جشن تکلیف

معناى تكليف

قبل از بحث درباره «جشن تكليف» لازم است به چند سؤال پاسخ داده شود; اول اينكه تكليف چيست؟

تكليف در لغت به معناى واگذار كردن كارى دشوار به ديگرى و در اصطلاح به معناى رسيدن پسر و دختر به سنّ بلوغ و رشد است.

از نظر اسلام، وقتى پسر و دختر به سنّ بلوغ رسيدند، اگر ساير شرايط تكليف را دارا باشند، بايد مقررات الهى را به دقت رعايت كنند. اين مقررات شامل: واجبات (يعنى كارهايى كه خداوند انجام آنها را از انسان خواسته) و محرمات (يعنى كارهايى كه خداوند آنها را ممنوع كرده است)، می شود.

از آنجا كه مقررات الهى براى انسان، محدوديت ايجاد می كند و اجراى آن، بخصوص در آغاز بلوغ، دشوار است، به مقررات الهى تكليف گفته می شود، وقتى انسان به سنّى رسيد كه رعايت اين مقررات بر او لازم شد، می گويند: به تكليف رسيد و مكلّف شد.

فلسفه تكليف

دوّمين سؤال اين است كه چرا خداوند براى زندگى انسان، مقررات وضع كرده و بدين وسيله انسان را محدود نموده است؟

براى پاسخ به اين سؤال ابتدا بايد بدانيم كه انسان چگونه موجودى است؟

امام على (عليه السلام) در اين باره فرمود:

خداوند در فرشته، عقل را بدون شهوت قرار داد و در حيوانات، شهوت را بدون عقل نهاد و در انسان، عقل و شهوت را تركيب كرد. با اين تركيب، كسى كه عقلش بر شهوتش چيره شود، بهتر از فرشته است و كسى كه شهوتش بر عقلش پيروز گردد، از حيوانات بدتر است.

تفسير انسان به «تركيبى از فرشته و حيوان و آميخته اى از عقل وشهوت» تصوير روشنى است از حقيقت ناشناخته انسان.

بی ترديد، جز آفريدگار انسان، كسى حقيقت اين موجود پيچيده وشگفت را نمی شناسد و استعدادها و نيازهاى واقعى او را نمی داند و در نتيجه، نمی تواند براى تكامل انسان، برنامه ريزى كند.

تكليف، برنامه آفريدگار جهان براى تكامل انسان است.

عقل، انسان را در راه رسيدن به تكامل ـ كه فلسفه آفرينش اوست به باورهاى درست، اخلاق و رفتار نيك می خواند; در مقابل، شهوت او را به باورهاى نادرست، اخلاق و رفتار ناپسند می كشاند.

تكليف، انسان را از چنگال هوسهاى سركش و نيازهاى دروغين رها می كند و در راهى كه عقل می پسندد، قرار می دهد.

امام على (عليه السلام) در نصيحتهاى خود به فرزندش امام مجتبى (عليه السلام)فرمود:

خداوند جز به نيكى، به تو فرمان نداده و جز از بدى، تو را باز نداشته است.

برنامه تكليف، در واقع همان برنامه عقل براى تأمين سعادت و تكامل انسان است; واجبات، دعوت به نيكها و محرّمات، بازداشتن از بديهاست.

امام على (عليه السلام) فرمود اگر خداوند مردم را از محرّمات خود نهى نمی كرد، بر انسان عاقل واجب بود كه از آنها اجتناب كند.

فرمان قطعى عقل، براى انسان كافى است و خداوند متعال نيز جز كارهاى زشت را ممنوع نكرده است. از اين رو، امام معصوم می فرمايد: حتّى اگر خداوند كارهاى ناپسند را ممنوع نساخته بود، افرادى كه فرمان عقل را می پذيرند، مرتكب كارهاى زشت نمی شدند.

امام على (عليه السلام) اين مسأله بسيار مهم را با صراحت بيشتر چنين توضيح می دهد:

«لوكنّا لانرجو جنّة ولانخشى ناراً و لاثواباً و لا عقاباً لكان ينبغى لنا أن نطلب مكارم الأخلاق فإنها تدلّ على سبيل النّجاح»

به فرض اينكه در ما اميد بهشت و ترس از آتش دوزخ نباشد و به ثواب و عقاب الهى عقيده نداشته باشيم، باز هم سزاوار است در پى ارزشهاى اخلاقى باشيم، زيرا اين كار، آدمى را به راه موفقيت و پيروزى هدايت می كند.

اين نكته بسيار دقيق در زمينه فلسفه تكليف، در حقيقت از آيه 90 سوره نحل گرفته شده و دقت در آن پژوهشگران با انصاف را با صداقت پيامبر اسلام و عمق تعاليم آسمانى ايشان آشنا می كند.

عثمان بن مظعون از اصحاب پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله)، داستان آشنا شدن خود را با اسلام چنين تعريف می كند:

من در آغاز كه مسلمان شدم، به دليل اصرار فراوان پيامبر(صلى الله عليه وآله) بود، بدينگونه كه حيا موجب پذيرفتن پيشنهاد پيامبر(صلى الله عليه وآله) شد. من در واقع، اسلام را باور نكرده بودم، تا اينكه يك روز خدمت آن حضرت بودم كه حالت وحى به ايشان دست داد. ديدم مدّتى چشم به آسمان دوخت; گويا چيزى دريافت می كند. پس از زوال اين حالت، حال آن حضرت را پرسيدم. فرمود: در حالى كه با تو سخن می گفتم، ناگاه جبرئيل اين آيه را برايم آورد:

بيقين، خدا به عدل و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان می دهد و از فحشا و ناپسند و ستم باز می دارد، شما را اندرز می دهد كه پند پذيريد.

