بررسی نقش روزنامه اطلاعات در تامین امنیت ملی در دوران جنگ ایران و عراق شماره 1

بررسی نقش روزنامه اطلاعات در تامین امنیت ملی در دوران جنگ ایران و عراق شماره 1

قسمت دوم- مقطع ماه‌های پیش از شروع جنگ

 

1-  مواضع روزنامه در شهریورماه 1359

در این ماه روزنامه توجه ویژه‌ای به تهد ید عراق معطوف می‌دارد. این امر بیشتر ناشی از بالا رفتن میزان تعرض دشمن و نیز وقوف روزنام به اهمیت موضوع می‌باشد. در خبری به تاریخ 4/6/59 در صفحۀ اول با عکسی به ابعاد 10×20 سانتی متر چنین آمده است‌: سنگر برادر کرد که از مرز حراست می‌کند. این خبر و این عکس، ضمن آن که غیرمستقیم به خواننده می‌گوید که در مرزهای غربی خطری وجود دارد، در عین حال، به او القا می‌کند که توان دفع خطر هم فراهم و در واقع پیام اصلی همین است.

در تاریخ 5/6/59 در صفحۀ اول، سه خبر در مورد عراق با تیترهای کوچک و متوسط در ابعاد 15×10‌، 8×8 و 8×4 سانتی متر به شرح زیر درج شده است:

اعلام جرم وزارت کشور ایران علیه رژیم فاشیستی عراق که شرح خبر مربوط به تبعید دسته جمعی ایرانیان از عراق است. یک وزیرکابینۀ عراق به مخالفان پیوست. عراق اطراف قصرشیرین را زیر آتش توپخانه گرفت.

ابعاد و عنوان‌ها نشان می‌دهد که خطر نظامی عراق برای روزنامۀ اطلاعات در درجۀ سوم اهمیت قرار دارد. حال این امر یا ناشی از تاکتیک اول است یا ناشی از تاکتیک دوم. خبر دوم به خوانندگان این معنا را القا می‌کند که رژیم عراق متزلزل است و تبعاً توان اقدام اساسی ندارد. اما خبر اول با فاشیست نامیدن رژیم عراق برای اولین بار نشان می‌دهد که حکومت آن کشور مشروعیت ندارد و خطرساز خواهد شد. در این شمارۀ، علاوه بر صفحه اول، دیگر صفحات نیز در کمیت و کیفیتی در خور توجه به تهدید عراق توجه

کرده‌اند. برای نمونه در صفحۀ 3 و در چارچوب اخبار جلسۀ علنی مجلس، که بخش عمده‌ای از این صفحه را به خود اختصاص داده است، مسئولان روزنامه مطلب زیر را با تیتر بزرگ چاپ کرده‌اند. آمریکا می‌خواهد عراق، ترکیه و شیخ نشین‌ها را برای حمله به ایران بسیج کند.

این صریح‌ترین پیش بینی خطر حملۀ عراق در روزنامه بوده است. مطالعۀ متن خبر نشان می‌دهد که این مطلب بخشی از نطق آقای بشارت نمایندۀ سمیرم است. وی در ادامۀ سخنانش می‌گوید:

«اما به قول امام کاری از آنها برنمی آید و به صراحت بگویم اینها جزئت حمله به ایران را ندارند.»

به طور کلی، در این تحقیق توجه به موضع گیری مسئولان مدنظر نیست، بلکه طرز برخورد روزنامه با اخبار هدف اصلی است. بدین ترتیب، اطلاعات در صفحۀ 3 با گزینش تیتر مورد بحث، حساسیت بالای خود را به مطلب نشان داده، اما تأکید بیشتر بر خطر آمریکاست و این که ایران این قدر قدرت و اهمیت دارد که اولاً آمریکا حریف اصلی او باشد، ثانیاً آن کشور یا از ترس یا از روی سیاست مستقیماً پا پیش نمی‌گذارد بلکه کشورهای منطقه را جلو می‌اندازد.

در مورخ 6/6/59‌، صفحه اول با چهار عنوان کوچک، در ابعاد 20×15‌، 20×15‌، 4×8، 8×4، سانتی متر، به شرح زیر مسئلۀ عراق را مطرح کرده است: مواضع و سنگرهای مزدوران بعث عراق نابود شد. (با عکسی از مرز و یک توپ).

آیت الله بهشتی‌: از بلوف سیاسی عراق و عربستان، کویت و پاکستان وحشت نکنید.

عراق، عربستان و مصر پیمان امنیتی منعقد کردند، برای مقابله با تأثیرات انقلاب اسلامی ایران.

عراق با ایتالیا قرارداد تسلیحاتی امضا می‌کند.

عنوان‌های فوق نشان دهنده توجه بیشتر روزنامه به مسئله است، اما خبر هنوز در لابه لای تعداد کثیری از عنوان‌ها مطرح می‌شود و مبدل به تیتر اول نشده است.

