تحليل محتوا

۱- آشنايي با رويكردهاي برنامه هاي درسي :

به طور كلي پنج  نظريه در رويكردهاي برنامه هاي درسي به شرح زير مطرح است .

1- ديدگاهي كه به رشد و توسعه فرآيندهاي ذهني و عقلي مبتني است .

توضيح : در اين ديدگاه معتقدند كه برنامه هاي درسي  بايد طوري تدوين شود كه منجر به توسعه فرآيندهاي ذهني و عقلي فراگيران شود. بدين منظور مدارس بايد دو وظيفه اساسي را انجام دهند .

الف- مدارس بايد فراگيران را با چگونگي يادگرفتن آشنا كند . به عبارت ديگر مدارس موظفند كه چگونه ياد گرفتن را به دانش آموزان بياموزند.

ب- مدارس بايد شرايطي را مهيا كنند كه تا فراگيران تحت آن شرايط بتوانند به فرآيندهاي عقلي دست پيدا كنند.

2- ديدگاهي كه به فرآيندهاي مسائل اجتماعي و فعاليتهاي مبتني بر آن تأكيد دارد.

توضيح : بر سه اصل استوار است .

الف- نظريه هاي اجتماعي بايد به نقش هاي اجتماعي يا حوزه هاي زندگي اجتماعي و موقيعت هاي پايدار زندگي انسانها به عنوان موجود اجتماعي در نظر بگيرد.

ب- نظريه هاي برنامه هاي درسي بايد حول جنبه ها يا مسائل اجتماعي و زندگي اجتماعي فراگيران تدوين شود .

ج- نظريه هاي بازسازي اجتماعي كه مي گويند بهسازي اجتماع از طريق درگير كردن مستقيم فراگيران و مدارس با نقش ها و كاركردهاي آن بايد هدف اصلي برنامه هاي درسي باشد.

3- ديدگاهي كه به نيازها و علايق فراگيران توجه مي كند .

توضيح : برنامه هايي كه به نيازها و علايق فردي تاكيد مي كند ، در اين ديدگاه سعي مي شود مبتني بر نياز هاي فراگيران برنامه ها را تنظيم نمايند . اما همان طور كه مي دانيد نيازهاي افراد متفاوت است . چه طور مي توان بين نيازهاي متفاوت افراد اتحاد و هماهنگي ايجاد كرد . علماي برنامه ريزي در اين خصوص مي گويند وقتي به نياز هاي عام فراگيران توجه شود برنامه ها را مي توان مبتني بر نيازها تنظيم نمود . البته در يك برنامه درسي در هيچ جاي دنيا نمي توان مبتني بر نياز هاي تك تك افراد نمود . بلكه اگر لااقل هفتاد درصد نياز هاي افراد مرتفع مي گردد . كافي است خصوصيات مهم اين برنامه عبارتند از :

الف - طرح برنامه بر اساس نيازها و علايق فراگيران باشد.

ب- برنامه داراي قابليت انعطاف باشد .

ج- آموزش به صورت فردي و معلم نقش راهنما را در آن ايفا كند.

4- ديدگاهي كه بر موضوعات علمي تأكيد نمايد .

توضيح : در اين ديدگاه معتقدند كه برنامه هاي درسي بايد طوري تدوين شود كه به ديسپلين هاي مختلف توجه شود . بدين ترتيب برنامه حول سوژه هاي مختلف كه مبتني بر ميراث فرهنگي آن اجتماع است مي بايستي تدوين شود . (ديسپلين درسي = نظم درسي ، موضوع هاي درسي)

ديسپلين هاي درسي عبارتند از :

- علوم تجربي (زيست شناسي  ، زمين شناسي ، فيزيك ، شيمي و ...)

- علوم انساني (ادبيات ، جامعه شناسي ، جغرافيا و ...)

- علوم هنري (تئاتر ، سينما ، نقاشي ، خوشنويسي و ...)

5- ديدگاهي كه به برنامه ريزي و به شكل يك نظام يا سيستم توجه مي كند .

توضيح : رويكردي كه برنامه درسي را به صورت يك نظام توصيف مي كند . در اين رويكرد برنامه درسي عبارتست از پيش بيني مجموعه فرصت هاي يادگيري كه در پي آن تحقق هدف هاي آموزشي حاصل مي شود. نظام عبارتست از مجموعه اي از عوامل كه به يكديگر وابسته هستند و به شكلي منطقي با يكديگر ارتباط دارند كه در برنامه ريزي به صورت يك نظام معمولاً چند عامل به شرح ذيل وجود دارد.

