صنایع دستی فلزی ایران (خلاصه کتاب صنایع دستی کهن ایران)

1. حلبی ساز و بخاری ساز:

- فرآورده های حلبی ساز: ناودان، لوله ناودان، شیروانی، طره ی شیروانی، کارهای فلزی خانه ها مثل آبپاش، سطل، ظرف های بزرگ آب برای سقاخانه ها، ظرف نفت یا نفتدان، قیف، و اجاق و بخاری اغلب تقلید ساده از محصولات صنعتی غرب است.

- ابزار ویژه حلبی ساز: سندان های بزرگ شاخی و حلبی خم کن برای خم کردن حلبی به شکل استوانه یا مخروط. این ابزار دارای توپی یا قالب تعویض هستند برای گرد بریدن و لبه گرفتن و مهره سازی.

- حلبی ساز لحیم کاری را با لحیم قلع انجام می دهد.

- هویه ی حلبی ساز: از آهن چکش خوار است نه مس. هویه در بوته ی کوچکی با دم پوستی دمیده می شود و حرارت می بیند و لحیم، که آمیخته از قلع و سرب است توی طبقی در بالای کوره نگهداری می شود.

2. سفیدگر:

- ظرف های برنجی و مسی که در خوردن غذا هستند از داخل با قلع خالص سفید می شوند.

- سفیدگر= صفار = سفید کار = قلعکار

- کوره ی سفید گر دوره گرد: یک گودال کوچک به قطر 37 و گودی 30 سانتی متر در زمین برای ظرف لبه دار و دیواره ی پهن از انبر دهانه باز به ویژه به نام حلق انبر استفاده
می کنند.

- قلع به صورت ورق یا شمس از بازار خریداری می شود.

3. جواهر ساز، زرگر، نقره کار:

- همه ی 3 گروه با فلزات قیمیتی سر و کار دارند.

زرگر: تنها پیشه وری که با همه ی فلزات قیمتی سر و کار دارد در شهر های کوچک.

کار جواهرسازها: ساختن زیور آلات معمولی، دستبند، گلوبند، بازو بند، انگشتر، سنجاق، زنجیر و ...

- سنگ های نیمه قیمتی: عقیق جگری و فیروزه

- ملیله کاری: فن مشهور جواهر ساز ایرانی

- ملیله: نخ گلابتون یا نقره ای که در بافندگی استفاده می شود.

- برای پالایش زر بعد از قالگری به آن نمک اضافه می کنند.

- سیم هزار= نقره ی قرص

- فلز پست= فلز بار

- ابزار زرگر و سیمکار: یک سنگدان نک دار(سیخ نصفه ای)، انبر دست دم پهن، انبردست دم باریک، انبر دست دم مفتول و یک دماغه چوبی سوهانکاری.

- قلم و یا اره ی زرگری: برای سوراخ کردن فلز

- وقتی که با فلز قیمتی سر و کار دارند یک یک سفره چرمی (نخ) و یا طبق بزرگی زیر آن می گیرند که براده ها (سوآله) را برای پالایش بعدی در آن جمع می کنند.

- فلز را در اسید سولفوریک رقیق (جوهر گوگرد) و یا در محلول زاج فرو برده به اصطلاح جوشیده می کنند.

- برس زدن با گرد سنگ پا، ماسه ی تریپولی (خاک مکه) و یا خاک رس انجام می شود.

- صابون: برای روغنکاری

- صیقلگر: کسی که در صیقل مالیدن و روغنکاری مهارت داشته باشد.

- در وجود تقسیم کار کالاهای نیمه ساخته را به قلمزنو یا حکاک می فرستند.

- صُبی ها که در خوزستان به ویژه در اهواز زندگی می کنند در پیشینه ی زرگری و جواهرسازی استادند.

- صبی ها در ساختن ادوات موسیقی به ویژه ساختن یک نوع ویولن مخصوص به نام زَببه و قایق مهارت دارند.

