سیاستهای حمایتی دولت در بخش کشاورزی

سیاستهای حمایتی دولت در بخش کشاورزی

بررسی عملکرد سیاست های حمایتی دولت در بخش کشاورزی ایران ـ مبانی نظری و راهبرد های اساسی.... 


● واژگان:


▪ نرخ حمایت اسمی(NRP):

برای اندازه گیری اثر مداخله دولت بر قیمت های داخلی و کنترل قیمت تولیدکننده، ازمعیار نرخ حمایت اسمی استفاده می شود. این نرخ تفاوت بین قیمت های تولید کننده را نسبت به معادل قیمت مرزی کالای مورد نظر به پول داخلی اندازه گیری می کند. اگر NRP مثبت باشد، نشان دهنده ی این است که به کالای مورد نظر یارانه پرداخت می گردد یا به عبارتی از آن حمایت می شود و اگر منفی باشد به معنای آن است که از کالای مورد نظر مالیات گرفته می شود و به عبارتی تحت حمایت قرار ندارد.

▪ نرخ حمایت ضمنی(*NRP):

در محاسبه نرخ حمایت اسمی، برای تبدیل قیمت های مرزی به معادل قیمت مرزی از نرخ ارز رسمی استفاده می شود. و چون استفاده از چنین نرخ ارزی، محدودیت هایی را به ویژه در دوره های نرخ ارز ثابت ایجاد می کند. برای نمونه زمانی که تورم کشوربالاتر از سطح تورم جهانی باشد، قیمت تولیدکننده در داخل درمقایسه با قیمت های جهانی، در نرخ اسمی بالاتری درحال افزایش خواهد بود. لذا نتایج ناشی از محاسبه نرخ های حمایت ممکن است یارانه بیشتری ( یا مالیات کمتری) را از حالتی که در شرایط واقعی وجود می داشت، نشان دهد. بنابراین مناسب تراین است که علاوه بر محاسبه ی نرخ حمایت اسمی یک نرخ حمایت ضمنی نیز که درآن به جای نرخ ارز رسمی از نرخ ارز واقعی برای تبدیل قیمت های مرزی استفاده می شود.

▪ نرخ حمایت موثر(ERP):

نرخ حمایت اسمی فقط با توجه به بازار محصول به دست می آید و اثر اعمال محدودیت های تجاری و یا پرداخت یارانه و یا وضع مالیات بر نهاده های مورداستفاده در تولید کالای مورد نظر را نشان نمی دهد، درحالی که بخشی از مداخلات دولت ازطریق پرداخت یارانه و یا وضع مالیات و حقوق گمرکی بر روی نهاده های مورد استفاده در تولید کالا اعمال می شود. بنابراین تعرفه ها و سیاست های مداخله دولت در قیمت گذاری نه تنها قیمت های بازاری محصولات نهایی را تحت تأثیر قرار می دهد، بلکه ممکن است قیمت نهاده های اولیه و واسطه ای مورد استفاده در فرایند تولید را نیز تغییر دهد. این امر به نوبه خود تغییراتی را در ارزش افزوده ایجاد می کند که نرخ حمایت اسمی آن را نشان نمی دهد. لذا نرخ حمایت مؤثر، معیار مناسبی برای اندازه گیری این اثرات است. به عبارتی، نرخ حمایت مؤثر تفاوت بین ارزش افزوده یک کالا و یا یک فعالیت را در قیمت های داخلی و قیمت های جهانی اندازه گیری می کند.

● مقدمه:

سیاست های بنیادی اقتصادی هر کشوری با توجه به شرایط وامکانات، متضمن میزان رشد و توسعه آن کشوراست. دو سیاست بنیادین حمایت گرایی و درمقابل آن آزادسازی اقتصادی به عنوان دو راهبرد اساسی در اتخاذ سیاست توسعه اقتصادی مطرح می باشند که با گذشت سال های زیادی ازعمرعلم اقتصاد، اقتصاددانان هنوزبه اجماعی کلی درمورد انتخاب یکی از این سیاست ها به عنوان سیاست ارجح در توسعه اقتصادی دست نیافته اند. این درحالی است که در دهه های اخیر کشورهای توسعه یافته در ادامه مسیر توسعه خود، جایگزینی تدریجی راهبرد آزادسازی اقتصادی و تجاری را با راهبرد حمایت گرایی سر لوحه کار خود قرار داده اند و این انتخاب را به دیگر کشورها نیز توصیه می کنند، اما هنوز تغییر چشمگیری دراین مورد به ویژه در بخش کشاورزی مشاهده نشده است.

