مصاحبه (قسمت دوم)

متن زير مصاحبه روزنامه كيهان با آقاي بهاري در تاريخ يكشنبه ۲۵/۱۰/۸۴ مي باشد كه به گوشه اي از فعاليتهاي فداييان اسلام كه مقر و مركز مبارزاتي آنان دولاب بوده مي پردازد.

ماجراي حسين علاء چه بود؟
اين ماجرا هم عجيب بود چرا كه بعد از قتل رزم آرا قرار بر اين بود كه نخست وزير آينده از جانب ما و آيت الله كاشاني پيشنهاد شود اما در اين فاصله در پي مذاكراتي كه بين شاه و دربار با جبهه ملي صورت گرفته بود حسين علاء براي اين پست در نظر گرفته شده بود كه با مخالفت شديد نواب و آيت الله كاشاني رو به رو شد.
شهيد نواب همان روز اعلاميه اي داد و از علاء خواست كه هرچه زودتر استعفا بدهد و علاء هم از آنجا كه فردي ترسو بود به دربار رفت و به شاه گفته بود كه من مزاجم با گلوله سازگار نيست و استعفا داده بود كه شاه هم مجبور شد مصدق را براي تشكيل كابينه به مجلس معرفي كند.

چطور شد با مصدق اختلاف پيدا كرديد؟
بعد از اينكه مصدق سركار آمد فدائيان اسلام با تاكيد بر اجراي خواسته هاي خود مبني بر اجراي احكام اسلامي تاكيد شده در پيمان نامه امضا شده در پيش از قتل رزم آرا را يادآور شدند اما مصدق با ارسال پيامي به نواب صفوي توسط مرحوم آيت الله طالقاني جواب داده بود كه من اولين و آخرين دولت نيستم و اين مطالبات را بگذاريد براي بعدها.
اين جا بود كه ديگر براي ما مسجل شد كه جبهه ملي ها به ما كلك زده اند نه تنها به ما بلكه همه را فريب داده اند و همه حرف هاي گذشته شان براي كسب قدرت بود. جالب تر از همه اينكه هنوز يك ماه از حكومت مصدق نگذشته بود كه نواب صفوي بازداشت شد.

يعني فكر مي كنيد رابطه اي ميان مصدق و بازداشت نواب وجود دارد؟
بله، نواب اعلاميه اي درباره اجراي احكام به مصدق نوشت، مصدق هم رفته بود به دربار و از شاه اجازه خواسته بود كه براي حفظ امنيت جاني خود جلسات دولت را در منزلش تشكيل دهد و شاه هم ضمن موافقت با اين خواسته اسلحه اي هم به او داده بود تا در صورت لزوم از جانش دفاع كند. كه مصدق آن شعر معروف را در همين رابطه گفته: «گر نگهدار من آن است كه من مي دانم شيشه را در بغل سنگ نگه مي دارد».
اين شد كه مصدق جلسات دولت را به خانه برد به طوري كه مردم شعار مي دادند: مصدق رفته توي پتو!
فدائيان اسلام هر چه اعلاميه مي دادند، اما مصدق همچنان براساس تفكرات غربي خودش حركت و عمل مي كرد و اصلا در فكر اين نبود كه اينجا كشور اسلامي است، مردم آن مسلمان هستند و او موظف به اجراي احكام اسلام كه خواست مردم بوده است. او حتي فراموش كرده بود كه چه پيمان نامه اي را با فدائيان اسلام و آيت الله كاشاني امضا كرده است. تا اينكه كودتاي 28مرداد شد.

درباره مضمون اين اعلاميه ها چيزي به ياد داريد؟مثلا تيتر يكي از اعلاميه ها اين بود: «آتش شهوت از قدم هاي زنان عريان شعله كشيده و خانمان بشريت را مي سوزاند».
آن موقع مفاسد اخلاقي و اقتصادي بود، مشروب فروشي و كاباره و رقاص خانه بود به طوري كه تعداد مشروب فروشي ها از تعداد نانوايي ها و كتابخانه ها هم بيشتر بود. و مي رفت كه دودمان كشور را با خطر جدي مواجه كند كه كرده بود. بعد از يك ماه از دولت مصدق گذشته بود كه ماموران با يك عمليات از پيش طراحي شده به منطقه «دولاب» هجوم آوردند و شهيد نواب صفوي را به همراه شش نفر ديگر دستگير كردند.
شهيد نواب در تمام حكومت 30ماهه دكتر مصدق در زندان بود.

