در باره نام های ارمنی

در باره نام های ارمنی

 

          برای نام های ارمنی می توان چهار منشا قائل شد

۱: ایران باستان

 بسیاری از اسامی ارمنی هستند که ریشه در فارسی باستان دارند و این به علت نزدیکی تنگاتنگ و دوستی و همکاریهای گسترده بین ارمنیان و ایرانیان بوده است.

بسیاری از نام های ارمنی یا ریشه در زبان های ایرانی دارند و یا  از نام های اصیل ایرانی به کار رفته در دوران ایران باستان می باشند و ارامنه با انتخاب و گذاشتن این نام ها بر فرزندان خود ، مانع از فراموشی و از بین رفتن این نام ها شده اند در واقع ارامنه ، امانت دار صدیقی برای حفظ و نگاه داری این نام ها بوده اند . اگر چه اکنون تلفظ و کاربرد این نام ها برای ایرانیان ، ثقیل و نامانوس است ولی این نام ها مدت دوازده سده میان ایرانیان رواج داشته است .

نام های ارمنی که ماخوذ از فارسی باستان بوده معمولاً چهار گونه می باشند

الف: نام یک ایزد در ایران باستان

 که معمولاً در ارمنستان هم ستایش می شده و از ایزدان مشترک آئین مهر با آئین زرتشت بوده است نظیر میهر(مهر)  ، واهرام(بهرام) و غیره

ب: نام یک صفت خاص

 که در دوران باستان برای مردان ،  نشانهء دلیری و برای زنان ، نشانهء حجب و پاکدامنی بوده  نظیر آرشام برای مردان و نائیری برای زنان

ج: نام یک مقام و منصب مشترک

 که در این میان نیز مناصب دینی مشترک بین آئین مهر و زرتشت جایگاه ویژه ای دارند نظیر هایراپت معدل هیربد

د: نام یکی از پهلوانان ایران باستان

که به علت نزدیکی فرهنگی بین ارامنه و سایر ایرانیان در دوران ایران باستان به همدیگر ، احتمالاً مشابه آن در ارمنستان بوده و یا اینکه ارامنه خود این پهلوانان را می شناختند نظیر رُستُم معدل رستم

 

۲: ورود مسیحیت  

با ورود مسیحیت به ارمنستان در اولئل قرن چهارم میلادی ، خیل عظیم اسامی موجود در کتاب مقدس نیز وارد نام های ارمنی شد البته این نام ها با آوا نویسی زبان ارمنی تطبیق داده شدند

نام هایی که ماخوذ از مسیحیت و کتاب مقدس بوده اند شش گونه می باشند

الف: اسامی پیامبران وانبیا

 در کتاب مقدس از انبیاء کوچک و بزرگ گوناگونی یاد شده و بویژه عهد عتیق ، پر است از اسامی گوناگون انبیا که از نمونه های آن می توان به این موارد اشاره نمود

یِساییYesayiمعادل اشعیا

 یِرِمYeremمعادل اِرمیا 

 دانِلDanel معادل دانیال

داویتDavitمعادل داوود

سوقومون Soghomun معادل سلیمان

و بسیاری از نمونه های دیگر

 

 ب: اسامی زنان معروف

 در کتاب مقدس اعم از عهد قدیم وجدید ، اسامی زنان سرشناسی ذکر شده که با ورود مسیحیت به ارمنستان ، ارامنه از این اسامی برای نام گذاری دختران خود استفاده نمودند از قبیل

 یِواYevaمعادل حوا 

 نویِمNoyem معادل نعومی 

ماریام Mariam معادل مریم 

 ماریتامعادل مَرتاMarita

 و نمونه های دیگر

 

ج: اسامی حواریون  و شاگردان و نزدیکان مسیح

ارامنه از این نام ها نیز در نام گذاری فرزندان خود استفاده نموند نظیر

 بوقوسBoghos معادل پولس ،

بدروس Bedros معادل پتروس       

  هوهانسhovhannes معادل یوحنا 

 توماس Tumas معادل توما

ماتِووسMatevos معادل متی

قوکاسGhukas معادل لوقا

 هوسپHovsep معادل یوسف

 و نمونه های دیگر

 

 د: گاهی اوقات ارامنه نه از یک اسم بلکه از یک صفت که در کتاب مقدس از آن یاد شده برای نام گذاری استفاده می کنند نظیر

آندرانیکAndranik به معنای نخست زاده  

 هاروتیون Harutun به معنای برخواستن روح از بدن

 خاچیکKhachik به معنای صلیب کوچک 

 هامبارتسومHambartsum به معنای عروج به آسمان 

 ماردیروسMardiros به معنای از خود گذشته

 و نمونه های دیگر

 

  ه: استفاده از نام قدیسین

 در این مورد بیشتر،  قدیسین ارمنی مد نظر بوده ولی از قدیسین سایر مسیحیان هم در نام گذاری استفاده می شود نظیر

میناسMinas 

 نشانNshan   

 گریکورGrhkor  

 مسروپ Mesrop 

 و غیره

 

