عاشورا و جلوه های آن در ادب معاصر

عاشورا و جلوه های ان در ادب معاصر


عاشورا هم اوج حماسه است و هم اوج تراژدي، چشم تاريخ چنين حماسه شکوهبار و چنين تراژدي خونرنگي را ، در سراسر حيات بشر، هرگز نديده است. عاشورا، حماسه است؛ از آن رو که امام حسين (ع) يک تنه و بي سلاح ، روياروي حکومتي سفاک ايستاد. به يزيد دست بيعت نداد و گفت: کسي مانند من ، با کسي مانند يزيد، بيعت نخواهد کرد.
در مقابل زور ، گردن خم نکرد و تن به ذلت نداد و آشکارا گفت: مرگ با عزت بهتر است از زندگي با ذلت. ايستاد، جنگيد، زخم برداشت، کشته شد ؛ اما همه زخم‌ها در جلو بدنش بود. بدان رو که به دشمن پشت نکرد. استفاده از شعر به عنوان يكي از راهكارهاي اساسي انتقال احساس و انديشه ، سابقه طولاني دارد و همواره مورد استفاده بوده است. يكي از اين حوزه ها كه شعر به خوبي توانسته در آن عرصه وارد شود و به انتقال بار عظيم انديشه و احساس بپردازد، مقوله عاشورا است ، شعر آئيني همواره در مراسم مختلف مذهبي و به ويژه در انتقال حماسه عظيم عاشورا مورد استفاده قرارگرفته است و سرايش شعر در اين باره، هميشه مورد توجه شاعران بوده است. پس از واقعه عاشورا حدود سه قرن شعر آئيني و مذهبي در سكوت و خفقان ناشي از حكومت‌هاي جور قرار مي گيرد، پس از اين مدت معزالدوله احمد بن ديلمي كه بر بخش‌هايي از عراق، خوزستان و فارس حكومت مي رانده است، فرماني صادر مي كند كه به موجب آن از عاشوراي آن سال تمام بخش‌هاي حكومتي تحت سيطره او براي عزاداري حسيني (ع) در ملأ عام ، آزادي عمل به‌دست مي‌آورند.
از اين سال به بعد عزاداري براي سيدالشهدا نه تنها جرم محسوب نمي شود بلكه به شكل يك فرمان فراگير به همه جا ساري مي شود. از اين زمان به بعد مرثيه سرايي و نوحه خواني در سوگ سالار شهيدان به شكلي مبسوط و بدون رعب و وحشت آغاز مي شود بدين ترتيب وقتي تاريخ و پيشينه شعر عاشورايي را بررسي مي كنيم ، اولين شاعري كه اشعار او به شكل مكتوب به دست ما رسيده است ، كسايي مروزي است . با وجود اين بايد گفت يافتن خط سيري منطقي براي شاعران مرثيه سرا در تاريخ ادبيات فارسي كار دشواري است .اما اين روند از قرن نهم كه حكومت شيعي مذهب صفويان روي كار مي آيد تغيير مي كند، به طوري كه اظهار تشيع در اشعار و سرودن نوحه و مرثيه در سوگ امامان شيعه به ويژه امام حسين (ع) در ديوان‌ها به طرزي چشمگير افزايش مي يابد. از جمله شاعران بزرگ مرثيه سرا مي توان به محتشم كاشاني و وصال شيرازي اشاره كرد .
دوازده بند محتشم كاشاني نيز در اين عصر سرآغاز حركتي بالنده در مسير شعر عاشورايي شد و شاعران بسياري را به استقبال از اين اشعار فرا خواند. وحشي بافقي ، حزين ، عاشق اصفهاني و بسياري ديگر از شاعران از آن دوران تاكنون تركيب بند محتشم را به عنوان الگويي بي نقص از شعر عاشورايي الگوي كار خود قرار داده اند . با نگاهي به تاريخ ادبيات ايران درمي يابيم كه مقوله شعر عاشورا فقط منحصر به شيعيان نيست و درواقع در اين بررسي نگاه ، به اشعاري از علماي اهل تسنن برمي خوريم كه با بياني استوار و تعابيري نغز واقعه كربلا و مظلوميت امام حسين (ع) را تصوير كرده اند همچنان كه شاه عبدالعزيز دهلوي، يكي از بزرگان اهل سنت هرگاه به داستان كربلا مي رسد، زيبا ترين تعابير عرفاني را در باب اين واقعه به كار مي گيرد.
علامه اميني در كتاب الغدير در خصوص تأثير واقعه عاشورا در شعر و ادبيات مي گويد :« وقتي يك واقعه تاريخي مهم تلقي مي شود و حتي ارزش اعتقادي و قرآني پيدا مي كند ، بي گمان شاعران و اديبان تحت تأثير اين واقعه قرار مي گيرند و سعي مي كنند آن را به صورت‌هاي مختلف به جهانيان عرضه كنند . شعر عاشورايي و واقعه عاشورا هم حقيقتي جز اين ندارد . ..................

