بیستون

کتیبه بیستون  معرفی سنگ نگار ه ها و روش ساخت کتیبه

سنگ‌نبشته بیستون بزرگترین سنگ‌نبشتهٔ جهان، نخستین متن شناخته شدهٔ ایرانی و از آثار دودمان هخامنشیان (۵۲۰ پ. م) واقع در شهرستان هرسین در سی کیلومتری شهر کرمانشاه بر دامنه کوه بیستون است. سنگ‌نبشته بیستون یکی از مهمترین و مشهورترین سندهای تاریخ جهان و مهم‌ترین متن تاریخی در زمان هخامنشیان است که شرح پیروزی داریوش بزرگ را بر گوماته مغ و به بند کشیدن یاغیان را نشان می‌دهد.

محوطه بیستون از آثار ملی ایران است و خود این اثر هم از سال ۲۰۰۶ یکی از آثار ثبت شدهٔ ایران در میراث جهانی یونسکو است.

روش ساخت

برای تراشیدن سنگ نگاره و سنگ نبشته بیستون، جایی در ارتفاع چند ده متری سطح زمین و در دامنه رو به جنوبِ کوه پَـرو انتخاب شده است. اما با این وجود به نظر می آید که در زمان ساخت آن، راهی برای دستیابی آسان به محل کارگاه وجود داشته است. بقایای مبهم پلکانی در بخش های بالایی کوه و نیز آثار تراشیدن تخته سنگ های زیر کتیبه تا نزدیکی های زمین، نشان دهنده وجود راهی به سوی بالا است. راهی که سنگ تراشان پس از پایان کار و به هدف دسترس ناپذیر کردن کتیبه، در ضمن پایین آمدن، آنرا نیز تراشیده و محو کرده اند. نبشتن کتیبه ای تاریخی در چنین بلندای دست ناپذیری که از پایین کوه نیز به هیچوجه قابل خواندن نیست، نشان دهنده اینست که داریوش این متن را نه برای مردمان روزگار خود، بلکه منحصراً برای آیندگان نوشته بوده است.

آثار حجاری شده در بیستون از نگرگاه فن آوری و سازو کار ساخت، از بهترین نمونه های هنر هخامنشی است. ما از ابزارها و شیوه های ساخت و پرداخت چنین نگاره هایی بر روی سنگ آهک که هنوز پس از ۲۵۰۰ سال بسیار صیقلی و براق هستند، اطلاعی نداریم. با توجه به رنگ لعاب گونه قهوه ای مانندی که پس از همراه شدن با ذرات اکسیده شده عناصر آمیخته سنگ آهک، در سراسر نمای کتیبه به چشم می خورد؛ و نیز با توجه به اینکه در داخل حروف چند سطرِ نخست متن پـارسی باستان، بقایای سرب دیده شده است؛ به نظر می رسد که پس از پایان نوشتن متون، داخل آنها را برای پایداری بیشتر با سرب، و تمام نمای کتیبه را با اندودی که برای ما ناشناخته است؛ پوشانده بوده اند. در حین ساخت، هر کجا که به دلیلی سطح سنگ تخریب می شد؛ قطعه سنگ دیگری را به اندازه محل تخریب شده می تراشیده و در جای آن نصب می کرده اند. نمونه این وصله ها در قوس کمان داریوش و سردارِ همراه او و نیز در کلاه و دستِ «گوی بالدار» (نشان ملی ایران باستان و نماد خورشید و اهورامزدا) دیده می شود.

● وضعیت ظاهری سنگ نگاره

بزرگترین چهره سنگ نگاره، سیمای داریوش بزرگ است که به اندازه طبیعی با بلندای ۸/۱ متر تراشیده شده و پیکره مُغ گِئومات در زیر پای او افتاده است. پشت سرِ داریوش، دو تن از ملازمان او به اندازه ۵/۱ متر با نیزه و کمان ایستاده اند و در برابر او نُه نفر شورشگرِ نامبردار شده در کتیبه با دست ها و گردن های بسته، به ردیف ایستاده اند. در بالای همه آنها نشان گوی بالدار جای گرفته است. این بخش حدود ۶ متر درازا و ۳ متر بلندی دارد.

