شناخت اناتومی عضلات ومفصلها و استخوانها واندام داخلی بدن






آنـاتـومـي :

علمي است كه به بررسي اجزاء ساختماني بدن انسان مي پردازد .

فيـزيـولـوژي :

به علمي گويند كه به تشريح اعمال اعضاء بدن و شناخت عمل و وظائف آنها مي پردازد .



كوچكترين واحد سـاختماني زنده بدن، سلول نـام دارد كه از نظر شكل ، اندازه ، ساختمان و عملكرد با يكديگر متفاوتند .

هـر سلول توانايي رشـد ، تنـفس ، سوخت و ساز و دفع را داراست و معمولاً از يك هسته و سيـتوپلاسم تشـكيل مي گـردد


به مجموعه اي از سلولهايي كه داراي ساختمان و عملكرد مشابه اي هستند ، بافت گفته مي شود .

در بدن انسان شش نوع بافت اصلي يافت مي شود :

بافت پوششي ، بافت همبند ، بافت استخواني ، بافت غضروفي ، بافت عضلاني و بافت عصبي .





از تركيب چند بافت مختلف كه در يك عمل خاص متمايز يا سازمان يافته مي شوند ، اندام يا عضو به وجود مي آيد مانند ريه كه از تركيب بافتهاي مختلف عصبي ، عضلاني و همبند تشكيل شده و جهت رسانيدن اكسيژن به بدن معين گرديده است .



به مجموعه اي از چند اندام كه كار مشخصي را برعهده دارند، دستگاه گويند مانند دستگاه گوارش كه از اندام هاي مختلف تشكيل يافته و كار هضم و جذب مواد غذايي را به عهده دارد.



منـطقه بنـدي بـدن





در علم تـشريح يـا آنـاتومي ، بدن به منـاطق و جهت هاي مختـلف تقسـيم شده است .

در اين منطقه بندي واژه هاي خاصي به هر قسمت از بدن اختصاص مي يابد تا همواره زبان مشتركي در بيان مناطق بدن ايجاد گردد .

به این دلیل بدن را با صفحات فرضی به قسمتهایی مختلف تقسیم بندی میکنند





1 – وضعيت آناتوميـك
به وضعيت جسمي اي گفته مي شود كه در آن فرد در حالت ايستاده بوده و بازوها به بدن چسبيده و كف دستها نيز رو به جلو نگاه داشته شود ، همچنين پاها به هم چسبيده و نوك انگشتان بزرگ پا رو به جلو باشد .

مقصود از واژه هاي (راست ) و (چپ) ، راست و چپ بيمار است .





2– وضعيت طاق باز (Supine)
به وضعيتي گفتـه مي شـود كـه فـرد بـه پشـت يـا طاق بـاز خوابيـده باشـد.

3– وضعيت خوابيـده بـه شـكم (Prone)
هنـگامي اسـت كـه فـرد بـه شـكم خوابيـده باشـد.

4– فوقـاني (بـالائي) : منـاطق نـزديكتر بـه سـر
5 – تحتاني (پائيني) : مناطق نزديكتر به پا6

– قدامي (جلوئي) : منـاطق رو به جلو
7 – خلـفي (پشـتي) : منـاطق روبه پشت8

– داخـلي : منـاطق نزديكتر بـه خط وسـط بـدن
9 – خـارجي : منـاطق دورتـر از خط وسـط بـدن 10

– انتـهائي: منـاطق دورتـر از نقـطه سنـجش
11 – ابتدائي : مناطق نزديكتر بـه نقطه سنجش12

– سـطحي : نزديك به سطح بـدن 13– عمقي : دورتر از سطح بدن


دستـگاه اسـكلتي



از به هم پيوستن استخوانهاي بدن ، دستگاه اسكلتي يا استخوان بندي بدن تشكيل ميشود که چهارچوب حمایتی بدن است .

سه عملکرد سیستم اسکلتی عبارتند از :

حمایت از بدن

حفاظت از ساختمانهای حیاتی بدن

تولید گلبولهای قرمز
ايـن استـخوانها بوسيـله مفصل بـه يكديگر متـصل مي شـوند .

بـه نـوارهاي بـاريك ليـفي شـكل محكمي كه استـخوانها را بـه يكديگر متـصل مي كنـند ، ربـاط يـا ليـگامان گوينـد.



