اتحاد ملی و قومیت ها

کلید واژه ها : اتحاد ، قوم ، قومیت گرایی ، وحدت ملی

تعریف مفاهیم

 اتحاد[1]

      در فرهنگ معین برای مفهوم اتحاد معانی متعددی ذکر شده است که از جمله می توان به یکی شدن ، یگانگی کردن ، یک جهتی ، موافقت و هماهنگی رأی ها ، به هم پیوستن و اتصال وپيوستگی چند فریاد یا چند دولت در امری به وسيله قراردادی که منعقد می سازند اشاره کرد .[2]

     در تعریف اصطلاحی اتحاد باید بگوییم که منظور از اتحاد ، توافق درباره ارزش های اجتماعی بنیادین توسط اعضای جامعه می باشد که اساس ثبات اجتماعی تلقی می باشد ، یعنی اکثریت جمعیت یک جامعه نظام ارزشی مشترک داشته باشند تا وفاق ملی حاصل  می شود. لذا اتحاد ملی ناظر به روابط مردم یک کشور می باشد .به طور خاص در این نوشته منظور از اتحاد و اتحاد ملی ، پیوستگی و یکدلی تمام اقوام ایرانی وتوافق و پایبندی آنها در مورد اصول اساسی و مولفه های مشترک بین آنها می باشد. پس این اتحاد ، وحدتی عام در عین توجه به وجوه فردی و گروهی جامعه است .

 

 

قوم و قومیت[3]

     در فرهنگ معین قوم به معنای گروه مردم ( از زن ومرد ) بکار رفته است و جمع آن می شود اقوام[4] . به لحاظ ریشه شناسی ، قوم و قومیت ( Ethnicalty ) از وازه یونانی « ethnos» که به تفاوت ها و تمایزات مردم اشاره دارد مشتق شده است . یک گروه قومی ، ادراکی ، دارای اصل و نصب مشترک ، خاطرات مشترک و گذشته فرهنگی و تاریخی مشترک است . و نیز داری یک یا چند عضو سمبلیک نظیر خویشاوندی ، مذهب ، زبان ، سرزمین و خصوصیات ظاهری و فيزیکی مشترک می باشند که هویت گروهی آن از گروه های دیگر متمایز می سازد و اعضای آن به تعلقات گروهی و قومی خویش آگاهی دارند.[5] لذا طبق تعریف قوم عبارت است از یک جمعیت انسانی مشخص با یک افسانه اجدادی و خاطرات مشترک با یک سرزمین تاریخی یا وطن ونیز همراه با میزانی از حس مسئولیت.

 

 

 

 

 

 

مقدمه

وحدت ازمقولات اساسی وحیاتی است که از ابتدای پیروزی انقلاب ، مورد توجه جدی رهبران  و نخبگان جامعه بوده است ، گره خوردن این مقوله با کیان نظام جمهوری اسلامی و امنیت ملی  و نیز چالش های فراوان آن سبب شده است تا همواره حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری ، طی دوران سی ساله انقلاب ، همه گروهها و افراد ملت را به وحدت وهمدلی و سازش با یکدیگر دعوت کرده ، پیوسته از وحدت به عنوان یکی از نیازهای ضروی جامعه یاد کنند. نام گذاری سال 1386 با عنوان اتحاد ملی وانسجام اسلامی ازسوی رهبر آگاه وعظیم الشان انقلاب اسلامی تاییدی بر این مدعاست.

 تاریخ روابط بین الملل نشان می دهد که قدرت های بزرگ جهانی به هیج وجه کشورهای مستقل و دارای ماهیت ایدئولوژی متفاوت را تحمل نمی کنند و برای تغییر رفتار حتی سرنگونی چنین کشورهایی از انواع حیله ها وشگردها استفاده می کنند. دراین میان تاریخ ایران مملو از دخالت کشورهای در سرنوشت این ملت است .یکی از شگردهای قدرتهای جهانی که علیه انقلاب اسلامی ایران بکار گرفته شده ، « سیاست تفرقه بینداز وحکومت کن » می باشد که پس از پیروزی انقلاب  در دستور کار گرفت امّا خوشبختانه با هوشیاری مسئولین نظام ورهبری انقلاب تمامی این فتنه ها عقیم مانده ودستگاه تفرقه افکنی دشمن نتوانسته است هیچ سودی ازتفرقه افکنی های خود ببرد.

       از آنجائی که دخالت های مکرر بیگانگان در امور داخلی و سرنوشت ساز ملت جمهوری اسلامی همواره نقش بر آب شده و به نتیجه ای نرسیده است ، این شكست دشمنان را باید درنتیجه اتحاد آگاهانه مردمان ایران زمین دانست. اتحاد ملی برپایه ایمان به خدا جوهره اقتدار ایران اسلامی و بزرگترین و مقاوم ترین سدها در برابر توطئه هاي امپریالیسم جهان است و البته دشمن این نکته را به خوبی درک کرده است لذا از هر فرصتی استفاده می کند تا با تشدید اختلافات میان اقوام ایرانی که از مهمترین عناصر اتحاد ملی می باشند این اصل مهم اسلامی را از بین ببرد و البته دراین راه از هیچ اقدامی فروگذار نبوده  و نیست که نمونه فعلی  بارز آن در حوادث ماه گذشته (مهرماه) درجریان اقدام تروریستی زاهدان که منجر به شهادت سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وتعدادی از سران قبایل استان سیستان وبلوچستان شد شاهد بودیم و چنین اقداماتی طبق قاعده « عدو شودسبب خير اگر خدا خواهد »  نه تنها باعث تزلزلی در  اتحاد مردم نگرديد بلكه اتحاد ویکپارچگی  آنان را در محکوم کردن این حوادث و ادامه راه شهدای راه وحدت و امنيت مستحکم تر ساخت .

