نمونه دادخواست و لایحه تجدیدنظرخواهی

نمونه دادخواست و لایحه تجدیدنظرخواهی

 

 
" ....  بنده سوالی از شما در مورد دلایل دادخواست "تغییر نام"  علیه ثبت احوال داشتم اما جنابعالی بنده را حواله به پرسش و پاسخ سابق خود نمودید که تنها ناظر به جوابی منفی و خلاصه بود. اجازه بدهید رو راست  خدمتتان عرض کنم حقیر در ابتدای کار وکالتم و رسالت امثال جناب عالی این است که....  قبول زحمت فرمایید.از حضور شما خواهش می کنم اگر در میان پرونده های شما نمونه تجدید نظر خواهی است  که طی آن .....  مستند دادگاه بدوی برای رّد تقاضا خواهانی که دارای نام مرکب بوده و .... را عیناً انتشار دهید تا به لحاظ حرفه ای هم با شیوه نگارش حقوقی آن دوست و ....  گرامی آشنا شوم و هم امثال بنده از دلایل مزبور استفاده کنیم. ....  باور بفرمائید این درخواست را برای رونویسی و استفاده بی زحمت از کار شما انجام نداده ام. برای اینکه حرفم را ثابت کنم لایحه تهیه شده به وسیله خودم را خدمتتان ارسال می کنم و همان را تحویل داده ام. ولی  انتشاراین گونه لوایح نفع بیشتری برای همکاران و حتی برای قضات دادگستری دارد. .....  زیاده عرضی ندارم .  با تشکر س. الف. "

اینجانب با اجابت درخواست همکار محترم، در پست بعدی نمونه ای از لایحه تجدید نظر خواهی از سوی موکلی را که خواهان تغییر نام بوده و درخواستش به موجب رای دادگاه بدوی مردود اعلام شده است، انتشار می دهد. بدیهی است، چون قرار است این کار تدوام یابد، ذکر توضیحاتی چند را برای شروع گذاردن این پست ها ضروری می داند:

نخست – اینکه  خوانندگان محترم توجه خواهند داشت که انتشار چنین پست هایی بیشتر جنبه کاربردی دارد تا نظری. زیرا به جای تحلیل همه جانبه و بی طرفانه یک موضوع حقوقی و نتیجه گیری دقیق علمی، بجا و شایسته، نویسنده (وکیل)  تنها از یک بعد به قضیه نگاه می کند و آن توجه به استدلال ها و استناداتی است که در جهت رعایت مصلحت و غبطه موکل و جایگاه او در پرونده جریانی، تبیین می شود.  

دوم -  ممکن است  در طول زمان، در باره موضوعی واحد، دو پست جداگانه بیاید، که با یکدیگر و در مدلول متضاد است. چنانکه فرض بفرمایید در باره موضوع همین پست،  در موقعیت دیگر  طرف  همکار محترم (خوانده) که در اینجا نماینده قضایی اداره ثبت و احوال است، درخواست مشابه داشته باشد. بنابراین چه بسا استدلالات پست بعدی باز هم یکطرفه و ناقض مطالب پست فعلی باشد.

شاید برخی دوستان که با وکالت حرفه ای نا آشنایند خرده گیرند که مگر ممکن است یک نفر امروز حرفی زند و فردا در پرونده دیگری خلاف آن استدلال کند آیا این نوعی نفاق، ثبات نداشتن نظر و رای و .... نیست؟ در پاسخ عرض می کنم: همانطور که  می دانید حق دارای دو جنبه ثبوتی و اثباتی است. آنچه موجب اقناع وجدانی وکیل برای پذیرش موکل محق و نیل به طریق راستین وکالت و عمل به سوگند وکالتی است همانا احراز حقانیت موکل در جنبه ثبوتی است. و تنها در جنبه اثباتی دعوی است که هنر و فنّ وکالت، خود نمایی می کند. وجود شیوه های گوناگون برای دفاع و هجوم در یک دعوی و انتخاب طریق اصلح،  چشم پوشی های به موقع از برخی متفرعات دعوی و حتی تجاهل العارفین  در برخی موقعیت ها و ... نمونه هایی از این دست است .

بنابراین با فرض حقانیت موکل در جنبه ثبوتی، تدارک دفاع و هجوم،  و انتخاب نوع رفتار(گزینش استراتژی و تاکیتیک حساب شده در دعوی)  برای اثبات حق موکل، مهمترین دلیل حضور وکیل در پرونده است. بنابراین اگر در دو موضع واحد،  دو استدلال متناقض دیده می شود این نیز در راستای حق خواهی و نیل به عدالت است و این تناقض ظاهری فی حد ذاته،  فاقد اشکال و ایراد جدی است.

