حماسه 02

حماسه ( قسمت دوم )

سیاوش دانش آذر ـ هومن قاسمی راد

در کنار معنای خاص واژه ی حماسه گاهی این عنوان بیشتر در مورد آثاری به کار می رود که با آثار حماسی تفاوت دارند . مانند کمدی الهی دانته که این شعر قهرمان ندارد و شخصیت عمده اش خود راوی که شاعر باشد است و تمام قصه از زاویه ی دید اول شخص بیان شده است . اما خود سفر شاعر به دنیای پس از مرگ که به شکل گیری روایت می انجامد دارای عناصر حماسی است و جدای از این مقوله ، سبک و اهمیت اثر چیزهایی هستند که منتقدان را وا می دارد که این اثر را حماسه بنامند . عنوان حماسه برای توصیف رمان هایی مانند موبیدیک اثر هرمان مرویل یا جنگ و صلح اثر لئون تولستوی و فیلم های سینمایی مانند ایوان مخوف از آیزن اشتاین و هم چنین برخی رمانس های بلند که خصوصیات حماسه را داشته اند به کار رفته است . کهن ترین حماسه ی به یادگار مانده برای نسل کنونی بشر را می توان در آثار و روایات منثور بین النهرینی و خصوصا گیل گمش یافت . قهرمان اصلی این حماسه به این نتیجه می رسد که سرنوشت هر آدمی مرگ است و هیچ انسانی نمی تواند جاودانه زندگی کند .

اما در ادبیات یونان نخستین نوع ادبی که ظهور کرد حماسه بود که زاده ی اشرافیت آن دوران بوده است . این در حالی بود که ارسطو پایگاه حماسه را بعد از تراژدی قرار می دهد . ایلیاد و ادیسه دو حماسه ی نامداری هستند که هومر سرود و صورت نهایی آن ها طی سال های 900 و 700 قبل از میلاد پرداخت نهایی شد . معمولا حماسه هایی که مهم تلقی شده اند سر چشمه و الگوهای اصلی سنت حماسه سرایی در اروپای غربی به شمار می روند . در دوره ی سده های میانه زمانی که حماسه های یونانی در اروپای غربی مورد مطالعه و خوانش قرار نمی گرفت نفوذ ویرژیل بود که سنت هومر را زنده نگه می داشت . با این همه شاعران سده های میانه بی آن که از الگوی حماسه ی یونانی استفاده کنند خود را در خلق آثار حماسی آزاد می دانستند که سه نمونه ی آن بیوولف ، سرود رولان و سرود نیبلونگن است . حماسه سرایان بعدی نیز بخش زیادی از این آزادی را حفظ کردند . حماسه های اسپانیایی از قهرمانان تجلیل می کنند . سرود رولان حماسه ای فرانسوی از سده ی دوازده میلادی می باشد که یاد و خاطره ی نبرد پیرنه در قرن هشتم میلادی را که میان سپاهیان شارلمانی و مسلمانان رخ داد زنده نگه داشته است . همین طور سرود لیبنونگن حماسه ای آلمانی است از سده ی سیزدهم که شرح وقایع مربوط به جنگ بورگاندی ها و قوم خون خوار هون است . بیوولف نیز حماسه ی ملی آنگلوساکسون هاست که از قرن هشتم درباره ی اشخاص و وقایع تاریخی قرن ششم و نیز نبردهای بیوولف را در برابر غول هایی که همدلی قهرمانانه ی مردم میدهال را تحدید می کرد به یادگار مانده است . یک حماسه ی فنلاندی به نام کاله والا وجود دارد که به دست الیاس لونروت از روسی سرودهایی پراکنده و شفاهی باستانی را گردآوری کرده و در قالب ساختار روایتی واحد تدوین و در 1835 انتشار داده است .

