کانی شناسی نوری

رنگ كاني :                                                                                    

الف :داراي رنگ : با چرخش ميز ميكروسكوپ كه به1-  داراي چند رنگي 2ـ فاقد چند رنگي تقسيم ميشود

داراي چند رنگي

1. داراي چند رنگي مستقيم : در جهتppl تيره

2. داراي چند رنگي معكوس: در جهتppl روشن

 

كاني هايي كه داراي چند رنگي هستند در برش عرضي فاقد چند رنگي مي باشند.

قهوه اي روشن و تيره Bt   _  سبز كم رنگ تا پررنگ Am

سبز تا كرم رنگ chl    _   قهوه اي روشن و تيره تا كرمpy

ب:فاقد رنگ    mus_ Qtzp_ kfs)  )                            

 

رخ ( کلیواژ ) :

تعريف: سطح يا امتداد خاصي از بلور كه پيوند در آن جهت سست بوده و موجب مي شود تا

بلور در آن امتداد شكسته شود و سطوح ايجاد شده منظم باشد آن را رخ مي گويند.

از لحاظ كيفيت به انواع :

 واضح ، نيمه واضح و غير واضح قابل تقسيم هستند.

كاني هاي آمورف فاقد رخ هستند اما كاني هاي بلورين گاهي در يك،دو،سه،چهار و شش 

 جهت داراي رخ هستند

انواع رخ

 

1. انواع  رخ يك جهتي مانند mica grop( mus bt chl)

2. رخ دوجهتي:  قائم مانند پيروكسن و غير قائم مانند آمفيبول 

3. رخ سه جهتي: مانند cal وpol

نكته : ضخامت رخ ثابت بوده و با چرخش ميز ميكروسكوپ تغيير رنگ نمي دهد و بصورت خطوط

صاف و پيوسته است . 

شكستگي :

 

شكستگي به صورت خطوط ناصاف و با ضخامت متغيير ديده مي شود و چون در قسمت شكستكي

 آلتره شدن به وجود مي آيد در نتيجه با چرخش ميز ميكروسكوپ تغيير رنگ مشاهده مي شود.

 

برجستگي:

 

1. كم : حاشيه كاني مشخص نباشد مانند kfs

2. متوسط:حاشيه كاني قايل تشخيص است مانند Qtz

3. بالا:كاني به صورت خيلي برجسته است مانند Bt-Ap-zr

 

ضریب شکست :

 

حاشيه بكر يا ضريب شكست عبارت است از تغيير مسير نور از محيط هاي مختلف و از اجسام گوناگون

 گاهي ممكن است سرعت نور و ميزان آن كاهش بيابد.

با پايين آوردن ميز ميكروسكوپ هاله يا حاشيه بكر را ايجاد مي كنيم در نتيجه در صورتي كه پيچ تنظيم

 كننده را به طرف خودمان  حركت دهيم  حالات زير اتفاق مي افتد:

 

1.حاشيه كاني به سمت داخل مي رود پس ضريب شكست كاني بالا است مانند كاني هاي

 (Bt- Am -Pl)

 

2. هاله ايجاد شده به سمت خارج كاني ميرود در نتيجه ضريب شكست كم است مانند كاني (KFC)

  

تجزيه يا آلتره :

 

يك كاني كه قبلا تشكيل شده در شرايط جديد به كاني ديگري تبديل مي شود مثل تبديل آلكالي فلدسپات به كائولينيت.وقتي كه آناليزور بيرون است آن قسمتي كه تجزيه شدگي دارد كمي كدر

 ديده مي شود و مانند اين است كه روي آن را پوشانده باشيم و وقتي كه آناليزاتور را وارد مي كنيم

 به صورت رنگي ديده مي شود. اين حالت را آلتراسيون مي گويند.

  

تجزيه شدگي به عوامل زير بستگي دارد :

 

1.طويل شدگي

2.تركيب كاني

 

انكلوزيون :

 

كاني قبلا تشكيل شده و توسط كاني ديگري در بر گرفته مي شود مثل زيركن داخل بيوتيت.