 

نقش برجسته و کتیبه داریوش اول:

این نقش برجسته دوره هخامنشی یکی از با ارزش ترین یادگارهای ادبی و تاریخی ایران است و درسی کیلومتری شمال شرقی شهر کرمانشاه، بر روی صخره معروف به بیستون حجاری شده است. از این کوه در متون تاریخی به نام های «بغستان» به معنی جایگاه خدایان، «بهیستان»، «بهیستون»، «بهستون»، «بهستان» و بیستون یاد شده است.

سنگ نگاره داریوش اول شش متر طول و 20/3 متر عرض دارد. در سمت چپ صحنه این سنگ نگاره، تصویر داریوش به ارتفاع 78/1 متر حجاری شده است. وی تاج کنگره داری بر سر و پیراهن بلندی بر تن دارد. ریش او مجعد و چهارگوش است و موهای مجعدش را در پشت سر جمع کرده است. او دست راست را به علات احترام بالا برده و در دست چپش کمانی را گرفته است. در این صحنه، داریوش پای چپش را بر روی سینه «گئومات مغ» نهاده است. در پشت سر داریوش «وینده فره نه» کمان دار و «گئوبروه» نیزه دار – از جمله هفت تنی که در بر اندازی گئومات شرکت داشتند – ایستاده اند.

در زیر پای چپ داریوش گئومات مغ به پشت خوابیده و به علامت تسلیم، دست هایش را بالا برده است. پشت سر او نیز صف اسیران – با گردن ها و دست های از پشت بسته – دیده می شود. در بالای سر هر یک از این اسیران و در زیر تنه گئومات مغ و نیز بر روی دامن اسیر سوم نام و نقش پادشاه شورش گرو جایی که در آن جا شورش کرده، ذکر شده است.

در بالای سر اسیران، تصویر نمادینی از اهورامزدا در حال اهدای حلقه قدرت به داریوش حجاری شده و داریوش نیز دست راستش را به نشانه ی نیایش اهورا مزدا بلند کرده است.

این سنگ نگاره در طول زمان تکمیل شد. در آغاز داریوش تنها به نقوش فوق به جز نقش «سکونخا» اکتفا کرد. در این زمان تنها به نقر نبشته ای کوتاه به خط میخی عیلامی در فضای بالای سر خود فرمان داده بود. در این نوشته داریوش به معرفی خود و خاندانش می پردازد و در حقیقت با این نوشته مشروعیت خود را اعلام می کند. پس از آن شرح فتوحاتش را به خط میخی عیلامی در سمت راست سنگ نگاره و در مرحله بعد با خط میخی بابلی در سمت چپ سنگ نگاره نقر می کند. در مرحله نهایی نیز در زیر نقوش برجسته، شرح فتوحاتش را به خط میخی و به زبان فارسی باستان نقر می کن.

هنوز سنگ تراشان هخامنشی در حال نوشتن خطوط بر سینه کوه بودند که سکاها دوباره سر به شورش گذاشتند. داریوش در سال 519 ق.م سکونخاشاه سکاها را شکست داد و این رویداد را بی درنگ به سنگ نبشته اضافه کرد. چون جایی برای اضافه نمودن تصویر شاه سکایی باقی نمانده بود، داریوش دستور داد تا بخشی از تن عیلامی را پاک و آن را در سمت چپ قسمت پایین، کنار متن فارسی باستان از نو نقر و به جای تن عیلامی، تصویر سکونخا را حجاری کنند.

در این سنگ نبشته، داریوش ابتدا به معرفی خود و خاندانش می پردازد و سپس واقعه قتل گیومات مغ را که پیس از مرگ «کمبوجیه» سلطنت را نصب کرده بود، شرح می دهد. پس از آن به شرح جنگ هایی که بر ضد بزرگان و امرای یاغی کرده بود، می پردازد و در خاتمه به هر کس که این کتیبه بزرگ را محو کند، نفرین می کند.

 

نقش برجسته هرکول:

این نقش برجسته دوره اشکانی که در سال 1337 ش به هنگام احداث جاده همدان – کرمانشاه شناسایی شدف مرد نیرومند کاملاً عریانی را نشان می دهد که در زیر سایه درختی بر روی نقش شیری لم داده است. او به آرنج چپ تکیه داده و در دست چپ پیاله ای دارد و آن را نزدیک صورت خود نگه داشته است و دست راست خود را روی پای راست قرار داده و پای چپش را تکیه گاه پای دیگرش کرده است.

