خطر بالقوه بيماري‌هاي عفوني براي مسافران


تماس اتفاقي با خون يا ساير مايعات بدن آنفلوانزا آنسفاليت ژاپني لژيونلوزيس ليشمانيازيس لپتوسپيروزيس ليستريوزيس بورليوزيس لايم (بيماري لايم) مالاريا بيماري مننگوكوكال پلاك هاري سارس (سندرم تنفسي شديد حاد) شيستوزوميازيس (بيلاريازيس) آنسفاليت ناشي از كنه (آنسفاليت بهار ـ تابستان) تربپاتوزوميازيس (بيماري خواب و بيماري شاگاس) سل تب تيفوئيد تب تيفوس (تيفوس شپشي اپيدميك) تب‌ زرد -------------------------------------------------------------   تماس اتفاقي با خون يا ساير مايعات بدن:             تماس اتفاقي با خون يا ساير مايعات بدن ممكن است در مراكز بهداشتي به طور طبيعي يا به علت مخاطرات حاصل شده و يا به عنوان نتيجة حوادث يا فعاليت‌هاي مخاطره‌آميز روي دهد. اين عمل ممكن است منجر به آلودگي به وسيلة عوامل خوني بالاخص ويروس‌هاي هپاتيت B،C و HIV شود.             خطر متوسط تغيير سرمي حاصل از HIV از يك تماس پوستي به آلودگي خوني HIV در حدود 3/0% مي‌باشد و خطر جهت هپاتيت در حدود C 3 درصد و براي هپاتيت B در حدود 30ـ10 درصد مي‌باشد.             تماس اتفاقي با خون يا ساير مايعات بدن كه بالقوه آلوده شده باشند يك فوريت پزشكي مي‌باشد. اقدامات زير بايستي بدون تأخير انجام گيرد: تماس جلدي: در مواردي كه صدمه با وسايل آلوده به خون يا تماس پوست صدمه ديده با خون و يا ساير مايعات بدن وجود دارد اجازه دهيد كه زخم به طور آزادانه خونريزي داشته باشد و زخم را بشوييد و به فوريت پوست اطراف محل را با آب و صابون شسته و آب كشي كنيد. زخم و اطراف آن را با موارد ضد عفوني مناسب از قبيل محلول بتادين 5/2% به مدت 5 دقيقه يا الكل 70% به مدت 3 دقيقه ضدعفوني كنيد. تماس چشم و غشاهاي مخاطي: به سرعت منطقة در تماس قرار گرفته را با محلول سالين ايزوتونيك به مدت 10 دقيقه بشوييد. در مواردي كه آلودگي غشاهاي مخاطي و چشم وجود دارد ضدعفوني با ستريميدكلرهگزيدين 05/0 درصد، 3 قطره 2 بار به فاصلة 10 دقيقه انجام پذيرد. اگر سالين يا ساير مواد ضدعفوني كننده در دسترس نمي‌باشد از آب تميز استفاده كنيد. در تمامي موارد بايستي با سرعت با پزشك تماس بگيريد. در شرايط خاص: استفاده تركيبي از دارو‌هاي ضدرتروويروسي به عنوان مداخله پيشگيرانه به منظور پيشگيري از انتقال HIV بعد از تماس اتفاقي با خون يا ساير مايعات آلوده بدن پيشنهاد شده است. تصميم به فراهم نمودن اين درمان بستگي به تعدادي از عوامل دارد از جمله وضعيت HIV منبع آلودگي، ماهيت مايعات بدن درگير شده، شدت در تماس بودن و دورة زماني مابين تماس تا شروع درمان (كه هرگز نبايستي بيشتر از 48 ساعت باشد). برگشتن به كشور در حداقل زمان ممكن بايستي انجام پذيرد.             اگر آزمايشات HIV و هپاتيت B و C انجام شده است، متعاقباً نياز است كه 6 هفته بعد از تماس و 6 ماه بعد از تماس آزمايشات تكرار شود. افرادي كه آزمايش آن‌ها در اين مرحله مثبت گرديد بايستي جهت حمايت‌هاي رواني معرفي شوند.             بعد از تماس اتفاقي، فردي كه در معرض تماس بوده است بايستي تماس جنسي غيرايمن (تا 6 ماه بعد كه تست‌هاي تكميلي تائيد كنند كه مبتلا نيست) نداشته باشد. زنان بايستي از حامله شدن در طي اين مدت اجتناب نمايند.             مردان بايستي هميشه از كاندوم در طي تماس جنسي استفاده نمايند (در هر زمان و از شروع تا پايان تماس جنسي) و زنان بايستي مطمئن باشند كه شريك جنسي آن‌ها از كاندوم استفاده مي‌نمايد.             زنان نيز مي‌توانند از خود به وسيله استفاده از كاندوم زنانه محافظت نمايند به‌خصوص «پاچ واژينال» كه هم‌اكنون به صورت تجاري در تعدادي از كشورها در دسترس است.             ضـــــروري است كه از تزريق داروها به غير از اهداف طبي اجتناب شود و به خصوص از استفاده مشترك هر نوع سوزني به منظور كاهش خط گرفتن هپاتيت، HIV و سفليس و ساير عفونت‌هايي كه سوزن‌ها و خون را آلوده مي‌كنند، اجتناب و پرهيز گردد. تزريقات طبي كه در آن‌ها از وسايل غير استريل استفاده مي‌شود همچنين ممكن است منبع احتمالي عفونت و آلودگي باشند.             اگر انجام تزريق ضروري باشد مسافرين بايستي تلاش نمايند كه از استريل بودن بسته‌بندي سوزن‌ها و سرنگ‌هاي استريل مورد نياز خود براي مدتي كه مسافرت مي‌نمايند و نسخة پزشك معالج را جهت مصرف داروها به همراه داشته باشند.             وسايل و سوزن‌هاي دندانپزشكي و جراحي غيراستريل كه جهت اعمال سوراخ كردن يا خالكوبي، شستشوي گوش به كار مي‌روند و يا ساير وسايلي كه پوست را سوراخ مي‌كنند عامل انتقال آلودگي بوده و بايستي از آن‌ها پرهيز نمود. درمان: مسافراني كه علائم و نشانه‌هاي بيماري‌هاي منتقله از راه آميزشي را دارند بايستي همه فعاليت‌هاي جنسي خود را متوقف نموده و به سرعت به دنبال درمان و مراقبت طبي باشند. عدم وجود علائم به معني وجود آلودگي نمي‌باشد و مسافران در معرض تماس‌‌هاي جنسي غيرايمن بايستي جهت آلودگي در هنگام برگشت به منزل آزمايش شوند. آزمايش HIV بايستي هميشه اختياري انجام شود و همراه با انجام مشاوره باشد.             عفونت‌هاي منتقله از راه جنسي كه به وسيله باكتري‌ها ايجاد مي‌شوند از جمله شانكروئيد، كلاميديا، گونوره و سفليس مي‌توانند با موفقيت درمان شوند اما درمان يك دوزي ضدميكروبي فقط جهت يك يا دو نوع از اين بيماري‌ها وجود دارد.             به هرحال در كل دنيا تعداد زيادي از اين باكتري‌ها، مقاومت به پني‌سيلين و ساير داروهاي ضدميكروبي در آن‌ها رو به افزايش است. درمان بيماري‌هاي منتقله از راه جنسي كه به وسيله ويروس‌ها ايجاد مي‌شوند به عنوان مثال هپاتيت B، هِرپِس تناسلي و زگيل‌هاي تناسلي به علت فقدان درمان طبي خاص ناموفق است و بهبودي مشكل مي‌باشد. مشابه با حقيقت عفونت HIV كه در مراحل تأخيري سبب ايدز مي‌گردد و به نظر مي‌رسد همواره كشنده باشد.             