تاریخچه انيميشن يوگسلاوي - قسمت اول

1- زاگرب فیلم:
فادیل هادزیچ (Fadil Hadžić)، ناشر مجله ی Kerempuh از پیشگامان فیلم های انیمیشن در کرواسی است. او در سال 1951 با حمایت دولت، استودیو دوگا فیلم (Duga Film) را تاسیس نمود. در این استودیو تعدادی از بهترین هنرمندان کرواسی مانند دوشان وُکوتیچ (Dušan Vukotić)، نیکُلا کاستِلاک (Nikola Kostelac)، ولادو کریستِل (Vlado Kristl)، الکساندر مارکس (Aleksandar Marks) و زلاتکو بورک (Zlatko Bourek) مشغول به کار شدند. این هنرمندان، به دلیل عدم تجربه ی کافی در زمینه ی ساخت انیمیشن، به روش سعی و خطا روی آوردند و از آثار والت دیزنی و یرژی ترنکا به عنوان منبع اطلاعاتی استفاده کردند. اما این دوره ی آزمایشی تنها یک سال دوام داشت زیرا بحران اقتصادی حاکم بر یوگسلاوی باعث تعطیلی این استودیو گردید. دو سال بعد عده ای از هنرمندان دوگا فیلم سابق از جمله دوشان وکوتیچ و نیکلا کاستلاک گرد هم آمدند و تصمیم گرفتند دوباره به ساخت انیمیشن بپردازند. آن ها حتی حاضر شدند که خود، بودجه ی فیلم ها را تامین کنند. در چنین شرایطی بود که کمپانی زاگرب فیلم (Zagreb Film) که در آن زمان به تولید فیلم های کوتاه، بلند و مستند (غیر از انیمیشن) می پرداخت مسئولیت توزیع فیلم ها را به عهده گرفت. به دلیل کمیاب بودن مواد اولیه و برای صرفه جویی در هزینه و زمان، آن ها به سبک انیمیشن محدود (1)، که در سال های گذشته توسط "يو پي اي" (2) مورد استفاده قرار گرفته بود، روی آوردند. در این روش طراحی ها به حداقل ممکن محدود می شد، طوری که به دینامیک حرکت لطمه ای نزند. بنابراین اگر در استودیو دوگا فیلم سابق یک انیمیشن با ده هزار طرح ساخته می شد، با سبک انیمیشن محدود، تنها به پنج هزار طرح نیاز داشت.

موفقیت های روزافزون این گروه، توجه همگان به خصوص دولت را به خود جلب کرد و سرانجام در سال 1956 با تاسیس یک استودیوی انیمیشن در زاگرب فیلم موافقت شد. دوشان وکوتیچ در همان سال نخستین انیمیشن کوتاه زاگرب فیلم را با عنوان The Playful Robot ساخت و به این ترتیب فعالیت استودیوی جدید زاگرب فیلم به صورت رسمی آغاز گردید. دیری نگذشت که فیلم های این استودیو در جشنواره های مختلف داخلی و خارجی موفقیت های فراوانی را کسب کردند. فیلم The Playful Robot جایزه ای را در جشنواره ی فیلم پولا (Pula) دریافت کرد. فیلم Samac (سال 1958) ساخته ی واتروسلاو میمیکا، برنده ی جایزه ی بهترین انیمیشن کوتاه از جشنواره ی فیلم ونیز گردید. در حقیقت این نخستین جایزه ی بین المللی زاگرب فیلم بود. 
             Alone.jpg

نمایش فیلم های زاگرب در جشنواره ی فیلم کن در سال 1958، جایگاه زاگرب فیلم را به عنوان یک نوآور در دنیای انیمیشن تثبیت کرد. تکنیک فوق العاده و موضوعات جسورانه ی این فیلم ها، همه ی منتقدین را تحت تاثیر خود قرار داد تا جایی که تاریخ نگار فرانسوی، جورج سادول، واژه ی "مکتب انیمیشن زاگرب" را ابداع کرد. اساس این مکتب بر گرافیک و بودند از:
کاریکاتور استوار بود و مهمترین مشخصات فیلم های آن عبارت
1. پرهیز از طرح های واقعگرایانه
2. استفاده از طرح های ساده و کاریکاتور
3. کم شدن نقش نقاشی پس زمینه و یا حذف کامل آن در برخی از موارد
4. مطرح کردن موضوعات سیاسی و اجتماعی با بیانی طنز آمیز
5. حذف دیالوگ و استفاده از افکت های صوتی گوناگون به جای آن

