گزارشی از جامعه ورزشی خرمشهر

به داد ورزشکاران خرمشهری برسید. . . . . . . .

از: علیرضا محمدی

امکانات، تشویق و تجهیزات به همراه استعداد،‌ تلاش و پشتکار همه آن چیزی است که یک ورزشکار برای پیشرفت و کسب افتخار نیاز دارد. چند عنصری که وقتی با ورزشکاران و امکانات ورزشی شهر خرمشهر آشنا شدیم،‌ از سه تای اولی خبری نبود و از سه عنصر دیگر هر چه بخواهی در میان ورزشکاران و جوانان این شهر یافتیم.

آشنایی‌مان با بخشی از جامعه ورزشی خرمشهر از طریق عبدالنبی آلبوغبیش صورت گرفت. عبدالنبی چند سالی است که عضو تیم ملی کیوکشی کاراته است و مدتهاست که در خرمشهر و مینوشهر و آبادان آموزش جوانان همولایتی را برعهده دارد. دل پر دردی داشت و کوله‌باری از تقدیر نامه و مدال و افتخار، خوش و بش‌مان خیلی زود به دوستی گرمی تبدیل شد و قرار گذاشتیم برای آشنایی با ورزشکاران خرمشهری به باشگاه محل تمرین‌شان برویم.

سالنی که آلبوغبیش در آنجا بچه‌های باشگاهش را تمرین می‌دهد تا دو سال پیش زیر نظر تربیت بدنی خرمشهر بود و به صورت دولتی اداره می‌شد. اما اکنون به بخش خصوصی واگذار شده و هر مربی ناچار است سالن را از این بخش اجاره کند. ساعت تمرین هشت شب بود و با ورود به مجموعه ورزشی، با عبور از معبری نیمه تاریک ( در جایی کاملا تاریک) به سالن محل تمرین رسیدیم. روبه‌روی سالن، تاسیسات ورزشگاه تختی خرمشهر با دیوارهای رنگ و رو رفته و در شرف تخریب پیدا بود که آدم را یاد خرابه‌های ناشی از بمباران هوایی می‌انداخت. ورزشگاهی که ظاهرا ساخته شده برای بازی فوتبال و شور و هیجان هواداران که هر چه به قوه تخیلم فشار آوردم تا تناسب این دیوارهای نیم ریخته را با شور و هیجان نادیده دریابم،‌ ذهنم یاری نداد.

به هر حال وارد سالنی شدیم که بوی عرق زودتر از ورزشکاران با صفایش سلام‌مان داد. هوای خفه‌ای که با زبان بی‌زبانی خبر از نبود تهویه مناسب در داخل سالن می‌داد. ورزشکاران در نبود رختکن مشغول تعویض لباس‌های خود در محل تمرین‌شان بودند و زمان قبل از آغاز تمرین بهترین فرصت برای مصاحبه‌ای کوتاه با آلبوغبیش بود:

عبدالنبی آلبوغبیش هستم متولد 1357 در روستای سوره از توابع خرمشهر، از سال 1370 به ورزش بوکس پرداختم و کمتر از دو سال بعد با تشویق برخی از دوستان به رشته کیوکوشین کاراته روی آوردم. البته آن زمان هنوز به دلیل مشکلات ناشی از جنگ به همراه خانواده در رامشیر بودیم و بعد از چند سال به روستای زادگاهم برگشتیم.

عبدالنبی که از خانوده‌ای جنگ زده است از همان ابتدا با کمی امکانات و کمبودهای شهرهای محروم و جنگ زده‌ جنوبی کشور آشنا بوده و با سعی و تلاش به زودی در رشته انتخابی‌اش موفق می‌شود. چنانچه 30 قهرمانی بین باشگاهی، هفت دوره قهرمانی و نایب قهرمانی کشوری، عضویت در تیم ملی و شرکت در سه تورنمت بین المللی از جمله موفقیت‌هایش به شمار می‌روند. او که به تازگی از مسابقات بین المللی حیدر علی اف آذربایجان برگشته، برنامه‌هایی نیز برای آینده دارد:

قصد دارم در مسابقات آتی استانی و کشوری شرکت کنم و باز خودم را به مسابقات بین المللی برسانم. متاسفانه در این شهر امکانات خوبی در اختیار نداریم و برای شرکت در هر مسابقه‌ای باید با نهادهای رسمی شهر رایزنی‌هایی داشته باشیم. هر چند کمبود امکانات در شهرستان‌های دور از مرکز مشکلی قدیمی است،‌ اما لزوم توجه به شهری چون خرمشهر که سالها در صف اول مقاومت قرار داشته و صدمات زیای متحمل شده، انتظاری دور از انصاف نیست.

