دلخوری قهرمان از بدقولی مسئولان !!

* چطور شد كشتي‌گير شدي؟

- چون پدرم مربي كشتي بود، من هم كشتي‌گير شدم. از هشت سالگي كشتي را شروع كردم و در 12 سالگي براي اولين بار در مسابقات چند جانبه نونهالان در اراك مسابقه دادم. از سال 1380 هم حرفه‌اي تمرين كردم و در سال 82 در اولين سفر خارجي‌ام به جام «مشفق عيسي يف» آذربايجان رفتم. در آنجا سه كشتي‌گير روسيه، دو كشتي گرجستان و يك آذربايجاني را بردم و اول شدم.

* در رده‌هاي نوجوانان و جوانان رقيبي داشتي كه سد راهت شود؟

- در رده‌هاي نوجوانان و جوانان اختلاف كشتي‌هايم معمولا زياد بود و كمتر حريفي مرا به سختي مي‌انداخت. تنها يك رقيب داشتم و آن هم «افشين پورمجيدي» از تهران بود. در سال 1381 در انتخابي تيم ملي نوجوانان به او دو بار باختم. به غير از پورمجيدي، كشتي‌گير ديگري نبود كه بخواهد مرا اذيت كند.

* چه كسي راه و رسم درست كشتي گرفتن را به تو ياد داد؟

- اولين مربي‌ام پدرم بود. او پايه كشتي را درست به من ياد داد و پس از آن مربيان ديگر كشتي ام را تكميل كردند. چون كشتي‌گير هجومي بودم، پدرم روي زيرگيري‌ام خيلي كار كرد. به همين خاطر در اين كار مهارت دارم. البته چون فقط به فكر كشتي هجومي بودم، دفاعم ضعيف شد. از وقتي به تهران آمدم زير نظر پژمان درستكار و محسن كاوه روي اين ضعفم كار كردم. هنوز دو سه ريزه كاري در دفاع است كه براي المپيك بايد بيشتر به آن بپردازم.

* ضعف دفاعي تو در فينال مسابقات جهاني نمود بيشتري پيدا كرد. كسي تا به حال اين موارد را به تو گوشزد نكرده بود؟

- در قديم منصور برزگر و عليرضا حيدري مشكلات دفاعي‌ام را به من گفته بودند. زماني كه تيم ملي جوانان بودم، حيدري سرمربي بزرگسالان بود. او هميشه من، تقوي و آذرشكيب را مي‌آورد تا با بزرگسالان تمرين كنيم و در آن تمرينات مشكلاتمان را بر طرف مي‌كرد.

* به نظر مي‌رسد رابطه‌ات با پدرت جدا از يك رابطه پدر و فرزندي است.

- با پدرم مثل دو تا رفيق هستيم. آدمي كه حرفه اي ورزش مي‌كند كسي را مي خواهد تا حمايتش كند. پدرم هميشه پشتيبانم بود و زماني كه در اردوها بودم پي‌گير كارها و درسهايم مي‌شد. همين ديروز ليسانس تربيت بدني‌ام را گرفتم و براي كارشناسي ارشد در دانشگاه تهران مركز ثبت نام كردم.

* پس، از درس غافل نشدي؟

- به كشتي نمي شود اعتماد كرد. بايد هميشه پشتوانه ديگري هم داشت.

* وقتي پدرت در كوچ تو مي نشيند راحت تر كشتي‌مي‌گيري يا وضعيت دشوار تر مي‌شود؟

- بچه كه بودم وقتي پدرم روي صندلي مي نشست، خيلي راحت‌تر كشتي مي گرفتم، اما حالا كه سنم بالاتر رفته دوست ندارم پدرم در كوچ باشد. وقتي مي بينم كه چطور حرص و جوش مي خورد، ناراحت و احساساتي مي شوم و نمي توانم كشتي بگيرم. الان 3-4 سال است كه ديگر پدرم مرا كوچ نمي‌كند. البته همه جا با من مي‌آيد، اما ديگر كوچ نمي نشيند. او روي سكوي تماشاگران مي نشيند و كشتي هاي حريفانم را نگاه مي كند. قبل از مسابقه هم نكات فني حريفانم را به من گوشزد مي كند و مي گويد كه چطور كشتي بگيرم.

* بچه ملاير هستي. وقتي مسعود مصطفي جوكار اولين مدال آور تاريخ اين شهرستان شد چه اتفاقي در شهرتان افتاد؟

- آن موقع من عضو تيم ملي نوجوانان بودم و قهرمان آسيا شدم. دو ماه بعد جوكار در المپيك آتن مدال نقره گرفت. وقتي جوكار مدال گرفت ملاير برهم ريخت. هنوز هم كه من سه مدال جهاني گرفته‌ام آن قدر شلوغ نشده كه از جوكار استقبال كردند. كشتي هاي جوكار در المپيك را هم شبكه 3 نشان مي داد و هم تلويزيون استاني.

