در وصف مولوی...

مولوی ان عارف و مرد بزرگ

تک درخت عشق و استاد  سترگ

سوز بخش عاشقان راهرو

فیض بخش بیدلان در گرو

رهبر دانا به اهل زبدگان

رهنما بر سالکان در هر زمان

عارف از گوشه میخانه جست

رشته های وصل را با دوست بست

در ره عشق و محبت پا گذاشت

رهنما بر عاشقان بر جا گذاشت

خاک پای حضرت لولاک شد

جسم او از عشق بر افلاک شد

مثنویش مغز قران کریم

پر همی باشد ز اسرار رحیم

قرن ها گر بگذرد او زنده هست

از طفیل عشق او پاینده هست

باش عاشق همچو مولانای روم

تا نگردی تحت تاثیر هجو م

گوش کن اواز مولانای روم

تو نهی زهل چنین یک مرز و بوم

تو ز مولای به مولا باز رو

در ره عشق خدا با ساز رو

از خود از جملگی بیگانه شو

عاشق ان سانه و میخانه شو

غیر از دلدار بگذر از همه

تا بیبینی خود چو دارد زمزمه

گوش کن اواز ان دلدار را

نعره منصور را در دار را

خود همی گوید بیا دیوانه شو

با محبت پیشه گان همخانه شو

عاشقی با روی مولا زندگیست

باختن دل را به مولا بندگیست

پس بشو تو با محبت پیر پیر

ور بمیری با محبت میرمیر

گفت هجران سوز و ساز مولوی

شمه ای از بحر  باز مثنوی


مطالب مشابه :


جملات و اشعار بزرگان در مورد دوست و دوستي به ترتيب حروف الفبا

«زنده بی‌دوست در وطنی// مثل مرده است در کفنی»




شعر در وصف دوست

شعر در وصف دوست . خانه ی دوست با دیده مرا خوشست چون دوست در




شعر در وصف دوست

شعر در وصف دوست . خانه ی دوست کجاست؟ در فلق بود که پرسید




شعر ترکی (چرخ و فلک )

این شعر ترکی هم در وصف روزگار و احوالی که بر من روا داشته برای شما میذارم چون از ترکی خوشم میاد:




شعر وصف دوست

شعر وصف دوست دلم خوش است که نور است در




بررسی شعر «دوست» از سهراب سپهری

که یعنی «بله، در وصفِ دوست عجب تلمیح زیبا و بجایی در سهراب در این شعر به معرفی دوست می




در وصف مولوی...

عشق@دوستی@صداقت@مهربانی@شعر و در وصف مولوی رشته های وصل را با دوست بست . در ره عشق و




شعري در وصف چت

به وبلاگ عشق=!دوست دوستانی که مایلند با این وبلاگ در زمینه ی(داستان.شعر شعري در وصف




شعـــــــر در وصف خــــــــــــدا

شعـــــــر در وصف دوستی را دوست، معنی می دهد قهر هم




شعری در وصف اعتیاد

شعری در وصف شعر زیر رو یک نوجوان خوش به امید اینکه باز هم شاهد اشعار زیبایی از دوست




برچسب :