نگاهی به آغاز جنگ هشت ساله 7

مروری گذرا بر جنگ هشت ساله 7

داود رنجبر

جبهه میانی

در مرحله دوم تهاجم ارتش عراق، جبهه میانی نسبت به مرجله گذشته از اهمیت کمتری برخوردار بود . دشمن با تجربه بدست آمده در هفته اول جنگ به خوبی دریافته بود که با توان موجود، قدرت دستیابی به همه اهدافش را ندارد . اصلی بودن جبهه جنوب برای عراق و عدم توان کافی او برای تصرف کامل مناطق و اهداف تعیین شده در خوزستان، مانع از این می شد که ارتش این کشور بتواند در جبهه میانی سرما یه گذاری اساسی کند، ضمن اینکه نیروهای بکار گرفته شده در جبهه میانی در مرحله اول عملیات، عراق را از بهره برداری هرچه بیشتر توان خود برای دستیابی به اهدافش در جبهه جنوب محروم می کرد. با این وجود تلاش ارتش عراق نه تنها در جبهه میانی،به ویژه در محورهایی همچون سرپل ذهاب و گیلانغرب،ادمه یافت، بلکه این ارتش کوشید تا همه عوامل ممکن را در آن جبهه به خدمت بگیرد. هدف دشمن در این تلاش دستیابی به گردنه پاتاق و ارتفاعات اطراف بود. در چنین صورتی ارتش عراق به نقطه سوق الجیشی مهمی دست یافته و با سامان دادن خط پدافندی، از پراکندگی قوای خود جلوگیری می کرد، مضافاً به اینکه می توانست از قوای آزادشده از این منطقه در جبهه های جنوب استفاده نماید . لکن با حضور رزمندگان اسلام وتقویت روزافزون آنان این مسئله محقق نگردید. بنابراین جبهه میانی در این مرحله بجز چند درگیری شدید شاهد تحول مهم و اساسی نبود.

تلاش دشمن در سرپل ذهاب و گیلانغرب: دشمن پس از تهاجم سراسری خود در آغاز جنگ، علیرغم بکارگیری حداقل سه لشگر زرهی و پیاده و اشغال برخی از ارتفاعات، موفق نشد اهداف اصلی در این جبهه را تأمین کند.

همانگونه که در مقاله شماره قبل این نشریه اشاره شد ، عراق با اشغال ارتفاعات گامیشان، کوره موش و قراویز در محور شمالی، چم امام حسن و قسمتی از ارتفاعات بر آفتاب (بویژه تنگ حاجیان وچغالوند)، کمکو، چرمیان، شاه کوه و سرتتان، و نیز ارتفاعات غربی نفت شهر و سومار، در آستانه گذر از شهرهای گیلانغرب و سرپل ذهاب متوقف شد. علیرغم فرعی بودن این جبهه در مقایسه با اهداف  جنگ در جنوب، تلاشهای دشمن در مرحله دوم تهاجم خود همچنان به دستیابی به اهداف مهمی چون تصرف شهرهای گیلانغرب و سرپل ذهاب و نیز تسلط بر گردنه پاتاق معطوف بود . در این مرحله، هرچند نظامیان عراق بر این باور بودند که با توان موجود خود قادر نخواهند بود اهداف مورد نظرشان  را تأمین کنند، لکن با ایجاد خط پدافندی مناسب به ادامه جنگ اصرار می ورزیدند و به همین منظور، فشار دشمن روی محورهای سرپل ذهاب و گیلانغرب متمرکز گردید و ارتفاعات بازی دراز در محورمر پلذهاب نیز که همچنان خالی از نیروهای خودی بود، اشغال شد. ∗

در این فاصله، ارتش عراق مواضع خود در محور سرپل ذهاب و گیلانغرب را تقویت کرد. اگر چه ∗ پس از تجاوز عراق تعدادی از نیروهای خودی روی بازی دراز مستقر شدند ولی این نیروها به علت عدم تدارک و نداشتن جاده تدارکاتی، ارتفاع مذکور را بدون هماهنگی با فرمانده منطقه تخلیه کردند و چند روز بعد نیز نیروهای عراقی آن را اشغال کردند.