داروهاي ضدرتروويروسي نمي‌توانند به طور كامل ويروس HIV را ريشه‌كن نمايند و درمان گران و پيچيده بوده و اكثر كشورها فقط مراكز محدودي كه توانايي تهيه دارو را داشته، دارا مي‌باشند. آنفلوانزا: علت: ويروس‌هاي آنفلوانزاي نوع A، B و C علت بيماري مي‌باشند. نوع A با دو زيرگونه اتفاق مي‌افتد (H1N1 و H3 N2). نوع A ويروس‌هاي آنفلوانزا سبب اكثر اپيدمي‌هاي گسترده و جهاني آنفلوانزا مي‌شوند و ويروس‌هاي نوع B آنفلوانزا عموماً باعث طغيان‌هاي منطقه‌اي شده و نوع C ويروس‌هاي آنفلوانزا در انسان اهميت كمي دارند.             ويروس‌هاي انفلوانزا به سرعت مشخصات آنتي‌ژنيك خود را تغيير داده و بنابراين نياز است هر سال واكسن‌ها دوباره ساخته شوند تا در مقابل گونه‌هاي ويروس آنفلوانزاي در چرخش موثر باشند. ساير انواع و زيرگونه‌هاي ويروس‌هاي آنفلوانزا ميان گونه‌هاي آنفلوانزا ممكن است باعث ايجاد زيرگونه‌هاي جديدي با قابليت آلوده‌سازي انسان گردند. راه انتقال: انتقال ويروس‌هاي آنفلوانزا از طريق هوا به ويژه در محل‌هايي كه شلوغ بوده و تماس نزديك وجود دارد اتفاق مي‌افتد. انتقال همچنين به وسيله تماس مستقيم با ريزقطرات آلوده از طريق سرفه و عطسه و آلودگي دست‌ها رخ مي‌دهد. ماهيت بيماري: بيماري تنفسي حاد با شدت‌هاي مختلف با طيفي از آلودگي بدون علامت تا بيماري كشنده اتفاق مي‌افتد. علائم اوليه شامل تب با شروع ناگهاني، ناراحتي كبد، سرفه و لرز، اغلب همراه با سردرد، آب ريزش از بيني، درد عضلاني و بيحالي مي‌باشد. آنفلوانزا همچنين ممكن است به وسيله ويروس‌ها به طور شايع با پنوموني باكتريايي عارضه‌دار گردد. بيماري در افراد مسن و كودكان اغلب بسيار شديد مي‌شود. مرگ ناشي از آنفلوانزا به طور عمده در افراد مسن و اشخاصي كه بيماري مزمن زمينه‌اي دارند اتفاق مي‌افتد. انتشار جغرافيايي: انتشار بيماري جهاني مي‌باشد. در مناطق معتدله بيماري آنفلوانزا يك بيماري فصلي بوده و در زمستان اتفاق مي‌افتد، در نيكرة شمالي از ماه نوامبر تا مارس و در نيمكرة جنوبي از آوريل تا سپتامبر روي مي‌دهد. در مناطق گرمسيري الگوي فصلي مشخص وجود ندارد و بيماري آنفلوانزا در هر زماني از طول سال اتفاق مي‌افتد. خطر براي مسافران: مسافران همانند ساكنين مناطق در هر كشوري در طي فصل آنفلوانزا در معرض خطر مي‌باشند. مسافراني كه به كشورهاي واقع در نيمكرة مخالف فصل آنفلوانزا سفر مي‌كنند در خطر ويژه‌اي خطر دارند به‌خصوص اگر آن‌ها همان درجه ايمني را به وسيله واكسيناسيون نداشته باشند. افراد مسن و افرادي كه بيماري مزمن دارند و كودكان بسيار حساس مي‌باشند. پيشگيري: انجام واكسيناسيون قبل از شروع فصل آنفلوانزا صورت پذيرد. واكسيناسيون براي مسافراني كه به نيكرة مخالف مي‌روند بعيد به نظر مي‌رسد كه قبل از آن كه به مقصد سفر خود برسند قابل دسترسي باشند.             براي مسافراني كه گروه‌هاي با خطر بالا جهت بيماري آنفلوانزاي شديد يا عارضه‌دار مي‌باشند و نمي‌توانند و يا نبايستي واكسينه شوند استفاده پيشگيرانه از دارو‌هاي ضدويروسي از قبيل زانامي وير و اوسلتامي وير در كشورهايي كه در دسترس مي‌باشند انديكاسيون دارد. آمانتادين و ريمانتادين نيز همچنين مورد نظر قرار گيرند. اقدامات احتياطي: هنگامي كه امكان دارد اجتناب از حضور در محل‌هاي شلوغ و تماس نزديك با افرادي كه داراي عفونت‌هاي تنفسي حاد مي‌باشند. آنسفاليت ژاپني: علت: علت ويروس آنسفاليت ژاپني از خانوادة فلاوي ويروس مي‌باشد. راه انتقال: ويروس به وسيلة پشه‌هاي مختلفي از گونة كولكس منتقل مي‌شود. اين ويروس، خوك و انواع مختلفي از پرندگان وحشي را همانند انسان آلوده مي‌كند. پشه‌ها بعد از خوردن خون آلودة خوك يا پرندگان، آلوده مي‌شوند. ماهيت بيماري: بسياري از عفونت‌ها بدون علامت مي‌باشند. در موارد علامت‌دار، شدت بيماري مختلف است؛ عفونت‌هاي خفيف به وسيله سردرد تب‌دار يا مننژيت آسپتيك مشخص مي‌شوند. موارد شديد، شروع و پيشرفت سريع به همراه سردرد، تب بالا و علائم مننژيال دارند. آثار عصبي دائمي در ميان افرادي كه زنده باقي مي‌مانند شايع است. در حدود 50% موارد باليني شديد نتيجة نهايي آن‌ها مرگ مي‌باشد. انتشار جغرافيايي: آنسفاليت ژا در تعدادي از كشورهاي آسيايي و گاهي در Queensland شمالي و استراليا اتفاق مي‌افتد. خطر براي مسافران: خطر براي بسياري از مسافران كم مي‌باشد. مسافراني كه از مناطق روستايي و مناطق كشاورزي در كشورهايي كه بيماري بومي است بازديد مي‌كنند ممكن است به خصوص در طي اپيدمي آنسفاليت ژاپني در خطر باشند. پيشگيري: واكسيناسيون به وسيلة مشابهت با ويروسي كه در معرض تماس با آن هستند انجام گردد. اقدامات احتياطي: اجتناب از گزش حشرات پيشنهاد مي‌شود. لژيونلوزيس: علت: گونه‌هاي مختلفي از باكتري لژيونلا، اغلب لژيونلا پنوموفيلي، زير گروه 1 علت آن مي‌باشد. راه انتقال: آلودگي ناشي از تنفس اسپري آب يا رطوبت آلوده مي‌باشد. باكتري‌ها در آب زندگي نموده و در آب گرم در درجة حرارت 50ـ20 درجه سانتي‌گراد (به طور متوسط 46ـ35 درجه سانتي‌گراد) تكثير مي‌نمايند. اين باكتري‌ها سيستم تصفية هوا و سيستم آب گرم و سيستم آب استخر و اسير سيستم‌هايي كه آب در آن‌ها وجود دارد را آلوده مي‌نمايند. انتقال مستقيم فرد به فرد وجود ندارد. ماهيت بيماري: لژيونلوزيس به دو فرم باليني تظاهر مي‌كند: بيماري لژيونر: يك پنوموني باكتريايي حاد با شروع ناگهاني بي‌اشتهايي، بي‌حالي، درد ضلاني، سردرد و افزايش سريع تب، (با پيشرفت پنوموني به سمت نارسايي تنفسي و مرگ) مي‌باشد. تب پونتياك يك بيماري شبه آنفوانزا با بهبودي خودبخود بعد از 5ـ2 روز مي‌باشد. حساسيت به بيماري لژيونلوزيس با سن، به خصوص در افراد سيگاري و افراد داراي بيماري مزمن ريوي يا ساير حالات سركوب سيستم ايمني افزايش مي‌يابد. انتشار جغرافيايي: انتشار بيماري جهاني مي‌باشد. خطر براي مسافران: خطر به طور كلي كم مي‌باشد. طغيان‌ها گاهي در انتشار آلودگي به وسيله آب آلوده يا سيستم تصفية هواي آلوده در هتل‌ها و ساير تسهيلاتي كه به وسيله مسافران استفاده مي‌شوند، رخ مي‌دهند. پيشگيري: ندارد. پيشگيري از آلودگي بستگي به تميز كردن مداوم و ضدعفوني منابع احتمالي دارد. اقدامات احتياطي: ندارد. ليشمانيازيس (شامل بيماري اسپونديا يا زخم مركزي و كالاآزار): علت: چندين گونة پارازيت‌هاي