رونالد هالووی (Ronald Holloway) در کتاب خود با عنوان Z = Zagreb - Die Filmstadt der Cartoonisten احتمالا یک نظریه ی رمانتیک ارائه می دهد و می نویسد: "استودیو زاگرب یک مکتب نیست، بلکه یک خانواده است. احتمالا هیچ جای دیگری چنین جو دوستانه ای از اعتماد دو طرفه وجود ندارد... این هنرمندان، همدیگر را در یک کافه در حیاط استودیو زاگرب قدیمی ملاقات می کردند و آن جا جایی بود که آن ها بهترین ایده هایشان را کار می کردند... به رغم پیشنهاد های فریبنده از سوی کشور های دیگر، آن ها همیشه مجذوب وطنشان بودند، فضای آزادی که آن ها می توانستند به آزادی عقاید خود را تغییر دهند و در صورت نیاز کمک بگیرند". البته این درست است که در هیچ کشور سوسیالیست دیگری چنین فضای هنری و آزادی روشنفکرانه چنانچه در یوگسلاوی سابق بود، وجود نداشت و اگر شما به عناوین فیلم ها نگاه کنید به نظر می رسد که اصطلاح "خانواده ی بزرگ" تا حدی حقیقت داشته باشد. هر کدام به فیلم های دیگری کمک کرده اند و در نتیجه همان اسامی بار ها و بار ها دیده می شود. (3)

مکتب انیمیشن زاگرب را می توان به دو مرحله تقسیم کرد:

1. مرحله ی اول: از سال 1957 تا 1964
2. مرحله ی دوم: از سال 1964 تا 1990

مرحله ی اول مکتب انیمیشن زاگرب:
این مرحله با آثار اولیه ی هنرمندانی چون دوشان وکوتیچ، واتروسلاو میمیکا و ولادو کریستل مشخص می شود. در این دوره، مکتب زاگرب سبک انیمیشن محدودش را که با گرایش به گرافیک پیشرو و تکنیک های تصویری مانند کُلاژ و مونتاژ مشخص می شد، استوار کرد. برخی از منتقدین، این مرحله را "سال های طلایی زاگرب فیلم" نامیده اند. مرحله ی اول انیمیشن زاگرب در سال 1963 به پایان رسید. در این سال، زاگرب فیلم بدون رهبر ماند؛ ولادو کریستل به آلمان غربی مهاجرت کرده بود، دوشان وُکوتیچ درگیر مسائل سیاسی بود و به ندرت در محافل هنری دیده می شد، واتروسلاو میمیکا به کارگردانی فیلم های زنده بازگشته بود و نیکُلا کاستِلاک حرفه ی تبلیغاتی خود را از سر گرفته بود.


دوشان وُکوتیچ - Dušan Vukotić
1927 - 1998
دوشان وکوتیچ یکی از شخصیت های مهم در تاریخ استودیو زاگرب فیلم است. او نه تنها به تاسیس بخش انیمیشن زاگرب فیلم کمک کرد، بلکه منبع الهام دیگر هنرمندان برای دنبال کردن شیوه ی بیانی مدرن در فیلمسازی انیمیشن و رهایی از اصول و قواعد مرسوم تولید انیمیشن بود. مشهورترین فیلم او Ersatz (سال 1961) می باشد که جایزه ی اسکار را برایش به ارمغان آورد. منتقد بزرگ، رانکو مونیتیچ می نویسد: "وکوتیچ، طرح های ساده ی کاریکاتوری را روی پس زمینه های سفید و خنثی قرار داد و از رنگ به عنوان بهترین عنصر برای بیان مفهوم تزیینی سطح استفاده کرد. وی به جنبه های تصویری انیمیشن اعتقاد داشت و به ساختار های گرافیکی پیچیده و محکم بر سطوح خنثی و طرح های صریح تاکید می کرد. فضای صحنه های او، شامل لایه هایی از رنگ است که به صورت بند بند و موازی، در عمق صحنه پراکنده اند". (4) یکی دیگر از فیلم های خوب دوشان وکوتیچ Concerto For Sub-Machine Gun (سال 1958) نام دارد. در این فیلم گروهی دزد پس از اجرای ترفند های گوناگون موفق می شوند پول زیادی را از بانکی سرقت کنند. اما موقعی که به محل اقامت خود در یک آسمانخراش باز می گردند بر سر تقسیم پول به جان یکدیگر می افتند. در پایان فیلم، رئیس دزدان که توسط یکی از زیردستان خود مجروح شده، برای به چنگ آوردن یک اسکناس که از میان همه ی اسکناس ها بیرون افتاده و در هوا معلق است از بالای آسمانخراش سقوط می کند. از دیگر آثار این کارگردان می توان به Piccolo (سال 1959) و The Game (سال 1962، نامزد دریافت اسکار) اشاره کرد.   Ersatz ساخته ی دوشان وکوتیچ