در پشت سر این شخصیت، کتیبه و نقش هایی حجاری شده است. این نقش ها شامل درختی است که بر شاخه آن کمان دان و تیردانی اویزان است و در کنار درخت گرز مخروطی شکل گره داری نقش شده است. کتیبه به خط یونانی، در هفت سطر بر روی لوحی – شبیه به شکل معابد یونانی (سنتوری شکل) – نوشته شده است. مضمون این کتیبه چنین است: « به سال 164 ماه پانه موی هرکول فاتح درخشان به وسیله هیاکنیتوس پسر پانیتاخوس به سبب نجات کل آمن فرمانده کل این مراسم بر پا شد».

 

نقش برجسته مهرداد دوم:

این نقش برجسته دوره اشکانی که در پایین نقش برجسته داریوش اول در کوه بیستون دیده می شود، از دوران مهرداد دوم به یادگار مانده است و به سال های 123 تا 110 ق.م تعلق دارد. در این صحنه، در برابر مهرداد دوم چهار نفر از ساتراپ های محلی به ترتیب اهمیت و جایگاه در پشت سر هم قرار دارند؛ نیم رخ آنها به سوی مهرداد و نیمی از صورت مهرداد نیز به طرف آنها است. مهرداد دست راست خود را به حالت احترام بالا برده است. نفر اول، «گودرزاول» ساتراپ ساتراپ ها است. طبق اسناد بابلی، این شخص در اواخر حکومت مهراد دوم، شریک سلطنت او بود و پس از مهرداد جانشین او شد. نام نفر دوم کاملاً محدود شده است و چون لقبی برای او ذکر نشده، احتمال می رود یکی از شاهزادگان موروثی باشد که بدون ذکر لقب، نام برده می شدند. در دست راست این شخص، شییء شبیه جام دیده می شود. نفر سوم «میترادات» است. لقب او در این کتیبه «پپیس تومینوس» به معنی مورد اعتماد شاه آمده است. در دست وی تصویر «نیکه» (الهه پیروزی) دیده می شود که حلقه روبان داری در دست دارد. نفر چهارم «کوفاساتس» نام دارد و لقب ندارد. این نقش برجسته ها در حقیقت واگذاری قدرت از طرف مهرداد را به هر یک از این بزرگان نشان می دهد.

متأسفانه قسمت مهم ایننقش برجسته در سده هجدهم میلادی جهت نوشتن وقف نامه شیخ علی خان زنگنه – صدر اعظم شاه سلیمان صفوی – تخریب شد. این متن حاکی از وقف عایدات دو دهکده برای مخارج ونگه داری کاروان سرای بیستون است.

 

نقش برجسته گودرز در بیستون:

قسمت شرقی نقش برجسته مهرداد دوم، بر روی همان صخره نقش گودرز دوم اشکانی 51-46م) همراه با کتیبه ای به خط یونانی حجاری شده است. این نقش برجسته، صحنه پیروزی گودرز دوم را بر رقیبش مهرداد نشان می دهد. بر اساس نوشته های «تاسیت» مورخ ارمنی، مهرداد یکی از شاهزادگان پارتی که در دربار «کلاودیوس» امپراتور روم پرورش یافته بود، به تشویق امپراتور برای تصاحب تاج و تخت به ایران لشکر کشید ولی مغلوب گودرز دوم شد. شخصیت اصلی این صحنه گودرز سوار بر اسب است و با نیزه ای به سوی دشمن حمله برده و او را از اسب سرنگون ساخته است. در بالای سر گودرز، الهه نیکه با تاج گلی در دست در حال پرواز است. در پشت سر این دو، یک سوار نیزه به دست خیز برداشته است و در پایین آن نیز سوار دیگری دیده می شود.

این نقش برجسته دارای کتیبه ای به خط یونانی است. مضمون کتیبه چنین است: «مهرداد پاری گودرزشاه شاهان، پسر گیو».

 

نقش برجسته بلاش:

در دامنه کوه بیستون و در قسمت شمال شرقی نقش برجسته گودرز، تخته سنگی به شکل چهار ضلعی نامنظمی دیده می شود و در سه طرف آن نقوش حجاری شده قرار دارد. نقش میانی، «بلاش» شاه اشکانی را به حالت تمام رخ با گردن بندی بر گردن و کمربندی به کمر نشان می دهدد. لباس او از پایین به بالا تنگ و چسبان است و شلوار گشادی که در قسمت مچ پا بسته شده، به تن دارد. این شخص پیاله ای در دست چپ گرفته و دست راست را به طرف آتش دان دراز کرده است. بر روی این آتش دان، کتیبه ای به خط پهلوی اشکانی به این مضمون نقر شده است: «این پیکره ولخش شاهنشاه پسر ولخش شاهنشاه نوه».

