شوخی با ادبیات

در مکتب استاد "رک گو"

حکایت طنز

"شعر"

روزی مردی عصبانی به مکتب درون شدندی ،

که شکمی فربه داشت و باسنی حجیم ،

و کتابی چند در بغل ،

و با فریاد استاد را خطاب همی کردی!

و اعتراض همی نمودی

اشعار نو و سپید را ،

که اینان "شعر" ند!! ، نه شعر ،

استاد با طمأنینه و خونسردی

و تعارف جامی آب سرد و به آرامی ،

به ایشان فرمود :

خویشتن نیز که اذعان داری به شعر بودنشان ،

پس مشکل چیست؟

مرد گفت : من می گویم "شعر" ند نه شعر

استاد فرمود : منم می گویم شعرند ، نَشعر!!

و مرد بعد از تاْملی کوتاه ،

با نُشخوار کلماتی رکیک از مکتب برون شدندی!

1388/5/29
علیرضا-ک

" شعر" = یاوه ، چرند ، بیهوده ، چرت

نَشعر = ناموزون ، بی نظم ، اینجا کسی که اجزاء بدنش متناسب نباشد

لغو مرکز آموزشی و فرهنگی سما- واحد شوشتر. نسخه 8.9, ورود به سیستم. نام کاربری : رمز عبور :

شوخی با ادبیات! سفر به شوشتر. تل های خاکی! ،مانده از گُندی شاپور و بارگاهی منصوب به یعقوب لیث را

بچه های دانشکده سما - دزفول - همایش منطقه ای علوم و مهندسی کامپیوتر - سمایی بود هرکه ساعی بود

مـســــــــــــــافـر شــوشــــــــتـر - شوخی با ادبیات : حکایت طنز "شعر" - وقـتـی کـه از

دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر آموزشکده فنی و حرفه ای سما واحد شوشتر

دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر آموزشکده فنی و حرفه ای سما واحد شوشتر

شوشتر امروز؛ شهریست طالب فکر و زبان و دست و بازوی ما ، جهت گریز از موت و نهستی!