  و: استفاده از نام فرشتگان

 نظیر

 میکائلMikael معادل میکائیل 

 گابریل Gabriel معادل جبرئیل

 و غیره

 

 ۳: استفاده از سایر زبان ها

تعدادی از اسامی ارامنه ، تحت تاثیر ملت ها و اقوام و کشورهایی بوده که در آنجا زندگی کرده و تحت تاثیر آنها بوده اند و در این میان ، همانند سایر ملل شرقی ، نفوذ نام های اروپایی ، گسترده تر بوده است نظیر ژرژ معادل جورج ، روبرت ( رابرت)  ، ایوِِت ، آرلِت ، اسکارلت  هنریک (هنری) و نمونه های متعدد دیگر که روز به روز و بویژه در میان نسل جدید ، اینگونه نام گذاریها افزایش می یابد 

 

 4: مظاهر طبیعت

 استفاده از مظاهر طبیعت ، نه تنها در میان ارامنه بلکه در میان سایر ملل نیز رواج دارد  . ارامنه از خورشید و ماه و ستارگان و گلها و سایر مظاهر طبیعت در نام گذاری استفاده می کنند نظیر

 آرِویکArevikبه معنای خورشید کوچک 

 لوسینهLusine به معنای "از ماه " که نام لوسیک به معنای ماه را هم شامل می شود

  آستقیکAstghikبه معنای ستارهء کوچک 

 هاسمیک hasmik  به معنای گل یاسمن

 و غیره که البته از مظاهر طبیعت و گلها بیشتر برای نام گذاری دختران استفاده می شود

 

گفتیم تعداد زیادی از اسامی ارمنی ، ریشه در فارسی باستان دارند اینک به شماری از این نام ها اشاره می کنیم

آرداشِس  Ardashes  از نام های فارسی قدیم به معنای با عدالت و فرمان روایی کردن ، معادل اردشیر قارسی

آرداک  Ardak  از نام های فارسی قدیم و ماخوذ از آرداوازد و آرداوان .  به طور کلی در میان تعداد زیادی از اسامی ایرانی در دوران باستان ، واژهء " آرد " وجود داشته که هم اکنون هم در ریشه یابی اسامی شهرها و روستاهای ایران هم به این واژه ریسده اند و آرد یا آرت که به صورت اَرد و اَرت هم آمده به معنای پاک ومقدس می باشد .

آرداوازد Ardavazd   به معنی کسی که بی گناهیش ثابت شده است

آرداوان   Ardavan    در اوستا به معنای پشتیبانی راستی و درستی،  معادل اردوان فارسی

آروسیاگ  Arusiag از نام های معمول در زمان اشکانیان و به معنای ستارهء زهره است

آرشاک  Arshak در اوستا " آرشاکا" به معنای دلیراست  .آرشاک نام بنیان گذار سلسلهء اشکانی نیز بوده است

آرشام  Arsham نام نیای داریوش که در کتیبهء بیستون آمده است.و ریشه در فارسی باستان و کلمهء آرشاما دارد و  به معنی  «کسی که زور خرس دارد» می باشد

آرشاویر Arshavir  نام دیگر فرهاد چهارم ، پادشاه اشکانی

آشخن   Ashkhen  از نام های پهلوی و به معنای کبود رنگ یا سبز رنگ

آنوش  Anushمتشکل از آ + نوش به معنی بی مرگ.  معنای دیگرش شیرین

آنوشاوان  Anushavan متشکل از انوشیروان و خود ماخوذ از آ+نوشی+روان= انوشی روان یعنی روان بی مرگ

بارتوBartev  به معنای قدبلند و قوی هیکل و از نام های رایج در زمان اشکانیان

باگراد Bagrad ماخوذ از " باگرادا" در فارسی باستان و متشکل از باگا به معنای خدا و داتا به معنای داده و روی هم رفته به معنای خدا داد . بغ یا باگا در ریشهء کلماتی دیگر نیز وجود دارد گفته می شود بغداد هم در اصل باگداتا به معنی خداداد بوده است

خورِن Khoren ریشه در خور و خورشید فارسی دارد

دردادDrdad ریشه در تیرداد پارسی دارد که متشکل است از تیر که از ایزادن و نام یکی از روزهای سی روزه در ایران باستان بوده و داد که به معنی دادن است و روی هم رفته به معنای « دادهء تیر»

رُستُمRostom معادل رستم ، پهلوان نامی ایران زمین

زاوِنZaven به معنای یاری دهنده و یاور

زُهراب Zohrab احتمالاً همان سهراب فارسی است

سورنSuren ریشه در زبان اوستایی و فارسی باستان داشته و به معنای توانا ، سورنا نام سردار رشید ایران باستان بوده و سورن ، سردودمان و یکی از هفت خاندان بزرگ اشکانی(سورن پهلو) بوده است .

