مقاله در باره فرار مغزها

مقدمه

فرار مغزها به مهاجرت متخصصین و نخبگان علمی از ایران گفته می‌شود که یکی معضلات اجتماعی، اقتصادی و آموزشی این کشور است. بنابر آمار مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۹، ۶۰ هزار نفر از ایرانیانی که در این سال مهاجرت کرده اند در زمرهٔ مهاجران نخبه دسته‌بندی می‌شوند. این افراد غالباً دارای مقام‌هایی در المپیادهای علمی بوده و یا جزء نفرات برتر کنکور و یا دانشگاه‌ها می‌باشند.

با وجود آنکه تلاش شده از این روند کاسته شود، اما درصدقابل توجهی از دانش‌آموختگان علمی هنوز مایلند به کشورهای پیشرفته مهاجرت کنند. صندوق بین‌المللی پول در گزارش سال ۲۰۰۹ خود اعلام کرده‌است ایران به لحاظ مهاجرت نخبگان، در میان ۹۱ کشور در حال توسعه یا توسعه نیافته جهان، مقام نخست را داراست. این در حالیست که محمود احمدی نژاد وجود فرار مغزها را نامهم تلقی می‌کند و برخی مسئولان حتی وجود فرار مغزها از ایران را منتفی می‌دانند.

صندوق بین‌المللی پول، بیکاری، سطح پائین درآمد اساتید و نخبگان، نارسائی‌های مالی و اداری، کمبود امکانات تخصصی-علمی و بی ثباتی سیاسی و اجتماعی را از جمله دلایل مهاجرت ایرانیان ذکر کرده است.

پیشینه

فرار مغزها پس از انقلاب اسلامی ایران و در جریان انقلاب فرهنگی نخست با سخنرانی آیت‌الله خمینی اذهان عمومی را به خود جلب نمود

منافقین هی می‌گویند مغزها دارند فرار می‌کنند. به جهنم که فرارمی‌کنند. این دانشگاه رفته‌ها، اینها که همه اش دم از علم و تمدن غرب می‌زنند،بگذارید بروند. ما این علم و دانش غرب را نمی‌خواهیم. اگر شما هم میدانید که اینجاجایتان نیست فرار کنید. راهتان باز است

پس از جنگ ایران و عراق، فرار مغزها افزایش یافت. در سال ۲۰۰۶، محمود احمدی‌نژاد با سیاستهای جدید با شعار «زدودن دانشگاه‌ها از عوامل نفوذ لیبرال و سکولار غرباقدام به بازنشسته سازی اجباری بسیاری از اساتید و هیئت علمی دانشگاه‌ها و جایگرینی آنها نمود. برخی کارشناسان، سیاستهای او را از عوامل مستقیم افزایش فرار مغزها دانسته‌اند.

نگاه آماری

ایران از نظر فرار مغزها در صدر کشورهای جهان قرار دارد، حدود 25% از کل ایرانیان تحصیل کرده هم اکنون در کشورهای توسعه یافته زندگی می کنند. طبق آمار صندوق بین‌المللی پول، سالانه بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نفر از ایرانیان تحصیل کرده برای خروج از ایران اقدام می‌کنند و ایران از نظر فرار مغزها در بین ۹۱ کشور در حال توسعه و توسعه نیافته جهان مقام اول را از آن خود کرده‌است خروج سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار ایرانی با تحصیلات عالی از این کشور معادل خروج ۵۰ میلیارد دلار سرمایه سالیانه از این کشور است. در سال ۱۳۸۸ وزارت علوم ایران اعلام کرد از ابتدای انقلاب ۱۳۵۷، از میان ۱۲ هزار دانشجویی که با هزینه دولت به کشورهای مختلف رفتند ۴۰۰ نفر باز نگشته‌اند و همچنین ۶۰ هزار دانشجوی ایرانی خارج از ایران تحصیل می‌کنند.طبق آمارهای رسمی نسبت خروج فارغ التحصیلان از ایران به تعداد کل این افراد، ۱۵ درصد است.

در سال ۲۰۰۶ میلادی، ۵٫۱٪ از تولید ناخالص داخلی صرف نیازهای آموزشی کشور شد که در مقایسه با دیگر کشورهای جهان در جایگاه رتبه ۶۷ قرار داشت. خسارتی که حاصل از فرار مغزهای ایرانی به خارج از کشور می‌شود ده‌ها میلیارد دلار در سال برآورد شده‌است.

