واقعا كتاب الامامة و السياسة واسه كيه ؟

 

اعوذ بالله السميع العليم من همزات الشياطين و اعوذ بالله ان يحضرون ان الله هو السميع العليم . <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

بسم الله الرحمن الرحيم

جواد هستم

و اينهم مطلبي كه از موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر ارواحنا فداه دانلود كرده بودم و همونطور كه قبلا بهش اشره كرده بودم با خوندن اين مطلب چند چيز بيان مي شه :

1-     كتاب الامامة و السياسة براي ابن قتيبه دينوري هستش .

2-     يه سري از بيچاره هاي دروغگو براي به كرسي نشوندن حرفشون حاضر شدن دروغ بگن تا خودشونو به زور دروغ از منجلاب نجات بدن .

3-     آقا انصاف هم بدون تحقيق اين مطالب رو نقل كرده و به دروغهاي اون آدماي ضعيف النفس دامن زده . كه البته بايد ايشون از اين كارش توبه بكنه .

 

و اين هم اون مطلب :

 

يكي از شبهاتي كه امروزه وهابي ها مطرح مي‌كنند و در واقع با مطرح كردن آن مي‌خواهند از زير بار واقعيت‌هايي كه در اين كتاب مطرح شده است ، فرار كنند ، اين است كه مي‌گويند ، كتاب الإمامة و السياسة ، نوشته ابن قتيبه دينوري نيست .

از آن‌جايي كه ابن قتبيه دينوري ، متوفاي 276 هـ از دانشمندان بنام و از بزرگان و فحول اهل سنت در ادبيات ، تاريخ ، فقه ، حديث ، علوم قرآن و ... به شمار مي‌آيد و وهابي‌ها نمي‌توانند در وثاقت و شخصيت خود او ترديد كنند ، تلاش مي‌كنند كه حتي الإمكان انتساب كتاب الإمامه والسياسه را به ايشان مخدوش و آن را از اعتبار بيندازند .

ما به صورت كاملاً مختصر به اين شبهه پاسخ مي‌دهيم :

اولاً : اين كتاب بارها با نام مؤلف آن «ابن قتيبه دينورى» در مصر و ساير كشورها چاپ شده و حتي چندين نسخه خطى از اين كتاب در سراسر دنيا ؛ از جمله در كتابخانه هاى مصر ، پاريس ، لندن ، تركيه و هند موجود است

ثانياً : بسيارى از علماى اهل سنت ؛ حتي از علماء و بزرگان معاصر آن‌ها ، به تأليف اين كتاب و صحت انتساب آن به «ابن قتيبه» تصريح داشته و در نقل روايات تاريخى به آن استناد كرده اند . ما به جهت اختصار به اسامي چند تن از بزرگان اهل سنت اشاره مي‌كنيم :

1. ابن حجر هيثمى در كتاب تطهير الجنان و اللسان .

تطهير الجنان و اللسان ، ابن حجر هيثمى ، ص72 .

2 .  ابن عربى متوفاى 543 هـ  در كتاب «العواصم من القواصم» ضمن نقل مطالبى از اين كتاب به صحت انتساب آن به «ابن قتيبه» تصريح دارد.

العواصم من القواصم، ابن عربى، ص248.

3 . ابن خلدون» در كتاب «العبر و ديوان المبتدا و الخبر» معروف به «تاريخ ابن خلدون» .

تاريخ ابن خلدون، ج2، ص166.

4 . نجم الدين عمر بن محمد مكى مشهور به «ابن فهد» در كتاب «اتحاف الورى باخبار ام القرى» در ذكر حوادث سال 93 هـ مى نويسد :

و قال ابومحمد عبدالله بن مسلم ابن قتيبة في كتاب الامامة و السياسة...»

اتحاف الورى باخبار ام القرى، ابن فهد، حوادث سال 93 ه .ق .

و سپس حكايت دستگيرى «سعيدبن جبير» را به نقل از آن كتاب ذكر مى كند .