 

خاموشي

 

ابتدا نور xplرا مشاهده مي كنيم در صورتي كه زير ميكروسكوپ مقطعي نباشد ما تاريك مي بينيم .

جهت xpl شمالي جنوبي است وppl شرقي غربي است و اثر يكديگر را خنثي  مي كنند،و تاريك ديده

مي شود.اگر كاني را در زير ميكروسكوپ قرار دهيم به كمك تيغه هاي كمكي زاويه 45 درجه مي سازند

 و مي توان نوع كاني را مشخص كرد.كاني را به موازات تار شمالي جنوبي قرار مي دهيم و زاويه ميز

ميكروسكوپ را وقتي كاني به موازات تار شمالي جنوبي است مي خوانيم و سپس كاني را در جهت

عقربه هاي ساعت مي چرخانيم تا زماني كه تاريك شود و وقتي تاريك شد دوباره زاويه را مي خوانيم

در آن هنگام زاويه ها را كم مي كنيم كه حالات زير اتفاق مي افتد.

1. موازي:اگر زاويه چرخش 90 درجه باشد مانند  mus Bt

2. مايل:زاويه جرخش( 44-1) و( 89-46) درجه باشدمانند  Am _ py

3. متقارن:زاويه چرخش 45درجه باشدمانند  Am _ py

 

 خاموشي موجي

 

گاهي كاني تحت تاثير گرماو فشا قرار مي گيرد در نتيجه محور هاي نوري آن تغيير و به صورت  

    ايجاد مي شود كه در اين صورت خاموشي مطلق به وجود نمي آيد و خاموشي به صورت موجي

شكل روي آن حركت مي كند. اين خاموشي مخصوص كوارتز است

 

رنگ اينترفرانس:

 

1. ابتدا كاني را در حالت خاموشي مطلق قرار مي دهيم و عدد مقابل ميز ميكروسكوپ رامي خوانيم

2. سپس به عدد نوشته شده 45درجه اضافه مي كنيم در اين حالت روشنايي مطلق است كه رنگ

 اينترفرانس ناميده مي شود.

در اين حالت تعداد حلقه هاي قرمز را با يك جمع كرده كه در اين صورت شماره نظام مشخص مي شود

 و رنگ كاني رنگ نظام را معين مي كند.

 

طويل شدگي

 

1. كاني را به موازات تار شمالي جنوبي قرار مي دهيم

2. كاني را نسبت به تار شمالي جنوبي 45 درجه مي چرخانيم

3.  كاني به موازات تيغه كمكي قرار مي گيرد

4.  تيغه كمكي را از جايگاه مخصوص وارد ميدان ديد مي كنيم

5.  اگر محور ديد و كاني و تيغه يكسان باشد رنگ اينترفرانس افزايش مي يابد يعني آبي يا سبزشود

 در اين صورت كاني هم جهت با تيغه كمكي (منفي)مي باشد ولي اگر رنگ زرد تا نارنجي شود

كاني خلاف جهت تيغه(مثبت) است

در صورتي كه كاني داراي رنگ انترفرانس نظام بالا باشد از تيغه كمكي جبران كننده استفاده مي كنيم.

 

بافت اسكلوشن :

 

بعضي از كاني ها پس از سرد شدن به دو كاني تقكيك مي شوند كه به آن اسكلوشن مي گويند.

پديده اسكلوشن را در فلدسپات ها به پرتيت و آنتي پرتيت مي شناسند.

 

خصوصيات بافت اسكلوشن:

 

1. در يك كاني خواص نوري دو كاني قابل بررسي است.

2. در پيروكسن ها گاهي پديده اكسلوشن تشكيل مي شود.

3.  در نور pplبافت اسكلوشن بي رنگ .و در نور xplسفيد تا خاكستري است

4. پلاژيكلاز برجستگي بيشتراز آلكالي فلدسپات (وقتي آناليزاتور خارج باشد)است

5. اگر زمينه به سمت داخل و برجستگي بالا داشته باشد و لكه هاي آن برجستگي هاي 

 ظريف داشته باشند و حاشيه بكرشان به سمت بيرون حركت كنند نوع اسكلوشن آنتي پرتيت است

 و اگر بر عكس باشد پرتيت

6. اگر حالت فوق خيلي ريز باشد ميكرو آنتي پرتيت گفته مي شود.