به علت محو بودن آخر کتیبه، مشخص نیست که این تصویر متعلق به کدام بلاش است. در سمت چپ نقش بلاش، بر ضلع دیگر تخته سنگ، نقش دیگری دیده می شود. بیننده تصور می کند این شخص در حال گام بر داشتن به طرف شخص میانی است. این شخص دارای لباسی شبیه شاه اشکانی است. وی دست راست را به طرف بالا گرفته و یک شیی در دست دارد. در سمت راست نقش میانی، سومین نقش حجاری شده است. این شخص نیز در حال حرکت به سوی شخصیت میانی است. او نیم تنه ای – تا روی زانو – بر تن و کمربندی به کمر دارد. دست چپ او دیده نمی شود و شیی در دست راست دارد.

 

فرهاد تراش:

این صفحه به طول دویست و عرض سی متر در دامنه کوه بیستون، در فاصله سی صد متی جنوب نقش برجسته داریوش اول تراشیده شده است. در دامنه این صفحه، سکویی قرار دارد. در جلوی این سکوی خاکی دیواری به طول یک صد و پنجاه متر ایجاد شده است. این دیوار با استفاده از بلوک های سنگی تراشیده و لاشه سنگ به همراه ملاط گچ ساخته شده است. بر روی برخی از این بلوک های سنگی و نیز برخی از سنگ های پراکنده اطراف آن، علایم سنگ تراشان ساسانی به اشکال مختلف نقش شده است. در دو طرف این صفحه تراشیده، چند سکوی پله دار خشن در سنگ کنده شده است. این سکوها برای نشستن به هنگام تراشیدن دیوار صفحه استفاده می شد. بر روی این صفحه تراشیده، اثر قلم های سنگ تراشان و همچنین گودی های مخصوص قرار دادن گوه های چوبی جهت برش سنگ ها به وضوح دیده می شود.

وجود سطوح ناصاف و سکوهای روی صفحه نشان می دهد که این صفحه ناتمام رها شده است، ولی بخش های فوقانی آن تقریباً رو به اتمام بوده است. در دامنه این صفحه تراشیده و بر روی صفه خاکی حجم زیادی از بلوک های سنگی، سنگ های کنده شده از کوه، ساقه ستون و پایه ستون های نیمه کاره دیده می شود.

اگر چه اهالی محل معتقدند این صفحه تراشیده اثر «فرهاد سنگ تراش» است که از عشق شیرین ملکه خسرو پرویز کوه را به همان گونه که فردوسی و نظامی گفته اند، تراشیده است؛ ولی شواهد باستان شناختی نشان می دهد منظور از پرداختن این صفحه، نوشتن و نمایاندن یک واقعه تاریخی مهم بوده و این صفحه توسط خسرو پرویز – شاه ساسانی – ایجاد شده است. از سنگ های کنده شده برای ساختن بناهایی چون پل خسرو، کاخ خسرو استفاده کرده اند. تمام این بناها نیز مانند صفحه تراشیده فرهاد تراش، نیمه کاره رها شده و هرگز تکمیل نشده اند.

 

بنای بیستون:

این بنای تقریباً مستطیل شکل در جهت شرقی – غربی در شمال کاروانسرای صفوی بیستون و رو به روی فرهاد تراش، در زیر جاده قدیمی همدان – کرمانشاه قرار دارد. این بنا از دو بخش تشکیل شده است: بخش شرقی به ابعاد 85×80 متر، دیوارهای پیرامونی به عرض 40/2 متر دارد. ورودی این بنا در ضلع شرقی است. بخش غربی به ابعاد 44×55 مترف از طریق یک ورودی به بخش شرقی مرتبط می شود. این بخش در حقیقت حیاط خلوت مجموعه را شکل می دهد. نمای روکار دیوارهای بنا به وسیله بلوک های سنگی تراشیده و قسمت داخلی دیوارها با لاشه سنگ و ملاط گچ ساخته است. در دیوارهای بیرونی این بنا به فواصل معین، پشتبندهای مستطیل شکلی به طول متوسط 10/3 متر ایجاد شده است. بر روی برخی از بلوک های سنگی این بنا، نشانه هایی از حجاران ساسانی دیده می شود. کاوش های باستان شناختی نشان می دهد این بنا در دوره ساسانی به صورت نیمه کاره رها شد و در آن زمان فقط دیوارهای پیرامونی آن ساخته شد. مورخین اشاره می کنند که خسرو پرویز قصد داشت این کاخ را تکمیل کند. در دوره ایلخانی با ساخت شصت و چهار اتاق در داخل بنا، از آن به عنوان کاروانسرا استفاده شده است.

