عنوان مقاله: بررسي اثرات باورهاي مذهبي بر گرايش به راه اندازي يک کسب و کار جديد

مولف/مترجم: امير حسين ملکي
موضوع: مديريت اسلامي
سال انتشار(ميلادي): 2009
وضعيت: تمام متن
منبع: فصلنامه مجموعه سخنراني مديريت اسلامي، شماره دوم، زمستان 1387، هيأت مروّجان رهبري و مديريت اسلامي

www.mahboub.irتهیه و تنظیم: 

چکيده: يکي از حوزه هاي نوظهور و اميد بخش در دهه هاي اخير، کارآفريني بوده است. در اين راستا شناسايي علل و پيامدهاي تلاش هاي کارآفرينانه بسيار اهميت پيدا کرده است. هدف از انجام اين پژوهش بررسي تاثير باورهاي مذهبي بر راه اندازي يک کسب و کار جديد مي باشد. در اين راستا با استفاده از روش تحقيق آميخته، که شامل پرسشنامه و مصاحبه است، از دانشجوياني که در مراکز رشد دانشگاه هاي تهران، شريف و شهيد بهشتي اقدام به راه اندازي شرکت نموده بودند، آزمون به عمل آمد. نتايج اوليه بدست آمده از روش هاي کمي و کيفي نشان دهنده عدم تاثير اين باورها در راه اندازي کسب و کار بودند. پاسخ دهندگان از وجود يک نظام دروني ارزشي قوي صحبت مي کردند که گرايش به حفظ و تقويت آن داشتند و در تلاش بودند تا تقيد و پايبندي خود به اصول مذهبي را نشان دهند. يافته ها نشان مي دهند که عدم تاثير باورهاي مذهبي در راه اندازي کسب و کار  به دليل وجود متغيرهاي ميانجي است که باعث مي گردند تا باورها به صورت غير مستقيم بر راه اندازي کسب و کار تاثير بگذارند. مطالعات در غرب نيز نشان از آن دارد که باورهاي مذهبي بر راه اندازي کسب و کار تاثيري ندارند. از طرفي هنگام مطالعه قرآن و احاديث در خصوص مباحث اقتصادي و کارآفريني، نشانه هاي زيادي وجود دارد که نشان دهنده تمايل و گرايش زياد اسلام نسبت به کارآفريني مي باشد.
مفاهيم کليدي: کارآفريني، مذهب، باور، اخلاق اسلامي.


