جامعه شناسي انقلاب

آيا انقلاب اسلامي ايران ، انقلاب طبقه ي متوسط بود يا انقلاب ايدئولوژيك و ... ؟

 

 مقدمه :

1-آيا انقلاب اسلامي ايران انقلاب طبقه متوسط يا انقلاب طبقه ايدئو لوژيك بود؟

2-آيا روحانيون رهبري انقلاب را از اول داشتند؟

3-آيا ايرانيان علاقمندبه تفكر شيعه و اسلام به دنبال  انقلاب رفتند؟

4-آيا گرفتاري حكومت قبلي اين بود كه اسلام را رعايت نمي كرد؟

طرح كلي تحقيق پاسخ به سوالات فوق و ....مي باشد و پژوهش جامع پيرامون هر انقلابي چهار  مقطع را در بر مي گيرد در مورد انقلاب اسلامي ايران بر قرار مي باشد :

1-دوره ي پيش از انقلاب (شكل گيري و پيشينه ي تاريخي آن)

2-دوره ي انقلاب (19 ديماه 56 تا 22 بهمن 57 )

3-دوره ي پيروزي و انتقال (دوره ي انتظامي- بي قانوني و بي نظمي از بهمن 57 تا اول 58)

4-دوره ي استقرار نظام جديد(از اول 58 به بعد)

ودر اين متن تقريبا به مقطع اول اشاره خواهد شد و بعضاً توضيحاتي تكميلي ارائه خواهد گرديد پس آنچه مورد نظر است قسمتهايي از موارد ذيل است:

1-بررسي تحليلي و گزارش واقعه انقلاب    2- بررسي عوامل و شرايط پديد آورنده  3- اقتصاد ايران

4-تحليل نيروهاي سياسي از اوضاع اجتماعي ايران و استراتژي و نقش آنها براي انقلاب .

اما پاره اي از پرسشهاي تحقيق:

همانطور كه برينتون در كالبد شكافي چهار انقلاب متذكر شده است همواره انقلابيون جنبش را يك حركت خود جوش مي دانند و عاملان و حاملان حكومت آن را توطئه مي داننددر خصوص انقلاب ايران

نيز مولفان نظريه ي توطئه از گزارها يا پرسشهاي سياسي تاريخي در برخي پرسشهاي جامعه شناختي

است.

-   چرا با طرح حقوق بشر و تحميل فضاي باز سياسي به ايران رژيم شاه را متزلزل و زمينه سقوط آنرا فراهم ساختند.

-  چرا علي رغم اهميت حياتي ايران براي منافع غرب آمريكا دست به اقدام مستقيم نظامي براي حفظ رژيم و ممانعت از پيروزي انقلاب نزد؟

-   چرا كنفرانس گوادلوپ تصميم به اخراج شاه از ايران گرفت و بدينوسيله راه را براي پيروزي انقلاب هموار كرد؟

-   چرا راديو بي بي سي تبديل به رسانه ي انقلابيون شد؟

-  چرا دولت فرانسه اجازه اقامت به امام خميني (ره) در اين كشور را داد و با اين كار بهترين رسانه ي بين المللي در خدمت امام قرار گرفت؟

-   چرا دولتمردهاي آمريكايي پيامها و در خواستهاي ضد و نقيض براي شاه فرستادند و او را در تصميم گيريها آشفته و سردرگم ساخته بودند.

-   اگر هيات حاكم آمريكا گرفتار تناقض و ترديد در تصميم گيريهاي خويش نبود انقلاب ايران قادر به گسترش و پيروزي نبود.

-   چرا با وجود پيش بيني تسريع روند انقلاب با حضور امام خميني در ايران دولت بختيار فرودگاه را براي ورود هواپيماي حامل امام باز كرد؟

-   چرا هواپيماي حامل امام را نربودند و يا منفجر نكردند ؟

-   چرا ارتش دست به سركوبي موثري عليه اعتراضات نزد و مانع از رشد جنبش نشد؟

-   چرا دولتمردان بر راهپيمايان تاسوعا و عاشورا اجازه برگزارشدن دادند به اين وسيله به رژيم شاه پايان دادند؟

-   چرا ارتش به جاي ايستادگي در برابر قيام 22-19 بهمن كنار گيري كرد و اعلام بيطرفي كرد؟

-   اما سوالات در بعد جامعه شناختي:

1-آيا انقلاب اسلامي ايران يك انقلاب اجتماعي بود؟

2-اسلامي بودن انقلاب به چه معناست؟

3-چرا در ايران انقلاب ديني رخ داد؟و در سال 57 پيروز شد؟

4-آيا انقلاب ايران انقلاب طبقه متوسط بود يا انقلاب ايدئو لوژيك ؟

5-آيا روحانيون رهبري انقلاب را از اول داشتند؟

6-آيا ايرانيان به دنبال تفكر و شيعه اسلام بدنبال انقلاب رفتند؟

7-         آيا گرفتاري حكومت قبلي اين بود كه اسلام را رعايت نمي كرد؟

8-         آيا انقلاب ايران آخرين حلقه عصر پايان ايدئولوژي است يا سر آغاز جنبشهاي مذهبي و ايدئو لوژيك ؟

9-         آيا انقلاب ايران مدل نويني در انقلاب است يا الگوي آن تكراري است ؟

10-       انقلاب اسلامي ايران محصول تصادف بود يا تدبير؟

11-       عوامل ساختاري شكل گيري انقلاب اسلامي در ايران چه بود؟

12-       نقش نيروهاي خارجي و عوامل بين المللي در جريان انقلاب ايران چه و چگونه بوده است؟

13-       انقلاب اسلامي ايران چه نسبتي با تئوريهاي جامعه شناسي انقلاب دارد؟

تعاريف و مفاهيم:

انقلاب: ( ‎‎‎revolution ) انقلاب در لغت به معني دور و گردش است كه مجازاً در قلمرو سياسي و اجتماعي است .

انقلاب به معني جديدآن:يعني قيام و طغيان مردم با آرمانها و اهداف خاص خود براي سرنگوني يك حكومت .

انقلاب در فرهنگ سياسي:حركتي است كه جنبه منهدم كنندگي در مناسبات سياسي و اجتماعي به وسيله رژيم جديدي كه به دست توده ي مردم به قدرت رسيده را دارد.و اگر اين تحول توسط رژيم حاكم انجام گردد رفورم يا اصلاح نام دارد(تعاريف زيادي در خصوص مفهوم و معناي انقلاب انجام گرفته است)

ويژگيهاي انقلاب:

1- بسيج  2-توده اي بودن   3-سازمان يافتگي  4-داشتن ايدئولوژي كه سيمايي از آينده اي موعود و وضع مطلوب را بيان مي كند     5-رهبري كاريز ماتيك      6-منهدم كنندگي و تخريب      7-سرنگوني نظام سياسي حاكم     8- استقرار نظام جديد

حال تعريف كاملتر : انقلاب به عنوان يك پديده ي اجتماعي عبارتست از بسيج يا حركت وسيع توده اي و سازمان يافته با رهبري فرهمند كه داراي جنبه ي منهدم كنندگي و تخريب بوده و با هدف سرنگوني نظام سياسي حاكم براي نيل به وضع مطلوبي كه ايدئو لوژي جنبش بيانگر آن است انجام مي شود.