اشعار حماسی در قرن بیستم عموما به مثابه ی یک شکل ادبی از دور خارج شده تلقی شده اند . هر چند که شاعرانی چون تی اس الیوت ، ازرا پاوند و سن ژون پرس در شعرهای خویش از بیانی حماسی سود جستند و از سوی دیگر بیان و حوزه ی پر شکوه حماسه گهگاه در قالب های دیگر هم مانند رمان و فیلم و نمایش نامه یافت شد ، اما این گونه ی ادبی در قرن بیستم زیاد مقبول نیافتاد . بسیاری از حماسه های نامدار به صورت منظوم هستند که به منظومه ی حماسی معروف شده اند . چنان چه در طبقه بندی ارسطو منظور از انواع ادبی ، حماسه ی منظوم یا شعر حماسی است . با این همه بیاد گفت که در طول زمان گهگاه حماسه های منثور نیز به وجود آمد که برای نمونه می توان به کارنامه ی اردشیر بابکان که به زبان پهلوی است اشاره کرد . در زبان فارسی از اواخر سده ی سوم تا اواسط سده ی  چهارم هجری حماسه ای منثوری پرداخته شد که غالبا ترجمه ی خوتای نامگ / خدای نامه های پهلوی در باره ی داستان های تاریخی و ملی ایرانیان در دوره ی پیش از اسلام ( ساسانیان ) بوده اند . سه شاهنامه ی منثور و معتبر آن دوره عبارت بودند از شاهنامه ی ابومنصوری ـ شاهنامه ی ابو علی بلخی ـ شاهنامه ی ابوالموید بلخی که بعدها از میان رفتند . از میان دیگر حماسه های منثور دوره های بعد فارسی نیز می توان به اسکندر نامه ـ داراب نامه طرطوسی ، اخبار رستم ـ داراب نامه ی بیغمی یا فیروزنامه ـ ترجمه ی رامایانه و رزم نامه اشاره کرد .

منتقدان حماسه ها را از جنبه های گوناگون به انواعی تقسیم کرده اند که از نظر قدمت این تقسیم بندی چنین است :

1 ـ حماسه های اولیه / سنتی / شفاهی / طبیعی : که مربوط به زمان های قدیم و متعلق به سنت شفاهی زبان هستند که سینه به سینه نقل شده اند و تنها در موارد اندکی اساس نامه ای مکتوب دارند . این آثار در آغاز پیدایی خود میراث سرایندگان گمنام و راویان و خنیاگران و قصه گویان دوره گرد است که شاعری شناخته یا ناشناخته آن ها را گردآوری و تدوین کرده و به آن ها ساختاری هنری بخشیده است . نمونه های این نوع حماسه عبارتند از مهابهاراته و رامایانه ی هندی ـ ایلیاد و ادیسه از هومر ـ بخش هایی از شاهنامه ی فردوسی ـ بخش های باقی مانده ی حماسه ی الدرادا ـ گیل گمش و کاله والا ـ بیوولف .

2 ـ حماسه های ثانوی / ادبی : که به دست شاعرانی فرهیخته و با تقلیدی آگاهانه از ویژگی های حماسه ی اولیه اقتباس گردیده و برای اهداف خاص ادبی و ایدئولوژیکی به وجود آمدند . این حماسه ها مستقیما زاییده ی ذهن داستان پرداز شاعر یا نویسنده است و از آغز نیز به صورت مکتوب در می آیند . حماسه های ثانوی اساسا پس از طی دوره ی حماسه های ملی و طبیعی خلق می شوند . چنان که پرداختن به این گنه ی حماسی در اروپا تا دوره ی پیدایش رمان رواج و ادامه داشت . از نمونه های این گونه حماسه می توان به فارسالی از لوکانوس شاعر رومی ـ بهشت گمشده از جان میلتن ـ رهایی اورشلیم از تاسو نام برد .

3 ـ حماسه های متاخر که در دوره ی اخیر و غالبا از روی حماسه های ثانویه ساخته شده اند مانند رستم و سهراب از متیو آرنولد که بر پایه ی همین داستان که در شاهنامه ی فردوسی وجود دارد بازآفرینی شده است . در شعر معاصر فارسی هم داستان آرش کمان گیر از سیاوش کسرایی بازآفرینی روایت حماسی کهن ایران است .

هگل فیلسوف آلمانی آثار حماسی را بر مبنای مراحل تکاملی و موقعیت تاریخی ، جغرافیایی اش به سه مرحله و دسته ی کلی تقسیم کرده است :

1 ـ حماسه ی شرقی

2 ـ حماسه ی کلاسیک یونان

3 ـ تکامل شعر حماسی ـ رمانتیک در میان ملت های مسیحی

بر حسب موضوع نیز حماسه را به انواع زیر تقسیم بندی می کنند :

1 ـ حماسه ی اساطیری : قدیمی ترین و اصیل ترین نوع حماسه است که بر اساس اساطیر پرداخته شده است مانند گیل گمش و بخش هایی از تورات ـ بخش اول شاهنامه ( تا فریدون ) ـ گرشاسب نامه و آیاتکار زریران به زبان پهلوی .

