ارزيابي دولت اصلاحات

خاتمی بعنوان سومین رییس دولت جمهوری اسلامی -که مدت زمان قابل ارزیابی- رییس دولت بوده است در خرداد 1376 در رقابت با ناطق نوری با اختلاف فاحشی رییس­جمهور ایران شد. در ادامه به خلاصه ای از رویکردها و نتایج حوزه های مختلف دولت ایشان می­پردازیم.

سیاست داخلی

دولت خاتمی با 10یا11 وزیر از حزب مشارکت که ریاستش به عهده برادر رییس جمهور بود مطمئنا حزبی­ترین دولت جمهوری اسلامی محسوب می­شود. باز شدن فضاي سياسي از مهمترين نكات دوران اصلاحات محسوب مي­شود ولي نكته اينجاست كه تيغ اين آزادي­ها اغلب گردن نهادهاي انقلابي چون سپاه، بسيج و یا شورای نگهبان را مي­زد و اگر كسي كوچكترين انتقادي از دولت مي­كرد با سیل حملات روزنامه­هاي زنجيره­اي به « درك نكردن پيام دوم خرداد» متهم مي­شد. از توجیهات معروف اصلاح­طلبان برای ناکارامدی دولت خاتمی، شعار «هر 9روز یک بحران» است. یعنی حدود 145 بحران که هیچگاه اصلاح­طلبان نتوانستند اين 145 بحران را نام ببرند. البته بحرانهایی مثل قتلهای زنجیره­ای، آشوبهای کوی دانشگاه، روزنامه­های زنجیره­ای و یا اختلافات قومی و یا رسوایی کنفرانس برلین بطور مشخص ایجاد شدند ولی در واقع ایجاد و مدیریت این پروژه­ها توسط عناصر دولت در خود وزارت اطلاعات و یا وزارت کشور انجام می­شد تا برای به بن­بست کشاندن نظام دینی در ایران حداکثر استفاده را کرده باشند. در ماجرای قتلهای زنجیره­ای و انتخاب بازجوهای بی­دین توسط حجاریان و عباد برای شکنجه سعید امامی و خانواده­اش و انحراف پرونده از موضوع اصلی، همگي با اطلاع خود آقای خاتمی بوده است که سازمان قضایی نیروهای مسلح در بیانیه­اش مجبور شد به اطلاع خاتمی از آن جنایات تصریح کند و حتی چند قاضی و وزیر را برای روح­الله حسینیان فرستاد که وساطت کنند و دیگر افشاگری­هایش را ادامه ندهد. بهرحال هدف نابودی نظام بود که عباس عبدی گفت ما ترجیح می­دهیم وزارت اطلاعات ضعیفی داشته باشیم و منافقین در تهران به مقر حکومت خمپاره بزند! اصلاحات که مست رای 20میلیونی بود با تحلیل غلط از انتخابات به این نتیجه رسیده بود که مردم آنها را در مقابل نظام انتخاب کرده­اند و سودای براندازی از درون را در سر می­پروراندند تا جایی که ابطحی مسئول دفتر خاتمی در نهاد ریاست جمهوری به روح­الله حسینیان گفت: «...آقای خاتمی 20 میلیون نفر پشت سر دارد، آقای خامنه‌ای هشت میلیون رای آورد و اگر درگیری به وجود بیاید، شما مطمئن باشید كه آقای خامنه‌ای پیروز نخواهد شد!»