دستـگاه اسـكلتي

1) جمجمه: جمجمه و فک تحتانی

2) ستون مهره ها: مهره ها ( گردنی7 ،سینه ای12، کمری5، خاجی5 ، دنبالچه ای4-5) ، دیسک بین مهره ای

3) کمربند شانه ای: ترقوه – کتف – بازو
4) اندام فوقانی: بازو – ساعد – مچ – دست5) اندام تحتانی : ران

– ساق – مچ – پا6) قفسه سینه: دنده ها – جناغ – زائده گزیفوئید
7) لگن:



جمجمه : محافظت از مغز



ستون مهره ها : محافظت از طناب نخاعی



دنده ها : محافظت از قلب و ریه ها



لگن : محافظت از ارگانهای تولید مثلی و اعضاء داخل شکمی



بـه محل اتصـال دو يـا چند استـخوان در يك غلاف خـاص گويـند.



اصولاً سه نوع مفصل در بدن وجود دارد

1- مفـاصل متـحرك

2- مفـاصل نيمه متـحرك

3- مفـاصل غيرمتـحرك



مفـاصل غيرمتـحرك :

مفاصـلي هسـتند كـه در اثـر جـوش خـوردگي دو يـا چنـد استـخوان ايـجاد مي شـوند . مانند بيشتر استخوانهاي جمجمه

مفـاصل نيمه متـحرك :

مفاصلـي هستنـد كه دامنه حركات آنها مـحدود مي باشد مانند مهره هاي پشتي .

مفـاصل متـحرك :

مفاصلي هستند كه از دامنه حركتي زيادي بهره مي برند مانند مفصل استخوان ران .



مهـره هاي بدن

دستـگاه عضـلاني





دستـگاه عضـلاني از سـه نوع

1) عضله مخطط (ارادي) ،

2) عضله صـاف (غير ارادي) و

3) عضله قلبـي

تشكيل شده كه تقريباً دو سـوم وزن بـدن را شـامل مي شـونـد .

· هر عضله داراي يك تنه و دو انتها بوده و در انتها بوسيله زرد پي (تاندون) به استخوان متصل مي گردد.








· كوتاه يا بلند شدن طول عضلات موجب مي شود كه قطعات استخوانهاي بدن نسبت به يكديگر تغيير وضعيت بدهند و حركت ايجاد شود . ( نقش حرکتی )

· عضلات وظيفه ديگري نيز برعهده دارند و آن عمل نگاهداري و استحكام مفاصل است . ( نقش حمایتی )

· در انسان خوابيده يا بيهوش كه عضلات درحال استراحت هستند بخوبي ديده مي شود كه مفاصل سست و بدون استحكام مي باشند




1) حجـم عضـلات در نتيـجه كـار زيـاد مي شـود (هیپر تروفی)مثل عضلات بدن كـارگرها و ورزشـكاران

2) و هنـگام بي تـحركي كوچك و لاغر (آتـروفي) مي گـردند .

· فـرمان انقـباض عضـلات از مـراكز عصبـي صـادر شـده و توسـط اعصـاب محيـطي انتـقال يافتـه و حـركت صـورت مي گيـرد.






عبارتست از لوله اي پرپيچ و خم كه از دهان شروع شده وبه مقعد ختم مي يابد و ضمائمي به نام غدد دارند كه ترشحات خود را در قسمت هاي مختلف آن مي ريزند .

مواد غذایی را به شکلی در می آورد که سیستم گردش خون بتواند آنها را به تمام سلولهای بدن انتقال دهد.

مواد غذایی استفاده نشده بصورت مواد دفعی از بده دفع میشود.



· مـواد غذائي بلعيده شـده تحت تأثير عوامل فيزيكي و شيميائي دستگاه گوارش ،جويده ، بلع ، هضم ، جذب و دفع مي گردند .

· قسمتهاي مختلف دستگاه گوارش عبارتند از:
1) دهان ، حلق ، مري ، معده ، روده كوچك ، روده بزرگ ، راست روده،

2) و نیز غدد بزاقي ، كبد ، کیسه صفرا و لوزالمعده



دهان:

اوليـن قسمت لـوله گوارش بـوده و از لب ها شـروع شده و به حلق ختم مي يابند . در داخل حفره دهان ، دندانها ، زبان و مجاري غدد بزاقي قرار دارند .

حـلق (گـلو) :

فضـايي اسـت كه زيـر قاعده جمجمه و در جلوي مهـره هاي گـردن قـرار دارد .