5 . قاضى ابوعبدالله تنوزى معروف به «ابن شباط» در كتاب «الصلة السمطيه» .

الصلة السمطيه، ابن شباط، فصل دوم، باب 34 .

6 . تقى الدين فاسى مكى در كتاب «العقد الثمين» .

العقد الثمين ، تقى الدين فاسى مكى ، ج6 ، ص72.

7 . شاه سلامة الله در كتاب «معركة آراء» .

معركة الآراء ، شاه سلامة الله ، ص126 .

8 . جرجى زيدان در كتاب «تاريخ آداب اللغة العربية» مى نويسد :

الامامة و السياسة، هو تاريخ الخلافة و شروطها بالنظر الى طلابها من وفاة النبى الى عهد الامين و المأمون، طبع بمصر سنة 1900 و منه نسخ خطية في مكتبات باريس  و لندن .

تاريخ آداب اللغة العربية، جرجى زيدان، ج2، ص171.

9 . فريد وجدى در كتاب «دايرة المعارف القرن العشرين» مى نويسد:

اورد العلامة الدينورى في كتابه الامامة و السياسة...

دايرة المعارف القرن العشرين، فريد وجدى، ج2، ص754.

و باز در جايى ديگر مى نويسد :

... كتاب الامامة و السياسة لابى محمد عبدالله بن مسلم الدينورى المتوفى سنة 270 ه .

همان ، ص749 .

10 . عمر رضا كحالة در كتاب «معجم المؤلفين» ضمن معرفى ابن قتيبه اين كتاب را در فهرست تأليفات او ذكر كرده است .

معجم المؤلفين، عمر رضا كحالة، ج2، ص297 .

11 . يوسف إليان سركسى در كتاب «معجم المطبوعات العربية» ضمن ارايه شرح زندگى «ابن قتيبه» از اين كتاب او نام برده است .

معجم المطبوعات العربية ، يوسف اليان سركيس ، به نقل «عبدالله بن سبا و اساطير اخرى ، علامه عسكرى ، ج1، ص337 .

آيا تصريح اين همه از علما و بزرگان اهل سنت براي انتساب اين كتاب به ابن قتيبه كفايت نمي‌كند ؟

ثالثاً : عده اى از بزرگان اهل سنت عليرغم قبول صحت انتساب اين كتاب به « ابن قتيبه » و تأييد حقايق تلخ و ناگوارى كه در آن از تاريخ صدر اسلام نقل شده ، بر او ايراد گرفته اند كه چرا وى به وظيفه پرده پوشى و سانسور حقايق و تحريف تاريخ عمل نكرده است ! آن ها اظهار داشته اند كه او نيز همچون ديگران مى بايست از نقل اين حقايق خوددارى مى كرد !!

ابن عربى در كتاب «العواصم من القواصم» اظهار مى دارد :

و من اشد شيئ على الناس جاهل عاقل او مبتدع محتال. فاما الجاهل فهو ابن قتيبة فلم يبق و لم يذر للصحابة رسماً في كتاب الامامة و السياسة ان صحّ جميع ما فيه .

العواصم من القواصم ، ابن عربى ، ص248 .

از جمله سخت ترين و ناگوارترين امور در جامعه يكى انديشمند ناآگاه و ديگرى بدعت گذار حيله گر است ؛ اما انديشمند ناآگاه همچون ابن قتيبه است كه در كتاب «الامامة و السياسة» رسم  [پرده پوشى ] را در مورد صحابه مراعات نكرده ؛ اگر چه همه آنچه را كه نقل كرده صحيح است .

اهل سنت معتقدند كه بر مورخان و محدثان واجب است تا در هنگام مواجهه با اخبار مربوط به رفتارهاى سوء صحابه سكوت ، كتمان و پرده پوشى كنند  . ابن حجر هيثمي مي‌نويسد :

صرح ائمتنا و غيرهم في الاصول بأنه يجب الامساك عمّا شجر بين الصحابة.