در این مناطق تمرکز فرماندهی، نیر و و امکانات دشمن با مقدوراتش در جبهه میانی هماهنگ بود، ولی

این امر، جبهه میانی از جمله مهران و سومار ر ا با رکود شدید مواجه ساخت. از سوی دیگر، شرایط سیاسی – اجتماعی این منطقه زمینه را برای فعالیت ضد انقلاب داخلی فراهم ساخت. بر همین اساس، دشمن به این نتیجه رسد که بیشترین بهره را از زمینه های مستعد موجود ببرد.لیکن با مقاومت تحسین برانگیز رزمندگان اسلام در شهر های گیلانغرب و سرپل ذهاب، توانایی ادامه عملیات از سوی دشمن سلب گردید و تلفات سنگینی بر آن وارد آمد. اگر چه تأمین منطقه وسیع تحت اشغال در غرب کشور که در اهداف تعیین شده عراق منظور شده بود (با توجه به از هم پاشیدگی قوای نظامی ایران و نیز فعالیت عناصر ضدانقلا ب)، آسان به نظر می رسید، لیکن این امر به دلیل عدم تناسب توان قوای نظامی عراق و گسترش منطقه و مقاومت نیروهایخودی تحقق نیافت . به دنبال بروز این معضل، دشمن سعی نمود تا با بهره گیری از گروههای مسلح  ضد انقلاب کمبوهای نظامی خود را جبران کند و از طریق حملات چر یکی در عقبه قوای خودی، موجبات تضعیف جبهه مقاومت را فراهم سازد . این درحالی بود که وضعیت جبهه مقاومت در این

شرایط، نسبت به روزهای اول جنگ بهتر به نظر می رسید.

گسترش ناقص در ارتفاعات و عدم وجود آرایش مناسب از سوی ارتش عراق در جبهه ها، و نیز بروز ضعف شدید در توان و روحیه متزلزل نیروهایش این امکان را برای رزمندگان اسلام ایجاد کرد تا موفقیتهای قابل توجهی کسب نمایند، ضمن اینکه به آنان اجازه داد تا ضمن مقاومت، به عملیات متعددی علیه دشمت دست زده و نیروهای مهاجم را به عقب نشینی وادار سازند . البته توان محدود نیروهای خودی اجازه ادامه حضور آنان در نقاط آزاد شده و پدافند از آنها را نمی داد و به همین دلیل پس از هر هملیات دشمن مجدداً منطقه آزاد شده را به تصرف در می آورد. مضافاً به اینکه مشکلاتینظیر عدم آموزش نیروهای اعزامی، تشتت فرماندهی نظامی و امکانات، برکیفیت کار رزمندگا ن اسلام  تأثیر بسزایی داشت . با این حال روحیه سرشار از ایمان و عنصر شهادت طلبی در میان رزمندگان،آنان را قادر ساخته بود تا به خوبی در مقابل تهاجمات ارتش عراق ایستادگی کرده و از پیشروی بیشتر اینارتش به عمق منطقه و در نتیجه سقوط شهرایی که به عنوان گذرگاه نفوذ برای او حائز اهمیت بود،  جلوگیری کنند.

به تدریج با گذشت زمان و کسب تجربه بیشتر، جبهه خودی منسجم تر گردید و رزمندگان با تقسیم محورها و جبهه های مختلف و تعیین فرماندهان، هماهگیهای مناسبتری را بوجود آوردند .

همچنین ضرورت پشتیبانی تسلیحاتی ارتش از سپاه در این ج بهه درک شده بود و به همین خاطرمشکلات ناشی از روابط ارتش و سپاه در این منطقه کمتر مشاهده می گردید.

همانگونه که ذکر شد، در نتیجه اصرار عراق بر ادامه جنگ در این محور از یک سو و مقاومت رزمندگان اسلام از سوی دیگر، درگیریهای شدیدی بویژه در محورهای گیلانغرب و سرپل ذهاب رخ داد. در این برهه از نبرد بخش عمده ارتفاعات سرکوب در اختیار عراق قرار داشت .بیشترین توجه دشمن به محور گیلانغرب معطوف بود و در این فاصله دشمن ضمن تقویت خود، چندین بار به این شهر حمله کرد و محور اصلی حمله خود را دهلیز شمالغربی شهر، یعنی از سمت جاده قصر شیرین، از طریق روستای گورسفید و ... قرار داد.

