در صحافی جلد آن با تبحر خاصی به کار گرفته شده است.

این قرآن معروف، در زمان حمله اکراد که به سرکردگی اَبْش‌خان در سال 1336 هجری قمری به مناطق وسیعی از شاهرود و خلخال صورت گرفت توسط امیر عشایر به یغما رفت. سپس این قرآن در خانقاه بفراجرد توسط حمیدخان رحیمی رویت گردید که آن را به استماع حضرت رساندند. پس از وقوف آن حضرت به موضوع، آقایان مرحوم سید رزاق حیاتی و سید حسین هاشمی را جهت استرداد آن به روستای کرندق روانه نمودند. سید محمد مرتضوی پس از رویت قرآن کریم با توجه به اینکه امکان آن وجود داشت این ذخیره گرانبها و این منبع نفیس دوباره از دست برود به فرزند خود سید محمدتقی وصیت نمودند که آن را به موزه آستان قدس رضوی در مشهد اهداء نماید.

سید محمد مرتضوی عمری را با عزّت سپری نمود و فردی پیدا نشد که کدورتی از ایشان داشته باشد.  در طول حیات ایشان مردم مقام شامخ علمی آن حضرت را چندان درک نکردند همانطوری که خود فرموده بودند: «افسوس امانتی را که گنجینه گرانبهائی بود با خود به گور می‌برم».

آن بزرگوار در ششم شهریور 1319 هجری شمسی رخت از دار فانی بست و تشییع پیکر پاک ایشان با تشریفات خاصی در قالب هیأتهای سینه‌زنی و زنجیرزنی صورت گرفت.

روحش شاد و خداوند عزّوجل او را مایه شفاعت همه در روز حشر قرار دهد.

 اینک به تشریح آثار به جا مانده و فضایل و کرامات اخلاقی ایشان در حد وسع خود می‌پردازیم:
برخی از منابع استفاده شده توسط ایشان برای تحقیق و پژوهش

با توجه به آثار به جا مانده از آن مرحوم، ایشان از کتب زیر در آثارشان استفاده نموده‌اند:

1- کتاب الوسایل والمسایل
  
2- الکلمات الشریفه اثر مصباح کفعمی

3- المهذب

4- مفتاح الفلاح
 
5- بحار الانوار
 
6- مجمع البیان

7- کافی شیخ کلینی
 
8- زاد المعاد
   
9- مکارم الاخلاق

10- الاقبال
   
11- احتجاج

12- نزهة القلوب

آثار ادبی به جا مانده از آن مرحوم نشان می‌‌دهد که از اشعار شاعران زیر در آنها بهره برده است:

1- رودکی
 
2- سعدی

3- امیرخسرو دهلوی

4- کلیم

5- باباطاهر عریان

6- جامی

7- سید محمد لاهیجی
 
8- حافظ
 
9- فردوسی

10- خاقانی

11- هاتف
   
12- کلامی و سلامی از شعرای اصفهان

13- میرزا طاهر حیدر
   
14- مولوی
   
15- شیخ بهائی

16- بابا افضل
   
17- میرداماد
   
18- انوری

همچنین در آثار آن بزرگوار استفاده از راویان و نقل روایت از اعاظم مشهود است. راویان و اعاظم زیر ازآن جمله‌اند:

1- حضرت خضر (ع)
   
2- اباعبدالله (ع)

3- علی بن محمدالنوفلی به سه واسطه پس از آن آخوند ملا محمد تقی

4- ابن عباس
   
5- علامه مجلسی و راویان دیگر

 
نمونه‌هایی از آثار ایشان

الف) نمونه‌ای از اشعار که آن حضرت بدانها عنایت داشته است:

شعر از «بابا افضل» در خصوص بی‌اعتباری دنیا
گیرم همه ملک تو چیـــن خواهد بود
   
آفــاق تـو از زیـر نگیــن خواهد بود

خوش باش که عاقبت نصیب من و تو

سه گز کفن و دو گز زمین خواهد بود

 

«میرداماد»

دارم سخـنی ز حــشر چون بــرق از مـیغ
   
بـشنو که نـدارم از تو این نکته دریغ

این جان وتنی که هست جون تیغ و غلاف

آن روز شــود غلافش از جوهر تـیغ

 

«شیخ بهائی»

