خط ‌مشي‌گذاري

اول اينكه خط‌مشي يك الگوي عملي است و نه يك رويداد مجرد و انتزاعي. مثلاً راه‌ حل مسائلي كه فقط يكبار در تاريخ يك كشور اتفاق مي‌افتد, خط‌مشي نيست, مگر اينكه آن مسأله باقي بماند و حل آن در قالب يك عمل يا فعاليت مستمر و مداوم, ضرورت داشته‌ باشد.

دوم اينكه اجراي خط‌مشي, ‌به دليل نياز به هماهنگ ساختن عوامل ناسازگار يا ايجاد انگيزه براي اقدام جمعي در افرادي كه اهداف مشترك دارند  و با يكديگر همكاري مي‌كنند, يك عمل اجتماعي محسوب مي‌شود.

گاهي اوقات نظريات متناقض و متنوعي در مورد خط‌مشي‌ها ارائه مي‌شود كه فاقد جنبه عمومي است, در حالي كه خط‌مشي بايد به اندازه كافي در زندگي روزمره عموميت داشته باشد. تأسيس اداره‌هاي جديد, تغيير و تحول در گردش كار سيستمها و سازماندهي گروهها از جمله اقداماتي هستند كه به واسطه ادراك خط‌مشي‌گذاران از ضرورت جوابگويي به نياز‌ها و برقراري نظم, به عمل مي‌آيد و جنبه اجتماعي و عمومي دارند.

يكي از متداول‌ترين طبقه‌بندي‌هاي انواع خط‌‌مشي به قواي سه‌گانه هيأت حاكمه مربوط مي‌شود كه متناسب با حوزه فعاليت, اختيار و عملكرد خود, خط‌مشي‌هاي سه‌گانه را تهيه و تدوين مي‌نمايند:

● ‌خط‌مشي‌هاي قضايي به وسيله قوه قضاييه و دادگاهها اتخاذ و تدوين مي‌شوند. مانند دستورالعملهاي قوه‌ قضاييه و يا آراي ديوانعالي كشور كه به وحدت رويه رسيدگي به دعاوي مي‌انجامند.

●  خط‌‌مشي‌هاي اجرايي كه به وسيله سازمانها و دستگاههاي قوه مجريه تهيه و تنظيم مي‌شوند. نظير آيين نامه‌ها, تصويب‌نامه‌ها و بخشنامه‌هاي وزارتخانه‌ها يا هيأت دولت.

● خط‌مشي‌هاي تقنيني كه به وسيله نمايندگان قانونگذاري از طريق ارائه طرح يا لوايح قانوني مطرح و تصويب مي‌شوند مانند قوانين موضوعه.

تقسيم بندي ديگري, خط‌مشي‌ها را به سه نوع فراگير, عادي و عمومي طبقه‌بندي نموده‌ است. خط‌مشي فراگير يا ابر خط‌مشي, ‌جنبه فراگيرتري نسبت به ديگر خط‌مشي‌ها داشته‌ و از همه كلي‌تر است. خط‌مشي ‌هادي يا راهنما نحوه خط‌مشي‌گذاري را در زمينه‌هاي ديگر ترسيم مي‌كند, به عبارت ديگر خط‌مشي ‌هادي با ديدي كلان نسبت به مسايل و مشكلات, آنها را تجزيه و تحليل نموده و چارچوبي اساسي و مفيد را براي تهيه و تنظيم خط‌مشي‌هاي فرعي و خرد فراهم مي‌سازد. خط‌مشي‌هاي عمومي نيز بيانگر عمليات و فعاليتهاي سازمان‌‌هاي عمومي براي برطرف كردن مشكلات و مسايل جامعه است.

يك طبقه‌بندي ديگر از انواع خط‌مشي مبتني براصل جدايي سياست از اداره يا اصل دو شاخگي است. اين طبقه‌بندي به دو نوع كلي از خط‌مشي‌ها اشاره مي‌كند؛ خط‌مشي‌ سياسي ـ تقنيني و خط‌مشي اداري ـ اجرايي. مطابق اين اصل, اتخاذ خط‌مشي‌هاي سياسي ـ تقنيني منحصراً بايد در صلاحيت مراجع قانوني و مسئولان ذي‌صلاح سازمانهاي حاكم بر جامعه باشد. در جهت اجرا و تسهيل اعمال خط‌مشي‌هاي نوع اول, خط‌مشي‌هاي اداري ‌اجرايي نيز تهيه و تدوين مي‌شوند كه بيشتر جنبه كاربردي و اجرايي دارند ( الواني و شريف‌زاده  1379, 8-7 ).