چند ديدگاه در مورد انقلاب ايران :

1-پست مدرنيسم عمر زيادي ندارد و نمي توان گفت به بلوغ رسيده است و هنوز مدرنيته بر جهان ما سلطه دارد اكبر احمد استاد جامعه شناس دانشگاه كمبريج پس از تقسيم بندي پست مدرن به غربي و اسلامي و دفاع از آن و انقلاب ايران را اولين انقلاب پست مدرن مي داند از آنجا كه پست مدرنيسم قالب شكن تمركز زدا و نسبي گراست و تابع اصل واحدي نيست ايدئو لوژي زدايي مي كند و بدليل اينكه انقلاب ايران قالبهاي نظري پيش از خود را شكست و براندازنده ي برخي تئوري ها بود نخستين انقلاب پست مدرن است (البته بنا به دلايلي تفكر پست مدرن بودن انقلاب اسلامي مبالغه آميز است )

2-ميشل فوكو نيز كه خود از مدافعان پست مدرنيته است از همين زاويه به انقلاب ايران نگريست و آنرا يك انقلاب كه نخستين قيام بزرگ برضد نظامهاي جهاني در مدرن ترين و ديوانه وار ترين صورت شورش ميداند «قيام انسانهاي دست خالي كه مي خواهند باري را كه بر پشت همه ي ما و به ويژه بر پشت  كارگران نفت و كشاورزاني كه درميان امپراطوريها سنگيني مي كنند از ميان بردارند بار نظم جهاني را »و او انقلاب ايران را يك نوع بازگشت به معنويت مي داند :من دوست ندارم حكومت اسلامي را ايده يا آرمان بنامم اما به عنوان خواست سياسي مرا تحت تاثير قرار داده است چون كوششي است براي پاسخگويي به پاره اي از مسائل امروزي براي اينكه سياست يك بعد معنوي پيدا كند او كه در بحبوحه انقلاب دوباره به ايران سفر كرده با مردم نخبگان حاكم معارض در تهران و شهرستانها گفتگو كرد مهمترين ويژگي انقلاب را شورش آن عليه ماديت محض مي داند و مي گويد براي مردمي كه روي اين خاك زندگي مي كنند جستجو ي چيزي كه ما غربي ها امكان آن را پس از رنسانس و بحران بزرگ مسيحيت از دست داده ايم چه معني دارد :جستجوي معنويت سياسي- مذهب روح يك جهان بي روح است پس بايد گفت اسلام در 1978 افيون مردم نبوده است . دقيقاً از آنرو كه روح يك جهان بي روح بوده است .

2-برخي هم بر اين عقيده اند انقلاب ايران چون بر عليه غربي شدن رخ داد در واقع انقلاب عليه مدرنيته و براي بازگشت سنت است –جالب اينكه دو دسته مخالف همين نظر را دارند1- يكي آن دسته اساسا انقلاب ايران را قبول ندارند .مي خواهند نشان دهند كه اين انقلاب واپسگرايانه بود و ايران را به عقب راند . 2-دسته ديگري كه از سنت دفاع مي كنند و مي كوشند اين غرش ملي رامدرنيته و نارضايتي اجتماعي از آن بسازند و مطالبات ملي و مشروعيت انقلاب را در خدمت تاييد سنت گرايي خود گرفته و از منافع و اصالت خود دفاع كنند.

علت انقلاب:در مورد انقلاب چند نظريه ي اصلي وجود دارد:

1-نيروهاي چپ متعارض بورژوازي وابسته با بورژ واهاي ملي و نيز انتقال بحران اقتصادي غرب بر اقتصاد ايران را منشا انقلاب مي دانندو به اقتصاد اصالت مي دهند.

2-برخي از صاحب نظران شكافهاي ناشي از مدر نزاسيون را در جامعه ي ايران عمده مي كنند(تئوري توقعات خزاينده و محروميت مبني و مورد توجه جامعه شناسان)

3- شايد نتوان  نفس نوسازي را دليل بحران در تعادل اجتماعي دانست .اگر انقلاب واكنش در برابر نوسازي باشد در برابر آن نوسازي است كه با استبداد همراه بود و ملات ان فساد  بود.رژيم شاه مي كوشيد نظام كهنه ي گذشته را با حاكميت مطلقه ي فردي حفظ كرد و ساختار اجتماعي و اقتصادي را مدرنيزه  كند.و برخي نيز شتاب در مدرنزاسيون را علت انقلاب مي دانند كه خود شاه نيز مي گويد سرعت او در رسيدن ايران به دروازه ي تمدن باعث بحران شد .

4-برخي هم انقلاب ايران را محصول نزاع سنت  و مدرنيته مي دانند( دوره ي قاجاريه )

5-برخي هم بحران مشروعيت در رژيم شاه را منشا عدم تعادل در كل سيستم و سرانجام فروپاشي مي دانند .

6-شكل گيري تصور نويني مبني بر اينكه ايدئولوژي اسلامي پاسخگويي سوالات جامعه ي امروز    باشد و به عنوان الترناتيو و با تكيه بر پتانسيل مذهبي دست نخورده اي در جامعه ي تحت نفوذ تشكيلات روحانيت موجب انقلاب ايران شد .به عبارت ديگر قرائت نويني از دين اجتماعي (نه دين فلسفي )و تعين يابي هويت  فكري مشخصي با جنبه ي تهاجمي به موازات تحولات كيفي در روند مبارزه از سال 42 به بعد موجب شد براي نخستين بار يك جريان انقلابي  سه بعدي (سياسي – نظامي –ايدئولوژي )تكوين مي يابد .

7-ديد گاه ديگري اساسا معتقد است كه اراده الهي علت ظهور انقلاب ايران بوده است و خداوند  در اين برهه ي تاريخي اراده كرده بود كه رسالتي را بر عهده ي مردم ايران بگذاردو دين خود را احيا كند و يا به زبان ديگر اسلام خواهي مردم ايران يگانه موجب انقلاب بود و حتي از اين هم فراتر رفته و اراده ي غيبي و الهي را يكي از عوامل پيروزي انقلاب بلكه علت العلل آن مي خوانند و مي گويند ناكامي سرمايه گذاريها و كوششهاي آمريكا و جهان غرب  براي جلوگيري از سقوط نظام شاه و پيروزي انقلاب ديني مهمترين دليل آنهاست  مي گويند بارها به خاطر نيروهاي غيبي الهي شرايط به نفع انقلاب و به زيان دشمن دگرگون شده در حاليكه  همه چيز از لحاظ طبيعي خلاف آنرا ثابت مي كرد .

اهميت اين ديدگاه از آن درست كه رهبر انقلاب نيز چنين عقيده اي داشت و بر اساس سخنان او كه دست كم 26 مورد از انقلاب اسلامي به عنوان هديه ي غيبي ـ تحفه الهي – و معجزه ياد كرده چنين پندار شكل گرفته است .

ابعاد شرايط انقلابي (ايدئو لوژي –سازمان –رهبري )

ايدئولوژي:(سازمان – رهبري –ايدئولوژي ابعاد اصلي روند بسيج انقلابي هستند )

يكي از رويدادهاي شرايط انقلابي گسترش ايدئو لوژيهاي جديد آئيني (و تئوريهاي جديد در باره ي چگونگي عملكرد جهان است1- پيدايش معارض كاملا جديد 2-رويگرداني كامل رقبا از وضع موجود فرموله كردن ايدئولوژي با جريان بسيج انقلابي مردم و توده ها ) به انقلاب مي انجامد .

ايدئو لوژي مي كوشد احساس فرد را برانگيزد و از طريق ساده سازي و تقويت و عرضه راه حلهاي ساده جهان را از طريق تطبيق با مجردات نظري دگرگون كند هرگاه ايدئولوژي بسيج بصورت ايدئولوژي كل جامعه پذيرفته و ظاهر شود توانايي بسيج همگاني دارد .

