مقاله ای در مورد ساختار چشم

پلكپلك

وقتي جسم نوك تيزي به چشم ما نزديك مي شود ما بي اختيار پلك ها را مي بنديم. پلك ها در حقيقت ساختمان هاي تمايز يافته اي از جنس پوست و عضلات زير پوستي هستند كه وظيفه محافظت از چشم ها را بر عهده دارند. مژه ها مثل يك صافي از ورود گرد و غبار و ذرات مختلف به داخل چشم جلوگيري مي كنند. خود پلك ها دو وظيفه مهم دارند: اول آنكه مثل يك ديوار دفاعي جلوي قسمت عمده اي از كره چشم را مي گيرند و از كره چشم محافظت مي كنند، دوم آنكه پلك ها هر 5 تا 10 ثانيه يك بار باز و بسته مي شوند كه اين امر به شسته شدن ميكروب ها و ذرات خارجي از سطح چشم كمك مي كنند و در حقيقت سطح چشم را جارو مي كند. به علاوه باز و بسته شدن پلك ها به توزيع يكنواخت اشك بر روي كره چشم كمك مي كند.

ملتحمه

ملتحمه يك لايه شفاف محافظ است كه سطح داخلي پلك ها و روي سفيدي كره چشم را مي پوشاند. در ملتحمه رگ هاي خوني و گلبول هاي سفيد به مقدار زيادي وجود دارد. اين رگ ها و سلول هاي دفاعي تا حد زيادي از ورود ميكروب ها و عوامل بيماري زا به قسمت هاي عمقي چشم جلوگيري مي كند. به علاوه ترشحات ملتحمه سطح چشم را نرم و مرطوب نگه مي دارد و در حقيقت سطح چشم را روغنكاري مي كند كه اين امر باعث آسان تر شدن حركات چشم در جهات مختلف مي شود.

قرنيه

قرنيه قسمت شفاف جلوي كره چشم است كه از پشت آن ساختمان هاي داخلي تر كره چشم مثل عنبيه و مردمك ديده مي شود. قرنيه چشم را مي توان به شيشه پنجره تشبيه كرد. همانطور كه اگر شيشه پنجره كثيف باشد اشياء بيرون تار ديده مي شوند، اگر بر روي قرنيه كسي لكه يا كدورتي وجود داشته باشد فرد اشياء را تار مي بيند. به علاوه همانطور كه از پشت يك شيشه موجدار يا مشجر اشياء كج و كوله و ناصاف ديده مي شوند. در صورتي كه سطح قرنيه ناهموار باشد اشياء  ناصاف و تار ديده مي شوند.

البته قرنيه انسان يك تفاوت مهم با شيشه پنجره دارد و آن هم اينكه شيشه پنجره يك سطح صاف است در حاليكه قرنيه بخشي از يك كره است. اين ساختمان كروي باعث مي شود كه قرنيه چشم مثل يك ذره بين عمل كند و نورهايي را كه از محيط خارج وارد كره چشم مي شوند به صورت پرتوهاي همگرا درآورد كه تصوير واضحي روي شبكيه ايجاد كنند. البته در همه افراد اين امر به صورت دقيق اتفاق نمي افتد. مثلاً اگر انحناي قرنيه كسي بيشتر از حد طبيعي باشد تصاوير به جاي آنكه روي پرده شبكيه بيفتد در جلوي پرده شبكيه تشكيل مي شود. چنين فردي نزديك بين (ميوپ) است. همچنين اگر انحناي قرنيه كسي كمتر از حد طبيعي باشد تصاوير به جاي آنكه روي پرده شبكيه بيفتند در پشت آن تشكيل مي شوند. چنين فردي دوربين (هيپروپ) است. به طوري كه مي بينيم قرنيه افراد نقش مهمي در تعيين دوربيني يا نزديك بيني يا شماره چشم افراد دارد. به همين علت اكثر روش هاي جراحي براي اصلاح ديد و شماره عينك روي اين بخش از چشم انجام مي گيرد. مثلاً در روش هاي ليزر (PRK)، ليزيك(LASIK)، لازك(LASEK) و جراحي با تيغه الماس (RK) مقدار انحناي قرنيه تغيير مي كند و شماره چشم فرد اصلاح مي شود. همچنين استفاده از لنز تماسي (كنتاكت لنز) كمك مي كند كه انحناي قرنيه فرد موقتاً به اندازه مطلوب برسد و ديد فرد اصلاح شود.