     درزمان حاضر ، اتحاد اقوام در جامعه ایران نه تنها فضیلت بلکه یک ضرورت اساسی است وایران اسلامی در شرایط فعلی ، باتوجه  به روند کنشهای کشورهای غربی در قبال ایران مخصوصاً در مورد مسئله هسته اي بيش از  پيش نيازمند اتحاد آحاد مردم و دفاع آنها از وکلای خود در دولت اسلامی است. لازم به ذکر است اتحادی که در این نوشته مورد بحث است نه تنها یک اتحاد نظری صرف نیست بلکه منظور وحدتی پایدار بین اقوام مختلفمی باشد که بتواند به خودی خود توطئه های ننگین دشمن را دفع نموده وراهگشای اعتلای جمهوری اسلامی باشد و این وحدت اقوام هنگامی حاصل می شود که تمام آنها احساس کرامت وعزت کنند و درچشم نظام حاکم ، باحق مساوی نگریسته شوند چرا كه هرگونه شکاف در میان اقوام ملت می تواند به پراکندگی وسستی اتحاد ملی بینجامد. امروزه دشمن به خوبی می داند که دیگر سلاح نظامی و یا اقتصادی مخصوصا درمورد ایران كار ساز نيست لذا با يك رويكرد فرهنگي ، حساس ترين نقطه وحدت امت را نشانه رفته است و آن همان اختلاف افكني در ميان اقوام ايراني است تا در سايه آن بتواند در جامعه ايران نفوذ کرده واهداف شوم خود را پیاده کند که البته نامگذاری سال 1368 باعنوان سال اتحاد ملی وانسجام اسلامی از سوی مقام معظم رهبری زنگ بیدار باشی بود که به گوش تمام مردم ایران چه عامه وچه خاصه رسید و بار دیگر دشمن را در راه رسیدن به اهداف خود مایوس کرد .

      پراکندگی جغرافیایی اقوام ایرانی و قرار گرفتن آنها درمناطق مرزی ایران باعث شده است که به سهولت در دسترس امواج ارتباطی دشمن بوده و مورد هجوم تبلیغاتی دشمن برعلیه نظام جمهوری اسلامی قرار بگیرند . اما آموزه های دین مبین اسلام و مشترکات فرهنگی و ملی دیگر باعث شده است که این اقوام وحدت خود را حفظ کرده و از امنیت ملی ایران دفاع نمایند لذا اتحاد اقوام یکی از راهکار های حفظ تمامیت ارضی ایران می باشد.

       یکی از جمله بحث هایی که درمورد قومیت ها مطرح می باشد این است که ما آن را فرصت بدانیم یا تهدید ؟ طبیعی است که اگر بطور مثال بحث فرهنگ سازی و یا برطرف کردن مشکلات اقوام و یا اعطای برخی حقوق قومی و مسائلی از این قبیل در مورد قومیت ها بطور لازم و کافی انجام نگیرد دراین صورت اصل اتحاد میان اقوام  از بین رفته ونظام اسلامی با مشکل دچار خواهد شد لذا در این مورد باید از تهدید صحبت کرد . اما آن زمانی که بتوانیم از طریق مهندسی فرهنگي مناسب ، فرهنگ اسلامی اصیل رادر بین اقوام مختلف رواج دهیم ، به مشکلات آنها برسیم و مطالبات قانونی آنها را بر طرف کنیم و ازتمام اقوام درتمام سطوح مملکتی استفاده نماییم و ... در این صورت است که باید از فرصت بحث کرد چرا که توانسته ایم رضایتی را در بین آحاد مردم ایجاد کنیم که در نتیجه آنها ، پشتوانه محکمی برای دولت اسلامی ایجاد خواهد شد تا بتواند در سایه ی آن ودرنظام ناعادلانه بین المللی باجرات تمام ازمنافع ملی عام مردم دفاع کرده و زیر بار هيچ سلطه ای نرود . البته این امر همبستگی اقوام و از بین رفتن قوم گرايی های افراطی و بی مورد و در نتیجه اتحاد ملی ایران اسلامی علی رغم تنوع اقوام تا حدود زیادی محقق شده است .

 

مبانی وحدت وهمبستگی اقوام درجامعه ایران 

     تمام مردمانی که دراین سرزمین زندگی می کنند ، سرنوشت مشترک و تاریخ واحدی دارند که در طول چندین هزار سال تکوین یافته است و وجوه مشترک (علیرغم تنوع گرایش و زبانهای محلی وقومی ) غم و شادی ها ، شکست ها و پیروزی ها و...، آنها را به یک دیگر پیوند می دهند .ازجمله عواملی که باعث ایجاد وحدت درجامعه ایران شده است داشتن هدف مشترک (اعتلای ایران اسلامی ) ، اصول مبانی مشترک (تکیه برتوحید و اسلام ناب محمدی (ص) و عمل به قرآن کریم ) سیاست ها و خط مشی مشترک (جلوگيری از دخالت بیگانگان درامور مسلمین وحفظ وحدت ویکپارچگی داخلی  می باشند.

