كاربرد سنجش از دور در مطالعات اقليمي مناطق خشك و بياباني

دكتر سهيلا جوانمرد

استاديار پژوهشكده اقليم شناسي، مشهد/  پژوهشگاه هواشناسي وعلوم جو، تهران/پژوهشكده اميركبير

دكتر جواد بداق جمالي

استاديار پژوهشكده اقليم شناسي، مشهد/  پژوهشگاه هواشناسي وعلوم جو، تهران/پژوهشكده اميركبير

محمود خسروي

استاديار دانشگاه سيستان و بلوچستان

شماره مقاله: 558

 

 

كاربرد سنجش از دور در مطالعات اقليمي مناطق خشك و بياباني

 

 

خلاصه

مناطق خشك و بياباني وسعت قابل ملاحظه‏اي از مساحت كره زمين يعني حدود يك سوم آن‏را مي‏پوشاند. حدود 4 درصد از مساحت كره زمين را بيابان‌هاي واقعي اشغال مي‏كنند. هر چند در رابطه با منشاء مناطق كويري به تأثير عوامل هيدرولوژي و ژئومورفولوژي بهاي بيشتري داده مي‏شود اما عوامل اقليمي اساسي‏ترين نقش را در ايجاد مناطق بياباني دنيا دارند. تأثير اين عوامل به گونه‏‏اي است كه در اكثر مطالعه‌هاي انجام شده، عناصر اقليمي تعيين كننده مرز مناطق خشك و بياباني به شمار رفته‏اند. با توجه به غير قابل سكونت بودن بخش زيادي از مناطق بياباني و عدم استقرار شبكه‏هاي مناسب ديده‏باني اقليم، علم سنجش از دور با توجه به قابليت‌هاي متعددي كه در زمينه‌هاي بررسي هوا و اقليم‌شناسي دارد، مي‌تواند امكانات ويژه‌اي را در مطالعه‌هاي مناطق بياباني فراهم كند. علاوه بر اين، داده‌اي ماهواره‌هايي همچون؛ رادارست، نيمبوس، ايرس، اسپات، لندست، گواوز، متئوست، تيروس- نوا [1] و غيره با قابليت‌هاي ويژه‌اي كه در سنجش‌هاي اقليمي و هواشناسي دارند مي‌توانند به نحوه فزاينده‌اي در بررسي مختلف جنبه‌هاي اقليمي مناطق بياباني و كويري مورد استفاده قرار گيرند. در اين مقاله سعي شده است تا اهميت و نقش سنجش از دور در بررسي اقليمي مناطق خشك و بياباني مورد بررسي قرار گيرد.
 
مقدمه

علم سنجش از دور به صورت‌هاي متفاوتي تعبير شده است ولي با توجه به جمع‏بندي تعاريف مي‏توان آن را علم و هنر كسب اطلاعات در مورد اجسام، اراضي يا پديده‏هاي مختلف به كمك جمع‏آوري اطلاعات از آن‌ها بدون تماس با آن معرفي
 نمود [1].

11502

در يك سيستم سنجش از دور، كار دريافت، ثبت و ضبط اطلاعات از طريق سنجنده‏هاي تعبيه شده در سكوهايي صورت مي‏گيرد كه اين سكوها ممكن است طيف وسيعي از انواع هواپيما، هلي‏كوپتر، ماهــواره‏، ايستگاه فضايي و غيره را در بر‏گيرد ولي به لحاظ كيفي و كمي ماهواره‏ها از اصلي‏ترين سكوها در سنجش از دور به شمار مي‏روند.

در اين مقاله سعي بر آن است كه پس از مروري بر فن‏آوري سنجش از دور، نقش داده‏هاي سنجش از دور در شناخت مناطق خشك و بياباني، كاربرد آن در شناخت خشكي و خشكسالي و ارزيابي اثرات آن در كشاورزي و مطالعات پالئوكليمائي و تغييرات و نوسانات اقليمي مناطق بياباني بررسي شود.

 

مروري بر فن‏آوري سنجش از دور

اساس سنجنده‏ها ثبت و دريافت بخش‏هاي مختلف طيف الكترومغناطيس است. در اين راستا اگر سنجنده‏ها، تابش ميكروموج گسيلي از اشياي روي زمين را دريافت كنند و در واقع متكي به انرژي تابشي خورشيدي باشند به آن‌ها سنجنده‏هاي غير فعال گفته مي‏شود و در صورتي‌كه سنجنده پس پراكندگي تراگسيلي كه بر سطح زمين فرود مي‏آيد و منبع توليد آن خود سنجنده است را اندازه‏گيري نمايد، به نام فعال ناميده مي‏شود [2].

كارائي هر سنجنده بر اساس معيارهاي قدرت تفكيك فضايي، طيفي و راديومتريك تصاوير حاصل از آن تعيين مي‏گردد كه در واقع تعيين كننده حداقل مساحت قابل تشخيص در روي زمين، تعداد باندهاي طيفي سنجنده و قابليت تقسيم امواج بازتاب شده هر باند به درجه‌‌ها و گام‌هاي خاكستري مي‏باشد. هر يك از ويژگي‌هاي فوق در واقع تعيين كننده كيفيت نهايي تصاوير تهيه شده و امكان بكارگيري آن جهت مقاصد مختلف است.

 با وجود آن‌كه سكوهاي متنوعي جهت حمل سنجنده‏ها و تهيه تصاوير در سنجش از دور مورد استفاده قرار مي‏گيرند، اما در اين ميان ماهواره‏ها به دليل نقش مدار زمين كه در تهيه بخش اعظم داده‏ها در سنجش از دور دارند از جايگاه مهمتري برخوردارند. به طور كلي جدا از مشخصه‏هاي فني و تجهيزاتي ماهواره‏ها از نظر مدار، دو گروه عمده از آن‌ها در امور هواشناسي و اقليم‏شناسي از اهميت بيشتري برخوردارند. گروه اول ماهواره‏هايي هستند كه آهنگ گردش آن‌ها با چرخش زمين يكسان است [3].
 اين ماهواره‏ها در ارتفاع 36000 كيلومتري بر روي استوا قرار دارند و موقعيت آن‌ها نسبت به زمين هميشه ثابت است. همچنين به دليل آن‌كه حدود نيمي از كره زمين را به طور مداوم مشاهده مي‏نمايند، در فواصل زماني هر 15 يا 30 دقيقه يكبار تصاوير تكراري را
تهيه مي‏نمايند.