طبق آمار منتشره از سازمانها و نهادهای دولتی مثل هفته نامه سازمان مدیریت و برنامه ریزی، ۹۰ نفر از ۱۲۵ دانش آموزی که در سه سال گذشته در المپیادهای جهانی رتبه کسب کرده‌اند، هم اکنون در دانشگاه‌های آمریکا تحصیل می‌کنند. بسیاری از آنان هرگز به ایران جهت زندگی دائم باز نمی‌گردند.


طبق آمار صندوق بین‌المللی پول هم اکنون بیش از ۲۵۰ هزار مهندس و پزشک ایرانی و بیش از ۱۷۰ هزار ایرانی با تحصیلات عالیه در آمریکا زندگی می‌کنند و طبق آمار رسمی اداره گذرنامه، در سال ۸۷ روزانه ۱۵ کارشناس ارشد، ۳/۲ دکترا و در مجموع ۵۴۷۵ نفر لیسانس از کشور مهاجرت کردند گزارش صندوق بین‌المللی پول در ادامه افزوده‌است که بیش از ۱۵٪ سرمایه‌های انسانی ایران به آمریکا و ۲۵٪ به کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی اروپا مهاجرت می‌کنند.

دست‌کم حدود چهار میلیون ایرانی در خارج از ایران زندگی می‌کنند. در این میان، ایرانیان خارج از کشور در آمریکا از نظر درآمدی در بین مهاجرین از برترین گروه‌ها هستند، که ۳۰ درصد از این افراد در زمینه مدیریت و ۲۰ درصد در زمینه تکنیک‌ها و امور دانشگاهی مشغول به کار هستند. همینطور از مجموع صدهزار ایرانی در آلمان در سالهای گذشته ۲۰۰۰ جلد کتاب منتشر شده، در حالیکه از بین ۲ میلیون ترک مهاجر آلمان تنها ۱۰۰ جلد کتاب منتشر شده‌است

 

عواملموثر در بوجود آمدن فرار مغزها

عوامل داخلی  

  • فراهم بودن وسایل و ابزار تحقیق و پژوهش در برخی

      كشورها .

  • كیفیت و سطح زندگی از لحاظ امكانات رفاهی،
  • در نظر گرفتن تسهیلات ویژه‏ای برای محققان ومتخصصان

      و نیروهای نخبه علمی در كشورهای پیشرفته.

 

عامل خارجی

  • صلب آزادي تفكر وبيان .
  • نداشتن  امنيت شغلي  و تامين اجتماعي .
  • نداشتن امكانات آموزشي و علمي مناسب و پيشرفته .
  • فرصت شغلي محدود و تبعيض در استخدام .
  • عدم امكانات ثبت اختراعات .
  • فرهنگ كاري نا كارآمد .
  • عدم تعادل درآمد و هزينه .
  • نبود آزادي فردي اجتماعي و مسائل طبقاتي .

علل اصلی جذب شدن نخبگان ایرانی را به مراکز علمی سایر کشورها را می‌توان در موارد زیر خلاصه نمود