- درونداد   - فرايند  - خروجي

هنگامي كه مجموعه اي به شكل يك سيستم و يا به شكل يك نظام مطرح شود ، دانش آموزان بايد داراي چه صفات و خصوصياتي باشند؟

دانش آموزان واجد صفات زير مي شوند:

- دانش آموز بتواند مسائل شخصي خود را به تنهايي حل مي كند.

- بتواند با محيط خود سازگار شود.

- مفهوم مثبتي از خود (خويشتن) ارائه نمايند.

- بتواند نيروهاي بالقوه خود را شكوفا نمايد

 2- آشنايي با اهداف كلي برنامه هاي درسي : 

هدف هاي برنامه درسي معمولاً به چند قسمت به شرح زير تقسيم مي شود .

1- اهداف غائي

2- هدف هاي كلي آموزشي

3- هدف هاي آموزشي و درسي

4- هدف هاي رفتاري

هدف هاي آموزشي به سه حيطه مختلف تقسيم مي شود :

1- هدف هاي حيطه شناختي

2- هدف هاي حيطه عاطفي

3- هدف هاي حيطه رواني حركتي

تقسيم بندي هدف هاي آموزشي در حيطه هاي سه گانه :

هدف هاي حيطه شناختي

دانش

درك و فهم

كاربرد

تجزيه و تحليل

تركيب

ارزشيابي

هدف هاي حيطه عاطفي

توجه

واكنش

ارزش گذاري

سازمان بندي ارزشها

تبلور صفات

هدف هاي حيطه رواني حركتي

تقليد

اجراي مستقل

دقت

هماهنگي حركات

عادي شدن

 

بررسي هدف هاي حيطه شناختي : به كليه يادگيري هاي انسان كه جنبه حفظي دارد و در ذهن جاي مي گيرد را يادگيري حيطه شناختي گفته مي شود.

دانش : طبقه بندي در حيطه دانش در حيطه شناختي به آغازين و ابتدايي ترين نوع يادگيري هاي ذهني اطلاق مي شود كه معمولاً با بازشناسي و يادآوري ارتباط دارد . به عنوان مثال وقتي كه معني لغات را ياد مي گيريم و از ما مي پرسند و جواب آنها را مي گوييم ، يادگيري ما در سطح دانش در حيطه شناختي است .

درك و فهم : در دومين سطح قرار دارد ، يعني وقتي فرد معناي مطلبي را مي داند به اصطلاح دانش يك موضوع علمي را مي داند در موقعيتي بالاتر مي تواند آن را به عبارت خود توضيح دهد . مثلاً در مثال بالا توضيح مي دهد كه مساوات به چه عملي گفته مي شود.

كاربرد : ميزان يادگيري فرد وقتي به اينجا مي رسد كه آنچه را آموخته و فهميده است در يك موقعيت جديد به كار مي برد . به عنوان مثال كلمه مساوات را در يك جمله جديد بدرستي به كار برد .

تجزيه و تحليل : توانايي ذهني فرد وقتي به اين مرحله مي رسد كه قادر باشد سه كار را انجام دهد.

-        يك كل را به اجزايش بدرستي تقسيم نمايد .

-        روابط بين اجزا را بدرستي تعيين نمايد .

-        از اين روابط يك كل استخراج نمايد.

مثلاً در مثال قبلي هر گاه بتواند مولفه هاي اساسي مساوات را نام ببرد و روابط بين آنها را تعيين كند و بگويد مساوات چيست ، توانايي ذهني او در سطح تجزيه و تحليل است .

تركيب (خلاقيت و نوآوري) : توانايي بالاي ذهني انسان است كه پس از گذراندن چهار سطح قبلي در بعضي موارد فرد به اينجا مي رسد . به طوري كه در توانايي اخذ شده نوعي خلاقيت و جديد بودن مشاهده مي شود . مثلاً در مثال مساوات هر گاه دانش آموز بتواند يك مقاله نو يا يك انشاء جديد بدرستي بنويسد ، توانايي ذهني او در تركيب است .