   از مهم ترين عواملي كه در ايجاد نظم و ثبات در جامعه چند قومي ايران نقش اساسي داشته و محور اتحاد اقوام شده اند مي توان به نمونه هاي زير اشاره كرد:

الف) عامل مذهب ودین  وبه عنوان  نیرومندترین علم همبستگی و وحدت ملی 

     دین اسلام ، بنیادی ترین ، مقدم ترین رکن هویت ملی وهمان عروه الوثقی برای ایرانیان است که شیرازه ی اتحاد ملی را تشکیل می دهد .منظور ازاین مولفه ، باورهای دینی مشترک می باشند که عنصر فلسفی وايدئولوژیک اتحاد ملی تشکیل می دهند . اسلام باعث شده است که نوعی وحدت ملی ایدئولوژیک و نیز همدلی پایدار در بین اقوام مختلف ایران حاصل  شود که مهمترین عامل درجلوگیری از پاشیدگی انسجام ملی به شمار می رود چرا که بزرگترین خطری که ایران اسلامی تهدید می کند مناقشات داخلی است و اسلام این مسئله را به خوبی حل کرده است لازم به ذکر است که اقوام همیشه در انتخاب بین برتری قومی خود یا اولویت اسلام را فرا گرفته وبا این بینش بر اصل وحدت تاکید داشته اند.

ب)ملیت و حس ایرانی بودن    

    یکی از مهمترین مبانی ومولفه ها در بحث از اتحاد ملی عامل ملیت می باشدکه براساس آن تمامی ایرانیان این احساس مشترک را درک کرده اند که ایرانی هستند وهمگی به یک تمدن دیرينه تعلق دارند . هویت قومی زیر مجموعه ای ازهویت ملی است و امکان تبدیل به هویت های فرا قومی چون دولت -  ملت و واحد های بزرگ دینی را دارد. جامعه ایران ازحیث قومیت ها ، جامعه بسیار متنوع می باشد که همه در هویت ایرانی بودن شریک می باشند تمام اقوم ایرانی از هرنوعی که باشند ، ایرانی بودن را به عنوان هویت عالی خود می دانند لذا همین جاست که بحث از وحدت پیش می آید و ما از آن به عنوان مولفه درجهت اتحاد ملی اقوام ایرانی یاد می کنیم . البته باید خاطرنشان ساخت اتحاد ملی حاصل توازن و تعامل طبیعی میان اقوام وخرده فرهنگهای ایرانی است لذا ایران اسلامی متعلق به همه ایرانیان از هر قوم نژاد وگویش است.

ج) آداب ورسوم مشترک 

     دربحث از اتحاد اقوام نباید بی تفاوت از کنار عوامل فرهنگی و آداب و رسوم تاریخی مشترک و مسائلی چون ازدواج ، عید نوروز ، عید فطر ... گذشت . پذیرش خرده فرهنگها و برقراری توازن و نظم طبیعی میان آنها فرهنگ ملی ، یکی از ویژگی های اصلی فرهنگ اسلامی است که توانسته با استفاده از تمام فرصت های فرهنگی وحدتی فراگیر را در بین اقوام مختلف ایرانی بوجود آورد.

د)دشمن مشترک

    در طول تاریخ سی ساله نطام جمهوری اسلامی به طور مکرر شاهد تهاجم فرهنگی دشمن برعلیه ایران بوده ایم. هدف دشمن اختلاف افکنی ميان آحاد مردم  می باشد ودشمن البته هیچ قوم وطایفه وگروهی را بر دیگری ترجیح نداده ، بلکه سعی کرده است از تمام آنها در جهت رسیدن به اهداف سوء خود استفاده کنند که ما نمونه بارز و تاریخی آن را در ایجاد حزب دموکرات آذربایجان وحزب دموکرات کردستان در 1324 توسط شوروی سابق شاهد بودیم لذا تمامی اقوام دریافته اند دشمنی مشترک دارند که مخالف پیشرفت ملت وکشور ایران است ، البته همه آگاهند که تمجید دشمن از ما بخاطر رسیدن به منافع استعماری خودش می باشد ودر تمامی بحرانهای قومی و نژادی به شکل برنامه ریزی شده ای دخالت می کند و هم اکنون نیز به تصویر سازی منفی درمیان افکار عمومی جهانیان برعليه آحاد مردم ایران بویزه اقوام مختلف ایرانی ، سران مملکتی و اندیشمندان  این مرز بوم مشغول است تبلیغات سوء برعلیه جمهوری اسلامی ایران در مورد تلاش برای دستیابی برای سلاح هسته ای و سعی نسبت دادن اتهامات متفاوت تروریستی به جمهوری اسلامی نمونه های متداول ومکرر از سوی دشمنان کشور ملت ایران میباشد در حالیکه ایران بارها اعلام كرده است که هم از نظر اخلاقی و هم از نظر شرعی و قانونی مجاز نيست  كه براي دست یابی به سلاح هسته ای اقدام نماید و در مورد تروریسم هم بارها شاهدبوده ایم كه عمال رژِیمهای زورگو و امپریالیستی  دست به اقدامات تروریستی در ایران زده اند و ایران یکی از قربانیان تروریسم است. 

