مصاحبه داداش با روزنامه ي جام جم امروز....

سلام..روزنامه ی تهران امروز چاپ امروز یه مصاحبه با احسان علیخانی انجام داده که میتونید بخونید..احسان علیخانی طراح، مجری و تهیه‌کننده برنامه ماه عسل در گفت‌وگویی با «تهران امروز» با بیان این نکته که ویژگی مهمانان و قصه زندگی آنها اولویت برنامه است انتقاد ضمنی هم به سریال‌های تلویزیونی داشته و گفته است: متاسفانه خیلی وقت است که دیگر قصه‌های جذابی نمی‌شنویم یا این نوع قصه‌ها کمتر برایمان روایت می‌شود. خیلی از سریال‌ها حتی قصه ندارند و فاجعه از جایی شروع می‌شود که تو یک سکانس را می‌بینی و می‌توانی سکانس بعد را حدس بزنی. یا اینکه از قسمت اول نتیجه کار را متوجه می‌شوی. به نظر من جذاب است که مخاطب در یک برنامه زنده تلویزیونی قصه‌ای واقعی می‌شوی در بخش دیگر این گفت‌وگو افزوده است: ما در این برنامه تا همین جا یک قصه گروگان‌گیری داغ داغ تعریف کرده‌ایم. یک هفته است که مبین آزاد شده است. نوجوانی 12 ساله که با‌‌ همان صداقت و لحن خاص خودش مقابل دوربین می‌نشیند و از تنهایی و نزدیک شدن به لحظه‌های پایان زندگی‌اش حرف می‌زند در حالی‌که من، پدر و مادرش ساکت هستیم. زندگی از نظر من همین است. مگر شوهای تلویزیونی معروف دنیا چه کار می‌کنند؟! اما ماه عسل یک تفاوت عمده دارد؛ مزیت این برنامه در آرامش لحظه‌های قبل از افطار است. اساسا این احساسی که در اتمسفر و فضای ماه رمضان جریان دارد، باعث می‌شود تا مخاطب برنامه ماه عسل با نوعی لطافت طبع این برنامه را دنبال کرده و حرف‌های مهمان تو را گوش کند.

 

 تاثیر این برنامه بزرگ‌تر شدن خودم است

 

علیخانی همچنین در واکنش به این سوال که به‌نظر می‌رسد در این تجربه 8 ساله اجرا صراحت کلام‌تان هم تعدیل شده، گفته است: جسارت برای یک مجری شاخصه مهمی است. من هیچ‌وقت این جسارت را کم نکرده‌ام. اما پشت سنگر جسارت من در سال‌های 86 تا 88 احساس و هیجان بود. اما پشت سنگر جسارت این روز‌هایم وزنه به سمت عقلانیت می‌چرخد. الان در آزمون و خطا‌هایم به این شناخت رسیده‌ام که چه سوالی می‌تواند چه واکنشی را به‌دنبال داشته باشد و کدام سوال می‌تواند من را زود‌تر به مقصد برساند. تاثیر این برنامه بزرگ‌تر شدن خودم است. حالا با این آدم‌ها زندگی کرده‌ام و می‌شناسم‌شان. شاید سال‌های اول عقبه‌ای از آنها در ذهن نداشتم. اما حالا از وضعیت زندگیشان هم اطلاع دارم.

 

 در سال‌های قبل پرتره بودن برنامه جنبه‌ای تک بعدی داشت. اما در قسمت‌هایی از برنامه امسال دو، سه، چهار و گاهی بخش‌های گفت‌و‌گوی بیشتری در برنامه داریم. اما در ماه عسل‌های قبلی بعضا فقط تمرکزمان روی یک‌‌سوژه و مهمان بود. بنابراین خیلی جزئی‌تر و مبسوط به آن پرداخته می‌شد. 