وقتى پيامبر(صلى الله عليه وآله) اين آيه را برايم خواند، اسلام در دلم استقرار يافت و در حقيقت، ايمان آوردم. بی درنگ نزد عموى پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمدم و جريان را با او در ميان گذاشتم. ابوطالب با شنيدن سخنان من، به قبيله قريش چنين فرمود:

اى خاندان قريش، از محمّد پيروى كنيد، زيرا او شما را به چيزى جز اخلاق ستوده دعوت نمی كند.

در اينجا ممكن است، اين سؤال مطرح شود كه اگر عقل بتنهايى می تواند «حُسن» تكاليف خدا و «قبح» ترك آن را درك كند، پس چه نيازى به دين و برنامه هاى انبياست؟

در پاسخ می توان گفت: عقل بتنهايى نمی تواند جزئيات برنامه هاى تكامل انسان را بشناسد; آنچه را كه عقل تأييد می كند، اصول برنامه هاى دين است. اگر شرايط درك مصالح و مفاسد احكام، براى عقل فراهم شود، عقل در جزئيات برنامه ها نيز همان را می گويد كه دين گفته است، ولى چون هميشه اين شرايط فراهم نيست، وحى و نبوت بايد به كمك عقل بيايد تا برنامه تكامل انسان، بخوبى تنظيم و تكميل شود.

فلسفه جشن تكليف

سومين سؤال اين است كه چرا براى تكليف جشن بگيريم؟

در پاسخ اين سؤال بايد گفت: فلسفه تكليف ـ كه شرح آن گذشت ـ فلسفه جشن تكليف نيز هست. امّا توضيح بيشتر:

عيد در لغت از ريشه «عَوْد» به معناى بازگشت است، روزهايى هم كه نعمتهاى از دست رفته به فرد يا جامعه بازمی گردد، عيد ناميده می شود، ولى بتدريج اين كلمه در هر روز فرخنده و مبارك به كار رفته است. روزى كه نعمتى از جانب خداوند به انسان می رسد، آن روز عيد است، چه نعمت مادى باشد و چه معنوى. هر چه نعمت الهى بزرگتر باشد، عيد از فرخندگى و شكوه بيشترى برخوردار بوده و مايه شادمانى بيشترى است.

پس هر روزى كه انسان كار ناشايسته اى انجام ندهد، براى او روز عيد است. امام على (عليه السلام) در اين باره فرمود:

«كلّ يوم لايعصى اللّه فيه فهو يوم عيد»

هر روزى كه در آن خداوند نافرمانى نشود، روز عيد است.

مهار كردن هوسها و دورى از گناه، نعمتى بزرگ و موفقيتى چشمگير است. هر روزى كه اين موفقيت به دست آيد و براى هركس كه اين نعمت فراهم شود، فرخنده و مبارك است.

الف ـ مائده آسمانى

حضرت مسيح (عليه السلام) روز نزول مائده آسمانى را كه به تقاضاى ياران و به دعاى آن حضرت نازل شد، «عيد» و مائده آسمانى را «عيدى خدا» ناميد:

عيسى گفت: خداوندا! پروردگارا! مائده اى از آسمان بر ما فرست تا عيدى براى اوّل و آخر ما باشد و نشانه اى از تو، و به ما روزى ده كه تو بهترين روزى دهندگانى.

اين مائده آسمانى سفرهاى بود كه قدرى نان و ماهى، خوراك آن را تشكيل می داد!

تكليف نيز مائده اى آسمانى و از جانب خداوند متعال است، ولى نه مائده نان و ماهى! بلكه مائده روحانيت و معنويت، مائده عشق و محبت و مائده شكوفايى انسانيت.

آيا روز نزول مائده نان و ماهى عيد است، ولى روز نزول مائده تكليف الهى، عيد نيست؟!

آيا مائده اى كه شكم را سير می كند، جشن و سرور دارد، ليكن مائده اى كه جان را به سوى پاكى پرواز می دهد، سزاوار شادى و مسرّت نيست؟!

ب ـ بزرگداشت يوم الله تكليف

يكى از نكته هاى برجسته تربيتى و سازنده اى كه قرآن كريم بر آن تأكيد دارد، يادآورى و بزرگداشت «ايّام الله» است:

«وذكّرهم بايّام الله إنّ فى ذلك لآيات لكل صبّار شكور»

ايّام الله را به آنها يادآور شو، كه براستى در اين، نشانه هاى روشنى است براى هركس كه بسيار مقاوم و سپاسگزار است.

ايام الله يعنى روزهاى خدا. با توجه به اينكه تمام روزها، روزهاى خداست، «ايام الله» به آن گفته نشده است، ايام الله روزهاى خاصى است كه در آن آيه اى از آيه هاى الهى كه نشانه قدرت و تدبير و حكمت اوست، به صورت «نعمت» و يا «نقمت» بر فرد يا جامعه نازل می شود.

