نقش تفکر در معماری - به قلم مهندس احسان داریوشی کاندیدای شورای شهر کرمانشاه

 

مقدمه

ضعف در زمینه های نظری معماری موجب شده است که با وجود پیشینه چند هزار ساله معماری و 70 سال آموزش نوین دانشگاهی در زمینه معماری، و حضور معماران کار آزموده و متبحر در سرزمینی که برخی از عناصر معماری مانند ایوان،گنبد، قوس و بعضی از مفاهیم و الگوهای طراحی مانند چهار ایوانی در گستره ای تاریخی به مدت چند هزار سال متناسب با دگرگونی هایی که در گذشته روی داده،تحول پذیرفته است، در دوره معاصر کمتر شاهد آثاری هستیم که بتوان آن را نشات یافته از مبادی معماری ملی دانست در حالی که همزمان با پیدایش دگرگونی هایی در تفکرات معماری غرب، بسیاری از فضاهای معماری و شهری ما محل بروز انعکاس آیینه و از آثار خارجی است. طراحی یک فرآیند نیست، بلکه نوعی درک مستقیم است.لکن در هنر غرب و در فلسفه شرق این امر به خوبی شناخته شده که نیروهای ذهن می تواند برای دریافت مستقیم امور تربیت شوند.و مفهوم واقعی واژه آموزش همین است.

 

 


1- معماری،  ارشد، مربی ، عضو هئیت علمی دانشگاه آزاد واحد (کرمانشاه)

 

تعریف طراحی

طراحی امری است که در تعریف آن ابهامات زیادی وجود دارد و نظریه پردازان مختلف از زوایای گوناگونی این امر را مورد اشاره قرار داده اند. در واقع ارائه تعریفی کامل از این فرایند نیاز به جست جوی وجوه اشتراک موقعیت های گوناگون طراحی بوده و نیز شناخت تفاوت های واقعی این موقعیت ها نیز ضرورت دارد.معماری طراحی داخلی، طراحی صنعتی، و... از پس زمینه های مختلفی جهت برخوردار می گردد.البته نظریه پردازان مختلف گاه نیز سعی در ارائه تعاریفی بسیار کلی داشته اند همچون:

راه حل بهینه برای مجموعه ای از نیازهای واقعی در موقعیتی خاص (لاوسون،36،1384) و یا ایجاد تغییر در ساخته ای بشر (به نقل از کریس جونز ، لاوسون،37،1384).این تعاریف کلی بر چالش بر انگیز بودن مقوله طراحی و دامنه فراگیر آن تاکید دارد.در رابطه با مقوله معماری نیز طراحی و تعریف آن نیاز به انگاشته شدن به مثابه فرایند داشته و پیش فرض تعریف آن فرایند بودن این مقوله است. بنابراین:

در زمینه معماری، طراحی فرایندی تحلیلی به حساب می آید که به تجزیه تحلیل، ارزیابی و گزینش احتیاج دارد. در واقع طراحی را می توان کوششی برای ابداع راه حل، پیش از اجرای آن دانست (لنگ، 1382).

بر طبق مطالعات طراحی پژوهی، فرایند تفکر طراحی از سه گونه فعالیت یا ساز و کار ذهنی به شرح زیر تشکیل می گردد(Tzimar& Churchman,1984).

الف- ساز و کار تبیین هدف

این ساز و کار رویکرد اصلی به مسئله طراحی را مشخص می نماید و تفکر هدفمند را شکل می دهد که در تلاش برای تحلیل و ارزیابی چالش ها، ویژگی ها و مسائل مختلف درگیر با مسئله مورد نظر طراحی است.در این راستا این فعالیت به تعریف مسئله برای طراح و تبیین نقش طراح می پردازد.

