سالنامه زنبورداری

   
 

 اردیبهشت ماه

اردیبهشت در زنبور داری معمولا بهترین ماه سال می باشد چون جمعیت در این ماه به حد اکثر قدرت سالیانه اش  رسیده است . البته به شرط این که هوای بد ماههای پیش مانع رشد طبیعی آنها نشده و ثانیا زنبوردار تمام نیاز های جمعیت را هر یک بموقع خود و بحد کافی برآورده باشد . در صورت خوب و صحیح کنار آمدن با زنبور ها ممکن است جمعیت حتی در اواخر فروردین به حد اکثر قدرت سالیانه اش برسد و هر دو طرف همه 10 قابهای کندو پر از زنبور گردد و به قول معروف (جای سوزن انداختن برایشان باقی نماند ). در این زمان گرفتن مهمترین تصمیم در زندگی جمعیت فرا رسیده است و آن اینکه اطاق عسل را روی کندو بگذارد و  باصطلاح به آن طبقه دوم بدهد .  اطاق عسل اگر نیم طبقه باشد می توان آن را با شانهای نیم طبقه پر کرد . برای این کار نخست روی هر قاب مقداری شربت که از مخلوط 2لیتر آب و یک کیلو گرم شکر و یک کیلو عسل تهیه شده پاشیده در نیم طبقه آویزان و نیم طبقه را فوری روی کندو گذاشت. اگر پنجره ملکه در اختیار باشد آنرا بین طبقه پایین و اطاق عسل می گذارند تا ملکه نتواند به اطاق عسل راه یابد . هر گاه اطاق عسل یک طبقه باشد در اینحال بطریق دیگری عمل می شود و آن اینکه سه قاب با لارو های سر پوشیده و همه زنبورهائیکه رویشان نشسته اند ولی بدون ملکه به اطاق عسل یعنی طبقه بالا و درست بالای همان شانهایی که در طبقه پایین شانهای پر از لارو قرار دارند انتقال می یابند . آنگاه همه شانهای طبقه پائین را به یک سمت فشار داده و جای خالی را با دیواره پر نموده و پنجره ملکه بین دو طبقه گذاشته می شود . به کندو چه نیم طبقه داده شود و چه یک طبقه کامل روی قابها ی بالا یا زیر سقف همیشه یک پارچه کتانی دو لاپهن می نمایند تا به زنبورها در گرم کردن کندویشان کمک شود . زود گذاشتن اطاق عسل یعنی زمانی که هنوز جمعیت باندازه کافی قوی نشده باشد به زنبور ها صدمه میزند چون اولا گرم کردن تمام دو طبقه کندو برایشان مشکل است و باعث کمتر شدن تعدا تخمهائی که ملکه در روز میگذارد می گردد. ثانیا در صورت سرد شدن غیر منتظره و ناگهانی هوا زنبور ها دوباره به خوشه می روند در نتیجه تمام لاروئی که خارج از خوشه قرار دارند از سرما می میرند و متعفن می شوند. دیر گذاشتن آن نیز خود خطائی دیگر می باشد چه جمعیت بدلیل تنگ شدن جا و زیاد بودن  نسبی تعداد زنبورها خود را برای بچه دادن آماده می نمایند و بچه دادن همیشه نتیجه اش ضعیف شدن جمعیت است زیرا در این کار یک جمعیت قوی و بار آور تبدیل به دویا چند جمعیت ضعیف می گردد که وظیفه اصلی هر یک از آنها تقویت داخلی خودشان می باشد و تمام شهد و عسلی را که می آورند به ناچار باید صرف تغذیه خود و لاروها یشان کنند تا قوی گردند و معمولا زمانی قوی می شوند که دیگر گلی در طبیعت وجود ندارد تا شهد را بصورت عسل تحویل زنبور دار دهند . بدین طریق ملاحظه می گردد که جمعیتی که بچه داد در آ سال عسلی نمی تواند بیاورد و اگر هم بیاورد مقدارش نا چیزخواهد بود. هنگام دادن اطاق عسل به کندو ممکن است با شانهایی که از طبقه پائین به اطاق عسل منتقل شده بر حسب اتفاق ملکه نیز به آنجا انتقال یافته باشد . کنترل دقیق در این زمان کار مشکلی است بخصوص اگر تعداد کندو ها 100 عدد و یا بیشتر باشد که بوقت خیلی زیادی نیاز دارد . برای رفع این اشکال یک کنترل اطاق عسل 15 روز پس از گذشتن آن تو صیه می شود .

