بررسي يك حديث رايج در منبرها و مجالس ترحيم و مراسم ختم اموات


    گاهي احاديثي بر منبرها نقل مي شود كه شنوندگان زيرك را به تأمل و ترديد وا مي دارد. به عنوان مثال برخي از اهل منبر در مجلس ترحيم و مراسم ختم روايتي به اين مضمون نقل مي كنند : «حضرت ابراهيم (ع) از خدا خواست كه دختري به او عطا فرمايد كه پس از مرگش بر او بگريد». در اين موضوع چند نكته گفتني است:
    نخست اينكه بايد ديد آيا نقل چنين رواياتي در شرايط امروز جامعه اولويت دارد يا خير؟ براستي در شرايطي كه ناهنجاري هاي اجتماعي و فردي و خرافات سراسر زندگي ما را احاطه كرده است رسالت اهل منبر چيست؟! كساني كه به نام دين بلندگو به دست مي گيرند در حقيقت مسؤوليتي بر عهده مي گيرند كه وقت مخاطبان را با سودمندترين و معتبرترين سخنان پر كنند. آيا براستي مهمترين مشكل جامعه اينست كه برخي از اموات دختر ندارند كه برايشان گريه كند؟! انتظار از آقايان روحانيون اينست كه آنچه مورد نياز جامعه است بيان كنند نه آنچه موجب دلخوشي بستگان ميت است.
    دوم اينكه هر حديثي كه قرار است در محافل عمومي و به عنوان معارف اصيل ديني بيان شود نخست بايد  از نظر متن و سند ارزيابي شود. طبيعي است در طول صدها سال تحريفات و دستكاري هايي در احاديث و متون روايي انجام شده است.بنابراين همواره بايد احتياط كنيم كه مبادا در دام «احاديث ساختگي» يا «تحريف شده» گرفتار شويم.
    سوم اينكه نزد متخصصان شناخت حديث روشن است كه عمده ي آنچه به عنوان حديث نقل شده و مي شود در واقع به شيوه «نقل به معنا » به ما رسيده است و يقين نداريم كه معصومان(ع) ، حديث مورد نظر را دقيقا با همين واژه ها بيان فرموده باشند. مسلمانان در طول قرنها نسبت به انتقال قرآن به نسل آينده نهايت دقت و وسواس را رعايت كرده اند بگونه اي كه درباره آيات قرآن مي توان گفت حتي يك واو نيز دچار تغيير يا تحريف نشده است. اما احاديثي كه در اختيار ماست بر خلاف آيات قرآن دستخوش تغييرات غيرعمدي و عمدي شده اند زيرا راويان احاديث لزوما اصرار به نقل كلمات معصومان(ع) نداشتند بلكه سعي مي كردند مفهومي كه از بيانات معصوم(ع) برداشت كرده بودند به نسل بعدي منتقل كنند. شيوه حفظ و تلاوت قرآن با دقت فراوان ترويج و تعليم مي شد و در نسخه برداري قرآن وسواس بسياري به خرج داده مي شد. اما درباره احاديث به دلايل مختلف چنين اهتمام و دقتي وجود نداشته و ندارد. بنابراين در استناد به احاديث – بجز احاديثي كه متواتر لفظي هستند(مثل حديث غدير)- نبايد گمان كنيم آنچه به عنوان حديث نقل مي شود عينا كلمات معصوم(ع) است بلكه همواره بايد احتمال تحريف هاي عمدي و سهوي را در نظر داشته باشيم.
    چهارم اينكه احاديث از طريق « واسطه هاي متعدد » و « نسل به نسل » منتقل شده تا به ما برسد. برخي از راويان ، متن حديث را در حضور معصوم(ع) يا بعدا در اولين فرصت مي نوشتند تا احتمال خطا در انتقال آن كاهش يابد. اما برخي ديگر بي سواد بودند و صرفا بر حافظه خود تكيه مي كردند. برخي از راويان افرادي بادقت و راستگو بودند اما برخي ديگر فاقد يكي از اين ويژگي يا فاقد هر دوي آنها بودند.