ب- ساز و کار حل مسئله

این ساز و کار از یافتن و آفریدن گزینه های حل مسئله و یافتن پاسخ در دو وجه دریافت کلی یا دریافت عناصر جزئی راه حل تشکیل شده است.این ساز و کار، نوعی فعالیت درونی- ذهنی و وابسته به قوه تصور است و به توانایی های ادراکی و تشخیصی برای آفریدن و بیان فرآینده های تحلیلی و ابسته است. علاوه بر این به فراینده های شهودی و ارزیابی کننده ای که با سازو کار هدفمند کنترل می شوند رابطه مستقیم دارد.بنابراین تفکر طراحی هیچگاه مستقل از هدف نبوده و در عین حال خود- ارزیاب است.به طور کلی تعریف مشخصی برای حل مسئله که نظریه پردازان بر آن به اجماع رسیده باشند وجود ندارد اما به رغم اختلاف نظریه های موجود می توان وضعیت هایی را که معرف مسئله است، توصیف نمود:وقتی شخص با موقعیت یا تکلیفی روبرو می شود که نمی تواند از طریق کاربرد اطلاعات و مهارت هایی که در آن لحظه در اختیار دارد به آن موقعیت یا تکلیف سریعأ پاسخ دهد، گفته می شود که او با مسئله ای روبروست(سیف، 515،1370).

بنابر این ویژگی اصلی مسئله این است که با اولین پاسخی که به ذهن می رسد نمی توان آن را حل کرد و حل کردن آن مستلزم استفاده از دانش ها و اصول آموخته شده از پیشین در ترکیبی تازه است.مورگان1 در تعریف مسئله چنین می نویسد: به طور کلی مسئله عبارت است از تعارض یا تفاوت بین یک موقعیت موجود و موقعیت دیگری که ما می خواهیم ایجاد کنیم (به نقل از مورگان، سیف، 515، 1370)

از این رو نظریه پردازان حل مسئله را به مثاله نوعی یادگیری دانسته و خصوصیات یادگیری را بر این فرایند مرتبط دانسته اند.

 

 


1-morgan,C.T,King,RA.,Robinson, n.m, (1984), Introduction.to psychology(6th  ed.).New York:Mcgrawhill

 

 

ج- ساز و کار ارزیابی

در این فعالیت راه حل های پیشنهادی به مرحله نقد و ارزیابی گذارده می شوند.آنچه در این مرحله لازم است توانایی پیش بینی موقعیت های مختلف راه حل ارائه شده و ارزیابی نقادانه آن است.

بطور کلی محققین طراحی پژوهی در سال های اخیر مسایل طراحی را در مسائلی نامعین دانسته و آنها را غیر قابل بیان بطور کامل و جامع، درگیر تفاسیر ذهنی/شخصی و بدون سلسله مراتب معین بر شمرده اند.همچنین پاسخ به این مسئله را متنوع و بی شمار دانسته و نداشتن پاسخ مطلق و بهره گیری از پاسخ های کلی را نیز ویژگی های پاسخ بدانها دانسته اند.در این راستا ویژگی های روند طراحی را به طور خلاصه به شرح زیر بر شمرده اند(به نقل از لاوسون، ایزدی، 1389) بدین گونه که روند طراحی:

- جریانی بی پایان است

- هیچگاه مطلق و بی نقص نیست.

- تواما شامل پی بردن به ابعادی ناگفته از مسئله و حل آن است.

- ناگزیر از قضاوت های ارزشی(و بعضا شخصی است.)

این ویژگی ها بر اهمیت کاویدن مسائل طراحی و مولفه های موثر بر آن در امر آموزش طراحی تاکید می نماید.در مقوله آموزش معماری ایجاد توانایی در طراحی سهم اساسی و هدف عمده آموزش را تشکیل می دهد.هدف اصلی دروس آتلیه ای معماری تربیت طراح و ایجاد قابلیت ها و مهارت های طراحی در دانشجو است.