ارزشيابي : ارزشيابي در واقع به معناي قضاوت كردن يا داوري كردن است و در دو سطح انجام مي شود . (سطح دروني و سطح بيروني)

هر گاه با استفاده از ملاك هاي علمي يك رشته ، يك كار را مورد قضاوت و داوري قرار دهيم مي گوييم قضاوت دروني انجام داده ايم و هر گاه با استفاده از قواعد علمي يك كار با ساير كارها با مورد مقايسه قرار دهيم مي گوييم قضاوت بيروني انجام داده ايم . به عنوان مثال اگر انشاء فراگيران را بر اساس قواعد علم انشاء قضاوت كنيم و به آنها نمره بدهيم مي گوييم قضاوت دروني انجام داده ايم . هر گاه اين انشاء مشخصه را با ساير انشاء كلاس مقايسه نموده و بهترين انشاء را انتخاب نماييم مي گوييم قضاوت بيروني انجام داده ايم .

حيطه عاطفي : به كليه يادگيري هاي انسان اطلاق مي شود كه جنبه احساسي ، ارزشي ، اخلاقي و عاطفي دارد .

توجه : در اولين سطح توجه قرار دارد . توجه با دانش ارتباط مستقيم دارد . ميزان تمايل انسانهاست ، هنگامي كه به فرد گفته مي شود و او آنها را مورد توجه قرار مي دهد . مثلاً وقتي به فرد گفته مي شود رعايت نظم را به طور عملي انجام مي دهد .

واكنش : در مرحله دوم فرد نسبت به مسائل عاطفي از خود واكنش نشان مي دهد يعني علاقمند است در اين مرحله فرد داوطلب ، كارهاي عاطفي را با علاقه دنبال مي كند .

ارزش گذاري : در اين مرحله رفتارها به صورت ثابت تكرار مي شود به طوري كه ما مي گوييم دروني شده است.

سازمان بندي ارزش ها : در سازمان بندي ارزش ها فرد بيش از يك ارزش را در خود دروني و ثابت مي كند . مانند يك شخص هم با تربيت است و هم نظم را رعايت مي كند.

تبلور صفات : تبلور در لغت به معناي ظاهر شدن است . در تبلور ارزشها فرد به درجه اي مي رسد كه صفات به صورت ارزشهاي ثابت از او ظاهر مي شود . چنين فردي ويژگي ها جهان بيني مخصوص به خود دارد و شخصيت منحصر به فرد پيدا مي كند . فرد به غير از موارد ضروري حتي تا پاي مرگ صفات ارزشي را از خود بروز مي دهد.

حيطه رواني حركتي : از پنج سطح به شرح زير تشكيل شده است .

1- تقليد : در اين سطح فراگيران انجام يك كار را به كمك ديگران به تنهايي انجام مي دهند مانند كسي كه به كمك مربي خود بر روي خط بدرستي حروف را مي نويسد .

2- اجراي مستقل : در اين مرحله فرد قادر است به تنهايي و بدون كمك ديگران يك كار را انجام دهد . مانند رانندگي كردن بدون كمك مربي

3- دقت : انجام يك كار با سه ويژگي درستي ، ظرافت و سرعت انجام مي شود كه ويژگي آنها دقت است . به عنوان مثال با دقت مي دوزد ، با دقت رانندگي مي كند.

4- هماهنگي حركات : فرد بيش از يك كار را با ويژگي دقت انجام مي دهد . در هماهنگي حركات صرف انرژي عصبي وجود دارد.

5- عادي شدن يا استادي : فرد وقتي به اين درجه مي رسد كه بدون صرف انرژي عصبي يك كار را انجام مي دهد به طوري كه انجام اين كارها برايش عادي است . مانند استادي در رانندگي

3- اصول حاكم بر برنامه هاي درسي :

1- اصل دين محوري :

مباني و ارزشهاي اسلام ناب محمدي (ص) بايد بر تمامي اصول رويكردها ، اهداف ، محتوا و روشهاي برنامه هاي درسي و تربيتي حاكم باشد و اين اصل بر ساير اصول نيز حاكم است .  (فطرت گرايي توحيد)

2- اصل تقويت و هويت ملي :

برنامه هاي درسي و تربيتي بايد زمينه ارتقاء هويت ملي را از طريق توجه و تقويت باورها و ارزشهاي اسلامي ، فرهنگ و تمدن اسلام و ايران ، زبان و ادبيات فارسي ، ارزشهاي انقلاب اسلامي ، ميهن دوستي ، وحدت و استقلال ملي و انسجام اسلامي فراهم نمايد و تلاش كند كه هويت متربيان (دانش آموزان) را به سطح هويت الهي ارتقاء دهد.

