چرا قرآن به زبان عربي نازل شده است؟

چرا قرآن به زبان عربي نازل شده است؟

مدتي پيش يکي از دوستان در نظرات خود پرسيده بود: "دليل عربي نازل شدن قرآن چيست؟" و تقريبا آن را به نوعي ضعف براي اسلام و قرآن مي دانست. در اين پست سعي خواهيم کرد در حد توان به آن پاسخ دهيم. و نشان خواهيم داد که اين مسئله بسيار حکيمانه بوده و تاکيد بر اعجاز قرآن است.

بسم الله الرحمن الرحيم

مقدمه: خداوند رحمن مي خواست که بندگانش از خير و سعادت محروم نباشند، به همين علت اراده فرمود تا آنها را با آموزه ها و تعاليم راهگشايش به سعادت مطلوبشان هدايت کند. براي اين لازم بود تا بين دو عالم کاملا متفاوت يعني عالم ملکوت که جايگاه حقائق بدون لفظ است و عالم ملک يا همان ناسوت که جايگاه ماده و محسوسات است ارتباط برقرار شود. پس چاره اي جز اين نبود که اين حقايق به لفظ تبديل گردد تا براي همگان قابل فهم گردد. به همين منظور قرآن کتاب هدايت بشر به عربي نازل شد. اما حقيقتا اين سوال باقي است که چرا به زبان عربي نازل شده است. در پاسخ مي توان به چند نکته اشاره نمود:

1.      اين سؤال که چرا قرآن عربي است را مي توان با يک سؤال عميقتر و ريشه اي تر نيز پرسيد و آن اينکه "مگر اسلام داعيه جهاني بودن ندارد. آيا اينکه به زبان عربي نازل شده است با اين ادعا در تناقض نيست؟"

اينکه اسلام جهاني است به اين معني است که حقايق و معارفي که انسان را به آنها دعوت نموده است جهاني است.از آنجا که ما يک زبان مشترک بين تمام انسانها نداريم بايد اين مفاهيم در لباس يکي از زبانهاي زنده نازل مي شد و اگر قرآن به هر زبان ديگري غير از عربي نازل مي شد باز هم جاي اين سوال وجود داشت که چرا به آن زبان نازل شده است. درست است که اسلام داعيه جهاني بودن دارد اما اين به اين معني نيست که در همان ابتدای امر اسلام، خود را به تمام دنيا عرضه مي کند. بلکه رسالت پيامبر در چند مرحله انجام شده است. ابتدا خانواده و سپس اقوام و بعد اهالي مکه و شبه جزيره عربستان و بعد از طي شدن اين مراحل پيامبر اقدام به فرستادن نامه هايي به ساير ممالک و امپراطوريها از جمله ايران و روم نمود. چون در ابتدای امر مخاطبان قرآن عربها بوده اند و به دور از حکمت است که کتاب و پيامبر مبعوث شده براي آنها به زباني غير از زبان آنها سخن بگويد. اما اين سوال همچنان باقي است که چرا پيامبر بين عربها مبعوث شده است آيا نمي شد پيامبر از اهل ايران باشد يا هر جايي غير از عربستان؟

2.      يکي از مستحباتي که امام جماعت بايد رعايت کند اين است که نماز را زياد طولاني نخواند. اين بدان دليل است که برخي افراد مثل افراد پير و ناتوان توانايي نماز طولاني را ندارند و او بايد خودش را با ناتوانترينها منطبق کند.

يکي از دلايل عربي بودن قرآن نيز به اين دليل است. مشرکين شبه جزيره عربستان اهل جاهليت بودند. به عنوان مثال هرگاه فرزندي از آنها به نوجواني مي رسيد دندانش را کنده و به سوي خورشيد پرتاب مي کردند و به اين عمل رمي السن في الشمس مي گفتند. به هنگام خشکسالي و براي قرباني شاخ گاو را آتش مي زدند تا زنده زنده در آتش بسوزد يا مرده شتري را دفن مي کردند تا روز قيامت پياده نباشند و آبي که تشنه نباشد.. دختران را به دلايل بسيار واهي و جاهلانه زنده به گور مي کردند که قرآن در اين باره مي فرمايد:

"و إذا الموؤده سئلت بأي ذنب قتلت"(تکوير- 8و9)

و چون از دختر زنده به گور شده پرسيده شود كه به چه گناهى كشته شده است.