پروتوزوآي ليشمانيا علت آن مي‌باشند. راه انتقال: آلودگي به وسيلة گزش پشه خاكي ماده به نام فلوبوتومين انتقال مي‌يابد. سگ‌ها و جوندگان و ساير پستانداران ميزبان مخزن ليشمانيازيس مي‌باشند. پشه خاكي، پارازيت‌ها را به وسيلة گزش از انسان يا حيوان آلوده، به دست مي‌آورد. احتمال انتقال فرد به فرد به وسيلة تزريق خون يا سرسوزن و سرنگ آلوده وجود دارد. ماهيت بيماري: ليشمانيازيس به دو شكل عمده رخ مي‌دهد: ليشمانيازيس جلدي و مخاطي (اسپونديا) كه سبب زخم پوستي و زخم‌هاي مزمن مخاطي مي‌شود. ليشمانيازيس جلدي يك بيماري مزمن، پيشرونده، ناتوان‌كننده و اغلب معيوب‌كننده مي‌باشد. ليشمانيازيس احشايي (كالاآزار) كه بر مغز استخوان، كبد، طحال، غدد لنفاوي و ساير ارگان‌هاي داخلي تأثيرگذار است و معمولاً در صورت عدم درمان كشنده مي‌باشد. انتشار جغرافيايي: در كشورهايي زيادي در مناطق گرمسيري و نيمة گرمسيري شامل آفريقا، قسمت‌هايي از مركز و جنوب آمريكا، آسيا، اروپاي جنوبي و مديترانة شرقي انتشار دارد. بيش از 90% همة موارد ليشمانياز احشايي در بنگلادش، برزيل، هند، نپال و سودان اتفاق مي‌افتد. بيش از 90% همة موارد ليشمانياز جلدي در افغانستان، الجزيره، برزيل، جمهوري اسلامي ايران، عربستان سعودي و جمهوري عربي سوريه رخ مي‌دهد. خطر براي مسافران: به طور كلي خطر كم مي‌باشد. مسافراني كه به روستاها و مناطق جنگلي در كشورهاي آندميك مي‌روند در خطر مي‌باشند. پيشگيري: ندارد. اقدامات احتياطي: اجتناب از گزش پشه خاكي به خصوص بعد از غروب خورشيد به وسيله استفاده از مواد دوركنندة حشرات و پشه‌بند آغشته به مواد حشره كش انجام شود. گزش پشه يك حلقة قرمز رنگ غير متورم بر جا مي‌گذارد كه مي‌تواند به مسافر منشأ آنرا اطلاع دهد. لپتوسپيروزيس (بيماري ويل): علت: اسپيروكت‌هاي مختلفي از گونة لپتوسپيرا علت آن مي‌باشد. راه انتقال: عفونت به وسيلة تماس بين پوست (به خصوص پوست صدمه ديده) يا غشاهاي مخاطي و آب، خاك مرطوب يا گياه مرطوب آلوده شده با ادرار حيوانات آلوده بالاخص موش منتقل مي‌گردد. گاهي عفونت ممكن است ناشي از تماس مستقيم ادرار يا بافت آلودة حيوانات يا ناشي از مصرف غذاي آلوده شده به‌وسيله ادرار موش‌هاي آلوده باشد. ماهيت بيماري: عفونت‌هاي لپتوسپيرال اشكال باليني بسيار متفاوتي ايجاد مي‌نمايند و معمولاً داراي تب با شروع ناگهاني، سردرد، در عضلاني، لرز، احتقاق ملتحمه چشم، بثورات پوستي مي‌باشند. بيماري به سمت مننژيت، آنمي خونريزي دهنده، زردي، تظاهرات خونريزي دهنده و ساير عوارض شامل نارسايي كبدي كليوي پيشرفت مي‌نمايد. انتشار جغرافيايي: انتشار جهاني دارد. در كشورهاي گرمسيري بسيار شايع مي‌باشد. خطر براي مسافران: خطر براي اكثر مسافران كم مي‌باشد. خطر شغلي جهت كشاورزان در مزارع برنج و مزارع نيشكر وجود دارد. مسافراني كه به مناطق روستايي مي‌روند و با آب در كانال‌ها، درياچه‌ها، رودخانه‌ها در تماس هستند ممكن است در معرض عفونت باشند. افزايش خطر آلودگي پس از سيل و طغيان جديد آب وجود دارد. خطر ممكن است جهت افرادي كه تمرين و ورزش در آب (كاياك سواري و . . .) و يا ساير فعاليت‌هاي آبي مي‌كنند بيشتر است. پيشگيري: ندارد. واكسن جهت گونه‌هاي موضعي جهت كارگراني كه بيماري به عنوان يك خطر شغلي مطرح است وجود دارد اما به صورت تجاري در بسياري از كشورها در دسترس نمي‌باشد. اقدامات احتياطي: اجتناب از شنا كردن يا استفاده از استخرهاي كوچك كه بالقوه خطر آب‌هاي آلودة كانال‌ها، حوضچه‌ها، رودخانه‌ها، نهرها و باتلاق‌ها در آن‌ها وجود دارد. اجتناب از همة تماس‌هاي مستقيم و غيرمستقيم با جوندگان صورت پذيرد. ليستريوزيس: علت: علت بيماري باكتريوم ليستريا مونوسيتوژن مي‌باشد. راه انتقال: ليستريوزيس حيوانات خانگي را آلوده مي‌نمايد. آلودگي غذايي در انسان‌ها به وسيلة مصرف غذاهاي آلوده به خصوص شير غيرپاستوريزه، پنير نرم، سبزيجات و محصولات گوشتي آماده شده از قبيل پاته (Pate) ايجاد مي‌شود. ليستريوزيس به سرعت در غذاهاي يخچالي كه آلوده شده‌اند (برعكس اكثر پاتوژن‌هاي غذايي) تكثير مي‌يابد. انتقال همچنين مي‌تواند از مادر به جنين يا از مادر به كودك در حين زايمان صورت پذيرد. ماهيت بيماري: ليستريوزيس سبب مننگوآنسفاليت و يا سپتي سمي در بالغين و نوزادان تازه متولد شده مي‌گردد. در زنان حامله باعث تب و سقط مي‌گردد. نوزادان تازه متولد شده، زنان حامله، افراد مسن و افراد داراي نقص سيستم ايمني به طور خاص به ليستريوزيس حساس مي‌باشند. در ساير افراد بيماري ممكن است به يك دورة تب حاد و خفيف محدود گردد. در زنان حامله، انتقال عفونت به جنين ممكن است منجر به مرده‌زايي، سپتي سمي در هنگام متولد يا مننژيت نوزادي مي‌گردد. انتشار جغرافيايي: انتشار بيماري جهاني يا بروز انفرادي مي‌باشد.  خطر براي مسافران: به طور كلي خطر كم مي‌باشد. خطر به وسيلة مصرف شير و محصولات لبني غيرپاستوريزه و محصولات گوشتي آماده، افزايش مي‌يابد. پيشگيري: ندارد. اقدامات احتياطي: اجتناب از مصرف شير و محصولات لبني غير پاستوريزه صورت پذيرد. زنان حامله و افراد داراي نقص سيستم ايمني بايستي اقدامات احتياطي شديد و سختي را به منظور اجتناب از آلودگي به وسيلة ليستريوزيس و ساير پاتوژن‌هاي مواد غذايي رعايت نمايند. بورليوزيس لايم (بيماري لايم): علت: علت بيماري اسپيروكت بورلي بورگ دوفري مي‌باشد كه داراي چندين زيرگونة متفاوت است. راه انتقال: عفونت به وسيله گزش كنه‌ها آلوده (هم كنه بالغ و هم شفيره) از جنس آيديس ايجاد مي‌شود. اكثر عفونت‌هاي انساني ناشي از گزش شفيره‌ها (نمف) مي‌باشند. گونه‌هاي زيادي از پستانداران مي‌توانند آلوده شوند و آهو مي‌تواند به عنوان مهمترين مخزن عمل نمايد. ماهيت بيماري: بيماري معمولاً شروع آن در تابستان مي‌باشد. ضايعات اولية پوستي يك شكل حلقوي گسترده داشته و اغلب داراي يك منطقه روشن مركزي است. تب، لرز، درد عضلاني و سردرد شايع مي‌باشند. درگيري منژ ممكن است به دنبال آن روي دهد. سيستم عصبي مركزي و عوارض ديگر ممكن است هفته‌ها يا ماه‌ها بعد از شروع بيماري رخ دهند. التهاب مفاصل ممكن است تا 2 