 

ماكل :

بلورهاي بعضي از كاني ها هنگام تبلور در يك سطح يا محور مشتركاً رشد نموده و تشكيل ماكل

 را مي دهند .

 

انواع ماكل :

1ـ ماكل كارلسباد 2ـ  پلي سنتيك  3ـ پركلين 4ـ مشبك 5ـ تداخلي

براي ديدن ماكل ها آناليزاتور بايد داخل باشديعني ماكل تنها با نور xpl ديده مي شود

1. ماكل كارلسباد از دو بلور تشكيل شده است كه در يك محور مشترك هستند

2. ماكل پلي سنتيك از چند بلور كه خواص نوري آنها يكسان است تشكيل شده است بلور ها حالت نوار داشته كه به صورت ممتد و يك نواخت است

3. ماكل پريكلين مانند ماكل پلي سنتيك است با اين تفاوت كه عرض نوارهاغير يكسان و تا انتها نمي رسند

4. ماكل مشبك كه به صورت مشبك است

از ماكل ها براي تشخيص كاني و تعيين تركيب شيميايي آنها نيز استفاده مي شود مثلاًماكل پلي

 سنتيك براي شناسايي پلاژيكلاز و پتاسيم فلدسپات رابا استفاده از ماكل كارلسباد و ميكروكلين را

توسط ماكل مشبك تشخيص مي دهند

زونينگ:

تغيرات منظم و تدريجي در تركيب شيميايي يك كاني و يا تغيير نوع كاتيون رنگي موجب تشكيل

زونينگ مي شوديعني زونينگ به دليل تفاوت در تركيب شيميايي دو كاني به دو رنگ ديده مي شود

 كه حاشيه زونينگ آلبيت باشد سديم دار و مركز آن اندريت است (كلسيم دار) و با چرخش ميز

ميكروسكوپ به خوبي مشاهده مي شود.

 

انواع ميكروسكوپ:

 

1. ميكروسكوپ پلاريزان:

كاربرد آن در زمين شناسي است و براي مطالعه خواص نوري بلورها، شناسايي كاني ها ،مطالعه

پترولوژي و پتروگرافي سنگ هاي آذرين ،دگرگوني و رسوبي  از آن استفاده مي شود

 

2.  ميكروسكوپ پيناكولار:

 دوچشمي هستند و فقط اجسام را بزرگ مي كنند در زمين شناسي در قسمت فسيل شناسي

 كاربرد بيشتري دارد.

 

3. ميكروسكوپ انعكاسي:

براي شناسايي كاني هاي فلزي مورد استفاده قرار مي كيرند چون آن ها نور را از خودشان عبور

 نمي دهند .و براي مطالعه شكل و اندازه آنها  بررسي مراحل كاني سازي ،وضعيت و رابطه نسبي

 كاني ها به يكديگر.

 

اجزاي ميكروسكوپ :

 

1ـ پايه 2ـ بدنه 3ـ لوله ميكروسكوپ 4ـ عدسي چشمي 5ـ عدسي شيئي 6 ـ آناليزاتور  

        7ـ جايگاه ورقه هاي كمكي   8ـ حلقه هاي تنظيم عدسي 

 9 ـ پيچ تنظيم كننده  10ـ ميز ميكروسكوپ  11ـ ديافراگم  12ـ گيره ميز 13ـ    منبع نور

 

ميكروسكوپ داراي ميزي است كه نمونه ها را روي آن قرار مي دهند و هم چنين ميكروسگوپ

داراي ديافراگم است كه مي توان نو را با آن تنظيم كرد و نوري كه از منبع تغذيه وارد ميكروسكوپ

 مي شود نود ايزوتروپ است كه در بين راه به وسيله منشور نيكل به نور پلاريزه تبديل مي شود اين

منشور در بالاي ديافراگم قرار دارد.