3- اصل اعتبار نقش محوري معلم و مربي :

برنامه هاي درسي و تربيتي بايد به نقش محوري معلم و مربي در رهبري تربيتي براي مقدم كردن تزكيه و تعليم ، غني سازي محيط تربيتي و يادگيري ، فعال سازي متربي در فرآيند يادگيري ، ترغيب متربيان نسبت به يادگيري به صورت مستمر توجه نمايند و زمينه هاي لازم براي ارتقاء صلاحيت هاي اخلاقي ، علمي و حرفه اي معلمان و مربيان را فراهم آورند.

4- اصل جامعيت :

برنامه هاي درسي و تربيتي بايد به نيازهاي كنوني و آينده متربي و جامعه در سطوح محلي ، ملي و جهاني و در عرصه هاي فرهنگي ، اقتصادي ، علمي ، اجتماعي ، فن آوري و ... در راستاي سند چشم انداز و سياست هاي مصوب با استفاده از تجارب ملي و جهاني به گونه اي جامع و متعادل توجه كنند.

5- اصل توجه به تفاوت ها :

برنامه هاي درسي و تربيتي ، تفاوت هاي محيطي ، جنسيتي و فردي متربيان توجه كرده و در اين خصوص از انعطاف لازم برخوردار باشد.

6- اصل توازن و تناسب :

برنامه هاي درسي و تربيتي بايد به رعايت تعادل و تناسب و پرهيز از افراط و تفريط در بهره گيري از روشها و ابزارهاي مختلف و متفاوت در طراحي ، توليد ، اجرا و ارزش يابي برنامه ها پايبند باشد.

7- اصل خود يادگيري مادام العمر :

برنامه هاي درسي و تربيتي بايد توان ، انگيزش و زمينه هاي لازم را جهت خوديادگيري و خودسازي مادام العمر براي متربيان و نيز براي معلمان و مربيان فراهم كند . چهار مرحله اصلي در تربيتي وجود دارد :

الف- دوره اول پرستاري

ب- دوره دوم تأديب

ج- دوره سوم تعليم

د- دوره خودسازي

8- اصل مشاركت و تعامل :

فرآيند برنامه ريزي درسي و تربيتي بايد زمينه مشاركت موثر خانواده ها ، معلمان ، مربيان و عوامل مدرسه و ساير نهادهاي فرهنگي ، علمي ، تربيتي ، اقتصادي ، سياسي و اجتماعي به ويژه دانشگاهها ، حوزه هاي علميه و رسانه ها را در طراحي ، توليد و اجرا و ارزشيابي برنامه ها فراهم نمايد.

4- آشنايي با جدول وسعت و توالي مفاهيم ، مهارتها و نگرش ها :  

در تحليل محتوا نيازمند آن هستيم كه بيانديشيم در برنامه هاي درسي محتوا را با چه اصولي ارائه نماييم . اين اصول عبارتند از :

1- توالي

2- استمرار

3- وسعت

4- تعادل

 

1- توالي : توالي يعني اينكه محتوي درسي و تجربيات يادگيري بايد به چه ترتيبي تنظيم و تهيه شود. (ارائه) اين اصل به ما مي گويد با توجه به ماهيت و ساختار موضوعات علمي مي توان به شكلهاي مختلفي انجام شود . از اصول مهمي كه در تبادلي بايد به آن بپردازيم عبارتند از :

- از كل به جزء  

- از ساده به مشكل    

- از جزء به كل    

- از گذشته به حال(به ترتيب توالي تاريخي)

حال به گذشته

براساس پيش نياز

2- استمرار : يك مطلب درسي هنگامي كه در برنامه هاي درسي در نظر گرفته مي شود به دنبال آنست كه چگونه امتداد پيدا كند و در دوره هاي بعدي به چه صورت بايد تكرار شود. در اين مرحله به تنظيم ارتباط عمودي در تجارب يادگيري و نيز تنظيم افقي در سازماندهي محتوا نيازمنديم .