هـ ) منافع ملی

در جامعه ای چند قومی ایران منافع ملی از قبیل بحث های هسته ای ، حفظ  تمامیت ارضی ، دفاع از جنبش های اسلامی و تلاش همگاني در جهت حفظ و دستيابي به آنها از محورهاي اساسي اتحاد ملی است . منافع ملی امروز ایران ایجاب می کند که تمام اقوام گروهای جامعه ، با یکدیگر اتحاد کامل داشته و در هماهنگی کامل به حیات خود ادامه دهند . منفعت ملی و حفظ آن باید استراتژی اصلی تمام گروه ها و احزاب و اقوام باشد .

ی) رهبری واحد

    هر نظامی برای پیشرفت ، توسعه و حفظ همبستگی و اتحاد درونی نیازمند رهبر پیشوایی است که آگاهانه در راس تمام امور قرار گرفته است و در هنگام بروز هر گونه مشکل و یا بحرانی راهگشای مردم درتمام مسائل باشد به لطف الهی در کشور عزیز ایران وجود رهبری حکیم و فرزانه ،عامل مهم در پیوند و اتحاد ملی می باشد چرا که در هنگام بحران و یا بروز دیگر مشکلات ، مقام معظم رهبری با هدایت و رهنمود های عالمانه خود ، اصل تمام قضایا را تبیین کرده وتکلیف همگان را مشخص می کنند که این امر باعث قطع بحران و مستحکم تر شدن اتحاد مردم می شود. البته دشمن بطور مکرر سعی کرده است که بین رهبری و امت اسلامی اختلاف بیندازد از این وضعیت در رسیدن به اهداف سود خود ، بیشترین استفاده را نماید که با هوشیاری مردم و نخبگان این توطئه بارها خنثی شده است نمونه بارز آگاهی مردم را در مسائل اخیر انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری شاهد بودیم . تبیين مسا ئلی از قبیل تلاش منافقین داخلی ، مزدوران خارجی برای ایجاد انقلاب مخلمین در ایران و سعی آنها در از بین بردن اتحاد مردم ، توسط مقام معظم رهبری توانست اذهان خفته جامعه را بیدار کرده و کشور را از بحران طراحی شده ای که درصدد بود تا نظام را دگرگون سازد نجات دهد .

ز) قانون اساسی مشترک  

    قانون اساسی مشترک یک میثاق ملی است که همگان از هر قوم ، گروه ،  طائفه نژاد و زبان و... درآن حق مساوی برخوردار شده اند . در قانون اساسي ایران به هیچ قومی برتری داده نشده است و لزوم تکریم تمامی آنها در هر زمانی مورد توجه قرار گرفته است . لذا قانون اساسی به عنوان یکی از محور های اساسی اتحاد ملی به ویژه درمورد اقوام مختلف دارای اهمیت می باشد ، اگر تمامی افراد جامعه ايران از هر قوم وگروهی براساس قانون اساسی عمل كنند اتحاد ملی پایداری حاصل مي شود كه باعث افزايش اقتدار ملي نيز خواهد شد از این رو نتیجه می گیریم که تمام اقشار جامعه درمورد مسائل  اساسی  توسط آحاد مردم واحترام به آن حاصل خواهد شد .

       البته تاکید صرف بر مطالب فوق الذکر در بحث از مولفه های انسجام  اتحاد ملی اقوام ایرانی به تنها کافی نیست چرا که در جامعه ایران موارد دیگری که باعث شده رنگ بوی قوم گرایی ونژاد پرستی ، افراطی ازبین رود ، زیاد است در این مورد می توان به گسترش مراودات بین اقوام درک بیشتر و بهتر انتظارات قومی ازطرف مسئولین نظام ، مواریث و شناسه های فرهنگی مشترک ، بیداری نیروهای قومی ، تاریخ مشترک ، تحولات در پیش روی جامعه ایران و لزوم اتحاد مردم بویژه در قبال مسئله هسته ای و چندین مولفه دیگری اشاره کرد که در روند وحدت ، موثر هستند ولی به علت محدودیت این نوشته امکان بحث و برسی بیشتر در این باب فراهم  نمی باشد.

 

 

قومیت ها در قانون اساسی 

      قانون اساسی ایران به تمام قومیت ها بصورت عادلانه و با حق مساوی نگریسته است . در قانون اساسی رنگ و نژاد و قوم و زبان هیچ حکمی برای برتری افراد نیست زیرا این قانون بر مبنای اصول اسلامی است و اصل مساوات یکی از مولفه هایي می باشد که در تدوین و اجرای آن ، دارای نقش موثری می باشد .

     اصول نوزدهم و بیستم قانون اساسی ، بر تساوی مردم ایران و حقوق آنها تاکید داشته و تفاوت های رنگ ، نژاد ، زبان و امثال آن را سبب امتیاز نمی دانند.

     بارزترین موردی که در آن حقوق خاص قومی پرداخته می شود ، مسئله آزادی فرهنگی و امکان حفظ هویت قومی آنها می باشد که در این خصوص باید از اصول پانزدهم ، نوزدهم ، بیست چهارم و بیست و ششم قانون اساسی نام برد . اصل پانزدهم قانون اساسی بعد از اعلام و تایین زبان رسمی و ذکر این مطلب که اسناد و مکاتبات و متون درسی و رسمی باید از خط و زبان  فارسی باشد ، آزادی های متنوعی را برای استفاده از زبان های محلی و قومی ذکر کرده است که عبارتند از آزادی بکار گیری این زبان ها در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس زبان وادبیات قومی در کنار زبان فارسی . پر واضح است این حقوق امکان تداوم فرهنگی را برای گروههای قومی فراهم می آورد . اصل بیستم قانون اساسی بر برخورداری همگان از حقوق انسانی ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی اشاره دارد که در کنار دیگر اصول ، به عنوان مجوزی برای فعالیت گرو های قومی در گستره وسیعی از زمینه ها محسوب می شود.