عبدالنبی شکایت خاصی از کسی نداشت. سالها زندگی در شهرهای مختلف به عنوان یک جنگ زده باعث شده تا او مانند خیلی از ورزشکاران خرمشهری کم توقع باشد و بیشتر بر توانایی‌های فردی و تلاش خودش تکیه کند. تنها به تشکر از نامهایی پرداخت و به مشکلات کلی اشاره کرد:

دوست دارم در فرصت پیش آمده از مهندس جواد معصومی و آقایان شیر عالی و رزم خواه که در سالهای اخیر پشتیبانم بوده‌اند تشکر کنم. متاسفانه امکانات ورزشی این شهر و استقبال نه چندان خوب برخی از مسئولان از حرکتهای ورزشی باعث شده تا برای جذب جوان‌ها به ورزش مشکلات زیادی داشته باشیم. یکی از دغدغه‌های من برای مردم شهرم جذب جوانهای خرمشهر به ورزش است تا مبادا از فشار محرومیت‌ها به اعتیاد و کارهای خلاف روی آوردند. این شهر پر از استعدادهای ورزشی است و اگر کمی به جوانهای خرمشهری رسیدگی شود،‌ حتم بدانید قهرمانهای زیادی از دل این مردم به جامعه ورزشی کشور و حتی جهان معرفی خواهند شد. همان طور که هم اینک نیز قهرمان‌هایی در سطح جهان داریم. افرادی مثل: علی آلبوغبیش، قهرمان جهان در رشته کیوکوشین کاراته، ولید بالدی قهرمانی در همین رشته، نوید جمعه زاده،‌ قهرمان جهان در رشته کونگفو و...

ولید بالدی شاگرد خود عبدالنبی است که در هنگام حضور ما در باشگاه حاضر بود و بعد از عبدالنبی فرصتی پیش آمد تا با او نیز گفتگویی داشته باشیم:

ولید بالدی هستم متولد 1368 در خرمشهر، دانشجوی رشته کامپوتر دانشگاه آبادان هستم و از 10 سالگی که تمرینات ورزشی‌ام را آغاز کردم،‌ تا کنون چهار قهرمانی استانی، سه قهرمانی بین باشگاهی،‌ سه قهرمانی و نایب قهرمانی کشوری در سبک شین کاراته، یک قهرمانی و یک نایب قهرمانی در سبک بودوکای کاراته کشوری و بالاخره قهرمانی و نایب قهرمانی کشوری در رشته کیوکوشین کاراته را دارم.

بالدی با شور و شوق جوانی‌اش لیستی از قهرمانی‌های کشوری در سبک‌های مختلف کاراته را در اختیارمان گذاشت. اما وقتی صحبت از حضور در مسابقات بین المللی شد، حرفی جز شکست در برابر کمبود امکانات و عدم حضور در چنین تورنمت‌هایی به خاطر نبود امکانات مناسب نداشت:

تا به حال چند بار از سوی تیم ملی دعوت‌نامه‌هایی برای شرکت در مسابقات بین المللی همانند هلند، آذربایجان و ... را داشته‌ام اما به خاطر دوری شهرمان از مرکز و مشکل روادید و مسائل مالی نتوانستم در هیچ کدام از این مسابقات شرکت کنم. فدراسیون برای حضور ما در مسابقات مبلغی پول درخواست می‌کند که بار آخر من مردد بودم مشکل روادید را حل کنم یا برای تهیه پول این در و آن در بزنم. مانده بودم اگر پول قرض کنم و روادید جور نشد،‌ قرض‌هایم را چه کنم و اگر روادید جور شد و نتوانستم پول تهیه کنم، آن وقت چطور خودم را به مسابقات برسانم، این شد که هیچ وقت نتوانستم در مسابقات فرا مرزی شرکت کنم.

بالدی با حسرت از امکاناتی حرف می‌زد که در سفرش به مشهد در سالنهای ورزشی آنجا دیده بود. منظور از امکانات از نظر او داشتن رختکن، آب شیرین کن ( با توجه به شوری آب خرمشهر)، دستگاه‌های تهویه سالن و مواردی پیش و پا افتاده از این دست است که در شهر تهران اصلا جزو امکانات به حساب نمی‌آیند.

به هر حال این ورزشکار جوان و خوش آتیه درخواستهایی نیز از مسئولان شهرش داشت:

درخواست من از مسئولان شهری و کشوری توجه به ورزشکاران خرمشهری است. جوانانی که با همین امکانات کم تا کنون افتخارات زیادی کسب کرده‌اند. احساس من از جنبه ورزشی‌ام این است که دارم روز به روز پیشرفت می‌کنم. اما نگرانی‌هایی از آینده دارم. اینکه هیچ پشتیبانی جز خانواده و استاد و دوستانم ندارم و در آینده و در مواجهه با مشکلات مالی و بیکاری احتمالی، چطور می‌توانم به ورزش ادامه بدهم. کاش مسئولان بیشتر به فکر ما بودند تا به جای دغدغه‌های مالی و شغلی عمده توجه‌مان را معطوف ورزش می‌کردیم.