پیام هر چهار خبر، ضمن آن که، به طور مستقیم، خطر را گوشزد می‌کند، اما القا کننده توان نظام در دفع خطر و برقراری امنیت است. در مورد مطلبی که از قول دکتر بهشتی نقل شده، شرح قضیه در صفحات داخلی آمده که از همان سلسله مصاحبه‌های هفتگی اوست. ایشان در ضمن سؤالات بسیار، که عمدتاً راجع به مسائل داخلی است، در پاسخ خبرنگاری که در مورد تهدید مرزی سؤال کرده بود، خیلی مختصر بیان داشت که اینها بلوف است وحشت نکنید. این مطلب که روزنامه از قول وی تیتر کرده است، با توجه به اعتبار و اعتماد مردم به ایشان، موجب اطمینان خاطر آنان می‌شده است. ظرافت کار ارتباطات، آن هم در مقوله‌ای حیاتی چون امنیت ملی، آن است که ضمن دادن آرا مش به مردم و تقویت روحیه، آنان، را به خطر واقف و برای مقابله بسیج و تجهیز کند. علاوه بر نقش روزنامه‌ها در اطلاع رسانی در این جا این مسئله در خور طرح و تحقیق است که دولتمردان تا چه میزان به این پیام‌ها توجه کرده‌اند؟ و مسئولان روزنامه‌ها و رسانه‌ها، علاوه بر ارسال پیام‌ها از طریق صفحۀ روزنامه، چه مقدار با تماس مستقیم، دولت‌مردان را نسبت به خطر و تهدید حساس‌تر کرده‌اند؟ در این شماره در صفحه 12‌، در مقاله یا مبسوط با عنوان "جهان سیاست"، با عنوان درشت آمده است‌: اختلاف نظر شدید بین بختیار و صدام حسین. مقاله به قلم دکتر حسین ابوترابیان است که با لحنی طنز آمیز، اطلاعاتی بالنسبه دست اول از جریاناتی که علیه نظام در حال شکل گیری است، مطرح کرده است. این سلسله مقالات هرچند روز یک بار و به مدت چند هفته ادامه داشته است. در هشتم شهریور ماه، سرانجام، پس از ماه‌ها کشمکش، بنی‌صدر کابینۀ شهید رجایی را معرفی کرد و افکار عمومی آن قدر متوجه این مسائل بود که خود به خود، خطرات بیرونی مثل حملۀ عراق را تحت الشعاع قرار داد و رئیس جمهور وقت نیز، دانسته یا ندانسته، به اختلافات داخلی دامن زد.

در مورخ 9/6/59‌، در صفحۀ 5، با عنوان درشت و همرا ه با عکس چنین آمده است. از ارتش 20 میلیونی چه خبر؟ این خبر نصف صفحۀ 5 را اشغال کردهاست. مسئله ارتش 20 میلیونی از ماه‌ها قبل و در پی قضیۀ گروگان گیری کارکنان سفارت آمریکا و افزایش تهدیدات آن کشور مطرح شده و به عنوان مهم‌ترین رکن برای تأمین امنیت ملی کشوری انقلابی تلقی می‌شد. اینک در آستانه شکل گیری تهدیدات عراق، روزنامه بار دیگر مسئلۀ بسیج ارتش 20 میلیونی را مطرح می‌کند. با شروع و اوج گیری و به درازا کشیدن جنگ نیز حقیقتاً معلوم شد که همین اهرم نقش اساسی در امنیت ملی داشته است.

روزنامۀ اطلاعات تا 11 /6/59 همچنان، مانند 6/6/59 مطالب مربوط به خطر جنگ با عراق را مطرح می‌کند و در این روز در صفحۀ اول عکسی بزرگ از مرز قصرشیرین چاپ کرده و در زیرنویس آن به درگیری‌هایی در آن منطقه اشاره کرد از این روز به بعد، اطلاعات در صفحات میان مسئله عراق را با حساسیت بیشتر مطرح می‌کند. برای نمونه در صفحۀ 12 عکس‌های متعددی از رزمندگان ایران را در مرزهای غربی نشان می‌دهد که با تیتر بسیار بزرگ بر فراز آنها چنین نوشته است‌: جان بر کف در سنگرهای غرب کشور و نیز در خبر مورخ 13 /6/59‌، در صفحۀ اول، عنوان زیر را ارائه می‌دهد. ایران از شوروی خواستار قطع ارسال اسلحه به عراق شد (ابعاد: 10×10 سانتی متر ) و در صفحۀ 12 نیز یکی دیگر از مقالات دکتر ابوترابیان چاپ شده با عنوان شمر و صدام هر دو اهل تکریت هستند.

روزنامه اطلاعات، سرانجام، در مورخ 14‌/6/59‌، نخست بار مسئله عراق در صفحۀ اول عنوان اول کرده است: بنی‌صدر‌: ایران به عراق جوابی جانانه و دندان شکن داد، همراه با عکسی به ابعاد 10×15 سانتی متر که ستونی از نفربرهای زرهی ایران را نشان می‌دهد.

باز هم روش «ارتباطی – امنیتی» روزنامه آن است که طرح حمله و خطر عراق، به‌طور غیرمستقیم، بر توان ایران در دفع خطر و تهدید تأکید کند. این تیترها حاوی نظر و پیام‌هایی به شرح زیر است:

1-    تهدیدات عراق عمدتاً از سمت غرب است اما پس از شروع جنگ معلوم شد فشار اصلی در خوزستان است.

2-    به دلایل مختلف در این زمان مطرح می‌شد که شوروی فشارهای عراق را تحریک و تقویت می‌کند اما پس ا ز آغاز جنگ محرک جنگ معرفی می‌شوند.

3-    رسانه‌ها نقش مهمی در نمادسازی و استفاده از سمبل‌ها و ارزش‌ها برای تخفیف و تقبیح دشمن دارند و این در جنگ روانی و بسیج هرچه بیشتر مردم برای دفاع و نامشروع جلوه دادن دشمن و برحق نمودن دفاع خودی بسیار موثر است. در عنوان ا ین روزنامه صدام با شمر که برای شیعیان بدترین مظهر ظلم و شقاوت است، شبیه شده است.

از این پس روال روزنامه آن است که در صفحات مختلف، کم و بیش، اخبار درگیری‌های مرزی را منتشر نماید و اخبار، به طور منظم، حکایت از انهدام نیروها و تخریب پاسگاه‌ها و نابودی ادوات و سقوط هواپیماهای عراق دارد.

مجموعه خبررسانی روزنامه، می‌تواند منجر به این طرز تلقی در آحاد خوانندگان شود که عراق از ترس انقلاب اسلامی و با تحریک همه جانبۀ ابرقدرت ها، عملیاتی ایذایی را علیه ایران شروع کرده است اما، بی هیچ نتیجه‌ای، مرتب در حال عقب نشینی و انهدام می‌باشد، چون ایران از لحاظ نظامی و روحیه در آمادگی خوبی قرار دارد.