 

   
 

 خرداد ماه

خرداد ماه هم زمان دادن بچه های طبیعی ردر مناطق نسبتا سرد کشور ماست و هنوز عطش جمعیتها برای تولید مثل و بچه دادنشان کاملا رفع نشده است . در نقاط گرم و حتی معتدل تنها بر حسب اتفاق ممکن است در این ماه بچه بدهد مگر آنکه جمعیتها فروردین و اردیبهشت پر باران و یا سردی را گذرانده و تا کنون بدلیل سرمای غیر طبیعی هوا و یا بارانهای طویل المده موفق به به بچه دادن نشده باشند . در این حال اگر زنبور دار به کمکشان نرسیده و از آنها بچه مصنوعی نگیرد بمحض مساعد شدن هوا جمعیتها منفجر میگردند یعنی در مدتی کوتاه آنقدر بچه میدهند (بویژه نژادزنبور عسل ایرانی )که زنبور دار را خسته میکنند . تجربه شخصی زنبور داری مرا به این نتیجه رسانده است که سالهائی که با فروردین ماه سرد و پر باران شروع شده باشد معمولا سالهای پر بچه و نسبتا کم عسلند . هر گاه اردیبهشت ماه هم سرما ادامه داشته باشد باز تعداد بچه حا بیشتر و مقدار عسل کمتر خواهد بود . کمبود عسل را با چند مهاجرت برنامه ریزی شده تا اندازه ای می توان جبران نمود . همانطوری که در ماه قبل هم گفته شد ازدیاد جمعیتها به تعداد محدود برای جبران و جانشین کردن جمعیتها تلف شده در جریان پائیز و زمستان گذشته لازم است. تنها ازدیاد بی رویه و برنامه ریزی نشده اشان باید جلو گیری کرد تا سطح محصول عسل سالیانه  زنبورستان پائین نیاید . زنبورداری که در جریان سال جمعیتهایش را خوب و طبق اصول نگهداری کرده بطوری که در اوایل فروردین قوی شده باشند باید بتواند در این ماه محصول عسل اصلی سالیانه اش را برداشت نماید . در صورت مهاجرت دادن متعددکندوها چند بار دیگر هم می تواند از کندو هایش عسل بگیرد اما معمولا بیشترین مقدارمحصول مربوطه به خرداد ماه و یا حد اکثر اوایل تیر ماه می باشد . برداشت عسل با دست غیر بهداشتی بوده و در کشور ما کمتر از سابق رایج است . گواینکه هیچ میکروب و یا ویروسی نمی تواند داخل عسل زندگی کند ولی باز رعایت بهداشت و پاکیزگی عسل لازم است .استفاده از اکستراکتور برقی و در نقاطی که امکانات برق نباشد بهر برداری از اکسترول دستی (به فصل تکنولرژی مراجعه شود )کار عسل گیری را کلی آسان و ساده میکند برداشت عسل نارس پس از مدت کوتاهی باعث ترشیده شدنش در اثر تخمیر میگردد باید از آن خود داری کرد . برای تشخیص کافی است قاب عسل را کج گرفته ضربه ای به آن وارد کرد هر گاه چند قطره از آن به خارج ریخت عسل نارس است و باید به کندو بر گردد تا زنبورها رویش کار کرده آنرا برسانند .

 

   
 