سال بعد از شروع بيماري ايجاد شوند. انتشار جغرافيايي: كانون‌هاي بومي بورليوزيس لايم در مناطق جنگلي آسيا، مناطق شمال غربي و مركزي و شرقي اروپا و در آمريكا وجود دارد. خطر براي مسافران:  به طور كلي خطر كم مي‌باشد. مسافراني كه به مناطق روستايي در نواحي آندميك مي‌روند (به‌خصوص در اردوگاه‌ها و پياده‌روها) در خطر مي‌باشند. پيشگيري: يك نوع واكسن كه در مقابل زيرگونة آندميك بيماري محافظت ايجاد مي‌نمايد در آمريكا در دسترس مي‌باشد. اقدامات احتياطي: اجتناب از مناطق آلوده به كنه و اجتناب از تماس با كنه‌ها صورت پذير. اگر گزشي صورت گرفت به سرعت كنه را جدا كنيد. مالاريا: علت: مالارياي انساني به وسيله 4 گونه مختلف پارازيت پروتوزوآيي پلاسموديوم ايجاد مي‌شود: پلاسموديوم فالسيپاديوم فالسيپارم، پلاسموديوم ويواكس، پلاسموديوم اوواله، پلاسموديوم مالاريه. راه انتقال: پارازيت مالاريا به وسيله گونه‌هاي مختلف پشه آنوفل كه بيشتر در هنگام غروب تا طلوع خورشيد گزش انجام مي‌دهند، منتقل مي‌شود. ماهيت بيماري: مالاريا يك بيماري تب‌دار حاد با دوره كمون 7 روز يا بيشتر مي‌باشد. بنابراين بيماري تب‌داري كه كمتر از يك هفته بعد از تماس احتمالي اوليه رخ داده، بيماري مالاريا نيست. شكل بسيار شديد بيماري به وسيله پلاسموديوم فالسيپارم ايجاد مي‌شود كه تظاهرات باليني متفاوتي را نشان مي‌دهد: تب‌، لرز، سردرد، درد عضلاني و ضعف، استفراغ، سرفه، اسهال، درد شكمي و ساير علايم باليني بسته به نقص ايجاد شده در ارگان مربوطه از قبيل: نارسايي حاد كليه، تشنج عمومي، كلاپس عروقي و به دنبال آن كما و مرگ. در مناطق آندميك بيماري تخمين زده مي‌شود كه حدود 1% بيماران داراي عفونت پلاسموديوم از اين بيماري مي‌ميرند. علايم اوليه بيماري كه ممكن است خفيف باشند براي تشخيص وجود بيماري آسان نيست. احتمال مالارياي فالسيپارم در همه موارد با شروع تب نامشخص در فاصله زماني روز هفتم بعد از تماس اوليه احتمالي با مالاريا و يا 3 ماه بعد از تماس احتمالي قبلي (يا به طور نادر ديرتر از آن) مهم بوده و بايستي مورد توجه قرار گيرد. زنان حامله، كودكان و افراد مسن كه مسافر مي‌باشند به خصوص در خطر مي‌باشند. مالاريا در مسافرين حامله خطر مرگ مادرزادي، سقط جنين، مرده‌زايي و مرگ نوزادي را افزايش مي‌دهد. ساير اشكال مالاريا كه به وسيله ساير گونه‌هاي پلاسموديوم ايجاد مي‌شود داراي شدت كمتري بوده و به ندرت تهديد كننده زندگي مي‌باشند. انتشار جغرافيايي: خطر موجود براي مسافرين به مناطق مالاريايي از كشوري به كشور ديگر و حتي در ميان مناطق يك كشور بسيار متغير است. در بسياري از كشورهاي آندميك (مناطق اصلي شهري) و نه لزوماً حاشيه شهرها فاقد انتقال مالاريا مي‌باشند. خطر اندك بيماري معمولاً در ارتفاع بالاتر از 1500 متر وجود دارد اما در وضعيت آب و هوايي مناسب بيماري مي‌تواند تا ارتفاع 3000 متر رخ دهد. خطر بيماري همچنين براساس فصول مختلف و در انتهاي فصل باران يا بلافاصله بعد از آن بيشتر مي‌باشد. خطر براي مسافران: در طي فصل انتقال مالاريا در مناطق آندميك، همه مسافران غير ايمن كه در معرض گزش حشرات (به خصوص در هنگام غروب تا طلوع آفتاب) هستند در خطر مي‌باشند. اين مسئله شامل مسافران نيمه ايمن قبلي كه ايمني خود را (يا قسمتي از آن را) در طي اقامت 6 ماه يا بيشتر در مناطق غيرآندميك از دست داده‌اند مي‌باشد. مسافراني كه در طي شب در مناطق روستايي بيرون مي‌مانند ممكن است در خطر بالايي از بيماري قرار داشته باشند. اقدامات احتياطي: مسافران بايستي 4 اصل زير را براي حفاظت خود از مالاريا به خاطر بسپارند: آگاه بودن از خطر، دوره كمون و علايم اصلي بيماري اجتناب از گزش حشرات به خصوص در غروب تا طلوع آفتاب دريافت داروهاي ضد مالاريايي در زمان مناسب تشخيص و درمان فوري بيماري مننگوكوكال: علت: علت بيماري باكتريوم نايسريا مننژيتيس بوده كه 12 زير گونه آن شناخته شده است. اكثر موارد بيماري مننگوكوكال به وسيله زير گروه‌هاي A، B و C ايجاد مي‌شود و به طور كمتر شايع عفونت به وسيله زير گروه‌هاي Y و 135W رخ مي‌دهد. اپيدمي‌ها در آفريقا معمولاً به وسيله نيسريامننژيتيس نوع A ايجاد مي‌گردد. راه انتقال: انتقال به وسيله تماس مستقيم فرد به فرد شامل انتقال ذرات آئروسول و ريزقطرات تنفسي از بيني و گلوي فرد آلوده، بيماران و يا حاملين بدون علامت صورت مي‌پذيرد. مخزن حيواني يا حشرة ناقل ندارد. ماهيت بيماري: بسياري از عفونت‌ها بيماري باليني ايجاد نمي‌كنند. بسياري از مردم آلوده، حاملين بدون علامت باكتري بوده و به عنوان مخزن بيماري عمل مي‌نمايند و منبع عفونت جهت ديگران مي‌شوند. به طور كلي حساسيت به بيماري مننگوكوكال با توجه به سن كاهش مي‌يابد، گر چه يك افزايش اندك خطر در نوجواني و بالغين جوان وجود دارد. مننژيت مننگوكوكال يك شروع ناگهاني سردرد شديد، تب، تهوع، استفراغ، ترس از نور و خستگي گردن به همراه علائم عصبي مختلف دارد. بيماري در 10ـ5% موارد حتي با درمان سريع آنتي‌بيوتيكي در مراكز بهداشتي منجر به مرگ مي‌شود، افرادي كه زنده مي‌مانند تا حدود 20% اسكارهاي دائمي عصبي دارند. در سپتي سمي مننگوكوكال كه انتشار سريع باكتري‌ها در جريان خون اتفاق مي‌افتد و شكل كمتر شايع بيماري مننگوكوكال است، بيماري با كلاپس جريان خون، بثورات پوستي خونريزي دهنده و ميزان بالاي كشندگي مشخص مي‌شود. انتشار جغرافيايي: موارد انفرادي بيماري در تمامي دنيا يافت مي‌شوند. در مناطق معتدل، اكثر موارد بيماري در ماه‌هاي زمستان رخ مي‌دهد. طغيان‌هاي محدود در فضاهاي شلوغ و بسته (از قبيل خوابگاه‌ها، سربازخانه‌هاي ارتش) رخ مي‌دهد. در آفريقاي زير صحرا، در منطقه‌اي كه در ميان قاره از سنگال تا اتيوپي قرار دارد (كمربند مننژيت آفريقا) طغيان‌هاي وسيع و اپيدمي‌ها در طي فصل خشك (نوامبر ـ ژوئن) روي مي‌دهد. خطر براي مسافران: به طور كلي خطر كم است. در هر صورت در صورتي كه مسافران در محل‌هاي شلوغ يا در تحركات جمعيتي بزرگ (از قبيل زيارت در كمربند مننژيت) قرار داشته باشند خطر قابل توجه خواهد بود. طغيان‌هاي محدود گاهي در ميان مسافران (معمولاً در بالغين جوان) در اردوگاه‌ها يا خوابگاه‌ها رخ مي‌دهد. پيشگيري: واكسيناسيون براي نايسريامننژيتيس نوع A، C و Y و 135W در دسترس است. اقدامات احتياطي: اجتناب از فضاهاي محدود و بسيار شلوغ صورت پذيرد. به دنبال تماس نزديك با فردي كه مبتلا به بيماري مننگوكوكال مي‌باشد درماني طبي بايستي به عنوان پيشگيري دارويي مد نظر قرار گيرد. پلاگ: علت: باسيلوس پلاگ به نام يرسينياپستيس مي‌باشد. راه انتقال: پلاگ يك بيماري حيواني بوده كه بر جوندگان اثر مي‌كند و به وسيله كك از جوندگان به ساير حيوانات و انسان منتقل مي‌شود. انتقال مستقيم فرد به فرد به جز پنوموني پلاگ در زماني كه ريزقطرات تنفسي ممكن است آلودگي را از بيمار به ديگران در طي تماس نزديك منتقل نمايد، اتفاق نمي‌افتد. ماهيت بيماري: بيماري پلاگ به سه شكل عمده باليني رخ مي‌دهد: پلاگ بوبونيك (پلاگ مغبني): اين شكل بيماري معمولاً ناشي از گزش كك آلوده مي‌باشد. تورم غدد لنفاوي به سمت ترشح غدد لنفي پيشرفت مي‌كند و غدد لنفاوي منطقه‌اي به طور بسيار شايعي درگير مي‌شوند. تورم و درد و ترشح چركي غدد لنفاوي مشخصة اين نوع بيماري مي‌باشد. پلاگ سپتي سمي: اين شكل بيماري ممكن است از پلاگ بوبونيك گسترش يافته و يا در غياب وجود تورم غدد لنفاوي ايجاد شود. انتشار عفونت به جريان خون منجر به مننژيت، شوك آندوتوكسيك و انعقاد داخل عروقي منتشر مي‌شود. پلاگ پنوموني: اين شكل بيماري ممكن است ناشي از عفونت ثانويه ريه‌ها به دنبال انتشار باسيل‌هاي پلاگ از ساير قسمت‌هاي بدن باشد. اين حالت پنوموني شديد ايجاد مي‌نمايد. عفونت مستقيم ديگران ممكن است ناشي از انتقال آلودگي به وسيله ريزقطرات تنفسي بوده و سبب پلاگ ريوي در گيرندگان آلودگي شود. بدون درمان شديد و مؤثر در حدود 60ـ50% موارد پلاگ بوبونيك كشنده مي‌باشد در حالي كه پلاگ سپتي سمي و پلاگ پنوموني بدون درمان همواره كشنده هستند. انتشار جغرافيايي: كانون‌هاي طبيعي عفونت پلاگ در جوندگان در بسياري از قسمت‌هاي دنيا وجود دارد. پلاگ جوندگان وحشي در مركز و شرق و جنوب آفريقا و جنوب آمريكا و قسمت غربي آمريكاي شمالي و در منطقة بزرگي از آسيا وجود دارد. در تعدادي از نواحي، تماس موش‌هاي وحشي و اهلي شايع مي‌باشد و باعث موارد انفرادي پلاگ انساني و گاهي طغيان بيماري مي‌شود. خطر براي مسافران: به طور كلي خطر اندك است. مسافران به مناطق روستايي كه نواحي بومي بيماري پلاگ است ممكن است در خطر باشند به‌خصوص اگر در اردوگاه‌ يا شكارگاه بوده و يا اگر در تماس با محل‌هاي جوندگان باشند. پيشگيري: واكسن مؤثر در برابر پلاگ بوبونيك اختصاصاً جهت افرادي كه در تماس شغلي بالا با پلاگ هستند در دسترس مي‌باشد و به صورت تجاري در بسياري از كشورها در دسترس نيست. اقدامات احتياطي: از هرگونه تماس با جوندگان زنده يا مرده اجتناب شود. هاري: علت: علت بيماري ويروس هاري است كه يك رابدوويروس از گونة ليساويروس مي‌باشد. راه انتقال: هاري يك بيماري جانوري مي‌باشد كه طيف وسيعي از حيوانات اهلي و وحشي از جمله خفاش‌ها را درگير مي‌نمايد. آلودگي انسان‌ها معمولاً در طي گاز گرفتن به وسيله يك حيوان آلوده رخ مي‌دهد. ويروس در بزاق وجود دارد. هرگونه تماس كه پوست را سوراخ نمايد (در پوست نفوذ نمايد) و در منطقه‌اي كه هاري وجود دارد رخ دهد بايستي با دقت تحت درمان قرار گيرد. در كشورهاي در حال پيشرفت انتقال معمولاً از سگ‌ها صورت مي‌گيرد. انتقال انسان به انسان گزارش نشده است. ماهيت بيماري: يك آنسفالوميليت ويروسي حاد مي‌باشد كه هميشه و همواره كشنده مي‌باشد. علائم اوليه شامل احساس هراس، سردرد، تب، ضعف و تغييرات حسي در اطراف محل گازگرفتگي حيوان مي‌باشد. تحريك‌پذيري، توهم و ترس از هوا شايع مي‌باشد و به دنبال آن در تعدادي از موارد ترس از آب به علت اسپاسم عضلات بلعي وجود دارد، و به سمت دليريوم، تشنج و مرگ در طي چند روز پس از شروع بيماري پيشرفت مي‌نمايد. يك شكل كمتر شايع بيماري به نام فلج‌ هاري مي‌باشد كه به وسيله از دست دادن حس، ضعف، درد و فلج مشخص مي‌شود. انتشار جغرافيايي: هاري در حيوانات بسياري از كشورهاي جهان وجود دارد اكثر موارد آلودگي انساني در كشورهاي در حال توسعه رخ مي‌دهد. خطر براي مسافران: در نواحي كه هاري بومي مي‌باشد، مسافران ممكن است در صورت تماس با حيوانات (اهلي و وحشي) از جمله سگ و گربه در خطر باشند. پيشگيري: واكسيناسيون مسافران داراي خطر مشخص و قابل توجه (در معرض تماس بودن با هاري) يا مسافرت به نواحي هايپرآندميك كه واكسن‌هاي جديد هاري در دسترس نيست انجام پذيرد. اقدامات احتياطي: از تماس با حيوانات وحشي و حيوانات اهلي ولگرد به‌خصوص سگ‌ها و گربه‌ها در نواحي آندميك هاري اجتناب شود. در صورت گزيده شدن به وسيله حيواني كه بالقوه آلوده به هاري است يا بعد از ساير تماس‌هاي مشكوك، فوراً زخم را با مواد ضدعفوني يا با صابون يا تميز كننده‌ها و آب تميز كنيد (شستشو دهيد) درمان طبي بايستي فوراً مد نظر قرار گيرد.             وضعيت واكسيناسيون حيوان درگير نبايستي به عنوان يك معيار جهت تأخير در درمان پس از تماس قرار گيرد مگر اين كه واكسيناسيون ثبت شده باشد و واكسن داراي كارآي شناخته شده مورد استفاده قرار گرفته باشد. در مورد حيوانات اهلي، حيوان مشكوك بايستي به مدت 10 روز تحت نظر قرار گيرد. سارس (سندرم تنفسي شديد حاد): علت: علت بيماري ويروس كورناي سارس (SARS - COV) مي‌باشد كه در سال 2003 توصيف (شناسايي) شده است. تصور مي‌شود اين ويروس يك ويروس حيواني بوده كه در حال‌حاضر هنوز مخزن حيواني آن نامعلوم است و براي اولين بار در استان گانگ در جنوب چين در سال 2002 باعث آلودگي انسان گرديد. راه انتقال: اپيدمي سارس در سال 2003 ميلادي 26 كشور را آلوده نمود و منجر به 8000 مورد بيماري گرديد. پس از آن تعداد كمي از موارد بيماري ناشي از حوادث آزمايشگاهي يا به وسيله انتقال حيوان به انسان روي داده است (در گانگ‌دانگ چين). انتقال ويروس سارس به طور اوليه از انسان به انسان رخ داده است. اين ويروس معمولاً وقتي گسترش مي‌يابد كه موارد علامت‌دار بيماري سرفه يا عطسه مي‌نمايند و ترشحات عفوني تنفسي را به طور مستقيم به غشاهاي مخاطي (چشم‌ها، بيني يا دهان) افراد ديگر يا به سطوحي كه چندين روز تميز نمي‌شوند و ويروس در آن جا قابليت زنده ماندن دارد انتقال مي‌دهند. انتقال ويروس به طور عمده در طي هفتة دوم بيماري كه هم‌زمان با اوج ترشح ويروس در ترشحات تنفسي و مدفوع بوده و وقتي كه بيماري شديد موارد، شروع به بدتر شدن علائم باليني مي‌كند، صورت پذيرد. ماهيت بيماري: علائم اوليه شبيه آنفلوانزا بوده و شامل تب، احساس بيمار بودن، درد عضلاني، سردرد و لرز مي‌باشد. هيچ علامت اختصاصي يا مجموعه‌اي از علائم به طور خاص جهت تشخيص سارس اثبات نشده است. اگر چه تب به عنوان بيشترين علامت گزارش شده مي‌باشد ولي مي‌تواند در اوايل بررسي بيمار وجود نداشته باشد.             