2 ـ حماسه ی پهلوانی : که در آن از زندگی پهلانان و سخن های آن ها ، منش های رفتاری و شیوه ی زندگی شان سخن رفته است که می تواند جنبه ی اساطیری داشته باشد مانند ادیسه و ایلیاد و شاهنامه ی فردوسی ( از کاوه تا مرگ رستم ) . و ممکن است جنبه ی تاریخی نیز داشته باشد مانند : شهنشاه نامه ی فتحعلیخان صبا که قهرمان اش فتح علی شاه قاجار است .

3 ـ حماسه ی ملی : که دربرگیرنده ی جنگ ها و حوادثی است که می تواند برای هر ملت یا قومی خاص مایه ی افتخار و سرافرازی باشد . مانند حماسه ی دفاع مقدس جمهوری اسلامی ایران که در بسیاری از شعر ها و قصه های شاعران و نویسندگان متعهد معاصر ایران به آن پرداخته شده است . و نیز حماسه هایی که در آن از پهلوانانی سخن رفته است که برای بیرون راندن و در هم شکستن دشمن ملی و به دست آوردن استقلال جنگ و تلاش کرده اند و اعمال آن ها سرنوشت ملت را رغم زده است . مانند شرح جان فشانی های قهرمانان ملت ایران در پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) از سوی دیگر حماسه ی ملی زمانی به وجود می آید که یک ملت به تجدید حیات خود نیاز و توجه دارد و یادآوری تاریخ شکوهمند گذشته اش وسیله ای برای تقویت روحیه ی ملی و اتحاد مردم است . هر چند بیش تر قوم ها دارای حماسه یا روایات حماسی هستند . اما فقط برخی از آن ها حماسه ی ملی نام گرفته اند . مانند حماسه ی ملی ستارخان و باقر خان در راه نجات ملی ایران از دیکتاتوری شاهنشاهی و حرکت به سوی مشروطه . در ادبیات انگلیسی و ادبیات فنلاندی دو نمونه از حماسه های ملی به نام های بیوولف و کاله والا وجود ارد که این دو نیز دارای خصوصیت ملی شدن هستند . در ادبیات فارسی ، سده های چهارم و پنجم هجری و بسیار پراکنده در سده ی ششم هجری مهم ترین دوره ی حماسه سرایی است که برجسته ترین و معروف ترین حماسه های ملی نیز در همین دوره پدید آمدند .. در این دوران جدا از شاهنامه های منثور ، شاهنامه های منظوم نیز به وجود آمدند که قدیمی ترین آن ها شاهنامه ی مسعود مروزی است که تنها سه بیت از آن در بحر هزج باقی مانده است . گشتاسب نامه ی دقیقی طوسی نیز یکی دیگر از حماسه های ملی این دوره است که فردوسی در شاهنامه ی خود همه ی هزار بیت آن را عینا نقل کرده است . و بعد از شاهنامه ی فردوسی که بزرگ ترین حماسه ی ملی ایرانیان است ، حماسه های دیگری نیز سروده شد اما به قدر و اعتبار شاهنامه نرسید . که از معروف ترین آن ها می توان به حماسه ی گرشاسب نامه ی اسدی طوسی اشاره کرد . از میانه ی سده ی پنجم هجری به سبب روی کار آمدن حکومت های ترک تبار غزنویان ، سلجوقیان و خوارزمشاهیان و پس از آن تاثیر زشت و نامطلوب حمله ی مغول به ایران و نیز اشاعه و نفوذ گسترده ی تفکر دینی ، مذهبی حماسه سرایی در ایران رو به زوال رفت . و جای خود را به حماسه های مذهبی و تاریخی داد . از میان دیگر حماسه های ملی فارسی که از لحاظ ارزش و بار حماسی و هنری ادبی با شاهنامه ی فردوسی قابل قیاس نیستند می توان به بهمن نامه  از ایران شاه بن ابی الخیر و برزو نامه از عطایی رازی و بانو گشسب نامه اشاره کرد .

