توضیحات درس اول کتاب ادبیات سال دوم متوسطه همای رحمت

همای رحمت<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

علی ای همای رحمت تو چه آيتی خدا را                          كه به ما سوا فكندی همه سايه ی هما را

علی : شبه جمله ، منادا

هما : نماد سعادت ، مرغ سعادت ، پرنده ای از راسته ی شکاریان که در قدیم آن موجب سعادت می دانستند .

همای رحمت : اضافه تشبيهی ، رحمت و بخشش خدا را به این پرنده تشبیه شده ، استعاره از حضرت علی (ع)

تو چه آیتی خدا را

آیت : نشانه

را : برای ، نشانه ی متممی

که : زیرا که ، که تعلیل ، علّت را بیان می کند

ماسوا : ما سوی الله : همه چيز به غير از خدا ، همه ی مخلوقات ، کائنات

را : مفعولی

مصراع دوم تلميح دارد به اين كه هرگاه پادشاهی جانشينی نداشت هما را به پرواز درمی‌آورند . آن گاه که این پرنده فرود می آمد بر سر هر کس که می نشست پادشاه می شد .

معنی : علی ای مرغ سعادت تو نشانه‌هايی از خدا داری زيرا كه سايه ی خوشبختی و رحمت الهی را برسر همه ی موجودات عالم افكنده‌ای و آيت و مظهر رحمت پروردگاری .

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بين                               به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

دل : شبه جمله ، منادا

در رخ كسی ديدن : يعنی به چيزی توجّه كردن

را : مفعولی

خداشناسی به کمال نخواهد رسید مگر از طریق علی(ع)

معنی : شاعر خطاب به دل كه كانون معرفت و شناخت است می‌‌گويد اگر خدا را می‌‌شناسی پس به چهره ی ملكوتی علی بنگر تا جلوه ‌گاه حق تعالی را ببينی سوگند به خدا من به وسيله و به واسطه ی او كه حجّت حق است خدای ناديده را شناختم .

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ                       به شرار قهر سوزد همه جان ما سوا را

مگر : اميد است ، ان شاء الله ، خدا کند که

سحاب رحمت‌ : اضافه تشبيهی ، استعاره از وجود پر فیض و برکت حضرت علی (ع)

ارنه : مخفّف اگر نه

شرار قهر : اضافه ی تشبيهی ، شعله‌های آتش عذاب

را : مفعولی

برشفاعت حضرت علی در روز قیامت از تمامی پیروان خود دلالت دارد .

معني : اگر لطف علی نباشد قهر دوزخ همه را خواهد سوزاند .

برو ای گدای مسكين در خانه ی علی زن                           كه نگين پادشاهی دهد از كرم گدا را

تلمیح دارد : آیه ی 5 سوره ی مائده « انَّما ولیّکم الله و رسوله وَ الّذین آمنوا الّذین یقیمون الصّلوة و یؤتون الزّکوة و هم راکعون »

نگين پادشاهی : مقصود بخشش فراوان

در خانه ی کسی را زدن : کنایه از کمک خواستن از کسی

کرم : لطف

را : به ، نشانه ی متممی

معنی : ای گدای بيچاره برو و در خانه علی را بزن و از علی كمک بخواه زيرا كه او از روی لطف و بخشش بسيار، فراوان می‌‌بخشد .

به جز از علی كه گويد به پسر كه قاتل من                    چو اسير توست اكنون به اسير كن مدارا ؟

استفهام انکاری ( سؤالی که جوابش منفی باشد)

تلميح به داستان ضربت خوردن حضرت علی (ع) به دست ابن ملجم مرادی دارد .

پسر منظور امام حسن (ع) است .

قاتل : ابن ملجم مرادی

مدارا : به مهربانی رفتار کردن

معنی : به غیر از حضرت علی (ع) چه كسی به پسرش می گويد كه با قاتل من وقتی اسير توست با ملايمت و مهربانی صحبت كن ؟

به جز از علی كه آرد پسری ابوالعجايب                      كه علم كند به عالم شهداي كربلا را؟

تلميح دارد به حادثه ی كربلا

ابوالعجایب : صاحب شگفتی ها ، کسی که کارهای شگفت انگیز می کند ، منظور امام حسین(ع)

ابو : پدر ، صاحب

العجایب : جمع عجیبه ، شگفتی ها

استفهام انکاری

واج آرایی مصوّت / ا /

را : مفعولی

عَلم كردن : برپا کردن ، کنایه از مشهوركردن ، به نام و شهرت رسانیدن ، در معرض ديد همگان قرار دادن ، زیرا علم به معنای پرچم و نشانه است

عَلم و عالم : جناس ناقص افزايشی

معنی : به جز علی(ع) چه كسی می‌‌تواند پسری به دنيا آورد كه واقعه ی كربلا را به وجود آورد .

چو به دوست عهد بندد ز ميان پاک بازان                     چو علی كه می‌‌تواند كه به سر برد وفا را؟

تلميح به شب هجرت حضرت رسول اکرم (ص) که حضرت علی (ع) به جای ایشان خوابیدند و اوج وفای به عهد را نمایان ساخت .

