بهبود روشهای عملیاتی اخذ مالیات در ایران

 مقدمه:‏

در بیشتر کشورهای جهان بخش عمده ای از منابع درآمدی دولت، از طریق‎ ‎دریافت مالیات تامین ‏می شود. سهم مالیات از کل درآمدهای عمومی در میان کشورها، متفاوت است‎ ‎و میزان آن بستگی ‏به سطح توسعه و ساختار اقتصادی آنها دارد. در این میان، فرار‎ ‎مالیاتی و گریز از مالیات در ‏کشورها باعث شده است تا درآمدهای مالیاتی کشورها،‎ ‎همواره از آنچه که برآورد می شود کمتر ‏باشد و تمامی کشورها تلاش خود را برای کاهش‎ ‎این دو پدیده به کار می گیرند یا از طریق اصلاح ‏نظام مالیاتی، به چاره جویی برمی‎ ‎خیزند‎. ‎
توجه به پيوند بين‎ ‎سياست مالياتي و دستگاه وصول ماليات در اصلاح نظام مالياتي کشور از هر ‏حيث موضوعي‎ ‎مهم و قابل تامل به شمارميآيد‎ ‎

مقايسه عملکرد مالياتي و ظرفيت مالياتي‎ ‎کشور، توجه ويژه اي را نسبت به پايين بودن ظاهري ‏نسبت ماليات به محصول ناخالص داخلي‎ ‎در اقتصاد ايران پديد مي آورد. از اين رو، وزارت ‏اموراقتصادي و دارائي بایستی در کنار توجه‎ ‎به موضوعاتي مانند‎:‎شناسايي منابع مالياتي، تعيين ‏ميزان بهينه ماليات قابل‎ ‎پرداخت ، و مباحثي مانند ميزان مشموليت يا اصابت مالياتي، تمکين ‏مالياتي و‎ ‎معافيتهاي مالياتي، بخش مهمي از کارايي نظام مالياتي کشور را در پديد آوردن زمينه‎ ‎ها ‏و شرايطي جستجو کند که با دقت، سرعت ، کمترين ميزان هزينه به ازاي هر واحد‎ ‎ماليات وصول ‏شده، و کمترين ميزان سوء استفاده بتوان ماليات تعيين شده را وصول نماید‎. ‎در اين باره، محاسبه ‏نسبت هزينه هاي مستقيم وصول درآمد دولت به کل درآمدهاي مالياتي‎ ‎نماگري را به دست مي دهد ‏که هزينه بالاي وصول درآمدهاي مالياتي را در اقتصاد ايران‎ ‎به موضوعي مهم براي حداقل ساختن ‏آن بدل مي سازد‎. ‎

به طور خلاصه ،می بایست هدفگذاري‎ ‎آتي اين وزارت براي درآمدهاي مالياتي در درون مجموعه ‏اي از کارکردهاي قابل شناسايي‎ ‎براي سياست بودجه اي و در حالت کلي تر، در چارچوب ‏سياستهاي کلان اقتصادي دولت تعيين‎ ‎شود‎. ‎
‎ براين اساس ، افزايش درآمد مالياتي به خودي خود يک هدف تلقي‏‎ ‎نخواهد شد و نياز به درآمد ‏اضافي با در نظر گرفتن سقف نرخ رشد متعادل و نرخ انتظاري‎ ‎نسبت سرمايه به توليد در اقتصاد ‏ايران تعيين خواهد شد. اين نکته به ويژه با در نظر‎ ‎گرفتن پيوند ضعيف بين انتظارات موجود از ‏نظام مالياتي کشور و هدفهاي توسعه اي‎ ‎اقتصاد ملي اهميتي دو چندان مي يابد‎.‎
**فرار مالیاتی چیست وچگونه ایجاد میشود؟
‎ هرگونه تلاش‎ ‎غیرقانونی برای پرداخت نکردن مالیات مانند ندادن اطلاعات لازم در مورد ‏
عواید و‎ ‎منافع مشمول مالیات به مقامات مسئول ، فرار مالیاتی خوانده می شود‎.
‎ ‎تعریف‎ ‎فرار مالیاتی، برای انواع مالیات ها یکسان است. در فرار مالیاتی، به رغم تطبیق‎ ‎فعالیت ‏
با قوانین، در اجرای فعالیت یک یا چند ضابطه مصوب مراجع ذی ربط تعمداً‎ ‎نادیده گرفته می شود‎ ‎

‎** زمینه های پیدایش فرار مالیاتی

‎ ‎شایع ترین زمینه های پیدایش فرار مالیاتی عبارتند از:‏
‎1-عدم گسترشفرهنگ مالیاتی در جامعه
2 ـ عدم مبادله کامل اطلاعات ونبودن سیستم نظارت و پیگیری در اخذ مالیات ‏
3-تشخیص علی الراس و وجود ضعفدر اجرای آن
4- ضعیف بودن‏ضمانت های اجرایی
5-تاخیر در وصول مالیات
6-عدم شناخت مؤدیان و مستند نبودنمیزان درآمد آنها
7-وجود معافیت های وسیع و متنوع:

