داستا عاشقی واقعی من و مونا

با سلام خدمت دوستان عزیز  می خوام داستانی از زندگی خودم رو براتون بگم

البته تو تایپ مطالب زیاد بهم سخت نگرین

من از زمان بچه گی توی یک کوچه زندگی میکردم ومیکنم البته تا الان که دارم اینو مینویسم

من از بچه گی با یک دختر که همسایه ماست هم بازی بودم تا اینکه سنم رسید به 16 اون موقع بود که فهمیدم حس خاصی رو نصبت به اون دارم این حس به مورور زمان بیشتر میشد که کمکم چون سن ما داشت بالا میرفت رابطه مون هم رسمی تر میشدتا اینکه من در دانشگاه قبول شدم

دیگه رابطه مون فقط در حد سلام علیک بود

و من دیگه واقعا دوسش داشتم . ولی چیزی از اون نمی دونستم که اصلا اون راجب من چی فکر میکنه. خونه اونها جنوبی دو طبقه و خانه ما شمالی که پنجره اتاق من کاملا به پنجره اتاق اون اشراف داشت که بهضی وقتا اون و میدیدم  امتحاناتم که شروع میشد کل حواسم به اون بود که اون ترم خیلی نمراتم کم شد باعث شد معدلم بیاد پایین که از اون به بعد تصمیم گرفتم که دیگه فراموشش کنم اتاقم رو عوض کردم  دیگه سعی میکردم کلا مسیرم رو از اون جدا کنم ولی بازم بهش فکر میکردم ولی کمی خوب شده بود تا اینکه کاردانی تموم شد چون اون برادری نداشت و چون رشته من فنی بود معمولا کارهای فنی شون رو من انجام میدادم تا اینکه یک روز باباش اومد بهم گفت یک انتی ویروس گرفتم بیا این و نصبش کن و منم قبول کردم موقعی که رفتم انتی ویروس رو نصب کنم اونم بود که تمام خاطرات م تازه شد  کارم که تموم شد و اوناهم تشکر کردن و رفتم خونه موناز فردا اون روز رابطه ما با هم بهتر شد دیگه اگه جایی همدیگرو میدیدیم  سلام احوال پرسی میکردیم تا اینکه کنکور کارشناسی رو که دادم و دوباره دانشگاه قبول شدم دیگه کاملا بهش علاقه مند شده بودم دیگه تصمیم گرفتم که به اون بگم (اسمش رو من مونا میزارم) به زور خودمو راضی کردم که شماره مونا از گوشی دختر عموم بردارم دختر عموم با مونا دوست بودن بعد اینکه شمارش و برداشتم

بعد چند بار پشیمونی تصمیم گرفتم که دیگه کارو تموم کنم به قول طرف یا مرگ یا زندگی تو ماه رمضون بود که اول یک پیامک تبریک تولد فرستادم چون دوروز پیش تولدش بود  جواب داد شما...

من گفنم یکی از دوستای شما چطور من و نمیشناسی گفت یا اسمتو بگو یا دیگه اس نده

این همینطوری گذشت تا شب بعد ساعت 11 بود که همه رفتن خوابیدن دیدم چراغ اتاقش روشن زنگ زدم اونم جواب داد ولی صحبت نکرد منم هر کار کردم یک چیزی بگم نشد قطع کرد بعد پیام دادم من مذکرم که دیگه اون چیزی ننوشتهرچی پیام میدادم و زنگ میزدم جاب نمیداد دوشب گذشت تا اینکه پیام دادم که من میام جلوی پنجره اتاقت اگه میخوای بیا من وببین دیدم چراغ اتاقش خاموش شد هر کار کردم نتونستم برم بیرون بر عکس پسر همسایه مون اومده بود  بیرون  که مونا فکر کرده بود اونه سریع پیام دادم من نتونستم بیام شرمنده بعد زنگ زد گفت تو نمیتونی صحبت کنی ولی من میتونم از هیچ پسری خوشم نمیاد نمی خوام با هیچ پسری رابطه داشته باشم پس برو پی زندگیت منم اذیت نکن قطع کرد منم خیلی حالم گرفته شد اون شب تا صبح بیدار موندم کلی از برنامه هام بهم خورد(البته برنامه های زندگی)صبح که شد دیگه پیام دادم میخوام زنگ بزنم خودمو معرفی کنم

بعد 1دقیقه زنگ زدم وصل کرد ولی هیچی نگفت منم گفتم سلام اگه ممکنه اصلا الان جوابمو نده من اسمم میلاده همسایه روبه روییتون من باید بشناسی من به شما علاقه مندم من قطع میکنم تا 10 دقیقه دیگه جوابمو بده بعد قطع کردم بد پیام داد که به هر کسی فکر میکردم الا تو

من نوشتم که جوابم چی شد نوست که اگر من جوابم منفی باشه کی بیاد وسایل خونمون رو درست کنه واقیاتش رو که بخوای از این حرفش ناراحت شدم بهش گفتم یعنی چی  دیگه تفره رفت گفت وقت میخوام گفتم 1 ساعت خوبه گفت کمه تا شب گفتم باشه دیگه خیلی راحت بودمگرفتم خوابیدم  تا اینکه شب شد پیام فرستاد کهمن شوکه شدم نمیدنم چی جوابتو بدم گفتم باشه تا فردا  دوباره فردا هم جواب سر بالا داد دیگه زنگ زدم گفتم لطفا جوابمو بدهگفت من یک سری کارها دارم که باید بیبینم جوابش چی میشه گفت تا مهر فرصت می خوام گفتم حالا کارت چی هست گفت شخصیه گفتم باشه تا اینکه 40 روز گذشت اول مهر بود پیام دادم شما جواب ما رو نمی خوای بدی