موضوع پايان نامه بنده نقش باورهاي مذهبي در شروع يک کسب و کار جديد است يکي ديگر از مسائلي که من در پايان نامه به آن پرداختم بحث کارآفريني و جايگاه آن در اسلام بود، يعني آيا اسلام موافق است يا مخالف است يا اصلا نظري راجع به آن ندارد.
کارآفريني مفهوم اوليه و اصلي اش ايجاد ارزش مي‌باشد و کارآفرين کسي است که فرصت را شناسايي مي‌کند و ارزيابي مي‌کند و يکي از آن فرصت‌ها را انتخاب مي‌کند و از آن بهره برداري مادي مي‌کند و به نوعي مي‌توان گفت که هدف اصلي و غايت کارآفريني پول درآوردن است حالا ما کارآفريني اجتماعي داريم کارآفريني مذهبي داريم ولي کارآفريني بطور خاص تعريفي که از آن در مجامع دانشگاهي داريم بحث خلق ارزش مادي است و اين بحث‌ها طوري بود که در نگاه اول شايد تعارضي ايجاد مي‌کرد با ارزش‌هاي ما، و اما اين بحث بسيار گسترده بود و از حوصله يک پايان نامه کارشناسي ارشد خارج بود به همين دليل من آمدم بطور خاص تأثير آن را به کسب و کار جديد و گرايش به آن تأکيد کردم.
پس مسئله اصلي تحقيق من اين بود که آيا باورهاي مذهبي در شروع يک کسب و کار جديد تأثيرگذار هستند؟
فرض کنيد فردي مي‌خواهد يک کسب و کار جديد را ايجاد کند و ايده‌اي به نظرش مي‌رسد. اين فرآيند شامل تشخيص فرصت، بهره برداري از فرصت، محصول، ايده، بهره برداري از ايده، ايده تبديل به محصول مي‌شود، و محصول يا خدمت عرضه مي‌شود و بازاريابي مي‌شود و بعد هم بحث فروش و رسيدن به سود مي‌باشد.
من بررسي کردم که آيا فردي که قصد ايجاد يک کسب و کار جديد دارد، آيا اين اصول و ارزش‌ها بر شروع کار وي تأثير گذار است يا نه؟
من مطالعاتم را به 3 دسته تقسيم کردم: اول: در کشورهاي غربي چقدر برروي اين موضوع تحقيق شده؟ چون در بحث اخلاق کار تحقيقات زيادي شده در دنيا ولي در بحث ارتباط مذهب و کارآفريني  تحقيقات زيادي صورت نگرفته است. نتايج بدست از تحقيقات اندکي که در باب اين ارتباط بود نشان ميدهد  که بين باورهاي مذهبي و کارآفريني وجود ندارد يا حداقل رابطه مستقيم وجود ندارد. يعني کساني که دست به کسب و کار جديد مي‌زنند اصلا بر پايه باورهاي مذهبي دست به اين کار نمي‌زنند البته تحقيق آنها بدين صورت بود که بين کسي که باور مذهبي دارد با کسي که ندارد تفاوتي وجود ندارد.
 و اما جايگاه و کارآفريني در اسلام که به دو بخش ديدگاه قرآن و ديدگاه معصومين تقسيم شده، با توجه به حديث ثقلين پيامبر اکرم (ص) قرآن و عترت را بعنوان ميراثي براي پيروان خودشان قرار دادند و ما با تکيه بر اين دو اصل بايد سيستم ارزشي خودمان را تدوين کنيم. خيلي جالب بود که در قرآن آيات بسيار زيادي وجود داشت در بحث تلاش، کوشش، کسب روزي و اينکه از انسان مي‌خواهد و او را تشويق مي‌کند به اينکه در زندگي تلاش کند همچنين اهل بيت نيز احاديث و روايات زيادي در اين زمينه وجود داشت، رسول اکرم (ص) اميرالمؤمنين (ع) و امام صادق (ع). در قرآن يک آيه خيلي مهم است (سوره رعد آيه 11) که «اناالله لايغير يقوم حتي يغير بانفسکم» خداوند سرنوشت هيچ قوم و ملتي را تغيير نمي‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را که در خودشان است تغيير دهند.