حـلق از بـالا بـه بيـني و دهـان و از پـائين بـه نـاي و مـري مرتبـط مي شـود .

در ايـن فضـا راه تنـفس (بيـني ،حنـجره و نـاي) و راه غـذا (دهان و مري) يكديگر را قطع مي كنـند .

لـذا هنـگام بلعيـدن غـذا و آشـاميدن مايـعات ، خطر داخـل شـدن مـوادبلعي به مجراي تنفس (آسپيراسيون) وجود دارد .



مــري :

لوله اي است عضلاني بطول 25 سانتي متر و قطر 1/5 سانتي متر كه از حلق شروع شده و به معده ختم مي شود.

مـري تنـها لوله براي هدايت و خارج كردن غذا از قفسه سيـنه و ورود آن به شكم ميـباشد .



مـعـده :
كيسه اي است عضلاني كه سطح داخلي آن از مخاط مفروش شده است .

اين كيسه شبيه به مشك بوده و مخاط آن بر روي مواد غذايي شيره معده را كه حاوي اسيد كلريدريك است ترشح مي كند .

معده وظيفه هضم ، ذخيره موقت و مخلوط سازي مواد غذايي با مواد مترشحه را دارد .





روده باريك :

محل اصلي جذب مواد غذايي بوده و داراي طول تقريباً شش متر و قطر 2/5سانتي متر ميباشد . روده داراي مخاط پوششي خاصي بوده كه قدرت جذب بالايي دارد .

به اولين قسمت روده كوچك كه طول آن 25 سانتي متر است، اثني عشر يا دوازدهه گفته مي شود .





روده بـزرگ :

روده بزرگ در ادامه روده كوچك بوده و طول آن تقـريباً 1/5 متر مي باشد .

در اين روده جذب بعضي از مواد غذايي و آب صورت مي گيرد.



آپاندیس:

دو سانتي متر پائين تر از محل اتصال روده كوچك به روده بزرگ، زائده كرمي شكلي بنام آپانديس وجود دارد كه طول آن تقريباً 7 سانتي متر و به قطر يك سانتي متر مي باشد .

اين زائده در طرف راست و زير شكم قرار داشته و عضو سيستم لنفاوي و ايمني بدن نيز به شمار مي آيد .

مجراي مقعد كه بطول سه سانتي متر است ، به سوراخ مقعد كه آخرين قسمت لوله گوارش بوده متصل مي گردد .



ضمائم دستگاه گوارش

غـدد بـزاقي :

شامل دو غده بناگوشي (كه زير لاله گوش قرار دارند) ، دو غده زيرفكي (كه زير فك پائيني قرار گرفته اند) و غدد زير زباني (كه درست در زير زبان هستند) مي باشند . ترشحات آن به هضم مواد قندي كمك مي كنند.





كبـد :

بزرگترين غده بدن انسان بوده كه در قسمت بالا و راست شكم قرار دارد .

اين عضو مسئول ذخيره سازي مواد غذايي ، توليد صفرا و حذف برخي از مواد سمي از خون مي باشد .





لـوزالمـعده :

· اين غده در قسمت بالا و چپ حفره شكم و زير معده قرارداشته و به يك برگ درخت بطول 15 سانتي متر شباهت دارد .
وظايف اصلي اين غده عبارتست از :

توليد آنزيم جهت هضم چربي ، پروتئين ، قند ، توليد انسولين براي پائين آوردن قند خون



دستـگاه گـردش خـون :

دستگاه گردش خون از سه جزء اساسي قلب ، رگهاي خوني و خون تشكيل شده و وظيفه اصلي آن :

رسانيدن اكسيژن و مواد غذائي به سلولها

بازگرداندن مواد زائد و دي اكسيد كربن ناشي از سوخت و ساز بدن مي باشد .



قلب عضوي مخلوطي در داخل قفسه سينه بوده كه به اندازه يك مشت بسته هر فرد مي باشد .



· ساختمان قلب از چهار حفره توخالي بنامهاي دهليز (دو حفره فوقاني) و بطن (دو حفره تحتاني) تشكيل يافته است .

· دهليزها به وسيله يك دريچه به داخل حفره بطن ها گشوده مي شوند

· دهليز راست بوسيله دريچه سه لتي به بطن راست باز مي شود .