تنظيم عمودي عبارتست از تنظيم محتوي يك درس با خودش در طول زمان (ترم ، سال ، دوره) مثلاً اگر فارسي كلاس اول راهنمايي را با فارسي دوم و سوم راهنمايي هماهنگ نماييم مي گويند تنظيم عمودي در فعاليت هاي يادگيري را راعايت نموده ايم .

تنظيم افقي به تنظيم تجربيات فرد است از يك درس به ساير دروس كه در آن دوره ارايه مي شود مثلاً فارسي در دوره راهنمايي با ساير دروس بايد با يكديگر هماهنگ و سازگار انتخاب شود .

در استمرار هميشه اين سوال مطرح است كه ترتيب محتوي يك درس كه در تنظيم عمودي و افقي رعايت شده است چگونه بايد باشد .

3- وسعت : وسعت در برنامه هاي درسي به اين نكته توجه دارد كه محتوا در مقاطع و سال هاي مختلف تحصيلي با چه نظم و چه عمقي بايد ارايه گردد . با توجه به اينكه ماهيت بعضي از مفاهيم درس به طوري است كه در يك كتاب نمي توان آنها را گنجاند . مثلاٌ پرورش تفكر انتقادي خارج از حوصله يك كتاب است و در يك كتاب نمي گنجد بنابراين بايد در چند كتاب اين مفهوم را ارايه نمود اين تكرار وسعت مي گويند . به عنوان مثال تفكر انتقادي بايد در تمامي كتابهاي درسي رعايت شود و فرد را طوري بار بياورد كه او داراي چند ويژگي به شرح ذيل شود

1- انعطاف پذيري در تفكر    

2- جامعيت در تفكر        

3- وسعت در تفكر              

4- انديشه وسيع

4- تعادل : در محتواي درسي كه براي دانش آموزان مطرح مي شود همواره اين سوال مطرح است كه چطور مي توان ميان نيازهاي متفاوت فراگيران تعادل برقرار كرد .

فراگيران در دوره ابتدايي نيازهاي متعددي دارند .اما مهم ترين آنها در دوره ابتدايي نياز به بازي ، نياز به محبت ، نياز به ابزار وجود مي باشد . نياز در دوره راهنمايي كه مهمترين آنها نياز به شخصيت است در دوره متوسطه نيازهاي متعددي دارند اما نياز به شغل ، محبوب اجتماع شدن ( اجتماعي شدن ) ، زندگي موفق بزرگسالي از موارد مهم مي باشد .

با توجه به نياز هاي متعدد چه طور مي توان بين نيازهاي متعدد افراد تعادل ايجاد نمود در پاسخ به اين سوال بايد اشاره شود به نيازهاي عام افراد در دوره هاي مختلف بايد توجه نمود .

 5- آشنايي با روشهاي يادگيري

روشهاي يادگيري به دو دسته اساسي تقسيم مي شوند :

1- روشهاي سنتي و كلاسيك                           2- روشهاي جديد و نو

روشهاي سنتي عبارتند از : روش سقراطي و روش مكتب خانه اي

روشهاي جديد يا نو عبارتند از :

روش اكتسابي روش پروژه محوري روش حل مساله يادگيري مشاركتي و روشهاي آزمايشي و...

در توضيح روشها سنتي بايد ذكر شود كه ميزان فعاليت فراگيران ملاك عمل براي اندازه گيري روشهاي سنتي از روشهاي جديدي باشد بدين ترتيب كه هر چقدر فعاليت فراگيران بيشتر باشد روشهاي پيشرفته تدريس در كلاس حاكم است و بالعكس هر چقدر معلمان در كلاس از فعاليت بيشتري برخوردار باشد كلاس از روش هاي سنتي در تدريس استفاده مي كند و بنا به دلايل زير هرگز از يك روش تدريس واحد ( يكسان ) استفاده ننمائيد :

الف ) يك روش تدريس واحد براي تدريس همه دروس مناسب نمي باشد .

ب ) فراگيران از يك روش تدريس واحد و يكسان متفاوت مي آموزند. ( يكسان نمي آموزند )

ج) تجربه معلمان موفق همواره نشان داده است كه روشهاي تدريس تركيبي از بازدهي بيشتري نسبت به روشهاي تدريس واحد برخوردار مي باشد .