ماهیت و تعریف معماری:

رشته معماری را می توان در ردیف هنرهای کاربردی یا مولد به حساب آورد(نوحی، حمید.تاملات در هنر و معماری،138).آمیختگی معماری با هنر و بلکه این گزاره که تمامیت معماری امری حسی است بر کسی پوشیده نیست.تاریخ آموزش معماری به طور عمده معماری را نه در ردیف علوم و فنون بلکه در ردیف هنر قرار داده است.آموزش معماری از دوران کهن همواره با هنر عجین بوده و آموزش آن از دوران رنسانس در دست کم در بعضی کشورهای اروپایی جزء آکادمی ها و مدارس هنری بوده.با وجود این که این رشته با توسعه و تنوع فنون و رشته ها، و به ویژه افزایش تعداد گرایشهای آموزشی در جهان بعضا در ساختار مدارس و دانشکده های مهندسی و فنی وارد شده است هنوز نمی توان ماهیت هنری آنرا انکار نمود.در نزد ما تعریف معماری عبارت است از معنی دادن به  فضا، و ماهیت هنری معماری ناشی از آن است که :

1-درک و دریافت تمامیت آن امری حسی است.

2-در فرآیند طراحی در مرحله عالی، خلاقیت هنری نقش اساسی ایفا، می کند.

وجه اصلی فرآیند طراحی معماری از دیر باز نه به شیوه حل مساله علمی بوده و نه به شیوه پژوهشهای علوم تجربی.گرچه از این روشها و دستاوردهای آن در فرایند طراحی به طور کلی در انکشاف معمارانه استفاده می شود.

به این ترتیب آموزش معماری قبل از آنکه قابل تشبیه به آموزش در رشته های علمی و فنی (علوم محض و تجربی) باشد قابل تشبیه با آموزش سایر هنرها و دلادل با آنهاست.برخی گمان برده اند که ارتباط هنر و معماری از آن جهت است که هنرها به طور مستقیم و غیر مستقیم در کارهای معماری و به طور عمده در ساخت ابینه فضاها دخالت می کنند و همچنین همه ی هنرها برای وجود عرضه خود نیازمند ساختمان هستند.این تصور، ارتباط معماری و هنر را به سطح همزیستی دو موجودیت ذاتا مستقل کاهش داده.و هنر را به صورت چیزی افزوده بر ساختمان تلقی می کند.گر چه در بازار ساخت و سازهای نازل که هم اکنون بیشتر از نود و پنج درصد از ساختها در ایران تشکیل می دهد چنین است.در این صورت ذات هنری معماری فراموش میشود. با این تصور حقیر از رابطه معماری و هنر نمی توان به شیوه های آموزشی کارآمد دست یافت.برای دست یابی به شیوه های آموزشی موثر و ارزیابی نقش فضای آموزشی نمی توان ماهیت هنری را به فراموشی سپرد.از این لحاط:

1-حضور رشته های هنری نظیر موسیقی، نقاشی، مجسمه سازی، تئاتر، هنرهای دستی و ... در کنار معماری باعث شادابی و غنای بیشتر فضای آموزش معماری می شود.

2-آموزش معماری فرایند خلاقیت اثر هنری خود باید ذوق و سلیقه ی هنری قرین باشد، و این جز راه تقویت احساس هنری در دانشجویان معماری مقدور نیست.

3-ساختار و فضای دانشکده های معماری باید با عطف توجه به ذات هنری و احساسی و ضرورتهای آموزشی آن ساماندهی یا تاسیس شود.

مرحله نهایی خلاقیت هنری یعنی پردازش یا پیدایش فرم است.این مرحله است که به شدت تحت تاثیر ذوق و استعدادهای شخصی است.از طرف دیگر در مساله آموزش و کسب مهارت روش طراحی وابسته به این است که به امر معماری و فرایند طراحی معماری چگونه نگاه کنیم. یعنی طراحی مثابه کدام یک از فرآیندهای آموزشی بدانیم.به مثابه فرایند فراگیری زبان، فرایند ریاضی، فرایند مشکل گشایی، فرایند خلاقیت هنری و یا فرایند بیولوژیک و نظایر اینها.نظریات متفاوتی در این زمینه وجود دارد.افرادی که معماری را به مثابه یک فرایند حل مسئله ریاضی تلقی می کنند با مشکل زیادی در کار طراحی مواجه اند و بالعکس کسانی که آن را به مثاله یک فرایند آموزش زبان یا مشکل گشایی و به ویژه خلاقیت هنری تلقی می کنند با سهولت بیشتری در کار طراحی پیشرفت می کنند و از توان تطابق بیشتری با شیوه آموزشی و فضای معماری برخورداند.