مجلس پنجم که علیرغم اکثریت جناح موسوم به راست در آن، در ابتدای معرفی کابینه به همه وزاری خوب و بد خاتمی یکجا رای داده بود، مجبور شد وزیر کشور را بخاطر فعالیتهای علیه نظام، استیضاح و برکنار کند. شدت هجمه علیه نهادهای قانونی کشور در دوران انتخابات مجلس هفتم بود که بعد از رد صلاحیتها، در مجلس، اصلاح­طلبان حرفهایی علیه رهبر و انقلاب گفتند که هیچ روزنامه­ای جرات نکرد وقاحت آنها را منتشر کند و حرمت­شکنی را به حداکثر رساندند و دولت هم اعلام کرد نمی­خواهد انتخابات را برگذار کند و تعدادی از وزرا و خود خاتمی تهدید به استعفا کردند. ولی رهبر انقلاب زیر بار این حرفهای زور نرفت و گفت این انتخاباتِ قانونی هر طور شده برگزار خواهد شد. در این دوران که بعضی اصلاح­طلبان صراحتا خاتمی را گورباچف ایران خطاب کردند، تلاش برای براندازی نرم با انواع و اقسام نقشه­ها و برنامه­ها اجرا شد و روزگار سختی را بر دوستداران نظام مقدس جمهورری اسلامی ورق زد که هرگز تاریخ آن را فراموش نخواهد کرد. ولی نهایتا اختلافات گروههای دوم خرداد در تقسیم قدرت با منحل شدن شورای شهر تهران  بخاطر ناکارامدیِ حاصل از جنجالهای سیاسی بیفایده باعث شد تا نامیدی مردم از این جریان به اوج برسد تا انتخابات شورای شهر بعدی باكروبي يك پديده است. رای به اصولگرایان اولین میخها به تابوت اصلاحات کوفته شود.

سیاست خارجی

درحاليكه اصلاح­طلبان نقطه قوت خود را در امور خارجه و سیاست تنش­زدایی می­دانند ولی در واقع این وادادگی در مقابل غرب بود که مورد استقبال غربیها واقع شده بود. عقب­نشینی از مواضع اصولی جمهوری اسلامی و آرمانهای امام راحلره بارها و بارها موجب دلسردی مستضعفان و نهضتهای آزادیبخش جهان از ایران شد. حتی نامه­ای خطاب به جرج بوش بعدها افشا شد که در آن وزیر خارجه حاضر شده بود بازای خارج کردن ایران از محور شرارت، حزب لبنان و حماس را بفروشد. در این فضا کسی جرات نداشت از آرمانهای امام و فتح قله­های جهان توسط اسلام و یا نابودی اسراییل سخن بگوید و اصلاح­طلبان گمان داشتند مشروعیت و عزتشان را از غرب و توجه غرب به آنها می­گیرند. بعبارت واضح­تر ایران در حال هضم شدن در نظام سلطه بود. تلاش برای راضی کردن غرب از حکومت اسلامی که تضاد بنیادی با هم دارند باعث شد که ایران یکجا مستضعفان جهان و نقش آنها در سیاست و اقتصاد را فراموش کند تا جایی که در سفر خاتمی به افریقا در سال آخر ریاست جمهوری­اش گفت: ای­کاش سال اول به افریقا می­آمدم. اوج ذلت در برابر غرب در دوران مذاکرات هسته­ای و قرارداد سعدآباد بود که در ایران به قرارداد ترکمنچای2  لقب گرفت و ما همه چیز را پذیرفتیم. علیرغم تمام این عقب­نشینی­ها، امریکا باز هم ایران را محور شرارت معرفی کرد، غرب اجازه نداد حتی یک سانتریفیوژ برای تحقیقات در دانشگاه ما فعال باشد و هر روز ایران را ناقض حقوق بشر خواندند. کار به جایی رسید که ظهره‌وند سفیر سابق کشورمان در ایتالیا گفت: «بعد از رسمیت جلسه سعدآباد جک استراو به نشان تحقير، در حضور وزیر خارجه پایش را روي ميز دراز كرد! و یوشکا فیش هنگام خروج از تهران با ادبیات تحقیرآمیزی گفت که به ایرانیان گفتیم که بساط خود را جمع کنند.» ما در افغانستان تمام میراث امام خمینی را فروختیم و زیر پای هم­پیمانان مظلوم خود یعنی مجاهدان افغان را خالی کردیم و همانند امریکا آنها را جنگ­طلب خواندیم تا بعد از این همه همکاری باز هم هر روز توسط امریکا تهدید به حمله نظامی شویم.