يكي از جريان هاي فرهنگي كه عظمت، زيبايي و جنبه هاي حماسي عاشورا را به مخاطبان عرضه مي كند ادبيات است.

IMAGE634580663158354912.jpg

از آن جايي كه تحولات اجتماعي تاثير به سزايي در تحولات ادبي داشته و دارد نبايد تاثير انقلاب را در شكوفايي دوباره ادبيات عاشورايي ناديده گرفت. فعاليت هاي سال هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي در بازسازي نمادهاي ادبيات عاشورايي و گرايش شاعراني هم چون علي معلم، حميد سبزواري، قيصر امين پور، سيدحسن حسيني به اشعار عاشورايي نمونه اي از اين تاثير است.

در هر حال، ادبيات عاشورايي طي ساليان متمادي مي تواند پربارتر از گذشته نيز به مسير خود ادامه دهد و ارزش ها و عظمت نهضت عاشورا را براي نسل هاي مختلف نمايان كند.

يكي از شاعران با بيان اين كه فلسفه قيام عاشورا يك حركت همراه با مقاومت در مقابل ظلم و ستم حكومت زمان بود مي گويد: ادبيات عاشورايي پيوند خورده با ادبيات مقاومت و پايداري است.

اباصلت رضواني مي افزايد: ادبيات عاشورا به حماسه قيام امام حسين(ع) پرداخته و به اين رخداد تاريخي با ديد هنري نگاه كرده است. وي بيان مي كند: در اين نوع از ادبيات جلوه هاي قيام اباعبدا...الحسين(ع) با زبان و بياني هنري آورده شده است.
وي تصريح مي كند: شاعران متعهد در اشعار خود به جلوه هايي از اين قيام پرداخته اند و به ويژه بعد از انقلاب توجه خوبي به ادبيات عاشورا شده است.
وي در خصوص روند ادبيات عاشورايي بيان مي كند: ادبيات عاشورايي يك جريان ادبي است كه بين مردم جريان دارد و از آن ها جدا نيست.

وي مي افزايد: از آن جايي كه جريان شعر عاشورايي نشات گرفته از عاشورا و سوگواري هاي ماه محرم است بنابراين اين حركت، حركتي مثبت و پوياست.

اين شاعر درخصوص نقش انقلاب اسلامي درشكوفايي ادبيات عاشورا مي گويد: ادبيات عاشورا و مقاومت با ادبيات انقلاب گره خورده است و بعد از انقلاب اسلامي نيز بدنه فرهنگي نظام حمايت هاي خوبي را از اين جريان انجام داد و بنا به اين نمي توان ادبيات عاشورا و انقلاب را از هم جدا كرد چرا كه اين دو لازم و ملزوم يكديگرند.

رضواني با اشاره به اين كه حماسه عاشورا و قيام امام حسين(ع) در متن خود ايثار و مقاومت را دارد تصريح مي كند: همين امر سبب شده تا ادبيات عاشورايي بيشتر به سمت شعر كشيده شود.

وي توانايي شاعران در پرداختن به عاشورا و ضعف موجود در بين برخي نويسندگان را از ديگر دلايل گرايش ادبيات عاشورا به شعر و شاعري مي داند و مي افزايد: مردم و جريان هاي فرهنگي جامعه نيز به شعر و شاعري بيشتر توجه دارند.


مطالب مشابه :


اشعاری در مورد علم و دانش

اشعاری در مورد علم و دانش با چراغ دین و دانش گر بشر بیناشود . هر كه بر مردان حقّ پیوست




چهل حدیث زیبا درباره علم و دانش-1

علم و دانش هر کس دانشى یا حدیثى از من بنویسد تا آن دانش و حدیث باقى است ، برایش اجر




عاشورا و جلوه های آن در ادب معاصر

علم و دانش. علامه اميني در كتاب الغدير در خصوص تأثير واقعه عاشورا در شعر و ادبيات مي




شعر در مورد علم ودانش

شعر در مورد علم چون علم شوی والا مبر از پای علم و دانش پی تا به قیوم در رسی و به حی




ٍٍسخنان بزرگان اندیشمندان در باره ارزش علم ودانش

عقل// هست شاعر آن‌کسی کین طرفه مروارید سفت// صنعت و سجع قوافی هست علم و، شعر «علم و دانش




زندگینامه نظامی گنجوی

نظامی گنجوی: گروه : علوم انسانی رشته : زبان و ادبیات فارسی گرایش : شعر تاریخ




شعر در وصف علم و دانش

ارزش انسان ز علم و معرفت پیدا شود بى هُنر گر دعوى بیجا كند رسوا شود در مسیر زندگى هرگز نمى




زندگینامه احمد شاملو

علم و دانش. پدرش حیدر نام داشت که تبار او به گفتهٔ احمد شاملو در شعر من بامدادم سرانجام از




برچسب :