عنبيه و مردمك

عنبيه بخش رنگي پشت قرنيه است كه رنگ چشم افراد را تعيين مي كند. رنگ اين بخش در چشم افراد مختلف متفاوت است و از آبي و سبز تا عسلي و قهوه اي تغيير مي كند. در وسط عنبيه سوراخي به نام مردمك وجود دارد كه مقدار نور وارد شده به چشم را تنظيم مي كند. كار مردمك مثل پرده اي است كه پشت پنجره آويزان شده و نور ورودي به اتاق را كم و زياد مي كند. همانطور كه وقتي نور خارج شديد و زياد باشد، پرده را مي بنديم تا نور كمتري به اتاق وارد شود، وقتي چشم در محيط پر نور قرار مي گيرد مردمك تنگ مي شود تا مقدار نور كمتري وارد چشم شود. به همين صورت وقتي چشم در محيط كم نور قرار مي گيرد مردمك گشاد مي شود تا نور بيشتري وارد چشم شود.

اتاق قدامي

اتاق قدامي فضاي كوچكي است كه بين قرنيه و عنبيه قرار دارد. در اين فضا مايعي به نام زلاليه جريان دارد كه به شستشو و تغذيه بافت هاي داخل چشم كمك مي كند. همانطور كه در يك استخر براي پاك ماندن استخر مرتباً مقداري آب خارج مي شود و به جاي آن آب تصفيه شده وارد مي شود، در چشم هم مرتباً مقداري از مايع زلاليه خارج مي شود و مايع زلاليه جديدي كه در چشم توليد شده است جايگزين آن مي شود. اگر به هر دليلي تعادل بين توليد و خروج اين مايع به هم بخورد مقدار مايع زلاليه در چشم افزايش پيدا مي كند و فشار داخل كره چشم از حد طبيعي بيشتر مي شود. (مقدار طبيعي فشار چشم در افراد بالغ بين 10 تا 21 ميلي متر جيوه است). بالا رفتن فشار چشم به پرده شبكيه و عصب بينايي آسيب مي زند و باعث بيماري آب سياه يا گلوكوم مي شود.

عدسي

عدسي يك ساختمان شفاف در پشت عنبيه است كه در متمركز كردن دقيق پرتوهاي نور بر روي شبكيه به قرنيه كمك مي كند. ضخامت عدسي چشم در شرايط مختلف تغيير مي كند و بسته به آنكه شيء مورد نظر در چه فاصله اي از فرد قرار داشته باشد ضخامت عدسي كم و زياد مي شود. بنابراين فرد مي تواند اشياء را در فواصل مختلف (از بي نهايت تا حدود 20 سانتي متري و گاهي نزديك تر) به طور واضح ببيند. هرچه سن افراد بيشتر مي شود قدرت تغيير شكل عدسي كمتر مي شود به طوري كه در حدود سن 40 سالگي قدرت تغيير شكل عدسي آنقدر كم مي شود كه اكثر افراد براي ديدن اشياء نزديك و انجام كارهايي مثل مطالعه و خياطي به عينك كمكي براي ديد نزديك (عينك مطالعه) نياز پيدا مي كنند. اين همان حالتي است كه به آن پير چشمي گفته مي شود.

با گذشت سن علاوه بر آنكه قدرت تغيير شكل عدسي كم مي شود ميزان شفافيت عدسي هم كم مي شود. گاهي كدورت عدسي آنقدر زياد مي شود كه مثل پرده اي ديد فرد را تار مي كند. اين كدورت عدسي را اصطلاحاً آب مرواريد يا كاتاراكت مي گويند.

زجاجيه

زجاجيه مايع ژله مانند شفافي است كه داخل كره چشم را پر مي كند و به آن شكل مي دهد. زجاجيه از پشت عدسي تا روي پرده شبكيه وجود دارد. با گذشت سن ساختمان ژله مانند زجاجيه تغيير مي كند و در بعضي جاها حالت آبكي پيدا مي كند. در اين حال بعضي قسمت هاي زجاجيه شفافيت خود را از دست داده و سايه اي روي پرده شبكيه مي اندازند كه فرد آن را به صورت اجسام شناور كوچكي مي بيند كه مثل مگس در ميدان بينايي بالا و پايين مي روند. اين حالت اصطلاحاً مگس پران گفته مي شود.

شبكيه

شبكيه يك پرده نازك حساس به نور (شبيه فيلم عكاسي) است كه در عقب كره چشم قرار دارد. پرتوهاي نوري كه به شبكيه برخورد مي كنند به پيام هاي عصبي تبديل مي شوند كه از طريق عصب بينايي به مغز منتقل مي شوند و در مغز تفسير مي شوند.

