داستانی تامل برانگیز

 

...

 .در به در اقا بود مثل بعضی بی خیال نبود .با معرفت تر از اینا بود .میگه نیت کردم هر شب یه مشک اب رو دوشم بندازم برم جمکران وعاشقان ومحبان امام زمان (ع) راسیراب بکنم

همون مسجدی که اگر کسی 2رکعت نماز بخونه مثل اینه که داخل خانه خدا نماز خونده .

این کار هر شبم بود تا اینکه در یکی از شبهاخسته شده بودم  داشتم بر می گشتم سید بزرگواری رو دیدم که وارد مسجد شد. 

می گه رفتم نزدیک وآب تعارف کردم عرض کردم اقا آب میل دارید

تشکری کردندیه لیوان اب دادم به دست سید بزرگوار یه نگاه به این لیوان کردو فرمود :     

اگر شیعیان ما به اندازه یک لیوان اب تشنه ما بودند ما ظهور می کردیم

انگار اراده الهی بود که من نفهمم چی می گه این طرفتر که اومدم . 

گفتم یعنی چی که تشنه من بودند؟ ایشون کی بودند ؟ زدم توسرم که ای وای اقام امام زمان بود ونفهمیدم.

برگشتم دیدم خبری ازش نیست .اینگار می خواست بواسطه من این حرف رو به شیعیان برسونه .

رفقا چند بار خودمونو توبیخ کردیم که چرا اقا امام زمان در غربته .

به نقل از نرم افزار امیر بیان


مطالب مشابه :


ورود به سیستم جامع دانشگاهی گلستان

مهندسی صنایع دانشگاه پیام نور ورود به سیستم جامع صنایع دانشگاه پیام نور سیرجان




درس سیستم اطلاعات مدیریت

انجمن علمی صنایع دانشگاه پیام نور سیستم جامع گلستان. مهندسی صنایع پیام نور سیرجان.




پیروزی تیم ملی والیبال ایران

وبلاگ انجمن کامپیوتر پیام نور سیرجان فناوری اطلاعات سیرجان. جامع دانشگاهی گلستان




اطلاعیه درس پروژه

وبلاگ انجمن کامپیوتر پیام نور سیرجان فناوری اطلاعات سیرجان. جامع دانشگاهی گلستان




داستانی تامل برانگیز

وبلاگ انجمن کامپیوتر پیام نور سیرجان فناوری اطلاعات سیرجان. جامع دانشگاهی گلستان




چگونه درس بخوانیم؟

انجمن علمی مهندسی صنایع پیام نور سیرجان. دانشگاه پیام نـور مرکز حاصـل از سیستم




ماهواره وسيستم اتوماسيون اداري دانشگاه پيام نور سیریک نصب شد

وبلاگ دانشگاه پیام نور به سیستم گلستان وصل و از این سیستم سیستم جامع پیام نور




برچسب :