بحث تغيير، جوهره اصلي کارآفريني است. کارآفرين کسي است که فرصت را شناسايي مي‌کند و فرصت آن پديده‌هايي است که همه به آن توجه نمي‌کنند و شما به آن توجه مي‌کنيد و لازمه استفاده از اين فرصت تغيير است. پس مي‌توانيم از آيه نتيجه بگيريم که کارآفرين نقش والايي در جامعه دارد چرا که اين تغيير و ارزش اقتصادي که ايجاد مي‌کند و همچنين بدليل نقش مؤثري که در جامعه ايجاد مي‌کند. يک گريز کوتاه بزنم آقاي اوباما رئيس جمهور امريکا در طرح اقتصادي که مطرح کردند گفتند که کليد اصلي موفقيت اين طرح صاحبان مشاغل کوچک، کارآفرينان مي‌باشند چراکه اينها موتورهاي اصلي اقتصاد امريکا هستند که همه ما مي‌دانيم چه بحران عظيمي دارند مي‌بينيد آنها بر اثر يک سري ديدگاه‌ها به اين رسيده اند ولي ما در قرآن خودمان داريم. حضرت داوود روزي از خداوند مي‌پرسد که من چه کار کنم که از من راضي تر باشي خداوند مي‌فرمايد من از تو راضي هستم ولي راضي تر مي‌شوم اگر خودت کار کني و از بيت المال استفاده نکني. اين بحث که خودتان کار داشته باشيد و کسب و کار ايجاد کنيد خيلي تأکيد شده. من براي مباحث تکميلي مي‌توانم کتاب «کارآفريني در نظام ارزشي» اثر دکتر حسن خني فر را معرفي کنم که تمام احاديث و روايات را در آن جمع آوري کرده اند.
سنگ بناي مطالعات بين مذهب و کارآفريني را وبر در کتاب «اخلاق پروتستان و روح سرمايه گذاري» گذاشت. آقاي مرنز وگرت مطالعاتي داشتند که بحث مذهبي بودن افراد و ارتباط آنرا با کسب و کار را بصورت کمي محاسبه کردند و شاخص‌هايي تحت عنوان PWE که من تا حدي از اين شاخص‌ها استفاده کردم را معرفي نمودند. آقاي درويش اين شاخص‌ها را از پروتستان به اسلام تعميم داد و در ترکيه آنرا حساب کرد و متوجه شد که مسلمانان از پروتستانها امتياز بيشتري  کسب کردند و ما مي‌توانيم از اين راه ثابت بکنيم که اسلام يکي از منطبق ترين دينها با فطرت انسان است.
با توجه به مطالعاتي که آقاي معيدفر و فرجي انجام دادند متأسفانه، نگرش آن چنان مثبتي به کسب و کار در ايران وجود ندارند و ديد خوبي به کسي که پولدار مي‌شود يا کسب و کارش موفق مي‌شود نداريم يک مثال خوب اينکه شما در ابتداي سال که تقويم سال نو را مي‌بينيد اولين چيزي که نگاه مي‌کنيد تعطيلاتش است اين بزرگترين آفت کسب و کار است و خيلي از کارآفرينان از اين شکايت دارند که تعطيلات زياد باعث اين مي‌شود که کسب و کارشان زياد رونق نگيرد و همچنين بازار در بخش سنتي تعطيلات زيادي دارد. من باورها را چگونه مي‌توانم ارزيابي کنم؟ چه چيزي باور است؟ پس من از مطالعاتي که در غرب انجام شده بود استفاده کردم که آنها آمده بودند و باورها را بصورت طبقه بندي شده تقسيم کرده بودند و همچنين بنده اصول اساسي فعاليت‌هاي اقتصادي در قرآن و احاديث را دسته بندي کردم مي‌توان گفت که در 10 باور اصلي باورهاي مرتبط با کسب و کار را طبقه بندي کردم: 1- تأمين معاش و توسعه و گسترش در زندگي خود خانواده 2- کسب مال حلال 3- تلقي جامعه 4-         انجام امور خير و دستگيري از نيازمندان 5- فراهم ساختن فرصت براي ديگران 6- جهاد در راه کسب کار (يعني وقتي طرف در حال کسب و کار وقتي تلاش مي‌کند به نوعي در راه خدا جهاد مي‌کند و به خودش سختي مي‌دهد براي اينکه خانواده اش در رفاه باشند)، 7- افزايش ثروت جهت استفاده مشروع از آن (اين را من از همان مقياس PWE گرفتم که مي‌گويد آن کساني مذهبي هستند که وقتي پول درمي آورند آنرا در راه مشروع خرج مي‌کنند)، 8- مبارزه با استثمار و بدست آوردن استقلال، 9- بکارگيري انديشه و خرد، و 10- مبارزه با تنبلي و سستي. من بررسي کردم که آيا اين 10 باور در ايجاد کسب و کار جديد تأثير دارند يا خير؟ من جامعه نمونه‌اي را که در نظر گرفتم مراکز رشد دانشگاه هاي تهران بود دانشگاه تهران، صنعتي شريف و شهيد بهشتي، مراکز رشد محل‌هايي هستند که دانشگاه‌ها اتاق‌هاي اين ساختمان‌ها را در اختيار دانشجويان قرار مي‌دهد که به فکر راه اندازي کسب و کار جديد هستند و پرسشنامه‌اي طراحي کردم.
روش تحقيق من روش تحقيق آميخته از نوع تشريحي بود، روش‌هاي تحقيقي که معمولا در مديريت استفاده مي‌شود از نوع کمي هستند و يک نقطه ضعف بزرگ دارند که پديده‌هاي رفتاري و احساسي را نمي‌توانند شناسايي کنند بنابراين من از يک روش کيفي استفاده کردم، روش تحقيق آميخته بدين صورت است که ابتدا از يک روش کمي توزيع پرسشنامه فرضيات تحقيق را آزمايش مي‌کند سپس با روش کيفي آن ابعاد پنهان و احساسي را مشخص مي‌کند و روش نويني است. در پرسشنامه من ابتدا جستجو کردم که وضعيت کارآفريني اين افراد به چه صورت مي‌باشد پس از آن ميزان شرکت در فعاليت‌هاي مذهبي شان را اندازه گيري کردم چون در مطالعات غربي اين موضوع  زياد استفاده شده است، يا حداقل محسوس مي‌باشد پس از آن براساس  10 متغيري که داشتم حدود 21 سؤال طراحي کردم که ميزان اعتقاد آنها را مي‌سنجيد. مثلا يکي از سؤال‌ها اين بود که چقدر به کسب روزي حلال معتقد هستند و اين خود يک طيف ليکرت 5 وجهي داشت براي پايايي و روايي هم از آلفاي کرانباخ و اعتبار محتوا استفاده کردم پرسشنامه بين 86 نفر پخش شد که 73% مرد و 27% زن بودند، 5% تحصيلات کارشناسي ارشد داشتند 93% شيعه و 2% سني و 5/3% به هيچ ديني اعتقاد نداشتند. 30% کسب و کار داشتند 16% دو کسب و کار و 3/2% در يکسال گذشته 5 کسب و کار ايجاد کرده بودند پس از آن براي ارزيابي پرسشنامه‌ها از آزمون T استفاده کردم که آيا اين 86 نفر تا چه حد خودشان را نسبت به شرکت در فعاليت‌هاي مذهبي و همچنين آن اعتقادات مقيد مي‌دانند. جالب اينجاست که دقيقا همان نتايجي که در غرب حاصل شده بود اينجا هم حاصل شد و ميانگين معنادار نبود. يعني باورها و اعتقادات مذهبي تأثيري روي کارآفريني نداشت پس براساس روش تحقيق آميخته