کارگون:روسیه درافغانستان دموکراتیک وحمایت از پشتونها ذینفع است

کارگون:روسیه درافغانستان دموکراتیک وحمایت از پشتونها ذینفع است


برگردان داکتر هارون امیرزاده:...موضع گیری همه کشور ها  مطابق به منافع خودشان است... نه الکساندر اومنوف یهودی تبار عاشق این قوم و آن ‏قوم در افغانستان است و نه آقای  ویکتور کارگون... اما مردم افغانستان که خود قبل از همه قربانی اختلافات درونی و مداخله ‏خارجی ها شده اند، تا حال نه توانسته اند برای نجات خویش کدام کاری موثر انجام دهند.  ‏ازینرو مداخله خارجی در تحت هر انگیزه ای که باشد به جز از بربادی افغانستان هیچ ‏ثمره ای نخواهد داشت (قسمتی از تبصرهء مترجم)

برگردان از متن روسی  ‏www.afghanistan.ru‏ ‏  هارون امیرزاده
لندن-28 می2007‏

مبارزه ای را که در حال حاضر ائتلاف غرب بر علیه تروریسم و تریاک در ‏افغانستان به پیش می برد با منافع روسیه در افغانستان صلح دوست و دموکراتیک کاملاً ‏سازگار است. این نظر داکتر ویکتور کارگون رئیس بخش افغانستان در انستیتوت شرق ‏شناسی روسیه فدرالی است. داکتر کارگون این اتهامات را رد می کند که گویا روسیه منافع ‏خود را در تداوم جنگ در افغانستان می بیند.‏
در رابطه به نقش مسکو در انتقال کاز از افغانستان  می گوید که روسیه از همان ‏آغاز این پروژه در سال 1993از طریق  کمپنی گازپروم در آن نقش خیلی فعال را به عنوان ‏یکی از اعضای  کانسرسوم بین المللی بازی نمود.  این پروژه  که  حالا در حال احیا شدن ‏است گاز پروم نه تنها در آن اشتراک می نماید، بلکه ‏‎ ‎سعی خواهد نمود که با خارج شدن ‏شرکت آمریکایی یونیکال نقش مسلط را  در آن بازی نماید.‏

‏ ‏‎ 
‏ آقای کارگون همچنان معتقد است که ساختار ائتلاف شمال از مدتها قبل از هم فرو پاشیده و ‏دیگر نمی تواند بحیث نیروی مسلط سیاسی در جامعه افغانستان نقش بازی کند، ازینرو « ‏روسیه نباید تنها به جبهه شمال اتکاء نماید، بلکه باید با تمام گروه های قومی افغانستان بشمول ‏پشتونها نیز روابط  و تماس داشته باشد، بخصوص در شرایط جدید که روابط روسیه- پاکستان ‏در حال پیشرفت است.»‏
‏ به نظر کارگون نمایندگی گروه های پشتون تبار افغانستان که بزرگ ترین قوم ‏افغانستان را  تشکیل می دهند، در ارگان های قانون گذاری  و اجرائیوی با جمعیت شان ‏مطابقت دارد. ازینرو جبهه شمال یگانه صاحب امتیاز در کشور نیستند.  ‏


تبصره مترجم:‏
‏ این  دیدگاه داکتر کارگون ممکنست متاًثر از تبلیغات داکتر الکساندر اومنوف یهودی تبار ‏روسیه باشد که همواره بحیث سخنگوی یک قوم افغانستان در رسانه های روسی فعال بوده ‏است. اما تفاوت میان دیدگاه های کارگون و اومنوف نیز زیاد وجود دارد. تا جاییکه برای ‏مترجم این مقاله معلوم است یک تعداد افرادی از مهاجرین افغانستان روابط نزدیک با داکتر ‏اومنوف دارند، آنها برای اینکه از هویت یهودی داکتر اومنوف بسود خویش استفاده سیاسی ‏نموده باشند،   نسب خود را یهودی معرفی می کنند.  ولی انگیزه اصلی اومنوف  تحت نام ‏حمایت از یک قوم افغانستان که گویا نسب یهودی دارند، بیشتر ناشی از دشمنی میان ایران  با ‏اسرائیل است.‏