11503

نمونه مشخص اين ماهواره گواوز مي‏باشد. هر تصوير اين ماهواره‏ به منــزلــــه يك نقشة هواست كه بر روي آن تمام سيستم‌هاي فشار بر اساس ويژگي ابرهاي آن‌ها تشخيص داده مي‏شود و چون هر نيم ساعت يك تصوير تهيه مي‏شود عمده سيستم‌هاي فشار از ابتداي تشكيل تا مرگ آن‌ها به طور دقيق مشخص مي‏گردد. اين ماهواره‏ها بهترين وسيله براي شناسايي محل تشكيل و مسير حركت و نيز سرعت سيستم‌هاي فشار مي‏باشند ]3[. علاوه بر سري ماهواره‏هاي گواوز كه جهت طراحي ديد كلي از كره زمين بكار مي‏روند، ماهواره‏هاي ديگري همچون متئوست توسط فرانسه، GMS توسط ژاپن و اينست [2]توسط هندوستان مأموريت‏هاي مشابهي را انجام مي‏دهند و امكان پوشش و جمع‏آوري اطلاعات هواشناسي از غير قابل دسترس‏ترين مناطق با دقت قابل قبولي را ميسر مي‏سازند.

گروه دوم ماهواره‏هاي خورشيد آهنگ هستند كه ارتفاع كمي دارند و به نحوي تنظيم شده‏اند كه با حركت تقريباً قطبي در هر شبانه روز چندين بار به دور زمين مي‏چرخند و مي‏توانند تمامي نقاط كره زمين را با دقت و قدرت تفكيك بالايــــي و با حفظ زاويه ميل ثابت خورشيدي تصويربـرداري نمايند. سري ماهواره‏هــاي نوا [3]، لندست، اسپات و غيــره از ايــن گروه مي‏باشند.

سري ماهواره‏هاي نوا از معروف‌ترين ماهواره‏هاي هواشناسي هستند كه خوشبختانه اطلاعات برخي از آن‌ها در ايستگاه گيرنده ايران دريافت مي‏شود. وجود سنجنده بسيار پيشرفته AVHRR [4]در اين ماهواره‏ها باعث شده است كه اطلاعات با ارزشي از وضع جو زمين در نقاط مختلف دنيا اخذ گردد. امروزه داده‏هاي NOAA در ايالات متحده به طور مستقيم جهت ارزيابي خشكسالي مورد استفاده قرار مي‌گيرند [4].

بالا بودن قدرت تفكيك و گستره ديد وسيع اين ماهواره‏ها باعث شده است كه به عنوان يكي از مهمترين ابزار اندازه گيري گسترش و پيشروي‏ بيابان‏ها مورد ارزيابي قرار گيرد. در پروژه تهيه نقشه‏هاي پيشروي بيابان در منطقه ساحل آفريقا كه نيازمند به استفاده از 150 تصوير سنجنده MSS لندست بوده با استفاده از تصاوير سنجنده AVHRR اين ماهواره‏، با يك قطعه تصوير اين مقصود برآورده شده است [5]

11504

به هر حال تعداد ماهواره‏هاي هواشناسي چه به لحاظ قدمت به كارگيري آن‌ها، چه تعداد، از ساير ماهواره‏هاي مطالعاتي بيشتر است. از سال 1959 تنها كشور آمريكا بيش از 50 ماهواره هواشناسي به فضا پرتاب كرده است.

داده‏هاي مادون قرمز ماهواره‏اي امكان تعيين انواع ابرها، درجه حرارت بالاي ابرها و ارتفاع و عوامل تعيين هدايت آن‌ها را به خوبي نشان مي‏دهند. همچنين با استفاده از سنسورهاي حساس، محتواي آب اتمسفر و شرايط دماي آن در ســــطوح متفاوت اندازه‏گيري مي‏شوند [6] داده‏هاي ماهواره‏اي با توجه به ويژگي‏هاي اساسي زير، نقش عمده‏اي در مطالعه اقليم نواحي بياباني دارند كه اين ويژگي‌ها عبارتند از:

الف- گستره ديد وسيع اطلاعات،

ب- تكراري بودن اطلاعات (در فواصل زماني كوتاه مثلا هر روز)،

ج- چند طيفي بودن،                            د- تنوع شكل اطلاعات [7].

 

نقش داده‏هاي سنجش از دور در شناخت مناطق خشك و بياباني

معمولاً بيابان‏هاي دنيا در مناطق دور، غيرقابل دسترس و خشن هستند در حالي‌كه مخازن هيدروكربن و ساير معادن در بيابان‌ها پنهان شده‏اند. در اين محيط خشن اطلاعات و دانش ما در ارتباط با زمين شناسي مناطق خشك، اغلب وابسته به روش‌هاي سنجش از دور هستند. سنجش از دور مجموعه‏اي از اطلاعات درباره يك موضوع است، بدون اينكه به طور مستقيم تماس فيزيكي با آن داشته باشيم. ادوات سنجش از دور در ماهواره‏هاي مدار زمين رادار، نور مرئي و تشعشعات مادون قرمز را اندازه‏گيري مي‏كنند. سيستم‏هاي تصويري رادار منبع انرژي الكترومغناطيسي خودشان را تهيه مي‏كنند، بنابراين آن‌ها مي‏توانند در هر زماني از روز يا شب مورد استفاده قرار گيرند.

اولين سيستم رادار تصويري شاتل (SIR-A) [5] توسط آمريكا به فضا پرتاب شد، شاتل كلمبيا در سال 1981 تصاويري را ثبت كرد كه نشان‏دهنده توپوگرافي رودخانه‏هاي از نظر پوشانده شده، گسل‏ها و اجسام فرورفته و يا پنهان شده در زير لايه‏هاي شني و خاكريزهاي بيابان غربي در مصر و سودان بودند. بيشتر اين ويژگي‌ها از سطح زمين قابل رويت نيستند. سيگنال رادار درون شن‏هاي خشك و سست نفوذ مي‏كند و تصاوير كانال‏هاي رودخانه‏هاي مدفون شده كه در سطح زمين قابل رؤيت نيستند را نشان مي‏دهد. اين تصاوير به پيدا كردن مكان‏هاي جديد باستان‏شناسي و منابع آب قابل شرب در بيابان كمك مي‏كنند. اين رودخانه‏ها بقاياي سيستم رودخانه‏اي بزرگي هستند كه در سراسر آ‏فريقا در حدود 20 ميليون سال قبل از گسترش سيستم رود نيل جريان داشته و اكنون ناپديد شده‏اند. شبيه‏سازي رادار، همچنين اسباب قدرتمندي  براي جستجوي معادن در مناطق خشك است.

11505

در سال 1972 آمريكا اولين گروه از ماهواره‏هاي بدون سرنشين را كه به لندست معروف بود به فضا پرتاب كرد. ماهواره‏هاي لندست سنسورهايي را حمل مي‏كنند كه نور يا بخشي از طيف الكترومغناطيس را ثبت و سپس آن را به زمين منعكس مي‏كند و لندست داده‏هاي ديجيتالي كه تبديل به تصوير مي‏شوند را به دست مي‏آورد.