با 6 نفر از اين افراد مصاحبه کردم و همان 10 تا متغير را به نوعي در آن گنجاندم نتايج جالبي پديد آمد، اول اينکه اين افراد گرايش اصلي شان و دلايل اصلي شان را اينگونه بيان کردند اول: استقلال: که ما مي‌خواهيم روي پاي خودمان بايستيم، دوم خودکفايي مالي يعني دستمان در جيب خودمان باشد، سوم توسعه فردي يعني همه مي‌گفتند که ما از همان ابتدايي که دانشجو شديم مي‌رفتيم سرکار و من به اين رسيدم که کساني که وارد اين مراکز رشد مي‌شوند عمدتا کساني اند که از همان سال اول دانشجويشان سرکار رفته اند، چهارم الگوهاي ذهني رسوب گذاري شده است. آموزه‌هاي فرهنگي خانواده بسيار تأثيرگذر است 2 نفر از اين کساني که من با آنها مصاحبه کردم آذري بودند اينها مي‌گفتند که خانواده‌هاي ما اين که فرد خودش کار کند و پول در بياورد يک ارزش است، پنجم اهرم‌هاي محيطي بود يا فضاي کسب و کار متأسفانه فضاي کسب و کار در مملکت، خوب نيست ولي اين خود، يک محرک شده بود يعني وقتي مي‌ديدند که اينقدر سخت است بيشتر تحريک مي‌شدند که خودشان يک شرکت تأسيس کنند وقتي در يک شرکت کار مي‌کردند که حقوق زيادي به او نمي‌داد، ولي زحمت زيادي مي‌کشيده است او را به اين فکر انداخت.
اين افراد حين مصاحبه از يک اعتقاد قلبي و ذاتي به اصول مذهبي صحبت مي‌کردند در حاليکه در انتخاب من سعي بر اين شده بود که همه افراد مذهبي نباشند و از رعايت اخلاق، نگفتن دروغ در کسب وکار يا کم فروشي نکنند و اين جالب بود چون در ميانگين کمي اين معنادار نبود پس اينجا يک سؤال پيش مي‌آيد چون من از يک طرف يکسري افرادي دارم که براي دين ارزش قائل اند و حاضر به گرفتن نزول براي کسب و کار نيستند و از طرف ديگر قرآن و احاديث را که اشاره کردم چقدر در اين رابطه تأکيد دارند پس چرا بطور مستقيم بر ايجاد کسب و کار ندارد؟
من يکسري مطالبي را فهميدم اول از همه وجود يکسري متغير ميانجي بود ما اينجا تأسيس کسب و کار را داريم و از طرفي باورهاي مذهبي و اصول ارزشي را. اين 3 جزء را يکسري متغير ميانجي ناشناخته به هم ارتباط مي‌دهند که اينها در وجود افراد نهفته بودند که يکي از پيشنهادات تحقيق من هم همين بود که ما روي اين متغيرهاي ميانجي کار بکنيم که چه چيز باعث مي‌شود که در حاليکه هدف فرد استقلال مالي است در راه رسيدن به آن اخلاق را رعايت مي‌کند.
نکته بعدي که براساس مطالعات آکادميک بدست آوردم يک خلأ بود که در ميان رفتار و سيستم ارزشي جامعه و فرد براي من نمايان شد ما در يک قسمت رفتار را داريم (آنچه که هست) از طرف ديگر سيستم ارزشي جامعه را داريم که از باورهاي ما نشأت مي‌گيرند. خوب اين باورها برروي سيستم ارزشي فرد تأثير مي‌گذارد پس اين خلأ در نگرش اين افراد است. نگرش حاصل از ارزش‌ها و باورهاي فرد است و خبرگان مبحث رفتار سازماني مي‌گويند که نگرش قابل تغيير است نگرش را در دوران مدرسه و توسط خانواده مي‌توان تغيير داد و آنرا جهت دهي کرد. براي اين مطالب مي شود مدل زيررا مطرح نمود:
 