شاهِن Shahen  از نام های ایرانی و به معنای باز سفید

کارنKaren از نام های اشکانی و نام سپهداری از لشکر فریدون ، پسر کاوه. نام سردودمان یکی از هفت خاندان بزرگ اشکانی کارن یا قارن ( قارن پهلو) بوده است

گورگِن Gurgen به معنای مانند گرگ و ریشه در گرگین فارسی و نام پسر میلاد ، پهلوان ایرانی در شاهنامه

چو توس و چو گودرز و کشواد و گیو                چو خرداد و گرگین و بهراد و تیر

مهر Mher از بقایای آئین مهر و ریشه در مهر فارسی دارد و نام هشتمین روز ماه در ارمنستان باستان . به طور کلی آئین مهر در ارمنستان ، نفوذ زیادی داشته و تعدادی از اسامی ارمنی ریشه در آئین مهر دارند

میران  Miranمعادل مهران فارسی و ریشه در مهر دارد

میرداد Mirdad معادل مهرداد فارسی و به معنای «دادهء مهر»

میرانوشMiranush معادل مهرنوش فارسی و به معنای «دختر مهر»

نِرسِس Nerses   ماخوذ از نرسی اشکانی و ریشه در واژة نرسیا در اوستا

نائیری Nairi  به معنای زن نیکو کار و  و ریشه در کلمهء اوستایی و فارسی باستان "نائیریکا"  دارد

واردان Vardan نام اشک نوزدهم و این نام در کتیبهء کعبهء زرتشت آمده است

واقارشاکVagharshak ریشه در نام پلاش دارد که نام تعدادی از پادشاهان ایران باستان بوده است

واهاگن Vahagn از نام های اشکانی و به معنای فاتح

واهان Vahan  به معنای سپر و از نام های اشکانی و نام بیست و هفتمین روز از ماه  در ارمنستان باستان بوده است

واهرام Vahram ریشه در بهرام فارسی داشته و شکل قدیمی تر ان " ورهرام " به معنای پیروزی است

هامازاسبHamazasb از نام های اشکانی و به معنای کسی که اسب های فراوان دارد می باشد . چنانکه پیوراسب نام ضحاک بوده به معنای« دارندهء ده هزار اسب» می باشد . هامو کوتاه شدهء هامازاسب است

هایراپت Hairapet ریشه در کلمهء هیربد دارد که از مقامات روحانی آئین مهر و زرتشت بوده است

 

 

 

 

منابع مورد استفاده

۱: نام های جدید و قدیم ارمنی نوشتهء م.و.آ – چاپ خانه وانک جلفای اصفهان ۱۹۷۵

۲: گنجینهء نام های ایرانی نوشته گشتاسپ پور پارسی – انتشارات فروهر ۱۳۶۲

۳: فرهنگ شاهنامه نوشته دکتر رضا شفق – انتشارات انجمن  آثار ملی ۱۳۵۰

۴: ارمنیان ایران نوشته اندرانیک هویان – انتشارات مرکز گفتگوی تمدنها ۱۳۸۰

۵: مجله بررسیهای تاریخی  - شماره 1 – تهران ۱۲۴۵


مطالب مشابه :


اسم ها و معنی آنها

هرچی که بخوای εїз ♤ ♣ ♧ ♥ღ • *ღ ツ - اسم ها و معنی آنها - دانیال : قضاوت خدا




معنی اسم هیرو ها به فارسی

warcraft3 - معنی اسم هیرو ها به فارسی - war3 warcraft3. صفحه اصلي; پست دانیال آنلاین




دو قدم تا سه سالگی (4)

انتخاب اسم بعد از جستجوهای بسیار من و بابا شاهین به اسم شارمین به معنی ساناز و دانیال




معنی اسم و کی به کیه

گلهای گلدون - معنی اسم و کی به کیه - روزنگاری برای دنیا و دانیال




در باره نام های ارمنی

دانِلDanel معادل دانیال. از یک اسم بلکه از یک صفت که بوده و داد که به معنی دادن است و




معنی نام های عبری رایج در زبان فارسی

ادبستان فارسی - معنی نام های عبری رایج در زبان فارسی - زبان وادبیات فارسی دبیرستان و فارسی




نام پیامبران با معنی و مفهوم نام آنها از آدم تا خاتم

عاشورای حسینی - نام پیامبران با معنی و مفهوم نام آنها از آدم تا خاتم - وبلاگ در بلاگفا




هر کسی میخواد معنی اسمشو بدونه بره ادامه مطلب...

هر کسی میخواد معنی اسمشو بدونه بره ادامه مطلب زن زیباتر، اسم تفضیل از حسن دانیال




معنی نام های عبری رایج در زبان فارسی

گروه زبان و ادبیات متوسطه شهرضا - معنی نام های عبری رایج در زبان فارسی - ادبی ,علمی و آموزشی




دانلود آلبوم جدید ابرو گوندش به نام Evet به معنی بله

سایت طرفداران ماهسون Mahsun Kirmizigül - دانلود آلبوم جدید ابرو گوندش به نام Evet به معنی بله - سایت




برچسب :