يادآورى و بزرگداشت خاطره اين روزها و بررسى عوامل موفقيتها و شكستها می تواند نقش سازنده اى در هشيارى انسان و جامعه هاى انسانى داشته باشد. و با الهام از همين پيام آسمانى است كه ما خاطره روزهاى مهم تاريخ اسلام و انقلاب اسلامى ايران را گرامى می داريم.

با توجه به اين مقدمه، روز تكليف يكى از مصداقهاى روشن «ايام الله» است كه قرآن كريم بر بزرگداشت خاطره اش تأكيد دارد، در ميان نعمتهاى الهى، نعمتى بزرگتر و ارزنده تر از نعمت «اجازه رسمىِ ورود به محضر آفريدگار هستى و ارتباط و انس با خالق زيباييها» نيست! بزرگداشت روز نزول اين نعمت، گام مؤثرى در برنامه ريزى براى بهره بردارى بهتر و بيشتر از آن است.

ج ـ بزرگداشت شعاير الهى

يكى ديگر از عنوانهاى منطبق با بزرگداشت جشن تكليف، عنوان «تعظيم شعاير الهى» است كه قرآن كريم بدان توصيه كرده و از آن به عنوان يكى از نشانه هاى تقواى دلها نام برده است:

«و من يعظّم شعائرالله فإنها من تقوى القلوب»

همانا بزرگداشت شعاير الهى، نشانه پرهيزكارى دلهاست.

شعاير الهى، امورى است كه بگونه اى انسان را متوجه خدا و فرمانهاى او می كند. اين امر می تواند زمان، مكان، نوشته و يا هر چيز ديگرى باشد. بنابراين، هر چيزى كه خدا و فرمان او را به انسان و جامعه انسانى نشان دهد، از شعاير الهى محسوب شده، بزرگداشت آن، بزرگداشت خدا و بی اعتنايى به آن، بی اعتنايى به پروردگار خواهد بود.

هر قدر شعاير الهى، بهتر و روشن تر خدا و فرمان او را نشان دهد، شايسته تعظيم بيشترى است.

قرآن كريم، «صفا و مروه» را يكى از شعاير الهى می داند. هر كس كه حركت عاشقانه زائران خانه خدا را ميان اين دو كوه ببيند، بی اختيار به ياد خدا می افتد.

قرآن، قربانى در سرزمين «منا» را نيز از شعاير الهى می داند. اين اقدام، پيروى از سنت ابراهيم خليل در اعلام آمادگى براى از دست دادن بهترين عزيزان در راه خداست، نشانه ديگرى از عظمت خداست.

لحظه به تكليف رسيدن انسان نيز از شعاير الهى و بلكه از بزرگترين آنهاست; البته براى كسانى كه همچون سيد بن طاووس، ديده بينا دارند.

مطالبى كه درباره فلسفه جشن تكليف گذشت، نشان می دهد كه چرا سيد بن طاووس، آن فقيه و عارف كم نظير، روز تشرف به تكليف را عيد و بلكه از بزرگترين عيدها اعلام می كند، و اين عيد را اصل و اساس تمام عيدها می داند:

سزاوار چنين است كه روز تشرف به شرف تكليف را از بزرگترين عيدها قرار دهد، زيرا آن، اصل و اساس تمام عيدها است! هم در دنيا و هم در آخرت، و ساير عيدها فرع آن هستند.

آن بزرگوار، به كسانى كه به عيد تكليف بها و اهمّيت نمی دهند، هشدار داده و با سخنان زير، آنها را مورد نكوهش قرار می دهد:

چرا روز تشرف به تكليف نزد آدمی زاده كه بنده اى ناتوان است، تا اين حدّ بی مقدار بوده كه روزش مجهول و نامش در ميان اهل تكليف، متروك است؟!

من تاكنون ياد ندارم، كسى را يافته باشم كه براى اين روز مهم، آماده شده باشد و به اداى حق بزرگ آن همّت گمارد و آنچه از تعظيم براى خداوند جل جلاله واجب است، مراعات كند و يا براى از دست دادن چنين نعمتى تأسف خورد; گويا روزى نيست كه خداوند از آن سؤال كند؟!

من خود و فرزندان و خاصان خود را توصيه می كنم كه حق اين روز بزرگ را ادا كنند، و با تعظيم و تجليل با آن برخورد نمايند، و اعتراف كنند كه آنچه بدان دست يافته اند از شرف عيدها و سعادت دنيا و آخرت، و آنچه بدان توان يافته اند از آسانى و خرسندى، از بركت تشرف به تكليف است. همانا اين روز، اصل ارزشمند همه آنهاست و دريچه وصول آنها به سعادت دنيا و آخرت است.

بايد بدانند كه حجّت بر من و آنها و هركس كه سخنم به او رسد، در رابطه با شرافت اين روز و بزرگداشت حقيقت آن، تمام است.

آثار تربيتى جشن تكليف

روشن شد كه فلسفه همه شعاير الهى، از جمله جشن تكليف، نقش تربيتى آن در اصلاح و رشد جامعه انسانى است. هر يك از شعاير الهى كه قدرت بيشترى در ايجاد جاذبه معنوى و حركت انسان به سوى خوبيها داشته باشد، از اهميت افزونترى برخوردار بوده و بزرگداشت آن ضروري تر است.