دولت ها گاه با اتخاذ‎ ‎برخی سیاست های حمایتی مالیاتی و معافیت های مالیاتی، راه فرار مالیاتی را باز می‏‎ ‎کنند همچنین با اعطای معافیت های مالیاتی، ‏گروهی از پرداخت‎ ‎مالیات معاف می شوند و این امر به کاهش درآمدهای مالیاتی دولت منجر می ‏شود‎. ‎بنابراین ، اگر اعطای معافیت ها با دقت لازم صورت نگیرد ، دولت برای کسب درآمد‎ ‎مالیاتی مورد نظر ، فشار سنگینی را بر گروه های دیگر جامعه وارد می کند. یعنی برای‎ ‎جبران ‏بخش خالی کاسه درآمد مالیاتی ، میزان نرخ های مالیاتی بیشتری ، بر گروه هایی‏‎ ‎که از معافیت ‏های مالیاتی بهره مند نیستند ، تحمیل خواهد شد. بی تردید اعطای معافیت‎ ‎های مالیاتی گسترده ، به ‏ناکارایی نظام مالیاتی و ضعف نظام اجرایی مالیاتی منجر می‎ ‎شود‎.‎
*فرق بین فرار مالیاتی و اجتنابمالیاتی

‎ ‎تمایز مفهومی بین فرار مالیاتی و اجتناب از پرداخت مالیات به قانونی‎ ‎یا غیرقانونی بودن رفتار ‏ مؤدیان مربوط می شود .‏
‏ فرار مالیاتی، یک نوع تخلف از قانون‏‎ ‎است اما اجتناب از مالیات‎ ‎، یک نوع سوء استفاده رسمی ‏از قوانین مالیاتی است. وقتی که یک مؤدی مالیاتی از ارائه گزارش درست در مورد درآمدهای ‏
حاصل از کار یا‎ ‎سرمایه خود که مشمول پرداخت مالیات می شود ، امتناع می کند ، یک نوع عمل ‏غیر رسمی‎ ‎انجام می دهد که او را از چشم مقامات دولتی و مالیاتی کشور دور نگه می دارد. اما ‏در‎ ‎اجتناب از مالیات، فرد نگران نیست که عمل او افشا شود . اجتناب از مالیات ، از‎ ‎خلاءهای ‏قانونی در قانون مالیات ها نشات می گیرد. در اینجا فرد به منظور کاهش‎ ‎قابلیت پرداخت مالیات، ‏خود دنبال راه های گریز می گردد.‏
‎ ‎در اجتناب از مالیات ، مؤدی مالیاتی دلیلی ندارد نگران احتمال افشا شدن باشد، چرا‎ ‎که او الزاماً ‏تمامی مبادلات خود را با جزئیات آن البته به شکل غیر واقعی، یاددا شت‏‎ ‎و ثبت می کند‎. ‎ 
 *دلایل ایجاد فرار مالیاتی واجتناب مالیاتی
‏1-پيچيدگي و ابهام در قوانين و مقررات مالياتي.‏
2-ضعف سياست‌هاي مالياتي (مديران ارشد مالياتي)‏
3-عدم توجه به منابع انساني کارآمد
4-عدم گسترشفرهنگ مالیاتی در جامعه .‏
5-عدم وجود پاداش وتنبیه متناسب با عملکرد مؤديان ‏
6-عدم اطلاع مودیان از حقوق خود و اصول تعيين ماليات
7-عدم وجود سیستمهای اطلاعاتی از وضعیت اقتصادی روز جامعه