· دهليز چپ بوسيله دريچه ميترال به داخل بطن چپ گشوده مي گردد .




· مهمترين وظيفه قلب پمپ كردن خون به داخل عروق است. خون کم اکسیژن جمع شده از تمام بدن از طريق سياهرگهاي بزرگ وارد دهلیز راست شده و پس از بازشدن دريچه سه لتي به داخل بطن راست مي ريزد .

· با انقباض بطن راست خون وارد ريه ها شده و عمل اكسيژن گيري خون انجام مي گيرد . در اين مرحله خون کم اکسیژن تبديل به خون روشن شده و از طريق سرخرگهاي ششي وارد دهليز چپ مي شود .

· با ، بازشدن دريچه ميترال خون به بطن چپ مي ريزد .


بطن چپ به دليل جدار ضخيم خود قادر است خون را از طريق سرخرگ آئورت به تمام بدن بفرستد .

بطن چپ عضلانی ترین حفره قلب است.



به طور كلي سه نوع رگ در بدن يافت مي شود :



1 – سرخرگها (شريانها)
اين رگها خون را از قلب به سمت سلولهاي بدن مي برند و به دليل اينكه ميبايست توانايي تحمل فشار شديد ناشي از عمل پمپاژ قلب را تحمل نمايند ، به شدت قابل ارتجاع هستند.

سرخرگها معمولاً در عمق بدن يا اعضاء قرار داشته در صورت قطع يا انسداد آنها بافتهاي بدن با مشكل جدي روبرو مي شوند .

سه شریان بزرگ :

گردنی ( کاروتید)،رانی (فموررال) ، مچی (رادیال )





2– سياهرگها (وريدها)

اين رگها خون را از سمت سلولهاي بدن به سمت قلب هدايت مي كنند و معمولاً قدرت نگهداري حجم بالايي از خون را در درون خود دارند . سياهرگها معمولاً از نزديك به سطح بدن مي گذرند و در صورت قطع يا انسداد , انتقال خون از طريق ساير سياهرگها قابل انجام است .

سیاهرگها دارای دریچه های لانه کبوتری هستند تا مانع حرکت برگشتی خون شوند.



3– مويرگها

فراوانترين رگ در بدن مي باشند و به دليل قطر كوچكشان قادرند خون سياهرگي يا سرخرگي را در اختيار سلولها قرار دهند .

پارگي يا انسداد مويرگها بسته به محل وقوع حادثه ممكن است خطرناك يا بي خطر باشد .

در سطح مویرگی اکسیژن و مواد غذایی از سلولهای خونی به درون سلولهای بدن منتقل میشوند و دی اکسسید کربن و سایر فراورده های دفعی از سلولهای بافتی به سلولهای خونی وارد میشوند تا به ریه ها و قلب برگردند.َ



خـون

خون از دو بخش مايع ( محلول ) و جامد تشكيل مي يابد.

پلاسما شامل آب ، مواد معدني ، پادتن ها ، اكسيژن و بسياري از مواد اساسي مورد نياز بدن ميباشد . اين مايع به طور متوسط 55 درصد خون را شامل مي شود .

گلبولهاي قرمز بيشترين مواد جامد خون هستند كه رنگ خون را بوجود مي آورند .

هموگلوبين پروتئين اصلي موجود در گلبولهاي قرمز بوده كه با دارا بودن يون آهن به انتقال اكسيژن و دي اكسيد كربن در خون مي پردازد .



گلبولهاي سفيد وظيفه محافظت و نگهداري بدن در مقابله با عوامل بيماريزا را بر عهده داشته و انواع مختلفي دارند كه با اعمال فيزيكي يا شيميايي خود ، ايمنـي بدن را در برابر عوامل بيماريـزا فراهم مي سازد.

مغز استخوان محل اصلي ساخت گلبولهاي قرمز و سفيد است.





پلاکتها يا گرده هاي خوني بقاياي سلولهاي بزرگي هستند كه به صورت دانه هاي ريز و خرد شده در خون وجود دارند و باعث كمك به انعقاد خون و تشكيل لخته مي شوند .

پس از ته نشين شدن خون در اثر سانتريفوژ به نسبت بين ارتفاع محلول يا بخش مايع خون ( پلاسما ) و بخش جامد خون كه ته نشين مي شود ، هماتوكريت گويند.