اومنوف انگیزه مخالفت خود را با تاجکان آسیای میانه و افغانستان نیز پنهان نمی ‏نماید. داکتر اومنوف بجرم فارسی زبان بودن تاجکان و نزدیکی آنها از لحاظ فرهنگی و ‏تاریخی با ایرانیان، همواره در نشرات روسیه مصروف  دامن زدن اختلافات  میان پشتونها و ‏تاجکان می باشد . روی تصادف نیست که به هر اندازه ایکه دشمنی میان اسرائیل و ایران ‏تشدید میابد بخصوص  بعد از اظهارات تند احمدی نژاد که گویا اسرائیل را از نقشه جهان پاک ‏می سازد، درجه خصومت و مخالفت اومنوف نیز بر علیه تاجکان و همه فارسی زبانها در ‏نشرات روسیه شدت می گیرد.‏


قابل یاد آوریست الکساندر اومنوف اولین روس یهودی تبار بود که از نام مدیر ‏روزنامه نیزوی سیمه  گزیته چاپ مسکو نزد رهبران طالبان در هنگام حکومت آنها برکابل ‏می رفت، با نشر مقالات متعدد و چاپ فوتو های وکیل احمد متوکل در روزنامه  های روسیه ‏از آنها چهره های ملی و صلح دوست معرفی می نمود. اومنوف حتا  در اوج دشمنی میان ‏مسکو و  طالبان و حمایت آنها از چچین ها، برای رهبران کاخ کرملین توصیه می نمود  ‏طالبان را که پشتون هستند، باید به رسمیت بشناسد.  اما مقامات کرملین به دلایل نفوذ آمریکا و ‏پاکستان و سعودی ها بر طالبان بحیث پروژه ضد روسی، تقاضاهای اومنوف را رد می ‏نمودند.‏


‏  در چند سال اخیر بخصوص بعد از سقوط طالبان  در نتیجه حملات غرب در ‏افغانستان نه تنها پاکستان و همه طالب طلبان چپ و راست افغانی  در موقعیت دشوار قرار ‏گرفت، بلکه اومنوف را نیز پریشان ساخت. اما  اومنوف درین مدت  مقالات زیادی در روسیه ‏بچاپ رسانده نه تنها علاقمندی بازگشت طالبان به افغانستان را پنهان نمی نماید، بلکه به ‏مقامات کرملین همواره توصیه می نماید که در راستای تحکیم حاکمیت  پشتونها  در افغانستان ‏کمک نماید و حمایت از جبهه شمال را کنار بگذارند.‏


شگفت تر از همه اینست که اومنوف بیش از هر گروه تمامیت خواه افغانی، طرفدار ‏نظام متمرکز در تحت اقتدار یک قوم افغانستان است.چنانچه وی چندی قبل  در مخالفت با ‏طرح نظام نامتمرکز مقاله را تحت نام «خیال خطرناک »‏опасная иллюзия ‎‏  در دفاع از ‏یک قوم افغانستان اخطار داد به کسانیکه خواهان فدرالی و یا نظام نامتمرکز باشند.  اما خیال ‏خطر ناک اومونوف‎ ‎‏  ازین  بیشتر نمی تواند باشد که وی حتا انتخاب نظام سیاسی یک ملت را ‏که حق طبیعی مردم آن است که کدام را برمی گزینند، با خشم و احساسات عجیبی در رسانه ‏های روسی به مردم افغانستان اخطار می دهد.‏


با آنکه دیدگاه کارگون ممکنست  متاًثر از دیدگاه های اومنوف باشد، اما کارگون ‏یهودیت و یا فارسی ستیزی را اساس استدلال هایش قرار نمی دهد.

بناً انگیزه اصلی اظهارت ‏کارگون قبل از همه سه چیز می تواند باشد :