6- آشنايي با روشهاي ارزشيابي

روشهاي ارزشيابي در برنامه هاي درسي از چهار الگو به شرح زير تبعيت مي كند:

1- الگوي هدف     2- الگوي هدف آزاد             3- الگوي ارزشيابي سيپ ( cipp ) 4- الگوي خبره گي آموزش و نقادي تربيتي

1- الگوي ارزشيابي هدف محور توسط تايلر مطرح شده است . بر اساس اين الگو ابتدا هدف هاي برنامه تدوين مي شود و ارزشياب سعي مي كند نتايج حاصل از اجراي برنامه درسي را با برنامه از پيش تعيين شده مقايسه نمايد . ميزان تحقق هدف ها را مشخص كرده و كار آيي برنامه را نشان دهد .

2- الگوي هدف آزاد : اين الگو در مقابل الگوي هدف محور است اين الگو توسط مايكل اسكريون پيشنهاد شده است . در اين الگو ارزشيابان با استفاده از روشها و ابزارهاي گوناگون در صدد آن هستند كه نتايج برنامه درسي را بدون مراجعه به هدف ها مورد توجه قرار دهند به عبارت ديگر تمركز به نتايج واقعي در برنامه هاي درسي به جاي اهداف برنامه مورد توجه قرار مي گيريد . يعني تمام نتايج از عملكرد فراگيران مورد بررسي قرار مي گيرد و آن را جزء هدف هاي برنامه درسي قرار مي دهد .

 3- الگوي ارزشيابي ( cipp ) : اين موضوع اولين بار توسط استافل بيم و همكارش در آمريكا مطرح شد و معتقدند كه ارزشيابي به شيوه ي سيستمي و از چهار قسمت به شرح زير تشكيل شود .

الف ) ارزشيابي زمينه         

ب ) ارزشيابي درون داد     

ج ) ارزشيابي فرآيند          

د ) ارزشيابي برون داد

استافل بيم و همكارانش معتقدند ارزشيابي ها بايد براساس اين چهار مرحله انجام شود تا مسئولين تصميمات اساسي و صحيح را براساس آنها اتخاذ كند .

4- الگوي خبره گي آموزش يا انتقادي تربيتي : اين الگو توسط آيزنر مطرح شد آيزنر معتقد است كه كار تعليم و تربيت يك كار هنري است و ارزشيابي از يك كار هنري نيازمند افراد متخصص مي باشد به نظر او براي ارزشيابي به دو عامل بايد توجه كافي شود .

الف ) خبره گي آموزش                        ب ) انتقاد تربيتي

خبره گي آموزشي : خبره به كسي گفته مي شود كه توانايي درك وي از طريق تجربيات وسيعي كه دارند مي توانند در ارتباط با شيوه هاي مختلف يك موضوع خاص را مورد بررسي قرار داده و آن را به صورتي مشخص مورد قضاوت قرار دهد . حال اگر فردي اين خبره گي را در زمينه آموزش كسب كرده باشد به آن خبره گي آموزش گفته مي شود .

انتقاد تربيتي : به مجموعه فعاليتهاي يك فرد در مسائل تربيتي انجام مي دهد كه عموما براي خود او مشخص است و براي سايرين قابل فهم نمي باشد . البته ضروري است كه وي بايد به نحوي كه سايرين نيز به هنر او پي ببرند مطالب را قابل فهم نمايد به اين ترتيب فرد خبره انتقاد تربيتي انجام مي دهند .

7- اشاعه برنامه هاي درسي

براي اجراي يك برنامه درسي ، ايجاد يك انتقال و توزيع سراسري ضروري است تا به موقع مواد درسي و وسايل آموزشي كه مورد نياز مدارس مي باشند در دسترس افراد قرار گيرد .