 تیر ماه

در خیلی از کشورهای سر سبز جهان که از باران کافی بر خوردار اند در ماههای خرداد و تیر حتی اغلب مرداد بیشترین مقدار عسل سالیانه از هر کندو برداشت می شود . کشور ما با وسعتی بیش از5/1میلیون کیلومتر مربع و داشتن حدود 5/1میلیون کندوی زنبور عسل در حال حاضر که بطور متوسط یک کندو در هر کیلومتر مربع و یا هر 100 هکتار می شود می بایست معمولا بهشتی برای زنبورداری باشد . متاسفانه خشکی هوا و کمی فوق العاده باران (باستسنای استانهای شمالی ) و در نتیجه فقدان گیاهان وحشی و اهلی عسل خیز وضع را بطریقی تغییر داده که عملا استعدادی مناسب با وسعتش برای زنبورداری نمی تواند از خود نشان دهد در مقابل این ضعف دارای نکته جالبی هم می باشد که آن عبارت از متفاوت بودن آب و هوا در مناطق مختلف آن است . بدین طریق که در تابستان هنگامی که هوای آبادان و اهواز بیش از 45 درجه بالای صفر است در ارتفاعات متوسط ایران مرکزی و یا در مناطق کوهستانی گیلان و مازندران گرمای هوا حدود 25 درجه را نشان می دهد . همین وضع زمستانش هم مثلا بین بوشهر و تبریز و یا بند رعباس و مشهد صادق است . بنا براین می تون معتقد شد که در هر فصل از سال نقاطی در ایران وجود دارند که یرای زنبور داری مناسبند . با مهاجرتدادن کندو ها به آن نقاط مدت و امکاات فعالیت زنبورها طویل تر و بهتر شده و قادر به جمع آوری عسل زیاد تری میگردند . هر گاه امکان مهاجرت دوم و سومی  وجود داشته باشد باز سطح محصول عسل سالیانه زنبورستان بالاتر میرود . ولی این را هم باید فورا اضافه کرد که این نقاط را باید قبلا شناخت و بطور تقریب دانست که در چه تاریخ چه گلی در کجا باز شده و شهد می دهد و به همانجا مهاجرت کرد . این مهاجرتها باید تنها به نقاطی انجام گیرد که از لحاظ گیاه یا گیاهان عسلخیز غنی باشد و گرنه خوش آب و هوا بودن منطقه کافی نیست و مسئله ای را برای زنبورها و زنبور داران حل نمی کند . اوایل تیر ماه وقت مهاجرت دادن کندو هاست . در خیلی از مناطق کشور فصل گل گیاهان عسلخیز در این ماه و اغلب حتی اوایل تا اواسط خرداد ماه پایان یافته است و هر گاه بخواهیم محصول عسل جالبی برداریم باید حتما کندو ها را به نقاط کوهستانی که گلهای فراوان داشته باشند مهاجرت داد. این مهاجرت و یا مهاجرتها با وجود همه مزاحمتهائی که ایجاد می کند در شرایط کشور ما حتی در شرایط مناطق سر سبز استانهای شمالی ایران از طرفی غیر قابل احتراز بوده و از طرف دیگر از نظر اقتصادی حتما لازمند و مسلم اینکه به نفعش می ارزند گیاهانی که در تیر و مرداد می توانند بیشترین عسل را در ایران بدهند آویشن و اسپرس می باشند .آویشن در مناطق مرتفع یعنی ارتفاعات بیش از 2000 متر بصورت بوته و به حالت وحشی و خود رو دیده می شوند . اسپرس را که گیاهی علوفه ایست در مناطقی که آب کافی وجود داشته باشد و معمولا در رتفاعات حدود 1000 متر می کارند

 

   
 

 مرداد

اگر اردیبهشت و خرداد و تیر ماه زمانی است که زنبوردار برنامه ریزی بخصوص تقویت جمعیتها برای سال بعد می باشد . چه در همین ماه ستونهای اصلی زنبورداری برای سال آینده پایداری می گردد . از تخمهایی که از مرداد ماه به بعد گذاشته می شوند زنبورهائی تولد خواهند یافت که پاییز و زمستان و حتی مدت نسبتا کوتاهی از بهار زنده مانده و داخل کندو فعالیت لازم را انجام خواهند داد. در اواخر زمستان تعداد زنبورهای جمعیت هر چه زیاد تر باشد ملکه نیز تعداد بیشتری تخم خواهد گذاشت و در نتیجه جمعیت بسرعت قوی شده و حتی از شهد گلها ی درختان میوه یک محصول نسبتا جالب تحویل زنبوردار خواهد داد . بنابراین به نفع زنبوردار است که در مرداد ماه جمعیت را تقویت و ملکه را تحریک به تخمگذاری هر چه بیشتر بنماید و این کار اقلا تا 2 ماه بعدش حتما ادامه دهد . با این حساب ملکه هر چه در این مدت بیشتر تخمگذاری نماید در اواخر زمستان و اولیل بهار تعداد زنبورهایش بیشتر قویتر خواهد بود . کارهای لازمی که در این ماه باید عملی گردد در صورت اجراء نشدن دیگر در بهار آینده جبرانش ممکن نیست . بزرگترین وظیفه زنبورداردر این ماه مبارزه با کم شدن سریع فعالیت تخمگذاری روزانهملکه است که به 2 عامل بستگی دارد :

 1_طول روز گواینکه ملکه داخل کندو و در تاریکی بسر می برد و معمولا شب و روز را نباید بتواند تشخیص دهد ولی عملا دیده می شود که طول روز در تعداد تخمی که وی روزانه می گذارد موثر است بطوری که در بهار که طول روز مرتب دراز تر می گردد ملکه هم هر روز تعداد بیشتری تخم می گذارد تا در روز پیش از اواسط تیر ماه که روز ها مرتب کوتاهترمی شوند ملکه هم از تعداد تخمی که می گذارد روزانه معمولا می کاهد . از آنجائیکه طویل و کوتاه کردن روزها از قدرت ما خارج است از این راه قدر نیستیم در جلوگیری از کم شدن تخمگذاری ملکه اثری بگذاریم سعی میکنیم بکمک تغذیه کمبود ملکه را جبران کنیم .