بنی صدر در روز هفدهم شهریور 1359‌، در مراسم گرامیداشت شهدای جمعۀ سیاه، در میان عده کثیری از مردم سخنرانی کرد و موضع گیری‌های شدیدی را در برابر نیروهای خط امام اعلام داشت که بلافاصله از طرف آن جناح پاسخ‌های شدیدی به او داده شد و این امر، برای چند ورز فضای عموی کشور و بویژه، رسانه‌ها را تحت تأثیر شدید قرار داد. در چنین جوی، اطلاعات در 20 /6/59 مجدداً عنوان اول خود را به مسئلۀ عراق اختصاص داد‌: سرکوب همه جانبه نیروهای مزدور عراقی در نوار مرزی. این عنوان نیز مانند تاکتیک‌های قبلی از یک سو، به مردم پیام می‌رساند که به هرحال تهدیدی از سوی عراق امنیت ملی را تهدید می‌کند. در همین عنوان این پیام نیز نهفته است که توان دفع این تهدید وجود دارد و امنیت برقرار است. سئوال این است که روزنامه این خبر ر ا از چه منبعی دریافت کرده است. از منابع رسمی و دولتی یا به طور مستقل به کوشش نمایندگی‌های روزنامه؟ مخاطب پیام دولت است یا ملت؟ آیا واقعاً ابعاد و نتایج و بیم تهدیدات عراق برای مسئولان کشور در آن ایام روشن است؟ نقش رسانه‌ها در امنیت دقیقاً چیست؟ آیا باید پیشاپیش عمق فاجعه را بیان کنند تا در مردم و مسئولان آمادگی لازم برای دفاع فراهم شود یا از بیم آن که مبادا طرح واقعیات باعث ترس و آشوب شود، برای حفظ امنیت ملی، تهدیدات را کوچک جلوه دهند و بر توان کشور نسبت به دفع آن تمرکز کنند؟ اما مدتی بعد، پس از روشن شدن عمق فاجعه آیا تخریب و تضعیف روحیه ملی مضاعف نمی‌شود؟

در همین صفحه خبر از سقوط یک فروند هواپیمای عراقی بر فراز آبادان درج شد و این اولین بار بود که اخبار جنگ متوجه خوزستان شد. در حالی که پیش از آن اخبار جنگ عمدتاً از غرب به گوش می‌رسید. با توجه به این که بعداً حملۀ اصلی عراق متوجه خوزستان، به خصوص آبادان و خرمشهر، گردید، به نظر می‌رسد که فشارهای عراق به غرب کشور در مرداد و شهریور عمدتاً برای انحراف اذهان بوده است و متأثر از تاکتیک فریب رسانه‌های ارتباطی از جمله مطبوعات کشور نیز از غرب کشور خبر می‌دادند.

در همین تاریخ 20‌/6/59 ،در صفحۀ 10‌، گفتگوی اختصاصی خبرگزاری پارس با آیت الله خامنه ای، مشاور نظامی رهبر، درج گردید که عمدتاً مربوط به مسائل مجلس بود. ایشان در این مصاحبه اظهار داشت: متأسفانه جلسات شورای عالی دفاع تاکنون، به جز چند جلسۀ معارفه، تشکیل نشده است. این مطلب نشان می‌دهد که سطوح بالای تصمیم گیری نظام، عمدتاً متأثر از اختلاف مذکور در سطور پیشین، هنوز در مقابل تهدید عراق یکدست نیست و کارشکنی‌های بنی‌صدر و تشدید اختلافات داخلی از سوی او، خطر بیرونی

تجاوز عراق را تحت الشعاع قرار داده است. روزنامه اطلاعات از مطالب آیت‌الله خامنه‌ای مطلب زیر را عنوان کرده است‌: عملیات نیروهای انقلاب در غرب کشور تحسین انگیز و دشمن شکن می‌باشد. یعنی روزنامه از لحاظ ارزشی و گزینشی همچنان تاکتیک قبلی را حفظ کرده است و ضمن آن که، به طور

غیرمستقیم، مشکلات و تهدیدات را مطرح می‌کند، بیشتر بر تو ان دفع تهدید تأکید دارد.

روزنامۀ اطلاعات در 22 /6/59‌، در صفحۀ اول از وقوع کودتا در ترکیه خبر می‌دهد. تقارن این کودتای نظامی با تدارک حملۀ سراسری عراق به ایران توجه هر تحلیل‌گری را به خود جلب می‌نماید که جا دارد در تحقیقی مستقل دربارۀ جنگ تحمیلی مورد بررسی قرار گیرد.

در این روز، در مورد عملیات عراق، در صفحۀ اول عنوانی به ابعاد 2×20 سانتی متر، با عکس به این شرح درج شده است‌: نیروهای مزدور عراقی در سرتاسر خط مرزی عقب رانده شدند البته روزنامه از چند روز قبل، اخبار آتش بازی و مقابله به مثل نیروهای ایرانی را بر ر یو شهر زرباتیه مطرح کرده است.

عنوان صفحۀ اول ضمن آنکه به خواننده پیام می‌دهد که عملیات عراق سراسری و جدی و خطرناک است، اما باز هم پیام اصلی آن است که ایران توان دفع آن را دارد و امنیت بر قرار است. اطلاعات در این روز، در صفحۀ 4، گزارشی مفصل همراه با عکسی ا ز مناطق درگیری منتشر کرده و عنوان بزرگی به این شرح درج نموده است‌: نیروهای مدافع انقلاب با رشادت کامل 200 تانک و 300 خودرو عراقی را عقب راندند. برابر این عنوان ضمن آن که تاکتیک‌های خبری پیشین اعمال شد، اما مسئله را متمرکز بر دفاع از انقلاب کرده است تا مسئلۀ سرزمین. این امر نشان دهندۀ آن است که رسانه‌ها نقش مهمی در سمبل سازی و نمادسازی دارند و این امر نقش زیادی در بسیج مردمی برای دفاع و حفظ امنیت ملی دارد.

عنوان بزرگ و اول روزنامۀ اطلاعات در 23 /6/59 به این شرح است‌: حمله و تیراندازی هواپیماهای عراقی به هلیکوپتر رئیس جمهوری و نخست وزیر این عنوان با عکس بزرگی از بنی‌صدر و شهید رجایی، که در کنار هم مشغول بازدید از خطوط مرزی جنگ زده در مغرب کشور هستند، همراه شده است. مجموعۀ فوق به خواننده القا می‌کند که اوضاع وخیم است زیرا رئیس جمهور و نخست وزیر با هم به بازدید خطوط مرزی رفته‌اند. البته بزرگ نمایی این خبر می‌تواند به منظور پوشاندن اختلافات شدیدی باشد که در ردۀ بالای دولتمردان ایرانی وجود دارد و امنیت خاطر عامه را در این شرایط حساس خدشه دار کرده است.