    اما درباره حديثي كه در آغاز اشاره شد متن عربي آن چنين است :
... عن ابي عبدالله(ع) قال : « إنَّ أبي إبراهيمَ(ع) سَألَ رَبَّهُ أنْ يَرزُقَهُ‏ اِبنَةً تبَكيهِ و تَندُبَهُ بَعدَ مَوتِهِ»
    ترجمه حديث : ... از امام صادق (ع) نقل است كه فرمود : « پدرم(جدّم) ابراهيم(ع) از پروردگارش درخواست كرد كه دختري به او بدهد كه پس از مرگش بر او گريه و زاري كند».
    منبع حديث : {الكافي (شيخ كليني) ، ج‏6 ، ص5 و تهذيب الاحكام(شيخ طوسي) ، ج1 ، ص465  و مسكن الفؤاد(شهيد ثاني) ص108. }

    درباره متن اين حديث يك سوال جدي وجود دارد: ابراهيم (ع) پيامبري اولي العزم است كه در راه خدا از همه تعلقات دنيايي عبور كرده است. او حتي حاضر شد پسرش را در راه خدا قرباني كند. چنين كسي تنها به خواست و رضايت خدا فكر مي كند و براي او اهميتي ندارد كه كسي پس از مرگ برايش گريه كند. حتي افراد غيرمعصوم نيز غالبا چنين آرزوهاي كوچكي ندارند. وانگهي گريه ي زنده ها چه سودي به حال مردگان دارد؟! اگر روايت چنين بود كه ابراهيم(ع) از خدا درخواست كرد كه دختري داشته باشد كه پس از مرگش براي او خيرات و صدقات انجام دهد و به روح او هديه كند منطقي تر بود. اما گريه ي دختر به تنهايي هيچ سودي به حال پدر ندارد. بنابراين اگر چنين حديثي را بدون نقد بپذيريم به مقام حضرت ابراهيم(ع) توهين كرده ايم.

    حال پرسش اينست كه آيا با توجه به اشكال فوق مي توان قاطعانه گفت كه اين حديث جعلي است؟

     پاسخ اينست كه بطور كلي احاديثي كه داراي مشكلاتي هستند لزوما « جعلي » نيستند بلكه معمولا « دچار تحريف » و « سوء تعبير » هستند نه اينكه « كاملا بي اساس و جعلي » باشند.
درباره اين مورد خاص بايد گفت در ميان منابع معتبر حديث ، نخستين كتابي كه اين حديث را نقل كرده كتاب كافي شيخ كليني (متوفاي 329هـ) است. شيخ كليني با چهار واسطه اين حديث را از امام صادق(ع) نقل كرده است. از بين چهار واسطه اي كه بين شيخ كليني و امام صادق(ع) وجود دارد درباره صداقت و دقت دو نفر اطمينان وجود دارد زيرا متخصصان علم رجال آنها را به دقت و وثاقت ستوده اند. اما درباره دو نفر ديگر چنين اطميناني وجود ندارد. ثانيا شيخ كليني اين حديث را در ميان احاديث ديگري كه درباره «فضيلت دختران»(باب فضل البنات) هستند نقل مي كند.  همانگونه كه مي دانيم عرب ها براي فرزندان دختر ارزشي قايل نبودند و در دوره جاهليت نوزادان دختر خود را گاهي زنده به گور مي كردند. پس از اسلام و بخاطر سفارش هاي فراوان پيامبر اعظم(ص) از اين رفتارهاي غيرانساني كاسته شد ؛ ديگر زنده به گور كردن دختران منسوخ شد اما باز هم نگاه عمومي اين بود كه «فرزند دختر ، مايه ننگ و بدبختي است». در چنين فضايي يكي از موضوعات مورد تأكيد معصومان(ع) اين بود كه مردم را به ارزش دختران متوجه كنند و از مظلوميت دختران در افكار عمومي بكاهند. از اين رو در احاديث معصومان(ع) بسيار مي بينيم كه از برتري هاي دختران بر پسران ياد مي شود.
    بنابراين مي توانيم با اطمينان بالايي بگوييم كه حديث مورد بحث «شكل تحريف شده برخي از سخنان امام صادق(ع) درباره فضايل دختران» است. مي توان تصور كرد كه امام صادق(ع) چنين فرموده باشند : «دختر نيز همانند پسر ارزشمند است و خوبي هاي فراواني دارد مثلا اينكه دختر باعاطفه تر از پسر است و پس از مرگ پدر و مادرش بيش از پسر به ياد آنها خيرات و صدقات انجام مي دهد. به همين خاطر حتي ابراهيم(ع) نيز از خداوند درخواست فرزند دختر كرده است.» اما بعدا راويانِ حديث هنگامي كه خواستند چكيده سخنان امام صادق(ع) را به نسلهاي بعدي منتقل كنند ناخواسته دچار تحريف و تغيير حديث شده ، آن را به شكلِ دستكاري شده منتقل كرده اند تا اينكه در قرن 4 به دست شيخ كليني رسيد و ايشان آن را در كتاب خود گنجاند.
    نكته شايان ذكر ديگر اينست كه در قرآن كريم آمده كه ابراهيم (ع) از خداوند فرزند صالح خواسته بود.{قرآن كريم ، سوره صافات ، آيه 100} بديهي است فرزند صالح اختصاص به پسر ندارد بلكه مي تواند دختر نيز باشد. بنابراين اينكه ابراهيم(ع) از خداوند فرزند دختر خواسته باشد با قرآن ناسازگاري ندارد.