2-تغذیه : تعداد تخمی که ملکه می گذارد با مقدارغذایی که روزانه وسیله کار گران وارد کندو می گردد نیز بستگی مستقیم دارد یعنی هر اندازه مقدار غذایی که در روز وارد کندو می شود بیشتر باشد ملکه هم بهمان نسبت روزانه بیشتر تخم می گذارد و هر چه روزانه کمتر غذا وارد کندو گردد از شدت تخمگذاریش می کاهد مقدار غذاو نوع آن بر خلاف عوامل قبلی (طول روز )در اختیار ما است و برخی می توان نوعش را عوض و یا مقدارش را کم و زیاد کرد . امروزه در زنبور داری از این عامل با هدفهای مختلف بهره برداری می شود . با استفاده از همین عامل در مرداد ماه به تغذیه تحریکی جمعیتها (به فصل بیو تکنولرژی مراجعه شود ) می پردازیم تا اگر چه نمی توان بالکی مانع کم شدن تخمگذاری ملکه شد ولی این کاهش اجباری را به حداقل ممکنه تقلیل داد . مقدار محصول عسلی را که هر یک از جمعیتها ی زنبورستان سالیانه به کندو می آورند با توجه به مساوی بودن قدرت داخلی جمعیتها و یکسان بودن شرایط طبیعی برای همه آنها بعضی بیشتر و برخی کمتر است . با استفاده از شناسنامه جمعیتها مقدار عسل همه کندو ها را جمع و به تعداد کندوها تقسیم میکنند . عددی که بدست می آید مقدار متوسط عسل زنبورستان است (فصل تکنولرژی ). جمعیتها یی که کمتر از متوسط زنبورستان عسل داده اند باید هر چه زود تر ملکه شان را عوض کرد. چون کمی و زیادی محصول از خواص ارثی ملکه است که آنرا به بچه هایش که کار گران باشند انتقال می دهد . اگر تهیه ملکه ممکن نبود آنرا با یکی از بچه های مصنوعی و یا یک پس بچه می توان متحد کرد . طبیعت هم همین کاررا بطرزی دیگر همیشه انجام داده است و باز هم می دهد . در سالهائی که شهد کم است یا بدلیل سرمای غیر منتظره و یا بارانهای زیاد زنبورها نتوانند و یا فرصت کافی برای جمع آوری شهد نداشته باشند تنها جمعیتهای قوی و فعال قادر به جمع آوری شهد برای زمستانشان خواهند بود . جمعیتهای ضعیف و یا غیر فعال شهد کمتری به کندو می آورند که حد اکثر تا اواسط زمستان تمام می شود و زنبور هایشان از گرسنگی می میرند یعنی بطور طبیعی ضعیف ها حذف شده و تنها جمعیت های قوی زنده می مانند .

 

   
 

 شهریور

همانطور یکه نرکشی در ماه پیش اعلام و پایان یافتن سال جمعیتها بوده شروع شهریور ماه اعلام آغاز سال برای زنبورها در ایران است . تقویم سالانه زنبورها با تقویم سالانه ماه 5 تفاوت زمانی نشان میدهد . این وضع و این تفاوت برای زنبوردار فوق العاده مهم است .باید حتما در نظر گرفته و با زنبور هایش با تقویم خودشان کار کند نه با تقویم ما . در این ماه معمولا شدت گرما معمولا شدت گرمای تابستانی میشکند . هوا رو به اعتدال می گذارد گو اینکه هنوز سرد نشده ولی دیگر از آن گرمای شدید تابستانی خبری نیست . شبها در نقاط مرتفع کشور ما در اطراف شهر هایی مانند اردبیل همدان دماوند و اراک حتی سرد هم می شوند . زنبور ها با حس کردن اوضاع کم کم خودشان را برای زمستان آمادهمی کنند ملکه مرتب از تعداد تخمهایی که در 24 ساعت می گذارد می کاهد . زنبوردار با ادامه تغذیه زمستانی سعی میکند که شدت کاستن تخمیری تا آنجا که ممکن باشد جلوگیری کند . چون همانطور یکه قبلا هم گفته شد زنبورهایی که از این ببعد متولد میشوند پاییز و زمستان و حدود یکماه از بهار را در جمعیت می گذارنند . جمعیت در اواخر زمستان و فروردین ماه هر چهقویتر باشد موفق تر بوده و عسل زیادتری به کندو می آورد . جلو گیری از کم شدن تعدادتخمهایی که ملکه روزانه در این ماه می گذارد به کمک تغذیه زمستانی برای رسیدن به همین هدف نیز هست . البته هدف اصلی تامین ذخیره زمستانی جمعیتها می باشد . برای تغذیه در این ماه از شربتی استفاده میشود که با نسبت 2 کیلو شکر و 1لیتر آب تهیه می گردد . بعضیها نسبت 3 کیلو شکر و 2 لیتر آب را ترجیح می دهند که این هم صحیح است . اگر به این شربتها در مقابل هر لیتر آب یک الی 2 قاشق غذا خوری عسل اضافه شور زنبور آن را بهتر قبول میکنند و اگر آب با مقدار ی دارو بر ضد بیماری نوزما (بویژه در استانهای شمالی ایران )مثل فوماژلین مخلوط کنند با بیماری مزبور مبارزه شده و زنبور ها زمستان را سالمتر می گذرانند و از مرگ و میر زمستانی نسبتا جلو گیری می شود .

