گزارش برنامه قله خامین7-9/1/93

با نام و یاد پروردگار مهربان

 

هوا گرگ و میش است که مینی بوس تعدادی دوستان کوهنورد را در اولین پنجشنبه سال 93 ساعت 6:20 صبح از فلکه قصردشت سوار کرده و با تکمیل شدن نفرات ساعت 6:50  به سمت خروجی شهر از سمت جاده بوشهر به سمت استان کهکیلویه و بویراحمد عازم می گردد. روبوسی و تبریک سال نو بین همنوردان صورت می پذیرد. سرپرستان دو گروه به تبادل تجارب و بررسی کروکی مسیر و جی پی اس ها می پردازند. هوای دلچسب بهاری از پنجره به درون می وزد و چرت صبحگاه را از چشمانت می رباید. سبزه ها زمین را پوشانده و درختان به شکوفه نشسته اند. دو طرف جاده در رفت و آمد خودروها بسر می برد.

تابلو سیاخدارنگون در سمت چپ جاده را در ساعت 7:10 رد می کنیم. راننده که حافظ کشاورز نام دارد با گویش لری و با خوشرویی به خواسته همنوردان گوش فرا داده و موسیقی شادی را پخش می کند. ساعت 8:15 مشایخ را رد می کنیم. پیچ و خم جاده افزوده می گردد. ساعت 8:37 کلاه سیاه و سپس آب زالو، پربناب و چاه چنار را پشت سر می گذاریم. ساعت 9:20 به نورآباد می رسیم. شهر در ازدحام و تکاپوست. بیست دقیقه بعد از نورآباد که خارج می شویم در کنار باغستانهای سرسبز حاشیه جاده، بساط صبحانه را به راه می اندازیم. بیست دقیقه ای را به صبحانه اختصاص داده و مجدد به راه می شویم.

در فهلیان سوختگیری کرده و ساعت 10:30 مصیری را پشت سرمی گذاریم. ساعت 11 پس از گذشتن از کوپن از حوزه استحفاظی استان فارس به حوزه استحفاظی کهکیلویه و بویراحمد که بوسیله پل بریم تفکیک شده، وارد می شویم. فرش مخملی سبز با حاشیه گلهای ریز زردرنگ دو طرف جاده، دشتها را آذین کرده است. کوه ها با عظمتی ستودنی در دور دست قد برافراشته اند. باشت شهری زیبا و باطبیعت جذاب در جنوب غرب کشور قرار دارد. ساعت 11:30 باشت را پشت سر می گذاریم. به سمت چپ منحرف می گردیم. درختان در میان دشت سرسبز سایه گسترانیده اند. تقریبا 30 کیلومتر پس از باشت، زمانی که آبدهگاه را ساعت 11:40 پشت سر می گذاریم، ساعت 12 از سمت چپ جاده وارد جاده فرعی خاکی تل چگاه می شویم. خودروها سرریز از سرنشین به آهستگی پیش می روند! در منطقه برابر که ظاهرأ زمانی خان نشین و تفریحگاه قدیمی منصورخان باشتی بوده است، سنگ چین هایی زیبا به چشم می خورد. قله های قد علم کرده به برف نشسته، در جلوی دیدگانمان نظاره گر طبیعت سرسبز است. هر چه پیشتر می رویم بر تعداد درختان بلوط افزوده می شود. تقریبا در ارتفاع 400 متر و پس از 4 کیلومتر طی مسافت در جاده خاکی، با توجه به اینکه ممکن است جای مناسبی برای برگشت مینی بوس وجود نداشته باشد، متوقف می شویم.

کوله پشتی ها دست به دست از مینی بوس خارج می گردد و وسایل افراد چک می گردد و وسایل مازاد به درون مینی بوس گذاشته می شود. ساعت 13:10 با راننده مینی بوس که به صورت دربست در اختیار گروه است و قرار می شود در صورت نیاز در همان حوالی منطقه باشد و روز شنبه ساعت 15  بازگردد، خداحافظی می کنیم. صف همنوردان به جلودار بهزاد افشار و عقبدار سعید صانعی در مسیر پاکوب شروع به پیمایش می کند. خلاف جهت آب روان پیش می رویم.

سرمست طبیعت زیبا و خیره کننده ایم. از میان چشمه ها گذر می کنیم و رفته رفته شیب مسیر زیاد می شود. درختچه های مورد بر طیف سبز مناظر افزوده می گردد. ساعت 13:50 در کنار دشتی زرد رنگ از انبوه گلها، دقایقی استراحت کرده و مجدد به راه می شویم.