كمبود پوشش گياهي، طيف معيني از سنجش از دوري را ايجاد مي‏كند كه به ويژه در زمين‏هاي خشك آشكار است. سنگ‌هاي محتوي ليمونيت[6] (نوعي اكسيد آهن آبدار)، ممكن است از داده‏هاي سنجنده‏هاي چند طيفي لندست شناسايي شوند. نقشه‏هاي مربوطه به[7] (TM) لندست توانـايي ما را براي تعيين نقشـه توزيع معادن در صخره‏هاي آتشفشاني (و مرتبط با معادن) در مناطق خشك و نيمه‌خشك افزايش مي‏دهد.

بيش از يك ميليون تصوير از زمين توسط ماهواره‏هاي لندست به دست آمده‏است. يك تصوير لندست ممكن است به عنوان يك باند سيگنال سفيد و سياه يا تركيبي از سه رنگ تركيبي ديده‏شود. وسيع‏ترين تصوير رنگي لندست كه به كار برده مي‏شود يك رنگ‏كاذب[8] مركب ناميده مي‏شود زيرا آن باند مادون قرمز، (غير قابل رؤيت با چشم غير مسلح را مانند قرمز، باند قرمز را مانند سبز و باند سبزر را مانند باند آبي توليد مي‏كند). گياه سالم در رنگ كاذب مركب، قرمز است.

مطالعات بياباني هنوز در بسياري از مناطق به دليل فقدان داده‏هاي آماري دقيق دچار مشكل است. بيشتر ايستگاه‌هاي آب و هوايي بيابان توسط درختان و ساختمان‌ها محاصره شده‏اند و در معرض تغييرات مكاني و ارتفاع قرار دارند. اين داده‏ها شرايط بياباني اطراف را منعكس نمي‏كنند. نوعي ادوات كه بـــراي ثبـت‏ اندازه‏گيري‏هاي تغييرات طول زمان در فرمت‌هاي متفاوت بكار برده مي‏شود، تفسير و مقايسه داده‏ها را پيچيده مي‏كنند.

11506

براي غلبه برچنين مشكلاتي در بيابان‌هاي جنوب غربي آمريكــا، بررسي زمين‏شناسي امريكا[9] (USGS) پروژه بادهاي بيابان را براي اندازه‏گيري چندين خصوصيت كليدي هواشناسي مناطق خشك در يك فرمت استاندارد، ايجاد كرده است. محققين اين پروژه ايستگاه‌هايي را مجهز به ادواتي براي اندازه‏گيري سرعت باد، شامل قله تند باد تاسيس كردند. يك ايستگاه، طوفان را در نزديكي ويكسبرگ [10] آريزونا [11] براي مثال با قله تند باد تقريباً 150 كيلومتر در ساعت ثبت كرد. استفاده از سنسورهاي خورشيدي و خودكار سبب شده است كه در هر ايستگاه جهت باد، بارندگي، رطوبت، دماي خاك و هوا و فشار بارومتريك در هر ارتفاع خاصي از  بالاي سطح زمين قابل اندازه‏گيري باشد. داده‏ها در فاصله 6 دقيقه نمونه برداري شده و هر 30 دقيقه به ماهوارهGOES ارسال مي‏شود. از UGOES  داده‏ها به آزمايشگاه USGS در فلگ استاف [12]آريزونا ارسال مي‏شود. تحقيقات پروژه‏ بادهاي بيابان، تحليل داده‏ها را با جزئيات مطالعات زمين‏شناسي تركيب مي‏كند و تكرار سنجش از دور به منظور تحقيق و درك تغييرات طولاني مدت ايجاد شده توسط باد در بيابان‌هايي با تنوع اقليمي زمين شناختي را ميسر مي‏سازد.

 

كاربرد سنجش از دور در شناخت خشكي و خشكسالي

خشكسالي در ميان بلاياي طبيعي خطرناك‏ترين پديده‏هاست كه در سراسر دنيا اتفاق مي‏افتد. خشكسالي در ربع قرن گذشته (از سال 1967 به بعد) حدود 50 درصد از 5/2 ميليارد جمعيت دنيا كه در معرض انواع بلاياي طبيعي قرار داشته‏اند تحت تأثير قرار داده است. از مجموع 5/3 ميليون جمعيت كه در اثر بلاياي طبيعي جان خود را از دست داده‏اند، 5/1 ميليون نفر به اثرات مستقيم و غيرمستقيم خشكسالي بر مي‏گردد [8]. در دهه اخير، خشكسالي‌هاي شديد در مقياس بزرگ در تمام قاره‏ها مشاهده شده است و به يادماندني‏ترين خشكسالي‌ها نواحي بزرگ و حاصل‌خيز كشاورزي دنيا را تحت تأثير قرار داده اسـت [9]. علاقه بشر به استفاده از مشاهدات از طريق ماهواره به منظور ديده‏باني خشكسالي در طول دهه گذشته مورد توجه بيشتر قرار گرفته است. يكي از فنوني كه در اداره ملي جوي و اقيانوسي (نوا) با موفقيت زيادي همراه بوده استفاده از اندازه‏گيري‏هاي راديومترهاي پيشرفته با تفكيك خيلي‏ بالاي (AVHRR) موجود در ماهواره‏هاي مدارNOAA  مي‏باشند [10]. براي اولين بار انعكاس‏هاي امواج مرئي، مادون قرمز نزديك و مادون قرمز حرارتي به صورت شاخص‌هاي عددي (شاخص شرايط گياهي[13] (VCI) و شاخص شرايط دمايي[14] (TCI) استخراج شد، كه تشخيص خشكسالي، رؤيت و ديده‏باني اثرات خشكسالي بر كشاورزي را به طور قابل ملاحظه‏اي بهبود بخشيد.

11507

 

خشكسالي از ديدگاه اقليم‏شناسي

اولين اثر اقليم‏شناسي خشكسالي را مي‏توان از توزيع جهاني‌تراز رطوبت سطحي كه به صورت اختلاف بين بارندگي سالانه و تبخير بالقوه سالانه نشان داده مي‏شوند، دريافت كرد [11]. در مناطقي كه داراي تراز رطوبت منفي مي‏باشند، بافت گياهي بالقوه در مقابل خشكسالي از آسيب‌پذيري بيشتري برخوردار مي‏باشد. هر چند كه اغلب اوقات كشاورزان كمبود آب خود را از طريق كشت محصولات آبي جبران مي‏كنند ولي منابع آب موجود در مناطق كشاورزي به خصوص در خشكسالي‏ها به طور عمده و مناطق بزرگ محدود مي‏باشند.