 

   
 

 مهر ماه

تغدیه زمستانی باید تا کنون پایان یافته باشد مقدار آن برای کندوها مختلف متفاوت است . جمعیتها قوی بیشتر و جمعیتهای نسبتا ضعیف کمتر تغذیه می شوند زمانی تغذیه جمعیتها به اتمام می رسد که تا مهر ماه 8 الی 10 کیلو شکر (به نسبت ضعف و قدرتشان )صرف تغذیه شان شده باشد . طبیعت دیگر معمولا شهدی ندارد که در اختبار زنبورها قرار دهد . اگر هم داشته باشد مقدارش قابل بحث نیست . در استانهای شمالی ایران بویژه در گیلان باغهای چای فراوانند . بوته چای در تمام پائیز و زمستان گل میدهد ولی اولا تعداد گلها هر بوته کم بوده و از 4 الی 5 گل تجاوز نمیکند (بعنوان مثال بوته آویشن بیش از چندین هزار گل دارد )ثانیا گلهای چای تنها گرده گل می دهد و شهد ندارد . ثانیا هوای مناطق چای کاری در پاییز و زمستان اغلب بارانی است و امکان بهره برداری از آن برای زنبورها بسیاز محدود است. کنترل جمعیتها پس از پایان تغذیه زنبور دار را وضع داخلی کندوها و کمبود یا کافی بودن غذای ذخیره شده برای گذراندن پاییز و زمستان آگاه می نماید تا در صورت نیاز به جمعیتهایی که غذای کافی ندارد کمک شود .  این برسی می تواند با باز کردن کندو ها انجام گیرد و یا با استفاده از یک ترازو یا یک قاپان . باز کردن کندو ها و دیدن مقدار غذای جمعیتها با چشم گواینکه اطمینان بخش تر است و زنبور دار را از  مقدار غذای جمعیت بهتر آگاره می نماید ولی خطر شروع غارت را با خود بهمراه دارد که در این ماه بدلیل بیکاری زنبورها شدید هم هست . بهمین دلیل مدتی که کندو باز می ماند باید خیلی کوتاه باشد . در صورت شروع غارت باید اولا فوری برسی را قطع و سر کندو ها را گذاشت . ثانیا سوراخ پرواز همان کندو را برای 3 روز تنگ کرد تا آنجا که بیش از 2 الی 3 زنبور نتواند از آن عبور کنند . برسی با ترازو و قاپان با وجود پر زحمت بودن خطر غارت را بکلی از بین می برد . در اینجا هم تنها اولین برسی بهتر است با باز کردن کندوها انجام گیرد و نتیجه از لحاظ کفایت و یا کمبود غذا در شناسنامه هر کندو و یا در یک دفتر چه نوشته شود. از این تاریخ تا اوایل فروردین کندو ها را هردو هفته یکبار وزن کرده و باز در دفتر چه کنار وزنهای قبلی می نویسند تا بتوانند از مقایسه وزنها با هم نتیجه بگیرند . یکی از سرمایه های بزرگ زنبور دار شانهایی است که وی باید همیشه بصورت ذخیره در اختیار داشته باشد . این قابها معمولا در انبار مخصوصی نگهداری می شوند . 4 نوع شان مورد لزومند .

 

   

 

 
     
     
     
     
 