* مدال مسعود جوكار چقدر براي توي نوجوان انگيزه ايجاد مي كرد؟

- در آن زمان ملاير كشتي گيران خوبي داشت. عليرضا رضايي منش، جلال لطيفي و مسعود مصطفي جوكار عضو تيم ملي بودند. در ملاير يك سالن تمرين داشتيم و ما بچه ها هم كنار آنها تمرين مي كرديم. همين كه تمرين قهرمان هايي مثل اين سه نفر را تماشا مي كردم انگيزه زيادي پيدا مي كردم.

* در بين همين قهرمانهايي كه از نزديك مي شناسي خيلي ها به راه هاي كج كشيده شدند. دليلش چه مي تواند باشد؟

- بايد در زندگي هدفمند بود. كشتي رشته سختي است و براي موفقيت در آن بايد تمام وقت و زندگي‌ات را بگذاري. هدف خيلي‌ها اين است كه ره صد ساله را يك شبه بروند و جز كشتي همه چيز را رها مي كنند تا به موفقيت و جايگاه برسند، اما وقتي بعد از اين همه تلاش به جايي نمي رسي، مي خواهي از اين وضعيت فرار كني و از راه‌هاي ديگري ره صد ساله را يك شبه بروي. به همين خاطر متاسفانه برخي ها راه هاي خلاف را جايگزين مي‌كنند.

* در كشتي الگوي فني داري؟

- هميشه گفته‌ام، الگوي من در كشتي عليرضا حيدري است. كشتي حيدري را از خودش بهتر بلدم. آرشيو تمام كشتي‌هايش در اين چند ساله را دارم. مي دانم در زمان حمله اش ضربان قلبش چقدر بوده، كي زيرگيري مي كند و كي در دفاع اشتباه كرده و دستش بالا رفته است.(دست بالا رفتن، اصطلاحي است كه در آن كشتي گيران در دفاع دستشان بالا مي رود و فرصت زيرگيري به حريف مي دهند.) وقتي در تيم ملي جوانان بودم و حيدري سرمربي بزرگسالان بود به معزي پور مي‌گفت گودرزي، تقوي و آذرشكيب را بيار پائين با بزرگسالان تمرين كنند.

* اگر بگويند زمان به عقب بر مي‌گردد، دوست داري با چه كسي كشتي بگيري؟

- دوست داشتم با دو نفر كشتي بگيرم. يكي اميررضا خادم بود و ديگري پژمان درستكار. خادم و درستكار ملي پوشان وزن 74 كيلوگرم بودند و كشتي هاي آنها را زياد از تلويزيون مي ديدم.

* به نظر مي رسد اردوهاي امسال تيم ملي بهتر از سال قبل جواب داد.

- پارسال اردوها آنقدر طولاني بود كه همه بچه ها اردو زده شده بودند. خود مربيان هم اين را متوجه شدند. امسال سه ماه اردو بوديم اما تنوع داشت و دوره هايش هم 14 روزه شده بود. به نظر من در سال، 5 ماه اردو براي آماده سازي خوب است، به شرطي كه تنوع داشته باشد.

* اما وقتي برخي كشتي گيران را رها مي كني بيرون اردو تمرين نمي كنند.

- من تمرينم را مرتب انجام مي دهم و اگر اردو هم نباشد كشتي را ول نمي كنم. آنقدر به كشتي علاقه دارم كه چند روز تمرين نكنم مثل آدمهاي مريض مي شوم.

* وقتي از استانبول برگشتي از تو تقدير شد؟

- از مسابقات جهاني كه برگشتم يك سكه هم نگرفته‌ام. تنها حسين هدايتي به وعده‌اش عمل كرد و يك ماشين جايزه داد. شهردار منطقه 5 دكتر طلوعي هم دوسال است به من جايزه مي‌دهد. او دكتر دندانپزشك و از جانبازان دفاع مقدس است. از اين دو نفر بايد تشكر كنم اما هيچ مسئولي حتي يك سكه هم به من نداده است. سكه هاي پارسال كه سازمان تربيت بدني براي مدال نقره‌ام در مسابقات جهاني مسكو بايد به من مي‌داد را هم هنوز نگرفته ام.

* جريان خانه‌هاي بازيهاي آسيايي براي طلايي ها چه شد؟

- اول قول دادند كه به طلايي ها خانه مي دهيم، اما بعدا يك فرمي براي آن خانه ها به من دادند كه پر كنيد و پول خانه هايي كه در بيرون شهر است را هم قسطي بدهيد. من آن فرمها را به كنار انداختم و دنبالش نرفتم.

* پس قهرمانان كشتي مشكلات مالي زيادي دارند؟

- من اگر از نظر مالي تامين نبودم، در همان سال اول كشتي را رها مي كردم. چون تامين هستم، براي دلم كشتي مي گيرم. وقتي خيلي ها تك مداله مي شوند و بعدش مي روند به خاطر همين بي توجهي ها است. تامين نباشي سخت است به قهرماني ادامه دهي. اگر احتياج مادي داشتم خود من هم تك مداله مي شدم. البته كشتي ورزش فقر است. 80 درصد آنهايي كه كشتي گير مي شوند به اين پول احتياج دارند و بايد جوايز خوبي براي مدال هاي آنها داد. دوستهاي صميمي خودم چه در آزاد و چه در فرنگي كه قهرمان هم هستند واقعا به اين پول نياز دارند، ولي متاسفانه به خوبي تامين نمي شوند

* سقف آرزوهاي خيلي‌ها مدال طلاي المپيك است، اما سن تو كمتر از اينها است كه بخواهي با مدال طلاي المپيك از كشتي خداحافظي كني.