روزنامۀ این روز حجم بیشتری از مطالب خود را به مسئلۀ عراق اختصاص داده است. مثلاً در صفحۀ 4 خبر مفصلی در مورد اوضاع امنیتی مرزها در منطقۀ شلمچه درج کرده که نشانگر حساسیت نسبت به آن منطقه است. در حالی که بیشتر عملیات ایذایی و بلکه انحرافی عراق در غرب کشور بود، به طوری که حتی رئیس جمهوری و نخست وزییر نیز سرکشی به آن خطه را در اولویت قرار داده بودند. همچنین، در صفحۀ 8، خبری کوچک از خرمشهر درج شده است. در صفحۀ 11 عنوان بسیار بزرگی آمده است‌: وصیت نامه‌های خونین سربازان اسلام در سنگر. این گزارش با تصاویر متعددی از شهدا و جبهه و تشییع جنازه تکمیل گردیده است. این شهدا همگی از نیر وی هوایی هستند که در مرزهای غربی به شهادت رسیده‌اند. بخشی از وصیت نامۀ یک شهید به صورت «میان تیتر» به شرح زیر تجلی شده است به مردم بگو، مبادا از یاری امام دست بردارند. به این ترتیب گویی روزنامه دارد مردم و جوانان و نیروهای مسلح را برای دفاع و مقاومت تا س رحد شهادت آماده می‌کند. نکتۀ دیگری که در »میان تیتر « بیشتر جلب توجه می‌کند آن است که مسئلۀ دفاع در مقابل تهاجم عراق را با سمبلی ملموس از انقلاب یعنی امام پیوند زده است. در مجموع، عنوان و مطالب و عکس‌های صفحۀ 11 بسیار با حماسه، احساسات و عاطفه و غم توام است که با توجه به روانشناسی اجتماعی ایرانیان مسلمان شیعه، در وضعیت انقلابی، برای بسیج نیروی انسانی به سمت جبهه‌ها می‌تواند کارساز باشد. شاید با توجه به همین مطلب است که روزنامه در روز بعد یعنی 24 /6/59 این مطالب را به صفحۀ اول خود منتقل می‌ند و همراه با عکس‌های بزرگ، اختیار تشییع جنازۀ شهدای ارتش را عنوان می‌کند. در صفحۀ 6 مطلبی با این تیتر جلب توجه می‌کند. انبارهای غرب، لبریز از نفت شد. این خبر برای اهل فن و اهل نظر می‌توانست حاوی معانی بسیاری باشد. مطلب از این قرار است که کشورهای غربی، به رهبری آمریکا، پس از بحران انرژی 1973 که در پی تحریم نفتی اعراب علیه حامیان اسرائیل بروز نمود، دست به تأسیس آژانس بین المللی انرژی زدند تا آسیب پذیری‌های اقتصادی و سیاسی خود را در مقابل کاربرد سیاسی نفت کاهش دهند. یکی از مهمترین رهنمودهای این آژانس آن بود که دولت‌های عضو باید به میزان 90 تا 120 روز مصرف خود را به صورت ذخیرۀ آماده داشته باشند و نام آن را ذخایر استراتژیک گذاشتند. این ذخیره سازی کاملاً سیاسی و امنیت بود زیرا مستقیماً در کنترل و مالکیت دولت‌های غربی قرار داشت، در حالی که تمامی مراحل تولید و تویزع نفت در غرب تا آن موقع در اختیار کمپانی‌های بزرگ بخش خصوصی بود. تا 1978 مسئلۀ ذخایر استراتژیک چندان جدیگرفته نشده بود به طوری که هنگام وقوع انقلاب اسلامی، در انبارهای نفتی غرب تنها 60 میلیون بشکه نفت 5 موجود بود و وقتی که اعتصاب‌های صنعت نفت ایران آغاز شد، به ویژه، هنگامی که امام صادرات نفت را تحریم کرد و روزانه به طور متوسط 4 میلیون بشکه نفت از عرضۀ جهانی کاسته شد، بازار جهانی نفت احساس خطر کرد و احتمال گسترش انقلاب اسلامی به سایر کشورهای نفت خیز مسلمان، غربی‌ها را وحشت زده کرد و آنها این بار، به طور بسیار وسیع، شروع به خید و ذخیره سازی نفت کردند. همین امر موجب بروز دومین بحران نفتی شد و قیمت از 13 دلار در هر بشکه به حدود 37 دلار در هر بشکه رسید.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار دولت جدید به تدریج نفت ایران به بازارهای جهانی بازگشت و جو ملتهب نفتی با اضافه تولید عربستان و عراق و کویت تا حدودی آزام شد. البته همین امر باعث شد نقدینگی ارزی فراوانی در عراق و دیگر کشورها جمع شود. بنا به نقل منابع، در زمان وقوع جنگ، عراق حدود 30 میلیارد دلار ذخیرۀ ارزی داشت و همین مطلب می‌توانست از دلایل مهم شروع جنگ باشد. هم چنین تداوم این درآمدها و امدادهای مالی و ارزی عربستان و کویت، که متکی بر همان درآمد نفتی بود، از عوامل مهم تدارک جنگ شد.