بررسى آثار جشن تكليف، نشان می دهد كه در ميان اقدامات تربيتى متناسب با لحظه بلوغ، هيچ كارى مانند آن مفيد و سازنده نيست. جشن تكليف در آغاز زندگى نوين فرزندان، می تواند آنها را دگرگون كند و نقش مهمى در حفظ نظام ارزشى و تربيتى جامعه دارد. اين آثار عبارتند از:

الف ـ خاطره اى سازنده

نخستين اثر جشن تكليف، ايجاد يك خاطره شيرين تربيتى و معنوى، در ذهن پسر و دختر است. خاطره اى كه هيچگاه فراموش نمی شود و براى هميشه راهنماى انسان است.

نونهالان مسلمان در لحظه تكليف، سه دسته اند:

اوّل: كسانى كه نمی دانند لحظه تكليف آنها چه موقعى است، يا خبر دارند، ولى به آن اهميت نمی دهند. آنان خاطره اى از لحظه تكليف خود ندارند.

دوّم: افرادى كه تصوير مبهمى از سختيهاى تكليف به آنها داده می شود. مثلا به آنها می گويند: از فرداى تكليف، نماز بر تو واجب می گردد، روزه ماه مبارك رمضان لازم می شود و. خاطره چنين كسانى از لحظه تكليف، آغاز محدوديتها و سختيهاست.

سوّم: اشخاصى كه معناى روشنى از ارتباط انسان با خدا و نقش تكليف در سعادت هميشگى انسان به آنها داده می شود; به آنان می گويند: لحظه بلوغ، جشن تكليف آنهاست، در اين لحظه به فرمانپذيرى آفريدگار مفتخر می گردند، و مائده آسمانى تكليف براى آنها نازل می شود، لحظه تكليف زيباترين لحظه زندگى و سرفصل همه زيباييها در زندگى آنان است. خاطره آنان از لحظه تكليف، خاطره شيرين پيوند با خداى مهربانى است كه اين همه لطف و محبت را به او ارزانى داشته است.

اين خاطره شيرين و سازنده تا پايان زندگى، راهنماى انسان به نيكيها و زيباييها خواهد بود.

ب ـ بهره گيرى از بهترين فرصت تربيتى:

يكى از اصول مهم تربيتى، بهره گيرى از فرصتهاى مناسب براى شكوفاسازى و پرورش استعدادهاست. حضرت محمّد (صلى الله عليه وآله) در اين باره فرمود:

در دوران زندگى شما فرصتهايى است كه در آن نسيمهايى از جانب پروردگار شما ـ براى شكوفايی تان می وزد ـ مواظبت كنيد كه از آن بهره گيريد، شايد نسيمى نصيب شما شود. در اين صورت، هرگز بدبخت نخواهيد شد.

روايات اسلامى به مسلمانان توصيه می كند كه فرصت را غنيمت بشمرند و براى هر كارى از فرصت مناسب آن استفاده كنند.

لحظه تكليف، آغاز بهترين فرصتهاى شكوفايى است و بزرگداشت اين لحظه در واقع، قرار گرفتن در معرض اين نسيم سازنده و پرورنده پروردگار است.

جشن تكليف، فرصتى گرانبهاست كه براى بهره بردارى صحيح و كامل از آن، نوجوان بايد حتماً يك دوره آموزشى متناسب را گذرانده باشد. در اين زمينه مسؤوليت اولياى اطفال و مربيان تربيتى آموزش و پرورش، بسيار سنگين است. آنها بايد در اين دوره مقدماتى نوجوان را با تعليم و تمرين مطالبى كه مكلف بايد بداند يا انجام دهد، آشنا كنند تا همزمان با جشن تكليف، حركت خود را به سوى وظايف انسانى آغاز نمايد.

ج ـ زمينه سازى اجتماعى ـ تربيتى

زمينه سازى نيز يكى ديگر از اصول اساسى تربيت است. نقش جامعه سالم در پرورش انسانهاى صالح و جامعه فاسد در پرورش انسانهاى فاسد، قابل انكار نيست.

اسلام به سالم سازى محيط زندگى و ايجاد زمينه مناسب براى تربيت انسانهاى شايسته اهميت می دهد. كسى را كه آشكارا مرتكب كارهاى ناشايسته شده، مستحق مجازات می داند و در مواردى تا سرحدّ مرگ، مقررات وضع كرده است، تا از گسترش فساد جلوگيرى كند و محيط زندگى را سالم سازد. اسلام توصيه اكيد دارد كه مسلمانان در صحنه عبادتهاى جمعى، مانند نماز جمعه و جماعت و كنگره بزرگ حج و همه مراسمى كه براى بزرگداشت ياد و نام خدا و ارتباط با خدا برگزار می شود، حضور جدّى داشته باشند.

حضور در صحنه شعاير الهى، جاذبه اجتماعى ايجاد می كند. اين جاذبه در پرورش افراد جامعه، نقش اساسى دارد.

جشن تكليف، صحنه خاص تربيتى نوجوان، در حساسترين مقطع زندگى اوست. بزرگداشت جشن تكليف در واقع، بزرگداشت ارتباط با خداوند متعال است. اهميت دادن به اين جشن، ارتباط با خدا را براى همه بويژه نونهالان، جاذبه دار می كند. هر چه اين جشن، با شكوه تر برگزار شود، رونق اين ارتباط بيشتر می گردد و زمينه جذب نونهالان را به اسلام عزيز بيشتر می كند.