تعریف های بنیادین

کلمه هایی چون هوش2.خلاقیت، استعداد و حافظه واژگانی هستند که در مبحث آموزش طراحی معماری به صورت فراگیر مورد استفاده قرار می گیرند.

 

 

 

 

 

نمودار عناصر چرخه آموزش

خلاقیت3

واژه ی محوری در تبین روند طراحی و آموزش خلاقانه در تمامی حوزه های طراحی به شمار می آید.بازشناسی و تعریف واژه خلاقیت می تواند به درک صحیح تر از آن و دستیابی به روندی موفق تر در فرآیند طراحی معماری منجر شود. خلاقیت از فعل خلق کردن به معنای آفریدن و به وجود آوردن اقتباس شده است ( دهخدا ج 21، 1347، ص677).استاد علی اکبر دهخدا در تعریف خلاقیت می گوید:خلاق از صفت های اصلی باریتعالی است و قوه ی خلاقه نیرویی است که منجر به تولید صورت های بدیع می گردد(دهخدا ج 21، 1347، ص677).خلاقیت امر با اهمیتی است،و اصالت نتیجه خلاقیت است نه منظور آن.تلاش به قصد نیل به اصالت، تلاشی به نهایت بی اصالت است.اصالت چیزی است که باید بروز کند.(پرویز فروزی،1371،ص 157).  

عمر فاروق4 در تعریف خلاقیت، آن را ارایه ی پاسخی منحصر به فرد، بهتر و مناسب تر برای مساله معرفی می نماید.فرهنگ توصیفی روانشناسی شناخت در تعریف خلاقیت می نویسد:خلاقیت به توانایی پیدا کردن راه حل نا متعارف و با کیفیت بالا برای مسایل اطلاق می شود (آیسنک، 1379، ص .24).بر اساس این تعریف شخص خلاق کسی است که نسبت به اطلاعات مستقیم 5 و داده هایی 6 که در اختیار همه ی ما قرار دارد به شیوه ای جدید برخورد می کند(ادواردز، 1377 ، ص 34).به عبارت دیگر خلاقیت توانایی پیدا کردن راه حل های غیر مشهور و جدیدی است که بهتر از راه حل های گذشته می تواند پاسخگوی نیازها و کاستی های مساله باشد.

هوش

تفکر،استدلال و حل مساله همگی پدیده هایی هستند که هوش در مراحل انجام آنها نقش محوری بر عهده دارد. بر اساس این نظریه پنج اصل کمی شناختی که با هوش مرتبط اند و در آزمایش ها تعریف کننده هوش می باشند مرتبط اند و در آزمایش تعریف کننده هوش می باشند عبارتند از:1-مهار همزاد 2-خستگی 3-نیروی روحی 4-توانایی ابتدایی 5-قدرت حفظ کردن و حافظه (آیسنک ، 1379، ص.500).بر اساس یکی از مشهورترین دسته بندی ها، انواع مختلف هوش عبارتند از:1-هوش زبانی 2-هوش منطقی-ریاضی 3-هوش و موسیقی 4-هوش فضایی 5-هوش بدنی-حرکتی 6-هوش برقرای ارتباط با دیگران 7-هوش برقراری ارتباط با خود (آیسنک ، 1379، ص.501).

حافظه

حافظه7 از مهم ترین ارکان شکل گیری دانش در آموزش معماری به شمار می اید که به سبب قابل اندازه گیری بودن کارکرد آن ،اغلب جایگزین دیگر عناصر چرخه ی آموزش چون استعداد8، هوش و خلاقیت می شود.حافظه از لحاظ لغوی به معنای استعداد به خاطر سپردن و به خاطر آوردن صور اشیاء یا موقعیت های مربوط به تجارب گذشته می باشد.تحقیقات تجربی زیادی برای اندازه گیری حافظه به عمل آمده است که این تحقیقات نشان می دهد:کسانی که به سرعت یاد می گیرند فراموش می کند و نیز آن چه منطبق با تمایلات عقلانی یا جوائج عاطفی باشد.بهتر به خاطر می ماند(مصاحب ج1، 1345،ص 827).