حدود 50 درصد از پرجمعيت‏ترين مناطق دنيا شديداً در مقابل خشكسالي آسيب‌پذير مي‏باشند. از آن مهم‌تر تقريباً تمام زمين‌هاي كشاورزي بزرگ در آنجا قرار دارند [12]. در ايالات متحده و اتحاد جماهير شوروي سابق به عنوان دو توليد كننده عمده محصولات كشاورزي، تقريبا همه ساله خشكسالي اتفاق مي‏افتد. در قرن گذشته در منطقه ايالات متحده خشكسالي‌هاي شديدي اتفاق افتاده است و در اغلب آن‌ها وسعت آن به بيش از 10 درصد كل ايالات متحده مي‏رسد. هر 10 تا 15 سال وسعت منطقه به بيش از 20 درصد مي‏رسد و در سالهاي داست باول[15] دهه 1930 خشكسالي 65 درصد از كل كشور را فرا گرفته بود [13]. در تاريخ 1000 ساله گذشته شوروي، خشكسالي در هر قرن حدود 8 تا 12 بار فاجعه به بار آورده است. خشكسالي‌هاي شديد به خصوص در مناطقي كه داراي منابع اقتصادي و اقليمي محدودي هستند از فراواني بيشتري برخوردار مي‏باشند.

 

ديده‏باني خشكسالي

براي اينكه اثرات خشكسالي كاهش يابد بايد به مهمترين عناصر مطرح شده در آماده سازي و كاهش اثرات خشكسالي شامل ديده‏باني خشكسالي، اعلام آمادگي، ارزيابي‏هاي اثرات، و واكنش‏هاي مقابله با آن توجه بيشتري شود. با داشتن اطلاعـات به موقع در مورد وقوع خشكسالي و وسعت آن، شدت، مدت، و آثار آن مي‏توان خطرات جاني و مصائب آن را محدود كرد و خسارات‌هاي اقتصادي و محيطي آن‌را كاهش داد [13].

11508

به طور عمده اطلاعات آب و هوايي براي ديده‏باني خشكسالي و ارزيابي اثرات آن به كار مي‏رود. در هر حال، كمبود ايستگاه‌هاي هواشناسي در بعضي از مناطق ديده‏باني، خشكسالي را مشكل مي‏سازد. كمبود اطلاعات براي تجزيه و تحليل خشكسالي به خصوص  در مناطقي كه با كمبود منابع اقليمي، آشفتگي اقتصادي، و كشمكش‌هاي سياسي و نظامي روبرو هستند باعث ايجاد بحران مي‏شود. همچنين مشكلات ارتباطاتي حاصل از دوري مسافت و نرساندن اطلاعات به موقع، به تصميم‌گيرندگان و سياست‌گزاران بزرگ‏ترين دغدغه خاطر يك دستگاه كارآمد كنترل خشكسالي را تشكيل مي‏دهد.

علاوه بر مشكلات عدم دسترسي به اطلاعات، عامل ديگري كه باعث ايجاد مشكل در عمل ديده‏باني مي‏شود، اين است كه بعضي از اطلاعات آب و هوايي نقطه‏اي مي‏باشند و اطلاعات منطقه‏اي را شامل نمي‏شوند. با توجه به تغيير پذيري سريع آب و هوا در مكان‌هاي مختلف به خصوص بارندگي، ارزيابي اثر آن بر محصولات اطراف يك ايستگاه هواشناسي ممكن است با ارزيابي يك ايستگاه در فاصله دورتر به خصوص در نواحي خشك باشد. از آن گذشته عوامل متغير آب و هوا ذاتاً فيزيكي هستند و به خصوصيات فيزيولوژي گياهي كاملاً مربوط نمي‏شوند.

عدم وجود يك معيار جهاني براي تشخيص خشكسالي و ارزيابي پيشرفت آثار آن محدوديت‌هاي ديگري را ايجاد مي‏كند. براي حل اين مشكل در ايالات متحده از شاخص خشكسالي پالمر [16](PDSI) كه بر اساس داده‏هاي اقليمي تعيين مي‏شود استفاده ميكنند [14]. در هر حال از PDSI در خارج از ايالات متحده استفاده چنداني نمي‏شود. در ساير كشورها پايش خشكسالي عمدتاً بر اساس شاخص‌هاي داخلي يا نابهنجاري‌هاي اقليمي صورت مي‏گيرد [15]. عدم وجود معيارهاي جهاني باعث مي‏شود كه در مقايسه با خشكسالي‌هاي كشورهاي مختلف و در تخمين خسارات آن با مشكل روبرو شويم. استفاده از اطلاعات ماهواره‏اي اكثراً اين مشكلات را حل مي‏كند. علاوه بر اين، مشاهدات حاصل از ماهواره‏هاي مدار قطبي با مديريت نوا ديدگاه منحصر به فرد و كلي به پديده مورد مطالعه مي‏دهد. همچنين بانك اطلاعات مستمر و مقرون به صرفه‏اي را با تصاوير تكراري در سطح زمين ايجاد مي‏كند.

11509

كاربــرد سنجش از دور و ارزيابي اثرات خشكسالي در كشاورزي

يكي از كاربردهاي مهم اطلاعات ماهواره‏اي، تعيين شرايط حرارتي و رطوبتي خاك و گياه است كه با استفاده از اختلاف بازتاب امواج الكترو مغناطيس انجام مي‏گيرد. در اين بخش به روش‌هاي سنجش از دور، برآورد بارندگي، رطوبت خاك و شرايط گياه كه در پديده خشكسالي اهميت دارند اشاره شده است:

 

برآورد بارندگي از طريق سنجش از دور

برآورد بارندگي از طريق ماهواره، به منظور پر كردن خلاءهاي مكاني و زماني كه در گزارش‌ها و اندازه‏گيري‏هاي زميني وجود دارند، مفيد است. ناگسوارائو و رائو[17] (1984) اقدام به تهيه نقشه‏اي نمودند كه نمايانگر خشكسالي بر اساس برآورد ارتباط بارندگي و رشد گياه جوان به كمك سنجنده AVHRR ماهواره نوا بوده در مراقبت خشكسالي، اندازه‏گيري‌هاي نقطه‏اي و روزانه بارندگي در سراسر كشور به تنهايي مفيد نيستند و تعيين توزيع مكاني اين بارش‏هاي نقطه‏اي از طريق تعيين رطوبت خاك، اهميت استفاده از ماهواره‏ها در مديريت خشكسالي را بهبود بخشيده است و علاوه بر اين، با فرض اينكه داده‏هاي بارندگي مي‏تواند به عنوان شاخص رشد گياه به ويژه در نواحي كه بارندگي يك عامل محدود كننده است، قلمداد شود، روابط مكاني و زماني بين داده‏هاي بارندگي و شاخص NDVI [18] در AVHRR در مقياس‏هاي زماني مختلف مي‏تواند در برآورد بارندگي مورد استفاده قرار گيرد.