د ـ رشد هنر متعهد

هنر متعهد، يكى ديگر از پايه هاى اساسى تعليم و تربيت و شكوفايى استعدادهاى انسانى است. از آنجا كه ريشه هاى اصلى هنر و انگيزه هنرمند براى پديد آوردن آثار زيبا، نيازها و خواستهاى جامعه است، يكى از بهترين ابزارهاى رشد هنر متعهد، زمينه سازى تبليغاتى براى نيازهاى واقعى انسانهاست.

همچنانكه تبليغات در مورد نيازهاى كاذب، موجب رشد هنر غيرمتعهد می شود. جشن تكليف، زمينه سازى تبليغاتى مناسبى است، براى توجه دادن همگان، بويژه هنرمندان به اصلی ترين نياز انسان، يعنى ارتباط با خدا.

هر چه اين جشن در افكار عموم مردم اهميت بيشترى داشته باشد، هنرمندان انگيزه بيشترى پيدا می كنند تا هنر خود را در ابعاد نثر، نظم، نقاشى، فيلمسازى و. شكوفا سازند و هنر متعهد را در خدمت تعليم و تربيت انسانها قرار دهند.

هـ ـ آفت زدايى زندگى

چگونگى آغاز هر كارى، نقش مهمّى در انجام و سرنوشت آن دارد. آغاز خوب، زمينه پايان شايسته است، عكس آن نيز درست است:

خشت اول چون نهد معمار کج *** تا ثریا می رود دیوار کج


اين سخن بدان معنا نيست كه اگر كسى در آغاز تكليف، راه نادرستى را انتخاب كرد، مجبور است مانند ديوار كج تا آخر ادامه دهد. ديوار كج اراده ندارد تا بتواند خود را راست كند، ولى انسان اراده دارد و هر وقت اراده كند، می تواند كژيهاى خود را اصلاح نمايد. ولى بازگشت او بطور طبيعى دشوار است و هر چه جلوتر رفته باشد، دشوارتر. از اين رو، كسانى كه از ابتداى زندگى مبتلا به انحراف اخلاقى بوده اند، كمتر موفق به توبه و بازگشت شده اند.

اسلام توصيه می كند مسلمان بايد تلاش كند تا هر كارى را از ابتدا به صورت صحيح و شايسته انجام دهد. تأكيد اسلام بر اينكه شروع هر كارى با نام خدا و ياد خدا باشد، از همين روست.

از حضرت (صلى الله عليه وآله) روايت شده است كه فرمود:

كسى كه آغاز روز خود را با نيكى شروع كند و پايان آن را نيز با نيكى خاتمه دهد، خداوند به فرشتگان خود گويد: گناهانى كه در ميان روز انجام داده را ثبت نكنند.

مقصود رسول خدا (صلى الله عليه وآله) اين نيست كه آنان كه ابتدا و انتهاى روز را با كار خير قرين می سازند، ميان روز می توانند گناه كنند، بلكه مقصود يك دستورالعمل ارزنده اخلاقى براى خودسازى است.

اين حديث شيوه آفت زدايى روزهاى زندگى را به انسان ياد می دهد، چرا كه تلاش براى قرين ساختن آغاز و انجام روز با نيكى، سبب می شود تمام روزها خالى از آفات و همراه با خيرات باشد. نتيجه اين مجاهدت و مراقبت آن است كه اگر لغزشى از انسان سر بزند ـ همانطور كه در حديث ملاحظه شد ـ مورد عنايت خداوند قرار می گيرد و فرشتگان الهى لغزش او را در پرونده عملش يادداشت نمی كنند.

لحظه تكليف آغاز زندگى جديد انسان است، آغازى كه انسان شايسته خطاب آفريدگار جهان می گردد. جشن تكليف و مراسم ويژه آن در آغاز اين روز، نقشى سرنوشت ساز در پايان مطلوب آن دارد.

كسى كه لحظه نخستين تكليف خود را با ياد خدا و بزرگداشت شعاير الهى آغاز می كند، با اين انتخاب، سرنوشت سعادت جاويد را براى خود رقم می زند، و به سوى آينده اى روشن و موفقيت آميز حركت می كند.

پدران، مادران و مسؤولان امور تربيتى بايد به آن اهميت دهند و نونهالان خود و آينده سازان جامعه اسلامى را از ثمرات اين عيد بزرگ معنوى محروم نسازند.

مراسم جشن تكليف

پس از اينكه معلوم شد لحظه تكليف، براى اهل معرفت بزرگترين عيد اسلامى است، اين سؤال پيش می آيد كه براى بزرگداشت اين عيد چه بايد كرد؟ و براى برگزارى مراسم جشن تكليف چه اقداماتى مناسب است؟

در پاسخ بايد گفت عيدهاى اسلامى دو دسته اند:

دسته اول: عيدهايى كه در احاديث اسلامى به عنوان عيد مطرح شد و در بزرگداشت آنها به اعمال و عبادتهاى خاصى توصيه شده است، مانند عيدهاى فطر، قربان، مبعث، غدير و.

دسته دوم: عيدهايى كه دليل خاصّى درباره آن به ما نرسيده است. بزرگداشت اين عيدها براساس تعليمات كلى اسلام براى گراميداشت شعائر مانند جشنهاى پيروزى انقلاب اسلامى ايران، تأسيس جمهورى اسلامى، فتح خرمشهر و .