در شبكيه انسان انواع مختلفي از سلول هاي گيرنده نوري وجود دارد كه ميزان حساسيت آن ها به نور متفاوت است. گيرنده هاي نوري استوانه اي بيشتر براي ديد در محيط هاي تاريك به كار مي روند. گيرنده هاي مخروطي براي تشخيص رنگ و جزئيات ظريف تمايز يافته اند. ترتيب قرار گيري اين سلول ها در شبكيه طوري است كه در ناحيه مركزي شبكيه (ماكولا) تعداد گيرنده هاي مخروطي بيشتر است. بنابراين وقتي فردي به صورت مستقيم به شيئي نگاه مي كند تصوير آن شيء مستقيماً روي ماكولا در جايي مي افتد كه تعداد سلول هاي مخروطي بيشتر است و در نتيجه شيء با وضوح بيشتري مشاهده مي شود.

مشيميه

مشيميه پرده نازك سياه رنگي است كه دور شبكيه را احاطه كرده است. اين پرده تعداد زيادي رگ هاي خوني دارد كه مواد غذايي را به بخش هايي از شبكيه مي رساند. به علاوه سلول هاي اين لايه حاوي تعداد زيادي رنگ دانه سياه ملانين است كه رنگ سياهي به اين بخش از چشم مي دهد. وجود رنگ سياه مانع از انعكاس نورهاي اضافي در داخل كره چشم مي شود و به تشكيل تصوير واضحتر كمك مي كند.

صلبيه

صلبيه بخش سفيد رنگ نسبتاً محكمي است كه دورتا دور كره چشم به جز قرنيه را مي پوشاند و از ساختمان هاي داخل كره چشم محافظت مي كند. اين بخش از چشم اثر مستقيمي در فرايند بينايي ندارد و در واقع مثل يك اسكلت خارجي از كره چشم محافظت مي كند.

عصب بينايي

عصب بينايي كه رابط كره چشم و مغز مي باشد از عقب كره چشم خارج مي شود و از طريق سوراخي در استخوان پروانه اي جمجمه به مغز مي رسد. اين عصب پيام هاي بينايي را به مغز ارسال مي كند و اين پيام ها در مغز تفسير مي شوند.

عضلات چشم

براي آنكه ما بتوانيم اشياء را در جهات مختلف ببينيم لازم است بتوانيم چشم را در جهات مختلف بالا، پايين، چپ و راست بچرخانيم. حركات كره چشم در هر چشم به وسيله 6 عضله كوچك كه به اطراف كره چشم مي چسبد كنترل مي شود. بيماري اين عضلات و يا عدم هماهنگي آن ها مي تواند به انحراف چشم يا لوچي منجر شود.