1-پيچيدگي و ابهام در قوانين و مقررات مالياتي ‏
يكي از مهم‌ترين عوامل موثر در تضعيف و عدم اثربخشي سياست‌هاي مالياتي، پيچيدگي و ابهام در ‏قوانين و مقررات مالياتي است. اين مساله به تنهايي به كارآيي اجرايي سياست‌هاي مالياتي صدمه ‏وارد مي‌كند‎.‎اصولاً چون قوانین وضع شده برای استفاده عموم مردم می باشد واز طرفی میزان ‏درک وفهم مردم تفاوتهای زیادی با هم داردلذا اولاً قوانین پیچیده قابل درک و فهم برای عموم نبوده ‏وثانیاًزمینه تفسیرهای سلیقه ای و غلط برای سوءاستفاده گنندگان فراهم میشود ‏
2-عدم آگاهی وبه روز نبودن اطلاعات مديران ارشد مالياتي
متاسفانه امروزعلیرغم رشد سریع مهارتها از طریق سیستمهای اطلاعاتی بین المللی از قبیل ‏اینترنت و.... اکثریت مدیران بالائی فاقد اطلاع از قوانین واستاندارد های حسابداری وحسابرسی ‏می باشند واطلاعات اکثر مدیران در حدود وزمان تحصیل خلاصه میشود، تحليل فرآيندهاي نظام ‏مالياتي از اظهار تا پرداخت در يك سيستم مالياتي، زماني مفيد و ممكن است كه اطلاعات بهنگام ‏باشد و به درستي در مجاري صحيح قرار گيرد. اگر سازمان مالياتي با اطلاعات ناقص مواجه ‏شود، بايد در سـيستـم اطلاعاتي و مميزي خود تجديدنظر كرده، آن را دگرگون سازد
3-عدم توجه به منابع انساني کارآمد
در حال حاضر، اغلب فرآيندها از ديدگاه دروني سازمان مالياتي طراحي مي‌شود و كم‌تر توجهي به ‏راحتي مؤديان مي‌شود. اين امر، موجب دلسردي مؤديان و انگيزهء اندك آنان براي تمكين از ‏مقررات مالياتي مي‌شود‎.‎
هـمــانـطــور كـه كـارمنـدان در مـوقعيت‌هاي مختلف، متناسب با مهارت و تجربهء خود، حقوق ‏دريافت مي‌كنند بايد در ازاي كارها و شيوه‌هاي جديدي كه در كار خود ارايه مي‌دهند نيز پاداش ‏دريافت كنند. اگر اين سياست‌ها به اجرا در نيايد، كارمندان به سكون و يكنواختي (روزمرگي) دچار ‏شده، اغلب انگيزهء كار درست را از دست داده، به شدت از سازمان خود رنجور شده و عدم ‏رضايت شغلي خود را بروز مي‌دهند
4-عدم گسترشفرهنگ مالیاتی در جامعه .‏
‏ بررسی های مختلف نشان‏‎ ‎می دهدبیشتر مردم نمي‌دانند چرا ماليات مي‌دهند شایع ترین زمینه های ‏پیدایش فرار مالیاتی عدم گسترش‎ ‎فرهنگ مالیاتی در جامعه است فرهنگ مالیاتی، مجموعه ای از ‏طرز تلقی ، بینش و عکس العمل‎ ‎افراد در قبال نظام مالیاتی است. به عبارت دیگر طرز تلقی ، ‏بینش ، برداشت ، آرمان‎ ‎ها ، ارزش های اجتماعی ، قوانین جاری و میزان تحصیلات و آگاهی ، ‏از جمله عواملی‎ ‎هستند که فرهنگ مالیاتی را شکل می دهند‎.
‏ در کشور ما، قانونگذاری به راحتی انجام می شود اما اجرا و نظارت‏‎ ‎بر آن در بسیاری موارد با ‏مشکل مواجه است‎.‎
فقدان آموزش مؤديان مالياتي دربارهء تخصيص صحيح منابع مالياتي دولت، موجب نارضايتي ‏بيش‌تر و عدم تمايل آنان به پرداخت ماليات مي‌شود‎.‎
5- عدم وجود پاداش وتنبیه متناسب با عملکرد مؤديان
مؤديان مالياتي، ‌عموماً به دو دسته تقسيم مي‌شوند: مؤديان قانونمدار و مؤديان خلافكار. مؤديان ‏قانونمدار آن‌هايي هستند كه مطابق قانون و به نسبت سهم

خود، ماليات را پرداخت مي‌كنند و عموماً ‏مشكلي را براي سازمان امور مالياتي ايجاد نمي‌كنند اين نوع مؤديان غالباً تمكين مي‌كنند و از ايجاد ‏هزينه و مشكل براي سازمان پرهيز مي‌كنند به همين علت سازمان مالياتي نيز از اين نوع مؤديان ‏اظهار رضايت كرده و غالباً سعي مي‌شود اين نوع مؤديان باقي بمانند و يا بر تعداد آن‌ها افزوده ‏شود. اما در مورد ديگر مؤديان خلافكار بحث و سخن بسيار است و سازمان امور مالياتي سعي ‏مي‌كند با انواع سياست‌ها، آن‌ها را وادار به پرداخت ماليات كند. مؤدياني خلافكار محسوب مي‌شوند ‏كه ماليات‌هاي معوق را به دستگاه مالياتي تحميل مي‌كنند كه همين موضوع يكي از گلوگاه‌هاي نظام ‏مالياتي ايران است.‏
6-عدم رعایت اصول تعيين ماليات
متاسفانه یکی از مهمترین موانع وصول مالیات عدم رعایت اصول تعيين ماليات میباشد.بنا بر اصل ‏بهای خدمات ماليات بايستي معادل بهاي خدماتي باشد كه دولت و دستگاه حكومت براي هر شخص ‏انجام مي دهد و با توجه به اصل قدرت پرداخت ماليات هر فردي بايستي متناسب با قدرت پرداخت ‏او باشد و درجه ثروتمندي و ميزان درآمد اشخاص ملاك تشخيص ماليات آنان باشد.‏ ولی تجربیات و پرونده های مالیاتی نشان میدهد خدمات ارائه شده توسط دولت بین پرداخت کنندگان ‏مالیات وفراریان مالیات فاقد هر گونه ضوابطی است. ‏
7-عدم وجود سیستمهای اطلاعاتی از وضعیت اقتصادی روز جامعه
امروزه اطلاعات هم به عنوان يك منبع مهم استراتژيك در سازمان و هم به عنوان يك منبع عمده ‏براي ارزش افزوده مطرح است. اطلاعات همواره به عنوان يك مزيت رقابتي قلمداد شده است. ‏دستيابي به اطلاعات مربوط به فعاليتهاي گوناگون سازمان از جنبه هاي مختلف مي تواند بر ‏عملكرد كلي آن اثرگذار باشد،متاسفانه سیستم اطلاعاتی سازمان امور مالیاتی با فاصله بسیار زیاد ‏از اطلاعات روز جامعه حرکت میکند که خود از عوامل باز دارنده سازمان وهموار کننده راه ‏فراریان مالیاتی است.‏ 
** راهکار های بهبود روش های عملیاتی اخذ مالیات:‏
1-تدوین قوانین سهل وقابل فهم برای مودیان.‏
2-استفاده از مدیران اقتصادی جامعه
3-گسترش فرهنگ مالیاتی در بین مردم
4-تدوین تشویقات وجرائم متناسب با عملکرد مودیان
5-آموزش کارکنان سازمان امور مالیاتی
6-برگزاري همايش‌ها و كارگاههاي آموزشي متعدد و انتشار مقالات مختلف
7-استقرار نظام تشويقي براي پيشگامان نظام جديد
8-ساده نمودن روشهاي اخذ ماليات و حذف روشهاي زائد‏
9-کاهش زمان وصول ماليات از مرحله تشخيص