جشن تكليف از اين قبيل است. بنابراين، براى بزرگداشت اين جشن و تنظيم برنامه هاى آن بايد از رهنمودهاى كلّى اسلام در زمينه تعظيم شعاير اسلامى و سپاس نعمتهاى بزرگ الهى بهره گرفت.

ملاحظه برنامه عيدهاى اسلامى نشان می دهد كه در مراسمى كه به مناسبت اين عيدها برپا می شود، چهارنكته اساسى بايد مورد توجه باشد:

1 ـ تقويت پيوند انسان با خدا.

2 ـ رشد آگاهيهاى مورد نياز جامعه.

3 ـ كمك به نيازمندان.

4 ـ نمايش هماهنگى و همدلى و همسويى مسلمانان.

اين نكات در برنامه عيدهاى بزرگ اسلامى، مانند عيد فطر و عيد قربان قابل ملاحظه است.

نماز «عيدين»، علاوه بر تقويت رابطه انسان با خدا، نمايش وحدت و همسويى جامعه اسلامى و مانور بزرگ سياسى ـ عبادى مسلمانان در برابر دشمنان اسلام است كه هر سال دو بار (عيد فطر و عيد قربان) برگزار می شود.

خطبه هاى نماز عيد، براى رشد آگاهيهاى جامعه اسلامى است. زكات فطر، در عيد فطر و قربانى، در عيد قربان براى شاد كردن نيازمندان است.

اين نكته ها در تمام عيدهاى اسلامى از جمله «جشن تكليف» قابل اجراست. برنامه مراسم جشن تكليف را می توان اينگونه تنظيم كرد:

برنامه هاى جشن تكليف

الف ـ مراسم خصوصى

اين مراسم كه بطور خصوصى توسط مكلف اجرا می شود، با الهام از روشى كه مرحوم سيد بن طاووس براساس رهنمودهاى كلى اسلام در جشن تكليف فرزند خود انتخاب كرده، از اين قرار است:

1 ـ سجده شكر

امام صادق (عليه السلام) در اين باره فرموده است: وقتى كه انسان نعمتى از نعمتهاى الهى را يادآور شد، براى اظهار سپاسگزارى از خداوند، لازم است صورت خود را بر خاك نهد و خداوند را بر نعمتش ستايش كند.

پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه وآله) در سفرى، سوار بر شتر می رفت كه ناگاه پياده شد و پس از پنج بار صورت بر خاك نهادن و در برابر خدا سجده كردن، دوباره بر شتر سوار شد. همراهان درباره علت اين كار از او سؤال كردند.

فرمود: جبرئيل مژده هايى از جانب خداوند برايم آورد و من براى هر مژده، سجده شكرى به جاى آوردم.

هشام بن حكم می گويد: همراه امام كاظم (عليه السلام) در اطراف شهر مدينه می گشتيم. ناگاه امام از مركب خود پايين آمد و به سجده افتاد; سجده اى بسيار طولانى. پس از مدتى سربرداشت و سوار شد. پرسيدم: فدايت شوم، علت اين سجده طولانى چه بود؟ فرمود: نعمتى را كه خداوند به من ارزانى داشت، به ياد آوردم، خواستم از پروردگارم تشكر كنم.

سجده شكر به هنگام يادآورى نعمت، يك سنت قطعى اسلام است. نعمت تكليف هم از بزرگترين نعمتهاى آفريدگار جهان به انسان است. شايسته است كه اولين برنامه خصوصى جشن تكليف، سجده شكر باشد.

2 ـ كمك به نيازمندان

شكر زبانى در صورتى مفيد است كه شكرگزار، قدر دانى خود را در عمل ثابت كند.

امام على (عليه السلام) در اين باره فرمود:

شكر مؤمن در عملِ او ظاهر می شود و شكر منافق از زبان تجاوز نمی كند.

يكى از بهترين كارهايى كه نشانه شكرگزارى انسان از نعمتهاى الهى، بخصوص در عيدهاست، كمك به نيازمندان و شاد كردن دل مستمندان است.

سيد بن طاووس در اين باره می نويسد : سزاوار چنين است كه روز تشرف به شرف تكليف را از بزرگترين عيدها قرار دهد، زيرا آن، اصل و اساس تمام عيدهاست، هم در دنيا و هم در آخرت، و ساير عيدها فرع آن هستند. پس بايد تاريخ اين روز را حفظ كرده و وقت و ساعت تشرف به تكليف را ضبط كند كه هر سال در چنين روزى به شكر واهب اعظم، و ثناى مالك ارحم الراحمين، و مدح بارگاه فراگير او قيام كرده و به وظيفه عبوديت و بندگى بپردازد، و به اهل حاجت و بينوايان صدقه دهد، چنان كه شايسته ايام سرور و بشارتها و عيدهاست.

3 ـ سلام بر فرشتگان

دو فرشته هميشه همراه انسانند و مأموريت دارند كه همه اعمال انسان را ثبت كنند، و نيز در شرايط خاصى او را از خطرها و آفات، نجات دهند.

امام صادق (عليه السلام) در اين باره فرمود: خداوند اين فرشتگان را با انسان همراه ساخته تا وى بيشتر مواظب اطاعت فرمانهاى الهى باشد و مرتكب گناه نگردد. چه بسا، انسان مؤمن وقتى كه تصميم به انجام گناه می گيرد، با خود می گويد: پروردگارم مرا می بيند، فرشتگانِ محافظم كه شاهد اين صحنه اند، در قيامت عليه من شهادت خواهند داد، در نتيجه از تصميم خود برمی گردد.