گفت من امسال کنکور دارم نمی تونم با کسی باشم من باید درس بخونم تا دانشگاه قبول شم گفتم باشه من منتظر میمونم تا اینکه یک هفته بعد پیام داد که منتظر من نمون گفتم چه انتظاری  من به تو علاقه دارم خواستم تو هم بدونی تا اینکه چند روز بعد صبح که داشتم میرفتم دانشگاه از خونه که رفتم مامانش اومد بیرون بعد سلام صبح بخیر حرکت که کردم برم احساس کردم اونم اومد بیرون دیگه تابلو بود که من  برگردم بهش سلام کنم دیگه همون طوری رفتم بعد شب رفتم بازار که یک هو مونا رو با باباش و مامانش تو بازار دیدم ماتم برده بودکه تا به خودم اومدم احساس کردم مونا از دستم ناراحت شد که چرا بهش بی محلی کردم صورتش  روبر گردوند بعد که رفتم خونه داشتم ماشینو میبردم توخونه که اونا هم اومدن در ماشین و بست بدون اینکه بهم نگاه هم کنه رفت تو خونشون 1 ساعت دیگه پیام دادم که از دستم ناراحت نشو دست خودم نبود گفت ناراحت نیستم ولی برو پی کارت من نمی تونم با هیچ پسری رابطه داشته باشمگفتم من که با تو کاری ندارم فقط خواستم از عشقم نسبت به خودت با خبر باشیگفت با زبون خوش میگم برو پی کارت گفتم خوب لااقل بگو بهت علاقه ندارم من هم تکلیف خودمو بدونم گفت من اصلا نمی تونم به تو فکر کنم گفتم پس باشه من هم میرم دنبال کارم  ولی تو از تو ذهنم نمیری نخواهی رفت.

از اون روز سعی کردم اصلا راه مون با هم یکی نشه از اون روز تا حالا که حدود 4 ماه میگذره اصلا ندیدمش

لطفا راهنمایم کنین که من چه کار کنم به نظر تون اون دوست پسر داره اخه چند بار ازش پرسیدم که اگه پای کسی در میون بگو من از زندگیت محو شم اونم گفت مگر تو منو نمیشناسی

از من بدش میاد

یا اینکه چیز دیگه ای لطفا را هنماییم کنین


مطالب مشابه :


در جواب تبريك تولد... با چند ماه تاخير ...

خواستم نامه ات بهانه اي باشد براي يك پست جديد در وبلاگ . براي همين تشكر و تقدير و سپاس از نامه ي ارسالي ات به تاخير افتاد . ميداني نه اينكه اين مهم !!! مهم نبوده باشد




انواع جواب دادن اس ام اس بعضیاااا

3 ژانويه 2014 ... اس ام اس پرشیا - انواع جواب دادن اس ام اس بعضیاااا - اس ام اس جدید 1394,فال ... یه عده دیگه که کلا اصن جواب نمیدن هر چی بگی. ... اس ام اس تبریک تولد




اس ام اس روانشناسی سوال با جواب | اس ام اس روانشناسی

خانه اس ام اس - اس ام اس روانشناسی سوال با جواب | اس ام اس روانشناسی - خانه اس ام اس ... اس ام اس تبریک تولد نوزاد ... جواب:کسی که تو دنیا بیشتر از همه بهش اهمیت میدی.




تولدت مبارک

قبل از هر چیزی از تمام دوستانی که تولدم را تبریک گفتند بی نهایت تشکر میکنم ... وقتی به کامنتهای دوستام جواب میدادم که ان شا الله سال دیگه تولدت را در مونترال دور هم جشن بگیریم. هم خوشحال ... از همه اینها که بگذریم تا دو روز دیگه تولد اقای همسر است.




اس ام اس سوال بي جواب

اس ام اس جديد 93 - اس ام اس سوال بي جواب - اس ام اس,اس ام اس جديد,اس ام اس عاشقانه,اس ام اس خنده دار,اس ام اس غمگين,اس ام اس تولد,اس ام ... اس ام اس هاي زيبا براي تبريك تولد.




محسن در اهواز

از کسانی که می خوان تو جشن تولد محسن شرکت کنند.می تونند با فرستادن متن تبریک تولد برای سال روز تولدش و پاسخ به سوال زیر(البته اگه دوست دارید جواب




چیستان سری 7

اون چیه که سوال نمیپرسه اما باید بهش جواب بدی؟ * زنگ در http://mreza22.blogfa.com. ۱۲۴. یک ششم هر چیزی چی میشه؟ * دانگ http://mreza22.blogfa.com. ۱۲۵. اسم دیگر




معما همراه با جواب | معمای جالب همراه با جواب

خانه اس ام اس - معما همراه با جواب | معمای جالب همراه با جواب - خانه اس ام اس , اس ام اس جدید , عاشقانه , خنده دار , سرکاری , تیریک. ... اس ام اس تبریک تولد نوزاد · اس ام اس سالگرد




مجموعه ای از بهترین معماهای جالب سری 1

در این مجموعه سعی کردیم هر معما با جواب آن را در اختیارتون بگذاریم و سعی مان بر این بوده است که معمای جالب و خواندنی رو برای شما عزیزان آماده کنیم . معما و جواب در




اس ام اس تشکر کردن و قدردانی

پیام های عاشقانه,اس ام اس تنهایی,پیام تبریک تولد,اس ام اس,اس ام اس تبریک تولد,اس .... اس ام اس ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختر · پیامک خنده دار تبریک روز دختر93




برچسب :