  • بی توجهی به ماهیت علم: در ایران آن قدر که در رسانه‌ها مثلاً از ورزشکاران تجلیل می‌شود، به چهره‌های علمی، استادان برجسته و دانشمندان توجه نمی‌شود.
  • بی توجهی به پژوهش: یکی دیگر از این عوامل است. یکی از عواملی که دانشجویان بسیاری را به کشور آمریکا می‌کشاند، عامل امکانات تحصیلی ـ تحقیقی و اعطای کمک‌های تحصیلی و رفاهی است. در سال‌های پس از انقلاب ایران، تعداد دانشگاه‌های داخل کشور بدون هیچ گونه برنامه مدوّنی و یا تناسب رشته‌ها با مشاغل، گسترش یافته‌اند و توجّه بیشتر به سمت معیارهای کمّی بوده‌است تا کیفی.به روز نبودن اطلاعات، استفاده از روش‌های سنتی و قدیمی و ابزارهای غیراستاندارد، پایین بودن سطح تحقیقات و پژوهش در مراکز علمی، عدم هماهنگی بین تحقیقات و کاربرد آنها، تخصیص بودجه ناکافی به امر تحقیق و پژوهش و گسترش و ترویج مدرک گرایی، از عوامل دیگری هستند که بیشترین نارضایتی را در بین دانشجویان، به دنبال داشته‌است.
  • عوامل اقتصادی: مسلّما یکی از عوامل اساسی که اکثر فرزانگان را جذب کشورهای دیگر می‌کند، عوامل اقتصادی و فقر است. وقتی که میزان حقوق یک متخصص در خارج، ده‌ها برابر حقوق همان شخص در ایران است، مسلما بعضی از متخصصان به فکر مهاجرت به آن کشور خواهند بود.
  • عوامل سیاسی و قانونی: از عوامل دیگر مهاجرت، کافی نبودن مصونیت‌های سیاسی و اجتماعی جهت اظهار نظرهای علمی و نیز حاکمیت گروه‌های سیاسی (به جای علمی) بر دانشگاه‌ها و مراکز علمی و همچنین بی ثباتی یا قدیمی بودن قوانین در بُعد اجرایی، و از لحاظ قضایی، طولانی بودن دادرسی در سیستم قضایی ایران است.
  • عدم شایسته سالاری: واگذاری بسیاری از مشاغل به افراد فاقد صلاحیت و یا کم صلاحیت، واگذاری مشاغل بر اساس رابطه، عدم تطابق شغل با تخصص در رشته افراد، بوروکراسی (کاغذ بازی) دولتی و انحصاری شدن مشاغل، از دیگر عواملی هستند که به مهاجرت نخبگان از کشور، کمک کرده‌است.
  • انحصارات دولتی: یکی دیگر از عوامل مهاجرت نخبگان انحصارات دولتی است. به طوری که در سال‌های پس از انقلاب، از طرفی دولت به دلیل کوچک سازی، از جذب نخبگان سر باز زده‌است و از طرف دیگر روند واگذاری فعالیت‌های کشور به بخش خصوصی به کندی پیش رفته‌است.
  • میزان امید به آینده: هرچه امید به آینده، بیشتر باشد، میزان مهاجرت کمتر می‌شود. امید به آینده جوانان در رابطه با شغل آینده شان، میزان درآمد آنها، توانایی تشکیل زندگی، ازدواج، خرید مسکن، و... تأثیرگذارند و سرانجام امنیت کشور نیز در فرار مغزها بی تأثیر نیست. افراد، معمولاً جذب کشورهایی می‌شوند که از لحاظ جذابیت و امید به آینده روشن، اطمینان بیشتری داشته باشند.

اقدامات پیشگیرانه

در سال ۱۳۸۸، دانشگاه صنعتی شریف طی اطلاعیه‌ای از تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد که جهت ادامه تحصیل، از ۲۰ دانشگاه برتر دنیا دعوتنامه دریافت کرده‌اند، دعوت بعمل آورد که بدون آزمون ورودی و در چارچوب آئین‌نامه استعداد درخشان ادامه تحصیل دهند. این پذیرش از ترم پاییز سال تحصیلی ۸۹-۱۳۸۸ آغاز شد.

محمدحسن دوگانی، رئیس کمیته جلوگیری از خروج نخبگان، در تیرماه ۱۳۸۹ اظهار کرد این کمیته در حال تدوین طرحی برای ارائه به مجلس شورای اسلامی است که در صورت تایید می‌توان انگیزه‌های لازم مادی و معنوی را برای جلوگیری تدریجی از خروج نخبگان فراهم کرد

بر اساس آمار غيررسمی هر ساله شمار زيادی از دانشجويان و فارغ التحصيلان ايرانی برای ادامه تحصيل و همچنين دستيابی به موقعيتهای شغلی گسترده تر، ترک وطن کرده، عموماً به مناطق اروپايی و آمريکايی مهاجرت می کنند

اين موضوع که گاه از آن با عنوان "فرار مغزها" ياد می شود، دير زمانی است گريبانگير جامعه علمی ايران بوده، مورد بحث و انتقاد صاحبنظران و سياستگذاران است

بعضی خروج اين دانشجويان را از دست رفتن سرمايه انسانی تلقی می کنند و برخی ديگر مهاجرت دانشجويان را باعث گسترده شدن قابليت های علمی و عملی دانسته، از آن به عنوان توانايی بالقوه برای توسعه علمی و فن آوری آينده ايران ياد می کنند

با اين حال هر دو گروه متفق القولند که توسعه بلندمدت در ايران بدون بازگشت اين قشر از جامعه ايرانی به سرزمين مادری يا جلب سرمايه آنها از خارج به داخل کشور، امری مشکل و حتی ناممکن است و سياستگذاری صحيح و بلندمدت در اين راستا، نيازمند آمار و ارقام دقيق است

از اين منظر، مطالعه اخير گروه مطالعات ايرانی دانشگاه ام آی تی در مورد دانشجويان ايرانی مقيم آمريکا شايان توجه است

