متن و ترجمه بيت هاي 1 تا 10 تائيه كبري اثر ابن فارض (ره)

عبد عاصي : قبل از مطالعه ي ترجمه ابيات شرح حال كوتاهي از جناب ابن فارض (ره) را كه در وبلاگ قديمي آورده بوديم دوباره بخوانيد :

http://mehrdadghan.blogfa.com/post-514.aspx

 

71.jpg

بسيار مناسب ديدم كه رجوع كنيم به ديوان ابن فارض و از ابتداي تائيه گردشي انجام بدهيم در آنچه اين عارف كبير به آن رسيد و براي ما در ستر شعر به يادگار مانده است . اميدوارم بتوانيم ده بيت-ده بيت تا آخرش برويم . انتشارات بابركت آيت اشراق گزيده اي از ديوان ابن فارض را با نام "سلطان العاشقين" چاپ كرده است . توصيه مي كنم رفقاي خواننده تهيه كنند و در روز مطالعه بفرمايند . خواندن ابیات تائیه کبری آثار خوبی در دیدگاه و قلب سالک بوجود خواهد آورد .

متن و ترجمه ي بيت هاي اول تا دهم تائيه كبري (نظم السوك) را در زير بخوانيم و تفكر كنيم . ياعلي ...

 

۱ / سقتني حميَّا الحبِّ راحة َ مقلتي       وكأسي محيَّا منْ عنِ الحسن جلَّتِ

دست ديده ام شراب عشق را به من نوشاند در حالي كه جام من رخسار كسي بود كه از زيبايي ظاهري منزه و فراتر است .

۲ / فأوهمْتُ صَحبي أنّ شُرْبَ شَرَابهِم،           بهِ سرَّ سرِّي في انتشائي بنظرة ِ 

من با سرمستي ام از نگاهي ، هم نشينانم را به اين گمان اشتباه انداختم كه وجود من از نوشيدن باده ي آنان شاد گشته است .

  ۳ / وبالحدقِ استغنيتُ عنْ قدحي ومنْ           شمائلها لا منْ شموليَ نشوتي

چشمان يار مرا از قدحم بي نياز كرد و سرمستي من ناشي از خلق و خوي اوست نه از باده ي سرد خود .

  ۴ / ففي حانِ سكري، حانَ شُكري لفتية ٍ،       بهمْ تمَّ لي كتمُ الهوى مع شهرتي

در ميخانه ي مستي ام ، وقت آن رسيد كه از جواناني سپاسگزاري كنم كه در پنهان كردن عشق در عين شهرت و آوازه ام ، برايم فراهم گشت .

  ۵ / ولمَّا انقضى صحوي تقاضيتُ وصلها          ولمْ يغْشَني، في بسْطِها، قبضُ خَشيتي

آنگاه كه هشياري ام به پايان رسيد ، خواستار وصال او شدم ، هنگام شادي و گشاده رويي او هرگز اندوه و گرفتگي ترس ، مرا فرا نگرفت .

  ۶ / وأبْثَثْتُها ما بي، ولم يكُ حاضِري          رقيبٌ لها حاظٍ بخلوة ِ جلوتي

من درد دل خويش را با او باز گفتم و رقيبي حضور نداشت كه در آن خلوت با تجلي بهره مند شود .

  ۷ / وقُلْتُ، وحالي بالصّبابَة ِ شاهدٌ،          ووجدي بها ماحيَّ والفقدُ مثبتي

آنگاه كه حالم شاهد دلدادگي ام بود و اشتياقم به او مرا نابود مي كرد و ترس از دست دادنش مرا نگه مي داشت ، به او گفتم :

  ۸ / هَبي، قبلَ يُفني الحُبُّ مِنّي بقِيّة ً         أراكَ بها، لي نظرَة َ المتَلَفّتِ

پيش از آنكه عشق ، باقي مانده ي جان مرا نابود كند – كه بتوانم با آن تو را ببينم – گوشه ي چشمي به من بنما .

  ۹ / ومنّي على سَمعي بلَنْ، إن          منَعتِ أن أراكِ فمنْ قبلي لغيريَ لذَّتِ

اگر مرا از ديدار خويش باز مي داري ، دست كم با جواب لن تراني = هرگز مرا نخواهي ديد ، بر گوشم منت بگذار . زيرا پيش از من نيز ديگري ( جناب موسي عليه السلام) از شنيدن آن لذت برده است .

  ۱۰ / فعندي لسكري فاقة ُ لإفاقة ٍ           لها كبدي لولا الهوى لمْ تفتّتِ

من داراي مستي اي هستم كه هشياري به آن نيازمند است و اگر عشق نبود جگر من بخاطر آن پاره پاره نمي شد .

 


مطالب مشابه :


فال حاظ در شب یلدا

Extraction Metallurgy - فال حاظ در شب یلدا - وبلاگ تخصصی دانشجویان مهندسی متالورژی 88 دانشگاه شهید




غزلیات صوتی حافظ

غزلیات حافظ - غزل های حافظ - غزلهای حافظ دانلود اشعار صوتی حاظ وبلاگ ادبیات و شعر




دل شکسته حافظ به خاک خواهد برد...

نوشته های پیشین شعر نو نثر رباعی




آرایه ی تشخیص در ادبیات دوره راهنمایی

آب با گام های استوار و امید وار شتابان می رفت تا خود را به دهان خشک زمین و صدها کشتزار سوخته




مراسم لال شو در سوادکوه

یکی دیگر از این چیز هایی که کم کم فراموش می شود ماه های طبری است . در حال حاظ شعر سرایی می




متن و ترجمه بيت هاي 1 تا 10 تائيه كبري اثر ابن فارض (ره)

لینک های مفید  به آن رسيد و براي ما در ستر شعر به رقيبٌ لها حاظٍ بخلوة




معرفی نرم افزار های قرآنی

گروه دینی شهرستان های شعر وادب:‌متن حاظ و شمس تبريزي با امکان




برچسب :