دستگاه تنفس

عمل تنفس از دو جزء دم و بازدم تشكيل شده و سبب رسانيدن اكسيژن به بدن و دفع دي اكسيد كربن خون و بافتها ميگردد.

راههای هوایی : بینی ، دهان ، حلق ، حنجره ، نای ، راههای هوایی داخل ریه ، کیسه های هوایی.





1 – بيني

راه اصلي تنفس بوده و وظيفه آن گرم و مرطوب كردن و تصفيه هواي استنشاقي در حين عمل دم مي باشد .

همچنين سلولهاي بويايي موجود در بالاترين قسمت حفره بيني ، تشخيص بوهاي مختلف را امكان پذير مي كند .

2 – حلق

فضايي است كه زير قاعده جمجمه و در جلوي مهره هاي گردني قرار دارد و داراي چهار مدخل عمده براي بينـي ، دهان ، ناي و مـري مي باشد . در جريان بعضي از خفگي ها لقمه هاي غذايي مانع ورود هوا به حنجره شده و باعث خفگي مي گردد .

حلق يك مجراي ديگر براي تنظيم فشار پشت پرده گوش به نام شيپور استاش دارد كه در حين دم باز شده و فشار گوش ميانـي را تنظيم مي كند .

3 – حنجره

اين عضو به شكل استوانه اي در قسمت پائيني حلق و بالاي ناي قراردارد و توسط غضروفهاي مختلف در برگرفته مي شود .

يكي از مهمترين غضروفهاي حنجره به نام اپي گلوت در هنگام ورود غذا به حلق ، دهانه ورودي حنجره را مسدود مي كند و مانع از ورود غذا به داخل ناي (آسپيراسيون) مي شود.

4 – نـاي

لوله اي به طول 12 سانتي متر بوده كه وظيفه انتقال هواي تنفسي را از گردن به شش ها داراست . اين لوله در داخل قفسه سينه و درست پشت جناغ به دو نايژه تقسيم شده كه هر نايژه وارد يك شش مي گردد .

نايژه در داخل شش به نايژكهاي متعددي تقسيم مي شود . هر نايژك انتهايي به يك يا چند كيسه هوايي ختم مي گردد .



شش ها (ريه ها)

شش ها عضو اصلي دستگاه تنفس مي باشند .

دورادور شش ها را پرده اي دو لايه بنام پرده جنب پوشانيده است كه وظيفه تهيه فشار منفي براي ورود هوا به داخل قفسه سينه در حين دم را برعهده دارند.

شش به لوب هاي مختلفي تقسيم مي شود , در هر لوب ميليونها كيسه هوايي به صورت حبابچه هايي خوشه انگوري شكل وجود دارند كه به دليل نازك بودن غشاء كيسه هوايي گازهاي خوني به راحتي از اين غشاء مي گذرند و تبادلات گازي صورت مي گيرد .









اعمال دم و بازدم

عمل دم به موجب فشار منفي پرده جنب در قفسه سينه روي داده و هوا به داخل شش ها كشيده مي شود .

به طور متوسط طول مدت عمل دم 2 ثانيه مي باشد . پس از عمل دم ، يك ثانيه در كليه عضلات تنفسي وقفه صورت مي گيرد ، اين زمان امكان تبادلات گازي را فراهم مي سازد در ادامه مرحله وقفه يا استراحت تنفسي ، عمل بازدم با زمان متوسط 2 ثانيه رخ مي دهد .



خروج گازهاي استنشاق شده كه به طور غير فعال (خودبخودي) صورت مي گيرد را بازدم گويند .

دم و بازدم جزء اعمال غيرارادي بدن محسوب مي شوند كه به طور محدود به صورت ارادي نيز قابل وقفه هستند .

انقباض عضلات تنفسي به لحاظ محل قرارگيري شان منجر به افزايش حجم قفسه سينه و انجام عمل دم مي شود.



عضلات تنفسي

دو نوع عضله جهت انجام تنفس به نامهاي عضلات اصلي و فرعي تنفس وجود دارند .

عضلات بين دنده اي و ديافراگم جزء عضلات اصلي تنفس محسوب مي شوند , عضله ديافراگم بيشتر در حالت خوابيده و عضلات بين دنده اي بيشتر در حالت نشسته موجب تنفس مي گردند .

از عضلات فرعي تنفس مي توان از عضله پستاني – چنبري- جناغي (SCM) ، سينه اي بزرگ ، سينه اي كوچك و گردني نام برد كه نقش محدودتري در انجام عمل تنفس دارند .