استفهام انكاری

معنی : وقتی با خدا عهد و پيمان می‌‌بندد در ميان عاشقان خدا ، مانند علی (ع) چه كسی می‌‌تواند پای بند به عهد و پيمان خود باشد .

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت                   متحيّرم چه نامم شه ملک لافتی را ؟

مبالغه ی شاعرانه در بیان عظمت و شخصیّت و کمالات فراوان حضرت علی (ع) است که او را در مرتبه ای برتر از صالحان و دیگر بندگان خدا قرار داده و گرنه حضرت علی (ع) هم از لحاظ جسمانی بشر است ( عجز شاعر در توصیف حضرت علی (ع) دارد . (

تلميح دارد به داستان غزوه ی احد

شه ملک لافتی : شاه سرزمين فتح نشدنی اشاره به خبری درباره بزرگواری و دلاوری امیرمؤمنان که در غزوه ی احد در فضای آسمان پیچیده شده بود .

معنی : نه خدا و نه انسان می توانمش نامید ، در تعجّبم که چه اسمی بر پادشاه جنگ آوری و شجاعت بگذارم .

تلميح دارد به جمله : لافتی الّا علی و لاسيف الا ذوالفقار

به دو چشم خون فشانم هله ای نسيم رحمت                   كه ز كوی او غباری به من آرتوتيا را

چشم و توتیا : مراعات نظیر

چشم خون فشان : كنايه از گريان بودن

هله : آگاه باش ، صوت تنبيه ( : کلمه ای که برای آگاه کردن به کار می رود . )

نسيم رحمت : اضافه ی تشبيهی ، رحمت خداوند را به نسیم تشبیه شده است ، مورد خطاب واقع شده ( تشخیص)

آر و را : جناس ناقص قلب

را : برای ، نشانه ی متممی

غبار کوی او : مشبّه

توتیا : مشبّهٌ به

معنی : با دو چشمم که از فشار گریه خون می گرید ای باد رحمت و بخشش از کوچه او گرد و غبار کفشش را بیاورد تا سرمه ی ( خاکی که مایه بصیرت می شود ) چشمم کنم .

به اميد آن كه شايد برسد به خاک پايت                    چه پيام ها سپردم همه سوز دل صبا را

صبا : باد خنک و لطیفی كه از شمال شرق می وزد ، نماد پیام رسانی است .

را : به ، نشانه ی متممی

معنی : به اين آرزو هستم كه شايد حرفهايم به خاک پايت برسد به همين جهت چه پيام‌هايی را از سوز دل به باد صبحگاهی دادم تا به تو برسد .

چو تويی قضای گردان به دعای مستمندان                    كه ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

واج آرايی مصوّت / ا / دارد .

را : مفعولی

معنی : ای علی چون تو گرداننده ی قضا ( تغییر دهنده ی پیشامدهای ناگوار ) هستی به حقّ دعای بيچارگان پيشامدهای بد را از ما دور گردان .

چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق تو دم                  كه لسان غيب خوش‌تر بنوازد اين نوا را

دم اوّل : لحظه ، درمعنی نفس با نای و نوا و بنوازد ایهام تناسب دارد .

دم دوم : نفس

دم و دم : جناس تام

نوای شوق : صدایی که از سر شوق و علاقه برمی آید .

دم زدن : کنایه از سخن گفتن

نوا : صدا

لسان غیب : لقب حافظ

را : مفعولی

نای ، دم ( دوم ) ، بنوازد ، نوا : مراعات نظير

معنی : چه ناله ای مانند نی هر لحظه و هر دم از اشتياقی كه به او دارم سر دهم كه حافظ شيرازی نوای عشق را خوش‌تر سر مي‌‌دهد .

همه شب در اين اميدم كه نسيم صبحگاهی                 به پيام آشنايی بنوازد آشنا را

تضمين شعر حافظ

تضمین : آوردن آیه ، حدیث ، مصراع و یا ...از دیگری را در اثنای کلام تضمین گویند . تضمین با ایجاد تنوّع سبب لذّت خواننده می شود و پدید آورنده ی ایجاز در کلام است و آگاهی شاعر را از موضوعات مختلف نشان می دهد . هر قدر تضمین طبیعی تر باشد ( به بافت کلام بخورد ) هنری تر است .

مصراع دوم : واج آرایی مصوّت / ا /

پیام آشنا : در شعر شهریار پیام عشق و محبّت آمیز علی(ع) از جانب خداوند ، آشنا : شهریار ؛ پیام آشنا : در شعر حافظ : خداوند و آشنا : حافظ

نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد این نوا را : تشخیص

معنی : هر شب در اين اميد هستم كه نسيم صبحگاهی پيام عشق و محبّت آميز علی (ع) را از جانب خدا برای من بياورد و دل من را نوازش دهد .

زنوای مرغ يا حق بشنو كه در دل شب                  غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهريارا

مرغ يا حق : استعاره از عارفان و شب نشینان

دل شب : اضافه ی استعاری ، تشخیص

ا : نشانه ی ندا

بيت تخلّص است چون نام شاعر در آن آمده است .