1-تدوین قوانین سهل وقابل فهم برای مودیان
به منظور تضمين اثربخشي دستگاه مالياتي در قدم اول بايد قوانين و مقررات مالياتي و حسابداري ‏به طور جامع تعريف و تضمين شود. براي رويه‌ها و قوانين جديد بايد مجوزهاي جديد اخذ شود تا ‏در مجمع‌القوانين كشوري و آيين‌نامه‌هاي مالياتي ثبت شود. تغييرات قوانين مالياتي به شدت به ‏استانداردهاي نوين حسابداري وابسته است. به عبارت ديگر بـايد مقررات مربوط به مؤديان در ‏نگهداري دفاتر و فاكتورها و چگونگي ارايهء آن‌ها به سازمان مالياتي، به صورت

شفاف تبيين ‏شود. در نهايت براي پياده كردن اصلاحات بايد حمايت ‌حاكميت و آحاد مردم جلب شود‎.‎
به طور كلي قوانين خوب وكارآ، چندين خصوصيت و ويژگي به شرح ذيل را دارا هستند‎: ‎
الف - كارآيي‏
در مورد كارآيي قانون، بايد به اين نكته توجه كرد كه آيا قانون مربوطه از نظر اجراي سياست‌هاي ‏مالياتي، كارآيي و اثربخشي را دارد به عبارت ديگر قانوني كارآ و اثربخش است كه نتيجهء مورد ‏ نظر از تصويب آن حاصل شود. به عنوان مثال يكي از اهداف قانون براي الزام مؤديان ماليات بر ‏شركت‌ها به منظور ارايهء اظهارنامه و ترازنامه و سود و زيان، مي‌تواند شناخت كامل از نحوهء ‏گردش مالي يك شركت در اقتصاد و استفاده از اطلاعات مالي اين شركت براي رديابي مفاسد مالي ‏بنگاه‌هاي ديگر باشد. چنانچه اين هدف قانونگذار، با ارايهء درست ترازنامه و سود و زيان ‏شركت‌ها حـاصل شود مي‌گوييم قانون، كارآ (اثربخش) بوده است‎.‎
ب - سازمان‌دهي
سازمان‌دهي منطقي باعث درك و فهم بهتر مؤديان و كاربران از قانون مالياتي مي‌شود. ‏سازمان‌دهي قانون به اين مفهوم است كه مقررات مربوط به يك بخش خاص، همگي در كنار آن ‏باشند به عبارت ديگر مطالب مربوط به هم تا جايي كه امكان دارد در كنار هم باشند. به عنوان مثال ‏مؤديان مالياتي اشخاص حقوقي (شركت‌ها) در صورتي كه تمام مطالب مربوط به اجراييات و ‏مقررات فصل امور مالياتي شركت‌ها در يك فصل جداگانه لحاظ شده است خيلي كم‌تر دچار ‏سردرگمي و ابهام خواهند شد‎.‎
ج - قابليت درك‏
در صورتي كه بخواهيم قابليت درك يك متن افزايش يابد، اولائ بايد عبارت يك متن كوتاه باشد و ‏ثانيائ از كلمات مرموز و غيرشفاف جلوگيري به عمل آيد به عبارت ديگر، متني گويا و ساده ارايه ‏كرد‎.‎
حاميان استفاده از زبان ساده در قانون‌نويسي خواهان پرهيز از زبان حقوقي براي نيل به قانوني ‏آسان و همه فهم هستند به عبارت ديگر تا جايي كه امكان دارد بايد از كلمات حقوقي و يا كلماتي كه ‏معروف به لغت‌نامه‌اي هستند پرهيز كرد به عنوان مثال مي‌توان به جاي عـبارت «كميسيون تقويم ‏املاك»، عبارت «كميسيون (هيات) ارزيابي املاك» را به كار برد‎.‎
د - انسجام‏
مفهوم انسجام به دو گونه قابل فهم است: اول اين‌كه مي‌تواند به معني ارتباط معني‌دار عناصر يك ‏قانون با يكديگر باشد و دوم اين‌كه با ساير مقررات و قوانين انسجام داشته باشد. به عبارت ديگر ‏بايد اطمينان يافت كه قانون مالياتي با بقيهء نظام حقوقي تلفيق شود. به عنوان مثال قانون ماليات‌هاي ‏مستقيم نـبـايـد بـه هيچ عنوان با اصول و استانداردهاي حسابداري و حسابرسي مغايرت و ‏ناهماهنگي داشته باشد و يا در خود قانون، فصل مربوط به اشخاص حـقيقي با فصل مربوط به ‏اشخاص حقوقي (شركت‌ها) ناهماهنگ باشد به طوري كه بعضي از مشاغل در قالب اشخاص ‏حقوقي و بعضي ديگر در قالب اشخاص حقيقي تعريف شوند‎.‎ تعیین‎ ‎نرخ مناسب مالیاتی باید مورد توجه جدی مسئولان مربوطه قرار گیرد و این نرخ باید به‎ ‎گونه ‏ای باشد که مردم را تشویق به پرداخت مالیات کند ضمن آن که باید از تعدد نرخ‎ ‎های مالیاتی، ‏جلوگیری به عمل آید‎.‎
2-استفاده از مدیران اقتصادی جامعه
اصولا كاركنان سازمانها انگيزه اي براي مطالعه ندارند چون نمي توانند ارتباط معناداري بين ‏فعاليتهاي اداري و مطالعه تخصصي بيابند. يعني اينكه امور در سازمان به صورت سنتي و عادت ‏انجام مي پذيرد نه به صورت علمي. روانشناسان اعتقاد دارند براي اينكه رفتاري بروز كند بايد ‏حتما نيازي در فرد ايجاد شده باشد.تا كاركنان احساس نياز به داشتن مطالب علمي جديد در خود ‏حس نكنند و با همين ميزان دانش و اطلاعات فعلي بتوانند امور اداري روزمره را انجام دهند ديگر ‏ فرهنگ مطالعه شكل نمي گيردبنگاه های اقتصادی خصوصی بدلیل داشتن مالکیت خصوصی یانیاز ‏به پاسخگوئی به سهامداران معمولاًبا سرعت بیشتری سعی در تطبیق خود با دنیای اقتصاد را دارند ‏ولی متاسفانه مدیران دولتی بنا به دلایلی از جمله عدم پاسخگوئی صریح وعدم وجود اطلاعات ‏وآمار