دو دسته از اقدامات موجب گسترش وفاداري مردم به ادعاي انقلابي است.

1- ناكامي و شكست ناگهاني دولت در عمل به تعهدات خاص كه پيروان معارضين انتظار ان را دارند و در رفاهشان نقش حياتي دارد .

2-مطالبه فزاينده و غير قابل پيش بيني (غالفگيرانه در رابطه با تسليم دارايي ) از سوي مردم  ـ سربازي – نظام وظيفه -  تملك ها زمين ايدئولوژي نقش عمده در بسيج انقلاب دارد .برينتون در كالبد شكافي چهار انقلاب مي گويد: انديشه ها همواره بخشي از وضعيت پيش از انقلاب هستند و بدون آنها انقلاب وجود نخواهد داشت ايدئولوژي بسيج هر چه بيشتر بتواند گناه همه ي ناروائيها را برگردن مقام يا نهادي واحد بيندازد و همه شكوه ها و اعتراضات را بدان سو متوجه سازد در امر بسيج كاراتر است.

در ايدئولوژي بسيج وضع موجود وضع منسوخ است پاسداران آن بايستي بر زباله دان تاريخ افكنده شوند پس وجه غالب انقلاب اسلامي ايران از نقطه نظر ايدئولوژيك اسلامي بود و به لحاظ خط مشي و  استراتژي بر اندازنده بود .و آن دقيقا محصول عملكرد استبدادي رژيم بود . (عبدي – عباسي – انقلاب عليه تحقيق ص82)

 

سازماندهي و بسيج امكانات :

سازماندهي يعني ايجاد و يگانگي در تعقيب منافع گروه از راه تامين هويت مشترك و همبستگي در ميان اعضا و گروه .

و اصول بسيج سياسي به فرايند گفته مي شود كه گروهي از انسانها بتوانند امكاناتي را كه در اختيار نداشته اند در كمترين زمان بدست آورند و امكانات شامل مادي و نيروي انساني ونيروي متخصص  و همراه شدن نيروهاي سياسي و شخصيت ها و امكانات نظامي و هرنوع امكاني كه براي بسيج مهم است .

بنابراين اگاهي بر منافع شرك موجب پيدايش گروههاست .اين آگاهي افراد يك قشر مشتركالمنافع به هم نزديك مي كند و  روابط بين آنها را به وجود مي آورد و حد لازمي ازآزادي نيز نيازمند مي باشد.

و در انقلاب ايران سازماندهي به صورت توده وار است و علت آنهم اين بود رژيم شاه اكثر نهادهاي مدني را قلع و قمع كرده بود در غياب چنين نهادهايي جنبش توده اي خواهد شد

 

رهبري :

( تمام شرايط فوق بدون وجود رهبري به انقلاب منتهي نمي شود )

رهبري ايدئولوژي راعرضه كرد با تفسيرمجددي از آن را ارائه مي كند اهداف جنبش را روشن مي كند درباره شيوي برخورد با حكومت تصميم مي گيرد وضع موجود را بر اساس ايدئولوژي بسيج تحليل و تصويري از جامعه اي بهتر ترسيم نمود و پيروان را متقاعد مي كند كه جنبش پيروز خواهد شد .و بدين وسيله بر جنبش جهت و دوام مي بخشد و ايجاد يگانگي و سازماندهي مي نمايد .

شيعه در تاريخ ايران :

روز 26 دي ماه سال 1375 شمسي هنگامي كه محمدرضاشاه پهلوي شاهنشاه آريامهر افسرده و گريان در فرودگاه مهرآباد سوار هواپيما شد هيچ يك از مردم ايران باور نمي كرد كه شانزده روز بعد 12 بهمن امام خميني رهبر انقلابيون اسلامي در ميان استقبال ميليونها نفر از طرفداران خود از تبعيد 15 ساله به ايران برگردد و در همين فرودگاه از هواپيما پياده شود و دستگاه سلطنت 2500 ساله و ارتش جاويدان شاهنشاهي ايران را برچيند وبه جاي آن يك حكومت جمهري اسلامي برپايه ي  باور هاي شيعيان دوازده امامي بر قرار كند ...

وقتي كه چنين شد روشنفكران – ارتشيان – سياستمداران ايران و جهان چپ گرا و راست گرا و ميانه رو مات مبهوت شدند  كه چگونه در قرن بيستم هنگامي كه كشور ايران از لحاظ رفاه – امنيت – قدرت نظامي هزگز بدان پايه نرسيده بود جماعتي از علماي شيعه ايران توانستند با باورهاي قديمي خاص خودشان مردم را آنچنان به خود جذب كنند كه با دست خالي و سلاح الله اكبر در مقابل ارتش مجهز وآموزش ديده ايران قيام كنندو انقلابي چنين خونين به راه اندازند – رژيم سلطنت را واژگون – شاه را از كشور خارج – سردمداران آن رژيم را بگيرند و اعدام كنند آنرا حتي يك نفر هم نه در ايران و نه در جهان باور نمي كرد .

كار كه از كار گذشت تازه سياستمداران دولت مردان پيشين پرسيدند – اين حاكمان جديد چه كساني هستند ؟ چه مي گويند ؟ و چه مي خواهند ؟ اما كسي جواب آنها را نمي دانست آنچه ايرانيان در تاريخ خود خوانده بودند تاريخ شاهان بود نه تاريخ اين جماعت . جماعتي كه 14 قرن بين مردم ايران زندگي كردند لباس مخصوص خودشان را پوشيدند , به مدرسه ي خودشان رفتند ,بين هم وصلت كردند , به لحجه ي خودشان سخن گفتند , و به آداب مردم خودشان زندگي كردند.

جماعتي كه ما هرروز آنها را مي ديديم و به نام معلمين روحاني جامعه كه به دنيا و دنيا داري كاري ندارند به آنها احترام مي گذاشتيم .

تاريخ نويسان ايران درباره ي عقايد – و مبارزات شيعيان مجتهدان و مراجع تقليد كه يكي از آنها بخشهاي مهم و سرنوشت ساز ايران بود كه به ندرت به پژوهش هاي جدي و عميق دست زدند تا روزي كه انقلاب اسلامي به راه افتاد بازهم آن روز به جاي آنكه مردم را از افكار اينها آشنا نمايند قلم به دست گرفته و به استهزا اين جماعت پرداختند و اميد دارند كه اينان از سياست بي بهره و به اداره امور كشور ناوارد و حمايت روشنفكران را پشت سر ندارند و خصوصا چون باورهاي آنها كهنه و قديمي است و در قرن بيستم خريدار ندارد كسي از آنان طرفداري نخواهد كرد و به زودي حكومت شان برچيده خواهد شد .