مــن آئــیـنه طلعــت معـشوق وجــودم

از مهر رخش مظهر انوار شـده بــودم

خود آئینه خودعکسم و خود ناظر و منظور
   
خود جلوه‌گری در نظر خویش نمودم

غمخانه‌خود وخُم‌خود وساقی‌خودوخود می

خودگفتم‌وخودخواندم وخودبازشنودم

ابلیـس نـشد ساجــد و مردود ابـد گشـت
 
زاندم که ملائک همه کردند سجــودم

تا کــــس نبــرد پــی ز شنـاسائی ذاتــم
 
گه مومن و گه کافر و گه گبر وجهودم

 

«از ناشناسی که آن حضرت با کلمه لاادری بیان کرده‌اند»

ســر خوک شایسته تــاج نیست
   
دد  و دام  را ره بــه معــراج نیــست

آئینه شو وصل پری طلعتان طلب
   
جاروب‌کن تو خانه وپس‌میهمان طلب

 

«میرزا طاهر حیدر»

مجلــس آراسـته شـد چون انـار
 
مجلسیان جمع در او دانه وار

فی‌المثل آن دانه که از جنّت است
   
ذات همایون ولی نعمت است


«هاتف»

صد ره آسانتر بود بر من که در بـزم لــئام
   
با که نوشم سرخ و زرد و جامه پوشم رنگ رنگ

یار را افسون به کوی هاتف آوردن به صبح

غــیـر را با یـار از نیــرنـگ افکـنـدن به جنـگ

 

«از امیر سید محمد مجتهد لاهیجی»

جـهان آسیـائیست مردم ربا
 
که بر خون همی‌گردد این آسیا

دو سنگ زبر، زیر او را ببین
   
یـکی آسمانست و دیگر زمان

 به شـیرین زبانـی ربـودی دلـم را
   
ربــودی دلم را به شیرین زبانی

شــدم پـیر و بُـرد از دلـم شادمانی
   
غـم پــیری و آرزوی جــوانی

کـنی جور و گـویی که مهر تو دارم
   
اگـر مـهر داری چـه شد مهربانی

مکش ورنه بعد از هلاکم چه حاصل
 
کنی اشک ریزی، کنی نوحه خوانی

مکش بی‌دریغم که گویی پس از من
   
دریــغ از فـلانی دریـغ از فـلانی

 

«کلیم»

شادکامی مکن که دشمن مُرد

تو هم از موت جان نخواهی برد

 

«کلام یکی از سلاطین»

محـمود برادرم شه شـیرکمـین
   
می‌کرد خصومت از پی تاج و نگین

کردیم دو بخش تا برآساید ملک
   
او زیرزمین گرفت و من روی زمین

 

«خواجه عبدالله انصاری»

اندر ره حق تصرف آغاز مکن
   
چشم بد خود به عیب کس باز مکن

سـرّ دل هر بنده، خدا مـی‌داند
   
خـود را تو در این میــانه انباز مکن

یا رب ز گناه زشت خود منفعلم

وز قول بد و فعل بد خود خجلم

فیضی ز دلم به عالم غیب رسان
   
تا مـحو شود خیال باطل ز دلــم


ب) در باب طبّ


1- هر که استخوان گوسفند را با شیر زنان برهم‌سازد و بر زخمی که کِرم افتاده باشد بِنَهد، کِرم را بکُشد.

2- هر که را معده ضعیف باشد چنانکه طعام در معده او قرار نگیرد، سنجد را با نبات بیامیزد و به ناشتا بخورد، طعام در معده قرار گیرد.

3- هر که را بوی دهن باشد فلفل بخورد.

4- در خواص خروس خانگی: گوشتش گرم و خشک است؛ بالهای او را بر صاحب تب ربع بندند شفا دهد. در شکم خروس سنگی است و ذکر آن در احجار مذکور است و اگر بر مجنون بندند عاقل شود و اگر بر عاقل بندند شهوتش بیفزاید.

5- از پوستی که بچه در شکم مادر در آن باشد قدری خشک کرده و سوده با مشک برهم‌آمیخته، صاحب جذام به شربت بخورد، جذام از او ببرد.

6- لوبیا معروف است گرم و تر؛ در درجه اول اکلش اخلاط ردّیه را دفع نماید و بچه مرده از شکم بیرون آورد و خون نفاس پاک کند و ادرار و بول آورد اما برای معده مضر است.


ج) در باب ادعیه


1- هر کس یکصد مرتبه بعد از نماز عصر این اسماء مقدسه را بخواند آنچنان مالی پیدا کند که حسابش خارج از توان است «یا الله یا فتّاحُ یا وهّابُ یا قادرُ یا رازقُ یا غنیُّ یا عزیزُ یا اللهُ بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّاحِمینِ».