 

نیایشگاه مادی بیستون:

در زیر کتیبه و نقش برجسته داریوش اول در بیستون، بقایای یک بنای سنگی دیده می شود. این بنا صفه ای به بلندی یک و نیم متر است و به صورت خشکه چین با سنگ های نتراشیده، ساخته شده است. بر روی این صفه، راهرویی به عرض یک و نیم متر و درازای هفت متر وجود دارد که بنا را به دو بخش تقسیم می کند. در انتهای این راهرو، ارتفاع به ابعاد 5/3×5/6 متر قرار دارد. دو طرف پهنای اتاق را شکاف کوه و انتهای آن را دیواری به عرض یک و نیم متر و طول پنج و نیم متر مسدود می نماید. در کاوش های باستان شناختی این بنا، قطعه سفال هایی به دست آمد که با سفالینه های مادی شناسایی شده از «گودین تپه» کنگاور و «نوشیجان» ملایر قابل مقایسه است. کاوشگران این بنا را نیایشگاهی از دوره ماد می دانند. از دیگر بناهای این محوطه تاریخی می توان به کاروانسرای ایلخانی، کاروانسرای شاه عباسی، پل خسرو و پل بیستون اشاره کرد که قبلاً توضیح داده شد. همچنین غارهای تاریخی مرخول، مرتاریک، شکارچیان، مردو در مر آفتا شباهت با سنگ نگاره آنوبانی نی

شباهت بسیار زیاد این نگاره با سنگ نگاره «آنـوبـانـی نـی» در سرپل زِهاب، نشاندهنده توجه داریوش به این اثر ۴۰۰۰ ساله است. در آنجا نیز شمار اسیرانی که با ریسمانی مهار شده اند به نُه نفر می رسد و در برابر آنان ایزدبانویی قرار دارد که حلقه ای در دست و گوی خورشید را بر کنار دارد. این حلقه و گوی خورشید به گونه ای دیگر در نشان گوی بالدارِ بیستون تکرار شده است.

● وضعیت ظاهری کتیبه ها

سنگ نبشته یا کتیبه داریوش به سه زبان و خطِ پارسی باستان، عیلامی نو و اَکَدی (به گویش بابلی نو) و در مجموع در ۱۱۱۹ سطر نویسانده شده است. همانگونه که در طرح و نقشه آخر کتاب دیده می شود؛ متن بابلی از دید ناظر، در سوی چپ نگاره و بر دو پهلوی صخره ای به پهنای میانگین ۸/۳ متر و بلندای میانگین ۵/۳ متر در ۱۱۲ سطر نوشته شده است و ترجمه بندهای ۱ تا ۶۹ متن پارسی باستان را در بر می گیرد. متن عیلامی در سوی راست نگاره و در چهار ستون به بلندای ۱/۲ متر و پهنای ۵/۱ متر در ۳۲۳ سطر نوشته شده است که در همان زمان به انگیزه افزودن چهره سکونخای سکایی، بخشی از آن را پاک کرده و مجدداً همه متن عیلامی را در سه ستون و ۲۷۰ سطر در پایین نبشته بابلی تراشیده اند. متن پارسی باستان در زیر نگاره و در چهار ستون ۴ متری و یک ستون ۲ متری، همگی به پهنای میانگین ۹۳/۱ متر در ۴۱۴ سطر به خط میخی بسیار زیبا و باشکوه پارسی باستان نویسانده شده است. بجز ایـن، چـندین کـتیبه کوچک در جای های گوناگون سنگ نگاره به چشم می خورد که در بر دارنده نام شورشگران و همچنین گزیده هایی از کتیبه اصلی می باشد. بیشتر کتیبه های کوچکِ بیستون به سه زبان نگارش یافته اند، اما کتیبه آ و ک تنها به زبان های پارسی باستان و عیلامی، و کتیبه ل تنها به زبان عیلامی نویسانده شده است.

