غزل - امام زمان (عج)

شاید دلت بسوزد و رحمی به ما کنی
ما را ز دام سخت جدایی رها کنی
چیزی نمی شود که میان قنوت خود
یک ذره هم برای ظهورت دعا کنی
چشم های حیدری شما باده پرور است
یک ذره می شود که به ما می عطا کنی
ای فارس الحجاز غریب خدا بیا
تا مرقدی برای عزیزت بنا کنی
ای یوسف قبیله ی زهرا نمی شود
ما را به عطر پیروهنت آشنا کنی
آیا نمی شود که بیایی و بعد از آن
ما را ز بام مسجد کوفه صدا کنی
برخیز و ذوالفقار خودت را تکان بده
وقتش شده است کرب وبلایی به پا کنی
آقا تو را قسم به غریبی عمه ات
جمعه بیا که حاجت ما را روا کنی

باتشكر از آقاي علي حسني براي ارسال اين غزل زيبا


مطالب مشابه :


غزل امام زمان علیه السّلام

مجید لشکری قال الصّادق علیه السّلام: مَن قالَ فینا بَیتَ شِعر بَنَی اللهُ لَهُ بَیتًا فِی




غزل امام زمان (عج)

ژولیده - غزل امام زمان (عج) - جلسات هفتگی هیئت محبان المرتضی(یکشنبه شبها)




غزل - امام زمان (عج)

هیات فاطمیون - غزل - امام زمان (عج) - هیئت فاطمیون -به محشر از فراز چرخ گردون/ندا خیزد که این




شعر امام زمان

امام زمان - شعر بـه یاد روی تـو اِی گُل، عبور خاطر مـن به باغ صبر غـزل های نـاب




غزل امام خامنه ای در وصف امام زمان (عج)

عمارم - غزل امام خامنه ای در وصف امام زمان (عج) - بصیرتی




غزلیات امام زمان

ژولیده - غزلیات امام زمان - غزل امام زمان (عج) روضه شب شهادت حضرت زهرا (سلام ا علیها)




حافظ نخستین غزل‌سرای امام زمان

امام اخرالزمان - حافظ نخستین غزل‌سرای امام زمان - اخبارومقالات درموردامام زمان(عج) - امام




برچسب :