صحیح نه تنها خود را مکلف به مطالعه علوم جدید ندانسته حتی اکثراً پس تصدی پست ‏ مدیریت ارتباط خود را بادنیای اقتصاد واطلاعات قطع مینمایند لذا استفاده ازمدیران اقتصادی جامعه ‏به عنوان مشاور در سطح مدیران ارشد وتا حدودی مدیران میانی باعث ارتقاء سطح علمی مدیران ‏وآگاهی از مسائل روز میشود برای مثال امروزه اکثر سیستم های حسابداری به صورت نرم ‏افزاری وبا اشکال گوناگون در بازار موجودمی باشد ولی عملاًاکثر مدیران وحتی کارکنان قدرت ‏کار با رایانه را ندارند ومعمولاًدر رسیدگیهای مالیاتی این ضعف سیستم باعث اختلافات فی مابین ‏مودیان و ادارات امور مالیاتی شده وخود باعث عدم اعتماد مردم به سیستم مالیاتی می شود.‏
3-گسترش فرهنگ مالیاتی در بین مردم
فرهنگ مالیاتی، مجموعه ای از طرز تلقی ، بینش و عکس العمل‏‎ ‎افراد در قبال نظام مالیاتی است. ‏به عبارت دیگر طرز تلقی ، بینش ، برداشت ، آرمان‎ ‎ها ، ارزش های اجتماعی ، قوانین جاری و ‏میزان تحصیلات و آگاهی ، از جمله عواملی‎ ‎هستند که فرهنگ مالیاتی را شکل می دهند‎.‎
از جمله وظايف مديريت مالياتي، آگاهي رساندن به مؤديان براي سهولت بيش‌تر كار و مطلع كردن ‏مردم از قوانين، آيين‌نامه‌ها و بخشنامه‌ها و تصميمات سازمان است. اين امر به طور سيستماتيك از ‏فرار مالياتي (اجتناب از ماليات) كاسته و باعث خودبه‌خودي افزايش تمكين مالياتي مي‌شود. ايجاد ‏سايت اينترنتي، انتشار روزنامه و يا مجلهء تخصصي در زمينهء ماليات، ايجاد پايگاه‌هاي مشاوره ‏در سراسر كشور، برنامه هفتگي راديو و تلويزيوني، ايجاد بانك‌هاي مختلف اطلاعاتي و .... ‏مي‌تواند باعث اعتماد مؤديان به سازمان مالياتي شود‎.‎
بر اساس قانون هر شهروندي داراي حقوقي است كه دولت موظف به تحقق آنها است.
اما منابع مالي اين خدمات از كجا تامين مي شود؟ در بسياري از كشورها شهروندان در مقابل حقوق ‏و خدماتي كه از دولت دريافت مي كنند وظايفي را هم بر عهده دارند كه پرداخت ماليات به عنوان ‏تامين كننده منابع مالي خدمات دولتي يكي از اصلي ترين آنها محسوب مي شود.
هرچند اين رويه معقول از قديم در كشور ما بدليل اتكا به درآمدهاي نفتي كمتر مورد توجه بوده ،اما ‏خوشبختانه طي دهه هاي اخير مورد تاكيد دولتمردان و كارشناسان اقتصادي قرار گرفته وحتي در ‏رفتار اقتصادي مردم هم تاثير گذاشته است در شرايط فعلى اين پرسش مطرح است، مالياتى كه ‏مردم پرداخت مى كنند، به كجا مى رود؟
در پاسخ، بايد گفت كه به دليل عدم فرهنگ سازى مناسب همچنان در اين باره ابهام وجوددارد.‏
به عبارت ديگر، توضيح درباره اين كه سرانجام مالياتى كه مردم پرداخت مى كنند در چه جايى ‏هزينه مى شود، ضرورى است. براى مثال، اگر مردم بدانند مالياتى كه پرداخت مى كنند صرف ‏ساخت بيمارستان، مدرسه، فرودگاه و... مى شود، قطعاً خود را موظف به پرداخت آن خواهند كرد ‏ولى هم اكنون نحوه مصرف ماليات به طور معين براى مردم مشخص نيست و نياز به فرهنگ ‏
سازى دارد.‏ دولت نيز با اتخاذ برنامه هايى بايد به اين سمت برود كه فرهنگ سازى در زمينه پرداخت ماليات و ‏اين كه اين كار يك وظيفه ملى تلقى شود،در دستور كار قرار گيرد. البته توجه به پيوند ميان سياست ‏مالياتى و دستگاه وصول ماليات در اصلاح نظام مالياتى كشور از هر حيث، موضوعى مهم و قابل ‏تأمل به شمار مى آيد. ‏
4-تدوین تشویقات وجرائم متناسب با عملکرد مودیان
برای کاهش فرار‎ ‎مالیاتی در سیستم مالیاتی کشور باید یک نظام مالیاتی بسیار ساده از نظر‎ ‎تشکیلات، قوانین و... طراحی شود، زیرا مطالعات متعدد نشان داده است که تشکیلات‎ ‎اداری و ‏پیچیده، فرار مالیاتی را گسترش می دهد‎. ‎جرایم مالیاتی باید به نحوی باشد که موجبات کاهش فرار ‏را فراهم‎ ‎آورند و تصمیم قاطعانه درمورد جریمه و سختگیری در این رابطه نیز باید به طور جدی‎ ‎دنبال شود زیرا یکی از عوامل مؤ ثر در ارتکاب فرار مالیاتی، یادگیری از رفتار‎ ‎دیگران است. در ‏همین رابطه اگر به نحوی عمل شود که مجرمان بزرگ به سزای عمل خود‏‎ ‎رسیده و معرفی شوند، ‏می توان امیدوار بود که دیگران کمتر مرتکب عمل غیرقانونی شوند‎. ‎ضمن آن که اهتمام سازمان ‏مالیاتی و قضایی کشور در این رابطه بسیار ضروری است‎. ‎
5-آموزش کارکنان سازمان امور مالیاتی
اغلب مقررات مالياتي، داراي ابهاماتي هستند كه توسط ماموران مالياتي تفسير مي‌شوند و درك ‏جامع مديريتي و جمعي از آن‌ها وجود ندارد.‏‎ ‎بعضي از مديران به منظور افزايش و يا حفظ قدرت ‏خويش، معمولا اطلاعات را حفظ مي‌كنند. اين امر ممكن است مانع رسيدن پيام‌ها به تمامي كاركنان ‏شود‎.‎

