ازدواج علی وفاطمه شعر

359194_SWFQhknM.jpg

عروسی حضرت زهرا

فرشتۀ طبع من! زندگی از سر بگیر

باز به سوی خدا، بال بزن پر بگیر

بخوان سرود و صله ز حیّ داور بگیر

ز دست مولا علی شراب کوثر بگیر

دست فشان پای‌کوب فرشتگان عفاف

خـدا بـرای علـی گـرفته جشن زفاف به گلشن عیش ما غم است چون زاغ زشت امین وحی خدا لاله بیار از بهشت

ببین به بالت خدا شعر عروسی نوشت

به هم رسیدند باز دو یار نیکو سرشت

دو اختـر تابناک دو آفتاب کمال

دو سورۀ واقعه دو آیتِ ذوالجلال

فرشتگان بر بدن ز نور خلعت کنید

غرق شده در خدا ناز به خلقت کنید

عروسی فاطمه است تمام همّت کنید

پیمبران را سوی مدینه دعوت کنید

ولیمـۀ کبریــا هدیـۀ نقـد علـی است

قلب علی‌دوستان سفرۀ عقد علی است

الا که شادی کنید یافته غم خاتمه

فیض الهی شده شامل حال همه از نفس کائنات می‌رسد این زمزمه

که گشته امشب عروس فاطمه بر فاطمه

مادر مولا علی، علی اگر حیدر است

عروس تو فاطمه دختر پیغمبر است

خنده زنم کز حسد جان عدو سوخته

ریخته در نار بخل هر چه که اندوخته

عروس را از حیا چهره برافرخته

لباس داماد را دست خدا دوخته

عروس خواهد که چون قدم به منزل نهد

پیرهـن خـویش را هدیـه بـه سائل دهد

خواجۀ لولاک را یار و برادر علی است

فاطمه را تا ابد همدم و همسر علی است

امیر بدر و احد فاتح خیبر علی است

خدیجه! داماد تو، ساقی کوثر علی است

قدر بدان این همه لطف خداداد را خنده بر آر و ببوس بازوی داماد را
عروسی است و عروس دختر پیغمبر است
 
عروسی است و عروس آینۀ داور است

عروسی است و عروس فاطمۀ اطهر است

عروسی است و عروس فدایی حیدر است

وجـود او بـا علـی عـروج او تـا علی است

هر نفسِ این عروس هزارها «یا علی» است علی به تخت زفاف چقدر زیبا شده

با نفس فاطمه چو گل ز هم وا شده

دل ز خدا می‌برد بس که دل‌آرا شده
از این چه بهتر که او شوهر زهرا شده

آینـۀ کبریـاست طلعـت نورانی‌اش

خواجۀ عالم زند بوسه به پیشانی‌اش
زراریِ فاطمه! ثنای مادر کنید

ثنای مادر کنید دعا به حیدر کنید

پارۀ دل هدیه بر- این زن و شوهر کنید

نثارشان جای گل سورۀ کوثر کنید

رسانده بر بام عرش ندای تکبیر را

کنـار هـم بنگریـد کوثر تطهیر را

عاقد این هر دو زوج خالق حیّ مبین

حاصل این مهر و ماه ستارگان زمین

خادم این جشن نور حضرت روح‌الامین

خطابۀ عقدشان «تبارک» و یا و سین

ز چشم بد دور باد بهشت دیدارشان

دست خدا یارشان خدا نگهدارشان

آینۀ کبریا فاطمه و حیدرند

معلم انبیا فاطمه و حیدرند

مؤسس اوصیا فاطمه و حیدرند

امّ و اب اولیا فاطمه و حیدرند

بتول، کفو علی است علی است کفو بتول

سلامشـان از خــدا درودشـان از رسـول

نعمت بی انتها مبارکت یا علی

عنایت کبریا مبارکت یا علی

وصال خیرالنسا مبارکت یا علی

سیب بهشت خدا مبارکت یا علی

به مجلس جشن تو ای دو جهان خرمت

لالـۀ ناقابلــی اسـت قصیـدۀ «میثمت» 