 

تعيين رطوبت خاك از طريق سنجش از دور

با توجه به ارتباط فيزيكي قوي بين حساسيت امواج ميكرو و رطوبت خاك و نيز قابليت نفوذ اين امواج در شرايط ابري و پوشش گياهي، سنجنده‏هاي فعال (راداري) امروزه به عنوان بهترين سنجنده‏هاي رطوبت خاك تلقي مي‏شوند. استفاده از اين امواج در تعيين رطوبت خاك از 20 سال قبل آغاز شده و در حال حاضر در تهيه نقشه‏هاي رطوبت خاك نقش مهمي را ايفا مي‏كنند. با اين سنجنده‏ها رطوبت خاك در لايه سطحي با ضخامت 10 سانتي‌متر با دقت بالايي قابل بر آورد است. علاوه بر امواج ميكرو، در سال‌هاي اخير امكان استفاده از سنجنده AVHRR در برآورد رطوبت خاك مورد بررسي قرار گرفته و NDVI به عنوان شاخص جديدي كه عملاً بتواند به طور استاندارد در تعيين رطوبت خاك بكار رود به صورت زير تعريف شده است:

11510

اين روش كه توانسته است ارتباط سري‏هاي تصويري سنجش از دور و رطوبت خاك را فراهم سازد، براي نخستين بار در چين و استراليا در تعيين رطوبت خاك بكار رفته است.

 

تعيين وضعيت گياه از طريق سنجش از دور

شدت تابش منتشره يا منعكسه از سطح گياهان توسط دماي سطح آن‌ها، درخشندگي ناشي از انتشار تابش، فيزيولوژي و مرفولوژي گياه، شكل هندسي برگ، كسر پوشش گياهي و نوع ساختمان خام تعيين مي‏شود. به طور طبيعي پوشش گياهي در طيف مرئي، بازتاب كم در طيف مادون قرمز نزديك، بازتاب زياد دارد و به علت جذب تابش مرئي در فرايند فتوسنتز در گياهان كلروفيل‏دار، ميزان بازتاب در اين طيف خيلي كم است و محتوي آب نيز از جذب مقادير بالايي انرژي خورشيد توسط گياهان جلوگيري مي‏كند. از اين‌رو هنگامي كه مقدار آب گياه كاهش يابد، افزايش دماي سطح پوشش گياهي باعث كاهش بازتاب در محدوده مادون قرمز نزديك مي‏گردد كه در واقع تنش آب گياه را نشان مي‏دهد.

اختلاف مربوط به بازتاب نور خورشيد در محدوده‏هاي طيفي مرئي و مادون قرمز نزديك، با توجه به خصوصيات گياهي، در تعيين شاخص گياهي و مراقبت پوشش گياهي به كار مي‏رود. در بين بيشتر شاخص‏هاي گياهي، شاخص اختلاف نرمال شده پوشش گياهي NDVI در سطح وسيعي پذيرفته شده و مورد استفاده اغلب مجامع علمي قرار گرفته است. اين شاخص به صورت زير تعريف شده است كه در اين رابطه، NIR و VIS در باند مادون قرمز نزديك و باند مرئي، اندازه‏گيري مي‏شوند.

مقدار كمي NDVI براي گياه خيلي بيشتر از ساير عناصر روي زمين (خاك سخت، صخره، ابر، آب كه داراي NDVI حدود صفر و زير صفر مي‏باشند) است. آنچه كه اهميت زيادي دارد، تغييرات شادابي و طراوت گياه در مواجه با تنش‏هاي محيطي است كه منجر به افزايش بازتاب در طيف مرئي و كاهش بازتاب در محدوده مادون قرمز نزديك مي‏گردد. كاهش مقدار NDVI در شرايط حساس به تنش‏هاي محيطي بسيار بيشتر از تغييرات در طيف مرئي و مادون قرمز نزديك در شرايط عادي است. كاهش مقدار NDVI علاوه بر تنش‏هاي آبي ممكن است توسط حمله آفات و امراض يا كمبود عناصر غذايي و يا خصوصيات شميايي خاك به وجود آيد. تفكيك تنش‏هاي رطوبتي از ساير اثرات، با استفاده از داده‏هاي كه داراي تفكيك مكاني بالا مي‌باشد در پهنه‏هاي وسيع و بر حسب سطح پوشش، نوع محصول و همچنين از طريق بررسي‏ها ممكن است.

11511

 

سنجش از دور و مطالعات پالئوكليمائي و تغييرات و نوسانات اقليمي مناطق بياباني

پالئوكليما و مطالعه پيشينه اقليمي مناطق خشك و بياباني از آن جهت اهميت دارد كه نه تنها باعث شناخت عوامل مسلط بر تكوين و تكامل ناهمواري‌هاي مناطق خشك و در نتيجه روند ژئومرفولوژيك آن‌ها مي‏شود بلكه مي‏تواند به عنوان كليدي براي حل تغييرات و نوسانات اقليمي اين مناطق باشد.

بخش عظيمي از اشكال ناهمواري‌هاي نواحي خشك از فرسايش كنوني نتيجه نمي‏شود بلكه آثاري از اشكال قديمي هستند كه تحت شرايط مرفوكليماتيك متفاوت با شرايط كنوني به وجود آمده‏اند.

مناطق بياباني دوره‏هاي باراني مشخصي را پشت سر گذارده‏اند همان‌گونه كه نواحي مرطوب دوره‏هاي خشك را تجربه نموده‏اند. شناسايي اين روندها مستلزم استفاده از روش‏ها و ابزار دقيقي است تا بتواند پس از گذشت هزاران سال شواهد و كليدهاي كشف عناصر اقليمي گذشته را نشان دهد.

معيارهاي عمده بررسي نوسانات پالئوكليمايي مناطق بياباني را مي‏توان به شرح زير خلاصه نمود [16]:

1-معيارهاي بيوژئوگرافي (تغييرات فون[19] و مرزهاي پوشش گياهي)

2-معيارهاي پالنولوژي[20]

3-معيارهاي باستان شناسي (براي دوره‏هاي اخير و دوره نوسنگي به بعد)

4-معيارهاي رسوب شناسي

5-معيارهاي خاك شناسي (در رابطه با تكوين گونه‏هاي خاصي از خاك‌ها كه مستلزم وجود دوره‏هاي باراني شديد مي‏باشد)

6-معيارهاي هيدرولوژي (و وجود برخي سفره‏هاي غني از آب فسيل)

7-معيارهاي ژئومرفولوژي

در رابطه با مورد اخير نيز به برخي شواهد از قبيل وجود گلاسي‌ها، سيستم‏هاي پادگانه‏اي، قشرهاي آهكي، تناوب مراحل فرسايش بادي و رودخانه‏اي و وجود مخروط افكنه‏هاي عظيم كه شرايط فعلي اقليمي قادر به ايجاد جريانات مولد آن نيستند، نوسانات ديرينه اقليمي بر حسب نواحي مختلف نياز ژئومرفولوژيكي متفاوتي را به دنبال داشته‏اند. شايد با اطمينان بتوان وضع فعلي مناطق بياباني و تكامل مرفولوژيك آن را به بعد از دوران چهارم زمين شناسي نسبت داد و شواهد پالئوكليمايي اين دوره كه شامل آثار و شواهد دوره‏هاي يخچالي، بين يخچالي و دوره‏هاي باراني و خشك متوالي است بيشترين نشانه‏ها را در مناطق بياباني و كويري به جاي گذاشته باشند.