خط‌مشي عمومي

خط‌مشي عمومي را به شكلهاي مختلف و در قالب الفاظ متفاوت تعريف كرده‌اند, اما به طور ساده مي‌توان گفت, خط‌مشي عمومي تصميمي است كه در قبال يك مشكل عمومي اتخاذ مي‌شود. اما بايد در نظر داشت كه خط‌مشي صرفاً اتخاذ تصميم نيست بلكه فرايندي است شامل تمام اقداماتي كه از زمان احساس مشكل شروع  و به  ارزيابي نتايج حاصل از اجراي خط‌مشي ختم مي‌شود.

برخي از علماي خط‌مشي‌گذاري معتقدند كه عدم اتخاذ تصميم در مقابل يك مشكل يا مسأله را هم مي‌توان خط‌مشي‌ عمومي نام نهاد. اما اگر بپذيريم كه خط‌مشي عمومي براي حل يك مشكل عمومي شكل مي‌گيرد و شامل اقداماتي در جهت رفع مشكل مورد نظر است, نمي‌توان پذيرفت كه عدم تصميم‌گيري هم خط‌مشي باشد. خط‌مشي عمومي در برگيرنده اجزايي است كه اصطلاحاً ‌هدف, محتوا و اثر ناميده مي‌شوند.  هدف به مقصدي گفته‌ مي‌شود كه خط‌مشي‌ عمومي براي نيل به آن شكل مي‌‌گيرد. براي مثال, ممكن است هدف يك مشكل عمومي باشد. محتوا به بخشي از خط‌مشي‌ اطلاق مي‌شود كه از انتخاب گزينه‌ مطلوب به دست مي‌آيد, يعني محتوا همان طريقي است كه ما را  به هدف مي‌رساند. اثر يا نتيجه  خط‌مشي نيز  بر تغييراتي كه به سبب اجراي خط‌‌مشي حادث مي‌شود, دلالت دارد.

دانشمنداني چون«پريويت» و«اويلا»، خط‌مشي عمومي را يك تصميم پايدار مي‌دانند كه موجب هماهنگي در عملكرد‌هاي عمومي مي‌‌شود. خط‌مشي عمومي با خاصيت تكرار و تداوم خود,‌ نوعي هماهنگي را ميان بخشها و سازمانهاي مختلف به وجود مي‌آورد وحدت ملي را ممكن مي‌سازد. از ديدگاه ديگري, خط‌مشي عمومي عبارتست از تصميمات و سياستهايي كه به وسيله مراجع مختلف بخش عمومي, مانند:‌ مجلس و قوه قضاييه كه نماينده حفظ منافع عمومي جامعه هستند,‌ اتخاذ مي‌شود. دانشمند ديگري اعتقاد دارد كه خط‌مشي‌گذاري حاصل يك فرايند است. خواه اين فرايند مصالحه سياسي بين مسئولان خط‌مشي‌گذاري باشد, خواه فرايندي كه به خودي خود و بدون تصميم‌گيري واقعي درباره آن, با اتكا بر تصميمات عمومي و دولتي باشد. خط‌مشي عمومي بازده مستقيم سياستگذاري است, در واقع هر نوع بازده مستمر سيستم‌ سياستگذاري نيز خط‌مشي قلمداد مي‌شود. به طور كلي هر آنچه كه سازمانهاي عمومي تصميم مي‌گيرند كه به انجام رسانند يا از اجراي آن ممانعت به عمل آورند, مي‌توان خط‌مشي عمومي تلقي كرد. از ديدگاه اعمال حاكميت عمومي, خط‌مشي‌ عمومي را تخصيص قدرتمندانه منابع و ارزشها براي تمامي شهروندان و آحاد جامعه نيز ذكر كرده‌اند ( الواني و شريف‌زاده  1379, 4 ـ‌3).