ملاحظه : در نگارش اين مقاله از نرم افزار «جامع الاحاديث نسخه3 » و نرم افزار «جامع التفاسير نسخه2 »  كه هر دو از توليدات «مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي» هستند استفاده شده است.
لينك يك مقاله جالب درباره همين حديث :
 http://avami1.blogfa.com/post-10.aspx


دختر گريه كن پدر است دختر گریه كن پدر و مادر هست دخترها پسرها دختران پسران فرزند نوزاد مذكر مونث فضيلت دختر روز دختر مقام دختران منزلت گريه و ناله و زاري و شيون گريه كننده گریه گریستن حضرت ابراهيم ابراهیم خلیل الله الرحمن حديث ضعيف محرف تحریف شده دست كاري دستكاري شده دست كاری دستكاری حدیث احادیث روایت روایات حدیثها عربها اعراب جاهلیت جاهل زنده به گور كور كردن بچه دختربچه دختر بچه نقد و بررسي احاديث روايات بررسی مجلس ترحيم ترحیم مراسم ختم سخنراني سخنرانی آخوند روحاني منبری روحانی طلبه طلاب حوزه علميه حوزه علمیه اتلاف وقت مردم تلف كردن وقت مردم ماسال شاندرمن مسجد حسينيه حسینیه تالش طالش  تحريم تريم


مطالب مشابه :


ساماندهی مراسم ختم اموات

الیگودرز – خبرنگار جام جم: جلسه ای با هدف آسیب شناسی چگونگی برگزاری مراسم ختم اموات و




بررسي يك حديث رايج در منبرها و مجالس ترحيم و مراسم ختم اموات

وبلاگ اسلام ملکی معاف - بررسي يك حديث رايج در منبرها و مجالس ترحيم و مراسم ختم اموات - مطالب




مراسم ترحیم برای اموات یا برای افراد

مراسم ترحیم برای اموات یا وقتی من مردم به جای اینکه چیزی بیاوری برایم ختم قرآن




آداب مراسم ختم و ترحیم

مجالس عزاداری اموات و مردگان دارای انسان میان شرکت در مراسم ختم و یا یک مهمانی مردد




ختم و سو گواری

پاتوق جامعه شناسی - ختم و سو گواری - ذهن مانند چتر نجات است، فقط وقتی عمل می کند که باز شده باشد!!




برچسب :