معنی : صدای مرغ يا حق ( عارف ) را بشنو كه در نيمه‌های دل شب غم دلش را به خدايش می‌‌گويد . چقدر خوب و خوش است ای شهريار كه غم دل را برای خدا بگويی .

 

! بیاموزیم ( 1)

1- مهر او بلانشینان را کشتی نوح است.

2- نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت                         متحیّرم چه نامم شه ملک لا فتی را

در نمونه 1به داستان حضرت نوح و در نمونه 2 به حدیث« لافتی الاعلي لاسيف الا ذوالفقار» اشاره شده است . به این نوع استفاده از آیات ، احادیث ، داستان ها و وقایع تاریخی در ضمن شعر یا نوشته تلمیح می گویند .

چند نمونه دیگر تلمیح :

آسمان بار امانت نتوانست کشید                    قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند

اشاره به آیه : « انا عرضنا الامانة علی السماوات و الارض والجبال فاًبين ان يحملنها و اشفقن منها و حملها الا نسان انه كان ظلوماً جهولاً .»

چنین گفت پیغمبر راستگوی                      ز گهواره تا گور دانش بجوی

اشاره به حدیث : اطلبوا العلم من المهد الى اللحد .

( لازم به تذکر است چون در این بیت عیناً حدیث معنی شده است تلمیح نیست بلکه اقتباس است . )

تلمیح در لغت به معنی به گوشه ی چشم اشاره کردن است ، در اصطلاح ادبی آوردن کلمه یا کلماتی در شعر یا نثر است که آن کلمه یا کلماتی اشاره به داستان ، قصّه ، آیه و ... به گونه ای که شاعر یا نویسنده قصد تعریف آن را ندارد خواننده یا شنونده با شنیدن شعر یا متن به یاد آن داستان ، قصّه ، آیه و... می افتد ؛ تلمیح سبب می شود تا مفهوم و معنی مورد نظر شاعر یا نویسنده را بهتر درک کنیم .

 

خود آزمایی صفحه ی 5

1-  یک نمونه سجع در مناجات خواجه عبدالله بیابید .

بکاست و نخواست

2-  در عبارت « بر کشته های ما جز باران رحمت خود مبار» مقصود از « کشته ها » چیست؟

استعاره از اعمال ما

3- بیت پنجم شعر همای رحمت به چه موضوعی اشاره دارد؟

رفتار حضرت علی (ع) با ابن ملجم و نهایت جوانمردی حضرت علی (ع) که به فرزندش سفارش می کرد با اسیرت حتّی اگر قاتل من باشد با ملایمت رفتار کن .

4- شاعر در کدام بیت ناتوانی خویش را از وصف حضرت علی (ع) بیان کنید ؟

بیت 8 : نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت / متحیّرم چه نامم شه ملک لافتی را !

5- در بیت سیزدهم مقصود از پیام آشنا و آشنا چیست ؟

پيام آشنا در شعر حافظ يعنی خدا در شعر شهريار يعنی پيام عشق و محبّت آميز علی (ع) از جانب خدا . آشنا در شعر حافظ خود حافظ و در شعر شهريار خود شهريار است. 


مطالب مشابه :


ضرب المثل های کتاب فارسی هفتم (اول متوسطه اول)

همه عالم کتاب حق تعالی برداشت به این معنی که محتوای بسم خداوند است و همه دانائی




همه ی عالم کتاب حق تعالی است

شما غریبه نیستید - همه ی عالم کتاب حق تعالی است - حکیمی گفت: همه ی عالم کتاب حق تعالی است.




همه عالم کتاب حق تعالی است

همه عالم کتاب حق تعالی رفتن وآمدن از مدرسه است پیشه ام کاشتن معرفت است.




کتاب هستی/ شرح مثنوی هجرت نامه - قسمت دهم

قرائت کتاب عالم هستی است. همه عالم کتاب حق تعالی جدید است و خداوند بدین معنی




حقیقت عرفانی عشق 5

برایش مهم نخواهد بود چون می داند که معشوقش صورتی از ان معنی است حق تعالی است)) همه عالم




تستهای المپیادی فارسی هفتم-- ده درس اول کتاب

فعل گردی در هر دو مصراع اسنادی است . ب ) خوار به معنی همه عالم کتاب حق تعالی




توضیحات درس اول کتاب ادبیات سال دوم متوسطه همای رحمت

گاه حق تعالی را است. معنی : صدای مرغ يا حق مختلف به معنی تأیید همه مطالب




معیت حق باخلق/ شرح مثنوی هجرت نامه - قسمت شانزدهم

صمد در لغت به معنی همه‌ی موجودات عالم از دو جزء آن هم از اسماء حق تعالی است




تستهای المپیادی فارسی هفتم-- ده درس اول کتاب

فعل گردی در هر دو مصراع اسنادی است . ب ) خوار به معنی همه عالم کتاب حق تعالی




برچسب :