اینجانب بارها شاهد پرونده هایی بوده که برغم حقانیت موکل در مرحله ثبوتی صرفاً به خاطر دفاع یا هجوم بد وکیل – که به نوبه خود ناشی از کمی تجربه وکالتی بوده، محکوم شده و به علت حاکمیت اعتبار امر مختومه بها، طریق ثانوی دیگری برای احقاق حق موکل وجود نداشته است.

سوم –  موضوع مهم دیگر تمرین وکلای دادگستری برای خوب نوشتن است. به هر حال ادبیات حقوقی، ویژگی های خود را دارد. وکیل دادگستری بایستی آداب و فنون نوشتن و سخن گفتن (بلاغت و سایر علوم مشابه و مورد نیاز ازقبیل منطق و اصول) را بداند.

تسلط وکیل به قوانین و دانستن حکم یک موضوع، حجت را بر وی تمام نمی کند، او بایستی منظور خود را به لسان ادبی و حقوقی و به نحو ایجاز بیان کند، کلام وکیل بایستی از ابتذال و شیوه گفتار عامیانه و سخنان سخیف دور ماند.  کاربرد واژه ها در ماوضع له و بر اساس عرف حقوقدانان و فقهیان و نه اشخاص عامی، سخن گفتن به طریق ادیبانه و استفاده بموقع از حدیث و  امثالِ سایر و حتی بهره بردن از شعر و کلمات قصار که گفتار وکیل را نمکین و تاثیرگذار می کند و .....  نمونه هایی از این دست است

چنانکه حتی در  شیوه احترام آمیز وکیل و بهره گیری از کلمات محترمانه او خطاب به قضات بدوی و تجدید نظر و دیوان عالی کشور بایستی تفاوت آشکار دیده شود و این تمایز و رعایت حد قد و قواره مخاطب، به وضوح در ادبیات حقوقی وکیلان قدیمی به چشم می خورد.

به هر حال، بدون اینکه این جانب  ادعایی داشته باشد، بنا به آنچه آمد، انتشار این پست ها، می تواند سرمشق نوشتن وکیلان جوان و موجب تذکر اصلاح آمیز پیران باشد.  و در عین حال صرف نظر از کاستی پیش گفته؛  می تواند خود حاوی سلسله مباحثی از حقوق باشد که ارزش خواندن، تمرین، مباحثه و تذکر دادن را داشته باشد.

امید دارم انتشار این بخش از وب سایت مورد توجه مخاطبان گرامی قرار گیرد. موارد درخواستی خود را به اطلاع برسانند  و اگر تذکر یا انتقادی داشتند، دور از جانشان،  کاهلی یا کوتاهی یشان موجب محرومیت راقم از یاد گرفتن نباشد. انشالله تعالی.


مطالب مشابه :


شیوه نگارش دادخواست دعوای الزام به تنظیم سند رسمی

موسسه حقوقی رضا کاوئی - شیوه نگارش دادخواست دعوای الزام به تنظیم سند رسمی - - موسسه حقوقی رضا




نحوه تنظيم دادخواست (نمونه فرم)

یادداشتهای حقوقی - نحوه تنظيم دادخواست (نمونه فرم) - پاسخگويي به سوالات در ارتباط با دعاوی




دانلود رایگان فیلم ویدئویی جدید و زیبای نشانی با کیفیت عالی

rasipoor - دانلود رایگان فیلم ویدئویی جدید و زیبای نشانی با کیفیت عالی - rasipoor




شیوه پرکردن دادخواست

وبلاگ تخصصی حقوق و فقه - شیوه پرکردن دادخواست آموزش نگارش علمی در روابط بین-الملل .




آیین نگارش حقوقی

آیین نگارش هر روش و شیوه ای ، با اطالۀ کلام و نقیصه در بخش انواع دادخواست




نمونه دادخواست و لایحه تجدیدنظرخواهی

نمونه دادخواست و حرفه ای هم با شیوه نگارش در شیوه احترام آمیز وکیل و




نمونه دادخواست و لایحه تجدیدنظرخواهی

نمونه دادخواست و لایحه را عیناً انتشار دهید تا به لحاظ حرفه ای هم با شیوه نگارش حقوقی




آیین نگارش حقوقی

رسم بر این است که آ موزش هر روش و شیوه ای ، با انواع دادخواست نگارش هر متنی




آئين نگارش حقوقي

رسم بر این است که آ موزش هر روش و شیوه ای ، با انواع دادخواست نگارش هر متنی




برچسب :