بلكه توانستند كشور را اداره كنند و هشت سال با دشمن قوي كه چشم طمع به خاك ايران داشت جنگ كردند و ميليونها نفر ايراني با از خودگذشتگي و ايثار جان خود از آنان طرفداري كردند تا آنها بتوانند در مقابل آنها تمام كارشكني ها كه از داخل و خارج بر ايشان راه انداخته شد مقاومت نمايند .باز هم مثل هميشه پژوهندگان خارجي به ملاك هاي خاص خودشان پيش قدم شدند كه بنويسند شيعه چيست چه مي گويد ؟ و چه مي خواهد ؟ متعاقب آن تعداد كمي از تاريخ نويسان ايران كار اين فرنگيان را دنبال كنند اما هنوز عامه مردم ايران از اين بخش مهم تاريخ كشورشان بي اطلاع هستند ؟

 

( پيدايش مذهب شيعه )

 

بيعت :

بلا فاصله پس از رحلت رسول اكرم در مسئله جانشيني آن حضرت بين مسلمين اختلاف افتاد دو مشرب سياسي عقيدتي متفاوت فعاليت خود را آغاز كردند. يك گروه عقيده داشتند كه جانشين پيغمبر از طريق بيعت ( انتخاب با راي اكثريت ) تعيين شود اين گروه بعدها اهل سنت نام گرفتند و گروه ديگر كه به شيعيان مشهور شدند مقام جانشيني پيامبر چيزي نيست كه به راي گذاشته شود همانطور كه نبوت پيامبر طبق مشيت الهي بود جانشين وي نيز چنين است و حضرت محمد كسي را كه طبق مشيت الهي جاي او را بگيرد در غدير خم مشخص كرده .

اين دو گروه را مي نوان معتقدان به بيعت و ولايت نام نهاد .اما آنچه كه در غدير خم و پس از آن روز در سقيفه بني ساعده اتفاق افتاد و اسلام سقيفه اي رو به روي اسلام ناب محمدي قرار گرفت و رشد اختلافات قومي قبيله اي اقتصادي و سياسي بين خاندان پيامبر و خاندان ابوسفيان در مسئله ي سقيفه خودش را نمايان كرد و نهايتا به بركناري علي (ع) تا مدت 25 سال از حكومت اسلامي و شهادت آن پس از 5 سال حكومت منجر گرديد .

ايرانيان شيفته ي علي (ع) :

علي (ع) دو كار انجام داد , و او ايرانيان را هميشه شيفته و طرفدار خود نمود .

1-انتقال مركز حكومت از مدينه به كوفه كه مركز ايرانيان بود و گروهي از ايرانيان را در دستگاه حكومت به كار گرفت و به آنها مشاغل خاص داد .

2-احترام و عزت خانواده يزدگرد سوم و گروهي از بزرگان و اسيران كه به اسارت به مدينه برده بودند . وجدا كردن خانواده سلطنتي از بين اسرا و ازدواج دختر شاه ايران شهربانو با امام حسين (ع) كه بنابه قولي مادر امام سجاد امام چهارم شيعيان مي باشد .

شيعه پس از شهادت علي (ع) :

پس از شهادت علي (ع) – امام حسن (ع) و امام حسين (ع) و حوادث تاريخي كه براي آنها اتفاق افتاد در زمان خلفاي بني اميه و بني عباس چه جور و جفاها كه براي آنها روا داشته نشد و سياست هاي شيعيان يا مهاجرت يا تقيه و ... بوده است . و نهايت آنكه در زمان عباسيان وضعيت مطلوبتري داشتند .

تقسيم شيعيان به فرقه هاي مختلف :

پس از شهادت امام حسين (ع) شيعيان طي چند سال به چندين فرقه تقسيم شدند كه بين آنها فرقه ي كيسانيه – زيديه – اماميه و غلات از همه مهم تر بود.

فرقه ي اماميه به 15 گروه تقسيم مي شود :

1-كامليه 2- محمديه 3- باقريه 4- ناووسيه 5- شميطيه 6- عماريه 7- اسماعليه

8- مباركيه 9- موسويه 10- قطعيه 11- اثني عشريه 12- هاشميه 13- زرايه

14- يونسيه 15- شيطانيه .

فرقه ي شيعه اثني عشري :

امروزه شيعه اثني عشري ( دوازده امامي ) كه از شباهت فرقه ي اماميه است مذهب رسمي ايران مي باشد و از تمام فرقه هاي ديگر شيعه مهمتر است شيعيان اثني عشري داراي فقها و علماي مشهور بودند و فقه آنان از ساير شيعيان مدون تر و مفصل تر و تعداد طرفداران آنها از ساير فرقه ها بيشتر است و به اعتقاد آنها پس از رحلت حضرت محمد (ص)امام اول علي (ع)و جانشينان آن تا امام دوازدهم حضرت مهدي است كه از نظرها غايب است و پس از غيبت حضرت مهدي كه 70سال طول كشيد و فوت نواب اربعه آن حضرت رابطه ظاهري شيعيان با امام قطع گرديد و غيبت كبري شروع شد و در انتظار ظهور هستند كه غيبت كبري تمام شود امام دوازدهم ظهور كند و ريشه ي ظلم وستم را بركند و جهان را پر از عدل و داد كند .

شيعه مذهب قيام :

شيعه مذهب قيام است در تاريخ هيچ مذهب و فرقه اي اين همه قيام و شورش ديده نشده است .قيام شيعيان قيام ملي نبوده است بلكه هميشه قيام مذهبي بوده است و كار به شمشير و كشتار ،قتل و شهادت رسيده است قيامي كه اگر بكشي به بهشت ميروي و اگر كشته شوي هم به بهشت مي روي .

ريشه ي اين قيامها :

درباره ي مشروعيت حكومتهاست و اعتقاد شيعيان پس از رحلت پيامبر اين است كه حكومتهاي زمانه غاصب حق آنها بودند چون علي (ع)و جانشينان آنها طرفداران بر حق بودند و در اين مدت حق شيعيان در طول تاريخ غصب گرديده است چراكه جانشين پيامبر به دستور الهي نص صريح است .

موضوع ولايت :

پس از غيبت امام دوازدهم چون ايشان از طريق تعيين و نص جانشين براي خود معرفي نكردند موضوع ولايت مطرح شد يعني اعتقاد و اطاعت از امام غايب .

حكام نامشروع و قيام شيعيان :

در تمام اين دوران يعني بعد از رحلت پيامبر اكرم به بعد شيعيان اثني عشري فقط امامان خود رايگانه حكمرانان مشروع و بر حق و يگانه معلمان و مناديان راستين دين اسلام مي دانستند و حكومت تمام خلفا سلاطين و حكام را از آن زمان تا بحال كه بر مسند قدرت هستند نا مشروع مي دانند دو گروه : 1-جانشينان محافظه كار:كه بايستي با حاكمان سازگاري نمود از امام جعفر صادق حديث نقل مي كنند:هرگونه برخورد حتي لفظي با مخالفين خود داري كند.

2-گروه ديگر كه علماي مبارز ناميده مي شوند با حكام غاصب بايستي مبارزه كرد و پيشوايان ديني در غياب امام غايب نايب عام امام هستند و وظيفه دارند رهبري مردم را در قيام بر عهده گيرند قيامهاي شيعيان از ابتدا تا امروز بر اساس تفكرات گروه دوم بر عليه حكام غاصب برنامه ريزي و رهبري گرديده است .

 

حماسه جاويدان اولين قيام خونين شيعيان :

اولين قيام شيعيان قيام امام حسين (ع)است كه منشا تمام قيامهاي بعدي و مركز فكر شيعه خصوصا شيعه اثني عشري است واقعه ي مهمتر از قيام حسين بن علي وجود ندارد چهارده قرن است كه شيعيان روز نهم و دهم ماه محرم (تاسوعا و عاشورا)حتي در نقاط دور دست دنيا كه  شيعه وجود دارد عزا مي گيرند . بدين ترتيب شهادت امام حسين (ع)بزرگترين علامت و سمبل شيعيان شده است تا جائيكه شيعيان آرزو دارند موقعيتي دست دهد تا آنها هم در راه حق قيام كنند و به شهادت برسندو در آن دنيا با امامشان محشور شوند . نمونه روشن آن انقلاب اسلامي ايران است كه تمام قيامها و تظاهرات 15 ساله آن در روزهاي عزاداري و چهلم امام حسين بوده و مردم در اين روزها از جنگ و كشته شدن باكي ندارند .تا جائيكه امام خميني (ره)فرمود :اگر قيام سيد الشهدا نبود امروز ما نمي توانستيم پيروز شويم نام مبارك سيد الشهدا را زنده نگه داريد كه با زنده بودن آن اسلام زنده نگه داشته مي شود .