4 ـ حماسه ی دینی / مذهبی : که درباره ی سرگذشت و جنگ و جدال شخصیت های مذهبی است که برا حماسی بسیار قوی و والایی دارند . مانند حماسه ی عاشورا و نمود آن در شعرها و نوشته های بسیاری از شاعران و نویسندگان شیعه و حتا غیره شیعه از سده ی ششم هجری تا به امروز ادامه دارد . داستان حماسه ی مذهبی و دینی بر پایه ی یکی از مذهب ها استوار است و در ادبیات دیگر ملل می توان به کمدی الهی دانته و سرود رولان و خاوران نامه ی ابن حسام و خداوند نامه ی ملک الشعرا صبای کاشانی اشاره کرد .

سرایش این گونه حماسه ها از هجری در زبان فارسی از سده ی ششم هجری به علت تسلط تفکر مذهبی جای حماسه ی ملی را گرفت و این روند در دوره ی صفویه نمود بیش تری دارد . مثلا می توان به صاحب قران نامه از شاعری ناشناس اشاره کرد که به زندگی و فتوحات همزه پسر آذر ک شاری و قیام مذهبی او بر ضد دولت هارون الرشید اشاره نمود . به همین ترتیب شاهنامه ی حیرتی از ملا حیرتی تونی درباره ی جنگ های پیامبر اسلام و بزرگان مذهب شیعه و نیز حمله ی حیدری از میرزا محمد باذل معروف به رفیع خان و حسین کرد شبستری که نمونه های دیگر حماسه های مذهبی هستند سخن گفت .

حماسه ی عرفانی :

در این گونه حماسه که به ویژه در ادبیات فارسی برای ان تشخص و ارزش بسیاری قایل شده اند قهرمان که عارفی تمام عیار است در طول سفر مخاطره آمیزش به جاده ی طریقت پس از شکست دادن دیو نفس و مبارزه اش با امیال دنیوی سرانجام به پیروزی که همان فنای فی الله است دست می یابد . برخی از منتقدان حماسه ی اخلاقی و فلسفی را نیز در این دسته تعریف کرده اند .

6 ـ حماسه ی مضحک

عبارت است از حماسه ی مسخره / سخره ی حماسه / حماسه ی هجایی که از گونه های ادبی که سبک والا و مفاهیم گران مایه را به کار می برد می رسد به سلسله رویدادهایی پیش پا افتاده و کم اهمیت . حماسه ی مضحک در واقع هجوی است که با واهی جلوه دادن موضوعی که به آن می پردازد آن را به سخره می گیرد . حماسه ی مضحک موضوع ساده و مبتذلی را دست مایه قرار می دهد و آن را به سبکی فاخر بازگو می کند و هدف اش تمسخر رفتار و اعمال پیش پا افتاده است . در این گونه حماسه قراردادها ، سنت های حماسی ، نبردها و یاری خواهیی ها ، تشبیهات حماسی و توصیف های قرار ادی به مضحکه گرفته می شوند . و این گونه حماسه محلی برای جولان سبک هایی هم چون بورلسک و نقیضه است . اصولا در حماسه ی مضحک سبکی فخیم را با موضوعی پیش پا افتاده و معمولی در هم می آمیزند تا به هر دو بخندند . شاعر یا نویسنده ی حماسه ی مضحک با بهره گیری از سبک و قالب و محتوای بالنده ی حماسه یک موضع معمولی و گاه زیر معمولی را هم چون حماسه جلوه می دهد و باعث تشخص و برجستگی آن می شود . این گونه حماسه مانند شمشیر دو دمی است که گاه نوجویان آن را به کار می گیرند تا سنت گرایان هم عصر خودشان را به مسخره بگیرند و گاهی نیز سنت گرایان از آن بهره می گیرند تا شخصیتی غیر حماسی از دوره ی خویش را هم چون قهرمانان و سلحشوران نشان بدهند . مانند میز خطابه نوشته ی نیکلا بوالو که این حماسه با مشاجره ی دو مقام عالی رتبه ی کلیسایی بر سر جایگاه میز خطابه در کلیسا آغاز می شود و با نبرد در یک کتاب فروشی که طرف داران این دو در آن آثار نویسندگان نو جو و سنت گرا را به سمت یکدیگر پرتاب می کنند پایان می یابد .