     لازم به ذکر است ، قانون گذار، حد وحدودی را برای تمامی آحاد مردم مشخص کرده است که گروه های اقلیت از آن مستثنی نیستند.  از جمله می توان به لزوم عدم توطئه و اقدام علیه نظام جمهوری اسلامی ایران حفظ وحدت ملی ، حفظ تمامیت ارضی و استقلال سیاسی و سایر موارد اشاره کرد که در اصول نهم ، چهاردهم و بیست و ششم مشاهده می شوند.[6]

 

 

لزوم اتحاد اقوام وتوجه به قومیت هادر سیاستگذاری دولت

دشمن به خوبی می داند که با دامن زدن به برخی از اختلافات طبیعی موجود میان اقوام ایرانی می تواند شکاف های عمیقی را در بین لایه ها اجتماعی این کشور ایجاد کرده و بهترین فضا را برای شکل گیری و سازماندهی اهداف شوم خود در درون جامعه اسلامی فراهم آورد و این همان برنامه همیشگی دشمنان این سرزمین می باشد. لذا در زمان حاضر اتحاد اقوام به عنوان  یک فضیلت استراتژیک مطرح است که به راحتی می تواند  تفرقه افكنی های دشمنان را نقش برآب کند .

       اتحاد اقوام راهکار حفظ تمامیت ارضی ایران است و اگر ملت ایران بر حفظ هویت خود و لزوم یکپارچگی ملی به اجماع برسد (که رسیده است ) دشمن حتی اگر قصد شکستن و یا ضربه وارد کردن به این تمامیت و یا هویت را داشته باشد ،نمی تواند کاری از پیش ببرد و اصولاً طمع دشمن وقتی بیشتر می شود که بنیاد های اتحاد و همبستگی ملی را در درون جامعه ما در خطر ببیند.

      در طول حیات چند ساله جمهوری اسلامی به ندرت مساله موضوعی با درجه اهمیتی مثل مساله قومیت ها وجود داشته است ، گستردگی جغرافیایی ایران زمین ، تنوع تکثیر اقوام زبانها و آداب و رسوم و مهم تر از همه   قرار گرفتن قومیتها درمجاورت مرزها و حضور فعال قوم اكثریت (مخالفان نظام) درآن سوی مرزها ، به طورکلی دست دردست هم داده اند که پرداختن به این مو ضوع اهمیتی چند برابر داشته باشد .

        اقوام ، نقطه استراتژیک اتحاد ملی هستند و دشمن تمام تمرکز خود را در حال حاضر ، بر اقوام و عدم اتحاد آنها قرار داده است و هم اکنون هیچ اباعی از انجام هر کاری بر علیه این اتحاد ندارد . از عوامل داخلی و خارجی استفاده می کند و حتی رسانه ی جمعی ایران را به کار میگیرد تا بتواند اقوام را به جان هم انداخته و انسجام ملی را خدشه دار کند . آنچه راکه در استان های آذری نشین ایران بر اثر چاپ کاریکاتور مذموم شاهد بودیم باید آینه عبرتی باشد برای تمام مسئولین تا دچار توهم توطئه نشده و به برنامه ها وفعالیت های دشمنان داخلی و خارجی توجه کافی داشته باشند .

       اجرای برنامه های تمسخر آمیز با هر زبان و لهجه باعث می شود که اصل اتحاد در جامعه ایرن کمرنگ شده و مسائل حاشیه ای ، این سرزمین را از رسیدن به اهداف و برنامه های تعیین شده در راستای توسعه بیشتر ، باز دارد .      

       ازآنچه که ذکر شد نتیجه می گیریم که اتحاد ملی از طریق اتحاد قومیت ها مسیر خواهد شد و برقراری این همدلی ، وفاق و اتحاد می تواند با گفتگو  و تعمل بیشتر در میان اقوام و نخبگان آنها حاکم گردد . اما یکی دیگر  از مواردی که  دراتحاد ملی نقش  بسیار مهمی دارد توجه به سایت های قومی و چگونگی اتخاذ و اجرای این سایت ها می باشد  که در ادامه مورد بحث واقع می شود .

      طرح تقاضاهای قومی و هویتی توسط گروه های قومی ایجاب می کند که مسئولین در اتخاذ  و اجرای سیاست های خود ، به قومیت ها و مطالبات آنها توجه کافی نمایند تا نظام با بحران ، هدف های عالی و حیاتی واحد تصمیم گیرنده را تهدید کرده و ممکن است عناصر وعوامل تصمیم گیرنده  را با زور و فشار از حد خود غافلگیر کند .