سرفه (در اوايل بيماري سرفه خشك)، كوتاهي تنفس و اسهال ممكن است در هفتة اول وجود داشته باشد اما به طور عمده در هفتة دوم بيماري گزارش مي‌شوند. موارد شديد به سرعت به سمت ديسترس تنفسي پيشرفت نموده و نيازمند مراقبت ويژه (ICU) مي‌باشند. در بيشتر از 70% موارد سارس، اسهال پيشرفت مي‌نمايد و با حجم زياد و آبكي بدون وجود خون و موكوس توصيف مي‌شود. تعريف باليني سارس: يك فرد با تاريخچة تب يا تب قابل اندازه‌گيري (38 درجه سانتيگراد) و يك يا چند علائم بيماري دستگاه تنفسي تحتاني (سرفه، تنفس مشكل، كوتاهي تنفس) و شواهد راديولوژيك انفيلترسيون ريوي پايدار با پنوموني يا سندرم ديسترس تنفسي حاد (ARDS) يا يافته‌هاي اتوپسي پايدار با پاتولوژي پنوموني يا ARDS بدون علت مشخص كه تشخيص جايگزين ديگري كه به طور كامل بيماري فرد را توضيح دهد وجود نداشته باشد. تعريف آزمايشگاهي سارس: يك فرد با علائم و نشانه‌هايي كه به طور باليني مطرح كنندة سارس بوده و با يافته‌هاي مثبت آزمايشگاهي ويروس سارس. آزمايش بايستي فقط در آزمايشگاه رفرانس ملي يا منطقه‌اي براساس توصيه‌هاي WHO انجام شود. انتشار جغرافيايي: انتشار براساس اپيدمي اسل‌هاي 2003ـ2002 مي‌باشد. بيماري در نوامبر 2002 در استان گانگ‌دانگ در جنوب چين ظاهر شد. اين منطقه به عنوان منطقة بالقوه جهت بازگرد ويروس سارس محسوب مي‌شود. ساير كشورها در مناطقي كه زنجيرة انتقال انسان به انسان بعد از انتقال اوليه بيماري در آن‌ها رخ داد. هنگ‌كنگ به خصوص منطقة اداري، تايوان در چين، تورنتو در كانادا، سنگاپور و هانوي در ويتنام بوده است. در ساير كشورها، موارد واردة بيماري منجر به طغيان‌هاي محلي نگرديده است. خطر براي مسافران: به طور معمول هيچ منطقه‌اي از دنيا انتقال فرد به فرد بيماري سارس را گزارش نكرده است. پس از اتمام اپيدمي سراسري در جولاي 2003 ميلادي 6 مورد بيماري سارس به طور كلي گزارش شده است (2 مورد ناشي از حوادث آزمايشگاهي در سنگاپور و تايوان و 4 مورد در جنوب چين كه منبع آلودگي نامشخص باقيمانده است. گر چه شواهد اتفاقي انتقال حيوان به انسان وجود دارد) مسافران بايد در مورد توصيه‌هاي جاري سفر آگاهي داشته باشند. به هرحال حتي در طي اپيدمي سال 2003، خطر كلي انتقال سارس به مسافران اندك بود. پيشگيري: ندارد. اقدامات احتياطي: رعايت توصيه‌هاي مسافرت (حتي اگر توسط WHO پيشنهادي ارائه نشده باشد) و شستشوي مكرر دست‌ها. شيستوزوميازيس (بيلارزيازيس): علت: چندين گونه از كرم‌هاي خوني پارازيت (ترماتودها) علت بيماري بوده كه مهم‌ترين آن‌ها شيستوزوما مانسوني و شيستوزوما ژاپنيكم و شيستوزوما هماتوبيوم مي‌باشد. راه انتقال: آلودگي توسط آب شيرين حاوي اشكال لاروي (سركاريا) شيستوزوماها (كه در حلزون پرورش مي‌يابد) صورت مي‌پذيرد. لاروهايي كه به صورت آزاد در آب مي‌باشند پوست فردي را كه در آب در حال شنا كردن يا در حال آب بازي است سوراخ نموده و به بدن نفوذ مي‌نمايند. حلزون‌ها به علت ترشح تخم‌هاي انگل در ادرار يا مدفوع انسان آلوده مي‌شوند. ماهيت بيماري: در حالات مزمن اشكال بالغ كرم‌ها در وريدهاي فرد ميزبان (وريدهاي مزانتريك يا احشايي) به مدت چندين سال زندگي و توليد تخم‌هاي انگل مي‌نمايند و سبب تخريب ارگان‌هايي شده كه در آن‌ها نفوذ نموده‌اند. علائم بيماري بستگي به ارگان‌هاي اصلي هدف آلوده شده به وسيله گونه‌هاي مختلف اين بيماري دارد (گونه‌هاي مانسوني و ژاپنيكم سبب علائم كبدي و روده‌اي و گونة هماتوبيوم سبب اختلال ادراري مي‌گردند). لارو تعدادي از شيستوزوميازهاي پرندگان و ساير حيوانات ممكن است پوست انسان را سوراخ نموده و سبب درماتيت خود محدود شونده (خارش شناگران) گردد. اين لاروها قادر به رشد و گسترش در انسان‌ها نمي‌باشند. انتشار جغرافيايي: گونة مانسوني در بسياري از كشورهاي زير صحراي آفريقا و پنين سولاي عرب و برزيل و سورينام و ونزوئلا باعث بيماري مي‌شود. گونة ژاپنيكم در چين، قسمتي از اندونزي و در فيليپين (و نه به مقدار زياد در ژاپن) يافت مي‌شود. گونة هماتوبيوم در آفريقاي زير صحرا و در منطقة مديترانه شرقي وجود دارد. خطر براي مسافران: در مناطق آندميك، مسافران هنگامي كه در آب‌هاي شيرين شنا يا آب بازي مي‌كنند در خطر مي‌باشند. پيشگيري: ندارد. اقدامات احتياطي: از تماس‌هاي مستقيم (شنا يا آب‌بازي) با آب‌هاي شيرين بالقوه آلوده در مناطق آندميك بايستي اجتناب شود. در موارد تماس ناشي از حوادث، پوست به شدت خشك شود تا نفوذ سركاريا كاهش يابد. از نوشيدن، شستن يا لباس شستن با آبي كه ممكن است حاوي سركاريا باشد اجتناب شود. آب مي‌تواند به وسيله استفاده از كاغذ صافي يا مصر يد يا كلر سالم گردد. (از طريق حذف يا غيرفعال كردن سركاريا) آنسفاليت ناشي از كنه (آنسفاليت بهار ـ تابستان): علت: علت بيماري ويروس آنسفاليت كنه (TBS) بوده كه يك فلاوي ويروس است. ساير ويروس‌هايي كه ارتباط نزديكي دارند سبب بيماري مشابه مي‌شوند. راه انتقال: آلودگي به وسيله گزش كنه‌هاي آلوده منتقل مي‌شود. انتقال مستقيم فرد به فرد وجود ندارد. تعدادي از ويروس‌هاي مرتبط و هم‌چنين ويروس كنه، حيواني از قبيل پرندگان، آهو، جوندگان و گوسفند را آلوده مي‌نمايد. ماهيت بيماري: عفونت ممكن است بيماري شبه آنفلوانزا را به همراه يك فاز ثانوية تب در 10% موارد نشان