علاوه بر اين، خداوند از روى لطف و مهربانى، به اين فرشتگان مأموريت داده تا انسان را از خطر شيطانها، جانوران زمين و بسيارى از آفتها كه آدمى از آن بی خبر است ـ تا وقتى كه خدا بخواهد ـ حفاظت كنند.

از لحظه تكليف، مأموريت اين فرشتگان براى ثبت اعمال نيك و بدانسان آغاز می شود. بنابراين، مكلف اگر اهل مراقبت باشد، در اين لحظه بايد نسبت به اين پاسداران بزرگوار كه قرآن آنها را «كراماً كاتبين» می خواند، احترام كند و به پيروى از عارف گرانقدر، سيد بن طاووس ضمن سلام به اين همراهان عزيز، از آنها تقاضاى همكارى و دعا كند.

راهنمايى و دعاى اين فرشته ها در حلّ مشكلات و رشد و كمالات انسان بسيار مؤثر است، چنانكه نفرين آنها در صورتی كه انسان با انجام كارهاى ناشايسته موجب آزار و اذيت آنها شود، انحطاط او را افزايش خواهد داد.

4 ـ استعاذه از شيطان

پس از آنكه شيطان از درگاه خدا رانده شد، سوگند ياد كرد كه تا می تواند همه بندگان خدا را گمراه كند.

يكى از مهمترين عواملى كه انسان را از سلطه شيطان نگه می دارد، دعا و نيايش و خود را در پناه خدا قرار دادن است.

استعاذه و پناه بردن به خدا، در واقع سنگر مبارزه با شيطان است و انسان زيرك و مراقب، بايد لحظه اى كه شيطان كار خود را آغاز می كند، در اين سنگر پناه گرفته باشد.

5 ـ استمداد از آفريدگار جهان

مكلّف پس از به جا آوردن سجده شكر و سلام بر فرشتگان و پناه بردن به خدا از شرّ شيطان، آماده حركت به سوى كمال انسانيت است.

مهمترين نكته اى كه بايد مورد توجه مكلف باشد، اين است كه تلاشهاى او بدون توفيق خداوند متعال به ثمر نخواهد رسيد. توجه به اين نكته، علاوه بر اينكه انسان را از گرفتار شدن به خودپسندى مصون می دارد، او را از امدادهاى غيبى الهى نيز برخوردار می سازد.

در حديث قدسى خداوند متعال می فرمايد: كسانى كه اعمال نيك انجام می دهند، نبايد براى رسيدن به مقصد، بر اعمال خود تكيه كنند. آنها اگر تمام عمر با همه توان در راه اطاعت من بكوشند، در مقابل آنچه از كرامت و نعمت من در بهشت می خواهند، كوتاهى كرده اند! و به حقيقت عبادت من نرسيده اند! با اين حال، به فضل و رحمت من اطمينان داشته باشند.

در حديث ديگرى آمده است كه روزى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به اصحاب خود فرمود: بدانيد كه هيچ كس تنها با كار خود نجات نخواهد يافت.

اصحاب كه از اين سخن، به شگفت آمده بودند، براى اينكه بدانند اين سخن چه اندازه فراگير است، پرسيدند: حتى خودِ شما هم؟!

فرمود: حتى خودِ من! مگر اينكه رحمت و فضل خداوند مرا فراگيرد.

بنابراين، نيايش و استمداد از خداوند يكى از مهمترين شرايط موفقيتِ مكلف است و بايد در برنامه هاى جشن تكليف گنجانده شود.

ب ـ مراسم عمومى

برنامه هاى عمومى جشن تكليف با توجه به شرايط خانوادگى مكلف، زمان و مكان و ذوق و سليقه برگزار كنندگان می تواند متنوع باشد، ولى در هر حال رعايت نكته هاى زير ضرورى است:

1 ـ اهميت دادن به جشن تكليف

كمتر كسى است كه در آغاز تكليف، مانند سيد بن طاووس اهميت عيد تكليف را درك كند و بداند كه لحظه تكليف، بهترين لحظه ها و بزرگترين عيدهاى زندگى اوست. از نظر مردم مهمترين جشنهاى زندگى انسان، جشن ازدواج است. بزرگترين آرزوى مادر، روزى است كه دخترش به خانه بخت می رود و بزرگترين آرزوى پدر، برگزار كردن جشن دامادى پسر است.

اين، بدان جهت است كه انسان با حقايق جهان آشنا نيست، اگر حقايق را آنگونه كه هست ببيند، می داند كه جشن ازدواج با همه اهميت آن، قابل مقايسه با جشن تكليف و نقش آن در زندگى انسان نيست.

وظيفه همه افراد و ارگانهايى كه مسؤوليت هدايت و ارشاد و تربيت نسل نو را در نظام اسلامى به عهده دارند، بخصوص صدا و سيما در تبيين اين حقيقت و بهره بردارى مناسب از اين فرصت، بسيار سنگين است.

به اميد روزى كه مردم به جشن تكليف فرزند خود، بيش از جشن ازدواج او اهميت بدهند.