      از مهمترین  اجزای سیاست های قومی که بایستی به لحاظ ویژ گی های خاص مطالبات قومی در کشور مورد توجه قرار گیرد میتوان به این موارد اشاره کرد : رعایت اصل شهر وندی در برنامه ریزی ها به طوری که هر ایرانی از هر نوع نژاد و قومی از امکانات برابری برای رشد مادی  و معنوی برخوردار باشد و عدالت را لمس کند ، پر کردن خلاهای سیاسی اجتماعی در استانها و مناطق مختلف کشور ، تلاش برای تمرکز زدایی ، گسترش کمی وکیفی  رسانه های محلی از قبیل مطبوعات  محلی و صدا سیما ی مراکز استانی و رفع محرومیت های منطقه ای و سیاست ضربتی محرومیت زدایی ، پرهیز از دامن زدن به حساسیت های اختلاف انگیز و عدم تاکید بر موضوعاتی که مبنای نظام سیاسی حاکم نیستند و فقط مقولاتی سلیقه ای می باشند و بالاخره از همه مهم تر استفاده از نخبگان و مدیران بومی در سطوح مدیریتی بالا بخصوص درمناطقی که حساسیت بیشتری براین مسئله دارند.1

       اعطای حقوق قومیتها در چهار چوب اساسی ، ازعواملی است که باعث وحدت ملی میشود .باید منافع ملی به صورتی تعریف شوند که تمام قومیت ها به یک اندازه نسبت به ان احساس مشترک داشته باشند ، چرا که در دوران هشت سال دفاع مقدس همه اقوام از کرد و لر و ترک و بلوچ وعرب و ...  در راه دفاع از آب وخاک خود شهید داده اند نقطه دیگر اینکه اهتمام به آزادی های قومی و احترام به فرهنگ بومی آنها باعث می شود که شایسته سالاری و حقوق طبیعی آحاد مردم رعایت شود.

       اگر به هر دلیلی در جامعه این احساس بوجود آید که به عنوان مثال قومیتها به واسطه قومی بودن و یا اقلیت های مذهبی به دلیل مذهبی بودن و نمونه های از اين قبیل ، نمی توانند از حقوق کامل شهروندی خود بهره مند شوند در این صورت بسیار طبیعی است که میل آنان به مفاهیمی چون وحدت ملی ، ترجیح منافع ملی بر منافع قومی و فردی ... کاهش خواهد یافت و این شرایط ، زمینه را برای دخالت بیگانگان و افراد فرصت طلب در امور داخلی مهیا خواهد کرد .

        استفاده ابزاری و سیاسی از اقوام ایرانی و رودررو قرار دادن آنها مانع از وحدت و انسجام ملی می شود . این امر را به ویژه در دوران قبل از دوران انقلاب اسلامی به وضوح شاهد بودیم که حاکمان ناشایست با مهم جلوه دادن تفکراتی چون پان ترکیسم یا پان کردیسم و امثال آن ، اقوام را به مسائل غیر ضروری مشغول داشته و از توجه به اصول ارزشی مبنایی باز می داشتند اتحاد ملی به ویژه اتحاد اقوام ، راهکاری بوده است که در دوران انقلاب و سال های بعد از پیروزی بیشترین منافع را نصیب ملت ایران کرده چرا که در بررسی علل و عوامل پیروزی ، بقاء و تداوم انقلاب اسلامی ، وحدت کلمه اساسی ترین نقش را داشته است. در بیان اندیشه اسلامی وحدت ، حضرت امام خینی (ره) و اندیشه های ایشان به عنوان بالاترین نمونه مطرح است. ایشان به عنوان معمار کبیر انقلاب بارها بر نقش اساسی عنصر وحدت کلمه تاکید داشته اند بیانات مکرر آن حضرت ، تائیدی است بر مدعای ما :

« اسلام دین برابری و برادری و در آن اصولاً نژاد مطرح نیست کرد و فارس ، ترک وعرب ، ابداً                          درسلام مطرح نیست و آن چیزی که در اسلام مطرح است تقوا و صفا برادری و برابری است »1

« در اسلام ، نژاد ، قومیت و گروه و ناحیه مطرح نیست تمام مسلمین چه اهل سنت و چه شیعه برادر و

برابر و همه برخوردار از مزایا و حقوق اساسی هستند. »2

     عزت و اقتدار اسلام و مسلمین از یک سو و اتحاد مستضعفان جهان از سوی دیگر یکی از اصلی ترین اندیشه های حضرت امام خمینی بوده است با مطا لعه  بیانات فوق و سایر فرموده های حضرت امام (ره) روشن می شود که ایشان در بحث از وحدت ملی به حفظ یکپارچگی و پیوستگی کلیه اقشار دعوت کرده همگان  را به عزت و سرافرازی تمامیت پرچم عدالت اسلام فرا می خواند.

     « ایشان هم از ماهیت وحدت سخن می راند و هم از ضرورت آن و آن را تاکتیکی مصلحت اندیشانه در نظر نمی گیرند . وحدت مورد نظر امام تاکتیکی یا ابزار مصلحتی برای پیشبرد اهداف و مقاصد سیاسی انقلاب نیست . ایشان روش های ایجاد وحدت را در خدا خواهی ، هدف واحد ، هماهنگی در راه قیام و مبارزه ، عدم طرح مسائل تفرقه انگیز و ... می داند. »3

 

اسلام و قومیت ها

    اسلام به حکم منطق آرمانی خود ، ناسیونالیسیم و قومیت منفی که نتیجه ای جزء ایجاد مانع بر سر راه پیوند واقعی میان انسانها را در بر ندارد مردود دانسته است و به همین علت هیچ کدام از تعالی اسلام نشان قوم و یا نژاد معینی را بر پیشانی خود ندارد اعتقاد به برتری نژادی یکی از عوامل مهم تفرقه در بین اقوام است که دیدگاه اسلامی آن را مطرود و عاری از حقیقت می داند .