 

 به گفته خودش هشت سال است که در لباس ماه عسل به مهمانی لحظه‌های افطار مردم دعوت شده. مجری برنامه ماه عسل می‌گوید که برخی از قصه‌ها هستند که باید گفته و شنیده شوند. قصه‌هایی که قهرمان‌پرورند و قهرمانانی که از زندگیشان قصه ساخته‌اند. «احسان علیخانی» طراح، مجری و تهیه‌کننده برنامه ماه عسل این روز‌ها دیگر حس و حال مخاطبانش را در واپسین دقایق مانده به اذان خوب می‌شناسد و مدیریت یک برنامه زنده و گفت‌و‌گو‌محور را از بر است. وی در گفت‌و‌گو با تهران امروز از سوژه‌سازی و ایده‌پردازی در برنامه، از قد کشیدن برنامه و بزرگ شدن خودش پا به پای آن می‌گوید.

 

 فکر می‌کنم ماه عسل بعد از سال‌های متعدد تولید و پخش خود دیگر به عضو ثابتی از کنداکتور پخش تلویزیون تبدیل شده است و یک ضرورت به نظر می‌رسد. این ضرورت حتی در طراحی و چینش آیتم‌ها هم به چشم می‌خورد. برای مثال در این برنامه شاهد آن هستیم که آیتم‌ها در خدمت قصه مهمانان برنامه هستند و این مسئله به یکدستی برنامه کمک کرده است.

 

 ما در این برنامه سعی می‌کنیم که پرتره کار کنیم و شخصیت محور پیش برویم. سوژه را می‌بینیم و بررسی می‌کنیم. احساس می‌کنم ماه عسل همه جای ایران تقسیم شده و این اتفاق خوشایندی است.

 

 پیش از این، شما تهیه‌کنندگی و اجرای برنامه «پشت صحنه» را بر عهده داشتید. برنامه‌ای که سوژه خاصی را دنبال می‌کرد و به گروه مشخصی می‌پرداخت و به تبع توانست نظر مردم را هم به خود جلب کند. نمی‌خواستید این اتفاق در رابطه با ماه عسل هم بیفتد؟ برای مثال در این برنامه از افرادی دعوت شود که در واقع نمایندگانی از گروه‌های اجتماعی‌اند؟

 

 من در بخش تهیه‌کنندگی و اجرای برنامه پشت صحنه سختی‌های زیادی را پشت سر گذاشتم. در واقع ما نیمی از سال را درگیر ساخت پشت صحنه بودیم. از شهریور سال ۹۱ کارمان را شروع کردیم و تا اسفندماه سال قبل درگیر تولید این برنامه بودیم. در آن برنامه موضوع مشخص بود. سفر‌هایمان سه ماه طول کشید و تقریبا می‌توانم بگویم که به همه مناطق ایران سر زدیم. از بندر گناوه گرفته تا مشهد و بشنویه و سیستان را رفتیم. چارچوب و محور برنامه پشت صحنه مشخص بود. قهرمانان و مدال‌آوران المپیک و پارالمپیک در برنامه حاضر می‌شدند. ایده من این بود که به این افراد در برنامه اختیار داده شود که با هر کسی از آشنایان، اقوام، اعضای خانواده و نزدیکان خود که خودشان تمایل دارند، در برنامه حضور داشته باشند. اگرچه ساخت آن کار سنگینی بود، اما عناوین برنامه برای من شفاف و روشن بود. ماه عسل این ویژگی را ندارد. نمی‌توان این برنامه را محدود و از اول برای آن 30 موضوع انتخاب کرد. برای من و دیگر عوامل، برنامه ماه عسل این طور تعریف شده است که مبتنی بر قصه آدم‌هاست. البته آن دست قصه‌هایی که جذابیت داشته باشند.

 این جذابیت بر اساس چه معیارهایی تعریف می‌شود؟

 

 خانم نوابی‌نژاد سوژه‌ها را کار‌شناسی می‌کنند. خود من و دیگر عوامل برنامه اخبار و شرایط اجتماعی را بررسی می‌کنیم. یک سری سوژه‌ها را خودمان انتخاب می‌کنیم. علاوه بر آن آرشیو‌هایی از مراکز استان‌ها و شهرستان‌ها به دستمان می‌رسد. از بعضی از دوستانم هم در ارتباط فرم برنامه مشاوره می‌گیرم. سه نفر از دوستان عزیز من در این بخش به من کمک می‌کنند.