عدسی های شیی : ميكروسكوپ داراي يك سري عدسي هاي  شيئي مي باشند كه براي بزرگ يا

 كوچك ديدن نمونه از آن استفاده مي شود كه در اصطلاح به آن ها OBJECTIVگفته مي شود كه ما

 براي ديدن نمونه ها ابتدا از شماره 4 آن استفاده مي كنيم.

 عدسی بر تلاند : ميكروسكوپ عدسي ديگري به نام برتلاند دارد كه در بالاي ميكروسكوپ و در زير

عدسي چشمي قرار دارد.

پيچ تنظيم بزرگ و كوچكي كه در اطراف ميكروسكوپ قرار دارد براي واضح كردن تصوير و همچنين

بالاو پايين بردن ميز ميكروسكوپ از آن استفاده مي شود.

آناليزور  : ميله اي در ميكروسكوپ است كه در عدسي چشمي قرار دارد كه اگر داخل باشد نور

xpl و اگر خارج باشد نور  ppl را ايجاد مي كند.

ميكروسكوپ داراي دو نيكل است كه يكي در بالا و ديگري در پايين قرار دارد به نيكلي كه در پايين

قرار دارد نيكل پلاريزه و به نيكلي كه در بالا قرار دارد نيكل آناليزور گفته مي شود .

كنداسور در ميكروسكوپ براي متقاطع كردن نو به كار مي رود.

 

مختصری درباره مراحل تهيه مقطع :

 

براي تهيه كردن مقطع از يك سنگ يا كاني قسمتی از آن را توسط دستگاه برش داده سپس جدا

 مي كنيم و بايد توجه داشته باشيم كه قسمتي را كه انتخاب مي كنيم بايد از نظر فيزيكي داراي

ويژگي هاي مطلوبي باشد سنگ را روي پودر های مخصوص از درشت تا ریز به ترتیب و با حرکت ویژه

 دست در همه جهات كاملا سایش می دهند تا سطحي صاف و صيقلي بدست آيد.

بعد یک لام نیز با استفاده از پودر ریز سایش داده تا سطح آن از یک طرف کدر شود . اینکار برای

جلوگیری از تشکیل حباب هوا در هنگام چسبانیدن سنگ به لام انجام می شود. سنگ صیقلی

 شده را روی هیتر گذاشته به صورتی که سطح صیقلی آنها به طرف بالا باشد و در تماس با هیتر

نباشد . وقتی به طور کامل داغ شد ، لام هم مقداری گرما داده و چسب کانادابالازام را روی

 سطح صیقلی شده لام و سنگ می مالیم و این دو را به هم می چسبانیم . باید دقت شود

 که به طور کامل حباب هوای بین لام و سنگ گرفته شود . بعد باید صبر کرد که این دو کاملا به

هم متصل و چسب خشک شود .

در مرحله بعد لام و سنگ همراه انرا روی دستگاه برش قرار داده و و سنگ را نازک می کنند.

بعد از این مرحله چون سنگ به طور کامل توسط دستگاه ساب نازک نمی شود باید با دست

و پودر های ساینده اینکار انجام شود و وقتی مقطع به حدی نازک شد که کانی ها به وضوح

مشخص بودند باید مقطع را خشک و سپس با چسب کانادابالزام مایع لامل را روی ان قرار داد.

 


مطالب مشابه :


جزوه ی کانی شناسی دکتر علیپور

همه چی در ارتباط با زمین شناسی - جزوه ی کانی شناسی دکتر علیپور - مطالب آموزشی زمین از قبیل




منابع کنکور کارشناسی ارشد مهندسی معدن گرایش اکتشاف و استخراج و مکانیک سنگ

جزوه کانی شناسی 2 دکتر فرانک




دانلود کتاب الکترونیکی بلور شناسی و کانی شناسی

زمین شناسی ساختمانی و تکتونیک - دانلود کتاب الکترونیکی بلور شناسی و کانی شناسی - زلزله




کانی شناسی نوری

جزوه کانی شناسی 2 دکتر فرانک دانلود سئوالات پایان ترم کانی شناسی توصیفی 2.




مجموعه درس کانی­شناسی نوری

دانشجويان و دانش‌آموختگان زمين‌شناسي - مجموعه درس کانی­شناسی نوری - این وبلاگ متعلق به




برچسب :