نمودار شماره(1): مدل مفهومي تحقيق
من طرحي را مطرح نمودم که بحث تغيير نگرش را در دوران راهنمايي مطرح کردم تا اين نگرش را در دوران حساس زندگي بچه‌ها نسبت به کارآفريني و تلاش و کار تغيير داد و اين نکته اصلي تحقيق من است که مي‌توان از طريق 2 درس حرفه و فن و دين و زندگي اين مهم را انجام داد.


نقد و بررسي:
آقاي دکتر نجاري: از عنوان شروع کنيم بهتر است که لغت بررسي حذف شود، دوم اينکه بنده پيش فرض يا فرضياتي نديدم! در مورد مسئله تحقيق هم همين طور که با سؤال‌هاي اصلي تحقيق اشتباه گرفته شد شايد مسئله تحقيقتان بايد علل و عوامل مسئله کسب و کار باشد چون کسب و کار جديد يک چيز مطلوب است و چون مطلوب است ما بدنبال افزايش آن هستيم پس ما بايد بدنبال عواملش برويم حالا در علل و عوامل مي‌خواهيم ببينيم که آيا باورهاي مذهبي هم تأثير دارند. بهتر است بجاي تأسيس کسب و کار جديد از معادل واژه start up (راه اندازي) استفاده کنيد. در بحث پيشينه تحقيق آيا شما دقت کرده ايد که چرا اخلاق پروتستاني منجر به افزايش درآمد مي‌شود؟
پاسخ: در امريکا پروتستان ها يک فرقه دارند که بعنوان متعصب ترين مطرح اند که در اصول ارزشي شان کسي را که بيکار باشد را در حد گدا پايين مي‌آورند و کسي که بيکار باشد را براي جامعه مضرمي داند و فلسفه وجود انسان را کار مي‌دانند يعني مي‌گويند ما براي تلاش و پول در آوردن بدنيا آمده ايم و ديگر اينکه چيزي بعنوان اوقات فراغت برايشان مطرح نيست يعني استراحت فقط به اين معني است که شما انرژي ذخيره کنيد که دوباره بتوانيد کار کنيد که برخي که اعتقادات قوي تري دارند حتي تا زمان رسيدن به سرکار هم کار مي‌کنند و حتي در برخي موارد به پديده اعتياد کاري دچار مي‌شوند و وبرنيز در انتهاي بخش مي‌گويد که به نظر من مناسب ترين مذهب براي بحث سرمايه داري پروتستان است.
دکتر نجاري: بحث ارزشي اش درست است اما عامل اصلي اش اين است که پروتستانها يک حالت عدم دنيا طلبي دارند که باعث افزايش گرايش آنها به کسب و کار شده ولي در مسلمانان برعکس شده، براي پروتستانها اين موجب مي‌شود که مصرف زياد نکنند پس پس انداز زياد دارند و آنرا در توليد سرمايه گذاري مي‌کنند پس بيشتر مي‌شود و دوباره اين چرخه ادامه دارد. متغيرهاتان ضعيف و قوي داشت و شاخص‌هايتان بي دقت بود مثلا شما فرد مذهبي را شرکت در مجالس معرفي کرديد که نشانگر باور مذهبي شرکت صرف نيست. اگر مي‌خواهيد آن سؤال را از نظر علمي و متدولوژي بررسي کنيد بايد شما دو گروه تجربي و شاهد و گواه را در نظر مي‌گرفتيد و تمام متغيرها را کنترل مي‌کرديد و تنها يک متغير متفاوت مي‌داشتند و پس مقايسه مي‌کرديد.
آقاي شفيعيان: بحث ارزش افزايي مالي که بحث غالب مباحث کارآفريني است مي‌پذيريم اما ضرورتا اينطور نيست و مي‌تواند کارآفريني اجتماعي هم باشد ضمن اينکه ما اگر بخواهيم وارد حوزه تعاريف ديني بشويم بحث مالي را اگر بخواهيم چنانچه در پروتستان مطرح است در اسلام مطرح نيست مثلا طبق گفته پيامبر که دنيا مزرعه آخرت است آباد کردن دنيا بخاطر آخرت است. و متغيرها مي‌توانند تأثير زيادي بگذارند مثلا عزت نفس مي‌تواند بازدارنده شود از اينکه کسي سرمايه‌اي از کس ديگر قرض کند و ايجاد کسب و کار کند يا مي‌تواند خيلي برانگيزنده باشد.
ما الگوهاي زيادي داريم مثلا آقاي احمدپور که در زمان جنگ شروع به ساخت بطري‌هايي کردند که مي‌توانست آب يا نوشابه را براي رزمندگان ببرد و طي تجربياتي که من خود داشته ام مباحث مذهبي تأثير زيادي داشته مثل امام خميني (ره) که در بحث‌هاي الگوبرداري خيلي مي‌توان از آن استفاده کرد. نکته ديگر اينکه اين 6 نفر که با آنها مصاحبه کرديد نحوه انتخاب معلوم نبوده و به نظر مي‌آيند.
دکتر مردمي: در عنوان تحقيق به نظر مي‌آيد که بحثي را که شما وارد شديد بيشتر باورهاي ديني را تداعي مي‌کند و شاخص‌هايي که انتخاب مي‌کنيم بايد در باورهاي ديني اسلامي محکم باشد مثل خمس که مي‌تواند شاخص قوي تري در اسلامي بودن کسب و کار باشد.
پاسخ: شايد يکي از دلايلي که اين همه ايراد ريشه‌اي پيدا شد اين باشد که شايد هيچ بحث آکادميکي در اين زمينه نشده بود و من ايرادات شما را قبول مي‌کنم.
در بحث متغيرها و ضعيف و قوي بودن آنها من 23 متغير پيدا کردم و پس از جمع بندي به اين 10 تا رسيدم يعني مهم ترين‌ها را بررسي کردم چون همه را نمي‌توانستم بررسي کنم.
در نمونه گيري هم چون بدنبال يک جامعه همگاني بودم پس بهترين جا جايي است همه تحصيل کرده باشند و نمونه گيري بصورت طبقه‌اي است.
در بحث شاخص‌ها من ترجيح دادم که از شاخص‌هاي غربي استفاده کنم تا تحقيقم قوي تر باشد. در مورد انتخاب مصاحبه شونده تا جايي مصاحبه انجام مي‌شود که جواب‌ها اشباع شود و تحليل هم زمان با مصاحبه صورت مي‌گيرد.