تفکر ç  تجسم و تخيل  ç محصول ( بنا )

طراحي : فرايندي است از تفکر شروع و به يک محصول ( بنا ) ختم مي شود

intelligenc2-

Creativity -3

Omar farugue -4

5-به نقل از:(محمودی، 1377).

Direct Information-6

Data-7

Memory-8

Talent -9

10- جهت کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه روند خلاقانه برخورد با مشکلات و مسایل چند گانه و پیچیده در خلق ایده های جدید مراجعه کنید به :

(adams,1980)

 

فرآیند آفرینشگری

باز نشانسی مراحل شکل گیری یک ایده ی خلاقانه در طراحی معماری،از پرسش هایی است که از دیر باز پیش روی استادان بزرگ و هنر معماری قرار داشته است.عده ای از اندیشمندان معتقدند که فرآیند طراحی خلاقه به قدری پیچیده است که تفکیک اجزای فرآیند طراحی و معرفی آنها نا ممکن می نماید . بر اساس تقسیم بندی انجام یافته در کتاب معتبر کلاسیک اندیشه خلاقانه، مراحل آفرینشگری عبارتند از:(Harrison;1962:218)

                                                                                                                            

 

 

پرورش آفرینشگری در طراحی معماری

گام نخست در افزایش قابلیت طراحی در دانشجویان معماری و یا طراحانی که در جامعه حرفه ای به کار  مشغول اند،معماری و یا طراحانی که در جامعه حرفه ای به کار مشغول اند،تلاش برای حفظ توانایی های بالفعل آن هاست که لازم است پیش از مرحله ارتقاء توانایی آن ها در آفرینشگری صورت پذیرد.بر اساس رویکرد انتخاب شده در این پژوهش گام های موثر در پرورش آفرینشگری عبارتند از:

 

انسان در کانون عمل

ما ممکن است طرحی را که بدون آنکه طراحش را بشناسیم تحسین کنیم، اما اگر خواهان چیز طراحی شده باشیم، بایستی کار را با دخالت یک طراح شروع کنیم، طراح شخصیت آفریننده ای است: و آفریندگی در اینجا اشاره دارد بر نوعی از فعالیت که منظور ایجاد طرح جهت پیدا می کند.اما واضح است که این فعالیت به تنهایی طرح محسوب نمی شود. کار طرح یک کار تکراری صرف نیست، اگر چه واژه طرح گاهی در مفهومی مورد استفاده قرار می گیرد که گویی چنین است. طراحی متضمن ابتکار است.بدون ابتکار طراحی غیر ممکن است، بنابر این اشغال و آمیختگی طراح با کیفیت ابتکار به مفهوم  فوق اساس مشغله فکری او را تشکیل می دهد. بین هنر و طرح اغلب قائل به نوعی تمایز هستند.و این اشتباه است.لکن این اشتباه آنچنان سخت ریشه دار شده که ما ناچار بایستی کاربرد آن را که انواع مشخص طرحها را به عنوان اثر هنری متمایز می نماید، قبول کنیم این وضعیت در هنر به  بروز  سو تفاهم های ناخوشایندی منجر می شود.باید گفت که بدون اتخاذ تصمیمات مبتنی بر برداشتهای جمال شناسانه در زمینه نحوه کاربرد صحیح ابزار بیانی غیر ممکن است بتوانیم یک اثر هنری به وجود بیاوریم.

راه کارها و شیوه کار طراحی

1- در کارهایی که از آنها آگاهی نداریم بهترین روش آن است که با احتیاط پیش برویم و از تظاهر به آفرینندگی هنرمندانه و تظاهر به شیوه تفکر طراحانه ای که فاقد آنیم بپرهیزیم.

2- برای طراحی نباید هیچگونه قانونی وضع نماییم اما با دنبال کردن صحبت باغ و باغبانی می توان باغچه ای را طراحی نمود و شرایطی ایجاد کرد که گیاهانمان برویند.پس از کاشتن باید به حال خود رهایش کرد که خودشان برویند.این کار ممکن است خیلی وقت بگیرد، در این اتفاق صبر سر چشمه هدایت و پیشرفت کار می باشد و این را باید یکی از اصول طراحی دانست که صبر و حوصله به خرج داده شود در زمان طراحی.