معمولاً عملكرد كاركنان از طريق آموزش، تحت كنترل مديريت قرار نمي‌گيرد و همچنين عملكرد ‏خوب كاركنان هميشه مشمول ارتقا و پرداخت‌هاي بهتر نمي‌شود‎.‎
اگرچه آموزش در داخل سازمان امور مالياتي كشور ارزشمند تلقي مي‌شود ولي برنامه‌‌هاي آموزشي ‏در برخي موارد بيش از حد وسيع است و اغلب، نيازهاي كاركنان و يا شكاف‌هاي مهارتي و علمي ‏آن‌ها را پوشش نمي‌دهد‎.‎
در برخي موارد، به نظر مي‌رسد ارتقا و جبران مالي، كم‌تر با عملكرد كاركنان مربوط است و ‏بيش‌تر با ارتباط آن‌ها با افراد قدرتمند سازمان بستگي دارد‎.‎
يكي از عوامل كليدي در پيشرفت نظام مالياتي، داشتن كارمندان كارآ و خلاق است. به منظور دارا ‏بودن اين پرسنل بايد به نکات زیر توجه كرد‎: ‎
1-اختيارات و مسووليت‌هاي هر شخص به طور كامل و شفاف، مشخص باشد.
2-هر فرد به رتبه و سمتي دست يابد كه در آن تخصص، مهارت و تجربه داشته باشد.
3-هر شخص به اندازهء شوونات، منزلت و مقامي كه دارد حقوق و مزايا دريافت كند.


6-برگزاري كارگاههاي آموزشي و انتشار مقالات مختلف و تبادل اطلاعات‏
تاسيس و تشكيل انجمنها و مجامع حرفه اي و تخصصي در هر كشوري يكي ازنشانه هاي پيشرفت ‏است .