واتروسلاو میمیکا - Vatroslav Mimica
1923 - ...
واتروسلاو میمیکا منتقد، نویسنده و کارگردان فیلم های زنده بود. در اواخر دهه ی 50 میلادی به بخش انیمیشن زاگرب فیلم پیوست و با کارگردانی چند انیمیشن کوتاه، نگاه منتقدین را به خود جلب کرد. میمیکا هرگز طرح های آثار خود را نمی کشید، بلکه از هنرمندانی استفاده می کرد که به نظرش می رسید ایده های او را بهتر ارائه می دهند. به عبارت دیگر او صرفا یک کارگردان بود. رانکو مونیتیچ درباره ی سبک میمیکا می نویسد: "شخصیت های میمیکا به اندازه ی شخصیت های وکوتیچ، طبیعی و متحرک نیستند. انعطاف ناپذیری ظاهری آن ها، استعاره ای شاعرانه از درماندگی انسان گرفتار در دام تمدن مدرن است. ویژگی دنیای میمیکا، آگاهی از تضاد های تراژیک زمان ماست که انسان را به قیمت از دست دادن اصالت فردی، به سازگاری با ریتم شتابنده ی تکنولوژی، مجبور می سازد". (5)

  The Inspector Returns Home ساخته ی واتروسلاو میمیکا


میمیکا در سال 1958 با ساخت فیلم Samac موفق شد جایزه ی بهترین انیمیشن کوتاه را از جشنواره ی فیلم ونیز دریافت کند. در این فیلم، مرد ماشین نویسی از زندگی روزمره و تکراری به تنگ آمده است. او نسبت به اطرافیان خود بی تفاوت است تا جایی که حتی متوجه ابراز عشق دختر ماشین نویس همکارش نیز نمی شود. در ذهن او همه ی همکارانش به صورت چرخ دنده های عظیمی که قصد دارند او را لِه کنند مجسم می شوند. او به خانه می رود و در اتاق کوچکش می خوابد. رویا، او را به آرامش و تنهایی بی حد و حصر می رساند. اما سرانجام، تنهایی باعث ایجاد ترس و وحشت در او می شود. صبح که از خواب بر می خیزد، نگاهش به زندگی تغییر می کند و شادمان، برای ملاقات دختر ماشین نویس همکارش از خانه بیرون می رود. یکی دیگر از فیلم های تحسین برانگیز میمیکا The Inspector Returns Home (سال 1959) نام دارد. این فیلم به شیوه ی کُلاژ ساخته شده است. طراحی کاراکتر آن توسط الکساندر مارکس، طراحی صحنه توسط زلاتکو بورک و متحرک سازی آن توسط ولادیمیر یوتریشا انجام شده است. داستان این فیلم، بسیار ساده و درباره ی کارآگاه شکاکی است که هنگام مطالعه ی روزنامه، متوجه یک اثر انگشت مرموز می شود. اثر انگشت می گریزد و کارآگاه آن را دنبال می کند. اما دو مشخصه ی مهمی که باعث شده اند این فیلم به اثری استثنایی تبدیل شود، یکی پس زمینه های آن می باشد، که متاثر از سبک کوبیسم است و دیگری متحرک سازی نومایه و مبتکرانه ی کاراکتر اصلی فیلم. میمیکا در سال 1963 با همکاری الکساندر مارکس (طراح کاراکتر و صحنه) و ولادیمیر یوتریشا (انیماتور) فیلم عالی Typhoid را ساخت. طرح های قوی سیاه و سفید این فیلم تداعی کننده ی باسمه های چوبی اکسپرسیونیست های آلمانی از قبیل بارلاخ، کیرشنِر و اِشمیت رُتلوف می باشند. پس از آن میمیکا به ساخت فیلم های بلند زنده روی آورد. از دیگر آثار این کارگردان می توان به Happy End (سال 1958) و At The Photographer's (سال 1959) اشاره کرد.

Typhoid ساخته ی واتروسلاو میمیکا


ولادو کریستِل - Vlado Kristl
1923 - 2004
مهمترین اثر کریستل Don Kihot (سال 1961) می باشد. بیان گرافیکی فوق العاده ی این فیلم جایزه ی جشنواره ی اوبرهاوزن را برای او به ارمغان آورد. فیلم بعدی کریستل با عنوان General i resni clovek (سال 1962) مشکلاتی را برای او در اداره ی سانسور به وجود آورد. پس از آن کریستل به آلمان غربی مهاجرت کرد و در آن جا فعالیت هنری خود را ادامه داد. اگر چه کریستل مدت بسیار کوتاهی در زاگرب فیلم فعالیت کرد اما معیار های پیچیده و ماهرانه ی او میراث مهمی برای زاگرب بر جای گذاشت که بقیه ی هنرمندان از آن الهام گرفتند و بر طبق آن عمل کردند.