3- محیط مطلوب برای یک هنرمند عبارت است از کارگاهی که پراشتغال با مقدر زیادی کار و جوی دوستانه مملو از دلگرمی و انتقاد متکی به آگاهی باشد..

4- آشفتن اندیشه های آفریننده با اطلاعات خاک شده کار عبث و زیان باری است.طراح بر اساس طبیعت خاص حرفه اش ، نیاز دارد که نکات چندی بداند.اطلاعات از پیش حفظ شده تقریبا همیشه غیر قابل اتکاء بوده و اجتناب از آنها همواره توصیه می شود.طراح به این نیاز دارد که بتواند((در زمان طراحی به بهترین اطلاعات قابل دسترسی دست پیدا کند))و نیز نیاز دارد به اینکه حین استخراج اطلاعات، مبانی داوری درست و صداقت را در خود پرورش دهد.اگر طراح به جای طراحی بر اساس محفوظات ضمیرش، به اطلاعات نو دست پیدا کند، این اطلاعات، در فعالیتهای مربوط به طراحی، همچون یک عامل محرک تازه و ناب وارد عمل شود.

5- معیار قضاوت و سلامت فکری در وجود یک طراح به طور خودبخودی و بر اثر خلوص شخصیت او حاصل نمی شود.

6- ما در حرفه طراحی در پی کمال برتر هستیم نه در پی تحصیل حد متوسط.همین طور است در مورد تحصیل دانشگاهی، و آنچه که کمال مطلوب تحصیلات دانشگاهی و اساسا منطق موجودیت دانشگاه را تشکیل می دهد.عبارت است از((سلامت و درستی در پی جویی حقیقت))

7- مبنای دیگر برتری کار، ظرافت در اجرای آن است.جمع آوردن اجزاء مختلف بنا نیازمند مهارتهای دستی ظریف بوده و شیوه های برخورد یک استاد کار خوب در نحوه کاربرد مصالح کار، برای طراح حائز اهمیت می باشد.

8-نفعی که از انجام یک کار بد برای معمار حاصل می شود به شخصیت او بستگی دارد.در مورد یک آدم منطقی می توان اظهار داشت که این وضع به فروتنی و تواضع منجر می شود، ولی وضع همیشه چنین نیست.

9-کار معمار یک فرایند مستمر در طریق آفرینندگی است، فرایندی که از یک انگیزه اصلی، که خود چکیده یک سلسله انگیزه های دیگر است، آغاز و به ایجاد طرح نهایی می انجامد.

11- معمار باید سلسه امکانات موجود در کار معماری را به طور کامل بشناسد،این امکانات قالبهای مختلف کار هستند.قطع مناسب کار بایستی انتخاب و به مردم تبیین شود.و مردم بایستی اختیار داشته باشند که آن را رد نموده و یا قالب دیگری انتخاب نمایند.

10-نقطه شروع کار،مردم هستند.باید دید که آنها چه می خواهند و از چه چیز خوششان می آید.اقدام بعدی که با نقطه شروع کار توامان است مهار شدن امیال مهندس معمار توسط خود اوست.او بایستی تسلیم موضوع کارش، برنامه کارش و تسلیم مردم باشد.

12-پذیرش یک قالب کاری معین امر طراحی را بسیار ساده کرده،پهنه میدان تصمیم گیری ها را محدود نموده و مهندس معمار را قادر می نماید که تمامی قریحه خود را بر شیوه ویژه ای از طراحی متمرکز نماید.

31-طراحي معماري در صورتيكه بدون در نظرگرفتن هدف و عملكرد فضاها (فونكسيون) و چگونگي ارتباط و تركيب آنها با يكديگر انجام پذيرد، تنها يك چهار ديواري و يا مجسمه اي را بوجود مي‌آورد كه گرچه ممكن است از لحاظ شكل خارجي (نماها) داراي زيبائي چشم گيري باشد، ليكن از حيث فضاهاي داخلي اصولي و قابل قبول نمي‌باشد.