مضمون حماسه ی مسخره ی نبرد کتاب ها نوشته ی جاناتان سولفت انگلیسی بر گرفته از همین اثر است . بیش تر حماسه های مضحک اروپایی با یاری جویی از الهامات و نیروهای غیبی آسمانی آغاز می شوند و از تمهیدات حماسی و سخنان صریح و رسا و نیروهای فراطبیعی و هبوط به جهان زیرین و ... بهره می گیرند . از همین رو چشم انداز وسیعی جهت ارائه ی خلاقیت و نوآوری شاعر یا نویسنده فراهم می آید . قدیمی ترین نوع حماسه ی مضحک نبرد غوک ها و موش هاست که بورلسکی یونانی از نویسنده ای ناشناس در دوران باستان به یادگار گذارده است . بسیاری از منتقدان و کارشناسان این بورلسک را الگوی حماسه های پدید آمده در قرن هجدهم دانسته اند . قصیده ی تباهی طره ی گیسو سروده ی الکساندر پوپ شاعر و هجو نویس انگلیسی از مسخره ترین حماسه های این دوران است . در این قصیده که خود شاعر آن را یک شعر خنده دار قهرمانی تلقی کرده است . قصه ی ستیز دو خانواده بر سر طره ی گیسویی شرح داده می شود : لرد پیتر طره ای از گیسوی دوشیزه آربلافرمور می چیند و در پی این کار دو خانواده به ستیز بر می خیزند . سوار کشتی های جنگی می شوند و به نبرد نیروهای فراطبیعی می روند . مصداق از کاه کوه ساختن ، البته به شکل حماسی مضحک اش . در غرب حماسه های مضحک بسیاری پدید آمده است که قصیده ای درباره ی گربه ی غرق شده ی ملوس و ماهی ها از تامس گری و پزشک انگلیسی از هنری فیلدینگ ، دن خوان از لرد بایرون و پودینگ شتاب زده از جویل بارولو از آن جمله اند .

یک نمونه ی بسیار درخشان حماسه ی مضحک در ادبیات فارسی وجود دارد به نام موش و گربه به قلم عبید زاکانی که نبرد میان موش ها و گربه ها را به شیوه ی شاه نامه ی فردوسی و حماسه های رزمی تصویر می کند . مثلا می گوید :  « گفت کو گربه تا سرش بکنم / پوست اش پر کنم ز کاهانا / گربه در پیش من چو سگ باشد / که شود روبرو به میدانا / گربه این را شنید و دم نزدی / چنگ و دندان زدی به سوهانا / ناگهان جست و موش را بگرفت / چو پلنگی شکار کوهانا / ... » سپس از باید از مثنوی جنگ نامه سروده ی نظام الدین محمود قاری یزدی معروف به شیخ البسه در سده ی نهم یاد کرد . و می توان به نمونه هایی نظیر صوف و کمخا نوشته ی مولانا محمود نظام فارسی ـ مرد و مرکب از مجموعه ی این اوستا سروده ی مهدی اخوان ثالث ـ افسانه ی اردشیر کچل و چهل نره شیر نام برد .


مطالب مشابه :


ادبیات حماسی

ادبیات - ادبیات حماسی - زیر مجموعه www.shivaazimi.blogfa.com




5000 شعر حماسی سهم شاعر کاروان کربلا + صوت

لشکر 25 کربلا - 5000 شعر حماسی سهم شاعر کاروان کربلا + صوت - پایگاه مردمی نشر ارزش های لشکر ویژه 25




شعر: حماسه!

آخر شاهنامه - شعر: حماسه! - آن كه دانست زبان بست آن كه مي گفت، ندانست - آخر




شعر حماسی بختیاری

کر بختیاری (کلبه آهنگ بختیاری) - شعر حماسی بختیاری - نو زین سواری به تموم دنیا همتا نداری




شعر حماسی حاج منصور

خنجین آنلاین تقدیم می نماید: شعر حماسی که حاج منصور عرشی در حضور رهبر انقلاب اسلامی خواندند




حماسه 02

چنان چه در طبقه بندی ارسطو منظور از انواع ادبی ، حماسه ی منظوم یا شعر حماسی است .




برچسب :