يکي از مهمتري ويژگي هاي عربها که منتج از فرهنگ جاهليت آنها بوده است، تعصب قومي آنها بود. به حدي که قرآن تاکيد مي کند که اگر قرآن به زبان غير از عربي نازل مي شد هرگز ايمان نمي آوردند.قرآن مي فرمايد:

"و لو نزلنا علي بعض الأعجمين فقرأه عليهم ما کانوا به مؤمنين".(198و199)

اگر آن را بر يكى از غير عرب ها نازل كرده بوديم، و(آن پيامبر) بر ايشان مى‏خواندش، بدان ايمان نمى‏آوردند.

اما اين نوع و شدت تعصب قومي در هيچ فرهنگ ديگري مشاهده نمي شود. شخصي از امام صادق(ع)مي پرسيده: آيا اينکه قرآن به زبان عربي نازل شده است نوعي ضعف براي ساير ملتها و زبانها شمرده نمي شود و آيا خداوند با اين کار عربها را اکرام نکرده است؟ ايشان در پاسخ مي فرمايند: خير، اين نه تنها افتخاري براي آنها نيست بلکه اکرام و افتخار براي غير عربهاست. زيرا در ساير ملل و اقوام غير از عرب در مقابل حقيقت تعصب بي جا وجود ندارد و اين اقوام در مقابل حقيقت خاضع اند ولي عربها به دليل تعصب جاهليشان اگر غير زبان عربي باشد به آن ايمان نمي آورند.

پس مراعات نمودن شرايط ضعيف فرهنگي ايجاب مي کند قرآن متناسب با ضعيف ترين جوامع نازل شود.

3.      از سوي ديگر ضعف فرهنگي نشان از چيز ديگري نيز هست. اگر ديني قادر باشد که چنين مردم منحط و دور از تمدن را که سوسمار مي خوردند و آبهاي بدبو و آلوده را بر طبق فرمايش اميرالمؤمنين عليه السلام مي نوشيدند، هدايت نموده و به اوج عزت و انسانيت برساند آنگاه مي تواند ادعا داشته باشد که من براي هدايت عالميان فرستاده شده ام. و پذيرش اين دين براي روميان و ايرانيان آسانتر خواهد بود تا اينکه ديني از روم و ايران متمدن ادعاي هدايت عرب را داشته باشد.

يکي ديگر از دلايل، شرايط و محدوديت هاي سياسي حاکم بر جوامع ديگر و نبود اين محدوديت ها در شبه جزيره عربستان بوده است. در زمان نزول قرآن دو امپراطوري بزرگ ايران و روم ابرقدرت هاي زمان بودند و بقيه ملت ها از لحاظ سياسي تابع آنها بودند و آزادي فکر و انديشه در اين مناطق به شدت کمرنگ بود. ضمن اينکه حضور علماي اهل کتاب در روم و ايران که مهد مسيحيت و يهوديت و زردشتي گري بود کار را براي دين جديد مشکل مي نمود چرا که يکي از مشکلات اديان حق الهي مبارزه علماي درباري خود فروخته دين سابق با دين جديد است. شاهد بر اين مدعي کلام خداوند متعال است که فرمود:

"الذين آتيناهم الکتاب يعرفونه کما يعرفون ابنائهم و إن کثيرا منهم ليکتمون الحق و هم يعلمون"(بقره-461).

اهل كتاب هم چنان كه فرزندان خود را مى‏شناسند او را مى‏شناسند، ولى گروهى از ايشان در عين آگاهى حقيقت را پنهان مى‏دارند.

اين درحالي است که شبه جزيره عربستان به خاطر شرايط خاص جغرافيايي و نبود محدوديت هاي سياسي يک منطقه نسبتا آزاد براي تضارب آراء محسوب مي گشت به گونه اي که در اين منطقه انواع اديان و سلائق گوناگون با يکديگر در نبرد بودند و لذا فرصت انديشيدن آزادانه راجع به يک دين جديد تا حدودي فراهم بود.(البته بايد تاکيد کرد که اين مسئله به دليل نبود يک حکومت مقتدر بوده است نه به دليل فرهنگ خود مردم).

4.      جداي از تمامي موارد ذکر شده قابليت هاي زبان عربي خود يکي از عوامل اين مسئله بوده است. براي مثال در قرآن بارها به کلمه "اذ" برخوده ايد. شخصي را مي شناسم که رساله دکتري خود را در بيان معاني و کاربردهاي اين کلمه نوشته است و هنوز هم اعتراف مي کند که نتوانسته آن را به صورت کامل بيان کند. کدام کلمه در فارسي يا هر زبان ديگري چنيين قابليتي را دارد؟ اين در صورتي است که کلمات ديگري در عربي وجود دارند که بسيار پرکاربردتر و با معنا دارتر از اين کلمه هستند.

