نيمه شعبان...

وصلّي اللَّه عليك يا ابا صالح المهدي ادركني
    نيمه شعبان روزي است كه در آن بوي گلهاي سرخ آزادي و نداي بلبلان خوش الحان رهايي و دورنماي منظر زيباي يكرنگي جان را به هيجان مي‏آورد.
    نيمه شعبان روزي است كه منتظران راستين مولودش شادمانيها و چراغانيها و جشنها بر پا مي‏كنند، شادند چرا كه تولد امامشان است چراغاني مي‏كنند چرا كه سرورشان را باز يافته‏اند و جشن مي‏گيرند چرا كه ميلاد عدالت است.
    شگفت نيست اگر شيعه و محب حضرتش در روز ميلاد اينگونه با مولايش سخن گويد:
    اي مولاي من با كدامين خطاب ترا بخوانم و راز دلم را چگونه با تو بگويم؟
    كي شود؟ چشمان سرد و بي فروغ بر جمال ماه تو روشن كنم؟
    مولاي من، اي همه هستيم، اي اميد زنده ماندنم؛ دشمنانت با طعنه و نيش زبان قلبم را آزردند و مي‏گفتند: آن را كه اينهمه دم از او مي‏زنيد، يكبار به چشم ديده‏ايد؟ كدام غلام براي مولايي كه نديده كار كرده؟ وقتي كه از اين جملات آزرده خاطر مي‏شديم در خلوت خويش در مي‏آمديم؛ سر را بر ديوار مي‏گذاشتيم و مي‏سوختيم كه:
    اي مولا! آيا به غلامي شايسته نشده‏ايم كه رخ را به غلامان نمي‏نمايي؟
    اگر ارج غلامي نداريم وصف آقائيت را شنيده‏ايم؛ اي كريم از اولاد كريمان.
 اي فرزند حبيب خدا، اي فرزند نبأ عظيم، اي فرزند طاها و ياسين، اي فرزند طور و عاديات، اي فرزند براهينِ واضحات؛ آيا به سوي تو راهي هست؟
    آيا هجران امروز ما به فرداي وصال تو نمي‏رسد؟
    آيا آب گواراي ظهور تو را گلوهاي عطشان ما نخواهد چشيد؟
    خدايت را سوگند كه افسرده شديم. تا به كي شب را به صبح و صبح را به شب برسانيم.
    كي چهره در چهره ات اندازيم، تو ما را بنگري امام وار و ما تو را نظاره كنيم بنده‏وار.
    و تو اي مولاي عزيز، امشب را آخرين شب هجران ما قرار ده‏اي ياور محرومان، اي دادرس مظلومان، اي امام...
   
    اي پرچم نجات در آغوش              اي چشمه سار عاطفه را نوش
    اي غايت نگشته فراموش            اي هر كجا فساد تو هادم
    اي هر كجا نظام تو ناظم            اي هر كجا قيام تو قائم
    تو بيا تا ز پرتو رويت                شب تاريك ما سحر گردد
    ورنه‏اي مهر مهربان مهدي            بي تو هر لحظه تيره‏تر گردد
    من در اين غار خسته و دلتنگ            انتظار تو را ستاره كنم
    در شب وحشت آفرين و سياه            لحظه‏اي تو را شماره كنم
    گر بيايي كوير خسته شب            جنگل مهر و نور مي‏گردد
    گر بيايي زير پاي صوع            چاه راه عبور مي‏گردد
    گر بيايي، ستاره‏هاي سحر            از نگاه تو رنگ مي‏بازند
    گر بيايي، كبوتران اميد            لانه‏ها را دوباره مي‏سازند
    آه‏اي اشتياق بي پايان                 تو بيا تا كه عشق جان گيرد
    زير زنجير آهنين شكيب            دست لرزان ما توان گيرد
 


مطالب مشابه :


نيمه شعبان...

متن مجري . Powered By BLOGFA.COM . نيمه شعبان وصلّي اللَّه عليك يا ابا صالح المهدي




چند نمونه متن برای آغاز برنامه

تلاش برای اجرای بهتر - چند نمونه متن برای آغاز برنامه - مطالبی مفید برای یک مجری




نگاهی به اجرا های زنده باچند مجری

مجري بايد خودش متن حتي اين احترام متقابل در هنگام اجراي برنامه بين دو مجري هم بيشتر از




متن ترانه رسم زمونه رسول نجفیان

مجري گري ، صدا ، فن بيان ، رازهاي موفقيت - متن ترانه رسم زمونه رسول نجفیان اجراي روز معلم .




خوش تيپي لازمه مجري گري تلويزيون

مجري گري ، صدا ، فن بيان ، رازهاي موفقيت - خوش تيپي لازمه مجري گري تلويزيون - بهترين مطالب در




متن مجري روز مادر

مجري گري ، صدا ، فن بيان ، رازهاي موفقيت - متن مجري روز مادر - بهترين مطالب در خصوص مجري گري و




با امیرحسین مدرس در باره مجری و اجرا

مجري گري ، صدا و به اين ترتيب يك مجري مجبور است گاه متن‌هاي بسيار ضعيف اجراي روز معلم




متن مجری فرزاد جمشیدی

فرزاد جمشيدي، مجري راديو و سفره اجراي سحرها چه دارد تهيه بسياري از متن‌ها




چند پیشنهاد برای مجریان ! اجرای زیبای معرفی سخنرانها

مجري گري ، صدا ، فن بيان حتی اگر متن معرفی بسیار کوتاه است و یک دقیقه هم طول اجراي روز




برچسب :