دستگاه عصبي
دستگاه عصبي از سلولهاي عصبي يا نورنهاي بسياري تشكيل يافته است .

از بين رفتن سلولهاي عصبي جبران ناپذيراست زيرا اين سلولها خاصيت تكثير را پس از دوران جنيني از دست ميدهند , سلولهاي عصبي از سه قسمت دندريت , بدنه و اكسون تشكيل يافته اند .



دستگاه عصبي شامل دو قسمت اصلي مي باشند :

1 – دستگاه اعصاب مركزي : شامل مغز و نخاع2 – دستگاه اعصاب محيطي : شامل اعصاب اندامها




مغز: اندامي بسيار پيچيده براي كنترل حس ، حركت ، تعادل ، درك وضع فضايي و هماهنگي اندامها و انجام اعمال عاليه شعور مي باشد . عملكردهاي مغزي مانند تكلم ، درك حواس ، تفكر ، عواطف و شناخت را روان گويند .
مغز از سه قسمت اصلي مخ ، ساقه مغزي و مخچه تشكيل مي يابد

مخ يا نيمكره هاي مغز: داراي چين و شكنهاي بسياري بوده و از ماده خاكستري در سطح و ماده سفيد در عمق تشكيل يافته است و وظيفه درك ، تفكر ، حس ، حركت ، ديدن و شنيدن را بر عهده دارد .



ساقه مغز: از مغز مياني، پل مغزي و بصل النخاع تشكيل يافته و مسئول كنترل بسياري از اعمال عاليه حيات مي باشد .

مخچه: در زير و عقب مغز قرار داشته و مركز حس عمقي و تعادل به شمار مي آيد.

نخاع: كه در ادامه بصل النخاع قرار دارد، به صورت استوانه اي يا لوله اي عصبي در داخل مجراي مهره اي امتداد مي يابد وطراف آن (مانند مغز) را پرده مغزي يا مننژ احاطه كرده است.

بين مننژ و نخاع مايع مغزي – نخاعي قرار داشته كه مايعي شفاف است و در داخل مننژ دور مغز نيز جريان مي يابد.

دستگاه اعصاب محيطي

از طناب نخاع ، 31 زوج عصب از طريق سوراخهاي بين مهره اي خارج مي شود كه وظيفه تأمين حس و حركت اندامهاي پائين تر از سر را بر عهده دارند .

دستگاه عصبي خودكار

دستگاه عصبي خودكار يك دستگاه مستقل ، خودكار و غير ارادي محسوب مي شود و تمام اعمالي كه براي ادامه زندگي ضروري است نظير ضربان قلب ، حركات تنفس ، حركات معده ، روده و غيره توسط اين دستگاه كنترل و هدايت مي گردد .

از دو قسمت پاراسمپاتيك و سمپاتيك تشكيل يافته كه عكس يكديگر عمل مي كنند و در سوخت و ساز مواد ، توليد حرارت بدن ،انقباض و انبساط عروق خون ، كنترل ضربانات قلب , ترشح غدد و اعمال بسيار ديگري نيز مؤثر هستند .

مسئول اعمال تولید مثلی بدن و برداشت فراورده های دفعی از خون

دستگاه دفع ادرار از كليه ، حالب ، مثانه و پيشابراه تشكيل يافته است.

كليه ها بمنزله صافي خون عمل مي كنند و مواد سمي و غيرضروري خون مانند اوره ، اسيد اوريك ، املاح اضافي در حالت محلول در آب را از خون جدا كرده و از طريق لگنچه دفع ميكنند.

حجم خـوني كه در عرض 24 ساعت از كلـيه ها عبور كرده و تصفيه مي شود تقريباً هزار ليتر مي باشد و اين درحالي است كه حجم خون حدود 6 – 5 ليتر بيشتر نيست .
دو كليه در روز در حدود 1/5 تا 2 ليتر ادرار ترشح مي كنند .

ادرار از طـريق كلـيه ها ترشـح شده و بوسيـله حالب ها در مثانه جمع آوري مي شوند و وقتي مثانه از ادرار پر شد ، توسط پيشابراه (ميزراه )به خارج از بدن هدايت مي گردد .