جنگل های تنک بلوط در دامان کوه پک سرون مبهوت کننده است. دیواره های صخره ای لایه لایه پوشیده از سبزه در کنار این طبیعت باشکوه دیده می شود.

 

کوه خامی یا خامین(تازه و سرزنده) با نام اصلی و زبان لُری «خؤمی» است و شامل مجموعه قللی در زاگرس جنوبیایران بین گچساران و باشت در استان کهکیلویه و بویراحمد است. این کوه دارای حدود 10قله با ارتفاع بین ۳۰۰۰ تا ۳۳۰۰ متر از جمله قله های پک سرون و بازگه و کل ول1 و کل ول2 است که بلندترین آنها کل ول به ارتفاع 3172متر از سطح دریاست.

ول(VOL) نام نوعی درخت است که در گردنه های منتهی به این قله می روید و به عقیده محلی آنجا، در هنگام پیری و در فصل تابستان شاخ و برگ خود را آتش می زند و از بین می رود که دلیل نامگذاری قله به نام این درخت برمی گردد.

کوهستان خامی با طبیعت کاملا سبز و پوشیده از درختان گوناگون و گیاهان خوراکی و وحشی همچون بلوط و راش و بنک و چنار و ارژن و شن و زالزالک و ول و چشمه های بیشمار است.

شیب محسوس تر می گردد و به تبع سرعت کاهش می یابد. صدای زنگوله گوسفندان نوید رسیدن به مقصد را می دهد. ساعت 15:30 به منطقه ای می رسیم که در کنار امامزاده دو شهید، محل اسکان خانواده توکلی می باشد. فرزاد پسر خانواده به گرمی به استقبالمان می آید و با دوستان روبوسی می کند. همنوردانی که سالهای گذشته به این مکان آمده اند از فوت خواهرش ابراز اندوه و همدردی می کنند. مادرش یک یک بانوان را در آغوش می کشد و با خوشحالی خیرمقدم می گوید.

با کسب اجازه از میزبانمان، در کنار کومه ها، چهار چادرها برپا می کنیم. ساعت 16:30 در کنار سفره ناهار، نان و ماست محلی نیز مهمان می شویم. فرصت را غنیمت شمرده و گشتی در اطراف می زنیم. پس از زیارت امامزاده به ارتفاعات مشرف بر منطقه اسکان می رویم. بنای امامزاده ایزوگام شده در کنار بنای کاهگلی خانه و چند طویله به تفکیک حیوانات و نیز حمام و سرویس بهداشتی لوله کشی شده همگی نشان از اهمیت میزبان به نظافت را می دهد.

با نزدیک شدن تاریکی هوا، عزم بازگشت می کنیم. گوسفندان از چرا بازمی گردند و اسماعیل پسر دیگر خانواده را ملاقات می کنیم. آتشی مهیا می شود و همگی در زیر آسمان پر ستاره به گرد آن می نشینیم. خواندن آواز و اجرای پانتومیم تا پاسی از شب سرگرممان می کند. پس از صرف شام، ساعت 23 به کیسه خوابها می خزیم. شب نسبتا آرام و خنکی را به صبح می رسانیم.

جمعه 8/1/93 شش نفر از افرادی که شب قبل اعلام آمادگی صعود به قله را کردند، با برداشتن کوله قله ساعت 6:40 آفتاب نزده به سمت غرب متمایل می گردیم. در میان انبوه برگهای خشک درختان بلوط گام برمی داریم. در ارتفاع 1740 ساعت 7:10 به چشمه طره سنگ می رسیم و پس از سیراب شدن دقایقی بعد به راه می شویم. خورشید در پشت سرمان در حال برخاستن است. زمین پوشیده از سبزه است اما درختان هنوز در خوابند. بقایای فسیل گیاهان و جانوران بر روی سنگها نقش بسته است.

ساعت 7:45 بهزاد افشار که جلودار است پلنگی را می بیند و تا بقیه دوستان به خود می جنبند، در میان صخره ها و اشکفتها ناپدید می گردد. ربع ساعت بعد در زیر دیواره های صخره ای هستیم. مسیر را سنگ چین می کنیم و دیواره را دور می زنیم.