ساختمان چشم   چشم يك ساختمان پيچيده است كه از بخشهاي مجزايي تشكيل شده است كه وجود هر كدام ازاين اجزاء ،‌ براي ديد طبيعي حياتي است . توانايي ديد شفاف ، بستگي به هماهنگي كامل بين اين اجزاء دارد .  
شعاعهاي نور از تمام اشياء تابيده مي شوند. اگر فردي به يك شيء مشخص، مثلاٌ‌ يك درخت نگاه كند، نور از درخت به چشم فرد تابيده مي شود و از طریق قرنيه وارد چشم مي شود. قرنيه قسمت شفاف از لايه پوشاننده كره چشم است.
سپس، نور از طريق مجراي عنبيه كه مردمك ناميده مي شود، عبور مي كند. عنبيه همان قسمت رنگي چشم است. عنبيه ميزان نوري كه به چشم وارد مي شود را با تغییر اندازه مردمك، كنترل مي كند. براي مثال، در نور زياد، مردمك به اندازه ي يك سر سوزن جمع مي شود تا مانع از ورود نور زياد به چشم شود و در نور كم، مردمك بزرگتر مي شود تا نور بيشتري به چشم وارد شود.
  eyes_build2.gif     نور سپس به عدسي كريستالي مي رسد. عدسي، شعاعهاي نور را با شكست ( انكسار ) آنها روي شبكيه متمركز مي كند. قرنيه باعث بيشترين ميزان انكسار و عدسي باعث تنظيم بهتر تشكيل تصوير مي شود. در چشم سالم، عدسي مي تواند شكلش را تغيير دهد( تطابق) تا تصوير واضحي از فاصله هاي متفاوت تامين شود. اگر يكي شيء نزديك باشد، عضلات مژگاني منقبض شده و عدسي كروي تر مي شود و براي ديدن اشياي دور، همين عضلات شل مي شوند و عدسي مسطح مي گردد.
در پشت عدسي و جلوي شبكيه اتاقي به نام جسم زجاجيه وجود دارد كه محتوي مايعي ژلاتيني و شفاف بنام زجاجيه است. نور قبل از رسيدن به شبكيه از زجاجيه نيز عبور مي كند. شيكيه دوسوم خلفي چشم را پوشانده است و مسئول ميدان بينايي وسيعي است كه بيشتر انسانها تجربه مي كنند. براي ديد شفاف، شعاعهاي نوري بايد مستقيماٌ روي شبكيه تجمع يابند. اگر اين شعاعها در جلو يا پشت شبكيه تجمع يابند، نتيجه آن ديد مات (غير شفاف) است.
شبكيه از ميليونها سلول اختصاصي فتورسپتور بنام سلولهاي مخروطي و استوانه اي تشكيل شده است كه شعاعهاي نوري را به سيگنالهاي الكتريكي تبديل مي كنند و از طريق عصب بينايي به مغز منتقل مي كنند. سلولهاي استوانه اي توانايي ديد در نور كم و سلولهاي مخروطي توانايي ديد رنگها را به ما مي دهند .
  eyes_build3.gif   ماكولا، كه در مركز شبكيه قرار دارد، محل تجمع بيشترين تعداد سلولهاي مخروطي است. فوآ، فرورفتگي كوچكي در مركز ماكولا، بيشترين سلول مخروطي را داراست. ماكولا مسئول ديد مركزي، ديد رنگها و تشخيص دقيق جزئيات است. قسمت بيروني شبكيه (اطراف شبكيه) مكان اوليه ي سلولهاي استوانه اي است و امكان ديد در شب و ديدن حركت اشياء در اطراف را مي دهد .
عصب بينايي، در پشت شبكيه قراردارد كه سيگنالها را از سلولهاي فتورسپتور به مغز منتقل مي كند هر چشم سيگنالهايي از يك تصوير تقريباٌ متفاوت مي فرستد كه اين تصاوير وارونه مي شوند. وقتي كه این تصاویر به مغز رسيدند، اصلاح شده و در هم تركيب مي شوند. اين پروسه ي مركب از تحليل داده هايي كه از طريق عصب بينايي منتقل مي شوند، پروسه ي بينايي ناميده مي شود.     زلاليه :‌  اين مايع اتاق قدامي و خلفي را پر مي كند. اين مايع توسط سلولهاي جسم مژگاني ساخته مي شود و از اتاق خلفي، بر روي عدسي و اتاق قدامي جريان مي يابد و از طريق كانال اشلم خارج مي شود. اين مايع مشابه پلاسماست ولي حاوي مقدار كمي پروتئين است.
اتاق قدامي : اين اتاق، فضاي مابين قرنيه و عنبيه مي باشد.
نقطه كور :  در اين قسمت شبكيه هيچ سلول فتورسپتوري وجود ندارد. اين مكان محل ورود عروق خوني و عصب بينايي در ديسك بينايي مي باشد.
كروئيد :  لايه ي عروقي چشم است.
اجسام مژگاني:  ‌پيشروي كروئيد در قدام چشم در سطح عدسي مي باشد. لنز به اجسام مژگاني چسبيده است در حاليكه داخل آن عضلات صاف قراردارند. انقباض اين عضلات صاف باعث تغيير شكل عدسي و امكان ديد اشياء مي شود. قسمتي از جسم مژگاني براي ساخت زلاليه اختصاصي شده است.
ملتحمه :  لايه ي مخاطي كه پلكها و سطوح قدامي كره ي چشم را مي پوشاند.
قرنيه :  سطح يك ششم پوشش كره ي چشم كه شفاف و بي رنگ است. قرنيه از 5 لايه تشكيل شده است كه خارجي ترين لايه ي آن اپي تليوم است كه از 6-5 لايه ي سلولي تشكيل شده است كه حدوداٌ هر روز تعويض مي شوند. اين لايه و لايه ي اندوتليوم داخلي مسئول شفاف نگه داشتن قرنيه هستند. قرنيه داراي عروقي خوني نيست و مواد مغزي مورد نيازش را از مايع اتاق قدامي و عروق پيرامونش تهيه مي كند.  
فوآ : ‌اين قسمت اختصاصي شبكيه براي ديد بسيار دقيق است. وقتي شخصي بطور فعال به شي ء دقت مي كند، چشمها حركت مي كنند تا تصوير دقيقاٌ روي فوآ فوكوس شود.
عنبيه :  قسمت ديگري از كروئيد است كه بطور ناكامل لنز را مي پوشاند و از سلولهاي پيگمانه، فيبروبلاستها ، عروق خوني و سلولهاي پيگمانه ي قابل انقباض تشكيل شده است. اين پيگمانه از ورود نور به داخل چشم از طريق عنبيه جلوگيري مي كنند و نور فقط از طريق مردمك وارد چشم مي شود . ملانوسيت ها (سلولهاي پيگمانه) مسئول رنگ چشم هستند . اگر ميزان پيگمانها در سلولها كم باشد ، نور بازتابيده شده از كروئيد در پشت چشم باعث مي شود عنبيه آبي بنظر برسد. اگر ميزان اين پيگمانه افزايش يابد، عنبيه سبز-آبي ، خاكستري و قهوه اي بنظر مي رسد .
عدسي :  اين ساختمان محدب شكل، حداقل در جوانان ، بسيار الاستيك است. با افزايش سن ، عدسي الاستيسيته خود را از دست مي دهد ودر نتيجه توانايي ديدن اجسام نزديك كاهش مي يابد.
ماكولا :  ناحيه كوچكي در نزديكي عصب بينايي در پشت چشم است كه مسئول ديد مركزي و بسيار دقيق است .
اتاق خلفي : اين اتاق ، فضاي ما بين عنبيه و عدسي است.
مردمك :  سوراخ گرد در مركز عنبيه كه به نور اجازه ي ورود به چشم را مي دهد. قطر مردمك بر اساس ميزان نور تغيير مي كند. در نور زياد مردمك تنگ مي شود در حاليكه در تاريكي مردمك گشاد مي شود تا بيشترين نور را جمع كند.
شبكيه :  قسمت حساس به نور چشم است كه در پشت چشم ، مابين جسم زجاجيه و كروئيد قرار دارد و شامل مجموعه اي از سلولهاي حساس به نور و انواع مختلف نرونهاست. سلولهاي استوانه اي مسئول ديد سياه و سفيد هستند و سلولهاي مخروطي رنگها را تشخيص مي دهند. نرونهاي مياني شبكيه نيز سيگنالهاي بينايي رسيده را جمع آوري و اطلاعات را به عصب بينايي منتقل مي كنند.
لايه ي پيگمانه شبكيه : اين لايه مابين شبكيه و كروئيد قرار دارد و حاوي ملانوسيتهايي است كه مسئول رنگ سياه آن هستند. اين پيگمانها باعث مي شوند تمام نورها داخل چشم جذب شوند وچشم مانند اتاق تاريك عكاسي عمل كند.
كانال اشلم : اين كانال مايعات را از اتاق قدامي درناژ مي كند. مسدود شدن اين كانال منجر به افزايش فشار داخل چشمي مي شود كه مي تواند به شبكيه آسيب برساند. اين حالت را گلوكوما مي گويند.
 