 آبان ماه

آبان ماه هوا در ایران مرکزی بتدریج سرد می شود بطوری که در اغلب نقاط زنبوردها از نیمه دوم این ماه کم کم بخوشه زمستانی میروند.تنها بعضی از روزها که هوا آفتابی و کمی گرمتر شده باشد از موقعیت استفاده کرده خوشه زمستانی و کندویشان را ترک نموده و پرواز کوتاهی برای دفع مدفوعشان انجام می دهند . در شمال ایران هنوزهوا تا آنجاسرد نشده که زنبورها به خوشه زمستانی بفرستد . کمی دیرتر یعنی در آذر مه ممکن است برای مدت کوتاهی بخوشه بروند و اغلب سالها اطلا بخوشه نمی روند چون هوای زمستانی منطقه ملایم است. تنها روزهایی که برف روی زمین نشست خوشه زمستانی بمدت کوتاهی تشکیل میگردد ولی بمحض آفتابی شدن هوا حتی در حالیکه برف نسبتا زیادی هم زمین نشسته خوشه باز شده و زنبور ها به خارج از کندو میروند و پرواز می کنند . تخم ریزی ملکه هم بعضی از سالها در شمال قطع نمیگردد و ملکه در زمستان با نسبت خیلی کمتر از بهار و تابستان به تخم ریزیش (به تجربه شخصی) ادامه می دهد . در روزهای برفی بمدت کوتاهی تخمریزی قطع شده ولی بمحض خوب شدن هوا از سر گرفته می شود . این نکته خیلی مهم باید همیشه یاد زنبوردارها باشد که هر وقت زنبورها کنار آب برای آوردن آن به کندو دیده شدند معنایش اینست که هنوز در جمعیت تخم و لارو وجود دارد . در استانهای جنوبی کشور ما که در کنار خلیج فارس و دریای عمان قرار دارند هوا هرگز آنقدر سرد نمی شود که زنبور ها بخوشه زمستانی بروند. در این استانها زنبور عسل ما a.mellifrraتقریباوجود ندارد. مدتی است رسم شده که زنبور دارهای سایر استانها کشور در زمستان جمعیتهایشانرا برای تقویت زمستانی به آنجا حمل مینمایند . ولی نوعی زنبور محلی در بعضی از نقاط آن به صورت وحشی به نام apisوfloreaزندگی می کنند و اهالی از آنها با همان حالت وحشی بهره برداری می نمایند این نوع از زنبورهارا من در سبزوار (جیرفت )و چابهار نیز دیده ام .از اواخر آبان ماه زنبوردار دیگر کاری با زنبور ها و جمعیت آن ندارد

 

 

   
 

 آذر ماه

آذرماه زمان آسایش زنبورها است وقتی که نه زنبور ها با طبیعت کاری دارند و نه طبیعت با زنبورها . پرواز بخارج از کندو تنها در روز های گرم و آفتابی برای دفع مدفوع انجام میگیرد که مدتش هم همیشه کوتاه است. این تنها کاری است که زنبورها در این ماه برای انجامش کندو یشان را ترک میکنند در چنین روزهایی باید زنبور دار از آویختن پارچه های سفید روی سیم یا طناب بمنظور خشک کردنشان پس از شستن آنها خودداری نموده و این وضع را به همسایگان نزدیکش نیز اطلاع دهید تا آنها هم این اشتباه را نکنند چون زنبورها پارچه سفید را پر از لکه مینمایند این لکه ها متاسفانه به آسانی پاک نمی شوند و از بین بردنشان کار مشکلی است . اولین برف سال معمولا در نیمه دوم همین ماه می بارد و اغلب سوراخها ی پرواز رامسدود می کند که زنبوردار باید فوری سوراخهای پزواز را با جارو یا انگشت باز و این کار را حتی به فردا موکول ننماید زیرا ممکن است همین سهل انگاری کوچک باعث تلف شدن تعدادی از جمعیتها گردد. هر گاه برف سوراخ پرواز را مسدود نماید تنفس جمعیت با استفاده از سوراخهای ریز موجود در برف تنها کمی دشوار میشود ولی بدی اصلی کار در اینست که بزودی هوای گرم داخل کندو سطح داخلی برفهای مجاور به سوراخ پرواز را آب میکند . این آب در سرمای شدید شب تبدیل به یخ میگردد . یخ هم همانطور که می دانید خلل و فرج و یا سوراخهای ریز برای عبور هوا ندارد در نتیجه جمعیت در داخل کندو پس از مدتی کوتاه خفه میشوند . بنا بر این بعد از هر برف مهمترین وظیفه زنبورداری پاک کردن فوری سوراخها ی پرواز کندو است . طرز زندگی جمعیتها در سرما ی زمستان بدین طریق است که زنبورها داخل کندو بصورت گلوله ای در اطراف قالبهای پر از عسل در می آیند . گرمادر مرکز این گلوله حدود 18تا20 درجه است . زنبورهایی کهداخل گلوله هستند پس از گرم شدن جای خود را با زنبورهایی که در سطح خارجی گلوله میباشند و با هوای نسبتا سرد کندو و تماس مستقیم دارند عوض میکنند تا آنها هم به نوبه خود گرم شوند . این زنبورها نیز پس از گرم شدن جایشان را با زنبورهای سرد دیگر عوض میکنند . این کار در تمام مدتی که هوا سرد است ادامه دارد و زمانی که آنها بصورت گلوله در می آیند می گوئیم ((زنبورها به خوشه رفته اند ))جای ملکه همیشه در مرکز یا نزدیکیهای مرکز گلوله است .