11512

بررسي اين شواهد به دليل غير قابل دسترس بودن اكثر نواحي مركزي بيابان ايران و وجود شرايط اقليمي نامساعد در اكثر ايام سال به وسيله مطالعات صحرايي غير ممكن به نظر مي‏رسد. علم سنجش از دور همانند بسياري از زمينه‏هاي كاربردي ديگر در اين مورد نيز مي‏تواند بسيار كارآمد باشد.

با توجه به گستره وسيع ديد اطلاعات حاصل از سنجش از دور، شرايط نوري يكسان و قدرت تفكيك بالاي شكلي، طيفي و راديومتريك ماهواره‏هاي مطالعات منابع زميني همچون لندست، اسپات و نوا امكان بكارگيري اين اطلاعات توسط مفسرين و محققين رشته‏هاي مرتبط وجود دارد.

در اين راستا آرشيو بسيار غني تصاوير لندست كه از 28 سال پيش به طور مرتب در كمتر از هر 20 روز يكبار (و حتي مدت‏هاي كوتاه‌تر) در محدوده‏هاي طيفي مختلف به جمع آوري اطلاعات رقومي با ارزشي پرداخته، هنوز به طور مطلوب مورد استفاده قرار نگرفته ‏است.

با وجود آنكه تحقيقات پالئوكليمايي مناطق بياباني كشور محدود به چند گزارش علمي قديمي است كه توسط شرق‏شناسان و محققين غربي همچون بوبك انجام شده‏است اما با استفاده از داده‏هاي رقومي سنجنده (TM) لندست و همچنين تفسيـر چشمي اطلاعات تصويري اين سنجنده و در برخي موارد مطالعه تطبيقي تصاوير سنجنـدهAVHRR  نوا و اسپات، امكان حل ‏بسياري از معماهاي پالئوكليماتولوژي مناطق بياباني وجود دارد.

تفسيرهاي پالئوكليماتولوژي در اين مورد خاص با توجه به تفسير چشمي اطلاعات ماهواره‏اي از طريق عنصر الگو يا نقش امكان پذير است زيرا در سنجش از دور اصول مطالعات بيوكليمائي از طريق شواهد بيوژئوگرافي، پالئوژئوگرافي، ژئومرفولوژي و هيدرولوژي صورت مي‏گيرد و متخصصين علوم زميني با توجه به عنصر نقش امكان رديابي و تعيين كليدهاي اساسي اقليم گذشته را استخراج مي‏نمايند.  استفاده از عناصر تفسيري ديگري همچون عكس‌برداري، رنگ، بافت و شكل مي‏تواند در تشخيص اسناد و مدارك اساسي مطالعه موردي و صحرائي كمك مؤثري نمايد. در تفسير رقومي كه معمولاً پس از تفسير و جهت حصول به حداكثر دقت و صحت مطالعات صورت مي‏گيرد مي‏توان از طبقه‎‏بندي نظارت شده و يا نظارت نشده استفاده نمود كه آن به نظر مفسر و امكانات موجود و مطالعات ميداني بستگي دارد. مقايسه چشمي تصاوير تكراري و تفسير رقومي، مرزهاي گسترش بيابان‌ها را مشخص مي‏سازد. تصاوير تكراري لندست نشان دهنده آن است كه بيابان صحرا از 1980 تا 1990 به مقدار قابل توجهي گسترش يافته است. اين نوع تفاسير و اطلاعات حاصل از سنجش از دور هشدارها و پيش‏آگاهي‏هايي را به كشورهايي كه تمايلي به دانستن اطلاعات زماني و مكاني از وقوع خشكسالي دارند، ارائه مي‏دهد [17].

11513

در تصاوير سنجنده رادار (SIR-A) شاتل كه بر روي تصوير لندست، منطقه‏اي در سودان منطبق شده است تصوير لندست تصويري ساده‏ از منطقه‏ است، اما تصاوير
 SIR-A از رادار فعال، ضخامتي حدود 4 متر زير ماسه‏هاي بياباني را آشكار مي‏سازد. اين باريكه مورد مطالعه كه مسافتي حدود 50 كيلومتر عرض را شامل مي‏شود امكان آن را فراهم آورده كه سيستم‏هاي رودخانه‏اي كه در طي هزار سال قبل ايجاد شده است مورد بررسي قرار گيرد. اين تصوير يك تيم حفاري را، جهت تجزيه و تحيل منطقه از نظر مصنوعات، متوجه منطقه ساخت، مصنوعات انساني نشان دهنده شواهد سن نگاري شده دوره‏هاي پالئولتيك (ديرينه سنگي) در بستر اين رودخانه‏‎ها مي‏باشد.

تغييرات و نوسانات اقليمي در دوره‏‏هاي اخير در مناطق بياباني از مطالبي است كه در كانون توجه متخصصان مختلف علوم زميني است اما در اين ميان يك مشكل اساسي وجود دارد و آن اينكه نه تنها يك شبكه از ايستگاه‌ها با فاصله مناسب وجود ندارد بلكه آمارهاي طولاني و مطمئن را نمي‏توان به سادگي آماده نمود و يا در اختيار داشت [18].

از اكتبر 1966 تا كنون سري ماهواره‏هاي هواشناسي Tirros-NOAA نقشه‏هايي در محدوده‏هاي مختلف طول موج الكترومغناطيس از وضع عناصر هوا از جمله بارش، دما، پوشش برف در سراسر نقاط كره زمين و غيره تهيه نموده‏اند. اين آرشيو طولاني مدت‌ترين آرشيو سياره‏اي اطلاعات اقليمي است كه به كمك آن مي‏توان با دقت حدود 1/1 كيلومتر در 1/1 كيلومتر قدرت تفكيك فضايي عناصر اقليمي را در تمام نقاط بياباني كره زمين تعيين نمود [19].

با پيشرفت تكنولوژي سنجش از دور هر روز دقت اين سيستم‏هاي سنجنده پيشرفت نموده به نحوي كه نيمرخ‌هاي تهيه شده به وسيله سنجنده AVHRR ماهواره نوا و دماي تعيين شده با راديو حداكثر 5/1 درجه سانتي‏گراد اختلاف دارند [3] اين اطلاعات، مقايسه آمار تهيه شده را كه يك ديد سه بعدي از تغييرات عناصر دما در مناطق بياباني ارائه مي‏دهد، امكان‏پذير مي‏سازد و نيز تهيه سري‏هاي زماني عناصر اصلي اقليمي مانند: بارش، دما و مقايسه آن دو و تعيين آنومالي‏هاي آن‌ها را ميسر مي‏كند.