شبكه توزيع و انتقال به روشهاي زير در كشور هاي پيشرفته دنيا عمل مي كند :

1-  شبكه انتقال و توزيع برنامه :

فقدان نظم در توزيع وسايل و مواد درسي مورد نياز مدارس مي تواند بر اجراي صحيح برنامه اثر بگذارد اگر كتاب درسي فقط چند هفته قبل از آغاز سال تحصيلي به چاپ برسد بديهي است كه مي تواند با دشواريهايي اشاعه برنامه را دچار اختلال نمايد . خصوصاً در كشورهايي كه واحد هاي درسي به شيوه پيمانه اي ارائه مي گردد . بايد دقت شود تا كليه واحد ها كتاب درسي را به موقع دريافت كند نارسايي در عرصه به موقع كتاب درسي و راهنماي تدريس باعث ايجاد مسائل جديد مي شود . در ضمن اگر براي ارائه دروس به مواد ، وسايل ، تجهيزات ( كارگاهي ، آزمايشگاهي ) نيازمند باشيم نيز وضع به همين منوال است .

2- آموزش ضمن خدمت :

اجراي اكثر برنامه هاي درسي جديد مستلزم بازآموزي معلمان است بايد دقت شود تا انگيزه كافي براي شركت معلمان در برنامه هاي باز آموزي و آموزش ضمن خدمت در آنها ايجاد گردد .

3- تربيت معلم براي برنامه درسي : يكي ديگر از وظايف اشاعه برنامه درسي ارتباط با مركز تربيت معلم مي باشد تا بدين ترتيب اجراي برنامه هاي درسي تسهيل شود . يكي از راههاي جلب همكاري مراكز تربيت معلم ، مشاركت دادن آنها در تصميم گيري هاي مربوط به تهيه يك برنامه درسي مي باشد .

با اين همكاري نه تنها اجراي خوب برنامه فراهم مي شود بلكه باعث بهبود كيفيت برنامه هاي تربيت معلم مي شود .

4- مسئولان امور اداري : اشاعه يك برنامه درسي جديد از طريق ارتباط مستقيم با معلمان ممكن است باعث ايجاد اختلاف بين معلمان و مديران شود . مديران يا بازرسان مدرسه ، به سختي مي توانند از برنامه اي كه نسبت به آن شناختي ندارند استقبال كنند . بنابراين بدون كمك مسئولان اداري مدارس شانس موفقيت اجراي برنامه هاي درسي ناچيز است . شايسته است نمايندگان و مسئولان اداري مدارس از ابتدا در جريان برنامه ريزي تهيه و تدوين برنامه درسي باشند . همچنين بايد آنها را در جريان تصميم گيري ها دخالت داد تا به آنها اين احساس دست ندهد كه برنامه ريزان و برنامه نويسان درس درصدد تضعيف نقش آنها هستند .

8- آشنايي با تعيين شرايط اجرا :

براي اجراي يك برنامه درسي بايد به تعيين شرايط اجراي آن دقت كافي شود . زيرا اغلب اجراي يك برنامه درسي مشكل تر از تهيه و تدوين است .

تهيه و تدوين يك برنامه معمولا در مركز برنامه هاي درسي و بوسيله گروه كوچكي انجام مي شود و در حالي كه براي اجراي آن بايد بيش از هزار مدرسه ، صدها هزار معلم و ميليون ها نفر دانش آموز ، آنها را بايد اجرا كند . به همين دليل نيازمند الگويي براي هدايت اين برنامه ها هستيم اين الگو ها عبارتنداز :

1- الگوي مركز ملي برنامه ريزي درسي و اقمار آن ( قمر ها ) : در اين قسمت اجراي برنامه هاي آموزشي از مركز انجام مي شود . بنابراين محور عمليات عمودي است هدايت آنها توسط گروه برنامه ريزان درسي انجام مي شود . بخش هاي ديگر اين گروه عبارتند از :

1- گروه تدوين و توزيع برنامه                                           

2- تربيت معلم

3- مسئولان اداري وزارتخانه و سازمان آموزش و پرورش                          

4- گروه ارزيابي و بازنگري برنامه

اگر در نظام آموزشي مدارس زيادي داشته باشيم ، واحد هاي توزيع منطقه اي برنامه نيز بايد ايجاد شود تا از اين طريق با مدارس تماس گرفته شود .

2- الگوي مراكز منطقه اي برنامه ريزي درسي :

در اين الگو اجراي برنامه هاي درسي برعهده ادارات و مناطق محول مي شود . در اين صورت هيچ گونه هماهنگي يا نظارت از طرف مركز ملي اعمال نخواهد شد . اين نحوه سازماندهي در نظام هاي آموزشي توصيه مي شوند كه در ميان آن مناطق اختلاف و تفاوت زياد است اما در ميان آنها كارشناساني وجود دارد كه مي توانند مشكلات برنامه ريزي را در صورت بروز حل نمايد . در غير اين صورت بهتر است از الگوي مراكز ملي استفاده شود .