اطلاعات مفيد داراي چهار ويژگي هستند؛ ‏
1- بهنگام بودن‏
2 - كيفيت ‏
3 - كامل بودن ‏
4- مربوط بودن‏
بهنگام بودن به اينكه آيا در هنگام تصميم گيري دسترسي به اطلاعات امكان پذير است يا خير، ‏اشاره دارد. كيفيت به معناي صحت اطلاعات است. افراد به سادگي مي توانند بااطلاعات غلط ‏تصميم هاي اشتباهي را اتخاذ كنند. كامل بودن به مقدار اطلاعات گردآوري شده، دلالت دارد ‏ومربوط بودن به ميزان ارتباط اطلاعات بااهداف تصميم ها اشاره دارد. تکنولوژی جدید به یک ‏اقتصاد امکان می دهد که یا شیوه های تازه تولیدی ابداع‎ ‎کندو یا اگر از دیگر اقتصادها عقب مانده ‏است، سعی کند به آنها برسد و هر دوی این‎ ‎خصیصه ها نیز به میزان سرمایه انسانی در یک ‏جامعه وابسته است. شواهد موجود نشان می‎ ‎دهد که سطح درآمد بالا- در سطح کشور و یا حتی در ‏سطح خانوارها- با آموزش بهتر همراه است. و اما نکته ای که جالب است این که، امروزه می دانیم ‏که برای درآمد‎ ‎بالاداشتن، آموزش بیشتر لازم است . یعنی سازمانهای دارای ‏‎ ‎افراد سالم و آموزش ‏دیده، معمولا کارائی بیشتری دارند و قادرند برای دست یابی به اهداف بالاتر، سرمایه گذاری ‏نمایند. به نظرمن، به عنوان بخشی از سیاست های‎ ‎ما برای توسعه اقتصادی باید به این رابطه دو ‏سویه توجه کرده و برای بهره برداری‎ ‎بهینه، سرمایه گذاری کنیم واین کار میسر نمی شود مگربا ‏برگزاری کارگاههای آموزشی وانتشار مقالات ونقطه نظر کارکنان درون سازمان ومدیران ‏اقتصادی ودیگر صاحبنظران ومحققان خارج از سازمان. سازمان هايى كه دانش خود را مديريت ‏مى كنند، سطح بالايى از بهره ورى را به دست مى آورند. سازمان ها با داشتن دسترسى بيشتر به ‏دانش كاركنان خود، تصميم هاى بهترى اتخاذ مى كنند، فرآيندهاى خود را شكل مى دهند، تكرار ‏كارها را كم مى كنند، نوآورى را افزايش مى دهند و به يكپارچگى و همكارى بالايى دست مى ‏يابند. به عبارت ديگر، در بخش دولتى اعمال مديريت دانش مى تواند هزينه انجام كارها را كاهش ‏دهد و خدمات به ارباب رجوع را اعتلا بخشد.‏

 

بطور کلی تبادل اطلاعات درون سازمانی و برون سازمانی خود باعث بهره وری سازمان است.‏
7- استقرار نظام تشويقي براي پيشگامان نظام جديد‏


پیتر دراكر در کتاب "مديريت براي قرن بيست و يكم"مینویسد: قرن آينده ،قرن كار گروهي است ‏
تحولات و دگرگوني نظام اجتماعي ـ اقتصادي عصرحاضر ريشه در در پيشرفت و تغييرات بوجود ‏آمده در علم و تكنولوژي دارد . از اين رو تضمين حيات و بقاء سازمانها نيازمند نوآوري ، ابداع و ‏خلق محصولات و خدمات جديد مي باشد چنين رويدادي ميسر نيست مگر توسط افرادي كه بتوانند ‏با ايجاد تحول در سازمان ها يا تأسيس شركتهاي نو اين امر را محقق سازند کارکنان توانمند قادرند ‏راه حلهای مناسب برای مشکلات سازمان پیدا کنند در محیط کاملاً رقابتی امروز مدیران فرصت ‏چندانی برای کنترل کارکنان خود ندارند و باید بخش عمده ای از وظایف روزمره را به عهده آنها ‏بگذارند واین میسر نمی شود مگر با استقرار نظام تشویقی برای کارکنان کارآفرین ‏
8-ساده نمودن روشهاي اخذ ماليات و حذف روشهاي زائد‎ ‎


اصلاح نظام مالیاتی یکی از اولویت های اصلی می باشد. نظام مالیاتی به تدریج به یک سیستم ‏بسیار پیچیده تبدیل شده است که دشواری های زیادی برای مردم پدید آورده بطوریکه اشخاص باید ‏ روزها و هفته ها صرف انجام محاسبات مالیاتی خود کنند و یا دست به استخدام حسابداران شخصی ‏و یا مشاوران مالیاتی بزنند. اما از سوی دیگر پیچیدگی های این سیستم به گروه های ذینفع امکان ‏سوء استفاده و پرداخت مالیات کمتری را می دهد. با توجه به آنکه همه ساله مقررات و متمم های متعددی به قانون مالیات اضافه می شود دولت هر ‏ چند سال یکبار مجبور است که دست به اقدامات اصلاحی زده و نظام مالیاتی را با توجه به شرایط ‏جدید ساده تر و معقول تر نماید در عين حال، عدالت اجتماعى هم در همه كشورها از اهميت ‏اساسى برخوردار است و در كشورهاى پيشرفته عدالت اجتماعى از طريق منابع مالياتى تحقق مى ‏يابد.‏