در ارتفاع 2050 به دو راهی می رسیم. مجدد سنگ چین می کنیم و دست راست بالا می رویم. ساعت 9 دقایقی استراحت کرده و مجدد به راه می شویم. ساعت 9:40 سمت چپمان چشمۀ او نو(OVNOO)  قرار دارد و در پای کوه پک سرون در ارتفاع 2150 بساط صبحانه را می گسترانیم. قلل مرکزی دنا سرشار از برف در میان انبوه ابر در انتهای دیدرس دیده می شود. بیست دقیقه پس از صرف صبحانه دو نفر دیگر از دوستان که قصد قله را نداشتند، با تماس تلفنی به جمعمان می پیوندند و هشت نفری با موقعیت جغرافیایی 485  30  30 N و 978  54   50 Eبه سوی قله می رویم.

برگهای سبز لاله های واژگون(گل اشک) تا چند هفته دیگر که گلها سر در بیاورند در ارتفاعات به انتظار نشسته اند. به صورت تراورس (عبور عرضی) از روی صخره های نوک تیز،برنده، خشن و متخلخل عبور می کنیم.

ساعت 11:45 در ارتفاع 2575 پیمایش در برف آغاز می گردد. منطقه عاری از هر نوع گیاهی است.  ساعت 12:45 شیب برفی منتهی به قله در ارتفاع 2795 رخ می نماید. روزبه رستگار سرقدم و شروع به برفکوبی می کند. با احتیاط و با حمایت یکدیگر پیش می رویم.

چند نفر از رفتن بازمی ایستند. در کنار تخته سنگهای پناه باد، آتشی مهیا می گردد و آنها می نشینند و نظاره گر دوستان عازم قله می شوند. ساعت 13:22 با توجه به کمبود زمان و نیز بقیه دوستان بازمانده، 100 متر نرسیده به قله «بازگه» پس از گرفتن چند عکس به یادگار، راه رفته را بازمی گردیم.

به راستی هدفارتفاع از سطحدریانیست؛ هدف واقعی مبارزه با سختی ها، تعمیق دوستی ها، لذت بردن از طبیعت وکسب تجارب بیشتر برای زندگی بهتر است.

 

برف پودری است و پاها تا عمق فرو می رود. ساعت 14 به بقیه دوستان می رسیم و بدون فوت وقت فرود می رویم. برخی نقاط با اطمینان از پایین مسیر، برف اسکی می کنیم.

ساعت 14:45 پیمایش در برف به اتمام می رسد و مقداری ناهار که به صورت ساندویچی است میل نموده و مجدد به راه می شویم. مسیر پاکوب با سنگ چین های راهنما سپری می گردد تا اینکه ساعت 15:30 به چشمه اونو می رسیم. مسیری را برخلاف مسیر رفت در پیش می گیریم. پس از گذر از شیب ریزالی ساعت 17:30 خانه توکلی از دور هویدا می گردد. دوستانمان را می بینیم که بی صبرانه به استقبالمان نشسته اند. ساعت 18 در میان شادی و تبریک دوستان به دور آتش جمع می شویم. خانم توکلی عصرانه آش ماست مخلوط با سبزی کارده مهمانمان می کند. دو نفر از آقایان همنورد تجربه چوپانیشان را با وجد برایمان تعریف می کنند و از دست پخت خوشمزه کدبانوی خانه در صرف ناهاری که مهمان شده اند.

 

شب در میان اصرار مکرر میزبان، همگی در خانه شان به گرد هم می نشینیم.

امین وفایی همنورد اصیل آبادانی مثل همیشه با هنرنمایی، جوی بانشاط را ایجاد می کند. ساعت 22:45 خداحافظی کرده و به چادرها می رویم. چند نفر از همنوردان آتش را جاندار می کنند و تا نزدیکیهای صبح به صحبت می نشینند.

شنبه 9/1/93 با صدای خروس صبح را آغاز می کنیم. عجله ای برای رفتن نداریم. صبحانه را با شیر بز شروع می کنیم. اکثریت دوستان روغن، کره، دوغ، کشک، قره و گل بابونه خریداری می کنند.

دو نفر از همنوردان مامور تمیز کردن منطقه از زباله می شوند. آقای توکلی دوربین شکاری خود را به بهزاد افشار جهت تعمیر می دهد و ساعت 11:45 پس از گرفتن عکس یادگاری و یادداشت کردن تلفن، از خانواده توکلی خداحافظی کرده و عزم بازگشت می کنیم.

پسر دیگر این خانواده را می بینیم که به همراه همسر و دو فرزندش به سوی خانه پدر بالا می آیند. خوشحالیم که جای خالی ما سریع پر می شود.

