زندگی نامه فایز دشتی

آقاي زنگويي دركتاب ترانه هاي فايز بنا به قولي شيخ احمد رااستاد فايز مي دانند كه البته صحيح نيست شيخ احمد از نظرسني كوچك ترازفايزبوده است .ايشان به سال 1378ه.ق يعني جهل وهشت سال بعدازمرگ فايز دارفاني راوداع مي گويندكه اين موضوع نشان دهنده سن كمترايشان (شيخ احمد)نسبت به فايز مي باشد .ميرزا حسن فسايي صاحب كتاب فارسنامه ناصري كه جلداول اين كتاب رادرسال 1311ه ق به پايان رسانده اند درمورد شيخ عبدالنبي بحريني چنين مي نويسد. «وي ازعلماي نواحي دشتي است جناب مستطاب علام فهام قدوه اي انام حاج شيخ عبدالنبي اصل آن جناب ازجزيزه ي بحرين است .درقريه ي بردخان (بردخون) دشتي توقف دارد وچندين طلبه علم درآن قريه مجتمع گشته هرروزكسب كمالات علميه رادرخدمت آن جناب مي نمايند »

پس ازپايان يافتن تحصيلات مقدماتي به علت ذوق واستعداد سرشار ي كه دراوبوده وبا كمك ومساعدت رئيس خلف برادر بزرگ خود جهت فراگيري علوم ديني راهي نجف اشرف ميشود ونزديك به چهار سال در نجف اشرف به فراگيري علوم ديني مشغول مي شود ودر همان جا از بي توجهي مردم نسبت به حرم امامان اورا وادار به سرودن اين دوبيتي مي كند :

شما كه ساكنان كوي ياريـــــــد چرا اين نعمت آسان مي شماريد

دريغا چون شما مي بود فايـــــز كه سر برآستان يار داريــــــــد

زاير محمد علي فايز پس از مراجعت از نجف با دختر زايرمحمد حاج مظفربردخوني بنام تاج زر ازدواج مي كند كه ثمره اين ازدواج سه فرزند پسر به نامهاي احمد حيدرومظفر وسه دختر بنامهاي حاج بي بي شازده ودختر بوده است واقدام به راه اندازي مكتب خانه جهت آموزش قرآن به براي جوانان روستا مي كند . بطوريكه از بي توجهي وتنبلي بعضي از دانش آمـــــوزان درفراگيري قرآن ناراحت و آنان را با سرودن اين قطعه شعر مخاطب قرار ميدهد

ايها الطــــــــلاب ناموا في بيوت واسكنوا اموالكم كالعنكبـــــوت

واذكرو اشعار باقر دائـــــــــــما لا تقلوا كان زيد قائمـــــــــــا

مدرسه بايد كه تن لاغر كنــــد جسم را افسرده رخ اصغــر كنـد

مدرسه كي زيبد اين نابخــردان جاي اينان است اصطبل خــران

لازم به توضيح است حاج درويش جد بزرگ فايز در«ميدري» يكي از روستاهاي همجواركردوان مسجدي بنا نموده كه هنوز هم آثاري از آن برجاي مانده است .درآن مسجد مكتب خانه اي تشكيل داده كه هرسال تعداد زيادي از بچه هاي آن منطقه به آن مراجعه وقرآن را فرا مي گرفتند وفايز نيز در همين مكتب خانه قرآن را فرا گرفته است .وحاج درويش درآخر عمر وصيت مي كند كه درهمين مسجد جنازه وي را دفن نمايند تا صداي قرآن خواندن بچه ها رابشنود .به اين ترتيب دوران نوجواني وجواني فايز با آموختن قرآن وادعيه وگنجينه ها ومفاخر زبان وادبيات فارسي چون شاهنامه – خمسه نظامي- گلستان –بوستان –مثنوي ومخصوصا ديوان حافظ كه آموزش آن پس از قران كريم مرسوم بوده است سپري شد همچنانكه درخلال دوبيتي هاي وي اين تا ثير پذيريها را مي توانيم ببينيم .وبه ياري همين سواد ودانش بود كه بعدها توانست افكار وانديشه هاي خويش راسامان ودر قالب شعر آن راثبت وضبط نمايد.فايز زندگي خود را از راه كشاورزي مي گذرانده به بيان ديگر نانش را از بذر آب وخاك با دست هاي باغيرت به دست مي آورد .آن هم درزير آفتاب سوزان منطقه وهرگز دست نياز به سوي كسي دراز نكرد ودر برابر خوانين كه حاكمان آن سامان بودند مديحه نگفت وهنرش را نفروخت .زيرا مردي بلند طبع وقانع بود.

فايزدركنار داشتن مكتبخانه به امر كشاورزي وكشت درخت خرما نيز مي پرداخت

از فايز بيش ازهفتصد دوبيتي دردست است كه بي گمان بخش اندكي از سروده هاي فايز است وبقيه اشعار وي متاسفانه در گذر زمان بدست شاعـران محلي به يغما رفته وبه روزگار ما نرسيده است .فايز علاوه بردوبيتي غزلياتي نيز در مدح ائمه معصومين (ع) سروده كه اكثرا از بين رفته است فايز با شاعران ديگر دشتي چون محمد خان وملا حسن كبگاني معاصر بوده وديدارهاي دوستانه وادبي نيز با هم داشته اند .

فايز اواخر زندگي خودرا درروستاي گزدراز مي گذراند وبعلت ناراحتي كه از اين موضوع داشته آن را به منزله تبعيد گاهي براي خود مي داند .واين بيت شعر را مي سرايد :

در باغ بگم منزل ومــاواي من است بوذر نيم وربذه چرا جاي من است

فايز داراي سه فرزند پسر به نامهاي رئيس مظفر زاير احمد وحيدر بوده كه حيدر درجواني وفات مي نمايد .ولي نواده گان رئيس مظفر وزاير احمد اكنون درقيد حيات ودر منطقه دشتي ( خورموج –كاكي وكردوان )زندگي را مي گذرانند .

به هر حال فايز پس از هشتاد سال زندگي پرفراز ونشيب به سال 1330هجري قمري برابر با 1289هجري شمسي در روستاي گزدراز چشم از جهان فرو مي بندد وپيكرش را بنا به وصيت خودش پس از چند ماه امانت نهادن به نجف اشرف منتقل ودرآن جا به خاك سپرده مي شود . روحش شاد بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد

منبع : وبلاگ آقای یوسفی 


مطالب مشابه :


دانلود شروه های دلنشین دشتی

با عرض سلام اینجانب مجتبی سعیدی اهل روستای کردوان سفلی دشتی و هم ولایتی فایز می باشم .




فایز دشتی و شروه

فایز دشتی - فایز دشتی و شروه - دانلود شروه دانلود شروه های دلنشین دشتی دوبیتی های فایز +




داستان فایز و پری

دانلود شروه دشتی. داستان فایز و دانلود شروه های دلنشین




فایز اسطوره عشق و عرفان است

دانلود شروه دشتی. فایز اسطوره عشق و عرفان دانلود شروه های دلنشین




زندگی نامه فایز دشتی

فایز دشتی - زندگی نامه فایز دشتی - دانلود شروه دشتی فایز دشتی دانلود شروه های دلنشین دشتی




برچسب :