4. قلمزنی فلزات، کنده کاری، گوهر تراشی، مهر تراشی:

- قلمزنی: تزیین روی اشیاء فلزی به ویژه با طلا، نقره، برنج و گاهی مس و آلیاژ نیکل سفید به روش های گوناگون و در جنوب شیراز مقصود آن روش کنده کاریست.

- منبت کاری: یک نوع تغییر شکل نرم فلز که با قلمه های نوک گرد و تیز انجام می شود و از زیر و رو آن را چکش کاری می کنند.

- قلم های منبت کاری را از فولاد آبداده (خشکه) می سازند.

- تعقیب خطوط اصلی نقشه = کار قلم گیری = نیم بر: نخستین کار منبت کاری

- قلم پرداز: قلم منبت دارای لبه ی خطی کوتاه برای تعقیب خطوط

- قلم قرسوم: قلم منبت دارای لبه ی خطی بلند برای تعقیب خطوط

- قلم ناخنی: قلم منبت نیم کمانی دارای خم های گوناگون

- قلم بوم = قلم کف تخت: یک قلم مربعی بزرگ برای فرو بردن زمینه منبت کاری شده.

- قلم خوشه: قلم تخت بیضوی برای کارهای مدور.

- قلم نیم وار: قلم مربع شکل با گوشه های گرد.

- قیر: برای روسازی دوم به کار می رود.

- قلم یک تو: قلمی که ته گرد کوچکی دارد برای چکش کاری دوباره زمینه تا دانه های یکنواخت داشته باشد به کار می رود.

- قلم های روسازی یا کار قرسوم: قلم دو تو، قلم بادامی، قلم مویی، قلم درختی، قلم گُرسواد و قلم نوک تیز یا قلم نیم بر.

- قلم دوتو: دارای دو دایره هم مرکز (متحدالمرکز)

- قلم درختی: دارای انهنای بیضی.

- قلم بادامی: ته آن شکل بادام است.

- قلم مویی: خطوط موازی مویی را علامت می زند.

- قلم گُر سواد: خصوص متقاطع را علامت می زند.

- قلم نک تیز = نیم بر: برای مشبک کردن و اندازه های مختلفی دارد به شکل خطوط راست و منحنی.

- سوهانکاری = ناهمواری ها (پیلیس) را صاف می کند.

- مشبک = شبکه سازی = تور سازی عربی: نوع دیگر از کارهای تزیینی سوراخدار کردن از مصدر شبک عربی گرفته شده و اغلب این کار را حکاک انجام می دهد.

- عود سوز = مشبک قلعه.

- یک نوع گوهر تراشی ویزه در خراسان متداول است که جزو صنایع مهم آن است، مواد خام آن فیروزه است که از معدن نیشابور در باختر مشهد یا از قوچان و کاشمر در شمال خاوری مشهد به دست می آید.

- سنگ فیرزوه روشن = چغاله

- سنگ فیروزه تیره = عجمی

- سنگ فیروزه کامل = طفول

- سنگ فیروزه لکه دار = شجری

- چسب کنده = از شلاک، موم و سفیدآب ساخته می شود و روی منقل زغال آن را گرم نگه می دارند. برای چسبیدن سنگ خام تراش شده سر چوب کوتاه.

- گرد پرداخت = دوبا

- چرخ چرمی: صفحه ی چوبی چرم پوشیده ای که دارای خمیری از سفیدآب و اب است برای صیقل و جلای آخر سنگ ها.

- فیروزه تخت = کف.

- اریب = فارسی.

- لته: پارچه ای که به دور انگشت حکاک که نزدیک به چرخ است بسته می شود بای محافظت .

5. زرکوب، زرکش و گلابتون ساز:

- زرکش و ریسندگی نخ گلابتون معمولا باهم یک شغل است.

- یک انس زر = 28 گرم زر= 750 برگ = هر کدام 4 انگشت پهنا و همان اندازه درازا.

- کاچ: مجموع کیسه های پوسی که شامل 175 تا 200 کاغذهای چهارگوش که طلا در میان آن ها قرار دارد و سر آن را محکم می بندند.