ماجراي پيمان بغداد چه بود و چه طور شد كه ترور حسين علاء دوباره مطرح شد؟
با خفقان شديدي كه احزاب سياسي بعد از كودتاي 28مرداد گرفته بودند زمينه براي اجراي سياست هاي وابستگي كامل به غرب هم آماده شده بود به طوري كه يك مرتبه زمزمه پيمان نظامي بغداد كه پيشنهاد انگليس و آمريكا بود آغاز شد.
بر اين اساس قرار بود چهار كشور ايران، عراق، تركيه و پاكستان پيمان نظامي را عليه شوروي امضا كنند و شيطنت آمريكا و انگليس با طرح اين پيمان اين بود كه با ايجاد يك سد نظامي قوي در مقابل شوروي به راحتي به نفت خاورميانه دست پيدا كنند. در ميان حسين علاء هم به عنوان نماينده شاه براي امضاي اين پيمان انتخاب شده بود.
شهيد نواب روزهاي سختي را مي گذراند يك تنه موضع سختي عليه اين پيمان گرفت اما رژيم از خواسته خودش كوتاه نيامد كه اين مسئله منجر به تشكيل جلسه ديگري در منزل يكي از برادران در خيابان گرگان شد.
در اين جلسه كه شهيدان سيدعبدالحسين و سيدمحمدي واحدي، خليل طهماسبي، شهيد مظفر ذوالقدر و برادر مجاهدمان حاج مهدي عبدخدايي تشكيل شد بعضي ها من را براي رفتن به ميدان و ترور حسين علاء در نظر گرفته بودند ولي مظفر ذوالقدر رأي بيشتري آورد.
قرار بود در صورت موفقيت آميز بودن عمليات چند نفر ديگر از جمله تيمسار باتمانقليچ، تيمسار واحدي، بختيار و علي اميني هم در مراسم تشييع جنازه وي ترور شوند كه برنامه ريزي براي اين عمليات هم طراحي شد.
حسين علاء 25 آبان سال 1334 كه براي شركت در مجلس ترحيم مصطفي كاشاني پسر آيت الله كاشاني به مسجد شاه رفته بود مورد حمله قرار گرفت اما تير شليك شده از اسلحه كاري نبود و علاء مجروح شد، تير دوم هم گير كرد به طوري كه ذوالقدر مجبور به استفاده از خنجري شد كه همراهش بود اما باز موفق نشده و دستگير شد. دنباله كار را شهيد سيدعبدالحسين واحدي به دست گرفت چون بايد به هر قيمتي بود از رفتن حسين علاء به بغداد جلوگيري مي شد.
چون قرار بود علاء با قطار به آبادان برود و از آنجا به عراق، واحدي نيز به اتفاق مرحوم اسدالله خطيبي به قم مي روند و حال آنكه جمعا كمتر از 50تومان پول داشتند و حال آنكه براي چنين سفري و انجام چنين عمليات خطرناكي حداقل پانصد تومان پول نياز دارد.
در قم از چند تا طلبه 50تومان پول قرض مي كنند خطيبي هم دوباره به تهران مي آيد تا از يكي از رفقا 210 تومان قرض مي كند. يك ماشين دربست به قيمت 250تومان كرايه مي شود تا آبادان، هر دو يك شب را در يكي از مسافرخانه هاي اين شهر سكونت مي كنند تا در صورت مساعدبودن شرايط به طرف بغداد حركت كنند كه شناسايي مي شوند و در صبح روز يكم آذرماه 1334 هر دو دستگير مي شوند.