9- کاهش زمان وهزینه وصول ماليات از مرحله تشخيص


ماليات بايد در مناسبترين موضع و برحسب مساعدترين شرايط از موديان وصول شده و براي آنان ‏حداقل ناراحتي و مزاحمت را ايجاد كند. بنابراين وظيفه دولت در طرح ماليات و طريقه اجراي آن ‏است.
ماليات و شرايط مربوط به آن بايد طوري تنظيم شود كه از لحاظ زمان پرداخت و طريقه پرداخت ‏بر ماليات دهنده حداقل فشار ممكنه را وارد آورده و براي دولت نيز در موقع وصول زحمتي ايجاد ‏ننمايد . مثلاً ماليات بر درآمد در زماني مطالبه شود كه ماليات دهنده دسترسي به آن درآمد داشته ‏باشد نه در زماني كه يا آن درآمد هنوز به دست ماليات دهنده نرسيده و يا كلاً خرج شده است ‏ماليات حقوق كه در موقع پرداخت توسط موسسات بازرگان و يا دولتي كسر و به حساب دولت ‏پرداخت مي گردد بدون شك امكان تقسيط مالياتها (مانند ماليات بر درآمد ماليات بر اموال و ماليات ‏بر ارث) نيز در تحقيق اين اصل موثر خواهد بود.


مالياتها بايستي حتي المقدور و مخارج وصول به حداقل تقليل داده شود و به هرحال مخارج وصول ‏فقط جزئي از مبلغ وصول ماليات باشد. در وصول مالياتها و برقراري ماليات بر طبق اصول ‏اقتصادي از يك طرف ناظر بر سازمان وصولي دولت بوده و از طرف ديگر نوع مالياتها را در ‏سيستم مالياتي دولت مورد توجه قرار مي دهد . بنابراين طريقه وصول آن بايد طوري تنظيم شده ‏باشد كه تفاوت بين اصل ماليات پرداختي توسط ماليات دهنده و آنچه پس از كسر هزينه هاي مربوط ‏ تحويل خزانه دولت مي گردد حداقل باشد به عبارت ديگر ماليات بايد طوري وصول شود كه هزينه ‏وصول آن نسبت ناچيزي از اصل ماليات باشد يكي از علل مهمي كه در ازدياد هزينه وصول موثر ‏است وجود افرادي است كه به منظور برقراري و يا وصول يك ماليات در سازمان دولت انجام ‏وظيفه مي نمايند و قسمت اعظم وصولي ماليات صرف پرداخت حقوق و مستمري آنها مي شود.‏

 -منابع ومأخذ:

 

سايت بانک مقالات فارسي:  MYDOCUMENT.IR

2ـ ضیاءالدین موسوی جراحی-بهبود عملیاتی اخذ مالیات

۳-قانون ماليات‌هاي مستقيم مصوب با آخرين اصلاحات مصوب  

۴-قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران (1379-1383.)

۵ـقانون بـــرنامه چهـــارم توسعـــه اقتصادي، اجتـــمـــاعي و فـــرهنــــگي جمهـــوري اســـلامي ايران ۱۳۸۴

۶ـ تحليلي بر عملكرد نظام مالياتي موجود – دكتر علي طيب‌نيا

۷ـ استراتژی نظام مالیاتی کشور –13۸۴


مطالب مشابه :


فرار مالیاتی واحد درسی : مالیه عمومی

فرار مالیاتی چیست امر باید در اجرای سریع تر طرح جامع مالیاتی یا نظام مالیات برارزش




بهبود روشهای عملیاتی اخذ مالیات در ایران

**فرار مالیاتی چیست وچگونه ایجاد طرح جامع ، نظام مالیاتی را کار آمد می




بیزینس پلان و طریقه درست نوشتن آن چیست؟

بیزینس پلان و طریقه درست نوشتن آن چیست؟ یک طرح تجاری، نوشته‌ای توصیفی و جامع در مورد کسب و




صورت سود و زیان جامع چیست ؟

صورت سود و زیان جامع چیست ؟ ضرایب مالیاتی چیست با مثال طرح پرونده های الکترونیکی در




مشکلات توسعه سیستم‌های اطلاعاتی یکپارچه در ایران

به همین دلیل طرح ، استقرار و به صورت جامع مدنظر قرار نمی مالیاتی چیست




فرار مالیاتی

فرار مالیاتی چیست امر باید در اجرای سریع تر طرح جامع مالیاتی یا نظام مالیات برارزش




سوالات به همراه جواب حسابرسی مالیاتی استاد ناصری

دانشجویان جامع سوالات به همراه جواب حسابرسی مالیاتی Ø منظور از دفاتر قانونی چیست




پرسش و پاسخ مالیاتی (مشاوره مالیاتی)

4ـ یک مثال جامع در مورد معدنی جدید در قالب طرح سرمایه‌گذاری معین مالیاتی چیست




برچسب :