پيشوايان ما و ديگر فِرَق تصريح دارند كه بر همگان واجب است تا از نقل مشاجرات و درگيري هاى ميان صحابه اجتناب كنند

.

وقتى خوددارى از نقل مشاجرات صحابه واجب باشد ، اجتناب از نقل ظلم ها و تعديات و صدماتى كه به حضرت على (عليه السلام) و فاطمه اطهر (عليها السلام) و ساير اهل بيت (عليهم السلام) روا داشته اند در نزد آن ها به طريق اولى واجب است .

ابن حجر هيثمى سپس در مورد «ابن قتيبه» و كتابش اظهار مى دارد :

... مع تأليف صدرت من بعض المحدثين كابن قتيبه مع جلالته القاضيه بأنه كان ينبغى له ان لايذكر تلك الظواهر، فإن أبى الاّ أن يذكرها فليبين جريانها على قواعد اهل السنة...

الصواعق المحرقة ، ص93 .

نظر به كتاب هايى كه بعضى از محدثان والامقام همانند ابن قتيبه [در حوادث صدر اسلام ] نوشته اند ، شايسته اين بود كه وى از ذكر جزييات حوادث اجتناب مى نمود، و چنانچه ناچار از نقل آنها بوده مى بايست جريان اين حوادث را مطابق قواعد اهل سنت تعديل و تبيين مى نمود.

ابن حجر ، حتى سكوت و اجتناب را هم كافى نمى داند ؛ بلكه توصيه به «تحريف» و «تعديل» حوادث تاريخى مى كند!

آيا شما از اين پيشنهاد و توصيه «ابن حجر» چيزى جز «جواز تحريف تاريخ» استنباط مى كنيد؟

جالب اين است كه جناب مولوى عبدالحميد اسماعيل زهى ، امام  جمعه اهل سنت زاهدان نيز در مصاحبه خويش متذكر شده اند :

... ما موظف  به حفظ حرمت صحابه هستيم . ما نمى گوييم كه صحابه معصومند و گناه نمى كنند ؛ اما نبايد به جاى يادآورى خوبيها و اعمال صواب آنها ، متذكر خطاهايشان باشيم...

نشريه نداى اسلام، حوزه علميه دارالعلوم زاهدان، سال اول، شماره4، ص11.

آيا بازهم مي‌توان به انتساب اين كتاب به ابن قتيبه ، شك و ترديد داشت ؟

 

يادتونه مي گفتم كه : ببينيد كار اين بيچاره ها به كجا كشيده كه واسه اثبات مذهبشون بايد علما و آثار علماشونو بكوبن ؟   ...   قضاوت با وجدان شماست .

جا داره از همه برادراي مخلصم تو موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر ارواحنا فداه تشكر كنم .

ان شاء الله براي پست بعدي با دست پر ميام .

يا علي

 

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

اللهم عجل لوليك الفرج .


مطالب مشابه :


واقعا كتاب الامامة و السياسة واسه كيه ؟

مناظره شیعه وسنی. و اينهم مطلبي كه از موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر ارواحنا فداه دانلود




مقدمه جواب براي انصاف جونم

مناظره شیعه وسنی. در اين وبلاگ براساس قرآن و سنت رسول الله مناظره و گفتگوی علمی برای




مناظره شيعه و سني

مناظره شیعه و دانلود کتاب پی دی




در جستجوی حقیقت(شیعه یا سنی)؟؟ شیعه باشم یا سنی؟؟ Truth of Islam

دانلود. مناظره شیعه وسونی کتاب تفاوت های شیعه وسنی دانلود. شناسنامه شیعه در یک




مناظره دو عالم شيعه و سني درباره شهادت حضرت زهرا (س)

برنامه شب آسمانی با موضوع شبکه های وهابی و شبه افکنی در عقائد شیعه. و دانلود اين مناظره




دانلود کتاب

شب های پیشاور(مناظره بین شیعه وسنی) لینک کتاب تاریخ خلفا(امامت وسیاست) لینک کتاب




برچسب :