در اين برگه واقعنما" اطلاعات مربوط به دانشجويان و فارغ التحصيلان ايرانی مقيم آمريکای شمالی از منابعی چون بنياد ملی علمی آمريکاو اداره آمار کانادا استخراج شده است

بر اساس اين مطالعه، شمار فارغ التحصيلان تابع ايران مقيم آمريکا از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۳ سير نزولی داشته است

لازم به ذکر است که اين کاهش برای ايرانيان دارای اقامت دائم (گرين کارت) و ايرانيان دارای رواديد موقت روند مشابهی دارد

اين در حالی است که تعداد دانشجويان ايرانی مقيم کانادا در مقطع زمانی مشابه سيری صعودی داشته است

بين سالهای ۱۹۸۵تا ۱۹۹۸ شمار ثبت نام دانشجويان ايرانی در کانادا در مقطع کارشناسی هفتاد درصد و در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا  درصد افزايش داشته است

برای مقايسه بين سالهای ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۳، شمار فارغ التحصيلان ايرانی در تحصيلات تکميلی مقطع کارشناسی ارشد و دکتری) در کانادا با ۳۵۰ درصد رشد از چهل نفر به ۱۴۰ نفرافزايش يافته، در حالی که در آمريکا اين شمار با کاهشی ۶۷ درصدی، از ۲۰۳ نفر به ۶۴نفر رسيده است

دلايل احتمالی افول شمار دانشجويان علوم پايه و مهندسی ايرانی مقيم آمريکا را می توان دور شدن از موج مهاجرت بعد از انقلاب و دوران جنگ، افزونی مشکلات دريافت رواديد برای ايالات متحده، اقبال کمتر تحصيلگران به رشته های علوم پايه و مهندسی و سياستگذاريهای اخير ساير کشورها از جمله کانادا، استراليا و اروپا برای جذب دانشجويان غير بومی برشمرد

لازم به ذکر است که بين ثبت نام تا فارغ التحصيلی ميانگين بازه زمانی شش هفت ساله ای وجود دارد، بدين جهت در اين مطالعه، عواقب حادثه يازده سپتامبر و موج جديد مشکلات دريافت رواديد قابل بررسی نيست

آمار بنياد ملی علمی آمريکا در سال ۲۰۰۳، شمار فارغ التحصيلان متولد ايران و مقيم آمريکا که دارای درجه کارشناسی يا بالاتر باشند را ۸۲۸۰۰ نفر اعلام می کند

بين اين فارغ التحصيلان نوزده درصد از دارندگان درجه کارشناسی، هشت درصد از دارندگان درجه کارشناسی ارشد و ۲۶ درصد از دارندگان درجه دکتری، مدارک خود را خارج از ايالات متحده (عمدتاً ايران) دريافت کرده اند

شايان ذکر است که ايرانيان مقيم آمريکا جزو تحصيلکرده ترين گروهای قومی آمريکا هستند

بر اساس سرشماری فدرال آمريکا در سال ۲۰۰۰، ۵۷ درصد از ايرانيان بالای ۲۵ سال دارای مدرک کارشناسی يا بالاترند، در حالی که اين نسبت برای کل جمعيت آمريکا ۲۴ درصد ياد شده است

همچنين ۲۷ درصد از ايرانيان بالای ۲۵ سال دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکتری هستند، در حالی که با اختلافی فاحشتر، اين نسبت برای کل جمعيت آمريکا نه درصد محاسبه شده است

مهاجرت دانشجويان ايرانی محدود به رشته های مهندسی و علوم پايه نيست و برای درک و تحليل دقيقتر مسئله "فرار مغزها"، آمارگيری جامعتر و مطالعاتی از اين دست لازم است تا سياستهای مناسبی گذارده شود

 

کشورهاي جذب کننده نخبگان ايراني

بر اساس گزارش صندوق بين المللي پول ساليانه بيش از 150 هزار تحصيل کرده ايراني از کشور خارج مي شوند که اين رقم معادل 38 ميليارد دلار براي کشور ضرر به همراه خواهد داشت...