 

آیا نبوغ این افراد در حوزه‌های کاری و رفتاریشان برای شما در اولویت قرار دارد؟

 

نه، ویژگی مهمانان برای ما در اولویت قرار ندارد. تاکید ما بر قصه زندگی آنهاست. متاسفانه خیلی وقت است که دیگر قصه‌های جذابی نمی‌شنویم یا این نوع قصه‌ها کمتر برایمان روایت می‌شود. خیلی از سریال‌ها حتی قصه ندارند و فاجعه از جایی شروع می‌شود که تو یک سکانس را می‌بینی و می‌توانی سکانس بعد را حدس بزنی. یا اینکه از قسمت اول نتیجه کار را متوجه می‌شوی. به نظر من جذاب است که مخاطب در یک برنامه زنده تلویزیونی قصه‌ای واقعی می‌شنود. ما در این برنامه تا همین جا یک قصه گروگان‌گیری داغ داغ تعریف کرده‌ایم. یک هفته است که مبین آزاد شده است. نوجوانی 12 ساله که با‌‌ همان صداقت و لحن خاص خودش مقابل دوربین می‌نشیند و از تنهایی و نزدیک شدن به لحظه‌های پایان زندگی‌اش حرف می‌زند در حالی‌که من، پدر و مادرش ساکت هستیم. زندگی از نظر من همین است. مگر شوهای تلویزیونی معروف دنیا چه کار می‌کنند؟! اما ماه عسل یک تفاوت عمده دارد؛ مزیت این برنامه در آرامش لحظه‌های قبل از افطار است. اساسا این احساسی که در اتمسفر و فضای ماه رمضان جریان دارد، باعث می‌شود تا مخاطب برنامه ماه عسل با نوعی لطافت طبع این برنامه را دنبال کرده و حرف‌های مهمان تو را گوش کند.

 پخش چندین ساله این برنامه و رفتن به سراغ موضوعات و مهمانان مختلف باعث نشده احساس کنید که بعضی از سوژه‌ها کلیشه و تکراری شده‌اند یا حتی اینکه بخواهید سوژه‌ای را دنبال کنید که برایتان امکان‌پذیر نبوده؟

 

 

تا همین حالا که با شما صحبت می‌کنم سوژه‌ای نبوده است که بخواهیم کار کنیم و نشود. اما نکته سوال اولتان درست است. من تا حالا دویست قسمت برنامه ماه عسل را تهیه و اجرا کرده‌ام. حافظه تاریخی مخاطبان بسیار بالاست. وقتی مقابل تلویزیون می‌نشینند و برنامه شروع می‌شود ابتدا به این توجه می‌کنند که سوژه آشناست یا نه. آیا مشابه آن پیش از این در برنامه کار شده و آن را با موضوعات برنامه‌های سال‌های قبل مقایسه می‌کنند. این اتفاق کار را برای ما سخت می‌کند. به هر حال مگر ما چقدر در اطرافمان قصه داریم که بخواهیم به آن بپردازیم که همیشه هم جدید و نو به نظر برسند! این در حالی است که مثلا برای ساخت یک سریال چند ماه وقت صرف می‌شود و تنها یک یا چند قصه در آن روایت می‌شود. اما اینجا قرار است هر روز یک قصه بگوییم. طبیعی است که یک جاهایی به تکرار هم دچار می‌شویم. اما همه تلاش‌مان این است که از زاویه‌ای جدید به موضوع نگاه کنیم و به تفاوت و تنوع توجه داشته باشیم.

 فکر می‌کنم روی مواجهه ناگهانی و غیرمنتظره مهمان برنامه با سوالات و درگیر شدن در گفت‌و‌گو تاکید زیادی دارید. زیرا می‌دیدم که پیش از شروع برنامه با مهمانان هماهنگی نمی‌کنید!