كليه ها دو عضو لوبيايي شكلي هستند كه در دو طرف ستون فقرات و زير پرده ديافراگم و درعقب پرده صفاق قرار دارند

لگنچه قسمتی از کلیه جهت جمع آوري ادرار است كه شبيه به قيفي است كه رأس آن به سمت حالب مي باشد

حالب ها لوله هاي باريكي هستند كه ادرار را ازکلیه به مثانه میریزند

مثانه كيسه اي است عضلاني كه گنجايش 300 ميلي ليتر مايع را دارد و محل ذخیره ادرار تا زمان دفع است.

پيشابراه در زنان 3 تا 4 سانتي متر و در مردان 16 سانتي متر طول دارد



پوست

وسعت پوست بدن بالغ بر 1/6متر مربع بوده وازسه بخش زير تشكيل مي شود:

1 – قشر سطحي پوست يا اپيدرم
2 – قشر ليفي پوست يا درم 3

– قشر زير جلدي يا هيپودرم




اپيدرم از سلولهاي پوششي پهن چند طبقه ساخته شده كه مرتباً درحال تكثير و جابجائي هستند. ضخامت طبقه روئي اپيدرم (طبقه شاخي) در نقاط مختلف بدن متفاوت مي باشد و بستگي به شدت سائيدگي پوست هنگام كار دارد (دست پينه بسته دهقانان و كارگران).

عروق ، اعصاب ، غدد عرقي ، مو و ناخن در درم قرار دارند و از اين بابت بخش مهمي محسوب مي شود .

هيپودرم نيز عمدتاً از نسج چربي تشكيل شده است .



پوست

· تمام سطح بدن را میپوشاند و سه عملکرد عمده دارد:
1. حفاظت در برابر مواد زیان آور

2. تنظیم دمای بدن

3. دریافت اطلاعات از محیط اطراف

· پوست وقتی سالم است سد مهمی در برابر باکتری ها و ویروس هاست

· تنظیم دمای بدن با انقباض و انبساط عروق محیطی و آزاد شده عرق از سطح پوست صورت میگیرد


بينائي

چشم عضو اصلي بينائي است كه در يك محفظه استخواني بنام حدقه (اربيت) كه از چند استخوان تشكيل يافته و به وسيله لايه هاي مختلف چربي – ليفي محافظت مي شود ، قرار دارد .
كره چشم تقريباً كروي بوده و قطر آن حدود 2/5 سانتي متر مي باشد .

چشم از سه لايه قرنيه و صلبيه (درجلو) ، مشيميه (در وسط) و شبكيه (در داخل) تشكيل مي يابد



صلبيه يا سفيدي چشم در زير ملتحمه قرار داشت و به راحتي از جلو به شكل سفيدي چشم قابل مشاهده مي باشد .

قرنيه قسمت شفاف قشر خارجي چشم است كه در جلوي كره چشم قرار داشته و بيشتر انكسار نور را سبب مي گردد و تغذيه اين بخش عمدتاً از طريق انتشار صورت مي گيرد

در پشت قرنيه اطاق قدامي چشم كه حاوي مايع زلاليه است قرار دارد و پشت آن نيز عدسي و مردمك واقع شده است .

عدسي يك ساختمان شفاف ، بي رنگ و بدون عروق و محدب بوده كه وظيفه انكسار نور و تشكيل تصوير بر روي شبكيه را داراست . عدسي بيشترين ميزان پروتئين در يك عضو را داراست .

در پشت عدسي مايع زجاجيه در اطاق خلفي قرار دارد و توسط شبكيه احاطه شده است .

شبكيه وظيفه تشكيل تصوير و هدايت آن از طريق اعصاب به مغز را بـرعهده دارد . عـروق و اعصـاب چشم از طريق شبكيه وارد چشم مي گردند.



در خارج از شبكيه ، مشيميه قرار داشته كه عضو اصلي خون رساني به چشم محسوب شده و مانند يك توري دور چشم را فرا گرفته است .

شريان و وريد مركزي چشم و عصب بينايي از پشت چشم وارد شبكيه مي شوند .







شنـوايي (گـوش)

از سه قسمت گوش خارجي ، گوش مياني و گوش داخلي تشكيل يافته

وظيفه دريافت ارتعاشات صوتي و كمك به حفظ تعادل بدن را برعهده دارد .

گوش خارجي شامل لاله گوش و مجراي گوش است ووظيفه دارد ارتعاشات صوتي را دريافت و هدايت نمايد.