فرصتهاي بهتر تحصيلاتي از عوامل اصلي مهاجرت دانشجويان ايراني به خارج از کشور است.مسئله فرار مغزها و مهاجرت متخصصين و نخبگان به ديگر کشورها تا کنون به طور اساسي و زيربنايي مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار نگرفته است. در اين ميان عوامل و مسائل زيادي چه از نظر سياسي; اقتصادي; اجتماعي و.... وجود دارند که باعث دلسرد شدن و مهاجرت نخبگان مي توان بحساب آوردو برخي دلايل هم ممکن است ريشه در عدم برخورد منصفانه و عادلانه، و يا رفتارهاي تبعيض آميز و عوامل ديگري داشته باشد، از جمله: نظام حقوقي، قضائي و يا قانوني مملکت، سيستم آموزشي مدارس و دانشگاه ها، نظام پزشکي و بهداشتي کشور و بالاخره اوضاع سياسي و اجتماعي از جمله عوامل موثر مهاجرت نخبگان به ديگر کشورها بوده است.از سوي ديگر، برخي عوامل ساختاري چون «بي توجهي به رشد و توسعه بخش خصوصي فعال در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات» را باعث افزايش پديده فرارمغزها عنوان کرده اند. پژوهشهاي مختلف نشان مي دهد که ارتباط نيرومندي بين مهاجرت افراد تحصيلکرده و سطح توسعه و درآمد سرانه کشور وجود دارد در واقع شکاف بين سطح زندگي و درآمد سرانه کشورهاي ثروتمند و کمتر برخوردار يکي از عوامل مهاجرت افراد تحصيلکرده به کشورهاي پيشرفته است.

 

در واقع افراد ماهر و متخصص به دليل وجود تقاضا در کشورهاي ديگر از قدرت انتخاب بالاتري برخوردار بوده و در صورت پائين بودن سطح دستمزد در کشور مبدا سهل تر و کم هزينه تر مي توانند اقدام به مهاجرت کنند.علاوه بر در آمد سرانه و تفاوتهاي درآمد انتظاري بين کشور مبدا و مقصد ساير عوامل اقتصادي مانند نرخ بيکاري در کشور مبدا و تفاوت آن با نرخ بيکاري کشور مقصد نيز در مهاجرت متخصصين موثر مي باشد.در اکثر کشورهاي در حال توسعه تقاضا براي آموزش عالي بسيار بالاست. علت اصلي بالا بودن تقاضا در اين کشورها از يک طرف مربوط به موقعيت و پرستيژ اجتماعي دارندگان مدرک تحصيلات عالي و از طرف ديگر به دليل رايگان بودن بخش عمده نظام آموزشي عالي است که ريشه در دولتي بودن آن دارد. متاسفانه با وجود بالا بودن تقاضا براي ورود به دانشگاه نظام اقتصادي قابليت جذب خيل عظيم فارغ التحصيلان را نداشته و نتيجه آن عرضه مازاد فارغ التحصيلان دانشگاهي است که نمي توانند در اقتصاد داخلي جذب شوند. با بالا رفتن نرخ بيکاري فارغ التحصيلان احتمال مهاجرت آنان نيز افزايش مي يابد.علاوه بر متغيرهاي اقتصادي عوامل غير پولي و غير مادي نيز در مهاجرت افراد تحصيلکرده تاثير بسزايي دارد. اگرچه اين عوامل مي تواند از فردي به فرد ديگر متفاوت باشد ولي بهرحال مي توان بطور کلي آنها را به موارد زير طبقه بندي کرد: انعطاف نا پذير بودن ساختارهاي نظام آموزشي و پژوهشي به دليل نبود نظام انگيزشي موثر،پائين بودن فرصت پيشرفت علمي به دليل وجود ديوانسالاري سنتي و دست و پاگير، ضعيف بودن امکان ارتباط متخصصين داخلي با متخصصين خارج از کشور در جهت پيشرفت هاي علمي، پيچيده و زمان بر بودن نظام گزينش و استخدام، کمبود امکانات پژوهشي و عدم ارتباط پژوهشها با نيازهاي ملموس جامعه، نبود يا ضعيف بودن نظام شايسته سالاري در استخدام، ارتقا و پيشرفت علمي و حرفه اي عوامل سياسي و اجتماعي فرهنگي نيز در مهاجرت نقش عمده اي دارند که اهميت آن کمتر از عوامل اقتصادي نيست. ناآرامي ها، خشونت ها، تبعيض هاي اجتماعي، سرکوب فکري، نبود آزادي هاي فردي، مدني، سياسي و اجتماعي بطور اجتناب ناپذيري در مهاجرت متخصصين موثر است. در واقع متخصصين نسبت به عوامل سياسي و اجتماعي حساس تر و آسيب پذير تر بوده و با محدود شدن حقوق سياسي و مدني، افراد متعلق به طبقه انديشمند به شدت عکس العمل نشان داده و به اصطلاح با پاهاي خود راي مي دهند(از کشور خارج مي شوند).