فرهنگ

بعد از سیاست داخلی، پررنگ­ترین جنبه فعالیت دولت خاتمی حوزه فرهنگ بود. این حوزه با وزارت مهاجرانی آغاز شد. فردی که بعدها بخاطر رسوايي و شکایت مسئول دفترش و... مجبور به ترک ایران شد و امروز وزیر فرهنگ ایران، لندن­نشین شده و علیه جمهوری اسلامی هر روز با مصاحبه­هایش آب به آسیاب کشورهای استعمارگر می­ریزد. وی که پیگیر سیاست سمحه و سهله بود بارها اعلام کرد باید كلمه­ي ارشاد اسلامی از آخر نام این وزارتخانه حذف شود. با این موضعگیری وزير، دیگر نباید انتظاری از مطبوعات داشت چه آنکه آنها نیز در هجمه به مبانی جمهوری اسلامی سنگ تمام گذاشتند و در پروژه­هاي مختلف، روزنامه­های زنجیری که با وامهای بلاعوض 4-3 میلیاردی وزارت فرهنگ، راه­اندازی می­شدند طبق برنامه­ای منظم به یک نهاد انقلابی هجمه می­بردند. مهمتر از نهادها مبانی انقلاب بود؛ یکی از آنها نوشت اندیشه­های امام خمینی به زباله­دان تاریخ رفته، عمادالدین باقی بشدت علیه امام خمینی سخنرانی می­کرد. جالبتر اینکه مرکز نشر آثار امام، اینگونه افراد را در سالگرد امام خمینی دعوت می­کردند تا سخنرانی کنند. البته آنها به کاریکاتور امام خمینی و دشنام به انقلاب اکتفا نکردند و گام را جلوتر گذاشتند و تخریب اسلام و اهلبیت را آغاز کردند. عاشورا را نتیجه خشونت­طلبی پیامبر در بدر معرفی کردند و یا دین را افیون ملتها گفتند. مراجع تقلید و مقلدین را به میمون تشبیه کرده و مسخره کردند. بقدری این وقاحتها زیاد شد که بعد از دهها سال بار دیگر علمای قم دست به تحصن زدند. تا اینکه نوبت به وزیر ارشاد بعدی یعنی مسجدجامعی رسید. وی که با نام آیت­الله زاده رای اعتماد گرفت همان سیاستهای مهاجرانی را ادامه داد و تنها بعضی ظاهرسازی­هایی مثل افزایش نمایشگاه­های قرآن را اضافه کرد. ابزار تمام تغییرات دلخواه استکبار همین فرهنگ بود لذا با برنامه عمل می­کردند و در یک شتاب فزاینده­ای بسیاری از ضدانقلاب­ها و افراد محارب از مسعود بهنود گرفته تا جهانبگلو و بسیاری از توده­ای­ها و یا کانون نویسندگان در کنار حلقه کیان به صحنه مطبوعاتی کشور برگشته و علیه اسلام و مبانی انقلاب طبق برنامه در روزنامه­ها و مجلات متعددی مطلب می­نوشتند. لذا رهبر انقلاب در آن زمان روزنامه­ها را پایگاه دشمن توصیف کرد. البته این جریانات فکری تنها محدود به رسانه­ها نبودند بلکه بسیاری از این جاسوسان فرهنگی مثل جهانبگلو بعنوان مشاور مجلس، دولت یا مشاور رییس دولت فعاليت می­کردند. جریان فمینیستی نیز در این میان بشدت مشغول بود نشریات زن و یا پیام هاجر و افرادی مثل مهرانگیز کار و شیرین عبادی باعث

تجمعات مدني و تظاهرات سكوت جنبش سبز

نيروي انتظامي در حال آتش زدن؛ جنبش سبز در حال تظاهرات سكوت

شدند تا بارها علمای قم به فریاد بيايند.