چرا رژيم تبليغ مي كرد كه سيدعبدالحسين واحدي در حال فرار كشته شده است؟
سيدعبدالحسين واحدي بنا به اعتراف رژيم فرد بسيار مهمي براي آنها بود به طوري كه از او به عنوان مرد شماره 2 فدائيان اسلام ياد مي كردند.
من كه در زندان قزل قلعه بودم و از جريان رفتن خطيبي با واحدي به آبادان بودم با ديدن خطيبي درباره واحدي از وي سؤال كردم كه گفت: در راه آهن تهران ما را از هم جدا كردند، ولي نمي دانم چه شد كه خطيبي در بازجويي ها اعتراف كرده بود كه واحدي در بين راه در كرج در حال فرار مورد اصابت گلوله ماموران قرار گرفته و كشته مي شود و حال آنكه اين طور نبود و واحدي زير شكنجه و با گلوله آن هم از رو به رو و توسط بختيار به شهادت رسيده بود. ولي روزنامه كيهان كه آن موقع فرامرزي سردبير آن بود با تيتر درشت نوشته بود: سيد عبدالحسين واحدي مرد شماره 2 فدائيان اسلام در حال فرار مورد اصابت تير ماموران قرار گرفت!
و حال آنكه اصل ماجرا چيز ديگري بود. بختيار فرماندار نظامي و اسدالله علم منتظر نشسته بودند تا واحدي را براي بازجويي به حضورش بياورند. وقتي واحدي وارد مي شود بختيار كه از قبل از شاه اجازه به شهادت رساندن واحدي را گرفته بود بنا را بر فحاشي كردن مي گذارد كه واحدي ابتدا او را دعوت به آرامش و گفت وگو مي كند اما بختيار بنا را بر جسارت به مادرش فاطمه زهرا(س) مي گذارد كه واحدي تحمل نكرده و با برداشتن صندلي به طرف بختيار حمله مي كند و بختيار هم با كشيدن اسلحه او را به شهادت مي رساند. اين را دكتر سيف الدين نوري پزشك متخصص قلب كه جنازه واحدي را معاينه كرده بود به من گفت.

ادامه داره


مطالب مشابه :


از هتل ها و مسافرخانه های ملارد چه خبر ؟

از هتل ها و مسافرخانه هاي شهر چند ساعت بعد، دوستم راهي تهران شد و در يکي هتل هاي اطراف




لیست کامل ، قیمت ، مشخصات و تصاویر هتلهای تهران با درجه بندی

( H . R . C Group ) - لیست کامل ، قیمت ، مشخصات و تصاویر هتلهای تهران با درجه بندی - راهنمای هتل، کافه




«مسافرخانه سعادت» در مرحله صداگذارى:

بازیگران ایرانی - «مسافرخانه سعادت» در مرحله صداگذارى: بر نامه هاي بر گزيدهء سيمادر سال 1386




سفري که اي کاش نمي رفتيم! و فقری که ای کاش نبود!

صد رحمت به مسافرخانه هاي ميدان راه آهن بمانيم در نتيجه بدون ديدن غار برگشتيم تهران.




پايان نمايش

مجموعه هاي زرين پور در يکي از مسافرخانه هاي خيابان چراغ برق تهران ، کار توليد




قرص ها

نیازمندی های تهران آرشیو پیوندهای ليست مسافرخانه هاي تهران دانلود 1000 بازي




مولا ويلا نداشت !!!

ديوار مسافرخانههاي وي از پيشكسوتان يگان هاي رزمي سپاه در تهران به حساب مي آمد كه




مصاحبه (قسمت دوم)

** دولاب،دارالمؤمنین تهران سياست هاي وابستگي يكي از مسافرخانه هاي اين شهر




آسيب‌‌شناسي تبليغات محيطي و فضاسازي تبليغات شهري در تهران

دوم: ويژ‌گي‌هاي تهران. به همين منوال، ‌هتل‌ها و مسافرخانه‌ها بايد مورد توجه قرار گيرد.




گزارش «اعتماد» از وضعيت اسكان نوروزي فرهنگيان در مدارس

کانون صنفی معلمان ایران : تهران - گزارش «اعتماد» از وضعيت اسكان نوروزي فرهنگيان در مدارس -




برچسب :