اما نکتۀ مهمی که در خبر روزنامۀ اطلاعات مورد توجه این تحقیق می‌باشد، آن است که بحران نفت در اواخر سال 1358 و اوایل 1359 آرام شد، اما از اوایل سال 1359 به رغم عرضۀ فراوان نفت تقاضای خرید در حال افزایش بود و مازاد خرید روانۀ انبارها می‌شد. با توجه به قیمت بالای نفت و دیگر هزینه‌های اضافی که نگهداری ذخایر استراتژیک داشت، خریدهای مازاد، از نظر اقتصادی چندان قابل توجیه به نظر نمی‌رسید و این امر می‌توانست دلایلی بر این معنا باشد که غربی‌ها، کم و بیش از چند ماه پیش، از احتمال حملۀ عراق مطلع بوده و حتی در ترغیب آن نقشی داشته‌اند و با توجه به احتمال کاهش شدید تولید این دو کشور نفت خیز در اثر جنگ، پیشاپیش خود را برای آن آماده و انبارهای نفتی خود را لبریز از نفت کردند. بدین ترتیب در سه ماهۀ اول جنگ که ظرفیت تولید و صادرات دو کشور به شدت آسیب دید و قریب 4 میلیون بشکه از عرضه نفت در بازارهای جهانی کاسته شد - یعنی چیزی در حد کاهش عرضه جهانی در هنگام انقلاب اسلامی- با این وجود به دلیل آمادگی غرب و پر بودن انبارها مشکلی برای آنان اتفاق نیفتاد و قیمت نفت و جریان صادرات نفت تغییری نکرد. پس انعکاس خرید بی رویۀ نفت در شهریور 1359 در رسانه ها، از رویدادهای مهمی در منطقه و روابط بین المللی حکایت می‌کرد. بنابراین، مخاطب این خبر نفتی، در درجۀ اول دولتمردان ایرانی می‌توانسته‌اند باشند.حال این که چه مقدار به این پیام توجه شده خود می‌تواند موضوع تحقیقی جداگانه باشد.

در هفتۀ آخر شهریور، روزنامۀ اطلاعات به تهدیدهای عراق کاملاً حساس شده و از نظر کمی و کیفی با وسعت زیادی به آن پرداخته است. در مورخ 25 /6/59 عنوان اول و بسیار بزرگ روزنامه به این شرح است‌: تدارک نظامی وسیع ایران برای مقابله با تجاوزات عراق. این خبر در پی سفر بنی‌صدر و رجایی به خطوط مرزی غرب کشور به عنوان نتیجۀ آن سفر اعلام شده است. این عنوان نشان می‌دهد که دولت‌مردان در سطح خطر تجاوز عراق جدی تلقی شده و برای مقابله با آن تدارک نظامی وسیع به عمل آمده است. اما یک هفته بعد که حملۀ سراسری عراق آغاز شد و چند سال به طول انجامید، محافل داخلی اغلب از غافلگیر شدن ایران و آماده نبودن نیروها بحث می‌کردند، زیرا عراق طی هفته‌های اول جنگ، در طول بیش از هزار کیلومتر مرز خاکی، از 5 تا 70 کیلومتر، جلو آمد و مواضع استراتژیکی را اشغال کرد که بازپس گیری آنها سال‌ها و به بهای سنگین جانی و مالی میسر شد. در حالی که اگر به شعار «پیش گیری بهتر از درمان است» معتقد می‌بودیم و پیشاپیش تدارک لازم را برای جلوگیری از تجاوز عراق فراهم می‌کردم، با نفرات و تجهیزات کمتری می‌شد. جلو اشغال خرمشهر را گرفت. اغلب تحلیل گران و صاحب نظران معتقدند که مسئولیت این امر متوجه بنی‌صدر به عنوان جانشین فرماندۀ کل قوا بود.

مطلب شایان توجهی که در روزنامۀ اطلاعات، مورخ 25 /6/59‌، آمده معطوف به اجلاس اوپک در وین است و توجه وی ژه به افزایش تولید عراق و عربستان. روزنامه در این باره اخبار و گزارش و تحلیل‌های فراوانی مطرح کرده است و مسئلۀ افزایش تولید نفت عربستان و عراق که به معنی افزایش درآمد آن کشورهاست - می‌توانست برای دولتمردان زنگ خطری باشد. یعنی عراق و حامیانش برای شروع جنگ و براندازی انقلاب به دنبال تمرکز و ازدیاد ثروت و درآمد بودند.

59/6/26 عنوان اول روزنامه چنین است‌: تپه سوق الجیشی غرب کشور به تصرف ارتش اسلام درآمد. این عنوان ضمن آن که نشان دهندۀ ابعاد وسیع تهدیدات و درگیری‌های مریز است و می‌تواند ملت و مخاطبان را نسبت به عمق قضایا آگاه و هشیار نماید، بیشتر آرام بخش است زیرا ارتش و قوای مسلح کشور را در حالت تهاجمی و قوی نشان داده است. نکتۀ دیگر، مطرح کردن ارتش به عنوان عامل و مظهر دفاع و مقاومت است و هنوز صحبتی از نیروهای سپاه و بسیج نیست. هم چنین نمادسازی عنوان در خور توجه است که جنگ و مقاومت را به اسلام پیوند زده است. اسلامی که عامل اصلی وحدت ملی و در عین حال، بزرگ‌ترین هدف ملت و انقلاب است و در خطر قرار گرفتن آن می‌تواند تهدید ملی تلقی شود.

مطالب درون صفحات نیز، مثل روزهای پیش، حاوی مطلبی پراکنده دربارۀ تجاوز عراق و درگیری‌های مرزی است. عنوان اول و بسیار بزرگ روزنامه در پنجشنبه مورخ 27 /6/59 به شرح زیر است: عشایر لرستان برای سرکوبی عراق در جبهه‌ها مستقر می‌شوند. در بالای عنوان با قلم ریزتر چنین آمده‌: 6 پاسگاه، یک چاه نفت، چارده تانک و یک انبار مهمات عراق منهدم شد. در این روز، برای اولین بار، سرمقالۀ روزنامه متوجه جنگ شد. این امر را می‌توان نشانۀ توجه بیشتر این رسانه به خطر و تهدید عراق تلقی کرد. در آن موقع، سرمقاله در صفحۀ اول منتشر می‌شد و عنوان ثابتش «سخن روز» بود. عنوان سرمقاله چنین است‌: برگی سیاه از کارنامه روشنفکران. این سرمقاله که از چند شماره قبل شروع شده و راجع به عملکرد گروه‌ها و روشنفکران در مراحل انقلاب بحث کرده است، در این شماره ضمن ادامۀ همین مباحث، در مقدمه می‌گوید‌: حق بود که از حماسه آفرینی سربازان و درجه داران قهرمان ارتش انقلاب در غرب کشور سخن می‌گفتیم.