 


 


The Evaluation of Belief Factor in the Process of New Business Initiation


Amir Hossein Maleki


Abstract: Entrepreneurship is one of the emergent and Hopeful Areas in recent decades. According this, identifying the causes and results of entrepreneurial efforts has faced with a high importance. The purpose of this essay is to investigating the religious beliefs effect on new ventures creation. Using the mixed research method –which consists of questionnaire and interview- students of University of Tehran, Shahid Beheshti University and Sharif University which has established new venture investigated.
The primary results show that these beliefs have no effect on the new venture creation. Respondents believe that there is a strong internal values system and they will to keep and strength them. Results show that reason of religious beliefs ineffectiveness on new venture creation is some mediator variables which cause indirect effect. The studies in the west show that the religious beliefs have no effect on new venture creation, too. At the other side in Holy Quran and Ahadith there are numerous signs about great tendency and confirm of Islam on Entrepreneurship.
Keywords: Entrepreneurship, Religion, Believe, Islamic Moral


مطالب مشابه :


انواع آزمون های روانشناسی به همراه جزئیات آنها

پرسشنامه كيفيت پرسشنامة نظام باورها. 15 ماده. بزرگسالان. ارزیابی باورها و




دانلود و تهیه و ارائه پرسشنامه و آزمونهای مختلف

مشاوره انجام پایان نامه پروپوزال مقاله - دانلود و تهیه و ارائه پرسشنامه و آزمونهای مختلف




عنوان مقاله: بررسي اثرات باورهاي مذهبي بر گرايش به راه اندازي يک کسب و کار جديد

در اين راستا با استفاده از روش تحقيق آميخته، که شامل پرسشنامه و نظام دروني باورها را




روانشناسی باورهای دینی

مثلا پرسشنامه‏اى در باب چيستى دين ساختند در نظام باورها، سعى نمى‏كنند وجود و عدم يك




پرسشنامه

پرسشنامه هاي بسته وجه نمايانگر باورها، عقايد يا 7- نظام دستمزدهای این




پایان نامه مواد مخدر

نمره ای بود که فرد در پرسشنامه چند نظام مورد بررسی ها شاغل انتظارات و باورها .




باورها و رفتارهای مراقبتی از نوزاد در میان مردم ترکمن

دانش پرستاری: از کلاس درس تا جامعه - باورها و رفتارهای مراقبتی از نوزاد در میان مردم ترکمن




برچسب :