 

سرزندگی و طراوت طبیعت فوق العاده است. هنگام برگشت توجه و دقتمان به مناظر بیشتر می گردد. دیواره های سر به فلک کشیده به صورت لایه ای پوشیده از سبزه و درختچه از مناظر خیره کننده است.

       

 

                  

آواز پرندگان در کنار آب چشمه ساران طنین انداز است. گلهای شقایق و بابونه با زیبایی دلفریب چشم هر بیننده ای را به سوی خود سوق می دهند. ساعت 13 با شنیدن نجوای آب، در مکانی امن دو حوضچه به بانوان و آقایان اختصاص داده می شود تا تنی به آب بزنند. در سایه درختان ناهار را صرف می کنیم و ساعت 14:40 به راه می شویم.

ساعت 15 به ابتدای جاده خاکی می رسیم. خانواده ها در جای جای مسیر دیده می شوند. راننده مینی بوس با روی گشاده به استقبالمان آمده است. ساعت 15:10 حرکت می کنیم. بیست دقیقه بعد از جاده خاکی وارد جاده آسفالته می گردیم. ساعت 16 باشت را پشت سر می گذاریم. عقربه های ساعت 16:30 را نشان می دهد که پس از گذر از پل بریم از حوزه استحفاظی استان کهکیلویه و بویر احمد خارج می شویم. جاده شلوغتر به نظر می رسد. در زمینهای زراعی حاشیه جاده روستائیان در حال برداشت خیار می باشند. ساعت 17:40 پس از گذر از نورآباد، یکساعت بعد قله رنج پوشیده از برف در سمت چپ را مشاهده می کنیم. ساعت 19 پس از مشایخ، هفت برم یکی یکی پرآب رخ می نمایند. هزینه ایاب و ذهاب سفر جمع آوری می گردد و ساعت 20 در خان زنیان فالوده بستنی نوش جان می کنیم. ساعت 20:30 ورودمان به شیراز از طرف جاده بوشهر به ثبت می گردد.    

                        اجرای مشترک گروه کوهنوردی آریوبرزن با گروه کوهنوردی سپهر

 

        هزینه سفر به ازاء هر نفر: 45 هزار تومان

 

        آقایان همنورد:

بهزاد افشار، روزبه رستگار، پیمان تقوا طلب، امین وفایی، حسین زارع، سعید صانعی، طاهر رضایی، احمد خداهمتی

   بانوان همنورد:

لیلا آریا آزاد، ندا مساعدیان، نسرین کهنسال، مریم واثقی


مطالب مشابه :


گزارش برنامه دریاچه دم اسب-14/4/92

گروه كوهنوردي آريوبرزن شيراز گروه کوهنوردی ذوب آهن اصفهان. گروه کوهنوردی آریوبرزن




شرکت هم نوردان در همایش محیط زیستی به مناسبت روز جهانی تالابها

(سالهای قبل فاضلاب ذوب آهن به گروه کوهنوردی دنا اصفهان كوهنوردي در ايران گروه




تمرین فنی-پشت مله22/1/93

گروه كوهنوردي آريوبرزن شيراز (بانوان) [email protected]




گزارش برنامه قله خامین7-9/1/93

گروه كوهنوردي آريوبرزن شيراز گروه کوهنوردی ذوب آهن گروه کوهنوردی آزادصفه اصفهان.




تمرین فنی-پشت مله29/1/93

گروه كوهنوردي آريوبرزن شيراز گروه کوهنوردی ذوب آهن گروه کوهنوردی آزادصفه اصفهان.




گزارش برنامه کوه بمو - 1/10/91

گروه كوهنوردي گروه کوهنوردی ذوب آهن در مسیر راه شیراز ـ اصفهان در جانب شمال




میدانید آهن چگونه بدست می آید

وبلاگ كوهنوردي - آهن فلزی است که در گروه 8 و دوره 4 جدول آگلومراسیون ذوب آهن اصفهان




غار چاه قلعه بندر(فهندژ)شیراز23/1/92

گروه كوهنوردي آريوبرزن شيراز - غار چاه قلعه بندر(فهندژ) گروه کوهنوردی ذوب آهن اصفهان.




افتتاح اولین موزه کوهنوردایران21/2/93

گروه كوهنوردي آريوبرزن




صعود جامعه پزشکی به بل 24/7/92

گروه كوهنوردي گروه کوهنوردی ذوب آهن ساعت 8:24 از پلیس راه شیراز به اصفهان گذر می




برچسب :