در ر وزنامۀ این روز (یعنی 27 /6/59 ) یکی دیگر از مقالات دکتر حسین ابوترابیان با این عنوان در صفحۀ 3 درج شده است‌: انقلاب استثنایی، ضدانقلاب استثنای. در این مقالۀ نسبتاً طنزگونه، اخباری جدی از قول یک روزنامۀ آمریکایی، در مورد جلسۀ مشترک بخیتار، اویسی، نهاوندی، زاهد ی و نزیه آمده که در پاریس، حدود ده روز قبل برگزار شده است. موضوع این جلسه ایجاد یک دولت سلطنتی در تبعید است. در همین مقاله ذکر شده که چهار رادیوی مهم خارجی با عجله و اضطراب این خبر را تکذیب کرده‌اند و نویسنده مجموعۀ این مسائل را دال بر اهمیت و واقعیت مطلب تلقی کرده است. با توجه به این که پس از حملۀ عراق افشا شد که تجزیه غرب و خوزستان از ایران توسط ارتش عراق و اعلام تأسیس یک دولت جدید به رهبری بختیار در مناطق اشغالی و به رسمیت شناختن آن از سوی عراق و حامیانش بخشی از نقشه طرح جامع عملیات بوده است، این مقاله می بایست حاوی پیام‌های مهمی برای دولت‌مردان ایران باشد و در عین حال،نشان دهندۀ وقوف مسئولان روزنامه به عمق خطر و تهدید است.

روز شنبه 29 /6/59‌، روزنامه بازهم سطح کمی و کیفی حساسیت خود رانسبت به تهدید بالا برده است. عنوان اول و بزرگ آن چنین است‌: توپخانۀ ایران چاه نفت عراق را به آتش کشید. این عنوان با عکسی از یک چاه نفتی در حال اشتعال همراه شده است و »روتیتر « نیز خبر از انهدام 50 دستگاه تانک عراقی طی 4 روز گذشته دارد. نکتۀ مهم عنوان اول، مسئله مورد هدف قرار دادن چاه نفتی عراق است. گویی همان چاهی که منبع اصلی درآمد عراق برای شروع و تداوم جنگ است باید نابود شود. با توجه به نقش حیاتی و همه جانبۀ نفت در این جنگ است که مشاهده می‌کنیم، از ابتدا تا انتهای جنگ و، از سوی هر دو طرف، تأسیسات وسیع نفتی، اولین و مهمترین اهداف عملیاتی است. دراین شماره، سرمقاله به قول دیرو ز خود عمل کرده و مطلب را هرچه بیشتر متوجه مسئلۀ عراق و تهدید آن کشور کرده است. عنوان سخن روز چنین است:

روشنفکران، ارتش و انقلاب. بالای عنوان چنین آمده‌: به پاسداران و ارتشیان قهرمانی که در سنگر شهادت چراغ راه روشنفکرانند. مطلب مربوط به شعارهایی است که گروه‌های چپ گرا در اوایل انقلاب برای انحلال ارتش سر داده بودند و نویسندۀ سرمقاله، با پیش آمدن تهدید بزرگ عراق و دیگر تهدیدات، آن دیدگاه را باطل دانسته است. سرمقاله و عنوان‌هایش خطاب پیام خود را مستقیماً متوجه گروهک‌ها و روشنفکران نموده است تا آنها را به دفاع و برقراری امنیت ترغیب کند. البته این پیام غیرمستقیم متوجه

رزمندگانی است که در خطوط درگیری حضور دارند. نکتۀ مهم دیگری که در این سرمقاله جلب توجه می‌کند، اشاره به وجود پاسداران در سنگرهاست. در همۀ روزهای مرداد و شهریور که تهدیدات عراق متوجه امنیت ملی ایران بود، روزنامه بیشتر از نیروهای ارتشی سخن گفته بود و در یکی دو مورد نیز اشاره به نقش نیروهای محلیمانند عشایر کرد و لر نموده بود؛ گویی تا آن زمان در مخیلۀ همه این پیش فرض وجود داشت که برای مقابله با تجاوز یک ارتش کلاسیک و مجهز و موتوریزه و مکانیزه، حتماً سازمانی به همان شکل کارآمد خواهد بود. این طرز برداشت نیز عمدتاً ناشی از تخصص گرایی شدید بنی‌صدر بود که اینک به عنوان جانشین فرمانده کل قوا و رئیس جمهور، بخش عمده‌ای از سرنوشت کشور و انقلاب را به دست گرفته بود. با غلبۀ این طرز تلقی، مطرح شدن نقش پاسداران در مرزهای نقطۀ عطفی به حساب می‌آید. البته مسئولان طراز اول مثل آیت الله خامنه ای، هم چنان که در صفحات پیش اشاره شد، قبلاً با مطرح کردن واژه هایی مثل «ارتش انقلاب» و جز آن به اهمیت نقش نیروهای غیرارتشی در جنگ اشاره کرده بودند.

در همین روز نیز از سخنان آقای رجایی (نخست وزیر ) در خلال مصاحبۀ هفتگی ایشان مطلبی به ابعاد 8×6 سانتی متر، در صفحۀ اول، به این شرح عنوان شده بود‌: میانجیگری در حدی که عراق را به موضع انسانی و اسلامی ببرد قابل قبول است. این مطلب نشان میدهد که مسئولان ایرانی با توجه به مشکلات گوناگون کشور مایل به گسترش درگیری نبوده‌اند.

در مورخۀ 30 /6/59 به مناسبت میلاد امام هشتم (ع) روزنامه تعطیل بود و شمارۀ بعدی در دوشنبه 31/6/59 منتشر می‌شود. که در تقویم‌های تاریخ، این روز با عنوان آغاز حملۀ وسیع و سراسری عراق به ایران ثبت شده است.