قيام امام خميني:

از زمان قيام امام حسين (ع)تا قيام امام خميني (ره)شيعيان قيامهاي زيادي داشته اند اما آخرين قيام شيعيان دوازده امام قيام امام خميني  است كه از سال 1342 خورشيدي شروع و سال تا 1357 ادامه يافت و در آن سال منجر به سقوط  رژيم سلطنتي 2500 ساله و استقرار نظام جمهوري اسلامي ايران گرديد .  رهبر اين قيام (آيت اله روح الله خميني)بود و به امام خميني مشهور گرديد و او يكي از مراجع تقليد در شهر قم بود . بدين ترتيب قيام امام خميني در 22 بهمن57 به پيروزي رسيد و امام خميني ده سال و چهارده ماه پس از پيروزي رهبر بلا منازع انقلاب و كشور بود و در روز 14 خرداد1368 خورشيدي به ديار باقي شتافت .

ديدگاه نويسندگان خارجي :

در نيمه ي دوم قرن بيستم رويدادي همچون انقلاب 1979 ايران نا آرامي بر انگيخته است .ايران از زمان اين انقلاب تحولات بسياري به خود ديده است :تثبيت جمهوري اسلامي با غلبه روحانيون .حذف گروههاي مخالف نهادينه شدن سياسي و اجتماعي انقلاب و جنگي هشت ساله با عراق پيامدهاي مخرب اقتصادي و تلفات انساني .نحوه ي وقوع انقلاب شگفتي همگان را برانگيخت .

سياست بازان و پژوهشگران تلاش كردند تا وضعيت بي اندازه پيچيده اي را كه بر بخشهاي وسيعي از جهان اثر گذارده در يابد. هر چند نتيجه چنين تلاش غالبا ساده سازي اين واقعيت پيچيده بوده است .

مكاتب: سه مكتب اصلي انديشه در اين زمينه ظهور كرده است :1-در نخستين مكتب فكري در باب اين انقلاب محققان با احتساب نفوذ و قدرت رهبران مذهبي (روحانيون)بي توجهي گذشته خود را به آنان جبران كردند اما اين كار نوعي تفريط بود و سياست روحاني محور مانند سياست قبلي شاه محور تك بعدي شد . صدور انعطاف ناپذير و سر سختانه انقلاب به خارج مكمل اسلامي كردن جزمي و سختگيرانه در داخل بود .برخي اخطار كردند اثر دو مينوي انقلاب رژيمهاي سنتي در خاورميانه و فراتر از آن را واژگون خواهد كرد .


 

2-دومين مكتب فكري در مورد انقلاب :در پي تصحيح اين عدم تعادل بوده و اين امر را با تاكيد بر دائمي بودن منافع كشور ايران و معمون وجاري بودن تصميم گيريها صورت داده اند .بدين ترتيب انقلاب با تاريخ طولاني تر ناسيوناليسم ايراني سازگار ديده شده است .علاوه بر اين جنگ ايران و عراقوو صدور انقلاب تداوم طرح هاي برتري جريان شاه و صرفا مسيري فرعي و مكمل در تعهدات خاص روحانيون تلقي مي شود.3-مكتب فكري سوم :با تاكيد بر حد قطعي دگر گوني در تركيب سياست ايران به وسيله ي روحانيون سد بندي انقلاب و تعهد اغلب نخبگان بر پيروزي جنگ ايران و عراق و صدور انقلاب ، عناصر ديدگاههاي پيش گفته را در هم مي آميزد .اما تفاوت اين ديدگاه با ساير نظرها در تمايل بيشتر به شناسايي جنگ نخبگان است . در اين رويكرد روحانيون يكپارچه متعصب تلقي مي شوند نه يك دست آگاه از علت وجودي اما انقلاب ايران در متن خيزش جهاني اسلامي مورد بررسي قرار مي گيرد و بازتاب نفوذ مستقيم ايران در كشورهاي مسلمان و منبع اصلي بنيادگرايي اسلامي در سراسر جهان است .تاريخ و نهادهاي ايران از هنگام استقرار اسلام به عنوان دين دولتي در قرن شانزدهم با تشيع در هم آميخته و با فراز و فرودهايي از آن زمان به بعد اعتقادات به رهبري و نهادهايي شيعه جزء لا يتجزاي كشور و جامعه بوده است .از نظر سياسي رابطه روحانيت با دولت از همكاري تا مخالفت و شورش متغير بوده است .بدين سان در مواقعي علما خدمتگزاران منتخب حامي سلاطين خود بوده و در مواقع ديگر همچون هنگام اعتراض به امتياز تنباكو و عصيانهاي مشروطه خواهي در سره نوزدهم و اوايل قرن بيستم صداي خود را عليه سلطنت بيان كردند در طول قرن بيستم اصلاحات سلسله پهلوي قلمروهاي روحانيون را در كشور دولتي كرد و قدرت امتيازات روحانيون را تا حد زيادي از ميان برد .با اين حال به دلايل گوناگون سقوط شاه طي دهه 1970 نيروي مستمر سياسي اجتماعي اسلام در ايران و توانايي چهره هاي سياسي در بسيج مخالفان و شورشگري با استفاده از ايدئولوژي و نمادهاي ديني را به ثبوت رساند .

پس از انقلاب روحانيون به سرعت به سمت تثبيت قدرت خود ونهادينه كردن انقلاب پيش رفتند اسپوزيتو تبديل ايران از سلطنت به جمهوري اسلامي را در زمينه قانون سياسي و ساير قوانين نظامي جزئي(احزاب سياسي ديگر)انقلاب توصيف مي كند .مدارس-دانشگاهها-پليس –ارتش-وزارتخانه-گروه ها احزاب مخالف تصفيه شدند و صداي غير روحانيون و روحانيون ناراضي و دگرانديش ها خاموش شد .

هدف دوم نظام:يعني صدور انقلاب در جهان بيني عقيدتي و تفاسير مذهبي آيت اله خميني و ايدئولوگهاي او ريشه دارد.

تشيع در تاريخ:همانطوريكه قبلا توضيح داديم در شرايط انتظار هم حاكمان دنيوي(پادشاهان)و هم رهبران (علما يا دانشمندان مذهبي)مدعي بر عهده داشتنن نمايندگي امام غايب و حق هدايت امت در طول غيبت امام هستند .علماي شيعه بر خلاف علماي اهل سنت هيچگاه مشروعيت مذهبي حاكم دنيوي را به رسميت نشناخته اند.گرچه در عمل ناچار بودند واقعيت حكونت آنها را بپذيرد .