  Don Kihot ساخته ی ولادو کریستل




پاورقی:

1. واژه ی انیمیشن محدود (Limited Animation) که معمولا در برابر انیمیشن کامل (Full Animation) قرار می گیرد، در مورد سبکی از متحرک سازی به کار می رود که مشخصه اش طراحی موجز فرم ها و حرکت محدود است. هدف اصلی از این شیوه، کاهش هزینه و زمان تولید انیمیشن کامل است. این سبک در ابتدا به عنوان ابزاری هنری آغاز شد، گر چه خیلی زود تنها به خاطر مسائل اقتصادی مورد توجه قرار گرفت. استودیو ی UPA در تلاش برای رهایی از رویکرد واقعگرایانه و دشوار دیزنی، اولین تلاش جدی را در این راه انجام داد. یکی از مهمترین ویژگی های آن در کاستن هزینه ها، جدا کردن اجزای موجود متحرک و لایه بندی صحنه است؛ بدین معنا که تنها بخشی از کاراکتر که حرکت می کند دوباره کشیده می شود و بقیه ی اجزا ثابت می ماند. برای مثال در کاراکتری که ثابت ایستاده و صحبت می کند، لایه ی دهان جدا شده و به طور جداگانه متحرک سازی می شود. با این روش تا حد قابل توجهی در زمان و هزینه ی کار صرفه جویی می شود، و البته نتیجه ی کار نیز به روانی و زیبایی متحرک سازی کامل نخواهد بود. نگاه کنید به: فرناز خوشبخت، فرهنگ جامع انیمیشن، جلد دوم، نشر جامعه ی نو، زمستان 1389، صص 52 و 53


2. United Productions Of America، استودیوی انیمیشن آمریکایی که بیشتر با نام UPA شهرت دارد است و در سال 1943 در پیامد اعتصاب انیماتور های دیزنی، که نتیجه اش مهاجرت دسته جمعی تعدادی از کارکنان قدیمی دیزنی بود، تاسیس شد. استودیو در ابتدا Industrial Film & Poster Service نام داشت، و هنرمندان آن اجازه داشتند مفاهیم و سبک خود را آزادانه اعمال کنند. از ویژگی های آثار اولیه ی UPA طراحی بسیار تخت و سبک گرایانه ی آن ها در مخالفت کامل با رویکرد دیزنی بود. پس از عقد قرارداد با کلمبیا پیکچرز و ثبات نسبی، استودیو توانست کاراکتر های خاص خود را خلق نماید. آقای ماگو که در 1949 معرفی شد، اولین آن ها بود و با موفقیت بسیار رو به رو شد. در 1951 اثر موفق دیگر، Gerald McBoing-Boing اسکار دیگری برای UPA به ارمغان آورد و موجب گشت تا سبک UPA تغییرات چشمگیری در دیگر استودیو های بزرگ انیمیشن، از جمله وارنر، MGM و حتی دیزنی ایجاد آغاز کرده، و طلیعه ی عصر جدیدی از تجربیات انیمیشن شود. نگاه کنید به: فرناز خوشبخت، فرهنگ جامع انیمیشن، جلد دوم، نشر جامعه ی نو، زمستان 1389، صص 186 و 187


3. Ingo Petzke، نگاهی به شکل گیری انیمیشن زاگرب، ترجمه ی مریم بیانی، فصلنامه ی سینمایی فارابی، دوره ی شانزدهم، شماره ی دوم، زمستان 1385، ص 73


 

4. جیان آلبرتو بندازی، یکصد سال سینمای انیمیشن، ترجمه ی سعید توکلیان، انتشارات دانشکده ی صدا و سیما، تابستان 1385، ص 206


 

5. جیان آلبرتو بندازی، همان، صص 206 و 207

نوشته: علي نظري پور


مطالب مشابه :


عابد اسماعیل نتاج

استودیو ویشکا استودیو




استوری ‌برد

برد بودند ولی در دهه ۱۹۷۰ بسیاری از این موارد درحین پاکسازی استودیو از استودیو ویشکا




تاریخچه انيميشن يوگسلاوي - قسمت اول

او در سال 1951 با حمایت دولت، استودیو دوگا فیلم (Duga Film) را تاسیس نمود. استودیو ویشکا




بازیگری و انیمیشن

استودیو ویشکا استودیو




مراحل تولید انیمیشن

استودیو ویشکا استودیو




تاریخچه انيميشن يوگسلاوي - قسمت دوم

نئوپلنتا فیلم یکی دیگر از استودیو های ساخت انیمیشن در یوگسلاوی استودیو ویشکا استودیو




افتادن دكور بر سر بازیگر فیتیله جمعه تعطیله!

ویشکا آسایش ، علی فروتن بازیگر برنامه‌ «فیتیله جمعه تعطیله» روز جمعه در استودیو 25 صدا و




برچسب :