       اسلام در واقع توجه به ارزش های قومی به شرط عدم تضاد با اسلام را منع نکرده و میهن پرستی را در درجه پایین تر از حب اسلام و بقای آن قبول دارد . لذا معلوم است كه دين جامعي مانند اسلام ، مبنا قرار دادن قوم و گروه و طايفه را تقبيح شمرده و آنها را از مقوله تعصبات جاهلانه مي داند والبته اسلام در هيچكدام از مباني (ايدئولوژيكي ، عملي .. ) احترام به اقوام را فراموش نكرده است.

       اسلام به عنوان راهنمای بوده است برای تمام اقوام تا آنها بتوانند نواقص و کاستی های خود را بر طرف کرده و با یک مبنای مشترک که تمام نیازها را در تمام وجوه به بهترین نحوه ممکن فراهم آورده است به حیات خود ادامه دهند. اسلام تنها محور قابل قبول برای تمام جوامع بشری و برای تمام قومیت ها ، نژاد ها ، و گروه ها .. را محور رب العالمین می داند .

        البته اسلام اختلاف در رنگ و زبان و به تبع آن سایر اختلافات طبیعی میان اقوام را پذیرفته و قبول کرده است در قران کریم خداوند متعال می فرماید :

«  وَ مِن آیاتهِ  خَلق السمَوات و الارض و اختلف السنتِکُم و الوانِکُم انَّ فی ذلکَ لا یات للعا لمین » :

« از نشانه های او آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف زبانهای شما و رنگ های شماست ، به یقین در این امر نشانه هایی است برای دانشمندان »1

     اگر اسلام و انقلاب اسلامی نبود به هیچ وجه آرامش در بین اقوام و قومیت های مختلف جاری نبود . نمونه بارز این امر را در استان آذربایجان ایران شاهد هستیم . اسلامی که شیعه و سنی وکرد وترک را طوری بر گرد هم جمع کرده که دیگر تب تاب قوم گرایی به ویژه در سالاهای اخیر به میزان زیادی فرو کش کرده است وامید واريم که دیگر هیچ وقت شاهد بروز درگیری قومی و .. .در ایران اسلامی  نباشیم.

«  درسرزمین ایران ، فرهنگ اسلامی توانست باتعصب ، تحجر ، اعتقادات بیهوده و از همه مهم تر قوم گرایی و قومیت پرستی به مبارزه بپردازد و از مجموع اقوام و طوایف ایرانی ملتی با فرهنگ دیرينه غنی و تمدنی متاثر از اسلام را به جهانیان معرفی نماید . نماد فرهنگ پیشرو در ایران را در بسیج نیرو های اقوام و طوایف مختلف ، زیر یک پرچم وبرای یک هدف مشترک و آن هم اسلام عزیز و به ویژه در ایام مقدس ( بعد ازآن ) میتوان مشاهده کرد ، لذا می توان گفت که قومیت گرایی فرهنگی است که از مانیست. »1

  لکن اتحاد ملت ایران و پیروی از دستورات ولی فقیه و در نتیجه ، توسعه و پیشر فت روز افزون اسلام ، برازنده ملت ایران زمین بوده و خواهد بود.

 

همی   خواستم   تا     اسلامیان           به وحدت ببندند یکسر میان

همه دوستی با هم افزون کنند               زدل کین دیرینه بیرون کنند

مرا اسلامیان را فزاید شرف                 نفاق و جدایی شود بر طرف

در اسلام آید به فر حمید                        یکی اتحاد  سیاسی پدید

شود ترک چو ایران وايران چو ترک       نماید دویی در شهان سترک

زدلها زایند این کینه زود                     نگویند شیعه و سنی که بود2

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نتیجه گیری

      اتحاد ملی مهمترین  راهکار رسیدن به منافع ملی است . در شرایط فعلی باید اتحاد ملی آحاد ملت ایران را یک ارزش استراتژیک و قابل تاکید فراوان بدانیم چرا که این اتحاد با تکیه بر هویت ملی و دینی حاصل شده و راهگشای سیاست های داخلی وخارجی خواهد بود .

       دین مشترک ، تاریخ و منابع ملی مشترک ، اصول و مبانی و ملیت مشترک ، داشتن رهبری واحد و آینده یکسان از جمله عواملی هستند که اقوام ایران زمین را وحدت بخشیده و باعث انسجام آنها شده اند.

      در شرایط فعلی و با توجه به فعالیت های نرم دشمنان لازم است ، که سیاستمدارن در اخذ تصمیمات خود کمال توجه را به بحث قومیت ها داشته و در اجرای اصل عدالت در مورد آنها از هیچ کوششی فروگذار نکنند البته تلاش های دولت حاضر و شخص ریاست محترم جمهوری در این زمینه قابل تحسین می باشد ، ولی لازم است که به ویژه در اولویت بندی سفر های استانی ، توجه بیشتری به مناطق مرز نشین کشور که اقوام گوناگون را در خود جای داده است معطوف گردد .

     نیاز امروز کشور رسیدن به انسجام استراتژیک است . منظور از انسجام استراتژیک رسیدن به ترکیب مناسبی از مصالح ملی ، منفعت ملی و علایق جزئی می باشد که موضوع قومیت ها و مطالبات گوناگون آنها را می تواند در رکن سوم یعنی همان علایق جزئی جای داد . لازم است که تفکرات ناسیونالیستی به ویژه در میان نخبگان فکری و سیاسی قومیت های گوناگون از میان برداشته شده و تمام افکار به یک هدف واحد که همان پیشرفت ایران اسلامی در قالب سند چشم انداز بیست ساله توسعه کشور می باشد ، معطوف گردد.