مطالب مشابه :


شعر تو را من چشم در راهم از نیما با تحلیل

شعر تو را من چشم در راهم از داستان هایی که در مورد منجیان وجود دارد اغلب طرحی یکسان دارند.




تحقیق در مورد آب مرواید چشم

تحقیق در مورد آب مرواید چشم - شعر طنز منظره با التهاب‌ و فشار در چشم‌ شود، عدسي‌ چشم




شعر زیبای شهریار در مورد امام حسین (ع)

به تماشا سوگند و به آغاز کلام دوستان عزیزم سلام به خاطر حضورتون تو وبلاگم خوشحالم .




نگاه حرام یا ((چشم چرانی))

دو چشم در سر داريم هاتف در شعر خود مي گويد : چشم دل باز كن همچنين در مورد چشم چراني و




شعری در مورد حجاب

شعری در مورد شعر بسیار زیبا در مورد بیرون مریز در مسیر چشم ها افسون مریز




داستان زیبا در مورد چشم برزخی (حتما بخوانید)

داستان زیبا در مورد چشم به استاد ایراد می گیرد، مرحوم آخوند این شعر را که حافظ گفته




مقاله ای در مورد ساختار چشم

مقاله ای در مورد ساختار چشم شعر اصفهان در چشم سالم، عدسي مي تواند شكلش را تغيير دهد




نکاتی در مورد آرایش چشم در منزل

برچسب‌ها: آرایش, چشم, خط چشم, زیبایی, نکاتی در مورد آرایش چشم در شعر های شاعران مدل




یه شعر در مورد خواهر

عشق يعني سجده ها با چشم یه شعر در مورد




نکاتی در مورد سایه چشم

نکاتی در مورد سایه چشم نکاتی کلیدی در زمینه ی سایه ی چشم : شعر های زیبا. پیرایش




برچسب :