 در این دوران فیلمهای سينمايی از لحاظ کمیت افزایش یافت ولی محتوا بشدت علیه مقدسات و مذهب بود علیرغم پیش­بینی دولت مبنی بر اینکه فساد در سینما باعث افزایش تماشاچیان سینما می­شود ولی بازدیدکننده­های سینما از 60میلیون صندلی در سال به نزديك 3میلیون در پایان دولت خاتمی رسید. هرچند دولت ورود ماهواره یا لوح فشرده را علت این ورشکستگی سينمای ایران مطرح می­کرد ولی در واقع این دو پدیده در تمام کشورهای دنیا رخ داده است و در هیچکدام منجر به کاهش 20برابری نشده و بعبارت دیگر سینمای هیچ کشوری را نابود نکرده است. در حوزه کتاب بخاطر اینکه کمتر در معرض نمایش همگانی بود، اوضاع دین ستیزی و امثالهم به مراتب وخیم­تر بود. فهرست مفصلی از این شبیخون همه جانبه فرهنگی در دوران دولت آقای خاتمی در گزارش تحقیق و تفحص مجلس هفتم آمده است که به قول سخنگوی کمیته؛ یک وانت مستندات دارد، لذا در این مختصر نمی­گنجد.

اقتصاد

نقاط مثبت اقتصادي دولت خاتمي عبارت است از يكسان­سازي نرخ ارز، شروع ایجاد بانكها و بيمه­هاي خصوصي، توسعه بورسهاي استاني و پايه­ريزي شبکه شتاب است. هرچند در نحوه اجراي اين موارد نقاط مبهم بسيار زيادي است خصوصا در مجوز و وام به بعضي بیمه­ها و بانكهاي خصوصي ولي آنچه در كل اقتصاد دولت خاتمی پررنگ است ادامه سياست تعديل اقتصادي دولت قبلي البته با هماهنگي كمتر و اختلافات بیشتر تيم اقتصادي است. بهرحال اين سياست به شكاف طبقاتي دامن زد و ضریب جینی را در سال81 به 0.42 یعنی بیشترین فاصله طبقاتی بعد از سال 62 رساند بطوري كه این بی توجهی به محرومین در دور بعدي انتخابات دامن اصلاح طلبان را گرفت. شايد علت عمده اين موضوع بي­توجهي رييس دولت به مساله اقتصاد باشد چون دغده­هاي وي اغلب مسايلي همچون گفتگوي تمدنها بود، چه آنكه مقام معظم رهبري بارها در تريبونهاي عمومي از دولت خواست به مشكلات معيشتي مردم بيشتر توجه شود. مردوخی دبیر وقت هیات امنای صندوق ذخیره ارزی هم اخیرا اعلام کرد: «در دولت اصلاحات برای برداشت بیحساب و غیرقانونی از صندوق، مسابقه گذاشته بود و شرکتهای صوری بسیاری ایجاد شدند که در پناه شهرت سیاسی صاحبانش برای وامهای خارج از روال قانونی از بانکهای عامل فشار زیادی می­آوردند.» بانك جهاني پول، طرح پژوهشي نقدي كردن يارانه­ها را به كارفرمايي وزارت رفاه ارايه كرد ولي هيچگاه دولت جسارت اجراي آن را نداشت و در پايان هشت سال هم خاتمي گفت: اي­كاش هدفمند كردن يارانه­هاي اجرايي مي­كرديم. اختلافات تيم اقتصادي خاتمي مخصوصا بعد از فوت نوربخش به اوج خود رسيد و افراد تيم اقتصادي يكديگر را متهم به فساد اقتصادي مي­كردند. در اين دوران فساد اقتصادي دستگاهها بقدري زياد شد كه بعضي وزرا با گستاخي تمام از ريخت پاشهاي تشريفاتي خود دفاع مي­كردند. اوج اين مسايل رشوه 15 میلیون دلاری یک آقازاده از شرکت استات اویل بود که وی از سوی پلیس نروژ تحت تعقیب قرار گرفت ولی در کشور اسلامی خودمان هرکاری دلش می­خواست انجام می­داد و یا دكوراسيون 1.5 ميليارد توماني اتاق وزير راه و مراسم افتتاحيه 1.7 ميليارد توماني فرودگاه نيمه­تمام امام خميني که از دولتي با اين رويكرد نبايد انتظار اجراي سياستهاي ارتقاء كارايي، بهينه­سازي مصرف سوخت يا اصلاح الگوي مصرف را داشت. لذا مصرف سوخت در کنار بی­توجهی دولت به شدت در حال رشد بود به طوری كه با اختلاف بسیار زیاد، بالاترین رشد مصرف سوخت در جهان را داشتیم.