اسناد نشان می‌دهد که در رو ز یکشنبه، سی ام شهریور ماه، عراق ابعاد کاملاً جدیدی به عملیات خود داده بود، از جمله شلیک خمپاره و انفجار مخازن نفت پالایشگاه آبادان و تیراندازی و آتش باری بسیار وسیع در شلمه و اطراف خرمشهر.

به رغم این که روزنامۀ مورخ دوشنبه 31 /6/59‌، نسبت به روزهای پیش، 104 به طور کاملاً چشمگیری به تهدید عراق پرداخته است، نشانی از آغاز حملۀ همه جانبۀ عراق، که به مدت هشت سال بزرگ‌ترین تهدید بالفعل علیه امنیت ملی ایران بود، در آن دیده نمی‌شود.

در این روز »عنوان اول « چنین است‌: سراسر ساحل عراق زیر آتش سنگین توپخانه قرار گرفت. این عنوان با عکس یک ناوچۀ مشغول گشت زنی در آب همراه شده است. مطابق تاکتیک خبری معمولی روزنامه در این مدت، عنوان امروز نیز ضمن طرح خطر جدی عراق، اصالتاً بر توان رزمی کشور برای دفع تهدید تأکید دارد و به خواننده یک نوع اطمینان خاطر عمیق را القا می‌کند.

اما نکتۀ شایان توجه در عنوان این است که برای اولین بار، به طور اساسی، متوجه جبهۀ جنوب و ساحل اروند رود شده است، جایی که تا آخرین روز جنگ جزو اهداف اصلی عراق بود.

در عنوان دوم صفحۀ اول، از قول رئیس امور اوپک در وزارت نفت چنین آمده است: حملات مزدوران عراقی تأثیری بر صدور نفت ایارن ندارد. مفهوم مخالف این پیام این است که به هر حال، یکی از اهداف عملیات عراق، نفت ایران است و این نکتۀ مثبت و ارزشمند در این خبر است زیرا اساس اقتصاد کشور

و درآمد دولت مبتنی بر نفت و درآمدهای ارزی حاصل از آن است، بنابراین، حفظ امنیت نفتی، اساس امنیت اقتصادی و سیاسی کشور می‌باشد. اما نکتۀ بحث انگیز و مناقشه انگیز پیام، نفی تأثیر عملیات عراق بر صادرات نفت است.

از لحاظ مصالح و امنیت ملی می‌توان گفت که مسئولان وزارت نفت و مسئولان روزنامه برای تأمین آرامش افکار عمومی سعی کرده‌اند خطر عراق برای نفت ر ا کوچک کنند. اما در عمل ملاحظه می‌کنیم که با آغاز تجاوز عراق به خاک ایران، منابع و تأسیسات نفتی آماج اصلی حملات و تخریب قرار می‌گیرد و عرضۀ فرآورده‌های نفتی در داخل کشور و صادرات آن به خارج کشور آسیب جدی می‌بیند. در نتیجه آرامش کاذبی که خبر فوق، به طور موقت، در افکار عمومی ایجاد کرد، شوک روانی ناشی از اختلال در تولید و عرضه و صادرات نفت برای مردم و مسئولان را مضاعف کرد. در این شماره نیز سرمقاله (سخن روز ) در ادامۀ مطلب پیشین بود و شعارا نحرافی انحلال ارتش را تحلیل کرد و با توجه به اقدامات چند ماهۀ اخیر

ارتش در مقابل تهدیدات عراق، تجلیل فراوانی از ارتش به عمل آورد. مخاطب این پیام نیروهای مسلح ارتش و اثر این پیام تجهیز و ترغیب روحی و روانی هرچه بیشتر آنها برای حفظ امنیت ملی است. عنوان این سرمقاله، مبتنی بر وصعیت نامۀ شهدا و حاوی بار عاطفی و روانی شدید، چنین ا ست: در صفحۀ4 این شماره اخبار جبهه به تفصیل نقل شده و عنوان آن چنین تعیین شده است: توپخانه‌های ارتش جمهوری اسلامی ایران، پاسگاه خین و انبار مهمات عراق را درهم کوبیدند. در صفحۀ 6 با عنوان کلی «اخبار جهان» مطلبی با این عنوان جلب توجه می‌کند‌: صدام تکریتی گور خود خود را می‌کند.

قسمتی از مطالب این ستون چنین است:

تغییر استراتژی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران از حالت تدافعی به تهاجمی، نیروهای مزدور بعث عراق را آن چنان به وحشت و تکاپو انداخته که حمله‌های ناجوانمردانه و شبیخون‌های مزدورانۀ خویش را تشدید کرده‌اند …

نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران چنان درسی از شهادت و شهامت به ارتش مزدور عراق داده‌اند که نشانه‌های بارزی از تشنج و تشتت در صفوف متزلزل ارتش بعث عراق مشاهده می‌شود.