- پوست زر کوجی: ورقه هایی حدود 27 سانتی متر مربع می باشند.

- ورقه های پوستی از قسمت لطیف روده ی کور گاو درست شده اند.

- روده ی کور گاو حدود 80 در 12 سانتی متر است برای تهیه یک بسته که شامل 900 تا 1000 پوست است به 140 گاو نیاز است.

- شودر = یک بسته ورقه های پوستی.

- کارهای فرعی زرکوبان : مطلا کاری روی چوب، گوهر نشانی یا موج دار کردن فولاد با طلا است.

- کارد طلاکوبی: ابزار عمده ی زرکوب

- مصقول: پرداخت زر با عقیق، طلا و نقره را بسیار درخشان می کند.

- رویه ی فولاد: برای بهتر جفت کردن و از بین بردن شکاف و بریدگی و دندانه.

- سیم کش = زرکش: کسی که نخ ها زر و نقره ساخته و آن را منحصرا به زرگو یا کسی که زرکوبی می کند و زر را در فلزات دیگر برمی نشاند و یا به نخ گلابتون باف می فروشد.

- نخ ها وسیم های زرین در آرامگاه پادشاهان سلسله ی نخستین مصر حدود 3500 سال پیش از میلاد پیدا شده است.

- میتوس یا استموس: سیم های زرین به زبان یونانیان = نخ.

- فیلوم: سیم های زرین به زبان رومی ها = نخ.

- مراحل ریسندگی نخ: 1. مفتول کشیدن. 2. سیم کشیدن. 3. نخ کوبیدن.

- حدیده = فولاد.

- مشغاز: دو میله ی آهنی که حدیده را نگه می دارد.

- منجه: چرخ نخ پیچی.

- چرخ دنده هرزی = سبک چرخ.

- میل منجه = محورهای فولادی.

- حیدیده ی سیم کشی از فولاد پر کربن که در عین حال خشکه نیست ساخته شده.

- جر = قرقره ی باز کننده.

- بند = طناب نقاله

- بقاره: چند ماسوره ی کوچکتر که سیم را بعد از باز کردن از جر روی آن ها می گذارند.

- کفگیرک: میله ای که ماسوره ای که سیم گرد را می کشد روی آن قرار دارد.

- قلاعی = گوشواره

- چرخ نخکوبی: دو نورد فولادین پرداخت شده ی درخشان.

- کفگیرک لنگر: میله آهنی درازی به اسن لنگر که سر آن شبیه قاشق است.

- راه گاس: قرقره ی راهنمایی

- گلابتونن پیچی: آخرین و ظریف ترین مرحله تولید گلابتون یا ملیله، پیچیدن فلز تخت شده دور نخ.

- مهم ترین قسمت چرخ زری سر چرخ ریسندگی یا دوک است.

- ادوچک: بالشتکی که دوک در آن می چرخد.

- عقربک: چنگالی که یک جفت بال یا پروانک جلوی دوک که سرهای آن از هر طرف به آن وصل می شود.

- مغازه: قرقره ی سیم طلایی گردان وصل به دوک است.

- کنده: قرقره ی شیار داری روی دوک.

- قرقره پله ای: تنظیم کننده سرعت حرکت نخ از میان دوک.

- لنگر: یک کیسه سنگین که به قرقره آویزان شده برای این که نخ همیش ه در حالت کشید باشد.

6. صنایع آهنگری:

- ساکنان شمال باختری ایران نخستین فلز کاران تاریخ بودند.

- کو ره ی آهنگری: قلب کارگاه آهنگر.

- کور ه ی دیواری: نوعی کور ه ی در پوشیده.

- سندان خشتی: سنگدان نوک تیزی که در زمین فرو رفته برای کارهای سبک تر.

- سندان نوک دار = شاخ: سنگدانی برای ساختن محصولات گرد.

- انبر قلم گیر: انبری برای نگه داشتن قلم یا میله های چهار سو.