 

 درست است. این کار را دوست ندارم. تنها کاری که در این رابطه انجام می‌دهم این است که مستندی را که از زندگی مهمانان برنامه ساخته شده است، می‌بینم. همین. حتی اگر مهمان برنامه خودش هم بخواهد قبل از شروع توضیحی بدهد از او می‌خواهم که نگوید.

 

یعنی نمی‌خواهید که قبل از شروع برنامه یک پیش‌زمینه از محوریت مباحث داشته باشید؟

 

تجربه به من ثابت کرده است که صحبت و هماهنگی با مهمانان برنامه قبل از شروع آن، مصاحبه را از پویایی و یگانگی خود خارج می‌کند. گذشته از این ممکن است در این هماهنگی‌ها بین مجری و مهمان انرژی مثبت یا منفی رد و بدل شود که سوگیری ایجاد می‌کند و به صحبت‌ها جهت می‌دهد. در برنامه مهمانی داشته‌ایم که وسط ضبط از من پرسیده است که برنامه کی شروع می‌شود. این غیرمنتظره بودن گاهی تا این حد شدید است.

 

با این وجود سوالات هم بداهه است؟

 

مهم این است که من از قبل قصه زندگی مهمانان را در مستندی که توسط همکارانم ساخته شده است، دیده‌ام. من می‌خواهم یک قصه را کالبد شکافی کنم. خودم را جای بیننده می‌گذارم. نه سوال تخصصی عجیبی می‌کنم، نه اینکه به بیراهه می‌روم. می‌خواهم به اصل مطلب برسم و به دل قصه نفوذ کنم. اما این روند را آهسته طی می‌کنم تا به هر سوال و کاوشی که در ذهن مخاطب است، پاسخ داده شود.

 

 

اما به‌نظر می‌رسد تعلیق سری‌های قبلی ماه عسل بیشتر بود! مثلا ما دیر‌تر وارد متن قصه زندگی مهمانان برنامه می‌شدیم و دقایق بیشتری می‌گذشت تا به اصل مطلب برسیم.

شاید زمان عامل این اتفاق است. در سال‌های قبل پرتره بودن برنامه جنبه‌ای تک بعدی داشت. اما در قسمت‌هایی از برنامه امسال دو، سه، چهار و گاهی بخش‌های گفت‌و‌گوی بیشتری در برنامه داریم. اما در ماه عسل‌های قبلی بعضا فقط تمرکزمان روی یک‌‌سوژه و مهمان بود. بنابراین خیلی جزئی‌تر و مبسوط به آن پرداخته می‌شد. این حالت را امسال به سوژه‌هایی اختصاص می‌دهیم که جذابیت زیادی دارند. مثلا همین موضع گروگان‌گیری که آنقدر از لایه‌های مخفی، تودرتو و جذاب برخوردار بود که کشش یک ساعت و نیم گفت‌و‌گو را داشت.

 

یعنی موضوع برنامه، تعیین‌کننده میزان زمانی است که باید به آن بپردازید؟

 

بله. اما بعضی قصه‌ها در حد خبر است و جای کار زیادی ندارد. زیرا ممکن است ریتم برنامه افت کند.

 

 

چقدر به اصول روایت یک قصه در برنامه توجه دارید؟ اینکه داستان‌ها آغاز، خاتمه و اوج و میانه و فرود داشته باشند؟

این مسئله به سوژه برنامه و قصه‌اش بر می‌گردد. یک روزهایی در بیان قصه خیلی موفق هستیم. سوژه پا به پای من حرکت کرده یا من را پا به پای خود کشانده است.

حتما سوژه‌های سمج و بدقلق را هم تجربه کرده‌اید. آنهایی که سخت و غیرقابل نفوذند!

 

 

بله. این اتفاق هم گاهی پیش آمده است!

 

 

وقتی حرف از احسان علیخانی می‌شود، مخاطب ناخودآگاه یاد برنامه ماه عسل می‌افتد. این هویت بخشی یک رابطه دو سویه بین این برنامه و اجرای شماست؟

 

 

من در این برنامه بزرگ شده‌ام. سنم بالا‌ رفته است و تجربه‌ام بیشتر شده. هشت سال است که لباس ماه عسل تن کرده‌ام. مخاطب هم به دیدن اجرای من در برنامه عادت کرده است.