      ترویج قوم گرایی در زمان حاضر از بزرگترین خیانت هایی است که نظام اسلامی را تهدید می کند و متاسفانه ما در برخی ارگانهای رسمی کشور نیز شاهد برخی اعمال ناشایست در این باب هستیم . که امیدواریم با برخورد قاطع مسئولین و دست اند کاران ، این گونه مسائل حاشیه ای از بین رفته و زمینه های وحدت هر چه بیشتر امت اسلامی فراهم گردد چرا که امروزه در عصر ارتباطات ، قوم و قوم گرایی صرف ، ضرورت اصلی خود را از دست داده است.در پایان بحث برخی نظرات راهبردی وحدت را که می توند گامی موثر در اعتلای نظام جمهوری باشد ذکر می کنیم.

-         تاکید بر مشترکات اقوام به ویژه مشترکات مذهبی بین شیعه وسنی

-         تاکید بر فرهنگ و تمامیت ارضی

-         تاکید بر حفظ و حمایت از نظام مقدس اسلامی

-         فراهم کردن زمینه گفتگو میان اقوام مختلف جهت نیل به انسجام کامل اسلامی

-  استفاده از رسانه های جمعی فرگیر جهت آگاهی بخشی به افراد جامعه و افزایش سطح بینش سیاسی ایشان

-  پذیرش سلیقه ها و نظرات متفاوت و سازنده و ارائه معیار ها و ملاک های صحیح وحدت

-  توجه به موضوع اتحاد ملی به ویژه اتحاد اقوام به عنوان یک راهکار عملی جهت مقابله با دشمنان اسلامی

 

 

فهرست منابع

-         قران کریم.

-         قانون اساسی.

-         صحیفه نور، تهران، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی (وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی).

-         معین ،محمد، « فرهنگ فارسی »  به اهتمام عزیزا... علی زاده و محمد ثامن ، ج 1، (تهران : ثامن ،1350).

-         کرمانی ، ناظم الاسلام ، « تاریخ بیداری ایرانیان» ،( بیجا،پیکان ،1376).

-         نجاتی ، محمدمهدی ، « قومیت گرایی، فرهنگی که از ما نیست » ، (بیجا، نشریه قدس، 1379)

-         برزنونی ، محمد علی ، « نگاهی به انسجام ملی » ، ماهنامه اندیشه دانشجو،سال 12 ،شماره 93، شهریور 1386 .

-         ______  ، « تبیین اصطلاحات عمده و چند تامل مهم» ،ضمیمه روزنامه رسالت (منشور رسالت ) 5 بهمن 1383 



  Unity_1

2_.محمد معين ،‌فرهنگ فارسي، به اهتمام عزيزالله علي زاده و محمد ثامن ، ج1 ( تهران ، ثامن ، 1350 ) ص 170

Ethnic_3

4_. همان ،‌ج2 ص 1886

5_تبيين اصلاحات عمده و چند تامل مهم نشريه منشور ( ضميمه رسالت ) 5/7/83 ص 1

1_. علاقمندان براي آشنايي بيشتر با حقوق ،‌اختيارات و محدوديت هاي قومي مذكور در قانون اساسي ج.ا.ايران مي توانند به اصول 9 ، 14 ، 15 ، 19 ، 20 ، 24 ، 26 مندرج در اين قانون مراجعه نمايند.

1 . همان ص 2

1. صحيفه امام ج 9 – ص  49

2 . همان ص 256

1_ برزنوني ، محمدعلي ، « نگاهي به انسجام ملي » نشريه انديشه دانشجو ، شماره 93 ، شهريور 86 ص 32

2_ سوره روم – آيه 12

1 . محمد مهدي نجاتي « قوميت گرايي ، فرهنگي كه از ما نيست » ، نشريه قدس ، تير ماه 79 ، ص 2

2 . اين قطعه شعر از كتاب تاريخ بيداري ايرانيان نوشته ناظم الاسلامي كرماني اخذ كرده ام ولي متاسفانه به دليل عدم دقت كافي اينجانب در هنگام نكته برداري از رائه ساير جزئيات از قبيل ناشرو ... معذورم.


مطالب مشابه :


ياوه گويي پانتورك ها در مورد فردوسي بزرگ استاد بزرگ شعر و ادب

شعر زيباي فردوسي بزرگ در مورد گدامنش بودن و رذالت محمود غزنوي بي فرهنگ درختی که تلخست ویرا




اتحاد ها

در واقع در مورد یک اتحاد در اصل به یک تساوی بدیهی چون 0=0 می رسیم. پاره پوره های شعر




شعری در مورد امدادگری " هر کی شاعرشو میدونه بگه"

شعری در مورد امدادگری " هر کی شاعرشو میدونه بگه" این شعر را جناب آقای حسین رمز اتحاد




موقعیت گذشته وفعلی کُردها در اتحاد جماهیر شوروی(1)

مرا متوجه نبودن تحقیقات و پژوهش هایی در مورد کُرد های اتحاد شعر معاصر کردی در




اتحاد ملی و قومیت ها

آنها در مورد اصول و بی مورد و در نتیجه اتحاد ملی ایران شعر از كتاب




شعر در مورد 22بهمن

شعر در مورد 22 رمز پیروزی چو باشد اتحاد زین عمل روح خمینی هست شاد تا بُود ملّــت




برچسب :