شور و شوق جوانی والدی هر از گاهی لابه‌لای دغدغه‌هایش گم می‌شد و این خصلت بسیاری از ورزشکاران خرمشهری است که شهرشان هنوز زخم جنگ بر سینه دارد و هنوز از محرومیت‌های بسیاری رنج می‌برد. یکی از همین جوان‌ها حمزه بچاری است که بیشتر از بازگویی مسابقاتی که در آنها شرکت کرده، به بیان مشکلات ورزشی شهر پرداخت:

صحبت از امکانات ورزشی در خرمشهر صحبت داشتن یا نداشت امکاناتی مثل کولر، تهویه، رختکن، داشتن جای کافی برای تمرین و مواردی از این دست است. متاسفانه ما در اینجا حتی از این امکانات اولیه نیز بی‌بهره هستیم. در خرمشهر تمامی سالن‌ها پر از ورزشکار می‌شوند و این نشان دهنده علاقه جوانها به ورزش است. اگر مسئولان به امکانات ورزشی ما توجه کنند، خواهید دید که چه قهرمان‌هایی ازدل همین جوان‌های مشتاق به قله‌های پیشرفت دست خواهند یافت. عدم توجه مسئولان شهر ما به ورزشکاران تا حدی است که یک ورزشکار بعد از کسب قهرمانی، خودش باید پوستر قهرمانی‌اش را در خیابان‌ها نصب کند!

به گفته بچاری تعداد ورزشکاران خرمشهری از تعداد سالنها و اماکن ورزشی فزونی یافته و کمبود جا یکی از مشکلات اساسی آنها به شمار می‌آید. چنانچه تا همین اواخر آسفالت حیاط مدارس میزبان تن جوانانی بود که به دلیل کمبود امکانات در آنجا حرکات ورزشی خود را تمرین می‌کردند.

بچاری در انتهای حرفهایش به مشکل نظافت اماکن ورزشی و امکان بیماری ورزشکاران نیز اشاره کرد. مشکلی که به قول او خیلی هم نیاز به بودجه کلان نداشت و نشان از کم توجهی مسئولان به جامعه ورزشی خرمشهر می‌داد.

وقت خداحافظی از ورزشکاران فرا رسیده بود و همگی به رسم رشته خودشان، جمع شدند و با گفتن " اوس " و ادای احترام به سبک ورزشکاران رزمی،‌ شرمنده‌مان کردند. ما به تهران برمی‌گشتیم و این جوانها با آرزوهای دور دست و البته دست یافتنی‌شان در همان سالن نیمه تاریک، با بوقی عرق و سرویس‌های بهداشتی بدون آب و برق‌ خود ماندند در انتظار مسئولی که "حداقل یک یا دو سال آنها را تحت حمایت خود قرار دهد و آن وقت اگر نتیجه نگرفتند کنارشان بگذارد" این پیشنهاد والدی بود که می‌گفت راضی است برای تحت حمایت قرار گرفتن از سوی مسئولی حتی تضمین هم به او بدهد. این را هم گفت که اکنون جوان است و نیاز به حمایت دارد. فردا برای امثال او دیر است.

زمان هر لحظه در حال گذشتن است و استعدادها رو به نقصان. تنها حرف جوانان و ورزشکاران خرمشهری حمایت است و حمایت، آن هم نه تخصیص بودجه چند میلیارد تومانی برای فوتبالیست‌های فلان باشگاه در یک کلان شهر دراندشت، بلکه حداقل امکاناتی که اگر در اختیارشان قرار بگیرد، شاهد بروز استعدادها و درخشش این جوانها در عرصه‌های بین المللی خواهیم بود.



مطالب مشابه :


تقدیر نامه ها

مربی بین تقدیر نامه محمود مساعدیان از مربیان بین المللی ورزش بوکس و مسئول انجمن




تقدیر و تشکر از مربی محترم دوره پیشرفته برف

تقدیر و تشکر از مربی محترم دوره وتشکری داشته باشیم از مربی محترم تمرین در ورزش




روزمه کاری نریمان رحمانی

مربی درجه 3 دریافت تقدیر نامه از دریافت تقدیر نامه از معاون توسعه امور ورزش




تقدیر و تشکر از مربی و قهرمانان مسابقات پاهویوت (موی تای)

تقدیر و تشکر از مربی و قهرمانان هفته نامه پرتال اطلاع رسانی فدراسیون ورزش های رزمی




تقدیر هیئت رئیسه فدراسیون تنیس از تیم ملی تنیس ایران

ورزش و جوانان - تقدیر هیئت رئیسه فدراسیون تنیس از تیم ملی تنیس متن این تقدیر نامه بشرح زیر




گزارشی از جامعه ورزشی خرمشهر

دل پر دردی داشت و کوله‌باری از تقدیر نامه مربی ناچار است سالن را از از سال 1370 به ورزش




تجلیل از مدال آوران

هفته نامه نویدتربت - تجلیل از کشتی و مربی مهران بابایی تقدیر ورزش نابینایان




بیو گرافی ورزشی استاد محمد رضا میرنیا

وزارت ورزش مربی بین المللی تکواندو دریافت تقدیر نامه از معاونت محترم ریاست جمهوری و




رزومه

دبیر شورای راهبردی ورزش و جوانان استان مربی درجه 3 دریافت تقدیر نامه از معاون




برچسب :