2- هر کس به جهت دفع تنگدستی این آیه را در میان شام و خفتن هفتاد بار بخواند حق تعالی او را از پریشانی نجات بخشد و آیه این است: «وَ اِن تَعُدُّ نِعمَةَ اللهِ لاتُحصوها اِن اللهَ لَغَفورٌ رَحیمٌ».

3-اگر کسی را غمی و المی و رنجی باشد و یا دست تنگ باشد متوجه قبله شده، بنشیند و  زنخ خود را به زانو زند صد بار این ذکر را بخواند به اذن خدا خلاص شود؛ و ذکر این است: «یا کَریمُ یا وَلِیُّ یا ذالطَّولٍ یا باسِطُ یا خلّاقٌ یا عزیزُ یا کافی یا غَنِّیُ یا فََتّاحُ یا رزّاق سَهِّل بِفَضلِکَ یا عَزیزٌ».


د) در باب تاریخ و یادداشت رخدادها


1- تاریخ زلزله گیلان در 18 جمادی‌الاولی مطابق سنه 1125

2- تاریخ محاصره اصفهان به دستیاری محمود مغول سنه 1134

3- تاریخ رفتن اروس از رشت 2 محرم‌الحرام 1145

4- تاریخ آمدن حاجی جمال فومنی به رشت 1163

5- تاریخ کشته شدن محمد حسن‌خان قاجار سنه 1172

6- تاریخ سوختن تمام شهر رشت از محلات و کاروان‌سرا و حمام و مساجد یوم شنبه شهر شوال سنه 1191

7- تولد نادرشاه در یوم شنبه 2 شهر محرم‌الحرام مطایق سنه 1111

8- ایضاً تاریخ وفات نادرشاه عبارت «نَدِر بِدَرَک رَفت» که با احتساب حروف ابجد مطابق سنه 1160 می‌باشد.


ه) در باب هنر خوشنویسی


تبحر این سید بزرگوار در امر خوشنویسی به حدی بوده است که زبانزد عام و خاص بوده است و تحریر ادعیه، قرآن و اشعار در قالب خطوط نستعلیق تحریری، شکسته، نسخ و ثلث، خود موید این امر مهم است. رعایت خطوط کرسی، اندازه حروف و پهنا، گودی و درازای آن از مسائل مهم در خوشنویسی است که ایشان با تبحر خاصی آن را دنبال می‌کرده است. زیبانویسی، حاشیه‌بندی کتب و استادی ایشان در تذهیب نیز غیر قابل انکار است.


ز) کیمیاگری


جای اغراق نیست که با توجه به آثار به جا مانده و نقل قولهای پیران، ایشان در مورد خاک‌شناسی، تشخیص خاکهای دارای کانیهای زر و سیم نیز اطلاعاتی وسیع داشته است.


ح) علوم سماوی


در شناخت اجرام آسمانی و حرکات ستارگان و ارتباط آن با سایر سیارات و منظومه شمسی و ... اطلاعاتی داشته است.


ط) در باب مثلثات


اثر نسخه دست‌نویس آن حضرت که در حال حاضر موجود است حکایت از اشراف آن حضرت به علوم هندسی ومثلثات دارد.

آن حضرت در خصوص فلسفه، منطق، فقه، حقوق و ادله اربعه اطلاعات وسیعی را داشته است که جهت جلوگیری از تطویل کلام به آن اشاره نمی‌شود چرا که آفتاب آمد دلیل آفتاب.



مطالب مشابه :


مقاله زنده یاد رضا گلستانی پیرامون سید محمد مرتضوی در سال 1380

روستای زیبای پایگاه خبری فیروز آباد ، نسخ، سیاه مشق و ریحان ید طولائی داشته که آثار




عشق به وطن

معطل آباد . آخرين مطالب روستای زیبای خاک وطن از لاله و ریحان




پیش شماره کد تلفن شهر و شهرستان های استان مرکزی

زادگاه من ، روستای کسرآصف روستای زیبای سایان ریحان: 0866237:




فهرست اسامی روستاهای استان مرکزی((اراک))

روستای زیبای سایان روستای جعفر آباد روستای ریحان‌سفلی‌ روستای سرکوبه‌




روستای راحت آباد ، قله ورجین ، روستای کلوگان

امامه ، ادامه جاده به روستای راحت آباد ختم می شود که محل و ریحان آن نشاط زیبای همدان




عکس زمستان

طبیعت روستای اواشانق روستای زیبای ده ده دلنوشته های ریحان




چهار فصل هرایین

بهارش پر گل و ریحان ادامه به خسرو آباد می رسی که به روستای زیبای هرایین"در استان




برچسب :