 

به‌نظر می‌رسد در مسیر این بزرگ شدن صراحت کلام‌تان هم تعدیل شده!

 

 

جسارت برای یک مجری شاخصه مهمی است. من هیچ‌وقت این جسارت را کم نکرده‌ام. اما پشت سنگر جسارت من در سال‌های ۸۶ تا ۸۸ احساس و هیجان بود. اما پشت سنگر جسارت این روز‌هایم وزنه به سمت عقلانیت می‌چرخد. الان در آزمون و خطا‌هایم به این شناخت رسیده‌ام که چه سوالی می‌تواند چه واکنشی را به‌دنبال داشته باشد و کدام سوال می‌تواند من را زود‌تر به مقصد برساند. تاثیر این برنامه بزرگ‌تر شدن خودم است. حالا با این آدم‌ها زندگی کرده‌ام و می‌شناسم‌شان. شاید سال‌های اول عقبه‌ای از آنها در ذهن نداشتم. اما حالا از وضعیت زندگیشان هم اطلاع دارم.

 

 

اگر اشتباه نکنم همان سال‌ها خیلی به صراحت کلام‌تان انتقاد می‌شد...

 

به هر حال این یک اتفاق طبیعی است. من هیچ نقاش، نویسنده، شاعر و هنرمندی را نمی‌شناسم که همه آدم‌ها بدون استثنا کار یا هنرش را دوست داشته باشند. وقتی در ویترینی و در معرض نگاه‌های عمومی قرار می‌گیری باید منتظر نقطه نظرات مختلف هم باشی و ذائقه‌های مختلف مردم را هم بپذیری. اما نکته جالب توجه در برنامه ماه عسل این است که حتی آنهایی هم که اجرای من را دوست ندارند، این برنامه را می‌بینند و پای صحبت‌های مهمان برنامه ما می‌نشینند.

 

انگار مدتی هم درگیر تولید یک مجموعه مستند بودید. درست است؟

 

مقطعی به این فکر می‌کردم که ماه عسل را به صورت مستند تولید کنم. آن را از فضای تاک شو در بیاوریم و این بار من در فضایی خارج از استودیو به سراغ سوژه بروم.

بعدش چه شد؟ به نتیجه نرسید؟

نه.

چرا؟

احساس کردم برای فضای ماه رمضان همین قالب مناسب‌تر است.

 





مطالب مشابه :


سوتی مجری رادیو

قبلا یک صبح یک سلام بوده که بنفشه رافعی مجری برنامه یک صبح یک و تهران کجا؟)می




مصاحبه داداش با روزنامه ي جام جم امروز....

سلام روزنامه ی تهران امروز چاپ امروز یه مصاحبه مجری برنامه ماه عسل می‌گوید که برخی




سلام تهران آموزشهای کارآفرینی در تلویزیون 19/1/89

مجری برنامه آقای دکتر فرزاد جمشیدی فهرست آموزشهای کارآفرینی در برنامه سلام تهران شبکه 5




ترنم ادیبی ،مجری کوچولوی برنامه سلام کوچولو

ترنم ادیبی ،مجری کوچولوی برنامه سلام 1379 در شهر تهران به برنامه سلام كوچولو




عکس هایی از سعید صدرمحمدی مجری و گوینده موفق

ایرانی سلام مجری برنامه های شبکه تهران : متولد اول شهریور 1363 در تهران .




بیوگرافی علی ضیاء

1ـ اجرای پلاک 10 از شبکه تهران. 2ـ اجرای برنامهمجری برنامه 3ـ اجرای برنامه زنده «سلام




عید فطر در برنامه سلام تهران

عید فطر در برنامه سلام تهران . ری پژوه ) ، مهدی واعظی ( مجری بخش ورزشی سلام تهران )




طعنه مجری استقلالی به پرسپولیسی ها بعد از دربی در برنامه زنده

عبدالرضا امیر احمدی مجری با سابقه شبکه تهران که سالهاست یکی از اجرا کنندگان برنامه سلام




برچسب :