بنابراين زمانيكه شاه اسماعيل صفوي موسس سلسله صفويه (980 ه.ش)شيعه را مذهب امپراطوري اسلامي ايران اعلام كرد و مدعي نيابت امام شد.شيعيان با اكراه به پذيرش سلطنت كه خود را سايه ي خدا بر زمين مي ناميد تن دادند و مشاغل دولتي را پذيرفتند . در همان زمان علما جايگاه خود را در مقام رهبران مذهبي جامعه شيعه تثبيت كردند .اگر چه آنها مدعي علم غيبت و معصوميت نبودند ولي در مقام حافظان و مفسران . مجتهدان مذهب و مراجع زنده تقليد انجام وظيفه كرده اند .

از آن زمان به بعد واسطه علما و حكومت به مقدار زياد تابع شرايط سياسي و اجتماعي بود .معمولا اقتدار و رهبري آنها نسبت به اقتدار پادشاهان ايران د رسطحي پايين قرار داشت و در واقع

به وسيله ي آنها محدود مي شد .برخي اوقات آنها به نقش خود در سيانت از مذهب در مقابل تعديات حكومت اشاره مي كند و گاهي نيز علما مشاوران حكومتي بودند.به هر حال ضعف حكومت قاجار باعث شد (1304 –1173 ه.ش)علما دوباره استقلال و نقش مخالفت خود را به حافظان مذهب و بازدارندگان  فزون خواهي حكومت بدست آورند.طي قرون نوزده و بيست علما به تهديد استقلال ايران  از طريق امتيازات واگذار شده به اروپائيان اعتراض كردند.و بعد از آن آنها به منظور محدود نمودن استبداد سلطنتي و تقاضا براي ايجاد اصلاحات مشروطه ( نظير انقلاب مشروطيت)به بازاريها –بازرگانان –صنعتگران –اصلاح گران مدرن(روشنفكران ملي گرايي غير ديني )

پيوستند.موضوعاتي نظير :تسلط خارجي ،حفظ استقلال و هويت ملي ،مشروطه خواهي ،جايگاه قانون اساسي در حكومت پهلوي و بعد از انقلاب دوباره مطرح شد و الگوي اتحادمذهبي بازار ،مسجد تحت لواي اسلام با انقلاب اسلامي ايران احيا شد . با وجود اين روحانيت در مقايسه با اعتراض توتون و تنباكو و شورش مشروطيت در انقلاب 1979 /1358 ه.ش صرفا نقص و ياري دهنده نداشت بلكه مسلط و حاكم بود .

ايران مدرن:

تاريخ ايران مدرن تحت سلطه پهلوي (1358 –1304 ه.ش)با تحت حاكميت رضا شاه پهلوي و پسرش محمد رضا شاه شكل گرفت .اواخر 1920 و1930 رضا شاه تحت تاثير همتاي معاصرش در تركيه مصطفي كمال آتا تورك بر نوسازي و ايجاد حكومت مركزي قدرتمندبا تكيه بر ارتش و     مدرن مبتني باشدتوجه كرد .و برنامه هاي اصلاحي را شروع كرد .(تخته قاپو  ، مركزيت ارتش –قوه قضائيه –بانك ملي –آماده سازي و زير ساخت مدرن ايران –وحدت ملي)

اگر چه رضاشاه تظاهر به اسلام مي كرد و در سالهاي نخست سلطنت از حمايت رهبران مذهبي برخوردار بود .اما برخي از سياستهاي ترقي خواهانه او نظير قرار دادن زرتشتي گري در كنار اسلام مشابه دين مذهب رسمي انتخاب نام پهلوي و نمادهاي ما قبل آن(شير و خورشيد)و از همه بهتر پذيرش اصلاحات قانون و آموزشي مطابق با سبك و شيوه غربي بسياري از علما را ناراضي كرد همچنين روحانيون بخش زيادي از توان و امكانات خود را با اشغال شدن جايگاهشان توسط محاكم عرفي وكلا قضات دفاتر اسناد رسمي و آموزگاران از كف دادند علما و طبقات سنتي به ويژه از قانون متحدالشكل شدن لباسها و اجبار مردان در پوشيدن لباس فرنگي –ممنوعيت روحانيون از پوشيدن لباس روحانيت غير قانوني اعلام كردن حجاب براي زنان و كنترل و تصرف موقوفات به وسيله حكومت ناراضي بودند

با وجود آنكه بسياري از اين اصطلاحات براي طبقات بالا و متوسط مناسب و سودمند بود ولي شكاف فرهنگي بين شهروندان هوادار غرب و اكثريت جامعه ايران (جامعه سنتي روستايي)افزايش يافت .

محمد رضا شاه نيز مانند پدرش در ابتدا از حمايت علما برخوردار بود . زيرا بسياري از آنها در سال اوليه حكومت بخاطر تهديدات دين ستيزي كمونيسم آنرا حامي مي دانستند و غير سياسي باقي ماندند . اگرچه تا دهه 1970 به مخالفت موثر با حكومت نپرداختند اما همان انتقادات اوليه آنها از زياده روي هاي حكومت موجب شد دستگاه امنيتي حكومت در دهه 1960 آنها را به مثابه نهادهاي مذهبي هدف حمله قرار دهد .

سياستهاي پهلوي كنترل دولت را بنحو فزاينده اي به حوزه هايي كه سابق بر اين در اختيار علما بود گسترش داد اصلاحات حكومت در آموزش و پرورش –امور قضايي-موقوفات مذهبي در دهه 1930 با اصلاحات ارضي 1960 دنبال شد و اين امر –دارايي –درآمدو قدرت علما را بيشتر محدود كرد .و از اين گذشته به مثابه طبقه اي كه منزلت و قدرتشان مدتهاي مديدي از طريق پيوند با نخبگان سياسي تقويت شده بوداز دو شاخه شدن نظام آموزشي و جامعه ايران به دليل تفاوت اساسي در نگرش و هويت موجود ميان نخبگان و روشنفكران غير ديني از يك سو روحانيون مذهبي از ديگر سو رنج مي بردند .هم چنانكه قدرت در دستان شاه و نخبگان غربگرا و غير ديني تمركز  مي شد روابط دولت علما به آهستگي روبه وخامت گذاشت و طبقه مذهبي كه با طبقه تجار سنتي (بازار )اتحاد طبيعي داشت با مسايل اجتماعي ،اقتصادي و سياسي توده اي خود را در گير كرد .

در اوايل دهه 1960 آيت اله خميني در مقام سخنگوي اصلي ضد حكومتي در ميان اقليت روبه رو علمايي مطرح شد كه بر نامه هاي نوسازي ـ روابط ايران آمريكا –اسرائيل –شركتهاي چند مليتي را به مثابه تهديدي به اسلام و زندگي مسلمانان و ايران و استقلال ملي تلقي مي كردند و او مخالفتش را از منبرهايش در قم شروع كرد .پس از آن در مناسبتهاي محرم – عزاداريها و ايام مهم سخنرانيها و تظاهرات و شورشها به رهبري علما در تهران بزرگ آغاز شد . و حكومت به طرز بي رحمانه اي همه آنها را سركوب كرد .

مخالفت عليه شاه:در طول دهه 1970 افزايش يافت و طيف گسترده اي از جامعه ايران را در بر گرفت از جمله نويسندگان – شعرا –روزنامه نگاران – استادان – دانشجويان –ماركسيت ها و آزاديخواهان ملي گرا –روشنفكران غير ديني  - سنت گرايان و تجدد گرايان اسلامي كه دل مشغوليهاي مشترك آنها فقدان مشاركت سياسي از بين رفتن استقلال ملي نبود هويت فرهنگي مذهبي در جامعه اي بود كه بطور فزاينده اي به طرف غربي شدن مي رفت . روحانيت بوسيله روشنفكران اسلام گرا و روشنفكران غير ديني كه پيامشان به ويژه در ميان انديشه گران سياسي و دانشجويان نفوذ داشت جذب شد .جلال آل احمد در كتاب غرب زدگي به سياستهاي غربزدگي اشاره مي كند .دكتر علي شريعتي نقش ارزنده اي در بيداري مردم داشت .