مقاومت نیروهای مردمی نه تنها از پیشروی دشمن جلوگیری کرد، بلکه بعضاً نتایج ارزنده ای را نیز برای اردوگاه خودی به ارمغان آورد. در یکی از این حملات در تاریخ 8/ 7/ 59 رزمندگان اسلام موفق شدند تعدادی تانک دشمن را به غنیمت گرفته و هشتاد نفر را به اسارت خود درآورند. مجدداً در تاریخ 11 / 7/ 59 ضمن به اسارت درآوردن 15 نفر عراقی، 9 دستگاه تانک آنان را منهدم کردند. به این ترتیب با استقامت نیروهای خودی، دشمن بطور موقت از تصرف شهر منصرف شده و در نقاطی چون تنگ حاجیان و گورسفید ( 9 الی 10 کیلومتری شمال غربی شهر گیلانغرب) استقرار یافت تا بدینوسیله به ارزیابی عملکرد خود، بهره گیری از تجارب به دست آمده از درگیریهای گذشته و ترمیم و تقویت سازمان بپردازد و خود را برای هجوم دیگر آماده سازد.

حمله عراق به گیلانغرب مجدداً در تاریخ 14 / 7/ 59 آغاز گردید. این هجوم از چنان شدتی برخوردار بود که توانست در ابتدا نیروهای ارتش و سپاه را به عقب براند. اما مقاومت نیروهای مردمی موجب شکست تلاش دشمن برای ورود به شهر شد و در نتیجه نیروهای عراقی به ناچار عقب نشینی کردند.

همزمان با هجوم به گیلانغرب، ستونی از نیروهای دشمن به سوی شهر سرپل ذهاب روانه گردید. تلاش اصلی دشمن در محور شمالی شهر و اتکاء به دشت ذهاب بود . نبرد در این محور تا واپسین روزهای مهرماه ادامه داشت و بالاخره مقاومت رزمندگان اسلام، عراق را به عقب نشینی مجبور کرد. دشمن که در این حملات ناکام شده بود ، به این نتیجه رسید که پیشروی در این جبهه به سادگیمیسر نخواهد بود . از این رو پس از حرکت اخیر ، تلاشهای عمده ای از سوی دشمن در این جبهه  مشاهده نگردید ، و تنها به ایجاد استحکامات، اجرای آتش سنگین توپخانه و بکارگیری ضدانقلاب پرداخت .  ∗

خبرگزاری فرانسه در اواخر مهرماه طی گزارشی اعلام کرد: سه هفته پس از آغاز جنگ عراق با ایران، به نظر می رسد جبهه غربی دیگر تثبیت شده است. براساس گزارش منابع نظامی ایران، نیروهای عراقی چندین شهر مرزی به ویژه قصر شیرین، خسروی و نفت شهر را تصرف کرده اند .  همچنین روزنامه نگاران خارجی که از منطقه دیدن کرده اند، اظهار می دارند: “ نیروهای ایرانی اکنون اطراف شهر گیلانغرب و سرپل ذهاب مستقر شده و مواضع دفاعی ایجاد کرده اند، اکنون شهر سرپل ذهاب از سکنه خالی و قسمتی از شهر گیلانغرب نیز تخلیه شده است.” دشمن برای ایجاد شرایط لازم به منظور حفظ دست آوردهای خود، برخی از ارتفاعات را که تا آن زمان مورد توجه نبودند به اشغال خود درآورد، و در این مدت به سازماندهی خطوط پدافندی خود پرداخته و نیروهای جیش الشعبی را جایگزین نیروهای سازمانی کرد و یگانهای آسیب دیده را نیز به بازسازی فرا خواند.

همزمان با توقف دشمن و کاهش فشارها، رزمندگان اسلام کم کم فرصت یافتند تا با کسب تجارب ارزنده، جبهه های جدیدی در محورهای مختلف تشکیل دهند و ضمن سازماندهی نیروها و ایجاد همکاری و هماهنگی نسبی، به چند عملیات ایذایی دست بزنند . در این میان بخشی از توان عملیاتی رزمندگان خودی در این م نطقه به رویارویی و درگیری با ضدانقلاب بکار گرفته می شد. حضور ∗ تحرکات ضدانقلاب عمدتاً در ارتفاعات دالاهو و اطراف گردنه پاتاق متمرکز بود. ارتفاعات دالاهو به دلیل موقعیت استراتژیک تسلط کامل روی عقبه این جبهه (جاده سرپل ذهاب – اسلام آباد) از اهمیت زیادی برخوردار بود. بدین ترتیب با حضور ضدانقلاب و فعال شدن آنها در منطقه ریجاب و ارتفاعات د الاهو و تهدید جدی عقبه جبهه خودی ،بویژه تسلط بر جاده اسلام آباد – سرپل ذهاب، بخشی از توان نیروهای خودی به سرکوب ضدانقلاب اختصاص یافت . تلاش ضدانقلاب در این ارتفاعات تنها مربوط به بع داز تقوف عراق در این جبهه نبود، بلکه در طول مدتی که عراق قصد داشت شهرهای سرپل ذهاب و گیلانغرب را تصرف کند، فعالیت آنان نیز در این منطقه ادامه داشت. به عبارت دیگر ضدانقلاب از ارتفاعات دالاهو به عنوان عقبه خود استفاده می کرد در تاریخ 18 و 20 / 7/ 59 حرکت گسترده ای از سوی ضد انقلاب روی ارتفاعات و بویژه گردنه پاتاق صورت گرفت که بنابه گزارش هوانیروز ، در این روز 800 نفر از ضدانقلابیون به کمک سردار جاف که به آرپی جی 7 و... مجهز بودند، در ارتفاعات دالاهو به سمت گردنه پاتاق در حال حرکت مشاهده شدند.