فرايند خط‌مشي‌گذاري عمومي

تقريباً به تعداد نظريه پردازان خط‌مشي عمومي, الگوي فرايند خط‌‌مشي‌گذاري وجود دارد. الگوي فرايند خط‌مشي‌گذاري مربوط به «آندرسون» داراي پنج مرحله است: ‌تشخيص مسأله و تهيه دستور كاري, تنظيم راه‌حلها, پذيرش راه‌حل‌,‌ اجرا و ارزيابي. «كواد» نيز براي فرايند خط‌‌مشي‌گذاري, پنج مرحله قايل است: تنظيم مسأله, ‌پيدا كردن راه‌حلها,‌ پيش‌بيني محيط آينده, ‌مدلسازي اثرات راه‌حلها و ارزيابي راه‌حل. استوكي و هاورز ‌نيز از پنج مرحله نام مي‌برند كه طي آن,‌ تحليلگر بايد اقدام به: تشخيص مسأله و اهدافي كه مي‌بايست تعقيب شوند, تعيين راه‌كارهاي ممكن,‌ پيش بيني پيامدهاي هر يك از آنها, ‌ايجاد معيار براي تحقق هر يك از اهداف و انتخاب روشها و  اقداماتي كه به ساير اقدامات ترجيح دارد بنمايد( هيوز, ترجمه الواني و ديگران ‌1377,‌177). به طور كلي فرايند خط‌مشي‌گذاري شامل مراحل زير است :

1ـ شناخت, درك و بيان مسأله يا مشكل

2ـ ‌ارجاع و طرح مسأله در سازمانها و مؤسسات عمومي

3ـ شكل‌گيري, تهيه و تدوين خط‌مشي عمومي

4ـ قانوني كردن و مشروعيت بخشيدن به خط‌مشي عمومي

5ـ ابلاغ و اجراي خط‌مشي عمومي

6 ـ ‌ارزيابي خط‌مشي عمومي اجرا شده

بديهي است مراحل فوق به طور مكانيكي و جدا از هم طي نمي‌شود,‌ بلكه به صورت فرايند‌ي  پويا و داراي ارتباط چند سويه با هم شكل مي‌گيرد. البته بعد از مرحله ارزيابي به عنوان يك چرخه مداوم جهت اجراي خط‌مشي و جوابگويي كامل به مسايل و مشكلات خط‌مشي عمومي, ‌مسئولان و خط‌‌مشي‌گذاران بخشي از مشكل را كه  احياناً حل نشده باشد,  مد نظر قرار مي‌دهند و بررسي مسأله عمومي را در قبال اين بخش در طي مراحل مذكور به عهده خواهند گرفت ( الواني و شريف زاده  1379, 11).

برگرفته از : http://allametabatabaee.blogfa.com/post-20.aspx


مطالب مشابه :


خط مشي : ارتباط موثر در زمان تحویل بیمار

پایگاه اطلاع رسانی پرستاری - خط مشي : ارتباط موثر در زمان تحویل بیمار - سلامت حق همه است




خط مشي : ارتباط موثر در زمان تحویل بیمار

حاکمیت بالینی(وبلاگ سلامت) - خط مشي : ارتباط موثر در زمان تحویل بیمار - پرستاران هاجر




مشروعيت يافتن و قانوني شدن خط‌مشي

امر پذيرش و اين كه چه مراجعي بررسي خطمشي را انجام مي‌دهند پذيرش در جامعه را مي‌توان




خط مشی ارتباط موثر در زمان تحویل بیمار

عنوان خط مشي: ارتباط موثر در زمان تحویل بیمار . کد خط مشي: تاريخ ابلاغ : تاریخ بازبینی:




مردم و رشد گردشگری

هدف مشارکت. مراحل فرايند خط مشي گذاري. آگاهي از مشکلات به کمک مشارکت مردم. احساس مشکل




خط ‌مشي‌گذاري

اعتبار بخشی بیمارستانی - خطمشي‌گذاري - hospital accreditation پذيرش راه‌حل‌,‌ اجرا و ارزيابي.




خط مشی ایمنی

همانند ساير خط مشي هاي مهم و حائز اهميت محل كار، مورد توجه و پذيرش قرار گيرد. خط مشي ايمني و




خط مشی قسمت اول

همانند ساير خط مشي هاي مهم و حائز اهميت محل كار، مورد توجه و پذيرش قرار گيرد. ô خط خط مشي چه




برچسب :