افكار و نگرش جلال آل احمد – دكتر شريعتي  -مهدي بازرگان نسلي از دانشجويان و روشنفكران را كه از طبقات سنتي و متوسط مدرن بر آمده بودند تحت تاثير قرار داد .

بسياري از آنها تحصيل كردگان دانشگاههاي غير ديني بودند و شامل دانشمندان – مهندسان و ساير متخصصان مي شدند اغلب آنها در مناطق شهري مي زيستند . گرچه بسياري براي تحصيلات عاليه و استخدام از دهكده ها ،روستا ها و مناطق روستاي به شهرها مهاجرت كرده بودند اين دانشجويان و متخصصان با گرايش اسلامي بعدها در مبازه عليه شاه به جمع روحانيون و طلاب و بازاريها پيوستند.

در اواسط دهه 1970 اوضاع سياسي ايران به نحو غم انگيزي به وخامت گرائيد سياستهاي سركوب گرايانه شاه روشنفكران  - ملي گرايان آزاديخواه ،ماركسيتها ،روحانيون ، تاجران و زمينداران را تحت تاثير قرار داد و اين عامل مشتركي را براي ايجاد نوعي نهضت و مخالفت گسترده پديد آورد.

اسلام شيعي ثابت كرد كه ماندني ترين ابزار ريشه دار براي بسيج يك نهضت توده اي است و  مفهوم هويت و تاريخ ،نمادها و ارزشهاي مشترك را براي رهبري قدرتمند مذهبي سياسي و مراكز سازماني نهضت فراهم آورد . اسلام شيعي  همچون چهارچوب ايدئولوژيك عرضه كرد و از طريق آن به نهضت مظلوم و محروم مخالف با هر نوع طاغوت معنا و مشروعيت بخشيد .به نحوي كه گروههاي متنوعي توانستند به آن بپيوندند و در آن فعاليت كنند .روحانياني چون آيت اله خميني –مطهري  - طالقاني –بهشتي –در كنار ايدئولوگهاي غير روحاني نظير بازرگان – شزيعتي ايدئولو ژيهاي انقلابي و اصلاح گرايانه را بسط دارند .تحت تاثير نوشته هاي سني مذهبان فعال اسلامي چون حسني البنا – سيد قطب – از جمعيت اخوان المسلمين - محمد اقبال – مولانا ابوالعلي مودودي از جماعت اسلامي پاكستان  ،مخالفان ايراني ،تاريخ و معتقدات شيعه را مطابق اوضاع و احوال خودشان باز تفسير كردند.در نتيجه ايدئولوژي انقلابي ايران به نحو بارزي ايراني و شيعي بود .

1-برخورد محاكم سلطنتي با روحانيت تقريبا شامل گستره كاملي از اذيت و آزار و مانع تراشي اداري  تا زندان تبعيد و حتي اعدام مي شد .اما حكومت در تحديد قدرت روحانيون كه روز به روز از طريق مساجد به نفوذشان افزوده مي شود در مقايسه با خفه كردن صداي رهبران مخالفان غير ديني كمتر موفق بود به اصلاح گران غير روحاني نظير شريعتي و بازرگان عنايت بيشتري مي شد از سوي نسل جوان از خود بيگانه شده  و شديداستيزه جو  نظام مسجد ،علما شبكه اي از مراكز ملي براي ارتباط و فعاليتهاي سياسي و نيز گنجينه اي از رهبري توده ها را فراهم مي كرد . در حوزه ايدئولوژيك خواست عمومي مطرح بود و ريشه در فعاليت شريعتي ،مطهري و امثال اينها داشت و منظور اين بود كه اسلام جامع و مانع است و همه چيز دارد و جامعه گلستان را خواهد شد . و نهايت اينكه روحانيت به موضع مخالفان هدايت شد .( انقلاب عليه تحقيق – عباس عبدي صفحه ي (61,62)

سال 1357 –1978 نقطه عطفي در تاريخ معاصر ايران است روشنفكران سياسي علما دانشجويان و تجار به خاطر واكنش حكومت به اعتراضات حكومت به هيجان آمدند و تظاهرات به خشونت كشيد به محض اينكه محورهاي اصلي جنبش (نهضت)يعني علما تجار و دانشجويان و بازاريان و دانشگاهها را تعطيل كردند مساجد علاوه بر محل عبارت به مكان سياسي و بسيج عمومي تبديل شد.

و بخش هاي مختلف مردم تحت لواي اسلام  بسيج شدند – كارگران حرفه اي – يقه سفيدها و يقه آبي ها به علما – طلاب – روشنفكران  , دانشجويان – بازاري ها و شهرنشين هاي فقير پيوستند .

نمادها – شعارها – و ايدئولوژي آنها و زيربناي مسجد – روحانيت هسته ي انقلاب را شكل داد .ميليونها ايراني به خيابانها سرازير شدند . فرياد مي كشيدند ( الله اكبر ) . آوردگاه اسلام سنتي مي غريد .مذهبي و غير مذهبي , مبارزه ديني و غير دنيي , سنت گرا و تجددخواه به نماز جمعه رفتند و تحت لواي اسلام به تظاهرات پرداختند و و تصاوير امام خميني (ره) و شريعتي را با هم حمل مي كردند . زناني كه پوشش غربي داشتند و از شيوه ي زندگي غربي بهره مند بودند .به خواهران سنتي خود را در پوشيدن چادر به عنوان نماد اعتراض پيوستند . همه ي مردم اعم از شهري و روستايي – طبقات سنتي و مدرن – كارگران يقه سفيد و آبي از اعتصابات حمايت كردند و دامنه آن فروشگاه –مدارس – ادارات دولتي – مناطق نفت خيز و پالايشگاه ها را گرفت و نهايت در 12بهمن 57 امام خميني را با ياران و همراهان و  خبرنگاران و رسانه هاي غربي با ميليونها نفر از سراسر كشور كه در آزادي مهرآباد جمع شده بودند و امام خميني را پيروز كردند .


 به رغم نا بسامانيهاي كه ملازم تمام انقلابات است . جمهوري اسلامي در دوره اي نسبتا كوتاه شكل گرفت و اهداف دو گانه اش را دنبال كرد :