ويا اينکه زبان عربي کمترين ريشه لغت و کمترين استثناء ها در گرامر را در بين تمام زبان هاي دنيا دارا مي باشد و جالب است بدانيد بيشترين لغت استثناء ها در گرامر را انگليسي دارا مي باشد. اين يعني زبان عربي اين قابليت را دارد که براي هر مفهوم و شيء جديد با استفاده از داشته هاي خود بدون نياز به وضع لغت جديد معادل سازي کند. اما زبانهاي ديگر اين توانايي را ندارند.

در اين زمينه مي توان به خود قرآن نيز اشاره کرد. قرآن يک جلد است ولي براي تفسير اين يک جلد هزاران جلد تفسير فقط به زبان فارسي نوشته شده است. و هنوز هم کسي نمي تواند ادعاي اين را داشته باشد که تمام مفاهيم موجود در آن را بيان کرده است. اين يعني اگر بنا بود قرآن به زبان فارسي نازل شود به جاي يک جلد حداقل بايد هزار جلد مي شد تا بتواند مفاهيم موجود را بيان کند.

از سوي ديگر مفاهيمی وجود دارند که فقط با زبان عربي به صورت کامل مي توان آنها را بيان کردو هيچ زباني براي بيان آنها معادل ندارد. مثل:

أ‌.         کلمه شح: در فارسي لغت "آز" به جاي "حرص" و کلمه ي "بخل" هريک به صورت جداگانه به کار مي رود و براي کسي که اين دو صفت را با هم داشته باشد کلمه اي نداريم اما در زبان عربي کلمه شح به معناي جمع اين دو صفت مذموم است و طبق نقلي کسي که نتنها خود بخشش نمي کند بلکه ديگران را هم از بخشش منع مي کند داراي شح است.

ب‌.       حمد: طبق نقل استاد شهيد مطهري رحمه الله اگر دو واژه مدح و شکر را در کنار هم قرار دهيم معني حمد مي دهد و اين واژه در فارسي معادلي ندارد.

ت‌.      رحمن و رحيم: رحمت واسعه الهي بر دو نوع است رحمتي که با مؤمنين است و همواره آنها را ياري مي کند که خداي متعال به خاطر اين رحمت رحيم خوانده شده و رحمتي که همه موجودات را در بر دارد که به اين جهت خداي متعال رحمان ناميده شده است. اما در فارسي ظاهرا واژه اي معادل رحمن و رحيم وجود ندارد.

ث‌.      خسران: خسران در لغت عرب وقتي گفته مي شود که شخص هم سود و هم سرمايه اش از دست برود و معادل آن در فارسي که ضرر مي باشد تنها به معناي از دست رفتن سود است.

 

در نتيجه عربي بودن قرآن خود تاکيد بر حکيمانه بودن آن است و به هيچ وجه با جهاني بودن رسالت آن در تضاد نيست.

 

اميد وارم که اين دوست عزيزمان جواب خود را گرفته باشند.


مطالب مشابه :


خاطره ی فلک شدن توسط خانم معلم

چوب و فلک کف پا - خاطره ی فلک شدن توسط خانم معلم - گنجینه ی خاطرات چوب فلک مدرسه




چوب و فلک چیست ؟؟

به زودی خاطرات فلک شدن هام و فلک کردن هام رو توی وبلاگ قرار می دم




فلک تنبیه رایج وعواقب وتاثیرانش

کمپ 9 عراق - فلک تنبیه رایج وعواقب وتاثیرانش - وقایع کمپ نه(رمادیه)




فلک کردن تنبیه رایج عراقی ها

خاطرات اسارت - فلک کردن تنبیه رایج عراقی ها - خاطرات اسارت در عراق،اردوگاه 16تكريت




خاطره .....

و موقع فلک شدن کف پاهاش رو تکون می داد که البته تاثیری نداشت چون پاهاش کاملا تو فلک بودن و




اولین خاطره من از فلک کردن ...

چوب و فلک کف پا دانش اموز ها به هر زحمتی شده و با هزار جور بد بختی و لنگ زدن بلند شدن و شروع




فلک شدن نعمت به دست قیس از زبان علیرحیمی

اردوگاه تکریت11 ( Camp Takrite 11) - وبلاگ اردوگاه تکریت11 * * * PRISONER OF WAR IN IRAQ-COMP 11-TAKRIT




^^ كودكي ها ^^

ترس فلک شدن واسه، خنده های




چرا قرآن به زبان عربي نازل شده است؟

فلک را سقف خانواده و سپس اقوام و بعد اهالي مکه و شبه جزيره عربستان و بعد از طي شدن اين




برچسب :