14- توجه به اصل يكپارچگي و ديد همه جانبه در طراحي معماري از ضروريات اوليه مي‌باشد، زيرا موفقيت و مفيد قرار گرفتن فضاهاي موجود تا حد زيادي بستگي كامل به اين مسئله داشته ونبايد فراموش نمود. چنانچه فقط عناصر افقي و عمودي بصورتي مجرد طراحي گردد، حتي اگر داراي تناسب و اسلوب صحيح باشند باز حاكي از آن نيست كه فضاي معماري حتماً موفق باشد

-15دلالت بر جنبه های کیفی ویژه ای از شخصیت و اندیشه یک شخص، که او را شایسته ایجاد اثر معماری می کند.معمار باید برای درک نیازهای پیچیده انسان و توجه به این نیازها از طریق احساس،ادراک و استدلال در قالب فضای ساخته شده در بافت یک محیط از قریحه پیشرفته ای برخوردار باشد

محدودیت های طراحی

در بیشتر مراحل حرفه طراحی حد بین طرح و اجراء روشن می باشد.2-یک معمار به دشواری می تواند سازنده طرح خود نیز باشد و از تمامی اشکال هنرها،کار او از همه گرانتر تمام می شود.سر انجام در یک مرحله از مراحل کار، بایستی کار طرح از کار اجرا جدا شود.کار طراحی اغلب مواقع یک کار گروهی است و لیکن اجرای طرح به صورت ساختمان در تمام مواقع به یک کار دست جمعی احتیاج دارد.3-طراح در ایفای نقش خود به عنوان یک هنرمند تاثیر گذار، فقط تا جایی پیش برود که با اثرش همنوایی داشته باشد.4- به هر حال ساخت و تقسیم مسئولیت ها هر طور باشد، طراح نمی تواند به تنهایی کار کند.او جزیی از یک جمع است و لکن نقش اساسی او تهیه طرح معماری می باشد.این مسئولیت را هیچ کس دیگر ندارد.5-معمار یک طراح است.او تنها در کسوت یک طراح هویت یک معمار را پیدا می کند.

نتیجه گیری

مهم ترین هدف خارج کردن شاگرد از فرآیند خطی آموزش دبیرستانی قرار دادن او در محیط مشاهده، مکاشفه و خلاقیت است. آموزش پیش از دانشگاه فرآیند یک سویه انتقال دانش از معلم به متعلم است؛در حالیکه در آموزش معماری هدف تربیت معمار است.در این آموزش شاگرد باید علاوه بر کسب دانش و مهارت ها و با اتکاء به آنها، توان خلق محصول هنری و معماری را داشته باشد.بدیهی است که فراوانی داشته ها و مهارت ها لاجرم به خلق اثر منتهی نمی گردد و آموزش موظف است تا از طریق راه کارهایی خاص قوه خلاقه در شاگرد و راه کارهایی از پیش تعیین شده ، مشخص و با شناخت استعداد ها و ویژگی های یکایک شاگرادن  بتواند نحوه درست طراحی کردن را آموزش دهد.

به بیان دیگر آموزش خلاقیت تنها از طریق آموزش خلاق امکان دارد؛آموزشی فرصت طلب و هدف دار که در ارتباط دائمی و عمیق با شاگرد شکل گرفته و هیچ فرصتی را در جهت کشف استعداد و تحریک قوه ی خلاقه ی او، از دست ندهد.

 

 

منابع:

  -1ایزدی، عباسعلی، انتخاب دانشجو برای تحصیل در رشته معماری، مجموعه مقالات دومین همایش آموزش معماری، به کوشش سیدا امیر سعید محمودی، نشر نگاه، تهران، صص 45-54، 1382.

 -2اتین یوهانس،پیروز سیار، طرح و شکل، سروش،تهران،1372.