3 –  تماس با معلمان : افرادي كه مسئول اجرايي برنامه هاي درسي هستند بايد با معلمان تماس داشته باشند تا برنامه ها را با آنها هماهنگ كنند . راههاي زير اين هماهنگي را ايجاد مي كند .

الف از طريق سيمينارهاي سالانه

ب از طريق برنامه هاي بازديد هاي معلمان

تحليل برنامه هاي درسي معمولا از دو حيث مورد بررسي قرار مي گيريد .

1- از حيث اعتبار دروني                     2- از حيث اعتبار بيروني

از حيث اعتبار دروني به موارد زير توجه مي شود :

1- بررسي ارتباط اهداف ، اصول و رويكردهاي برنامه درسي

2- بررسي ارتباط عمودي در برنامه هاي درسي

3- بررسي ارتباط افقي در برنامه هاي درسي

4- بررسي روشهاي تدريس پيشنهادي در دوره ابتدايي از حيث هماهنگي با يكديگر

5- بررسي روشهاي ارزشيابي پيشنهادي از حيث هماهنگي با يكديگر

6- تحليل ابزارهاي ارزشيابي از پيشرفت تحصيلي فراگيران در دوره هاي ابتدايي

7- بررسي صلاحيت هاي حرفه اي معلمان و تناسب آن با هدف هاي برنامه درسي

از حيث اعتبار بيروني به موارد زير توجه مي شود :

1- بررسي اهداف برنامه ها با توانايي هاي فراگيران

2- بررسي تناسب برنامه هاي درسي با زمان پيشنهادي براي تدريس

3- بررسي روشهاي ياددهي يادگيري از حيث صلاحيت هاي حرفه اي معلمان

4- بررسي روشهاي ارزشيابي از پيشرفت تحصيلي فراگيران از حيث شرايط اجرا

5- بررسي شرايط اجرايي پيشنهادي


مطالب مشابه :


اطلاعیه شماره:(1)-تاريخ‌ ، محل و نحوه‌ توزيع‌ كارت‌ ورود به‌ جلسه‌ آزمون‌ ورودي‌

سازمان سنجش آموزش كشور دانشگاه جامع علمي-كاربردي متقاضي به‌ واحد رفع




تاريخ، نحوه پرينت كارت و محل رفع نقص كارت شركت در آزمون

سايت سازمان سنجش آموزش جامع علمي- كاربردي آموزش وپرورش ناحيه يك




اطلاعیه سازمان سنجش درباره زمان پرینت کارت ورود به جلسه دانشگاه علمی - کاربردی

جامع علمي - كاربردي سازمان سنجش آموزش كشوربه نشاني www.sanjesh.org قرار مي‌گيرد و داوطلبان هر




گزيده اي از نحوه ورود به دانشگاه /زمان ثبت نام و زمان آزمون/شرايط ادامه تحصيل هنرجويان كاردانش و فنی

گروه آموزشی مشاوران بهارستان یک. صدای باران زیباترین ترانه خداست که طنینش زندگی را برای ما




دریافت کارت ورود به جلسه و نحوه ویرایش اطلاعات کنکور کاردانی پیوسته و ناپیوسته علمی کاربردی مهر90

دانشگاه جامع علمي - كاربردي سال 1390 روي سايت سازمان سنجش آموزش كشوربه واحد شهر كرد




تاريخچه تاسيس روابط عمومي در ايران و جهان

يك مركز آموزش علمي كاربردي مركز كوهدشت جامع علمي و كاربردي




تحليل محتوا

مطالب مفيد و كاربردي در آموزش هاي علمي يك رشته ، يك كار و سازمان آموزش و




نقش كتابخانه هاي عمومي در توسعه سواد اطلاعاتي شهروندان

سواد اطلاعاتي به عنوان يك نياز و دانشگاه جامع علمي و كاربردي جامع علمي و كاربردي كوهدشت




نگاهی بر زندگی پدر کتابداری نوین

نخستین سازمان کتابداری علمي كاربردي مركز كوهدشت جامع علمي و كاربردي




برچسب :