11514

هرچند تغيير‏پذيري عناصر اقليمي همچون بارش در مناطق بياباني بسيار زياد است وتعيين الگوهايي كه اين تغييرات از آن پيروي كنند مشكل است، اما امروزه با توسعه فعاليت‏هاي سنجش از دور در مطالعات اقيانوس‏شناسي و بررسي چرخه‏هاي سيستم‏هاي هوايي در مقياس سياره‏اي و ساخت مدل‏هاي اقليمي مي‏توان رابطه اين تغييرپذيري‏ها را با نابهنجاري‌هاي اساسي اقليمي كره زمين و پديده‏هايي همچون ENSO [21]و NAO [22] كشف نمود. تعيين فرآيندهاي تله كانكشن[23] پديده‏هاي فوق‏الذكر و شناخت اين الگوهاي ارتباط از دور، نيازمند استفاده از سري‏هاي زماني عناصر اقليمي است. از سويي اندازه‏گيري بسياري از اين الگوهاي تله كانكشن نيازمند عناصر جو بالا نيز مي‏باشد كه متاسفانه در مناطق بياباني اندازه‏گيري اين عناصر به دليل عدم استقرار ايستگاه‌هاي جو بالا امكان‏پذير نمي‏باشد. پراكندگي شديد اين قبيل ايستگاه‌ها و محدوديت تعداد آن‌ها، فاصله زماني بين ديده‏باني‏ها و پايين بودن ارتفاع عملكرد بالن‏هاي حاوي راديوسوند از مشكلات اساسي اندازه‏گيري عناصر جو بالا مي‏باشد [20]

انـدازه‏گيري توسط سنجنده‏هاي SSU، ،AVHRR، HIRS و MSU امكان مطالعه بسياري از عناصر جو بالا را فراهم مي‏سازد. اين داده‏ها امروزه به صورت نقشه تركيبي در آرشيوهاي سازمان هواشناسي و اقيانوس‏شناسي امريكا NOAA و همچنين سازمان هواشناسي جهاني (WMO) نگهداري مي‏شود و با استفاده از شبكه اطلاع‏رساني اينترنت در اختيار محققين بررسي تغييرات اقليمي قرار مي‏گيرد. با مدل‏سازي‏هاي اقليمي امكان بررسي تغييرات و نوسانات اقليمي مناطق خشك و بياباني دنيا و پيدا كردن ارتباطات آن‌ها با تغييرات جهاني اقليمي فراهم شده است.

درجه حرارت سطحي اقيانوس‌ها از مهمترين عوامل كنترل اقليمي در مناطق مختلف دنيا مي‏باشد. سنجش از دور هم‏اكنون اجازه مي‏دهد تا به طور مداوم با اندازه‏گيري تغييرات [24]SST (دماي سطحي اقيانوس‌ها) و پيوند آن با الگوهاي هوا مدل‏هاي تفصيلي بر اساس آنچه كه از پيش‏بيني‏هاي معمول هواشناسي حاصل شده است، بناگذاريم. نابهنجاري‏هاي جوي مرتبط با ENSO در سال‏هاي83-1982 و 98-1997 كه تاثيرات عمده‏اي را بر ميزان بارش و دماي مناطق بياباني دنيا نيز به جاي گذاشت، گوشه‏اي از نقش بسيار مؤثر اطلاعات سنجش از دور در شناسايي و رديابي علل اين آنومالي‏هاي عناصر اقليمي مي‏باشد [21]. امــروزه حتي با استفاده از نشانه‏هايي كه سنجش از دور از پديده‏هايي مانند اينسو [25]و عرضه مي‏دارد و با مدل سيستم اقليمي سازمان NCAR موسوم بهCSM [26]و به كارگيري مدل‌هاي جفت شده بين جو، خشكي، اقيانوس‌ها، يخ و دريا امكان بازسازي شرايط تغييرات نقاط مختلف كره زمين تا 6000 سال نيز فراهم است [22].

11515

از سال 1982 تا كنون داده‏هاي سنجنده AVHRR ماهواره نوا به تهيه موزائيك‏هاي بدون ابر نقشه‏هاي شاخص گياهي جهاني GVI [27] به صورت هفتگي پرداخته است. داده‏هاي نقشه‏هاي شاخص گياهي جهاني كه شامل اطلاعاتي درباره شاخص گياهي بهنجار شده NDVI است، در واقع نشان دهنده تراكم پوشش گياهي است. هرقدر NDVI بيشتر باشد توده گياهي متراكم‏تر است [2].

تغييرات مرز پوشش گياهي كه در واقع معرف پديده مشهور پيشروي بيابان‌ها مي‏باشد و خود نمود مشخص تغييرات اقليمي مناطق بياباني جهان است با استفاده از تجزيه وتحليل هفتگي، ماهانه و سالانه اين داده‏ها به راحتي قابل بررسي است.

داده‏هاي NDVI امروزه امكان استفاده از شاخص‏هاي بررسي شده خشكسالي پالمر (PDSI) را در تمام مناطق كره زمين فراهم آورده است. با استفاده از تحليل‏هاي هفتگي و ماهانه شاخص شدت خشكسالي، امكان برنامه‏ريزي جهت به حداقل رساندن خسارات ناشي از خشكسالي در مناطق حاشيه‏اي بيابان‌ها كه از اكوسيستم‏هاي شكننده‏اي برخوردارند، حاصل شد. اين امر بخصوص در مناطقي مانند كشور ايران كه بخش اعظم آن را مناطق خشك، بياباني و نيمه خشك پوشانده، از نهايت اهميت برخوردار است.

اطلاعات اخذ شده توسط سنجنده‏هاي رقومي و راديومترهاي نصب شده در ماهواره‏ها پس از مخابره به سكوهاي دريافت اطلاعات در نوارهاي مغناطيسي پرتراكم يا حافظه سخت رايانه‏اي نگهداري مي‏شود و در اختيار مصرف كنندگان قرار مي‏گيرد. حجم اين اطلاعات و به روز بودن علم سنجش از دور به گونه‏اي است كه متاسفانه امكان تجزيه وتحليل و استفاده از اين داده‏ها همزمان با اخذ آن‌ها وجود ندارد. قسمت اعظم اطلاعاتي كه ماهواره‏هاي هواشناسي در سال‌هاي اخير به زمين مخابره نموده‏اند، در استخراج ميانگين‏هاي دما و بارش نواحي مختلف كره زمين به كار مي‏رود و بدين وسيله اقليم‏شناسان مي‏توانند براي تعيين وضع موجود و فعلي آب و هواي كره زمين و پيش‏بيني‏هاي دراز مدت آن اقدام كنند. بيشتر اطلاعات بدست آمده از اين ماهواره‏ها مربوط به نواحي دورافتاده و بياباني دنيا است. پس از فروپاشي شوروي سابق داده‏هاي ماهواره‏اي كاسموس با قدرت تفكيك بسيار بالا در حد 5 متر از اكثر نواحي دنيا با هزينه بسيار اندك در اختيار محققين مناطق بياباني دنيا نيز قرار گرفت.