2 ـ رشد آگاهيهاى اسلامى

گفتيم يكى از نكته هاى برجسته در برنامه عيدهايى كه اسلام براى بزرگداشت آنها برنامه ريزى كرده، توجه به رشد آگاهيهاى جامعه است. برنامه هاى مراسم عمومى جشن تكليف هم بايد در راستاى تأمين اين هدف باشد، بخصوص مراسمى كه توسط مدارس و مؤسسه هاى فرهنگى در اين زمينه برگزار می گردد، می تواند نقش بيشترى در بالا بردن سطح آگاهيهاى مكلف، ايفا كند.

بهترين برنامه هاى پيشنهادى در اين باره عبارتند از:

* ارائه مقاله توسط دانش آموزان در باره جشن تكليف و اهداى جايزه به بهترين مقاله ها.

* برگزارى مسابقه هايى كه سؤالات آن درباره دانستنيهاى تكليف باشد.

* استفاده از سخنرانى دانشمندانى كه با روانشناسى كودك آشنايند و می توانند ابعاد مختلف تكليف را مطابق درك آنها تشريح كنند.

3 ـ رعايت ويژگيهاى مكلف

براى اينكه برنامه هاى جشن تكليف جاذبه بيشترى داشته باشد و آثار تربيتى آن عميق تر و افزون تر شود، بايد فضاى روحى و فكرى نونهالانى كه پا به سنّ تكليف می گذارند، در تنظيم برنامه ها مراعات شود.

هديه هاى جشن تكليف

رسم است كه در جشنهايى كه به مناسبتهايى مانند ازدواج، تولد وتكليف، هديه هايى از سوى شركت كنندگان اهدا می گردد.

يكى از مهمترين نكته هايى كه در اينگونه جشنها كه هديه در آن مرسوم است ـ بايد مورد توجه باشد، آشنايى با ديدگاه اسلام درباره هديه وآداب آن است. جشن تكليف خصوصيتى دارد كه بدان اشاره خواهيم كرد.

هديه در اسلام

هديه كه به آن كادو، تحفه، ارمغان و پيشكش نيز گفته می شود، نه فقط در جشنها و مناسبتهاى مختلف، بلكه بطور مطلق، در اسلام مورد سفارش و تأكيد است.

هديه يكى از عوامل زدودن كينه و عداوت، ايجاد مهر و محبت و تحكيم پيوند برادرى اسلامى است وفضيلت آن بيش از فضيلت صدقه است.

امام على (عليه السلام) فرمود : من دوست دارم آنچه را كه براى برادر مسلمانم مفيد است، بدو هديه دهم تا صدقه.

هديه از نظر انگيزه آورنده آن، انواعى دارد. برخى از هديه ها در اسلام سخت نكوهش شده و حتى در بعضى از موارد، آورنده آن مستوجب كيفر الهى است!

انواع هديه ها

پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) هديه را با توجه به انگيزه آن به سه دسته تقسيم كرده و دسته اوّل را هديه مكافات (مقابله)، دسته دوّم را هديه مصانعه و دسته سوم را هديه براى خدا ناميده است:

الف ـ هديه مقابله

هديه مقابله، در مقابل هديه اى ديگر داده می شود. مَثَل معروفى می گويد: «كاسه جايى رود كه باز آرد قدح».

بسيارى از هديه ها چنين است. اين نوع هديه در اسلام ممنوع نيست، ولى پسنديده هم نيست.

حضرت على (عليه السلام) فرمود : براى كسى هديه ببر كه می دانى او براى تو هديه نمی آورد.

ب ـ هديه مصانعه

مصانعه به معناى ظاهرسازى است هديه مصانعه، آن است كه آورنده آن انگيزه اى جز ظاهرسازى ندارد. اين ظاهرسازى به دليل رودربايستى، خودنمايى يا براى كارسازى است.

بدترين نوع هديه مصانعه، آن است كه انگيزه آن كارسازى است. اين هديه چيزى جز رشوه نيست. هديه هايى كه براى كارمندان دولت به منظور كارسازى می برند، از اين قبيل است. اين گونه هدايا در روايات اسلامى، رشوه، ربا و خيانت نام گرفته و بشدّت نكوهش شده و حرام است.

ج ـ هديه براى خدا

هديه براى خدا آن است كه آورنده آن نه مصانعه و ظاهرسازى می كند، نه مقابله، بلكه انگيزه اى جز رضاى خدا از طريق خدمت و شاد كردن برادر و يا خواهر دينى خود ندارد و بدين جهت در انتخاب نوع كادو و كيفيت آن حتماً رضاى خدا را رعايت می كند.

كسى كه براى خدا هديه می برد، هيچگاه چيزى را كه خداوند اجازه نداده، هديه نمی برد. متأسفانه در برخى از ج


مطالب مشابه :


جشن تکلیف

ترانه های کودکان - جشن تکلیف - شعر و سرود و داستان برای کودکان و درباره وبلاگ. مطالب




درباره جشن تکلیف

رادمردتاریخ-امام علی - درباره جشن تکلیف - برچسب‌ها: درباره جشن تکلیف, جشن تکلیف,




جشن تكليف دختران

با اين وجود وقتي از ايشان درباره چگونگي تعميم دادن اين نظر فقهي به مسائل جشن تکلیف,




جشن تکلیف

معناى تكليف. قبل از بحث درباره «جشن تكليف» لازم است به چند سؤال پاسخ داده شود; اول اينكه




چند شعر زیبا برای جشن تکلیف

سومین گام - چند شعر زیبا برای جشن تکلیف - شعار مدرسه ی ما : کیفیت ، نشاط ، مهارت - سومین گام




برچسب :