بخش کشاورزی بنا به ویژگی های خاص اقتصادی، اجتماعی و سیاسی همواره از حمایت گرایی های گسترده برخورداربوده است. مجموعه ی این ویژگی ها و حمایت های گسترده باعث شده است بخش کشاورزی مدت ها از مباحث گات کنار گذاشته شود، زیرا حساسیت های موجود در بخش کشاورزی از ابتدا رفتار ویژه ای را می طلبید. سیاست های حمایتی در بخش کشاورزی در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه نیز متفاوت بوده است، به نحوی که کشورهای توسعه یافته با سیاست های مشخص و هدفمند، حمایت گسترده ای از این بخش کرده اند؛ برای نمونه، براساس گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، دولت ایالت متحده آمریکا بین سال های ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۴ ، ۶/۲۵۴ میلیارد دلار هزینه بابت یارانه های کشاورزی پرداخت کرده است، اما سیاست های کشورهای درحال توسعه عمدتاً منجر به حمایت منفی یا عدم حمایت قابل توجه شده است.

بخش کشاورزی درایران هم مانند سایر کشورهای کمتر توسعه یافته و درحال توسعه به عنوان یکی از بخش های قدیمی و اصلی اقتصاد در زمینه تولید، اشتغال، امنیت غذایی، مبادلات خارجی و حضور در صحنه های بین المللی و مزیت های نسبی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است، به طوری که بیش از ۵۲ درصد از تولید ناخالص داخلی و بیش از ۲۰ درصد اشتغال وهمچنین نزدیک به ۷۰ درصد از کل صادرات غیرنفتی به بخش کشاورزی اختصاص یافته است. حال سؤال این است که با توجه به سیاست های حمایتی و تجاری وسیعی که دولت در ارتباط با این بخش اعمال می کند، آیا از بخش کشاورزی در واقع حمایت به عمل می آید یا خیر؟ و میزان حمایت واقعی از این بخش درچه حدی است؟

● راهبرد های اساسی دولت برای دخالت در بخش کشاورزی

برای درک چرایی و چگونگی استفاده از ابزارهای حمایتی در بخش کشاورزی لازم است تا راهبردهای دولت برای دخالت در این بخش را شناسایی کنیم. این راهبرد ها عبارتند از:

۱) تثبیت عرضه محصولات تولیدی بخش

۲) تثبیت تقاضای محصولات تولیدی بخش

۳) تثبیت قیمت محصولات تولیدی بخش

۴) تثبیت درآمد تولیدکنندگان بخش

۵) تنظیم بازار

۶) تشویق تولید

۷) تشویق صادرات

۸) محدودیت تولید

۹) تشویق یا محدود نمودن استفاده از نهاده های بخصوص

۱۰) تشویق سرمایه گذاری

۱۱) تشویق فرایند تعدیل ساختاری

۱۲) توسعه پایدار

همان طورکه ملاحظه می شود دولت برای دخالت دربخش کشاورزی می تواند راهبردهای متفاوت و حتی گاه متناقضی را به صورت همزمان دنبال نمایید. طبیعی است درچنیین شرایطی سیاست گذار به جای استفاده از یک ابزار حمایتی از مجموعه ای از این ابزارها در قالب سبد حمایتی استفاده خواهد نمود. استفاده از چنین سبدهایی امروزه درتمامی کشورهای عضو OECD به عنوان کشورهایی که بیشترین حمایت ممکن ازبخش کشاورزی خود به عمل می آورند، کاملاً متداول است.

● دلایل حمایت از بخش کشاورزی

اختلال در بازار بین المللی محصولات کشاورزی که ناشی از سیاست های کشاورزی دولت ها ست به اندازه ای آشکار است که مک کالا(۱۹۹۳) اعتقاد دارد مشکل بتوان اقتصاددان کشاورزی را یافت که مخالف با این نظر باشد، اما آن چه بیشتر از تایید وجود این اختلافات حائز اهمیت است آن که کدام دلایل دخالت در بخش کشاورزی را ضروری می سازد؟ چرا علی رغم تعیین منافع تئوریک آزادسازی تجاری، رفع این موانع در هیچ یک از بخش های اقتصادی به اندازه ی رفع موانع در این بخش با مشکل مواجه نبوده است؟ تا کنون توجیهات فراوانی درباره ی ضرورت دخالت دولت در بخش کشاورزی ارائه شده که در اینجا به تعدادی از آن ها اشاره می کنیم.