image_gallery?img_id=748&large=1


امشب شب سرور خدا و پیمبر است
امشب به جمع حور و ملک شور دیگر است
امشب فرشتگان همه سرمست و پایکوب
جبریل همچو گل پر و بالش معطر است
امشب تمام ارض و سماوات هرچه هست
بزم سرور ذات خداوند اکبر است
امشب ستارگان همگی نقل مجلس اند
دامان سبز رنگ زمین پر ز اختر است
امشب شب ولادت سادات عالم است
امشب شب عروسی زهرا و حیدر است
امشب به عرش زمزمة شادی علی است
امشب شب مبارک دامادی علی است
پیغمبران تمام امم را خبر کنید
امشب همه به سوی مدینه سفر کنید
اسفند دود کرده و مشعل به روی دست
از چار سو به چهرة مولا نظر کنید
خوانید بر علی همگی مدح فاطمه
شب را به دور حجرة زهرا سلام الله علیها سحر کنید
قرآن به دست دور و بَر ناقة عروس
تطهیر و قدر و سجده و کوثر ز بر کنید
بر حفظ این امانت پیغمبر خدا
امشب دعا به جان علی بیشتر کنید
بنت اسد سلام الله علیها که بوده ملک دست بوس تو
عیدی بده که فاطمه سلام الله علیها گشته عروس تو
این مهر و مه که هر دو شریف و مکرّمند
با نورشان محیط به عرش معظّمند
پیش از وجود خلقت، تا بعد روز حشر
با هم هماره بوده و پیوسته با هم اند
پیش از هبوط آدم و حوا در این زمین
امّ و اب و سلالة حوا و آدمند
منظومة مبارکة آسمان وحی
مصداق نور و معنی آیات محکم اند
محصول این زفاف بود یازده پسر
عالم فدایشان که امامان عالم اند
اولادشان به روی زمین بی شماره اند
در چشم کل عرش نشینان ستاره اند
عقدی که بسته بود خداوند لایزال
تبدیل شد به شام زفاف و شب وصال
جبریل ساربان شده و ناقة عروس
آمد به سوی بیت علی با دو صد جلال

یک سو زمام ناقه گرفته، ز یک طرف
چون سایه بان گشوده به فرق عروس بال
وقتی ز روی فاطمه سلام الله علیها مولا کشد نقاب
جا دارد ار به مأذنه گوید اذان بلال
خورشید رقص می کند امشب در آسمان
مه چون هلال خم شده در بزم دو حلال
جشن سرور عترت و قرآن مبارک است
وصل دو بحر لؤلؤ و مرجان مبارک است

داماد کیست اسوة زهد و اطاعت است
شغلش دو کار، حفر قنات و زراعت است
مهر عروس چیست؟ زمین است و چار نهر
مهر دگر؟ به عرصة محشر شفاعت است
داماد را هنر چه بود غیر این دو کار؟
شیر خدا به بیشة سرخ شجاعت است
در بین این دو یار چه خطی است مشترک؟
زهد و نماز و صبر و رضا و قناعت است
شیرینی همارة این زندگی ز چیست؟
مهر و وفا و عاطفه، ساعت به ساعت است
مهر عروس زیرلب آهسته یا علی است
کل جهاز او زره مرتضی علی است
این هر دو زوج کآمده قرآن به شأنشان
داده خدا به خیل ملایک نشانشان
جبریل جای دسته گل از جانب خدا
تطهیر هدیه آورد از آسمانشان
کردند سر اگر چه سه شب در گرسنگی
رمز نزول سورة دهر است نانشان
اطعامشان برای خداوند بود و بس
اینجا خداست مفتخر از امتحانشان

خلق جهان به پیروی این دو زوج پاک
باغ جنان شود به حقیقت جهانشان
نه سال زندگانی شان عمر عالم است
دانشگه تمام کمالات آدم است
تا مهر و ماه در یم هستی شناورند
عالم پر از سلالة زهرا و حیدرند
محصول این عروسی و این عقد با شکوه
دو قرص آفتاب، دو تابنده اخترند
گر نیک بنگری دو محمد، دو فاطمه
یا دو کتاب وحی خدا یا دو کوثرند
سوگند می خورم به اَب و اُم و جدشان
کاین چارتن ز خلق دو عالم نکوترند
آن دو پسر به آدم و ذریه اش پدر
وین دو به شیعه تا ابدالدهر مادرند
جان تمام عالم خلقت فدایشان
        "میثم" بگو قصیده به مدح و ثنایشان         

       التماس دعا  سیدرضا راستگو 



مطالب مشابه :


جشن عروسی

از عالم بالا خبر آمد خبری بود در عرش خدا حال و هوای دگری بود در جشن عروسی دوتا دلبر و دلدار




گلچین اشعار عروسی حضرت زهرا و مولا امیرالمومنین

ذاکر جوادالائمه محسن جعفری - گلچین اشعار عروسی حضرت زهرا و مولا امیرالمومنین - گلچین




شعر کارت دعوت عروسی

سایت اشعار طنز جالب انگیزناک - وبلاگی محتوی اشعار ناجلف شاعران شعر کارت دعوت عروسی.




غزل عروسی

:: ۞ شعر های کوتاه وغزل های زیبا ۞:: - غزل عروسی - برای تبادل لینک اول مارو به اسم شعر های کوتاه




اشعار مجالس عروسی

ذاکر کربلا :حاج سید عسگری داداش نژاد - اشعار مجالس عروسی - - ذاکر کربلا :حاج سید عسگری داداش




ازدواج علی وفاطمه شعر

عروسی است و عروس فدایی حیدر است . وجـود او بـا علـی عـروج او تـا علی اشعار عــروســــــــی.




متن اشعار و نوشته های زیبا مخصوص کارت دعوت عروسی

کارت عروسی - متن اشعار و نوشته های زیبا مخصوص کارت دعوت عروسی - کارت عروسی با موضوع دلخواه




برچسب :