- آرزوي بزرگ من قهرماني در المپيك است، اما اين سقف آرزوهايم نيست.

* سه سال است ملي پوش هستي و سه مدال جهاني گرفته‌اي. آيا تا به حال به شكستن ركورد 7 مدال جهاني و المپيك غلامرضا تختي فكر كرده اي؟

- (گودرزي چشمهايش برق مي‌زند) شب و روز به آن فكر كرده‌ام. اميدوارم اتفاقي نيفتد و پس از المپيك هم ادامه دهم. اميدوارم لياقت رسيدن به اين ركورد را داشته باشم. كشتي گيران ديگري هم داشته ايم كه مي توانستند به اين ركورد برسند. عليرضا حيدري اگر بين دوران قهرماني‌اش فاصله نيانداخته بود، مي توانست 8-9 مدال بگيرد و يا عليرضا دبير اگر مصدوم نمي شد مي توانست ركورددار شود. اما حيدري شش مدال گرفت و دبير 5 مدال.

* به گذشته برگرديم و اتفاقي كه پارسال افتاد. چرا با مراد محمدي در اردو درگير شدي؟

- در آن درگيري من مقصر بودم. از مراد محمدي معذرت خواهي هم كردم. البته يك عده افراد سودجو دوست داشتند بگو مگوي ما را بزرگ جلوه دهند. الان من با آقا مراد رفيق هستم. او قهرمان بزرگي است و خيلي از ورزشكاران مي توانند مراد محمدي را هم الگوي اخلاقي و هم الگوي ورزشي خود قرار دهند. حميد سوريان هم از ديگر ورزشكاراني است كه مي تواند الگويي براي سايرين باشد. مدال هايي كه او مي‌گيرد براي خود من هم ايجاد انگيزه مي كند تا تلاش كنم و به خواسته هايم برسم. سوريان هم مانند مراد محمدي افتخار و الگوي ورزش ايران است.

* ظاهرا پدرت مخالف كشتي گرفتنت در ليگ است؟

- پدرم موافق حضورم در ليگ امسال نيست و مي گويد فقط بايد به المپيك فكر كني اما خودم خيلي دوست دارم كشتي بگيرم. سال قبل آماده نبودم و در ليگ ضعيف ظاهر شدم به همين خاطر مي خواهم جبران كنم. پول ليگ هم خوب است اما بيشتر از پول، از كشتي گرفتن و جبران گذشته كردن لذت مي برم.

* به جهاني استانبول برويم. پاسخ بده كه چرا دوباره تا يك قدمي مدال طلا رفتي اما قهرمان نشدي؟

- احساس مي كنم كه دو سال است در فينالها سهل انگاري مي كنم. پارسال هم در فينال خوب نجنگيدم. البته امسال بد آوردم و حريفم ناشناخته بود و مرا غافلگير كرد. الان روش كشتي گرفتن با اين آمريكايي را مي دانم و همين الان با كت و شلوار هم مي توانم او را ببرم. اگر جاي دو نقره، الان دو طلا داشتم وضعيت خيلي فرق مي‌كرد. دوم شدن در استانبول انگيزه ام را براي طلاي المپيك هزار برابر كرده است. الان هم كه از استانبول برگشته ام تمرين و ورزش را قطع نكرده ام و پس از طي دوران ريكاوري، تمرينات كشتي را هم شروع مي‌كنم.

* حرف آخر.

- در المپيك بايد اين دو سال قهرمان نشدن را جبران كنم.


مطالب مشابه :


معاون آموزشی دانشكده علوم قرآنی ملاير

وب سایت جامع ملایر دانشجويان فارغ‌التحصيل اين دانشگاه می‌توانند در اداراتی كه




مدیر جدید آموزش و پرورش ملایر معرفی شد

وب سایت جامع ملایر پورتال دانشگاه ملایر سایه روشن(ملایر) سازمان تبلیغات اسلامی




ويژه نامه سفر رياست جمهوري به شهرستان ويژه ملاير

وب سایت جامع ملایر پورتال دانشگاه ملایر سایه روشن(ملایر) سازمان تبلیغات اسلامی




روز شمار هفته بسیج مستضعفین

وب سایت جامع ملایر پورتال دانشگاه ملایر سایه روشن(ملایر) سازمان تبلیغات اسلامی




اشعار حماسی بسیج

وب سایت جامع ملایر پورتال دانشگاه ملایر سایه روشن(ملایر) سازمان تبلیغات اسلامی




دلخوری قهرمان از بدقولی مسئولان !!

وب سایت جامع ملایر صفحه بسیج دانشجویی دانشگاه ملایر بسیج فرهنگیان




برچسب :