البته گاهي آمار عجيب و غريب هم ارايه مي­شد مثل اينكه دولت گفت سالانه رشد اقتصادي 7درصد بوده يعني طي هشت سال اقتصاد كشور 50درصد رشد داشته است در حالی که رشد چشمگیر مهاجرت از روستاها به شهرها، کاهش فعالیتهای عمرانی و طولانی شدن مدت اجرای پروژه­ها نشان از نقض اینگونه ادعاها داشت. آمار رسمی وزارت صنایع در پایان دولت اول خاتمی تصریح کرد که 2500 واحد صنعتی دچار بحران هستند که حدود 1500 واحد آن تعطیل شدند. تا آنجا که دكتر غنيمي­فرد رييس وقت خانه صنعت استان تهران در ارديبهشت 84 گفت: دولت با واردات بي رويه، توليد را نابود كرده و بيكاري و ورشكستگي صنايع را به اوج رسانده است. هرچند حسين عبده علت اين شكستها را ضعف در اجرا دانست و سياستهاي اقتصادي را بي­نقص خواند. نهایتا مستندات آماري بانك مركزي نشان مي­دهد، تعهدات خارجي كشور شامل بدهي­هاي قطعي و احتمالي كه در ابتداي دولت دوم اصلاحات يعني سال 80 حدود 20 ميليارد دلار بوده است، به بيش از 40 ميليارد دلار در پايان سال 83 افزايش يافت.

منبع



مطالب مشابه :


كانون ارزيابي در مديريت عملكرد

كانون ارزيابي عملكرد ،اعمال راهبرد كسب وكار را تسهيل كند وفرايندهاي سازماني وعملكرد




"ارزيـابي عملـكرد سـازمـان - رويكرد استراتژيك"

مدیریت ارتباط مشتری - "ارزيـابي عملـكرد سـازمـان - رويكرد استراتژيك" - customer relationship management




پيشينه و جايگاه قانوني ارزيابي عملكرد در ايران

انسان شناسی - پيشينه و جايگاه قانوني ارزيابي عملكرد در ايران - دین پژوهی - انسان شناسی




اداره آموزش وپرورش الموت شرقي

ارزيابي وعملكرد. علي ميرزايي




حبس ومجازاتهای جایگزین حبس

نماينده اداره ارزيابي وعملكرد مستقر در




بازاریابی گل

- ارزيابي گزينش‌هاي راهبردي با توجه به ره ‌آوردهاي - ارزيابي آمار فروش وعملكرد مالي




ارزيابي دولت اصلاحات

زیر چتر شرق - ارزيابي دولت اصلاحات - بيان مسايل سياسي ، اجتماعي ، فرهنگي سيستان وبلوچستان




مقايسه عزت نفس و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان براساس استفاده معلم از ارزيابي اسنادي.

سنجش و آموزش - مقايسه عزت نفس و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان براساس استفاده معلم از ارزيابي




برچسب :