یکی اینکه روابط روسیه با پاکستانی ها که بحیث ‏حامی و سخنگو  یکی از اقوام افغانستان در سطح منطقه و جهانی عمل می کند، بهبود یافته ‏است و این بهبودی روابط می تواند هم در زمین گیر کردن آمریکاییها در افغانستان از طریق ‏مسلح ساختن تروریسم طالبانی مفید باشد و هم در بیرون راندن غرب از افغانستان و تقسیم ‏منطقه میان شان کارساز باشد؛
دوم اینکه، با حذف  جبهه شمال از صحنه سیاسی افغانستان و خلح سلاح آنها توسط ‏آمریکا، روسیه ابزاری برای نفوذ در افغانستان ندارد و باید این ابزار های جدید را با ‏برقراری روابط با پشتونها بقول کارگون که بزرگ ترین و حاکم ترین قوم در تمام ارگانهای ‏دولتی است، باید مثل قرن بیستم منافع شانرا تامین نمایند.‏
سوم، اینکه جنگ غرب با تروریسم در حال شکست خوردن به نظر می رسد و آمدن ‏طالبان به صحنه قدرت افغانستان در تحت حمایت پاکستان اجتناب ناپذیر است و روسیه ناگزیر ‏است، برای منافعش در افغانستان و آسیای میانه پیش بین باشد.

اظهارات آقای کارگون در ‏زمانی مطرح می شود که چندی قبل داکتر سپنتا در سفرشان به مسکو، از مقامات آنکشور ‏خواسته بودند که روابط شانرا در افغانستان با جبهه شمال که در زمان طالبان داشتند، قطع ‏نموده از طریق دولت حامد کرزی تامین نماید. افزون بر آن چندی قبل سپنتا دست برخی ‏کشور های همسایه که بیشتر به عقیده برخی ها اشاره به تهران و مسکو است در ساختن جبهه ‏ملی ذیدخل دانستند.‏


به هر تر تیب، موضع گیری همه کشور ها  مطابق به منافع خودشان است، هیچ ‏کشوری عاشق چشم و آبروی کدام قوم خاص نیست. نه الکساندر اومنوف عاشق این قوم و آن ‏قوم در افغانستان است و نه آقای  ویکتور کارگون. اگر برای اومنوف یهودی تبار دشمنی میان ‏ایران و اسرائیل عامل  تمایل به یکی از اقوام افغانستان و دشمنی  با هر فارسی زبان شده ‏است، ولی برای آقای کارگون نزدیکی روابط  روسیه با پاکستان می تواند مهمترین انگیزه ‏گرایش به یک قوم افغانستان باشد.‏
اما برای مردم افغانستان که خود قبل از همه قربانی اختلافات درونی و مداخله ‏خارجی ها شده اند، تا حال نه توانسته اند، برای نجات خویش کدام کاری موثر انجام دهند.  ‏ازینرو   مداخله خارجی در تحت هر  انگیزه ای که باشد   به جز از بربادی افغانستان هیچ ‏ثمره ای نخواهد داشت، طوریکه تجارب افغانستان در سه دهه اخیر نشان داد.‏
برگردان از متن روسی  ‏www.afghanistan.ru‏ ‏
هارون امیرزاده
لندن-28 می


مطالب مشابه :


قالب وبلاگ جدید

با انتخاب يکی از قالب های حرفه اي زير و انتخاب ابزار مورد رشد 200 درصدی گردشگران خارجی .




کد آهنگ شادمهر عقیلی.انتخاب

کد آهنگ شادمهر عقیلی.انتخاب قالب وبلاگ| کد آهنگ خارجی.




آموزش چگونگی قراردادن کدهای آهنگ در وبلاگ....(مخصوص کاربران بلاگفا)

آلبوم موزیک خارجی:: :: تا در موقعی که کد قالب به هم ریخت از آن استفاده کنید.




حزب اسلامی گلبدین مسؤول قتل استاد فرید است

به وبلاک مقاومت خوش مذهبی در سیاست خارجی پاکستان و پشتون را وا داشت تا در انتخاب خویش




آموزش تصویری چگونگی قراردادن عکس در وبلاگ..........(برای همه وبلاگ نویسان)

آلبوم موزیک خارجی معرفی قالب های نظرتونو کافيست انتخاب کنيد و آن را کپي کنيد و




کد جوک تصادفی ،کد اس ام اس تصادفی ، کد سخنان جالب

قالب های پیچک کد آهنگ به انتخاب بیننده : رشد 200 درصدی گردشگران خارجی .




کارگون:روسیه درافغانستان دموکراتیک وحمایت از پشتونها ذینفع است

به وبلاک مقاومت خوش باشد که وی حتا انتخاب نظام سیاسی یک ملت خارجی در تحت هر انگیزه




برچسب :