 

   
 

 دی ماه

دی ماه هم مثل ماه قبل کم کار ترین ماه سال برای زنبور داراست .دست به ترکیب کندوها و جمعیتها نباید زد . تنها بخاطر بازدید و برسی وضع آنها از راه سوراخ پرواز می توان به کندو ها نزدیک شده وانها یی که ناراحتی نشان میدهند و یا مشکوک بنظر میرسند شماره هایشان را یادداشت نموده ولی باز هم تا مساعد شدن موقتی هوا کاری بکارشان نداشت. دی و بهمن سردترین ماههای سالند. اسفند هم در بعضی از سالها و یا در برخی از نقاط سرد است. جمعیتهای سالم در داخل کندو از آرامش کامل زمستانی برخوردارند . بهیچ وجه نباید آرامش آنها را بهم زد . زنبور عسل میلیونها سال است که روی زمین فعالیتمیکند.زمانی که از انسان نه خبربود و نه اثری.تمام این مدت را بون دخالت و کوک انسان زمستانهای سرد را داخل سوراخهای درختان در جنگلهاو حفره های سنگها گذرانده است. برای این که از هوای سرد زمستانی آسیبی نبیند در داخل سوراخها و حفره ها بهمدیگر سخت چسبیده گلوله و یا خوشه ای را تشکیل دادند که داخل آن گرمای مورد نیاز زمستانیشان را تولید وتامین میکردند بطور ی که عواملخارجی نتوانند آنها را از بین ببرند. بزبان دیگر با سختیها و ناراحتیهای طبیعت توانستند بدون دخالت انسان کنار آمده و از زمستانهای سرد و حتی یخبندان در تمام میلیونها سال گذشته جان سالم بدر برند .

 

   
 

 بهمن ماه

درنیمه دوم بهمن ماه معمولا در استانهای شمالی و استانهای مرکزی  شرقی و غربی ایران گلهای درختهای  بیدمشک باز میشوند . درشمال ایران متاسفانه همه ساله پس از باز شدن شکوفه ها سرما دوباره بر میگردد و باران و برف شکوفه ها را خراب و زنبورها را از گرده های پر ارزش آنمحروم می کند . برای احتراز از آن در قسمت تکنولرژی روشی پیشنهاد شده که بهتر است آنرا بخوانید . همراه باز شدن گلها ی درختان بیدمشک زنبورها نیز در یک روز افتابی خوشه زمستانی را بهم زده دوباره فعالیت سالیانه اش را از سر گرفته میگیرد یعنی از زندگی غیر فعال به زندگی فعال قدم گذاشته و زندگی عادیشان را دوباره شروع می کنند. کارگران که تاکنون در گرمای حدود 20 درجه زندگی میکردند با خوردن عسل زیاد گرمای داخلی کندو را بالا برده و به 35 درجه می رسانند دراین وضع ملکه اولین تخمها را داخل سلولها گذاشته و طبق روال کار از این ببعد هم هر روز به تعداد تخمهائی که میگذاردمی افزاید در کندو های خودم که در کرج مستقر بودند در 24 بعمن تخمها را دیدم در این تاریخ گلهای بید مشک نیز در این منطقه باز شده و زنبور ها از ان استفاده میکردند.ملکه زمانی تخمگذاری میکند که گرمای داخلی 35 درجه برسد. زنبورها تنها با خوردن عسل فراوان قادر ند گرما ی داخلی کندو را تا این حد بالا ببرند .نتیجه ای که می توان گرفت اینست که در اواخر این ماه مصرف عسل ناگهان خیلی زیاد می شود کمک به جمعیت اگر قاب عسل موجود نبود که داخل کندو آویزان کرد مقداری خمیر شیرین روی قابها میگذارند ولی بهتر است روی قابها یک صفحه نایلونی پهن کرد تا اگر خمیر شیرین در اثر گرمای داخلی کندو شل شد روی کف کندو نریزد.و در صورت لزوم این کار را چند بار تکرار نمود . این ماه مهمترین کار زنبور داری باید سعی در گرم نگهداشتن کندوها باشد تا ملکه بتواند روزانه هر چه بیشتر تخم بگذارد . گذاشتن پارچه روی قابها لازم است. این کمک بزرگی به جمعیت در گرم شدن و گرم ماندن است که زنبورها حق الزحمه زنبوردار را سه ماه با بار آوردن و عسل دادن ازشکوفه های درختان میوه حداکثر در اردیبهشت و خرداد ماه می پردازد و بدین وسیله از وی تشکر میکنند.زنبوردارانی که از گرماکردن و تغذیه زنبورها در این ماه کوتاهی میکنند خودشان را از یک محصول عسل جالب عقب می اندازند چون در اثر عدم تغذیه در این ماه جمعیتها ضعیف مانده و ناچار می شوند که شهد شکوفه های درختان میوه را صرف رشد و نموداخلی خودشان کنند تا قوی شوند و بتوانند از گلها ئی که در اردیبهشت ماه ببعد شهد میدهند عسل بیاورند.بنابراین تکرار میکنم که زمان تغذیه تقویتی جمعیتها بهمن ماه و اسفند ماه است همانطوری که زمان تغذیه تحریکی و زمستانی انها مرداد و شهریور میباشد.نه طبق رسم ایران ابان و اذر و یا حتی زنبوردار تنها زمانی که وقت کافی داشت به تغذیه جمعیتهایش بپردازد. در اینجا این سوال پیش میاید که در بهمن ماه تنها گیاهی که گل میدهد بیدمشک است که معمولا باید تمام مواد غذایی را در اختیار کارگران بگذارد تا با ان بتوانند وسیله غده شیری که که در سرشان وجود دارد ژله روایال برای تغذیه نوزادان درست کرده و ترشح کنند ولی در نقاطی مثل شمال ایران اغلب سالها بران و برف که بعد از شکفتن بید مشک سر میسند باعث خراب و غیر قابل استفاده شدن گرده ها و شهد آن میگردد . بنا براین زنبور عسل در این حالت از چه منبعی قادر است شهد بویژه گرده گل را که در این ماه تنها منبع پروتئینی طبیعی برای زنبور عسل است و بدون آن ترشح ژله روایال و در نتیجه تغذیه و رشد لاروها غیر ممکن میباشد تهیه نماید. جوابش همانطور ی که قبلا هم کم و بیش داده شده اینست که همه زنبورها ئی که از اواخر مرداد به بعد متولد میشوند مقدار زیادی گرده گل چا از طبیعت و چه از ذخایر موجود در شانها می خورند . این گرده ها ی گل در بدنشان تبدیل به مواد پروتئینی و چربی شده در زیر جلد شان ذخیره میگردد در بهمن و اسفند که مورد نیاز است این مواد از راه خون به سمت غده های شیری حرکت کردهو در آنجا پس سلولها ریخته میشود تا لاروها با ان تغذیه شوند .