▪ توجیه سنتی:

بسیاری با این توضیح که محصولات تولید شده در بخش اساسی هستند، حمایت ازبخش را ضروری می دانند به عبارت دیگر با توجه به این که بسیاری از محصولات کشاورزی قوت اصلی مردم بوده و در تأمین غذای آنان و نهایتاً درامنیت غذایی جامعه نقش اصلی دارد، لذا حمایت از آن اجتناب ناپذیر و ضروری است.

▪ توجیه براساس بی ثباتی بخش:

بخش کشاورزی ماهیتاً قادر نیست مقدارعرضه محصولات تولیدی خود را بر حسب نوسانات کوتاه مدت بازار تنظیم نماید، بدیهی است که این امر می تواند موجب بی ثباتی دربخش گردد. لذا دولت برای ایجاد ثبات دربخش کشاورزی، ناگزیربه مداخله در بازار این محصولات است.

▪ توجیه براساس مزیت نسبی وساختاری:

بسیاری از اقتصاددانان کشاورزی همچون هونما، هایامی، تایرزو اندرسون اعتقاد دارند که انتقال از یک اقتصاد مبتنی بر روابط کشاورزی به یک اقتصاد مبتنی بر صنعت – انتقال از موج اول به موج دوم – مستلزم استفاده از سیاست های حمایت گرایی است. چراکه تغییر تکنولوژی و گسترش سرمایه هم زمان منجر به افزایش کارایی اقتصادی بخش ها و درآمد افراد می شود ازآنجا که کارایی دربخش صنعت به طورنسبی از بخش کشاورزی بیشتر است و براساس قانون رابرت انگل افزایش درآمد سبب می گردد، سهم کمتری از درآمد صرف مواد غذایی شود، بنابراین می توان گفت رابطه مبادله به زیان بخش کشاورزی تغییر کرده و سهم این بخش در تولید ناخالص ملی و مزیت نسبی کاهش می یابد. طبعاً درچنین شرایطی لازم است از تولیدکنندگان داخلی بخش کشاورزی درمقابل کاهش درآمد حمایت شود.

● ابزارها و سیاست های مختلف دولت در بازار محصولات کشاورزی

گرچه دخالت دولت ها در بازار محصولات کشاورزی، به اشکال متفاوتی صورت می گیرد اما به هرحال به نحوی بر بازارهای داخلی وخارجی تأثیرمی گذارند. به طور خلاصه انواع سیاست های حمایتی را می توان به صورت زیر برشمرد:

۱) سیاست های کنترل مقدارمحصول که به صورت کنترل مقدارعرضه اعمال می شود. در واقع زمانی که عرضه بیش ازحد است، دولت آن را خریداری و دردوره های کمبود آن را عرضه می نماید. (سیاست ذخیره احتیاطی)

۲) اعمال سیاست های قیمتی متفاوت، مانند قیمت تضمینی، قیمت هدف، قیمت حداقل، قیمت حداکثر

۳) تثبیت قیمت که از طریق آن دولت عرضه و تقاضای محصول را کنترل می کند.

۴) پرداخت جبرانی

۵) سیاست صندوق تثبیت قیمت، پرداخت بخشی از ضرر تولیدکنندگان از محل وجوهی که قبلاً توسط دولت و نیز تولید کنندگان، ذخیره شده است.

۶) سیاست های یارانه صادرات، یارانه مصرف کننده، تعرفه های واردات، محدودیت های واردات، یارانه های تولیدی و دخالت مستقیم دولت در بازاریابی محصولات کشاورزی

● تجارب سایر کشورها در زمینه سیاست های حمایتی

تمامی کشورها اعم از توسعه یافته و درحال توسعه به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر از سیاست های حمایتی متنوعی استفاده می کنند ( به ویژه کشورهای توسعه یافته سیاست های حمایتی گسترده و متنوعی را به کارمی گیرند). اما از مجموعه ی تجارب سایر کشورها می توان به نکاتی اساسی دست یافت:

۱) هرگز هیچ نوعی از مداخله قیمت به تنهایی دریک کشورمورد استفاده قرار نگرفته است بلکه روش معمول آن بوده است که ترکیبی ازاقدامات مداخله ای استفاده نمایند. این اقدامات برای آن که تا اندازه ای، ویژگی های مختلف کالاهای خاص و بازارهای این کالاها را منعکس کنند، نوعاً در مورد کالاهای مختلف تا حدودی با یکدیگر فرق دارند.