- انبر کوره = انبر آتشکاری.

- انبر جول = انبر لوله.

- فولاد خشک = فولاد آبدار: فولاد آب داده شده.

- روهینا = روهان: نوعی فولاد هندی که ویژه کارد و قاشق و قیچی

- سم ساب ازفولاد نرم ساخته شده و رویه ی آن رابا فرو بردن درمحلول شاخ یاسیانور سخت می کنند.

- ابزار آهنگری: گاو آهن = لپک، بیل، کج بیل، مرز کش = کرو، زنجیر برای کشیدن ابزار های آهنی برای کشاورزان، علف کنی = پاشگون، داس، قسمت های آهنی خرمنکوب = چوم، میله چوم، پره ی چوم، طوقه ی چوم، میل آسیاب، تور و اسیده برای اتصال سنگ آسیاب به میله ...

- کوبه در آهنی = یراق در

- آهنجه: شانه آهنی سنگینی که توسط قالبافان به کار برده می شود و عبارت است از 12-15 برگ آهنی که یک بسته درآمده و انتهای آن را پرچ می کنند و به اندازه پهنای دار قالی باز می شود.

7. میخ ساز:

- ابزار میخ ساز = ابزار آهنگر

- سندان می خ سازی: شبیه قارچ بوده و سوراخی در مرکز دار.

- سندان میخ سازی = سندان قارچی

8. نعل ساز:

- نعلساز = نعلبند = نعلگر = نعلچی

- چکش نعل چین: برای چیدن و جا زدن قسمت های اضافی نعل تا لبه ی محکمی داشته باشد.

- پرچ بر: برای بیرون کشیدن میخ نعل کهنه

- سم تراش بزرگ = ناخن گیر: سم را با آن صاف می کنند.

- چکش نعلبندی: نعل را با آن میخ می کنند.

- سم ساب: سم را از قسمت بیرونی با آن ها صاف می کنند.


مطالب مشابه :


صنایع دستی شمال شرق ایران

انواع دیگر تولیدات دستی شامل چارق، گیوه، فراورده‌های چوبی و فلزی صنایع مهم استان خراسان




صنایع دستی فلزی ایران (خلاصه کتاب صنایع دستی کهن ایران)

صنایع دستی فلزی سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان شمالی ،1389




استخدام شرکت صنایع فلری بنیاد پوشش در تهران

استان خراسان شرکت صنایع فلزی بنیاد پوشش با ۳۰ سال سابقه کار در زمینه خط تولید و اجرای




تعیین اولویتهای سرمایه گذاری در خراسان رضوی بامدلMCDM

6 صنایع فلزی 8 8 9 7 9 2 پیشنهادات زیر برای سرمایه گذاری در صنایع استان خراسان ارائه می




مقاله تعیین اولویت های سرمایه گذاری صنعتی در استان خراسان رضوی با استفاده از مدل MCDM

6 صنایع فلزی 8 8 9 7 9 2/8 پیشنهادات زیر برای سرمایه گذاری در صنایع استان خراسان ارائه




استان خراسان جنوبی

استان خراسان جنوبی محصولات فلزی، تجهیزات از جمله صنایع دستی استان خراسان




جاذبه های گردشگری مشهد

با وسعت 10450 کیلومتر مربع و از سطح دریا 980 متر ارتفاع دارد و مرکز استان خراسان صنایع فلزی




آشنایی با سوغاتی‌های استان خراسان رضوی وشمالی

آشنایی با سوغاتی‌های استان خراسان صنایع دستی استان خراسان و فلزی، نقاشی




خراسان رضوي

استان خراسان رضوی در در استان خراسان رضوی جزو صنایع بومی چوبی و فلزی، نقاشی




معرفي رشته صنايع فلزي از شاخه فني وحرفه اي گروه مكانيك - 15

نمود که از نام یک صنعت به صنایع فلزی تغییر و استان: 3: 0: 8: کابینت فلزی ، کمد




برچسب :