فروغ فرخزاد

161.gif فروغ فرخزاد در 15 دی ماه 1313 در تهران متولد شد, مادرش"توران وزیری تبار و پدرش"سرهنگ محمدفرح‌‏زاد"بود؛ پدر به دلیل روحیه نظامی كه داشت از همان آغاز فرزندان خود را به گونه‌‏ای متفاوت تربیت می‌‏كرد و سعی داشت آن‌‏ها را با سختی آشنا كند, فروغ در سال‌‏های 1325 پس از پایان دوره ابتدایی در دبیرستان"خاور" ثبت نام می‌‏كند و در این سال‌‏ها به سرودن شعر روی می‌‏آورد.

اما فروغ, شعرهای این دوره را كه بیشتر در قالب غزل سروده ‌‏شده‌‏اند, هیچ‌‏گاه جایی منتشر نمی‌‏كند.او در سال 1328 وارد هنرستان بانوان كمال‌‏الملك‌‏می‌‏شود و نقاشی و خیاطی را زیر نظر استاد "پیتر كاتوزیان"و"بهجت صدر" می‌‏آموزد. در شهریور ماه 1329 در حالی كه شانزده سال بیش ندارد با پرویزشاپور كه پانزده سال از او بزرگتر است و نوه خاله مادری فروغ است علی رغم تمام مخالفت‌‏های خانواده ازدواج می‌‏كند؛آنها برای زندگی مشترك اهواز را بر می‌‏گزیند و به آنجا نقل مكان می‌‏كند. در سال 1331 همزمان با انتشار اولین مجموعه شعر فروغ"اسیر" تنها فرزندانشان"كامیار" متولد می شوكد و سپس از آن حس زنانگی به شكلی خاص در فروغ می‌‏شكند. اما شادی تولد كودك دیری نمی‌‏پاید و اختلافات خانوادگی بالا می‌‏گیرد. در فاصله سال‌‏های 1332 اشعار فروغ در نشریات آن روز همچون"روشنفكر","امید","ایران" و"سخن" منتشر می‌‏شود و بازتاب گسترده‌‏ای در سطح جامعه روشنفكری آن روزها دارد.
فروغ در سال 1334 از پرویز شاپور جدا ‌‏شده و نگهداری كامی نیز به پدر سپرده می‌‏شود. دیری نمی‌‏پاید كه فروغ سر خورده و افسرده چمدان به دست به خانه پدری باز می‌‏گردد و پدرش نیز كه مخالف كارهای او و انتشار اشعارش بوده‌‏است او را چمدان به دست از خانه بیرون می‌‏كند. فروغ به دعوت"طوسی حایری" كه زمانی همسر احمد شاملو بود به خانه او می‌‏رود. مدتی را در خانه او می‌‏گذارند تا جایی برای خود دست و پا كند. در همین سال مجموعه شعر اسیر به چاپ دوم می‌‏رسد كه عمدتا اشعار این مجموعه چهار پاره منظوم یا قطعه بودند. در سال 1335 كه احمد شاملو"عروسی خون" لوركا را ترجمه كرده و قرار بود این نمایشنامه به روی صحنه برود, شاملو از فروغ دعوت می‌‏كند كه به همراه اعضا این گروه"طوسی حایری","لبعت والا" و چند نفر دیگر به ایفای نقش بپردازد. آنها شروع به تمرین می‌‏كنند اما به دلایل مالی و مشكلات شخصی بازیگران این تئاتر روی صحنه نمی‌‏رود.
در سال 1335 فروع مجموعه شعر"دیوار"را كه شامل 25 قطعه شعر منظوم است منتشر می‌‏كند و پس از آن به ایتالیا و آلمان سفر می‌‏كند در سال 1336 به تهران باز می‌‏گردد و به ناچار اتاقی اجازه می‌‏كند. در همین سال‌‏ها دو داستان به نام‌‏های"بی‌‏تفاوت"و"كابوس" را در مجله "فردوسی"منتشر می‌‏كند. در سال 1337 عصیان را كه شامل 17 قطع شعر منظوم بود منتشر می‌‏كند. همزمان با ابراهیم گلستان آشنا می‌‏شود و به عنوان منشی در "گلستان فیلم" مشغول به كار می‌‏شود. در سال 1338 فروغ به همراه صمد‌‏ پوركمالی با هزینه"گلستان فیلم" به انگلستان, هلند و آلمان برای كارهای صدابرداری و تعمیر دستگاه‌‏های فیلم‌‏برداری می‌‏رود اما این سفر را نیمه كاره رها می‌‏كند و به تهران باز می‌‏گردد.
در سال 1338 فروغ در تهیه و بازی فیلمی از مراسم خواستگاری در ایران كه بنا به سفارش موسسه فیلم ملی كانادا توسط ابراهیم گلستان ساخته شد ایفای نقش می‌‏كند.
در فاصله این سال‌‏ها فروغ همراه با ابراهیم گلستان در عرصه فیلم‌‏سازی مشغول است و یك فیلم تبلیغاتی یك دقیقه‌‏ای برای صفحه نیازمندی‌‏های روزنامه كیهان و یك فیلم كوتاه تبلیغاتی برای كارخانه روغن پارس می‌‏سازد.
در سال 1340 سفر كوتاهی به انگلستان می‌‏كند. در این سال دست به خودكشی می‌‏زند كه این خودكشی ناكام می‌‏ماند. در همان سال"دیوار" به چاپ دوم می‌‏رسد. در همین سال فروغ در نمایش‌‏نامه‌‏ای به نام" كسب و كار میسیز وارن" اثر"برنارد شاو" به كار گردانی"سركیسیان" بازی می‌‏كند اما پس از مدت‌‏ها تمرین این نمایش بنا به مشكلات جانبی به روی صحنه نمی‌‏رود. در سال 1341 در اولین فیلم بلند ابراهیم گلستان به نام"دریا" به عنوان نقش اول بازی می‌‏كند؛ همزمان با بازی در این فیلم شعرهایش در آرش منتشر می‌‏شوند.
در سال 1341 فروغ برای ساختن فیلم"این خانه سیاه" است به جذام خانه بابا باغی می‌‏رود و همزمان با آن شعر"به علی گفت مادرش روزی" را می‌‏سراید و با همكاری"شاهین سركیسیان" نمایش‌‏نامه"ژان مقدس"اثر"برنارد شاو" را به فارسی باز می‌‏گرداند. در بهمن ماه همین سال"این خانه سیاه است" در كانون فیلم به نمایش می‌‏آید كه بازتاب زیادی در مطبوعات آن روز دارد.
در سال 1342 در دو سكانس فیلم"خشت و آینه" به كار گردانی ابراهیم گلستان به ایفای نقش می‌‏پردازد و در این سال برای بازی در نمایش‌‏نامه "شش شخصیت در جست‌‏وجوی نویسنده" لوئیجی پراندلو به كار گردانی پری صابری دعوت می‌‏شود, این نمایش در انجمن فرهنگی ایران و ایتالیا اجرا می‌‏شود.
در زمستان سال 1342 " ای مرز پرگُهر" را در آرش منتشر می‌‏كند. در اواخر زمستان همین سال مجموعه شعر"تولدی دیگر" را كه شامل شعرهای پراكنده‌‏اش در نشریات بود, منتشر می‌‏كند.
در 1343 "این خانه سیاه‌‏است" برنده جایزه فیلم فستیوال فیلم" اوبرهاوزن" می‌‏شود. در همین سال برگزیده اشعار فروغ به انتخاب خودش منتشر می‌‏شود.
سال 1344 فروغ سفری به ایتالیا و فرانسه می‌‏كند و پس از بازگشت به ایران با"بر ناردو برتو لویچی" دیدار می‌‏كند. در سال 1345برای شركت در دومین فستیوال"فیلم مولف"به ایتالیا سفر می‌‏كند. در این سال با سهراب سپهری, مهدی رخشا و بهجت صدر به نقاشی كردن می‌‏پردازد.
فروغ این شاعر عصیانگر این است:
«طی یك حادثه وحشتناك رانندگی در جاده دروس قلهك
فروغ فرحزاد شاعر معروف كشته شد»