11516

لذا مي‏توان به جرأت اذعان نمود امروزه با پيشرفت امكانات، آرشيوهاي مملو از اطلاعات و آمار جمع‏آوري شده آماده سرويس‏دهي به محققين مي‏باشد، دست يافتن به  تركيب و مقايسه داده‏هاي ماهواره‏هاي مختلف كه در سال‌هاي اخير فراهم شده امكان تصحيح خطاها  و اشكالات اين داده‏ها را بيش از هر زمان ديگر فراهم مي‏كند.

 

منابـــع و پي‌نوشت‌ها

 

1- زبيري، محمود، مجد، عليرضا، آشنايي با فن سنجش از دور و كاربرد آن در مناطق طبيعي، دانشگاه تهران، 1375.

2- انجمن سنجش از دور ژاپن، مباني سنجش از دور، ترجمه فرشيد جاهدي، شاهرخ فرخي، مركز سنجش از دورايران، 1375.

3- كاوياني، محمدرضا، عليجاني، بهلول، مباني آب و هواشناسي، انتشارات سمت، 1377.

4- كوران، پل، اصول سنجش از دور ترجمه رضا حائز، مركز سنجش از دور ايران، 1373.

5- مركز سنجش از دور ايران، ماهواره تكنولوژي منابع زميني ويژگي‏ها، كاربردها، فصلنامه تحقيقات جغرافيايي، شماره 13، تابستان 1368.

6- تريكارد، ژاپن، اشكال ناهمواري در نواحي خشك، ترجمه محسن پوركرماني، مهدي صديقي، انتشارات آستان قدس، 1369.

7-درش، ژان، جغرافياي نواحي خشك (بيابان‌ها، استپ‏ها)، ترجمه شهريار خالدي، نشر قوس، 1373.

8-فروهر، محمد، نكاتي چند درباره ماهواره‏هاي هواشناسي نوآ و كاربرد آن، مجله نيوار، پاييز 1368.

9-Obasi, G. O. P., WMO’s Role in the International Decade for National Disaster Raduction, Bulletin of the Americal Meteorological Society 75:1, (1994) 655-61.

10-Le Comte, D., Weather highlights around the world, weatherwise  47, (1999) 23-6.

11-Kogan, F. N. Vegetation index for areal analysis of crop condition’s, Proceedings of the 18th Conference on Agricultural and Forest Meteorology, Boston, MA: American Meteological society, (1987) PP. 103-7.

12-Goldsberg, I. A. (ed.), Agroclimatic Atlas of the world, Moscow-Leningrad: Jydrometizdat, (1972) PP 21-20.

13-USDA Magor world crop areas climatic profiles, world Agricultural outlook Board, us Department of Agriculture, Agricultural Handbook No. 664, (1999) PP. 157-70.

14-Wilhit, D. A. The enigma of drought. in D. A. wilhite (ed.), Drought Assessment, Management, and planning: Theory and case study, Boston, MA: Kluwer Academic publisheres, (1993) PP. 3-15.

15-USDC/USDA Weekly weather and crop Bulletin, 18 June, washington, DC, (1988) 4.

16-Sastri, A. S. R. A. S., Agricultural drought management strategies to alleviate impacts: Examples from the arid and subhumid regions of the Indian sub continent, in D. A. Wilhite (ed.), Drought Assessment, Management and Planning: Theory and case studies, Boston, MA: Kluwer Academic Publi

[1]- RADARSAT, NIMBUS, IRS(Indian Remote Sensing Satellite), SPOT(Satellite Pour L, Obsercation DELA Terra – earth Observation Satellite), LANDSAT(Land – use Satellite), GEOS (Geostationary Operational Environmental Satellite), METEOSAT(Meteorological Satellite), Tiros-N/NOAA

[2]- INSAT

[3]- NOAA( National Oceanic and Atmospheric Administration)

[4]- Advanced Very High Resolution Radiometer

[5]- Shuttle Imaging Radar System

[6]-Limonite

[7]- The LANDSAT Thematic System

[8]-Falsecolor

[9]- U.S Geological Survey

[10]- Vicksburg

[11]- Arizona

[12]- Flagstaff

[13]- Vegetation Condition Index

[14]- Temperatuer Condition Index

[15]- Dustbowl

[16]- Palmer Drought Severity Index

[17]- Nageswara Rao & Rao (1984) 

[18]- Normalized Difference Vegetation Index

1-Foune

2-Palynology

[21]- El-Nino Southern Oscilation

[22]- North Atlantic Oscilation

[23]- Tele-Connection

[24]- Sea Surface Temperfure

[25]- ENSO

[26]- Climate System Model

[27]- Global Vegetation Index


مطالب مشابه :


بررسي سرانه فضاي سبز شهر مشهد

در حال حاضر اين شهر داراي 13 منطقه شهري مي باشد . (نقشه مشهد به تفكيك نواحي با




مطالعات توانمند سازی ( ویرایش نشده )

متوسط رطوبت مشهد 4/54 4_3) ييلاقات نواحي مشهد : مساحت زير حوضه ها و كل حوضه ها به تفكيك




تجزیه و تحلیل فعالیتهای ناحیه سه شهرداری مشهد

تجزیه و تحلیل فعالیتهای ناحیه سه شهرداری مشهد به هاي ملي و منطقه اي به عنوان 4) تاسيس




بررسي رابطه نشست پذيري ناشي از برداشت آب زيرزميني و مقاومت الكتريكي

حال با توجه به نقشه tds و ec ژئوفيزيكي مشهد به منطقه يزد اردكان به




كاربرد سنجش از دور در مطالعات اقليمي مناطق خشك و بياباني

هر 10 تا 15 سال وسعت منطقه به بيش از به صورت نقشه تركيبي در ها مربوط به نواحي




انواع ماهواره‌ها و نقش سنجنده ها در سنجش از راه دور

هر عکس، منطقه‌اي به وسعت 60×60 قدرت تفكيك زميني 10 متر يا به عبارتي نقشه نواحي




شناسائي و كاهش آب بحساب نيامده در شبكه هاي آبرساني شهري

نامناسب به تفكيك در يك ولي در نواحي رو به توسعه نقشه منطقه مورد نظر به




ویژگی های جمعیتی واجتماعی سبزوار

درصد تغيير نسبت به دهه قبل . 91/4+ بطور كلي بر ضرورت در اختيار داشتن كل و تركيب جمعيت در منطقه




برچسب :