ضدانقلاب از ارتفاعات دالاهو تا منطقه ریحاب نیز آغاز گردید و جبهه جدیدی در مقابل عراقیها در این محور گشوده شد که شمالی ترین منطقه این جبهه در ارتفاعات چناره قرار داشت . البته ارتباط نیروهای خودی از این جبهه به جبهه شمالی قطع بود، زیرا منطقه عمومی نوسود کاملاً در اختیار ضدانقلاب قرار  اشت.

در پایان لازم به ذکر است که در این جبهه طی دوماه اول جنگ چند عملیات از سوی رزمندگان اسلام صورت گرفت که مهمترین آنها عبارتند از:

-1 در تاریخ 4/ 7/ 59 رزمندگان اسلام با امکانات و توان بسیار اندک به منظور آزادسازی و استقرار روی ارتفاع قراویز (که تصرف آن کمک شایانی به مقاومت در جبهه سرپل ذهاب می کرد ) به دشمن هجوم بردند و در ابتدا اگر چه به موفقیتهایی دست یافتند، اما به دلیل توجه دشمن و عکس العمل شدید، نیروهای خودی با به جای گذاشتن تلفات مجبور به عقب نشینی شدند.

-2 در تاریخ 20 / 7/ 59 عملیات دیگری در جبهه های سرپل ذهاب با نام “ تک درخت” انجام گرفت که در مورد آن اطلاعات زیادی در سدت نیست، اما خبرهایی دال بر به اسارت گرفتن 110 تن از نیروهای دشمن به ثبت رسیده است.

-3 در تاریخ 29 / 7/ 59 ،خبرگزاری پارس اعلام داشت که در سه محور دشت ذهاب، سرپل و گیلانغرب نیروهای رزمنده ارتش، فدائیان امام خمینی، بسیج و عشایر مسلمان منطقه، ابتکار عمل را در دست گرفته اند و به پیشروی خود که از سه روز پیش شروع شده ادامه می دهند، طی این عملیات نیروهای بعث از م نطقه گورسفید رانده و مواضعشان منهدم شده است.

در تکمیل همین خبر،اسناد و مدارک حاکی است که نیروهای ارتش و سپاه با پشتیبانی هوانیروز در یک عملیات هماهنگ در جبهه جنوب شرقی قصر شیرین، ارتفاعات افشار آباد و بازی دراز (مشرف به قصر شیرین) را از اشغال دشمن خارج کرده و به تصرف درآوردند. در این عملیات تعدادی تانک و خودروی دشمن منهدم و بخشی از نیروهای آنان کشته و مجروح شدند . البته پس از این اقدام، دشمن با عکس

العمل شدید، مناطق مزبور را مجدداً به اشغال خود درآورد.

در تاریخ 9/ 8/ 59 نیز عملیاتی دیگر در محور افشار آباد به ثبت رسیده است که در این عملیات بدلیل هوشیاری دشمن، رزمندگان خودی قبل از آغاز عملیات، با اجرای آتش شدید دشمن مجبور به عقب نشینی شدند.

-4 در روز 2/ 8/ 59 رزمندگان اسلام طی عملیاتی در محور تنگ حاجیان، بار دیگر دشمن را تحت فشار قرار دادند . در این عملیات که از دو سو (گیلانغرب و سرپل ذهاب ) با شرکت نیروهای رزمنده سپاه و ژاندارمری انجام شد، تلفاتی به نیروهای عراقی وارد گردید.