 

   
 

 اسفند ماه

در اسفند ماه هم مهمترین وضیفه زنبور دار گرم نگهداشتن و گرم بسته بندی نمودن کندوها در محل خودشان است این کار تا اواخر فروردین ماه و با هر شیوه ممکن باید انجام گیرد. ملکه بهد از یک استراحت زمستانی تخمگذاری را از سرگرفته است . بهمان نسبت که طبیعت شکوفه و گرده گل در اختیار زنبورها قرار میدهد ملکه نیز بهمان نسبت روزانه تخم می گذارد. همچنین بهمان نسبتی که روزها دراز تر می شوند ملکه نیز بیشتر تخمگذاری می کند.

برای اولین تخمها و لاروها گرده جمع و ذخیره شده اواخر پاییز در داخل شانها و همچنین مواد ذخیره شده در زیر پوست زنبورهای زمستانی که شامل مواد پروتئینی و چربیها است کفایت می کند ولی پس از تمام شدنشان باید از گرده های گل شکوفه ها کمک گرفت


مطالب مشابه :


150 نکته جالب و دانستنی در زنبورداری

زنبور عسل و پرورش ان - 150 نکته جالب و دانستنی در زنبورداری - تولید عسل نگهداری زنبور عسل پرورش




چگونه زنبورداری را آغاز کنیم

زنبورداری عمومی و شروع آن - چگونه زنبورداری را آغاز کنیم - نکات و بحث آموزش و پرورش زنبور عسل




آشنایی با زنبور عسل

زنبورداری عمومی و شروع آن - آشنایی با زنبور عسل - نکات و بحث آموزش و پرورش زنبور عسل در ایران




فهرست مطالب وبلاگ

زنبورداری عمومی و شروع آن - فهرست مطالب وبلاگ - نکات و بحث آموزش و پرورش زنبور عسل در ایران و




زنبورداری در آتش بیگ (مهدی دوستی)

بنام خدا. زنبورداری در آتش بیگ. وَ أَو ْحى‏ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذي مِنَ




شماره ها و آدرس های بدرد بخور :

زنبورستان - شماره ها و آدرس های بدرد بخور : - نکات نایاب و کلیدی در زنبورداری ، بحث و سوال و جواب




قدم های اولیه جهت شروع آموزش و پرورش زنبور عسل

زنبورداری عمومی و شروع آن - قدم های اولیه جهت شروع آموزش و پرورش زنبور عسل - نکات و بحث آموزش




پرورش زنبور عسل در استان یزد

زنبورداری عمومی و شروع آن - پرورش زنبور عسل در استان یزد - نکات و بحث آموزش و پرورش زنبور عسل




زنبورداری - نکات کلی در مورد زنبورداری

تکنوسبز اندیمشک - زنبورداری - نکات کلی در مورد زنبورداری - علمی،خبری،تخصصی کشاورزی و منابع




سالنامه زنبورداری

زنبور داری - سالنامه زنبورداری - مسائل و مشکلات مربوط به زنبورداری و تبادل نظر




برچسب :