۲) انواع بسیارمختلف مداخله یا به طور واقعی درحال حاضر مورد استفاده قرارمی گیرند و یا به صورت بالقوه قابل دسترس اند.

۳) درکشورهای درحال توسعه با اقتصاد بازار، علی رغم تنوع و تفاوت گسترده ای که در قیمت کشورها، ویژگی کالاها، وسعت و شمار ابزارهای سیاست قیمتی آن ها دیده می شود، تقریباً یک مدل اصلی برای مداخله در قیمت کالا وجود دارد. این مدل، ترکیبی از دو عامل است:

نخستین عامل، عبارت است از برقراری حداقل قیمت های تولید کننده یا قیمت های تولیدکننده ثابت برای مواد غذایی اساسی که بوسیله خرید بخشی از کل محصول توسط سازمان های دولتی از آن حمایت می شود. این امر ممکن است یا موجب اجرای حداقل قیمت های تضمینی شود، و یا این که به قیمت های بازار در راستای سطح قیمت مورد نظر تاثیر گذارد و درعین حال عرضه مورد نظر ذخایر دولت و طرح های توزیع عمومی را فراهم کند.

دومین عامل، عبارت است از کنترل حجم صادرات و واردات و قیمت داخلی آن ها.

بنابراین ملاحظه می شود که سیاست کشاورزی همیشه دارای چندین هدف بوده و برای رسیدن به آن از اقدامات چندگانه استفاده می نماید و برای دست یابی به اهدافی که با استفاده از سایر ابزارها، بهتر می توان به آن دست یافت، از اقدمات و ابزار مربوط به قیمت به تنهایی استفاده نمی گردد، بلکه معمولاً مجموعه ای از اقدامات مورد توجه سیاست گذاران قرار می گیرد.


مطالب مشابه :


507- نمونه سوال درس بیمه محصولات کشاورزی کارشناسی اقتصاد کشاورزی

دکتر علی شهنوازی کارشناس اقتصاد کشاورزی و عضو هيات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی




نمونه سوالات و منابع درسی

مهندسی کشاورزی دانشگاه پیام نور گرمسار نمونه سوالات امتحانی بیمه محصولات کشاورزی




کتاب بيمه محصولات كشاورزي پیام نور

سوالات ارشد ترمی رشته مهندسی بیوتکنولوژی کشاورزی سوال کتاب بيمه محصولات -نمونه سوال




منابع میان ترم و پایان ترم درس بیمه محصولات کشاورزی پیوست1

نمونه سوال | مقالات اهمیت بیمه محصولات کشاورزی دراقتصاد کشاورزی و اقتصاد ملی .




منابع میان ترم و پایان ترم درس بیمه محصولات کشاورزی پیوست2

نمونه سوال بیمه محصولات کشاورزی به عنوان یکی از راهکارهای نوین برای مقابله با خطرات




سیاستهای حمایتی دولت در بخش کشاورزی

بیمه محصولات کشاورزی. اختلال در بازار بین المللی محصولات کشاورزی که دانلود نمونه سوال.




منابع میان ترم و پایان ترم درس بیمه محصولات کشاورزی پیوست 8

نمونه سوال. لینک های منابع میان ترم و پایان ترم درس بیمه محصولات کشاورزی پیوست 8




نگاهی به مزیت نسبی در بخش کشاورزی ایران

بیمه محصولات کشاورزی. مستقیما یا غیرمستقیم محصولات کشاورزی می­باشد به نمونه سوال.




بررسی مزیت نسبی محصولات زراعی منتخب در ایران

بیمه محصولات کشاورزی. نمونه سوال. لینک های




تعیین اندازه بهینه اقتصادی ماشین های کشاورزی در مزرعه دانشكده كشاورزی شیراز: با استفاده از یک مدل مب

بیمه محصولات کشاورزی. نمونه سوال. لینک های




برچسب :