 3- ادواردز، بتی،شروه، عرب علی، طراحی با سمت راست مغز،عفاف، تهران، 1377

4- بنجامین، اندرا،دیباج سید موسی، سلطان زاده حسین، فلسفه در معماری،تندیس نقره ای،تهران،1377

5- لاوسون برایان، طراحان چگونه می اندیشند، ندیمی، حمید، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، تهران، (1389)

6- لنگ، جان، آفرینش نظریه معماری، عینی فر، علیرضا, انتشارات دانشگاه تهران.(1382)

7- محمودی، سید امیر سعید، تفکر در طراحی، مجموعه مقالات دومین همایش آموزش معماری، به کوشش سید امیر سعید محمودی، نگاه امروز، تهران،صص 219-230، 1382

8- ندیمی، حمید، آموزش معماری، سلسله مباحث دروس دکتری، دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران،(1385)

9- دهخدا، علی اکبر،لغت نامه دهخدا،گردآوری زیر نظر دکتر محمد معین، انتشارات دانشگاه تهران،تهران، 1347

10- نلر، جورج اف .، مرکز نشر دانشگاه شیراز،هنر و علم خلاقیت، شیراز،شیراز 1369.

11- حجت، عیسی، مجله هنرهای زیبا، شماره 12 مقاله((حرفی از جنس زمان))زمستان1382، انتشارات دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران

12- سلطان زاده،حسین، مجله فرهنگ و معماری، شماره 17، ویژه آموزش معماری، دفتر پژوهشهای فرهنگی، تهران 1379.

13- محمودی، امیر سعید، مجله هنرهای زیبا،شماره 4 و 5، مقاله((آموزش روند طراحی در معماری))زمستان 1377و بهار 1387، انتشارات دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران

14- محمودی، امیر سیعد، مجله هنرهای زیبا شماره 12 مقاله ((چالش های آموزش طراحی در ایران)) زمستان 1382، انتشارات دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران.

15-نوحی،حمید، تاملات در هنر و معماری، مقاله((معماری و تقدیر اجتماعی)) تهران، گام نو، 1379

16- حمید نوحی، جزوه درسی مبانی نظری معماری، دانشگاه علم و صنعت

- Catherine, Patrick (1955), what is creative Thinking,Philosophical Library, New York17

18-Lang, John (1987),CreativityAachitecturalTheory:The Role of the Behavioural Sciences in Enviromental design, etc,source book for Creative Thinking,Scribners, New York

19-Laseau, pole(1989),Graphic Thinking,the Architectural and Designers,VanNostrand Reinhold, New York

20- Zumthor, Peter(1988),Thinking-Architecture,library of Congress,Washington D.C.,USA.

21- Bright, A., “Teaching and Learning in the Engineering Clinic Program at Harvey Mudd College,” Journal of Engineering Education, Vol. 83,No. 1, 1994, pp. 113–116.

22- Dym, C.L., “Learning Engineering: Design, Languages, and Experiences,” Journal of Engineering Education, Vol. 88, No. 2, 1999, pp.145–148.

23-Agogino, A.M., Sheppard, S.D., and Oladipupo, A., “MakingConnections to Engineering During the First Two Years,” Proceedings,1992 Frontiers in Education Conference, Institute of Electrical and Electronic Engineers.


مطالب مشابه :


آشنایی با مراحل طراحی ساختمان

آکادمی معماری آشنایی با مراحل طراحی یک واحد مسکونی معمولی که تا حدودی منطقی و اصولی




معماری پایدار چیست؟

دفتر مهندسی معماری که عکس*العملی منطقی در برابر ابعاد انسانی در فرآیند




مفاهیم طراحی، ضوابط و استانداردها و تحلیل نمونه ها

اهمیت آن در فرایند طراحی معماری است طبیعی منطقی و كه توسط دفتر معماری




ریاضی در معماری

معماران و دیگر طراحانی که در فرآیند طراحی خویش منطقی اندیشه به ای در طراحی معماری مسئله




نقش تفکر در معماری - به قلم مهندس احسان داریوشی کاندیدای شورای شهر کرمانشاه

تر در فرآیند طراحی معماری دارد.در مورد یک آدم منطقی می معماری، دفتر




هویت فراموش شده در معماری ایران

هویت فراموش شده در معماری نیز در طراحی و ساخت از و منطقی بکار




میس ون درروهه

پیشرو در معماری در جستجوی یک روش منطقی بود که باعث هدایت فرآیند خلاق طراحی معماری




برچسب :