1-نهادينه كردن انقلاب از درون و صدور آن در خارج – جمهوري اسلامي در سال 1360 نهادينه شد و روحانيون مبارز به طور كامل حكومت را در دست گرفته بودند . حكومت جديد از منظر احياء گرانه بر مبناي مقياس هايي بر پاك سازي جامع فاسد پرداخت . تغييرات اساسي سازماني صورت گرفت و نظام شاهنشاهي به جمهوري اسلامي تغيير يافت مجلس از خبرگان روحاني هدايت و پيش نويس قانون اساسي را بر عهده گرفت . قانون اساسي بر مبناي برداشت امام خميني از حكومت نوشته شد . و حكومت مستقيم روحاني با رهبري ايشان را پايه گذاشت . كه مبناي حكومت در ايران با ولي فقيه باشد . بنابراين قانون اساسي بنياني را براي تحكيم روحانيت بر حكومت ايجاد كرده انقلاب مجموعه اي از نخبگان ديني , غيرديني , طبقات اجتماعي , احزاب و جنبشهاي چريكي كه نماينده گسترده اي از گرايش هاي مذهبي و سياسي را بر عهده داشتند گردهم مي آورد .اينان گرچه همگي در صدد مبارزه با دشمنان ( پهلوي , كنترل خارجي ) و دستيابي به هدف مشترك ( جامعه ي متساوي و عادلانه ) بودند اما هيچگونه توافقي براي نوع رهبري حكومت جديدنداشتند و بسياري براي آنچه در روزهاي اول بعد از انقلاب رخ داد آماده نبودند . مشاوران امام در پاريس و ايران كه لحظه به لحظه بازگشت او را به ايران پي گيري مي كردند متفكران غير روحاني بودند . كه تحت تاثير جهان بيني شريعتي قرار داشتند . آنها افرادي چون - بني صدر , قطب زاده , فرهنگ , ابراهيم يزدي , تحصيل كرده ي آمريكا بودند . حتي زماني كه امام خميني به عنوان نماد اصل و رهبري مطرح مي شد . بسياري از مبارزان انتظار داشتند بعد از پيروزي انقلاب روحانيون به همان مساجد و مدارس بحث برگردند . هنگامي كه امام خميني بازرگان را به رياست دولت موقت منصوب كرد تنش و رقابت بين دو گروه رقيب كه به نظر مي رسيد دولتي دوگانه باشد بالا رفت .روحانيون مبارز كه شوراي انقلاب را در دست داشتند و كابينه ي بازرگان – نهايتا بازرگان استعفا كرد . بني صدر رئيس جمهور شد و حزب جمهوري اسلامي كه در كنترل روحانيون بود اكثريت مجلس را به عهده گرفتند و بني صدر را معتقد به حضور غير مستقيم روحانيون بود . و با حزب جمهوري اسلامي با مشكل مواجه شد و نهايتا حزب جمهوري اسلامي و مجلس عدم كفايت او را صادر كرد و ...  پس از آن تضاد و تعارضت بين گروه هاي سياسي ... فراز و نشيب هاي زيادي را  سپري كرده است

پس قوت باره بشكند جام را :

باده را مي توان كل كالبد اجتماعي وتمامي تعاملات و پويايي از جامعه دانست و جام ساختاري آن جامعه است و شكستن جام با قدرت و مثابه انقلاب ايران است . چون باده در ايران تشكيلات سياسي جديد را نابود كرد ، اسلام به چارچوب حاكم دولت و جامعه تبديل شد و اساسي ،ساختار ونظم جديد بوجود آورد . و نهايتا در جواب آنكه چرا توجه به اسلام در آستانه ي انقلاب به نيروي غالب تبديل شد ؟ انقلاب شكلي را پذيرفت كه ايرانيان پايبند بدان بخشيدند

چه كساني از انقلاب ايران درس گرفتند :

در زمان سقوط شاه ايران و پس از انقلاب 57 ايران بسياري عقيده داشتند زنگ سقوط ديگر رژيم هاي منطقه به صدا در مي آيند ، علي رغم اين تصور نه تنها چنين اتفاقي نيفتاد بلكه از اين درس گرفتگان از انقلاب ايران باز شاهان كشوري منطقه بودند كه شرايط مطلوب از جامعه فراهم كردن

  ( خوش گرفتند حريفان سر زلف ساقي       *       گر فلكشان بگذارد  كه دوامي گيرند )

دهه ي سوم و ضرورت بازگشت به اهداف اوليه انقلاب :

از كودتاي 28 مرداد 1332


مطالب مشابه :


در حوزه ايدئولوژيك خواست عمومي مطرح بود و ريشه در فعاليت شريعتي ،مطهري و امثال اينها داشت و منظور اين بود كه اسلام جامع و مانع است و همه چيز دارد و جامعه گلستان را خواهد شد . و نهايت اينكه روحانيت به موضع مخالفان هدايت شد .( انقلاب عليه تحقيق – عباس ...




آدرس دقیق و کروکی محل برگزاری امتحانات نیمسال دوم پیام نور

مكان برگزاري تمامي امتحانات پايان نيمسال ترم جاري مربوط به كليه مقاطع تحصيلي اعم از كارداني ، كارشناسي و كارشناسي ارشد ، ساختمان قلم ، انديشه و سالن ورزشي شهيد شاهچراغي دانشگاه مستقر در شهرك گلستان مي باشد ... ابتدای جاده شاهین دژ - تکاب - دانشگاه پیام نور مرکز شاهین دژ. دانشگاه پیام نور شوط شهرستان شوط - میدان امام حسین - خیابان دانشگاه - جنب اداره مخابرات - دانشگاه پیام نور واحد شوط. دانشگاه پیام نور ارومیه ارومیه – بلوار باهنر – خیابان 8 شهریور – دانشگاه پیام نور ارومیه ...




آموزش ورود به سامانه گلستان پیام نور با فایرفاکس

reg.pnu.ac.ir – گلستان پیام نور ، مشکل ورود از طریق مرورگرهایی به جز اینترنت اکسپلورر داره ، با این ترفند میتونید با فایرفاکس هم وارد سامانه گلستان بشید . ۱٫از منوی tools گزینه add-ons را انتخاب کنید. 1 آموزش ورود به سامانه گلستان پیام نور ...




صفحه سفید مرگ سیستم جامع گلستان!

منظور از صفحه سفید مرگ سیستم گلستان پیام نور حالتی می باشد که سایت باز می شود اما هیچ چیزی در صفحه نیست جز یک آرم پیام نور یا یک لطفا صبر کنید و ... اما راه حل این موضوع: اول از همه کوکی های مرورگر ( از مسیر روبرو در ...




سلام چرا سیستم جامع گلستان بالا نمیاد، مشکلی پیش اومده؟

دانشجوی پیام نور: سلام چرا سیستم جامع گلستان بالا نمیاد، مشکلی پیش اومده؟ پاسخ (دفتر فنی عصر نوین): سیستم جامع گلستان در حال بروزرسانی می باشد. تاريخ : شنبه ۱۷ تیر۱۳۹۱ | 10:24 | نویسنده : مدیریت | آرشیو نظرات .: Weblog Themes By ...




سایت های مهم آموزش وپرورش

www.sanjesh.org سایت سازمان سنجش آموزش کشور ». www.azmoon.org سایت آزمون دانشگاه آزاد اسلامی ». reg.pnu.ac.ir سایت سیستم جامع گلستان دانشگاه پیام نور ». uast.ac.ir سایت دانشگاه جامع علمی کاربردی www.edu.uast.ac.ir سجاد,سامانه جامع ...




لیست دانشگاههای ارایه دهنده مهندسی صنایع

مراکز و واحد های دانشگاه پیام نور : آذربایجان شرقی : تبریز : بناب : مراغه : مرند : میانه : آذر شهر : اسکو : ایلخچی : بناب جدید : جلفا : زنوز : عجب شیر : ملکان – آذربایجان غربی : ارومیه : بوکان : واحد سلماس : نقده – اردبیل : اردبیل – اصفهان : اصفهان : شاهین شهر ... قم : سلفچگان – کردستان : سنندج – کرمان : سیرجان : کرمان – کرمانشاه : کرمانشاه – کهگیلوی و بویر احمد : یاسوج : دهدشت : دو گنبدان– گلستان : گرگان : کردکوی– گیلان : رشت – لرستان : خرم آباد : الیگودرز : بروجرد : دورود : الشتر – مازندران : بابل : رینه ...




برچسب :