باتوجه به مجموعۀ اطلاعاتی که تاکنون از اخبار روزنامۀ اطلاعات در خلال ماه‌های مرداد و شه ریور دربارۀ کم کیف نیروهای مسلح و دفاعی کشور برای ما حاصل شده است واقف شده ایم که از لحاظ نظامی و سیاسی ایران آمادگی جنگی نداشته است معلوم نیست که مقالۀ مذکور مبتنی بر چه منبعی، از استراتژی و تغییر آن سخن می‌گوید؟ آن هم تغییر استراتژی از تدافعی به تهاجمی ! مقالۀ مذکورتشدید و گسترش حملات عراق را انفعالی دانسته و آن را ناشی از صفات رذیلۀ ارتش عراقی تلقی کرده است. پیام مهم این مقاله آن است که تشنج و تشتت به ارتش عراق سرایت کرده است. در واقع، مخاطبان این مقاله اعم از مردم و نیروهای مسلح دچار این باور می‌شوندکه امنیت برقرار است زیرا، از یک سو، نیروهای ما در حال درهم کوبیدن ارتش عراق از بیرون هستند و از سوی دیگر، عامل مهم‌تر آن است که این ارتش از داخل خود در حال فروپاشی است. حوادث یک هفتۀ بعد، به سرعت، نشان داد که محتوای مقاله به واقعیت نپیوست. این امر نکات زیادی را برای خط مشی‌های ارتباطی و حکومتی ما می‌تواند در بر داشته باشد. یکی از مهم‌ترین نکات عبرت آموز آن است که گویی ما در آن وضع، مسئلۀ تهدید عراق و حامیانش را ندانسته. یا دانسته با الگوی شکل گیری و پیورزی انقلاب اسلامی در سال 57 مورد تحلیل و تصمیم گیری قرار داده ایم. در جریان انقلاب نیز تشنج و تشتت ارتش شاه از عوامل مؤثر در پیروزی بود. نکتۀ دیگر این است که به نظر می‌رسد مسئولان سیاسی و اطلاعاتی و ارتباطی کشور حداقل در شهریور ماه و هفته‌های آخر آن کاملاً به مسئلۀ جدی بودن عملیات عراق و آماده نبودن کشور، از حیث نظامی وقوف پیدا کرده‌اند اما به دلایلی در اتخاذ خط مشی همه جانبه دچار تردید و ابهام بوده‌اند. به یک دلیل آن، یعنی اختلاف بنی‌صدر با دیگر دولتمردان، پیش‌تر اشاره شد. اما به نظر می‌رسد که مسئولان مختلف دستگاه‌های ارتباطی و سیاسی کشور با تمسک به اصل مصلحت نظام و برای آبروداری و عمده نکردن اختلافات و تظاهر به وحدت، از باز کردن مسائل برای مردم خودداری می‌کرده‌اند. اینک پس از گذشت قریب 20 سال از آن دوران و انباشت تجربه‌های گران قیمت و معلوم شدن بسیاری از مجهولات، جا دارد این سئوال مطرح شود که آیا بهتر نبود که مسئولان سیاسی و ارتباطی صریح‌تر و بی پرده‌تر مطالب را مطرح می‌کردند و به مردم، البته با همان ظرافت و هنرهای لازم ارتباطی و سیاسی، پیغام می‌دادند که مردم چه نشسته اید که انقلاب اسلامی و کشور و امنیت ملی در معرض خطر جدی است.

آخرین مطلب در شمارۀ 31 /6/59‌، در صفحه 20‌، عنوانی به شرح زیر (به ابعاد 10×10 سانتی متر ) چنین است: هشدار شوروی به آمریکا در مورد حمله به ایران. در آن ایام، با توجه به نوپا بودن این نظام و تداوم وضع خاص انقلابی، دولت و ملت مبتلاء مسائل بسیار بزرگی از داخل و خارج بودند. در بعد

تهدیدات خارجی‌، ایران به شدت با آمریکا درگیر بود و «توده‌ای‌ها» بر در و دیوار شهرها می‌نوشتند‌: خطر حملۀ آمریکا را جدی بگیرید. از سوی دیگر، شوروی با اشغال افغانستان مسلمان و تحکیم رابطه با عراق و ارسال اسلحه برای آن کشور، به عنوان تهدیدی جدی تلقی می‌شد و حتی اخباری حکایت از آن داشت که شوروی‌ها لشکرهای زرهی متعددی در مرز ایران مستقر کرده‌اند. در چنین جوی نیز عراق به عنوان یک همسایۀ مسلمان در حد وسیعی مشغول عملیات متعدد تخریبی و ایذایی بود. با توجه به مجموعۀ عوامل مذکور حقیقتاً شناخت و تصمیم گیری برای نظام نوپای دچار انواع بحران‌ها و اختلافات بسیار دشوار است. برای مثال، شاید به نظر بسیاری عملیات عراق در غرب کشور تاکتیکی و انحرافی بوده تا دشمن‌های اصلی، به خصوص، آمریکا و بعد شوروی از جنوب و شمال حملۀ اصلی خود را آغاز کنند. خبر و عنوان مذکور بیشتر این معنی را در بر دارد که با وجود آن که شوروی عامل اصلی تجهیز نظامی عراق است، اما تحریک و ترغیب او علیه ایران از سوی آمریکاست.[1]

 



[1] برگرفته از کتاب ارتباطات و امنیت ملی در جنگ ایران و عراق، نوشته‌ی محمدباقر حشمت زاده، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، صص83-108


مطالب مشابه :


شهید مهدی باکری قسمت دوم

تاریخ جنگ ایران و عراق صبحونه باید یه فیلم کوچیک بازی کنی دانلود نقشه مرزی ایران و عراق




پیامدهای اقتصادی جنگ ایران و عراق

تاریخ جنگ ایران و عراق المللی از قواعد بازی در سطح بین دانلود نقشه حمله عراق به




شهید مصطفی چمران قسمت دوم

وبلاگ تاریخ جنگ ایران و عراق، تلاشی برای تبیین ابعاد حماسی و عقلانی جنگ است تا روایتی "درست




نگاهی به آغاز جنگ هشت ساله 7

تاریخ جنگ ایران و عراق ارتفاعات افشار آباد و بازی دانلود نقشه مرزی ایران و




مقایسه جنگ ایران و عراق و جنگ نرم امروز

مقایسه جنگ ایران و عراق و جنگ نرم امروز - - بازی دراز. آفتاب دانلود آهنگ




جنگ ایران و عراق

جنگ عراق و ایران. تصویر بالا: اطلاعات عمومی بازی و سرگرمی دانلود اسکرین سیور بسیار




نگاهی به آغاز جنگ هشت ساله 2

تاریخ جنگ ایران و عراق مهم، از جمله بازی دراز و بخشی دانلود نقشه مرزی ایران و




عملیات رجایی و باهنر

دانشنامه جنگ ایران و عراق اهداف عملیات بازی دراز و همچنین دانلود نقشه حمله عراق به




بررسی نقش روزنامه اطلاعات در تامین امنیت ملی در دوران جنگ ایران و عراق شماره 1

در دوران جنگ ایران و عراق اخبار آتش بازی و مقابله دانلود نقشه مرزی ایران و




بررسی متغیرهای تاثیر متغیرهای منطقه ای و بین المللی در جنگ ایران و عراق

المللی در جنگ ایران و عراق شد که آتش ‏بازی بیست دقیقه دانلود نقشه مرزی ایران و




برچسب :