مطالب مشابه :


سیاه بازی

بلد نیست اما از شعرهای مولوی نمایش سیاه بازی آدم های بد ذات با سیاه بازی




جواد انصافی”: ”مبارک و طلسم شاهزاده” زمینه آشنایی کودکان با نمایش های ایرانی را فراهم می کند

نوع سیاه بازی و فضای نمایش سیاه بازی می شب بازی، بازخوانی شعرهای




تنها بازمانده سیاه‌بازی درگذشت / سعدی افشار چشمانش را بست

تنها بازمانده سیاهبازی شعرهای عاشقانه وی آخرین بازمانده از نسل سیاهبازی نمایش




ماه، خورشید، گل، بازی

hey you - ماه، خورشید، گل، بازی و فیلم «خانه سیاه است» را نمایش زندگی و شعرهای فروغ




موسیقی در نمایش کودک و نوجوان

در اغلب نمایش های امروزی در جای های کودکان با شعرهای ریتمیک و آهنگین سیاه بازی




نوروز با نمایش

در این نمایش موجود سیاه و و خواندن شعرهای ضربی می نمایش خیمه شب بازی نمایشی




نقدی بر نمایش چهار صندوق شادی(محمد رضا امیرخانی)

چراغ دو نمایش «مجلس سیاه بازی ناز در نمایش های تخت حوضی سیاه است شعرهای ضبط




«امشب به قصهء دل من گوش می کنی»

شعرهای بسیار زیبا در زمستان همان سال خبر می‌رسد که فیلم «خانه سیاه ۱۳۴۲ بازی در نمایش




فروغ فرخزاد

شعرهای این دوره را این سال برای بازی در نمایش‌‏نامه "شش سیاه‌‏است" برنده




غلتشن ها!

کمدیا دلارته و نزدیکی آن به نمایش سیاه بازی و رو حوضی ایرانی خوانده بودم شعرهای خودم




برچسب :