● رونویس های دیگر کتیبه

از این کتیبه نسخه های آسیب دیده ای به خط و زبانی که فعلاً آرامی نامیده می شود، در بابل و مصر نیز پیدا شده است. نسخه بابلی که قطعاتی از سنگ نگاره را نیز به همراه دارد؛ بر روی سنگ، و نسخه مصری که از جزیره اِلِـفانتین در میانه رود نیل بدست آمده است، بر روی پاپیروس نگاشته شده اند. به نظر می آید همانگونه که در متن اصلی نیز به آن اشاره رفته است؛ نسخه های متعددی از کتیبه را برای نواحی گوناگون فرستاده بوده اند. ارسال برخی از این رونویس ها به هنگام پادشاهی داریوش بزرگ و برخی دیگر در زمان پادشاهان بعدی و از جمله داریوش دوم صورت پذیرفته بود.

 

امروزه در پروند باستاني بيستون به درازاي نزديك ۵ هزار گَز و پهناي ۳ هزار گَزي که نشانه هايي پيش از آغاز گذشته نگاري تا به امروز را در بردارد ۲۸ كار در فهرست نشآن هاي ميهني دفترينه شده است که از اين دست اند:

۱-اشکفت شکارچيان -۲ اشکفت مَرخرل ۳-اشکفت مَر تاريک ۴-اشکفت مَر آفتاب ۵-اشکفت مَردودر ۶-تپه نادری ۷-سراب بيستون ۸-راه باستاني كناره ي سراب ۹-بازمانده هاي گورستان باستاني ۱۰-دژ باستاني مدفون ۱۱-نيايش گاه مادی ۱۲-نگاربرجسته ی و سنگ نبشته ی داريوش بزرگ ۱۳-تنديس هرکول ۱۴-نگاربرجسته ی گَزيدات دوم ۱۵-نگاربرجسته ی گودرز ۱۶-سنگ بلاش ۱۷-پرستش گاه پارتی ۱۸-بازمانده هاي شهر پارتی ۱۹-بازمانده هاي سازه ي ساسانی ۲۰-فرهاد تراش ۲۱-بازمانده هاي پل ساسانی ۲۲-بازمانده هاي بند ساسانی ۲۳-سنگ های تراش خورده ساسانی ۲۴-کاروان سرای ايلخانی ۲۵-بازمانده هاي سازه ی ايلخانی ۲۶-کاروان سرای صفوی ۲۷-ورستادنامه شيخ علی خان زنگنه ۲۸-پل بيستون. برجسته ترين و پرآوازه ترين كار باستانی در اين پروند، نگاربرجسته و سنگ نبشته ي داريوش بزرگ می باشد که به بازگويي نخستين سال فرمان روايی داريوش بزرگ از زبان خود او می پردازد. با آشنا شدن با اين نشان باستانی می توانيم دبيره ي ميخی پارسی باستان را بشناسيم و در باره ي ريخت شناسی، پوشاک، شيوه ي آرايش سر و چهره، جنگ افزارشناسی و باورهاي ديني مردمان ۲۵۰۰ سال پيش در شاهنشاهي هخامنشيان، آگهي هاي ارزنده يي به دست آوريم.

.


مطالب مشابه :


بیستون

میراث تاریخ - بیستون - پوستینی کهنه دارم من.یادگاری ژنده پیر از روزگارانی غبارآلود.سالخوردی




معرفی اعضای انجمن

انجمن علمی مهرازن ایرانیان(معماری) - معرفی اعضای انجمن - دانشگاه میراث بیستون - انجمن علمی




مسابقات خانه تنهایی من

انجمن علمی مهرازن ایرانیان(معماری) - مسابقات خانه تنهایی من - دانشگاه میراث بیستون - انجمن




بیستون

گردشگری استان کرمانشاه - بیستون سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان




استان کرمانشاه (فصل محوطه ی جهانی بیستون)

سفرنامه دیدنو - استان کرمانشاه (فصل محوطه ی جهانی بیستون) - وبلاگی در مورد سفر و عکاسی از




بازخوانی مجدد کتیبه داریوش بزرگ در بیستون

استان پنجم - بازخوانی مجدد کتیبه داریوش بزرگ در بیستون -




سمینار پروفسور گلابچی

انجمن علمی مهرازن ایرانیان(معماری) - سمینار پروفسور گلابچی - دانشگاه میراث بیستون - انجمن




برچسب :