رکورد در جبهه سومار – نفت شهر:

لشگر 12 عراق بدون مشکل عمده ای از روزهای اول به اغلب اهداف خود در این منطقه دست یافت. دشمن با پشت سرگذاشتن شهرهای نفت شهر و سومار و استقرار روی ارتفاعات مهم در شرق این مناطق، به تأمین و حفظ مناطق اشغالی اقدام نمود. در شرق سومار با حضور در ارتفاعات ساراد و منطقه کله چوب موفق شد با تسلط کامل بر مدخل تنگه دشت سومار .این منطقه را به خوبی تأمین نماید. همچنین با استقرار روی ارتفاعات چشمه میل و داراوان تسلط بر نفت شهر را تأمین کرد. بدین ترتیب خط دفاعی نسبتاً مطمئنی در مقایسه با جبهه های دیگر در پیش روی رزمندگان اسلام تشکیل گردید.

اهداف مهم در این جبهه و وجود ارتفاعات گسترده در این منطقه ، عامل توقف زودرس لشگر 12 عراق بود. در نتیجه طی مرحله دوم تهاجم (حدفاصل هفته اول مهرماه تا آخر آبان) تحرکات عمده ای از دشمن در این محور مشاهده نشد.

در جبهه خودی نیز بی توجهی به این منطقه تا حدودی مشهود بود. در واقع به علت کمبود نیروی رزمنده و مشکلات ناشی از آن و محدودیت امکانات، حضور جدی رزمند گان در تمامی جبهه ها امکان پذیر نبود.

همچنین اهمیت محور سرپل ذهاب و گیلانغرب و ضرورت حفظ آن در برابر فشارهای شدید دشمن نیز جبهه خودی را از توجه به محور سومار باز می داشت. با این وجود، حضور بخشی از تیپ 2 از لشکر 81 نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی در این محور، تا حدودی دشمن را مشغول کرده بود. در دهه آخر آبان ماه (شب عاشورا) عملیاتی از سوی این واحد با هدف آزادسازی ساراد و منطقه کله چوب انجام شد تا از این طریق پل هفت دهنه که مدخل ورودی دشت سومار محسوب می شد، از کنترل عراقیها خارج بشود. اما در این عملیات بنابه دلایلی که تاکنون روشن نشده است، موفقیتی کسب نگردید، و نیروهای خودی با  حمل تلفاتی چند و انهدام تعدادی تانک بدون حصول نتیجه به مواضع قبلی خود بازگشتند.

برگرفته از مجله تاریخ جنگ، شماره ۸، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ


مطالب مشابه :


شهید مهدی باکری قسمت دوم

تاریخ جنگ ایران و عراق صبحونه باید یه فیلم کوچیک بازی کنی دانلود نقشه مرزی ایران و عراق




پیامدهای اقتصادی جنگ ایران و عراق

تاریخ جنگ ایران و عراق المللی از قواعد بازی در سطح بین دانلود نقشه حمله عراق به




شهید مصطفی چمران قسمت دوم

وبلاگ تاریخ جنگ ایران و عراق، تلاشی برای تبیین ابعاد حماسی و عقلانی جنگ است تا روایتی "درست




نگاهی به آغاز جنگ هشت ساله 7

تاریخ جنگ ایران و عراق ارتفاعات افشار آباد و بازی دانلود نقشه مرزی ایران و




مقایسه جنگ ایران و عراق و جنگ نرم امروز

مقایسه جنگ ایران و عراق و جنگ نرم امروز - - بازی دراز. آفتاب دانلود آهنگ




جنگ ایران و عراق

جنگ عراق و ایران. تصویر بالا: اطلاعات عمومی بازی و سرگرمی دانلود اسکرین سیور بسیار




نگاهی به آغاز جنگ هشت ساله 2

تاریخ جنگ ایران و عراق مهم، از جمله بازی دراز و بخشی دانلود نقشه مرزی ایران و




عملیات رجایی و باهنر

دانشنامه جنگ ایران و عراق اهداف عملیات بازی دراز و همچنین دانلود نقشه حمله عراق به




بررسی نقش روزنامه اطلاعات در تامین امنیت ملی در دوران جنگ ایران و عراق شماره 1

در دوران جنگ ایران و عراق اخبار آتش بازی و مقابله دانلود نقشه مرزی ایران و




بررسی متغیرهای تاثیر متغیرهای منطقه ای و بین المللی در جنگ ایران و عراق

المللی در جنگ ایران و عراق شد که آتش ‏بازی بیست دقیقه دانلود نقشه مرزی ایران و




برچسب :