دهد. آنسفاليت در طي فاز ثانويه پيشرفت مي‌نمايد و ممكن است منجر به فلج، آثار دائمي يا مرگ گردد. شدت بيماري با بالا رفتن سن افزايش مي‌يابد. انتشار جغرافيايي: در قسمت‌هاي بزرگي از اروپا به خصوص اتريش، ايالات بالتيك (استوني، ليتواني، لاتويا)، جمهوري چك، هلند و فدراسيون روسيه وجود دارد. بيماري فصلي بوده و به طور عمده در طي ماه‌هاي تابستان در مناطق روستايي و جنگلي در ارتفاعات بالاتر از 1000 متر رخ مي‌دهد. خطر براي مسافران: در مناطق آندميك در طي ماه‌هاي تابستان، مسافران هنگامي كه در مناطق روستايي يا جنگلي پياده‌روي نموده يا اطراق مي‌كنند در خطر مي‌باشند. پيشگيري: واكسني جهت اين بيماري در دسترس مي‌باشد. اقدامات احتياطي: لباس/ هاي بلند (شلوار بلند) و كفش‌هاي بسته در هنگام پياده‌روي يا اطراق كردن در مناطق آندميك به منظور اجتناب از گزش كنه‌ها پوشيده شود. در صورتي كه گزشي اتفاق افتاد، كنه به سرعت بايستي جدا و برداشته شود. تريپانوزوميازيس: تريپانوزوميازيس آفريقايي (بيماري خواب): علت: پارازيت پروتوزوآيي به نام تريپانوزومابروسي گامبينس و تريپاتوزومابروسي رودزينس علت آن مي‌باشد. راه انتقال: آلودگي به وسيله گزش مگس تسه تسة آلوده رخ مي‌دهد. انسان‌ها عمده‌ترين مخزن ميزبان تريپاتوزومابروسي گامبينس مي‌باشند. گاو اهلي و حيوانات وحشي از جمله antelopes مخزن‌هاي حيواني عمدة تريپانوزومابروسي رودزينس مي‌باشند. ماهيت بيماري: تريپانوزومابروسي گامبينس سبب بيماري مزمن با شروع علائم بعد از يك دورة كمون طولاني (چند هفته يا چند ماه) مي‌شود. تريپانوزومابروسي رودزينس سبب يك بيماري بسيار حاد با شروع بعد از چند روز يا چند هفته بعد از گزش عفوني مي‌گردد و اغلب يك شانكر تلقيحي برجسته در محل گزش وجود دارد. علائم باليني اوليه شامل سردرد شديد، خواب‌آلودگي، بزرگي غدد لنفاوي، آنمي و بثورات جلدي مي‌باشد. در مراحل آخر بيماري، از دست دادن پيشروندة وزن و درگيري سيستم عصبي مركزي وجود دارد. بدون درمان نمودن بيماري همواره كشنده مي‌باشد. انتشار جغرافيايي: تريپانوزومابروسي گامبينس به صورت كانوني در كشورهاي معتدلة آفريقا (غرب و مركز آفريقا) وجود دارد. تريپانوزومابروسي رودزينس در آفريقاي شرقي با انتشار به جنوب تابوتسوانا رخ مي‌دهد. خطر براي مسافران: مسافراد در صورتي كه به مناطق روستايي جهت شكار، ماهيگيري، مسافرت‌هاي كوتاه، كشتيراني يا ساير فعاليت‌هاي مشابه مسافرت نمايند در معرض خطر در مناطق آندميك بيماري مي‌باشند. پيشگيري: ندارد. اقدامات احتياطي: مسافرين بايستي از خطر در مناطق آندميك آگاه بوده و تا جاييكه مي‌تواند از تماس با مگس تسه تسه اجتناب نمايند. اجتناب نمودن از گزيده شدن به دليل آن كه مگس تسه تسه مي‌تواند از روي لباس نيز گزش نمايد مشكل مي‌باشد. مسافرين بايستي بدانند كه مگر تسه تسه در طي روز گزش انجام مي‌دهد و محصولات دور كنندة حشرات بر روي آن تأثير ندارند. گزش دردناك بوده و اين مسئله به تعيين محل آن كمك مي‌كند و مسافرين بايد به سرعت درمان طبي را در صورتي كه علائم بعدي ظاهر شود دريافت نمايند.   تريپانوزوميازيس آمريكايي (بيماري شاگاس): علت: پارازيت پروتوزآيي به نام تريپاتوزوميا كروزي علت آن مي‌باشد. راه انتقال: آلودگي به وسيلة ساس‌هاي ترياتومين مكندة خون، منتقل مي‌شود (ساس‌هاي بوسنده). در طي تغذيه كردن ساس‌هاي آلوده تريپاتوزوماها را دفع نموده كه اين فضولات مي‌توانند ملتحمه، غشاهاي مخاطي، محل‌هاي ساييده و زخم شدة پوست از جمله زخم حاصل از گزش را آلوده نمايند. هم‌چنين انتقال به وسيله انتقال خون زماني كه از فرد آلوده، خون دريافت شده باشد، رخ مي‌دهد.             احتمال وقوع آلودگي مادرزادي ناشي از عبور پارازيت‌ها از طريق جفت نيز وجود دارد. تريپانوزوميا كروزي گونه‌هاي زيادي از حيوانات وحشي و اهلي را آلوده مي‌نمايد. ماهيت بيماري: در بالغين تريپانوزوميا كروزي سبب بيماري مزمن همراه با تخريب گستردة قلبي و آرتيمي‌هاي قلبي و ديلاتاسيون قلبي و درگيري دستگاه گوارشي با مگاازوفاژ و مگاكولون مي‌شود. در كودكان اين پارازيت سبب بيماري حاد شده كه تعاقب آن تظاهرات مزمن بعدي در طول زندگي ظاهر خواهد گرديد. انتشار جغرافيايي: تريپانوزوميازيس آمريكايي در مكزيك و در مناطق مركزي و جنوبي آمريكا (تا مركز آرژانتين و شيلي) بروز مي‌كند. ناقل به طور عمده در مناطق روستايي (در ديواريهاي منازلي كه خوب ساخته نشده‌اند) زندگي مي‌كند. خطر براي مسافران: در مناطق آندميك، مسافراني كه پياده‌روي نموده يا چادر مي‌زنند و يا از محل‌هاي اقامتي با كيفيت پايين استفاده مي‌نمايند در خطر مي‌باشند. اقدامات احتياطي: از تماس با ساس‌هاي خون‌آشام اجتناب گردد. حشره كش‌هاي ابقايي در منازل مشكوك مي‌توانند مورد استفاده قرار گيرند. با استفاده از پشه‌بند در منازل و اردوگاه‌ها مي‌توان خطر تماس را كاهش داد. سل: علت: مايكوباكتريوم توبركولوزيس (باسيل توبركول) علت آن مي‌باشد. انسان‌ها مي‌توانند هم‌چنين به وسيله توبركولوزيس گاوي كه با مايكوباكتريوم بوويس ايجاد مي‌شود، آلوده گردند. راه انتقال: آلودگي معمولاً به وسيله انتقال مستقيم ذرات هوايي بلع شده آلوده (airborne) از فرد به فرد صورت مي‌گيرد. ماهيت بيماري: تماس با مايكوباكتريوم توبركولوزيس ممكن است منجر به آلودگي گردد اما اكثر عفونت‌ها منجر به بيماري نمي‌شوند. خطر گسترش بيماري متعاقب آلودگي به طور كلي در حدود 10ـ5% در طول عمر مي‌باشد اما اين خطر به وسيله عوامل مختلف، سركوب قابل ملاحظه سيستم ايمني (از قبيل عفونت HIV پيشرفته) افزايش خواهد يافت.             مقاومت چند دارويي اشاره به گونه‌هاي مايكوباكتريوم توبركولوزيسي دارد كه حداقل به ايزونيازيد و ريفامپين مقاومت دارد. گونه‌هاي مقاوم با ساير گونه‌ها از نظر عفوني بودن (مسري بودن) و احتمال ايجاد بيماري يا اثرات باليني عمومي تفاوتي نمي‌كنند و در صورتي كه سبب بيماري شوند درمان آن‌ها بسيار مشكل و خطر مرگ بالاتر خواهد بود. انتشار جغرافيايي: انتشار جهاني دارد. خطر آلودگي در كشورها، مختلف مي‌باشد. خطر براي مسافران: خطر جهت اكثر مسا