کشورهاي جذب کننده نخبگان ايراني
از ميان کشورهايي که به دليل در اختيارگذاشتن امکانات پژوهشي و رفاهي به صاحبان انديشه بيشترين نخبگان ايراني را به خود جذب کرده اند، آمريکا و کانادا به ترتيب رتبه اول و دوم را به خود اختصاص داده اند. تحقيقات يک پژوهشگر ايراني که در دانشگاه  آمريکا تدريس مي کرد، نشان مي دهد که بيش از45 درصد از ايرانيان مقيم کشور آمريکا داراي مدارک تخصصي يا فوق تخصصي هستند.پرجاذبه ترين کشورها براي فرار مغزهاي ايراني براساس گزارش " مهاجرت نخبگان از ايران" که در کتاب "آسيب هاي اجتماعي ايران، نگاهي به آينده" از سوي مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام منتشر شده است، کشورهاي آمريکا، کانادا، فرانسه، هلند و برزيل است.همچنين بيش از 80 درصد از برگزيدگان المپيادهاي علمي سال هاي اخير و اکثر رتبه هاي دو رقمي جذب دانشگاه هاي خارجي و به ويژه آمريکا شدند که اکثرا قصد بازگشت به ايران را ندارند. هم اکنون بيش از 90 نفر از 125 استعداد درخشان کشور يعني 72 درصد از کساني که در سال هاي اخير در المپيادهاي جهاني رتبه کسب کرده اند، در آمريکا تحصيلات خود را ادامه مي دهند که اميد به بازگشت آنها 3 درصد است; البته اين تعداد فارغ از کساني است که در دانشگاه هاي کشورهاي شمالي ايران (خاور دور و منطقه قفقاز) و کشورهاي عربي مشغول به تحصيل هستند.

اثر اقتصادي فرار مغزها از ايران بر کشور مبدا و مقصد
بر اساس گزارش صندوق بين المللي پول ساليانه بيش از 150 هزار تحصيل کرده ايراني از کشور خارج مي شوند که اين رقم معادل 38 ميليارد دلار براي کشور ضرر به همراه خواهد داشت. بر اساس آمار ارائه شده از سوي صندوق بين المللي پول ساليانه بيش از 150 هزار نفر از افراد تحصيل کرده در دانشگاه هاي معتبر از کشور خارج مي شوند.بر اساس اين گزارش طي 10 سال اخير، هر روز به طور متوسط 15 نفر با درجه کارشناسي ارشد و حدود 2/3 نفر با مدرک دکتري کشور را ترک مي کنند. همچنين گزارش ديگري در اين مورد نشاندهنده اين مساله است که اگرچه ايران از نظر قدر مطلق تعداد مهاجران در سال 2000 در رديف پانزدهم بوده است ولي در بين کشورهاي فوق به لحاظ نسبت تعداد مهاجران تحصيلکرده به کل مهاجران ايران جزو 4 کشور اول با بالاترين نرخ مهاجرت تحصيلکرده ها بوده است.علاو�


مطالب مشابه :


مقاله-تحقیقی در باره ی گردش گری در ایران

به نام خدا قل سيروا في الارض فانظروا كيف بدأ الخلق «اي رسول به مردم بگو كه در اين زمين بگرديد




750 مقاله در باره زنان ---- ادامه

750 مقاله در باره زنان ---- ادامه • زنان دنیا در قدرت، زنان ایران در حسرت!




750 مقاله در باره زنان - ادامه

750 مقاله در باره زنان - • منابع قدرت زنان در ایران




در باره ی شعر و شاعری: احسان طبری

در باره ی شعر و شاعری. احسان طبری. شعر و نوپردازی. در مطبوعات ایران بحثی درباره ی آن که شعر




مقاله در باره سیستم و استانداردهای حسابداری

بررسی تحولات سیستم های حسابداری در ایران خود نیازمند تحقیقی پردامنه مقاله در باره




مقاله ای نسبتا کامل در باره Coca Cola

مقاله ای نسبتا کامل در باره مقاله ای نسبتا کامل در صهیونیستی که در ایران به




مقاله در باره فرار مغزها

پس از جنگ ایران و عراق، فرار مغزها افزایش یافت. در سال ۲۰۰۶، محمود احمدی‌نژاد با سیاستهای




برچسب :