گوش مياني از پرده صماخ و استخوانهاي كوچك داخل گوش و شيپور استاش تشكيل شده كه با حفظ فشار داخل گوش از طريق شيپور استاش و حلق ، به هدايت مكانيكي امواج صوتي از طريق سه استخوان داخل گوش مي پردازد بوده و به صورت مايل قرار دارد و در مقابل درد بسيار حساس مي باشد .

گوش داخلي داراي سه بخش دهليزها ، مجاري نيمدايره و حلزون بوده و وظيفه انتقال و هدايت امواج صوتي به مغز و حفظ تعادل بدن را برعهده دارد .



لامسه (پوست)

وسعت پوست بدن بالغ بر 1/6متر مربع بوده وازسه بخش زير تشكيل مي شود:

1 – قشر سطحي پوست يا اپيدرم
2 – قشر ليفي پوست يا درم 3

– قشر زير جلدي يا هيپودرم




اپيدرم از سلولهاي پوششي پهن چند طبقه ساخته شده كه مرتباً درحال تكثير و جابجائي هستند. ضخامت طبقه روئي اپيدرم (طبقه شاخي) در نقاط مختلف بدن متفاوت مي باشد و بستگي به شدت سائيدگي پوست هنگام كار دارد (دست پينه بسته دهقانان و كارگران).

عروق ، اعصاب ، غدد عرقي ، مو و ناخن در درم قرار دارند و از اين بابت بخش مهمي محسوب مي شود .

هيپودرم نيز عمدتاً از نسج چربي تشكيل شده است .



بويـائي (بيـني)

ناحيه بويايي در سقف حفره بيني و قسمت فوقاني جدارهاي طرفي آن قرار دارد كه بصورت لكه زرد به زحمت قابل رؤيت است . سلولهاي عصبي بويايي دريافت كننده پيام هاي بويايي بوده و در مخاط سقف حفره بيني گسترده شده اند .

اين رشته هاي عصبي پيام ها را مستقيماً به مركز درك حس بويايي در مغز هدايت مي كنند .

چشائي (زبان)

عضوي عضلاني است كه علاوه بر حس چشايي ، در عمل جويدن ، بلع و توليد صوت نيز شركت مي جويد . هر ماده اي كه چشيده مي شود بايد قبلاً به صورت محلول در آمده باشد و پيام شيميائي طعم ماده غذايي به وسيله اعصاب به مغز برده شده و درك مزه ميسر مي گردد .

روي زبان برجستگي هاي بسياري بنام پاپيل يافت مي شود كه در داخل آن رشته هاي اعصاب چشايي فراواني وجود دارند .


مطالب مشابه :


چند مطلب کوتاه طنز در مورد ریاضی

"اتاق را گشتم تا تصويري از هندسه ي اتاق دستم آمد،آن گاه يك استوانه ي حجم آن را خوابيده




ترکیب احجام افلاطونی

این حجم ها آن من اينو طراحي کردم که وقتي ازبالا بهش نگاه ميشه يه آدمه که روي تخت خوابيده




عناصر بصري

اما وقتي به آن نزديك مي شويم يك حجم بزرگ يا يك انسان خوابيده کره-استوانه حجم




همه چیز در مورد کمباین

محصول از آخرين هدايت كننده به استوانه الف- در محصولات خوابيده علاوه بر حجم بزرگ




اطلاعات مفید در ریاضی دبستان

حجم کره = چهار سوم × 14/3 × شعاع به توان سه 12) مساحت حجم استوانه = مساحت قاعده × ارتفاع




شناخت اناتومی عضلات ومفصلها و استخوانها واندام داخلی بدن

3– وضعيت خوابيـده حجـم عضـلات در اين عضو به شكل استوانه اي در قسمت پائيني حلق و




معرفی کمباین سهند

استوانه کوبنده 1.06 جدا شدن محصول و مخزني به حجم 3200 ليتر مي باشد که با اين خوابيده




کمباین...

محصول از آخرين هدايت كننده به استوانه الف- در محصولات خوابيده علاوه بر حجم بزرگ




فشار

جرم واحد حجم از هر جسمي ۵-استوانه ای به سطح قاعده ۰۱/۰ كرده است تادرحالت خوابيده .




دروس

كه محصول خوابيده يا ورس 2- استوانه اي شكل را 3- حجم بسته بندي استوانه اي معادل 30




برچسب :