مطالب مشابه :


دوره كشوري اسكان اضطراري جمعيت هلال احمر در ساوه آغاز شد

ساوه و ساوجی ها - دوره كشوري اسكان اضطراري جمعيت هلال احمر در ساوه آغاز در ساوه رونمایی




خطر بالقوه بيماري‌هاي عفوني براي مسافران

شكل كمتر شايع بيماري اوليه بيماري در آن‌ها است در اردوگاههاي




بيماري ارتفاع

تشديد اين بيماريها عموما در اردوگاههاي يک وضعيت شايع ديگر در




بهار با پوست چه مي‌کند؟

بيماريهاي گزش ساس به‌خصوص در زندان‌ها، اردوگاه بيماري شايع بعدي كه بيشتر




آنفلوآنزا

شديدترين و گسترده‌ترين اپيدمى‌ها را و اردوگاههاى نظامى شايع با بيمارى در




نوپديدي هپاتيت هاي ويروسي 1

ها در بين از بيماري در اردوگاه هاي بستري در بخش بيماري هاي




جنبه‌هاي باليني آنفلوانزاي A

پزشکی بالینی - جنبه‌هاي باليني آنفلوانزاي a - پزشکی بالینی تجهیزات | وبلاگ ها




اصطلاحات آزادگان در اسارت

لقبي بودكه به صدام حسين كافر اختصاص داشت و در صحبت‏هاي ها شايع شده بود كه در اردوگاه ها




ویروس فلج اطفال

مدارس يا اردوگاه ها يا که بيماري در آنها شايع است روش هاي زير در




نوپديدي هپاتيت E و انچه باید در مورد راههای پیشگیری از هپاتیت E بدانيم

ها در بين از بيماري در اردوگاه هاي بستري در بخش بيماري هاي




برچسب :